مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
اختلال یادگیری
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال چهارم بهمن ۱۴۰۰ شماره ۴۴
127 - 116
حوزه های تخصصی:
دانش آموزان با اختلال یادگیری خاص از هوش نرمال یا بالاتر برخوردارند ولی در شرایط تقریبا یکسان آموزشی نسبت به دانش آموزان دیگر عملکرد تحصیلی ضعیف تری نشان می دهند، ضعف یا قدرت در حافظه فعال بر یادگیری تأثیر غیر قابل اغماضی دارد، با توجه به این موضوع، در این خصوص کارهایی جهت بهبود و ارتقاء حافظه فعال انجام شده است و لزوم تقویت حافظه فعال برای کاهش مشکلات یادگیری و خصوصا خواندن به طور جدی احساس می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تقویت حافظه فعال در بهبود عملکرد خواندن و ارتقاء ظرفیت حافظه فعال دانش آموزان دارای اختلال در خواندن انجام شد. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس- آزمون با گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان نارساخوان مقطع ابتدایی پایه سوم، چهارم و پنجم شهر ارومیه در سال تحصیل 98-97 بود که از بین آن ها 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل جای دهی شدند. برای جمع آوری داده ها از ماتریس های پیش رونده ریون، آزمون رسمی خواندن و نارساخوانی نِما) کُرمی نوری و مرادی، (1387 و آزمون حافظه کاری وکسلر استفاده شد. برنامه تقویتی رایانه یار، طی 25 جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد، درحالی که گروه کنترل آموزشی دریافت نکردند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که میان حافظه فعال شنیداری و حافظه فعال دیداری گروه خواندن و گروه ریاضی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0<p-مقدار). آموزش و توجه به تقویت حافظه فعال در بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان و همچنین پیشبرد سطح حافظه ایشان نقش اساسی دارد.
تأثیر تمرینات دید ورزشی بر مدت زمان چشم ساکن و دقت مهارت هدف گیری- مهاری در کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه و هدف: هدف مطالعه حاضر تاثیر تمرینات دید ورزشی بر دقت و چشم ساکن مهارت هدف گیری-مهاری در کودکان با اختلال یادگیری بود. روش: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح اندازه گیری تکراری (پیش آزمون- پس آزمون- یادداری- انتقال)، 30 دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری شهر اصفهان با دامنه سنی 7 تا 10 سال، به صورت در دسترس، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه تمرینات دید ورزشی و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ نمودند. مرحله اکتساب طی هشت هفته و هر هفته سه جلسه انجام گفت. پس از اتمام آخرین جلسه تمرینی، در مرحله پس آزمون، در دو هفته بی تمرینی در مر کودکان با اختلال یادگیری استفاده ناکارامدتری از راهبرد های خیرگی در تکالیف مختلف دارند. بنابراین هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر تمرینات دید ورزشی بر مدت زمان چشم ساکن و دقت مهارت هدف گیری- مهاری در کودکان با اختلال یادگیری بود.در این تحقیق نیمه تجربی با طرح سری های زمانی (پیش آزمون- پس آزمون- یادداری- انتقال)، 30 دانش آموز پسر دارای اختلال یادگیری شهر اصفهان با دامنه سنی 7 تا 10 سال، به صورت در دسترس، انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه تمرینات دید ورزشی و کنترل قرار گرفتند. در مرحله پیش آزمون شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ کردند. مرحله اکتساب طی 8 هفته و هر هفته 3 جلسه انجام گرفت. پس از اتمام آخرین جلسه تمرینی، در مرحله پس آزمون، در دو هفته بی تمرینی در مرحله یادداری و در مرحله انتقال، شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ کردند. در هریک از مراحل رفتار خیرگی توسط دستگاه ردیابی چشم و عملکرد تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توسط محقق ثبت شد. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری با سطح معنا داری 05/0 تحلیل شد. نتایج نشان داد که تمرینات دید ورزشی بر افزایش دقت مهارت هدف گیری- مهاری و افزایش طول دوره چشم ساکن مرحله پرتاب کردن کودکان با اختلال یادگیری تأثیر معنا داری دارد. اما دیگر نتایج نشان داد که تمرینات دید ورزشی بر چشم ساکن مرحله دریافت کردن کودکان با اختلال یادگیری تأثیر معنا داری ندارد.به طور کلی نتایج تحقیق حاضر بر اهمیت تمرینات دید ورزشی بر عملکرد کودکان دارای اختلال یادگیری تأکید دارد؛ اما در مورد اثر تمرینات دید ورزشی بر رفتار خیرگی با توجه به نوع تکلیف موردنظر (هدف گیری یا مهاری) به تحقیقات بیشتری نیاز دارد.حله یادداری و در مرحله انتقال، شرکت کنندگان اقدام به 10 کوشش تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توپ نمودند. در هر یک از مراحل رفتار خیرگی توسط دستگاه ردیابی چشم و عملکرد تکلیف پرتاب کردن و گرفتن توسط محقق ثبت گردید. داده ها به روش تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری با سطح معنی داری 05/0 تحلیل شد. یافته ها: تمرینات دید ورزشی بر افزایش دقت مهارت هدف گیری- مهاری و افزایش طول دوره چشم ساکن مرحله پرتاب کردن کودکان تاثیر معنی داری دارد. تمرینات دید ورزشی بر چشم ساکن مرحله دریافت کردن کودکان تاثیر معنی داری ندارد. نتیجه گیری: نتایج مطاله حاضر بر اهمیت تمرینات دید ورزشی بر عملکرد کودکان دارای اختلال یادگیری تاکید دارد؛ در مورد اثر تمرینات دید ورزشی بر رفتار خیرگی با توجه به نوع تکلیف مورد نظر (هدف گیری یا مهاری) نیاز به تحقیقات بیشتری دارد.
