مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خودمراقبتی
زمینه و هدف: شیوع بالای بیماری دیابت از یک سو و اهمیت رفتار خودمراقبتی در کنترل عوارض حاد و مزمن بیماری و نقش متغیرهای روان شناختی بر فعالیت خودمراقبتی از سوی دیگر مورد تأکید پژوهشگران است. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی رفتار خودمراقبتی بر مبنای ویژگی های سرسختی، امید به زندگی و نگرش های ناکارامد در افراد مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روش ها: روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق کلیه بیماران دیابت نوع دو مراجعه کننده به مراکز دیابت شهر اصفهان می باشند. برای انتخاب نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعداد 120 نفر از بیماران انتخاب شدند. پرسش نامه های خودمراقبتی، سرسختی، امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد تکمیل شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش گام به گام استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد تنها اثر متقابل امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد قادر به پیش بینی رفتار خودمراقبتی بود (05/0>P ). ولی به طور جداگانه بین سرسختی، امید به زندگی ونگرش های ناکارآمد با رفتارخودمراقبتی رابطه دیده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش به نظر می رسد اثر متقابل امید به زندگی و نگرش های ناکارآمد قادر به پیش بینی رفتار خودمراقبتی می باشند. در واقع با کاهش نگرش های ناکارآمد و افزایش امید می توان رفتار خود مراقبتی را تقویت کرد.
سواد سلامت، وضعیت هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی در بیماران دیالیزی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بیماران مبتلا به نارسایی کلیه که سواد سلامت پایین دارند در معرض خطر بیشتری برای رفتارهای خودمراقبتی نامطلوب و نتایج منفی سلامت هستند. هدف پژوهش حاضر برآورد شیوع سواد سلامت پایین، تفاوت در حالات هیجانی منفی و رفتارهای خودمراقبتی بر حسب سطوح سواد سلامت و آزمون نقش واسطه ای هیجان های منفی در رابطه ی بین سواد سلامت و خودمراقبتی در بیماران تحت درمان دیالیز بود.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی، 240 بیمار با تشخیص مراحل انتهایی نارسایی کلیه در مراکز دیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران به روش نمونه گیری هدفمند از اسفند 1392 تا خرداد 1393انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل معاینه ی مختصر وضعیت روانی، فرم کوتاه پرسش نامه ی سواد سلامت بزرگسالان و مقیاس افسردگی، اضطراب و استرس 21 آیتمی و زیرمقیاس خودمراقبتی رفتارهای خودمدیریتی بود.
یافته ها: میزان 25 درصد آزمودنی ها سواد سلامت پایین، 2/65 درصد سواد سلامت کافی و 8/9 درصد سواد سلامت مرزی داشتند. افسردگی، اضطراب، استرس و رفتارهای خودمراقبتی از لحاظ سطوح سواد سلامت تفاوت معنی داری داشتند (به ترتیب 001/0P
اثربخشی آموزش ذهن آگاهی بر خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف :خودمراقبتی یکی از عوامل مهم در بهبود کیفیت زندگی افراد مبتلا به دیابت است. مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی می تواند نقش مهمی در افزایش خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت داشته باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش ذهن آگاهی در افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود. مواد و روش ها:این پژوهش به روش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد انجام شد. جامعه آماری پژوهش متشکل از زنان مبتلا به دیابت مراجعه کننده به انجمن دیابت شهر تهران در سال 1393 بود. افراد نمونه در مرحله نخست بر اساس نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پس از تکمیل پرسش نامه خود مراقبتی SDSCA (Summary of Diabetes Self Care Activities)، با انتساب تصادفی در دو گروه آزمایشی و شاهد (12 نفر برای هر گروه) قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 8 جلسه در معرض آموزش ذهن آگاهی قرار گرفت، اما گروه شاهد مداخله ای دریافت نکرد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته ها:بین میانگین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش تفاوت معنی داری وجود داشت. این تفاوت در سطح 01/0 > P معنی دار بود. از این رو، می توان گفت که آموزش ذهن آگاهی موجب افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت گردید. نتیجه گیری:نتایج پژوهش دلالت بر تأثیر آموزش ذهن آگاهی بر افزایش خودمراقبتی زنان مبتلا به دیابت دارد. بر این اساس، می توان در مراکز و کلینیک های دیابت، علاوه بر درمان های دارویی رایج، از مداخلات مبتنی بر ذهن آگاهی جهت افزایش خودمراقبتی افراد مبتلا به دیابت استفاده نمود.
