مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
کلان شهر مشهد
منبع:
اقتصاد شهری سال چهارم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱
25 - 40
حوزه های تخصصی:
مهاجرت، یکی از فرایندهایی است که همواره بین سکونت های انسانی در هر سطحی وجود داشته است؛ اما این مقوله در ایران بعد از دهه 1340 شمسی شدت یافته و در دهه های بعدی به دلایل مختلف به خصوص عوامل اقتصادی و تغییرات اقلیمی شدت بیشتری یافته است؛ مقصد بیشتر این مهاجران نیز کلان شهرهای کشور بوده است. کلان شهر مشهد، یکی از کلان شهرهایی است که همواره جاذب جمعیت مهاجر به خصوص از نیمه شرقی کشور بوده است. همچنین، یکی از ابعاد مهاجرت به شهرها، الگوی سکونت مهاجران در شهرهای مقصد است که بر نحوه خدمات رسانی و کیفیت محیط های شهری و حتی بافت اجتماعی – اقتصادی آن تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کاربردی و ازنظر روش، توصیفی تحلیلی است که به دنبال بررسی الگوی سکونت مهاجران در کلان شهر مشهد و نیز ارتباط آن با حاشیه نشینی و فقر شهری است. نتایج پژوهش نشان داده اند الگوی سکونت مهاجران در شهر مشهد از نوع خوشه ای است و محدوده جنوب غربی (منطقه 9، 10 و 11) و نیز شمال شرقی (منطقه 3 و تا حدودی منطقه 4 و 2)، خوشه های جاذب مهاجرت در کلان شهر مشهد بوده اند. همچنین، نتایج نشان داده اند محل سکونت مهاجران چندان با حاشیه های شهر انطباق ندارد و بین فقر شهری و الگوی سکونت مهاجران رابطه معنادار وجود ندارد.
ساماندهی فضایی سکونتگاه های روستایی الحاقی در پیرامون کلان شهر مشهد با بهره گیری از رویکرد پویش ساختاری-کارکردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: روند افزایش جمعیت پذیری و گسترش بی رویه کالبدی_فضایی کلان شهر مشهد، شکل گیری پدیده هایی همچون الحاق، ادغام و خزش شهری و بروز مسائل و معضلات پیچیده اجتماعی و اقتصادی را باعث شده است. پاسخ گویی مناسب به این مسائل، مستلزم تحول در درک عملکردی به نظام استقرار و پایداری نظام سکونتگاهی و برنامه ریزی فضایی است. پویش ساختاری–کارکردی به عنوان رویکردی راهبردی به ساماندهی فضا در سطوح و مقیاس های مختلف، می کوشد ضمن تبین جنبه های پیچیده ساماندهی فضایی با تعمیق رویکرد نظام وار و بهره گیری از الگوی اندیشه شبکه ای برای تعمیق پیوند فعالیت ها و عملکردهای متوازن به منظور پاسخ به مسائل ریشه دار در روابط ساختاری – کارکردی چاره جویی نماید. روش: این پژوهش بنا دارد با بهره گیری از روش شناسی توصیفی تحلیلی با رویکرد کاربردی، ساماندهی سکونتگاه های روستایی پیرامون شهر مشهد را مورد شناخت و تحلیل قراردهد. یافته ها/ نتایج: یافته های پژوهشی نشان می دهد که بیشترین آثار ادغام سکونتگاه های روستایی پیرامون شهری، بروز برخی ناهنجاری های اجتماعی _اقتصادی که از مهم ترین عوارض کالبدی_فضایی آن بروز ناکارآمدی عملکردی و ازهم گسیختگی ساختار کالبدی سکونتگاه های روستایی الحاقی در پیرامون شهری است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که سکونتگاه های روستایی پیرامون درمجموع از شرایط مطلوبی برخوردار نبوده و با رشد ناموزون کلان شهر مشهد گسترش ادغام تدریجی سایر سکونتگاه های روستایی پیرامون را فراهم می آورد. بنابراین، با برقراری پیوند نظام سکونتگاهی از طریق یکپارچگی فضایی- عملکردی و تعمیق عملکردهای روستایی- شهری امکان دستیابی به مدیریت متوازن فضایی در مجموعه کلان شهری فراهم می شود.