اثربخشی بازی درمانی والد-کودک بر بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان 8 تا 10 ساله درگیر با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناسی تربیتی سال هجدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۶
113 - 100
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اثربخشی بازی درمانی والد-کودک بر بهبود عملکرد خواندن در کودکان 8 تا 10 ساله درگیر با اختلال یادگیری انجام شد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی و طرح پژوهش از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود . جامعه آماری پژوهش شامل والدین دانش آموزان 8 تا 10 ساله مراجعه کننده به کلنیک های تخصصی کودک ( مرکز مشاوره توحید) در شهر اصفهان در سال 1400بودند. که از میان آنها با توجه به ملاک ورود تعداد 28 نفر به شیوه نمونه گیری دردسترس انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش(14 نفر) و کنترل (14 نفر) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفته ای یکبار به صورت گروهی تحت بازی درمانی والد-کودک قرار گرفت در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند .ابزار های پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه عملکرد خواندن (کرمی نوری و مرادی، 1384) بود . داده های پژوهش با استفاده از تحلیل کواریانس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج تحلیل ها نشان داد که بازی درمانی والد-کودک موجب بهبود عملکرد خواندن در دانش آموزان درگیر با اختلال یادگیری می شود (005/0>.
طراحی پرسشنامه (ارزیابی والد از کودک) جهت پیش بینی اختلال یادگیری در کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف طراحی پرسشنامه اختلال یادگیری (ارزیابی والد از کودک) در دانش آموزان پیش دبستانی انجام شد . پرسشنامه اختلال یادگیری از دو بخش ادراک (دیداری و شنیداری) تشکیل شده و روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید روان شناسی تأیید گردید و سپس بر روی یک نمونه 294 نفری از دانش آموزان پیش دبستانی اجرا گردید. سؤالات با روش آماری مناسب تحلیل و میزان روایی و پایایی پرسشنامه تعیین گردید. بر اساس محاسبات انجام شده پایایی با استفاده از روش همسانی درونی در عامل ادراک شنیداری 83/0 و دیداری 86/0 می باشد روش دو نیمه کردن نیز نشان داد که آزمون محقق ساخته از پایایی مناسبی برخوردار است. برای بررسی روایی افتراقی از تی تست مستقل استفاده شد نتایج نشان داد بین نمرات دانش آموزان دارای اختلال و عادی تفاوت معنی دار وجود دارد. برای بررسی روایی هم زمان، از آزمون نارسایی یادگیری غلامی، دلاور و پاشا شریفی (1398) استفاده کردیم. نتایج نشان داد بین دو متغیر پرسشنامه اختلال یادگیری (ارزیابی والد از کودک پیش دبستانی) و آزمون نارسایی یادگیری ویژه کودکان رابطه معنی دار وجود دارد. روایی سازه با استفاده از روش تحلیل عاملی به شیوه وریماکس انجام شد که مهم ترین عامل در بخش شنیداری، درک مطلب و در بخش دیداری، عامل نوشتاری بود. با توجه به میزان پایایی و روایی به دست آمده، این آزمون می تواند به عنوان ابزاری برای سنجش و تشخیص زودهنگام اختلال یادگیری کودکان استفاده شود.