بررسی مقایسه ای خودکارآمدی در افراد مجرد و متاهل مبتلا به صرع (با تاکید بر نقش خانواده در ارتقاء سلامت )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از پژوهش حاضر توصیف و مقایسه ی سطح خودکارآمدی در افراد مجرد و متاهل مبتلا به صرع می باشد؛ هم چنین نقش خانواده در ارتقاء خودکارآمدی بیماران مورد توجه قرار گرفته است. این پژوهش مطالعه ای توصیفی و از نوع علی – مقایسه ای می باشد. جامعه ی آماری پژوهش کلیه ی افراد مبتلا به صرعِ مراجعه کننده به درمانگاه صرع بیمارستان امام حسین بودند که از میان آن ها 132 فرد مبتلا به صرع (87 بیمار مجرد و 45 بیمار متاهل) به روش نمونه گیری مبتنی بر هدف و بر اساس معیارهای ورود به پژوهش انتخاب شدند و در پژوهش مشارکت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش چک لیستی شامل مشخصات دموگرافیک و هم چنین مقیاس خودکارآمدی در افراد مبتلا به صرع بودند.داده های پژوهش در دو بخش توصیفی و استنباطی و در محیط نرم افزار spss 18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.نتایج پژوهش نشان داد که بین افراد مجرد و متاهل مبتلا به صرع از نظر میانگین نمره ی خودکارآمدی تفاوت معناداری وجود دارد (009/0=p ) و میانگین نمره ی خودکارآمدی در افرادِ متاهلِ مبتلا به صرع به طرز معناداری بالاتر است. هم چنین بین زنان و مردان مبتلا به صرع از نظر میانگین نمره ی خودکارآمدی در افراد مبتلا به صرع تفاوت معناداری مشاهده نمی شود (243/0=p ). خودکارآمدی از عوامل اساسی در ارتقاء خودمراقبتی در بیماران مزمن است. سطح خودکارآمدی در افراد متاهلِ مبتلا به صرع، به دلیل حمایت عاطفی که دریافت می کنند، بالاتر از افراد مجردِ مبتلا به صرع است. با توجه به این نتایج، پژوهشگر طراحی و اجرای مداخلات خانواده محور، آموزش خانواده و هم چنین سیاست گزاری های کلان جهت تسهیل ازدواج در این افراد، به واسطه ی تقلیل انگِ مرتبط با بیماری و تغییر نگرش جامعه نسبت به بیماری صرع و باورهای نادرست در رابطه با این بیماری را پیشنهاد می کند. چنین مداخلاتی در ارتقاء سطح خودکارآمدی بیماران و در نتیجه کنترل بهتر بیماری و سلامت عمومی آن ها موثر است.
مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری و آموزش ذهن آگاهی بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: تحقیقات به نقش موثر درمانگری های شناختی رفتاری و ذهن آگاهی بر رفتارهای خودمراقبتی اشاره دارد، اما کدام یک از این درمان ها می تواند بر بهبود رفتارهای خودمراقبتی بیماران دارای دیابت نوع دو تاثیر داشته باشد؟ هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی درمانگری شناختی رفتاری و آموزش ذهن آگاهی بر رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه آزمایش و گواه بود. تعداد 60 بیمار مبتلا به دیابت نوع 2 که در سال 1397 عضو انجمن خیریه حمایت از بیماران دیابتی تهران بودند مورد بررسی قرار گرفتند. از میان آنها، 48 نفر که دارای کم ترین نمرات بر روی پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی توبرت و گلاسکو (1994) بودند، انتخاب و به تصادف در سه گروه (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند و به ترتیب تحت آموزش درمانگری شناختی رفتاری کرین(1390) و ذهن آگاهی بی یر (2014) قرار گرفتند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان دهنده تأثیر معنادار هر دو روش مداخله های شناختی رفتاری (0/05 p< ) و آموزش ذهن آگاهی (0/05 p< ) بر افزایش سطح رفتارهای خودمراقبتی بیماران بود. بر اساس نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی، بین میزان تأثیر دو مداخله روانشناختی بر افزایش رفتارهای خودمراقبتی بیماران تفاوتی وجود نداشت (0/01 p< ). نتیجه گیری: مداخله شناختی رفتاری از طریق تغییر و کنارآمدن با باورهای غیر منطقی بیماران و مداخله ذهن آگاهی از طریق افزایش دامنه توجه به خود و پیگیری برنامه های درمانگری ، می تواند پای بندی به برنامه های خودمراقبتی دیابت را در بیمار افزایش دهد.
