مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
اختلالات یادگیری
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: اغلب ناسازگاری ها و اختلالات رفتاری در نوجوانی و بزرگسالی، از بی توجهی به مسائل و مشکلات عاطفی-رفتاری دوران کودکی و عدم هدایت روند تحول و تکامل کودک ناشی می شود. هدف پژوهش حاضر اثربخشی بازی درمانی بر نقص توجه دانش آموزان دارای نقص توجه/بیش فعالی و دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری دوره اول ابتدایی شهرستان جم بوده است. روش: این مطالعه از نوع شبه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و یک دوره پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش آموزان دوره اول ابتدایی شهرستان جم در سال تحصیلی 1400-1399 بودند. نمونه های آماری 51 نفر به روش هدفمند و به طور مساوی بین دو گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه اختلال کم توجهی و بیش فعالی کانرز فرم معلمان (CADHDQ) کانرز (1990) و پروتکل اسپرینگر و همکاران (2012) و محمداسماعیل (1387) بوده است. بحث: نتایج نشان داد بازی درمانی بر نقص توجه دانش آموزان دارای نقص توجه/بیش فعالی و دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری اثربخش بوده و تفاوت مشاهده شده نسبت به گروه گواه از نظر آماری معنادار بوده است (p<0.01). نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان بیان کرد با تجهیز کلینیک های مشاوره آموزش و پرورش با اتاق بازی درمانی و به کارگیری بازی درمانی می توان گامی در جهت کاهش علائم نقص توجه/بیش فعالی کودکان بیش فعال برداشت.
بررسی کارایی شیوه ی فرنالد در ترمیم اختلال نارساخوانی دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم تربیتی سال ۲۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۲ شماره ۲
191 - 208
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی کارایی شیوه ی فرنالد در ترمیم اختلال نارساخوانی دانش آموزان پایه ی سوم ابتدایی شهر تبریز بود. طرح پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی آماری پژوهش را دانش آموزان نارساخوان پایه ی سوم ابتدایی شهر تبریز در سال تحصیلی 90-1389 تشکیل می دادند که از این تعداد 30 دانش آموز به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و به روش تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از آزمون تشخیصی خواندن، آزمون هوشی ریون، استفاده شد. داده ها با روش آماری تحلیل کواریانس مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که شیوه ی کارایی فرنالد در ترمیم اختلال نارساخوانی دانش آموزان مؤثر بوده است و بین دو گروه آزمایش و کنترل در نمرات پس آزمون تفاوت معنی داری وجود دارد.
بررسی رابطه سرمایه روانشناختی، ترس از بیماری کرونا (کوید - 19) و همکاری کارکنان در اجرای اقدامات سازمان در زمان همه گیری بیماری کرونا (با ملاحظه اعتماد به مدیران)
منبع:
منابع و سرمایه انسانی دوره سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۷)
128 - 143
حوزه های تخصصی:
هدف: از آنجا که کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری، جزو افراد در معرض خطر و شکننده محسوب می شوند، خانواده و آموزش و پرورش باید از این کودکان پشتیبانی کند و یک سپر دفاعی برای آنان باشد. روش: پژوهش حاضر، از نوع توصیفی تحلیلی است و پس از بررسی مفاهیم با ارائه نتایج به پیشنهادات کاربردی پرداخته شده است. روش پژوهش، توصیفی و روش گردآوری اطلاعات آن، کتابخانه ای است. بدین صورت که از منابع کتابخانه ای نظیر: کتاب، مقاله، منابع خارجی و... و آموخته های محقق استفاده شده است. یافته ها: از نظر این پژوهش، یکی از عوامل نبود موفقیت در بین کودکان، وجود اختلالات یادگیری در آنان است که منجر به افت تحصیلی، کاهش اعتماد به نفس و عزت نفس و سایر مشکلات جدی در آنها می شود و لطمات جبران ناپذیری از نظر روانی و اقتصادی به کودک و خانواده و نظام آموزش وپرورش کشور وارد خواهد کرد. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش چنین برمی آید که اختلالات یادگیری و مدیریت بهینه آن، به عوامل درون فردی و برون فردی بستگی دارد که در راستای پژوهش حاضر، ضمن بررسی منابع اختلالات یادگیری، سؤالات پژوهش تحلیل شده و نتایج تحلیل بیانگر این بود که با آگاهی پیدا کردن نسبت به اختلالات یادگیری کودکان، می توان آن را تا حدی در دوران کودکی برطرف کرد و از حاد شدن آن در بزرگسالی جلوگیری نمود.