اثر بخشی آموزش امید بر درگیری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خوشبینی تحصیلی در دانش آموزان دچار اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش امید بر درگیری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری انجام شد. روش: این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را تمام دانش آموزان مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری آموزش و پرورش شهر بوشهر تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل40 دانش آموز که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه (گروه آزمایش 20 نفر) و (گروه کنترل 20 نفر) به صورت تصادفی گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه درگیری تحصیلی، پرسشنامه فرسودگی تحصیلی و پرسشنامه خوش بینی تحصیلی بود. گروه آزمایش به مدت نه جلسه ۶۰ دقیقه ای و به صورت گروهی تحت آموزش شیوه نامه امید مبتنی بر نظریه اسنایدر قرار گرفت. داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش امید بر درگیری شناختی (001/0≥p)، فرسودگی تحصیلی (001/0≥p) و خوش بینی تحصیلی (001/0≥p) در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری اثر داشته و این تأثیر در مرحله پیگیری دو ماهه پایدار ماند. نتیجه گیری: با توجه به یافته های به دست آمده از مطالعه حاضر می توان نتیجه گیری کرد که آموزش امید می تواند به عنوان یک روش مداخله ای در بهبود درگیری تحصیلی، فرسودگی تحصیلی و خوش بینی تحصیلی دانش آموزان با اختلال یادگیری استفاده شود.
تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه انتخابی و عملکرد مداوم در کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز بر توجه انتخابی و عملکرد مداوم در کودکان با اختلال یادگیری بود. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی است که با طرح پیش آزمون-پس آزمون همراه با گروه کنترل انجام شد. 26 کودک مبتلا به اختلال زبانی از دانش آموزان کلاس اول تا سوم ابتدایی منطقه 5 آموزش و پرورش شهر تهران به عنوان نمونه در پژوهش حاضر شرکت کردند. در مرحله پیش آزمون از تمام شرکت کنندگان آزمون عملکرد مداوم و توجه انتخابی گرفته شد و سپس شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش در 5 جلسه پی در پی تحت مداخله تحریک الکتریکی فراجمجمه ای مغز قرار گرفتند. مدت زمان تحریک در هر جلسه 20 دقیقه و شدت تحریک نیز 2 میلی آمپر در نظر گرفته شد. پس از اتمام مداخله، مرحله پس آزمون انجام شد و از آزمون تحلیل کوواریانس برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در متغیر توجه انتخابی (001/0=p ،20/50=f) و عملکرد مداوم (001/0=p ،80/34=f) تفاوت معنادار وجود دارد که با توجه به تفاوت میانگین ها، عملکرد گروه آزمایش بهتر از گروه کنترل است. نتیجه گیری: می توان گفت که رویکرد مداخله ای tDCS در 5 جلسه می تواند موجب بهبود توجه انتخابی و عملکرد مداوم در کودکان با اختلال یادگیری شود.
تأثیر آموزش خودتنظیمی شناختی هیجانی بر خودکارآمدی و نارسایی هیجانی دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر آموزش خودتنظیمی شناختی هیجانی بر خودکارآمدی و نارسایی هیجانی دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری انجام شد. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی دانش آموزان نارساخوان پایه ششم مقطع ابتدایی مراجعه کنند به مراکز ناتوانی یادگیری آموزش و پرورش استان تهران در سال تحصیلی 98-1397 تشکیل دادند. از بین آنها، نمونه ای به حجم 30 دانش آموز (13 دانش آموز پسر و 17 دانش آموز دختر) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گروه کنترل (15 نفر) گمارش شدند. برنامه آموزشی خودتنظیمی شناختی هیجانی در 8 جلسه 90 دقیقه ای (2 جلسه در هر هفته) بر روی گروه آزمایش اجرا شد؛ در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های خودکارآمدی شوارزر و جروسالم و نارسایی هیجانی بگبی و همکاران استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغبره استفاده شد. یافته ها: یافته های حاصل از تحلیل داده های پژوهش نشان داد که با کنترل اثر پیش آزمون، تفاوت معنادرای در بین نمرات خودکارآمدی و نارسایی هیجانی دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش می توان گفت که آموزش خودتنظیمی شناختی هیجانی بر افزایش خودکارآمدی و بهبود نارسایی هیجانی دانش آموزان با اختلال ناتوانی یادگیری تأثیر دارد.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهن آگاهی خانواده محور بر میزان تاب آوری و نشخوار فکری مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص
منبع:
مطالعات اسلامی ایرانی خانواده سال ۲ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
62 - 75