رابطه ی خصوصیات شخصیتی ، اضطراب ، افسردگی و استرس با وضعیت خودمراقبتی در بیماران همودیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
145 - 156
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اساس درمان بیماران تحت درمان همودیالیز خود مراقبتی مناسب است. این مطالعه با هدف تعیین رابطه متغیرهای روانشناختی (خصوصیات شخصیتی، اضطراب ، افسردگی و استرس ) با وضعیت خودمراقبتی در بیماران همودیالیزی انجام شده است. روش: دریک مطالعه مقطعی 125 نفر بیمار تحت درمان با همودیالیز مزمن مراجعه کننده به بیمارستانهای الزهرا و نور شهر اصفهان در سال 1390 با در نظر داشتن معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شدند و با استفاده از پرسشنامه های پنج عاملی شخصیت، اضطراب و افسردگی بیمارستان و خودمراقبتی مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس داده ها با استفاده از آزمون آماری رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: افسردگی و مسئولیت پذیری دو متغیر روانشناختی رابطه معنی دار با وضعیت خود مراقبتی در بیماران تحت درمان همودیالیز داشتند که اولی رابطه معکوس و دومی رابطه مستقیم دارد. نتیجه گیری: در مدیریت و آموزش بیماران تحت همودیالیز، توجه به ویژگیهای و علایم روانشناختی بیماران ضروری است
اثربخشی تعدیل سوگیری شناختی تفسیری از طریق تقویت تصویرسازی مثبت بر خود مراقبتی، کیفیت زندگی، سوگیری تفسیری، و خلق افسرده در بیماران مبتلابه دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی تعدیل سوگیری شناختی تفسیری(CBM-I) ازطریق تصویرسازی مثبت بر فعالیت های خودمراقبتی، کیفیت زندگی، سوگیری تفسیری و خلق افسرده در بیماران دیابت نوع 2 اصفهان انجام شد. روش: در پژوهش حاضر که به روش نیمه تجربی بود، 30 فرد دیابتی به صورت نمونه گیری در دسترس، از 7 مرکز بهداشت در اصفهان، به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، وارد شدند. ابزار سنجش استفاده شده شامل مقیاس های خودمراقبتی توبرت و همکاران، کیفیت زندگی بوروفس و همکاران، افسردگی بک و جملات درهم ریخته ونزلف بود. افراد گروه آزمایش تحت 7 جلسه درمانی تعدیل سوگیری شناختی تفسیری از طریق تصویر سازی مثبت قرار گرفتند و هر دو گروه آزمایش و کنترل در سه مرحله ی پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری ارزیابی شدند. نتایج جمع آوری شده با استفاده از شیوه کوواریانس داده های مکرر تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد تعدیل سوگیری شناختی تفسیری از طریق تصویرسازی مثبت بطور معنادار موجب بهبود میانگین خودمراقبتی، کیفیت زندگی، سوگیری تفسیری و خلق در بیماران دیابت گروه آزمایش نسبت به کنترل شده است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان داد به کارگیری تعدیل سوگیری شناختی تفسیری از طریق تصویرسازی مثبت در بهبود فعالیت های خود مراقبتی، کیفیت زندگی و سوگیری تفسیری و خلق نقش شایانی دارد. این یافته ها این روش را مداخله موثری برای بهبود شاخص های روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 معرفی می کند.