فراتحلیل اثربخشی آموزش شناختی مبتنی برحافظه فعال بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با نارسایی ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
55-83
حوزه های تخصصی:
اختلالات یادگیری به صورت عام و با نارسایی ریاضی به صورت خاص، همواره یکی از شایع ترین و پیچیده ترین موضوعات در زمینه کودکان استثنایی محسوب شده و توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب نموده است. در سال های اخیر پژوهش های متعددی در زمینه اثربخشی مداخلات شناختی در زمینه اختلالات یادگیری انجام شده است. هدف از پژوهش حاضر نتیجه گیری کلی در خصوص اثربخشی مداخلات شناختی مبتنی بر حافظه فعال، بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی بوده است. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از کلیه پژوهش های مرتبط با موضوع که در سال های 1390 تا 1400 و به زبان فارسی منتشر شده بود. برای بررسی این موضوع تعداد 21 پژوهش به روش فراتحلیل مورد بررسی قرار گرفت که در مجموع 48 اندازه اثر به دست آمد و به کمک نرم افزار CMA2 تحلیل شد. نتایج تحلیل نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی در مدل ثابت 37/1 و در مدل تصادفی 53/1 به دست آمد که از نظر آماری معنادار بود (001/0>P). همچنین یافته ها بیانگر آن است که مداخلات مبتنی بر حافظه فعال بیشترین تأثیر را بر سرعت پردازش (11/3) و کمترین تأثیر را بر بازداری (74/0) داشته است. لذا طبق معیار کوهن و بر اساس اندازه اثر به دست آمده، می توان گفت که مداخله مبتنی بر حافظه فعال بر کارکردهای اجرایی کودکان دارای اختلال یادگیری ویژه با نارسایی ریاضی اثربخشی بالایی داشته است.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی دانش آموزان با اختلالات یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کودکان استثنایی سال ۲۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۸۸)
۱۳۰-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی دانش آموزان با اختلالات یادگیری انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان با اختلالات یادگیری شهر اهواز در سال 99-1398 بود و نمونه پژوهش شامل 30 دانش آموز با اختلالات یادگیری بود که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود به مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش مداخله آموزشی را طی 8 هفته و 8 جلسه 60 دقیقه ای دریافت نمودند. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه خودآگاهی شناختی ولز و خودنظم دهی پنتریچ بود. داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 و سطح معناداری 05/0 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد بین گروه های آزمایش و کنترل از نظر خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی تفاوت معنی داری وجود داشت (001/0>p). به عبارت دیگر آموزش راهبردهای فراشناختی باعث افزایش خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی دانش آموزان با اختلالات یادگیری شد. منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان راهبردهای فراشناختی را به عنوان یک روش کارا جهت افزایش خودآگاهی شناختی و خودنظم دهی دانش آموزان با اختلالات یادگیری پیشنهاد داد.
اثربخشی توانبخشی شناختی بر عملکرد توجه، بازداری پاسخ و درک کلامی کودکان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (تیر) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۴
۷۶۰-۷۴۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: بسیاری از کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی با مشکلاتی در عمکرد توجه، بازداری پاسخ و درک کلامی روبرو هستند و توانبخشی شناختی یکی از مداخلات تأثیرگذار بر بهبود یادگیری این کودکان است. اما تاکنون مطالعات کافی در راستای طراحی و توسعه ابزارهای توانبخشی شناختی و بررسی اثربخشی آن ها انجام نگرفته است. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی توانبخشی شناختی بر عملکرد توجه، بازداری پاسخ و درک کلامی کودکان با اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش:پژوهش حاضر، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه ی آماری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی مراجعه کننده به مراکز اختلال یادگیری و توانبخشی های شناختی مناطق ۲، ۵، ۱۵ و ۱۸ شهر تهران، ۳۰ نفر گروه نمونه به صورت نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جای دهی شدند. به منظور تشخیص اختلال ریاضی از آزمون تشخیصی کی-مت (کانلی، 1988) استفاده شد. گروه آزمایش ۱۲ جلسه 50 تا 60 دقیقه ای به مدت شش هفته در برنامه مداخله ای با بسته محقق ساخته به نام مروا شرکت کردند. ولی گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. عملکرد کودکان در پیش و پس از ارائه ی مداخله، به وسیله مجموعه ی آزمون وکسلر کودکان (WISC-IV) (وکسلر، 2003) مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل کوواریانس در محیط نرم افزار SPSS 22 مورد تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد گروه دریافت کننده برنامه توانبخشی شناختی نسبت به گروه گواه افزایش معناداری در متغیرهای توجه و بازداری پاسخ نشان دادند (0/001 >P) اما بر درک کلامی تأثیر معنی داری نداشت (0/001 <P). نتیجه گیری: با توجه به ارتقاء عملکرد در متغیرهای توجه و بازداری پاسخ در کودکان با اختلال یادگیری ریاضی، می توان استفاده از بسته توانبخشی شناختی مروا را به عنوان یک مداخله ثمربخش به متخصصان این حوزه پیشنهاد کرد.