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی ذهن آگاهی خانواده محور بر میزان تاب آوری و نشخوار فکری مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص انجام شد. روش : این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع نیمه تجربی بود که بر روی نمونه ای از مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص شهرستان قروه انجام شد. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس تعداد 30 نفر به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و به صورت دو گروه 15 نفری به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند وگروه آزمون تحت آموزش تمرینات ذهن آگاهی قرار گرفت. در این پژوهش داده ها توسط پرسشنامه های نشخوار فکری (1991) و تاب آوری (2003) در قبل از شروع آموزش (پیش آزمون) و بعد از آموزش (پس آزمون) گردآوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش تمرینات ذهن آگاهی تاثیرات قابل ملاحظه ای در افزایش میزان تاب آوری وکاهش میزان نشخوار فکری مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص دارد . نتیجه گیری: با آموزش تمرینات ذهن آگاهی به مادران کودکان با ناتوانی یادگیری خاص، میزان تاب آوری آنها را افزایش و میزان نشخوار فکری را درآنها کاهش داد.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و آموزش شفقت به خود در تاب آوری و کاهش آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری (خواندن و نوشتن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
151 - 183
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و آموزش شفقت به خود در تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری خواندن و نوشتن صورت گرفت. طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش را کلیه مادران کودکان دارای اختلال یادگیری مراجعه کننده به کلینیک پیوند آموزش و پرورش شهرستان ملارد در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل می دادند. تعداد 45 نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، به روش تصادفی در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون (2003) و آزمون SCL- 25 دراگوتیس و همکاران(1963) بود. نتایج آزمون بونفرونی نشان داد تفاوت بین درمان هیجان مدار با آموزش شفقت به خود در متغیرهای تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران معنی دار است؛ به این معنی که درمان هیجان مدار بیشتر از آموزش شفقت به خود بر تاب آوری و آسیب پذیری روانی-بدنی موثر است. با توجه به نتایج به دست آمده می تون از هر دو رویکرد به ویژه درمان هیجان مدار جهت بهبود تاب آوری و آسیب پذیری روانی- بدنی مادران دارای کودک مبتلا به اختلال یادگیری و به تبع آن افزایش کیفیت زندگی آنان استفاده نمود.
اثربخشی توانبخشی شناختی در بهبود حافظه فعال، پردازش دیداری، و درک فضایی کودکان با اختلال یادگیری ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
زمینه و هدف: توانبخشی شناختی متشکل از مجموعه برنامه هایی هدفمند است که به منظور ترمیم یا ارتقای کارکرد های شناختی احرا می شوند. از آنجا که مهارت های شناختی پیش بینی کننده اصلی توانایی ریاضی در نظر گرفته شده است و نارسایی در این مهارت ها با اختلال ریاضی ارتباط دارد، پژوهش حاضر با هدف اثربخشی توانبخشی شناختی در بهبود عملکرد حافظه فعال، پردازش دیداری، و درک فضایی کودکان با اختلال یادگیری ریاضی انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری اطلاعات از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. از جامعه آماری دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ریاضی شهر تهران، ۳۰ نفر گروه نمونه با روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایدهی شدند. به منظور تشخیص اختلال ریاضی از آزمون تشخیصی کی- مت (کانلی، 1988) استفاده شد. گروه آزمایش طی 8 جلسه 50 تا 60 دقیقه ای به مدت چهار هفته در برنامه مداخله ای با وسیله محقق ساخته به نام مروا شرکت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکردند. عملکرد کودکان در پیش و پس از ارائه مداخله، به وسیله مجموعه آزمون وکسلر چهار کودکان (وکسلر، 2003) مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها با روش تحلیل کوواریانس در محیط نرم افزار spss 22 تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین گروه آزمایش و گواه تفاوت معنا داری در عملکرد حافظه فعال، پردازش دیداری، و ادراک روابط فضایی وجود دارد (0/001 > P). نتیجه گیری: بر اساس نتایج می توان نتیجه گرفت که برنامه توانبخشی شناختی با تأثیر بر حافظه فعال، پردازش دیداری و درک فضایی توانسته است باعث بهبود در عملکرد کودکان دارای اختلال یادگیری ریاضی شود.
اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بر بهبود رابطه والد- فرزندی مادران دارای کودکان اختلال یادگیری
زمینه و هدف: ﻣﺸکﻼت یﺎدﮔیﺮی واﻗﻌیﺖﻫﺎی ﻏیﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧکﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ در ﺗﻤﺎم ﺟﻮاﻣﻊ و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣیﺧﻮرﻧﺪ. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بر بهبود رابطه والد- فرزندی مادران دارای کودکان اختلال یادگیری، بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری، مادران دارای کودکان اختلال یادگیری 7 تا 10 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش مینودشت بود که به صورت هدفمند 20دانش آموز انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفری (10نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. سپس مقیاس رابطه والد-کودک( پیانتا،1994) از شرکت کنندگان، زیر نظر پژوهشگر برای هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. پس از آن مادران گروه آزمایش در معرض 8 جلسه برنامه والد گری به شیوه رفتاری به صورت گروهی(جلسات روان- آموزشی) قرار گرفته و در پایان جلسات مجدداً مقیاس مذکور توسط مادران هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران میزان رابطه والد-کودک را نیز به طور معناداری افزایش داده است ( 001/0= p ) . نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران، رابطه والد-کودک را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ارتقاء می دهد . زمینه و هدف: ﻣﺸکﻼت یﺎدﮔیﺮی واﻗﻌیﺖﻫﺎی ﻏیﺮ ﻗﺎﺑﻞ اﻧکﺎری ﻫﺴﺘﻨﺪ کﻪ در ﺗﻤﺎم ﺟﻮاﻣﻊ و ﻓﺮﻫﻨﮓﻫﺎ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻣیﺧﻮرﻧﺪ. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری بربهبود رابطه والد- فرزندی والدین دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. جامعه آماری، مادران دارای کودکان اختلال یادگیری 7 تا 10 سال مراجعه کننده به مرکز مشاوره آموزش و پرورش مینودشت بود که به صورت هدفمند 20دانش آموز انتخاب و با استفاده از روش جایگزینی تصادفی در دو گروه 10 نفری (10نفر گروه آزمایش و 10 نفر گروه گواه) قرار گرفتند. سپس مقیاس رابطه والد-کودک( پیانتا،1994) از شرکت کنندگان، زیر نظر پژوهشگر برای هر دو گروه آزمایش و کنترل انجام شد. پس از آن مادران گروه آزمایش در معرض 10 جلسه برنامه والد گری به شیوه رفتاری به صورت گروهی(جلسات روان- آموزشی) قرار گرفته و در پایان جلسات مجدداً مقیاس مذکور توسط مادران هر دو گروه اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده از روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران میزان رابطه والد-کودک را نیز به طور معناداری افزایش داده است ( 001/0= p ) . نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که آموزش برنامه والدگری به شیوه رفتاری به مادران، رابطه والد-کودک را در دانش آموزان دارای اختلال یادگیری ارتقا می دهد .
تاثیر آموزش بر اساس رویکرد چندحسی فرنالد بر بهبود حافظه بینایی و روان خوانی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری
زمینه و هدف: رویکرد چند حسی فرنالد در تلاش است تا مهارت های پایه ای خوان دن و نوشتن را از طری ق انگیزه های ش نیداری، دی داری، جنبشی و لامس ه رش د ده د و طی آن با تمرکز بر توجه دیداری، شنیداری و تلفظ صحیح به آگاهی واج شناسی فراگیر کمک کند؛ لذا هدف از پژوهش حاضر تاثیر آموزش بر اساس رویکرد چند حسی فرنالد بر بهبود حافظه بینایی و روان خوانی دانش اموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از منظر روش، در دسته پژوهش های نیمه آزمایشی (پیش آزمون، پس آزمون با گروه آزمایش و گواه و جایگذاری تصادفی) بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر مقطع ششم دارای اختلال یادگیری شهر سمنان بوده که در سال تحصیلی 1397-1398 در مدارس این شهر مشغول به تحصیل بودند. از جامعه پژوهش 14 نفر (هر گروه 7 نفر) به صورت هدفمند و بر اساس ملاک های ورود به عنوان شرکت کننده انتخاب شدند و به شیوه تصافی در دو گروه گواه و آزمایش جایگذاری شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه آموزشی بر اساس رویکرد چند حسی فرنالد شرکت کرده و در این مدت گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده های پژوهش با استفاده از مقیاس مشکلات یادگیری کلورادو ویلکات و همکاران (2011) و آزمون تشخیص سطح خواندن عزیزیان (1397) و تکالیف بلوک های کرسی گرداوری شد. داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون با استفاده از آزمون آنالیز کوواریانس تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد جلسات آموزش بر اساس رویکرد چندحسی فرنالد توانسته است در متغیر مشکلات خواندن ( P<0.05 ) افزایش معناداری ایجاد کرده و بهبود معناداری در متغیر حافظه بینایی نداشته است. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر بر کارایی رویکرد چند حسی در بهبود وضعیت تحصیلی دانش آموزان دارای اختلالات یادگیری تأکید داشت.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و انعطاف پذیری دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری خاص مقطع متوسطه اول شهر ساری
زمینه و هدف: دوره دانش آموزی به دلیل شرایط خاص از جمله گذراندن مدت زمانی زیاد در مدرسه، حجم زیاد دروس، رقابت های فشرده، زمینه سایر مشکلات فردی و اجتماعی زیادی برای دانش آموزان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و انعطاف پذیری دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری مقطع متوسطه اول شهر ساری انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری مقطع متوسطه اول شهر ساری است که تعداد 60 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند و مداخله برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از پرسشنامه افسردگی و انعطاف پذیری جمع آوری شدند و با روش تحلیل کواریانس و نرم افزار Spss-21 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود افسردگی (001/0 > P ) و انعطاف پذیری (001/0 > P ) در دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری یادگیری مقطع متوسطه اول موثر بود. نتیجه گیری: پژوهش نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود افسردگی و انعطاف پذیری در دانش آموزان دختر دارای اختلال یادگیری یادگیری مقطع متوسطه اول شد.