مروری بر اصول و روش های مربوط به سازگاری با بیماری دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال نهم مهر ۱۳۹۹ شماره ۷ (پیاپی ۵۲)
179-196
حوزه های تخصصی:
هر محرکی که به یکی از ابعاد انسان وارد می شود، سایر ابعاد را نیز تحت فشار قرار می دهد. افراد دائما با تغییرات فیزیکی، اجتماعی و روانی محیط روبه رو است و باید با آن ها ارتباط متقابل داشته باشد تا به سازگاری دست یابد. بیماری دیابت موجب برهم خورد تعامل زیستی و روانی ارگانیزم می شود به طوری که مستلزم سازگاری فرد با بیماری است. هدف مطالعه حاضر مرور و بررسی روش های روان شناختی مربوط به سازگاری با بیماری دیابت بود. مطالعه حاضر یک مطالعه مروری نقلی بود. با استفاده از کلیدواژه های دیابت، خودمراقبتی و سازگاری در پایگاه های اختصاصی نظیر Medline ، SID ، Magiran ، PubMed ، Scopus ، Science Direct جستجو انجام شد. پس از بررسی ملاک های ورود و و خروج، مقالاتی که ارتباط مستقیمی با موضوع مورد بحث نداشتند و همچنین مقالات با یافته های تکراری حذف شدند.. مروری بر مطالعات نشان داد خودمراقبتی طیفی از رفتارها یک فرد است که رژیم غذایی، دارویی، ورزش و غیره را در برمی گیرد که تحت تأثیر عوامل فردی و اجتماعی قرار دارد و حاکی از میزان سازگاری فرد با بیماری مزمن نظیر دیابت است. عوامل و اصول روان شناختی نه تنها ابعاد مختلف زندگی افراد مبتلا به دیابت را تحت تاثیر قرار می دهند، بلکه در رفتارهای خود مراقبتی و مدیریت و دستیابی به کنترل مناسب در این افراد نیز تأثیرگذار هستند.
اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی و کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره نوزدهم زمستان (بهمن) ۱۳۹۹ شماره ۹۵
1453-1464
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی به اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر اضطراب و کاهش درد افراد مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته است. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی و کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: تعیین میزان اثربخشی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر خودمراقبتی، کیفیت زندگی وابسته به دیابت در بیماران زن مبتلا به دیابت نوع دو بود . روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی، با پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه گواه بود، جامعه آماری کلیه زنان مبتلا به دیابت نوع دو که به بیمارستان امام حسین (ع) در شهر تهران در طی ماه های دی ماه ۱۳۹7 تا اردیبهشت ۱۳۹8 مراجعه کرده بودند بود. 60 نفر از زنان مبتلا به دیابت نوع دو با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (30 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه خودمراقبتی ( گلاسگوو تابرت، 1994 )، پرسشنامه کیفیت زندگی (توماس و همکاران، 1994) و برنامه آموزشی کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی ( جوادی و همکاران، 2019). تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیری انجام شد. یافته ها: نشان داد که در گروه آزمایش، میانگین نمره خودمراقبتی و کیفیت زندگی به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل و افزایش پیدا کرده است. (0/001 < P ). نتیجه گیری: بیماران زن مبتلا به دیابت نوع 2 که در جلسات درمانی برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی شرکت کردند خودمراقبتی و کیفیت زندگی بیشتری را کسب کردند.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی بیماران کرونر قلبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره شانزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
135 - 150
حوزه های تخصصی:
خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی می تواند در کاهش علائم بیماری کرونر قلبی، که یک بیماری روانی فیزیولوژیک است، نقش مهمی داشته باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی بیماران کرونر قلبی در شهر قزوین انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بوده است. بدین منظور تعداد 30 نفر از زنان مبتلا به کرونر قلبی مراجعه کننده به مراکز درمانی قلب به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل، هرکدام به 15 نفر تخصیص یافتند. در اجرای پژوهش از پرسشنامه های خودتنظیم گری ایبانز و پرسشنامه رفتار مراقبت از خود در بیماران نارسایی قلبی جاراسما استفاده شد. مداخلات درمانی به صورت 8 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش به صورت گروهی انجام شد، اما بر گروه کنترل هیچ مداخله ای صورت نگرفت. نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات خودتنظیم گری هیجانی و خودمراقبتی تفاوت معنادار وجود دارد. بنابراین، می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود رفتارهای خودمراقبتی و خودتنظیم گری هیجانی در بیماران مبتلا به عروق کرونر می شود و پیشنهاد می شود به عنوان یک درمان تکمیلی در مراکز درمانی مرتبط به آن توصیه شود.