اثربخشی آموزش ادراک دیداری بر کاهش اختلالات یادگیری درس ریاضی دوره ابتدایی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ادراک دیداری بر کاهش اختلالات یادگیری درس ریاضی دوره ابتدایی انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شده بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی در پایه های سوم و چهارم ابتدایی مدارس شهرستان بروجن بود که با استفاده از آزمون هوش ریون و اجرای آزمون تشخیصی نارسایی حساب ایران کی مت 30 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال در ریاضیات تشخیص داده شدند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه 8 دانش آموز پایه چهارم و 7 دانش آموز پایه سوم در مجموع، 15 نفر) گمارده شده بود. ابزارهای پژوهش در این تحقیق از آزمون ریاضی کی مت اسماعیلی و هومن (1381)، آزمون هوش ریون (1962)، آزمون فهرست وارسی تشخیص DSM-IV-TR استفاده شد و بسته آموزش پروتکل آموزش ادراک دیداری در 10 جلسه 45 دقیقه ای (دوبار در هفته) به اعضای گروه آزمایش آموزش داده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل شد. هماهنگی حرکتی چشم بر کاهش اختلالات یادگیری با ضریب اتا برابر با 259/0 ، شکل و زمینه بر کاهش اختلالات یادگیری با ضریب اتا برابر با 213/0، ثبات شکل بر کاهش اختلالات یادگیری با ضریب اتا برابر با 279/0، روابط فضایی بر کاهش اختلالات یادگیری با ضریب اتا برابر با 233/0 تأثیرگذار بودند؛ ولی وضعیت در فضا بر کاهش اختلالات یادگیری با ضریب اتا برابر با 016/0 تأثیر معنادار نداشت. نتایج نشان داد آموزش ادراک دیداری بر کاهش اختلالات یادگیری درس ریاضی دوره ابتدایی تأثیر دارد.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون دوگروهی (آزمایش- گواه) بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری شهر شهرکرد تشکیل دادند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده گردید و جمعاً 30 نفر به طور تصادفی انتخاب و در دو گروه (آزمایش و گواه) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سازگاری تحصیلی بیکر و سیریک (1984)، پرسشنامه انگیزش تحصیلی هارتر (1981) و خود ادراکی هارتر (1989) بود. مداخله آموزش تنظیم هیجان، طی 8جلسه 90دقیقه ای در مورد گروه آزمایش اجرا شد و داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان برای متغیرهای سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی معنا دار بوده است(01/0P<). و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر سازگاری(530/۰)، ، انگیزش تحصیلی (491/0) و خود ادراکی (376/۰) دانش آموزان اثربخش بوده است. نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد سازگاری (تحصیلی، اجتماعی، شخصی-هیجانی و دل بستگی به موسسه) معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد تحصیلی (458/۰)،بعد اجتماعی (368/0)، بعد شخصی-هیجانی (301/0) و بعد دل بستگی به مدرسه (289/۰) اثربخش بوده است.نتایج نشان داد که آموزش تنظیم هیجان بر ابعاد انگیزش درونی معنا دار بوده است(01/0P<) و می توان گفت آموزش تنظیم هیجان بر بعد انگیزش درونی(164/0) و بعد انگیزش درونی (141/۰) اثربخش بوده است. بنابراین از آموزش تنظیم هیجان می توان برای افزایش سازگاری، انگیزش تحصیلی و خود ادراکی دانش آموزان مبتلابه اختلالات یادگیری استفاده نمود.