مقایسه اثر بخشی بازی درمانی شناختی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری
زمینه و هدف: مطالعات نشان دهنده تأثیر اختلال یادگیری بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان است. هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال یادگیری بود. روش پژوهش: در این پژوهش از روش نیمه آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش، شامل دانش آموزان دختر دبستان های منطقه شش شهر تهران بود، که دارای اختلال یادگیری بودند و به مراکز توانبخشی اختلال های یادگیری ارجاع داده شده اند. که تعداد60دانش آموز بصورت نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و بصورت تصادفی بدون جایگزین در دو گروه (20 نفر در هر گروه). داده ها با استفاده از آزمون کوواریانس در سطح 5% با استفاده از ابزار SPSS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میانگین تعدیل شده گروه بازی درمانی شناختی رفتاری بیشتر از گروه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بود در نتیجه بازی درمان شناختی رفتاری در افزیش انعطاف پذیری شناختی و تاب اوری دانش آموزان با اختلالات یادگیری خاص تأثیر بیشتری نسبت به آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد دارد. نتیجه گیری: بر طبق نتایج حاصل، این مطالعه نشان می دهد که بازی درمانی شناختی رفتاری و آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد بر انعطاف پذیری شناختی و تاب آوری تحصیلی در دانش آموزان دارای اختلال خاص یادگیری تاثیر مثبت دارد.
اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری
زمینه و هدف: به جرأت می توان یادگیری را بنیادی ترین فرایندی دانست که در نتیجه ی آن، موجودی ناتوان و درمانده در طی زمان و در تعامل و رشد جسمی، به فردی تحول یافته می رسد که توانایی های شناختی و قدرت اندیشه او حد و مرزی نمی شناسد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان مبتلا به اختلال یادگیری بوده است. روش پژوهش: روش تحقیق حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر موقعیت میدانی و از نظر روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل و انتساب تصادفی بوده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل تمام دانش آموزان ابتدایی 10 تا 13 سال دارای اختلال یادگیری خواندن، نوشتن و ریاضی شهرستان جویبار در سال تحصیلی 1400-1399 بوده است. نمونه گیری به صورت هدفمند و 30 نفر از دانش آموزان به عنوان نمونه انتخاب شدند و سپس با گمارش تصادفی، 15 نفر به گروه آزمایش (مربوط به آموزش فراشناخت)، و 15 نفر به گروه کنترل تخصیص داده شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته به صورت هفتگی تحت آموزش فراشناخت براساس مدل کوزیاک (2001) قرار گرفتند؛ در حالی که گروه کنترل هیچ مداخله ای را دریافت نکر د. همچنین پرسشنامه باورهای انگیزشی هارتر (1981)، و پرسشنامه یادگیری خودتنظیمی ریان و کانل (1989) در مرحله پیش آزمون، و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت . در نهایت، داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چند متغیره و آزمون تعقیبی بونفرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت . یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی (31/12= F ؛ 002/0= P ) و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی (35/17= F ؛ 001/0= P ) دانش آموزان تاثیر دارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت آموزش فراشناخت بر باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی دانش آموزان موثر است و می توان از این آموزش در جهت کاهش مشکلات روانشناختی دانش آموزان بهره برد.