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر بر داغ اجتماعی و خودمراقبتی در سالمندان با سندرم آشیانه خالی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر بر داغ اجتماعی و خودمراقبتی در سالمندان با سندرم آشیانه خالی انجام شد.روش: مطالعه حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش سالمندان با سندرم آشیانه خالی دارای مشکلات روانی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر ساری در سال 1399 بودند. تعداد 40 نفر از سالمندان پس از بررسی ملاک های ورود به مطالعه با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با روش تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 20 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایش 8 جلسه 75 دقیقه ای (هفته ای یک جلسه) تحت آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر قرار گرفت و گروه کنترل آموزشی ندید. ابزارهای پژوهش پرسشنامه داغ اجتماعی کینگ و همکاران (2007) و مقیاس خودمراقبتی سالمندان یونسی بروجنی و همکاران (1399) بودند. داده ها با آزمون های خی دو، تی مستقل و تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS-25 تحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل در مرحله پیش آزمون از نظر داغ اجتماعی و خودمراقبتی تفاوت معنی داری نداشتند (05/0P>)، اما در مرحله پس آزمون هر دو متغیر مذکور تفاوت معنی داری داشتند (001/0˂P). همچنین، نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر باعث کاهش داغ اجتماعی و افزایش خودمراقبتی سالمندان با سندرم آشیانه خالی شد (001/0˂P).نتیجه گیری: طبق نتایج این پژوهش، متخصصان و درمانگران سلامت سالمندان می توانند از روش آموزش شناختی رفتاری مثبت نگر جهت بهبود ویژگی های روانشناختی سالمندان به ویژه کاهش داغ اجتماعی و افزایش خودمراقبتی در سالمندان با سندرم آشیانه خالی استفاده نمایند.
خودمراقبتی از دیدگاه اسلام(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
خودمراقبتی شامل اعمالی اکتسابی، آگاهانه و هدف دار است که فرد برای سلامت خود، فرزندان و خانواده اش انجام می دهد تا در اثر آن از سلامت جسمی، روانی و اجتماعی خود و اطرافیانش حفاظت کند و نیازهای جسمی، روانی و اجتماعی خود و آنان را برآورده سازد؛ همچنین، از بیماری ها یا حوادث پیشگیری، بیماری های مزمن خود و خانواده را مدیریت؛ و از سلامت خود و خانواده اش بعد از ابتلا به بیماریِ حاد یا ترخیص از بیمارستان، حفاظت کند
مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع II(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
483 - 501
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی و رفتارهای خودمراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع II انجام شد. روش: روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی طرح آن پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری با دوگره آزمایش و یک گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران سالمند دیابتی (نوع II) مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی بیماران دیابتی شهر شیراز در سال 1399-1400 بودند که60 نفر به نمونه گیری هدفمند همراه با غربالگری و بر اساس جدول مورگان (20نفر گروه آزمایش1 و20 نفر گروه آزمایش 2 و20 گروه گواه) به صورت تصادفی جایگزین شدند، ابتدا هر سه گروه با مقیاس رضایت از زندگی دینر و همکاران (1985)و پرسشنامه توان خودمراقبتی جانسون (2008) مورد سنجش قرار گرفتند؛ هر دو گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی مبتنی بر نظریه ویلیام گلاسر قرار گرفتند و گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. داده ها با استفاده از تحلیل ماتریس های کوواریانس و آزمون t برای دو گروه مستقل بررسی شد. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر مداخله درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رضایت از زندگی (05/0 P-Value ≤ ، 475/165=F)، رفتارهای خودمراقبتی (05/0 P-Value ≤ ، 617/78=F )، و مداخله واقعیت درمانی بر رضایت از زندگی (05/0 P-Value ≤ ، 531/155=F)، رفتارهای خود مراقبتی (05/0 P-Value ≤ ، 130/85=F) و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی به عنوان درمان های ترجیحی در مداخلات سالمندان مبتلا به دیابت نوع II می تواند مورد استفاده درمانگران قرا گیرد.