بیان جغرافیایی پایداری محلات شهری مبتنی بر تحلیل چند معیاره فضایی (نمونه موردی: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توسعه پایدار شهری یک مفهوم چندلایه است. هدف این پژوهش در گام نخست، معرفی یک روش ارزیابی و رتبه بندی فضایی پایداری محلات شهر مشهد است و در گام دوم ارائه سناریوهای چندگانه برنامه ریزی در جهت حرکت به سمت شهر پایدار است. روش: روش تحقیق این مقاله توسعه ای-کاربردی و توصیفی-تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز در این تحقیق از طریق پرسش نامه و اطلاعات دستگاه های اجرایی به ویژه شهرداری جمع آوری شده ست و با رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فضایی (مدلAHP و OWA) وضعیت پایداری محلات مشهد تعیین شده است. یافته ها/ نتایج: یافته های تحقیق نشان داد که طیف مختلفی از میزان پایداری محلات شهری با استفاده از مدل OWA تولید شده است و مدیران قبل از هرگونه عملیات اجرایی می توانند گزینه های مختلف منتج از مدل را -بر خلاف بسیاری از مدل ها که تک سناریو هستند-ارزیابی و تصمیم گیری کنند. در این تحقیق، شاخص پایداری کلی محلات در سناریوی کاملا بدبینانه نشان داد که محلات سرشور، جنت (منطقه 8) مجیدیه، نقویه (12) و احمدآباد (14) از محلات با پایداری بسیار قوی و محله های کشاورز (منطقه 5)، فدک (5)، امیرالمؤمنین (13) و نوید (منطقه 15) از محلات با پایداری بسیار ضعیف در بین محلات مشهد می باشند. نتیجه گیری: ناپایداری شهرها یکی از مهم ترین موضوعات جهانی است. شهر مشهد نیز به دلیل شرایط رشد سریع و توسعه بی برنامه در حاشیه خود با مشکلات فراوانی به لحاظ پایداری با آن روبه روست. تعیین شاخص های بومی شهر پایدار هم راستا با استانداردهای جهانی، تعیین محلات در معرض ناپایداری شدید و همچنین، اولویت گذاری مدیران شهری می تواند کمک زیادی به رشد و ارتقای شاخص های شهر پایدار نماید.
شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر تاب آوری شهری با رویکرد آینده نگاری (مطالعه موردی: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه نظریه های مدیریت سوانح به دنبال ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی می باشند و ضرورت توجه به رویکرد آینده پژوهی و نقش و جایگاه آن در ارتقاء تاب آوری از اهمیت بسیاری برخوردار است. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد آینده نگاری به شناسایی وضعیت سیستم تاب آوری کلان شهر مشهد پرداخته است. بدین منظور از مطالعات توصیفی- تحلیلی، اسنادی و پرسشنامه و تحلیل های نرم افزاری استفاده گردید. بر اساس مطالعات صورت گرفته 31 متغیر اولیه تأثیرگذار بر تاب آوری در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، ساختاری- کالبدی و محیط زیستی انتخاب شده و در نهایت بر مبنای نظرات 30 کارشناس، شش متغیر کلیدی حاشیه نشینی، مهاجرت، تراکم جمعیت و درصد شهرنشینی از گروه شاخص اجتماعی و متغیرهای سطح درآمد و قیمت مسکن از گروه شاخص اقتصادی در ماتریس اثرات متقاطع نرم افزار Micmac شناسایی شد. در ادامه، پس از تعریف وضعیت های مطلوب، میانه و فاجعه برای هریک از متغیرهای کلیدی و ارزیابی هر یک از این وضعیت ها بر یکدیگر توسط متخصصان، با استفاده از نرم افزار Scenario Wizard به تحلیل الگوهای پیش روی کلان شهر مشهد پرداخته شد. نتایج حاصل از این تحلیل منجر به ارائه و پیشنهاد یک سناریوی مطلوب و یک سناریوی فاجعه برای آینده تاب آوری کلان شهر مشهد شده است. در صورت ایجاد و تأمین زیرساخت های اجتماعی، اقتصادی، ساختاری_کالبدی و محیط زیستی و برنامه ریزی های استراتژیک و آینده نگرانه در عرصه تاب آوری در سطوح مختلف برنامه ریزی شهری، سناریوی مطلوب برای آینده کلانشهر مشهد دنبال خواهد شد. در غیر این صورت در بلندمدت با تخریب و عدم تأمین زیرساخت های ضروری، تحقق سناریوی فاجعه و تخریب عناصر تاب آوری در کلان شهر مشهد سرعت می گیرد.