مقایسه اثربخشی تمرینات ورزش مغزی و بازی درمانی فیلیال بر همدلی وروابط والدکودک در دانش آموزان اختلال یادگیری شهر تهران
زمینه و هدف: اختلال یادگیری در کودکان یک اختلال عصبی- رشدی است که بر پردازش موثر اطلاعات کلامی یا غیر کلامی تاثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی تمرینات ورزش مغزی و بازی درمانی فیلیال بر همدلی و روابط والد کودک در دانش آموزان اختلال یادگیری شهر تهران انجام شد. روش پژوهش: تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه تحقیق شامل کلیه دانش آموزان دارای اختلال یادگیری خاص در مقطع ابتدایی شهر تهران می باشند. روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای منظم انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند. در هر سه گروه پرسشنامه های مقیاس همدلی شناختی و عاطفی کودکان: فرم درجه بندی والدین (دادس و همکاران، 2008) و پرسشنامه پرسشنامه تعامل مثبت کلی والد- کودک پیانتا تمرینات درمانی ورزش مغزی (8 جلسه) و گروه آزمایش دوم، بازی درمانی فیلیال (10 جلسه) انجام شده و برای گروه گواه هیچگونه مداخله ای انجام نشد. تجزیه نحلیل آماری با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیری، تک متغیری و آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS23 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داده است که تمرینات ورزش مغزی و بازی درمانی فیلیال بر مهارت مدیریت هیجان (880/4 F= و 0.01 P< )، شایستگی اجتماعی (644/200 F= و 0.01 P< )، همدلی (232/231 F= و 0.01 P< ) و روابط والد- کودک (978/29 F= و 0.01 P< ) موثر بود. همچنین بین گروه تمرینات ورزش مغزی و گروه بازی درمانی فیلیال بر بهبود همدلی و روابط والد کودک و تفاوت معنی داری وجود ندارد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که از این دو نوع تکنیک آموزشی برای کمک و آموزش کودکان دارای اختلال یادگیری استفاده نمود.
اختلال یادگیری و راهکارهای درمان آن با نگاه به دوره ابتدایی
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم آبان ۱۴۰۱ شماره ۵۳
268 - 288
کودک علی رغم هوش نرمال و گاه بالای خود، در انجام تکالیف مدرسه مانند خواندن، نوشتن، ریاضیات و ..... دچار مشکل است. او هر روز به هر بهانه ای می خواهد از مدرسه رفتن، سر باز زند. هنگامی که از او می خواهید از روی متن درس جدید برایتان بخواند، هزار بهانه می آورد و سرانجام با فشار و مکث های بیش از حد، دست و پا شکسته متن را با غلط های فراوان می خواند. بارها با او جدول ضرب را تکرار می کنید، اما هر بار اشتباه می کند، حروف الفبا را به ترتیب با شعر یاد می گیرد، اما اگر بپرسید بعد از حرف «ص» چه حرفی است؟ نمی تواند مستقیمأ جواب دهد و باید از اول حروف الفبا را برای خود بگوید. به سادگی برای شما فیلمی را که دیده تعریف می کند، اما اگر از او بخواهید در مورد همان فیلم دو خط برایتان بنویسد، از این کار سر باز می زند.... بنابراین، اصطلاح کودکان دارای اختلال یادگیری به کودکانی اشاره دارد که در یک یا چند مورد از فرایندهای اساسی روان شناختی از قبیل درک و فهم، استفاده از زبان گفتاری یا نوشتاری اختلال داشته باشند. این تعریف کودکانی را که مشکلات یادگیری ناشی از معلولیت های بینایی، شنوایی یا حرکتی، عقب ماندگی ذهنی، مسائل عاطفی یا محرومیت های محیطی، فرهنگی یا اقتصادی دارند، در برنمی گیرد.در این پژوهش سعی داریم با روش کتابخانه ای به بررسی اختلال یادگیری در دانش آموزان ابتدایی بپردازیم ، یافته های پژوهش نشان داد ، تمرین استفاده از ورزش و بازی ،مشارکت خانواده و....... می توان اختلالات را در همه سطوح تا حد چشمگیری کاهش دهد.