نقش سواد سلامت و خودمراقبتی مردان مبتلا به دیابت در پیش بینی رضایت مندی زناشویی زنان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی نقش سواد سلامت و خودمراقبتی مردان مبتلا به دیابت در پیش بینی رضایت مندی زناشویی زنان انجام شد. روش: روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی بود. با در نظر گرفتن معیارهای ورود 330 نفر از مردان مبتلا به دیابت و همسران آن ها به روش تصادفی ساده از انجمن دیابت استان خوزستان در سال 1399 در این مطالعه مشارکت داشتند. به منظور گردآوری داده ها از مقیاس زوجی انریچ (فاورز و اولسون، 1989)، پرسشنامه سواد سلامت برای بزرگسالان ایرانی (منتظری و همکاران، 1393) و پرسشنامه خلاصه فعالیت های خودمراقبتی دیابت (توبرت و همکاران، 2000) استفاده شد. داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که رضایت مندی زناشویی با سواد سلامت (001/0=p، 306/0=r) و خودمراقبتی (001/0=p، 543/0=r) همبستگی مثبت و معنادار دارد. نتایج رگرسیون نشان داد فقط متغیر سواد سلامت در مردان می توان نقش پیش بینی کنندگی برای رضایت مندی زنان را داشته باشد (0001/0=p، 543/0=β) و در مجموع 29/0 از رضایت مندی زناشویی را تبیین می کند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده اهمیت توجه به ارتقاء رفتارهای خودمراقبتی در مردان مبتلا به دیابت به منظور بهبود روابط زوجی پیشنهاد می شود.
بازنمایی ادراک و تجربه خود مراقبتی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه: مطالعه ای به روش پدیدارشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: یکی از بهترین رویکردها در زمینه سلامت نوجوانان، توجه به خودمراقبتی و اصول آن می باشد. هدف این پژوهش بازنمائی تجربه خودمراقبتی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه است. روش: پژوهش حاضر،کیفی از نوع پدیدارشناسی تفسیری است. جامعه پژوهش دانش آموزان دختر مدارس دوره متوسطه دوم مرند بودند که با استفاده از روش نمونه گیری مبتنی بر هدف، تعداد 25 نفر؛ نمونه ی پژوهش را تشکیل دادند. تصمیم گیری برای پایان نمونه گیری، مبتنی بر اشباع ایده ی نظری است. از ابزار مصاحبه نیمه ساختار یافته برای گردآوری داده ها استفاده شد. مصاحبه ها ضبط شده و به روش استرابرت و کارپینتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. به منظور صحت و استحکام داده ها و اطلاعات در پژوهش حاضر از 4 معیار مقبولیت، قابلیت اعتماد، تائیدپذیری و انتقال پذیری استفاده شد. یافته ها: از ادراک و تجربه خود مراقبتی در دانش آموزان دوره دوم متوسطه 7 مضمون اصلی شامل معنا و مفهوم خودمراقبتی، حدود و ثغور خودمراقبتی، ضرورت برنامه خودمراقبتی، آموزش خودمراقبتی، برنامه درسی خودمراقبتی، پیامدهای خودمراقبتی و راهبردهای ارتقای خودمراقبتی و 28 مضمون فرعی شناسائی شدند. نتایج: علیرغم وجودآموزه های دینی جامع در باب خودمراقبتی، ادراک دانش آموزان از خودمراقبتی چندان کامل نبوده و می توان با اتخاذ رویکردهای آموزشی مناسب در ارتقای خودمراقبتی دانش آموزان، گام های خوبی را برداشت.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر رفتارهای خودمراقبتی (رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺗﻐﺬﯾﻪای، ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ ﺑﺪﻧﯽ، ﮐﻨﺘﺮل ﻗﻨﺪﺧﻮن، ﻣﺮاﻗﺒﺖ از ﭘﺎ و ﺗﺒﻌﯿﺖ داروﯾﯽ ﺑﯿﻤﺎران) در زنان مبتلاء به دیابت نوع دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی عقلانی هیجانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، بر رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در افراد مبتلا به دیابت نوع دوم انجام شد. روش پژوهش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه و پیگیری است. جامعه آماری پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم زن دارای پرونده در کلینیک پارسیان اسلام شهر در سال 1398 تشکیل دادند که از بین آن ها، 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (هر گروه 15 نفر) و یک گروه کنترل (15 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش درمان پذیرش و تعهد 8 جلسه 60 دقیقه ای و گروه رفتار درمانی عقلانی هیجانی 8 جلسه 60 دقیقه ای تحت آموزش قرار گرفتند و گروه کنترل در لیست انتظار ماندند. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر شامل پرسشنامه رفتارهای خودمراقبتی دیابتی (توبرت و گلاسکو، 1994) بود که در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. داده ها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو مداخله به کار رفته در این پژوهش می توانند به طور معناداری رفتارهای خودمراقبتی (رفتارهای تغذیه ای، فعالیت بدنی، کنترل قند خون، مراقبت از پا و تبعیت دارویی بیماران) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم را بهبود بخشیدند (05/0p<)، با این تفاوت که مداخله مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد دارای تأثیر بیشتری بر رفتارهای خودمراقبتی در بیماران مبتلا به دیابت نوع دوم داشت. به علاوه درمرحله پس آزمون-پیگیری تفاوت معنی دار مشاهده نشد (05/0p<) بیانگر پایداری تغییرات مداخله است. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش، درمان پذیرش و تعهد و رفتار درمانی عقلانی هیجانی، مداخلات موثری در افزایش رفتارهای خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت داشتند
ساخت و اعتباریابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خودمراقبتی در کنترل بیماری دیابت نوع 2 بسیار حائز اهمیت است و پژوهش حاضر درصدد ساخت و اعتبار یابی پرسشنامه خودمراقبتی دیابت نوع 2 بود . روش: پژوهش حاضر از نوع ترکیبی اکتشافی متوالی هدایت شده با رویکرد آزمون سازی و طبقه بندی بود و در دو مرحله به صورت کیفی و کمّی انجام شد. جامعه آماری در مرحله اول عبارت بود از متخصصان، پزشکان و پژوهشگران حیطه بیماری دیابت نوع 2 در سال 1399-1400 که با روش نمونه گیری هدفمن د،10نفر انتخاب گردیدند. در مرحله دوم، بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال1400- 1399 با روش نمونه گیری در دسترس و با در نظر گرفتن ملاک هایی423 تن انتخاب شدند. به منظور گردآوری اطلاعات مرحله اول از مصاحبه عمیق و نیمه ساختاریافته و پرسشنامه اولیه محقق ساخته استفاده شد. یافته ها: نشان داد از نتایج حاصل از مصاحبه ها، با کدگذاری باز تعداد 41 مفهوم در 4 بعد استخراج و بر اساس این مقاهیم تعداد 56 گویه اولیه طراحی شد. شاخص نسبت روایی محتوا و شاخص محتوایی روایی محاسبه و در تحلیل عامل اکتشافی 4 عامل مشخص شد. درنهایت پرسشنامه 34 سوالی، 76/58 درصد واریانس خودمراقبتی دیابت نوع 2 در بیماران 30 تا60 سال را تبیین نمود: عوامل مربوط به سواد سلامت (64/ 39%)، عامل روان شناختی (82/11%)، عامل جسمانی (19/4%) و عوامل مربوط با دسترسی به امکانات (11/3%). همچنین تحلیل عاملی تأییدی مرتبه اول 4 عامل فوق را تایید و آلفا کل 95/0 بدست آمد . نتیجه گیری: این پرسشنامه دارای اعتبار و روایی مناسبی است و استفاده از آن جهت پایش خودمراقبتی این بیماران و استفاده در تحقیقات پیشنهاد می شود.
تأثیر درمان مبتنی بر شفقت بر خودمراقبتی و خستگی از شفقت مادران دارای کودک مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
137 - 152
مقدمه: بروز بیماری های خاص همچون سرطان در فرزندان، سلامت روان مادران را با آسیب جدی مواجه می سازد، لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر درمان مبتنی بر شفقت بر خودمراقبتی و خستگی از شفقت مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان انجام گرفت . روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری 45 روزه بود. بدین منظور 25 مادر دارای کودکان مبتلا به سرطان مراجعه کننده به مرکز آموزشی - درمانی امید اصفهان در سال 1397 به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند (12 مادر در گروه آزمایش و 13 مادر در گروه گواه). گروه آزمایش درمان مبتنی بر شفقت را 8 جلسه 90 دقیقه ای، در طی دو ماه و نیم دریافت نمودند اما گروه کنترل تا پایان مرحله پیگیری هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه خودمراقبتی (گالینا و همکاران، 2015) و پرسشنامه کیفیت زندگی حرفه ای (استم، ۲۰۰۵) بود. یافته ها: نتایج تحلیل کواریانس چندمتغیره نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر خودمراقبتی و خستگی از شفقت مادران دارای کودکان مبتلا به سرطان در مراحل پس آزمون و پیگیری تأثیر معنادار دارد (001/0>p) . نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر پیشنهاد می شود که از درمان مبتنی بر شفقت به عنوان یک روش کارآمد جهت بهبود خودمراقبتی و کاهش خستگی از شفقت مادران دارای کودک مبتلا به سرطان استفاده شود.