مقایسه ادراک دیداری در چرخه های زیستی ماهانه در دانش آموزان دختر و پسر با و بدون اختلالات یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سلامت روان کودک دوره نهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۳۳)
۱۵۱-۱۴۰
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: چرخه های بدن یا چرخه های زیستی، پدیده های مولکولی، هورمونی یا روان شناختی تکرارشونده ای هستند که در همه جانداران رخ می دهند. پژوهش حاضر به منظور مقایسه تغییر ادراک دیداری در فصل های مختلف سال در دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری با گروه سنی 8 تا 12 ساله با توجه به موضوع زمان- روان شناسی انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه علی مقایسه ای است. نمونه پژوهش از دانش آموزان مدرسه های مناطق آموزشی 13، 14 و 15 تهران در سال های تحصیلی 1397 تا 1399 بود که با روش نمونه گیری در دسترس از نوع نمونه گیری هدفمند-داوطلبانه انتخاب شدند. شرکت کنندگان 37 دانش آموز با اختلال یادگیری خاص با نمود خواندن (19 دختر و 18 پسر) و 31 دانش آموز بدون اختلال یادگیری (17 دختر و 14 پسر) انتخاب شدند. سپس هر یک از گروه های دانش آموزان با و بدون اختلال یادگیری دختر و پسر به صورت فردی آزمون های ادراک مهارت های دیداری (گاردنر و موریسن، 1982) را تکمیل کردند. داده ها با روش اندازه گیری مکرر (در هر فصل یک بار) در نرم افزار SPSS-22 موردبررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد مهارت ادراک دیداری (ادراک سن دیداری و بهره دیداری)، در میان آزمودنی ها در فصل های مختلف سال متغیر است و همچنین بین گروه های با و بدون اختلال یادگیری اختلاف معنی داری در ادراک دیداری وجود دارد. ادراک دیداری در دانش آموزان بدون اختلال یادگیری به طور معناداری بالاتر از دانش آموزان با اختلال یادگیری در فصل های مختلف سال است. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش می توان نتیجه گیری کرد در ادراک دیداری دانش آموزان با اختلال یادگیری در چرخه های فصلی تفاوت هایی دیده می شود که ناشی از این چرخه های فصلی است.
انطباق یابی آموزشی و فرهنگی آزمون ریاضی پال 2 (سنجش فرآیندی تشخیصی ریاضی یادگیرنده) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
« آزمون پال 2: سنجش فرایندی تشخیصی یادگیرنده» یکی از آزمون های پرکاربرد در حوزه اختلال های یادگیری است که دارای دو نسخه خواندن و نوشتن ریاضی است. هدف پژوهش حاضر بررسی انطباق آموزشی و فرهنگی این آزمون بود. به این منظور پس از ترجمه آزمون، مراحل انطباق ی ابی فرهنگی بررسی شد و از سه منبع کتب درسی ریاضی پایه دبستان، مصاحبه با معلمین و اجرای آزمایشی آزمون روی یک گروه 14 نفری از کودکان از دوره های پیش دبستانی تا پایه ششم، قابلیت کاربرد و ملاک های ویژه اجرای آزمون برای دانش آموزان ایرانی تهیه شد. اصلاحاتی در زمینه محتوای آزمون، در زمینه های محتوای بخش های حل مسئله کلامی، درک مفاهیم جزء و کل، در آزمون نمونه ایرانی انجام شد. همچنین ملاک های قطع آزمون برای دانش آموزان ایرانی در خرده آزمون های درک ارزش مکانی اعداد، خطایابی و توانایی انجام محاسبات به نسبت دستورالعمل اصلی آزمون در سن بالاتری قرار می گیرد. هندسه و اعداد اعشاری آیتمی است که در آزمون ریاضی پال 2 به صورت روابط جزء و کل پرداخته شده است اما در کتب درسی ایران مفصل تر و پیچیده تر است. آموزش محاسبه در نظام آموزش مدرسه ایران در سال های اخیر تغییراتی داشته که در دستورالعمل آزمون اصلاح گردید. شباهت های اجرا و نمره گذاری نسخه فارسی آزمون ریاضی پال 2 در نمونه ایرانی با دستورالعمل اصلی نسخه انگلیسی آزمون بیشتر از تفاوت های آن ها با یکدیگر است.
ارائه مدلی کیفی از مشکلات هیجانی کودکان با اختلال یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
83 - 113
حوزه های تخصصی:
اختلال یادگیری از جمله مهم ترین مباحث در روانشناسی تربیتی است که نیازمند مداخله زود هنگام است تا از اثرات مخرب آن پیشگیری شود. کودکان دارای اختلال یادگیری با مشکلات هیجانی بیشتر از همسالان خود دست به گریبان هستند. پژوهش حاضر به منظور ارائه مدلی کیفی از مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری انجام شده. به منظور دستیابی به این هدف 18 والد کودکان دارای اختلال یادگیری و 10 متخصص در زمینه درمان اختلالات یادگیری در مصاحبه ای نیمه ساختاریافته شرکت کرده و مصاحبه ها به روش تحلیل تماتیک بررسی شدند. بر اساس مفاهیم استخراج شده از متن مصاحبه ها، 71 کد متمرکز و 15 مقوله اساسی در ذیل2 تم زیربنایی (منابع درونی و بیرونی زمینه ساز آسیب پذیری) قرار گرفتند. به نظر می رسد از آن جایی که مشکلات هیجانی کودکان دارای اختلال یادگیری سهم عمده ای در افت کیفیت زندگی و تحصیلی آنان دارد، مداخلات برای این کودکان نیازمند توجه همه جانبه به زمینه ای در برگرفته آنان دارد.