مقایسه اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر کیفیت زندگی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال یازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۴)
167 - 188
مقدمه: زندگی با محدودیت های دیابت، با پریشانی های خاص روانی همراه است. بنابراین؛ این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی روش مدیریت استرس مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری و آموزش خودمراقبتی و ترکیب آن دو بر کیفیت زندگی در افراد مبتلا به دیابت نوع 2 انجام گرفته است . روش: این پژوهش، یک ک ارآزم ایی ب الینی تص ادفی چهار گروه ی دو س ر کور و از نوع طرح بین - درون آزمودنی های آمیخته است. نمونه پژوهش، شامل 60 فرد مبتلا به دیابت نوع 2 بود که به صورت هدفمند از بین اعضای انجمن دیابت کرمان و مطب های خصوصی پزشکان متخصص داخلی انتخاب شدند. این بیماران، پس از همتاسازی به لحاظ سن و جنسیت، به روش تصادفی در 4 گروه 15 نفره جایگزین شدند و گروه های آزمایش در 8 جلسه مداخلات مربوطه را اخذ کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری 2 ماهه از اعضای هر 4 گروه، با پرسشنامه 36 سوالی کیفیت زندگی، انجام یافت. یافته ها: طبق نتایج تحلیل واریانس بین - درون آزمودنی های آمیخته، میانگین نمرات کیفیت زندگی (سلامت جسمی و روانی) در مراحل پس آزمون و پیگیری در مقایسه با مرحله پیش آزمون، افزایش یافته بود و افزایش رخ داده تا مرحله پیگیری پایدار مانده بود . نتیجه گیری: هرچند آموزش های پزشکی و خودمراقبتی و مداخلات روان شناختی، به تنهایی نیز برای افراد مبتلا به دیابت لازم و مفید هستند، اما برای ارتقا کیفیت زندگی و پایداری نتایج به دست آمده، همراهی و ترکیب مداخلات پزشکی و روان شناختی، ضرورت دارد.
کاربرد نظریه حوزههای معنایی در بررسی مفهوم خودمراقبتی بر پایه منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
پژوهش حاضر با هدف بررسی مفهوم خودمراقبتی و مراقبه بر اساس منابع اسلامی انجام شد. روش این پژوهش کیفی، به شیوه توصیفی- تحلیلی بود. در بخش توصیفی مفاهیم مرتبط با خودمراقبتی بر اساس منابع اسلامی توصیف و در بخش تحلیلی مفاهیم به دست آمده تحلیل گردید. بر اساس یافته های پژوهش حاضر مراقبه از مفاهیم دینی است، که تأکید فراوانی نسبت به آن وجود دارد. در منابع دینی مراقبه همراه مفاهیم نفس و الله به کار رفته است که البته همراه واژه الله استعمال بیشتری دارد. در منابع دینی با دو مفهوم مراقبت از نفس که بیشتر از مفاهیم رصد، حراست و نظارت استفاده می شود، و مراقبت نسبت به حضور خدواند مواجه هستیم. مراقبه با مفاهیم متعددی به صورت ترادف و تضاد معنایی در ارتباط است. تنظیم رفتار نیازمند مراقبت بیرونی و دورنی است. مراقبت به وسیله عوامل بیرونی به تنهایی کافی نیست و خود مراقبتی ضروری است. خودمراقبتی در منابع دینی شامل مراقبت از نفس، بدن و مراقبت معنوی است. مراقبت معنوی از اهمیت بیشتری برخوردار است. هدف از خود مراقبتی در منابع دینی در کنار آرامش روانی و جسمی، رسیدن به کمالات وجودی است.