نقش عوامل مکانی- فضایی در توسعه گردشگری مذهبی سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: حوزه نفوذ گردشگاهی کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر مبنای اصول علم جغرافیا، بین دو عنصر مهم مکان - فضا و کارکردهای انسانی اثرات متقابل رو به تزایدی حکمفرما است. در واقع، ادراک انسان از شرایط محیطی بر تصمیمات و رفتارهای او اثرگذار می باشد. تحقق رفتارها موجب خلق شرایط جدیدی خواهد بود که تصویری نو از محیط به نسل حاضر و آینده ارائه می کند. وظیفه بسیاری از علوم دخیل در برنامه ریزی توسعه، کمک به ایجاد شرایط مکانی- فضایی مطلوب برآمده از تلاشی منسجم ، هم افزا و مکمل است. در این میان، علم جغرافیا توانسته است به دلیل اشراف نسبی بر شرایط و مسائل محیطی، نقش مفیدی ایفاء نماید، به ویژه در زمینه توسعه گردشگری که در جهان امروز به دلیل ابعاد و اثرات مکانی- فضایی روبه گسترش آن، از اهمیت زیادی برخوردار شده است. تحقیق حاضر به بررسی نقش عوامل مکانی- فضایی بر توسعه گردشگری مذهبی در نواحی روستایی کلان شهر مشهد با هدف کاربردی و در قالب روش توصیفی– تحلیلی پرداخته است. متغیر وابسته تحقیق، (گردشگری مذهبی) متشکل از 9 مؤلفه و متغیر مستقل، (عوامل مکانی- فضایی) شامل 7 مؤلفه به تفکیک عوامل تغییرپذیر و تغییرناپذیر هستند. پس از کاربرد الگوی راپرت برای تعیین حوزه نفوذ گردشگری مشهد 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب گردید و حجم نمونه طبق فرمول کوکران 196 نفر تعیین شد. واحد تحلیل پژوهش، "روستا" و اطلاعات به دست آمده از ابزار پرسشنامه با استفاده از روش های تحلیل آماری در نرم افزار SPSS مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته ها نشان می دهد که با بهبود عوامل مکانی- فضایی، خصوصاً عوامل تغییرپذیر شاهد توسعه بیشتر گردشگری مذهبی به میزان 0.82 خواهیم بود. با توجه به نتایج تحقیق توسعه عوامل تغییر پذیری مانند کیفیت راههای دسترسی به بقاع متبرکه و خدمات بر توسعه گردشگری مذهبی اثرگذار است.
تحلیل اثرگذاری فناوری دیجیتالی بر توسعه سکونتگاه های پیراشهری کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به منظور تحلیل اثرگذاری فناوری دیجیتالی بر توسعه سکونتگاه های پیراشهری مشهد به انجام رسیده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 8 روستای پیرامون کلان شهر مشهد است که دارای دفتر ICT روستایی، جمعیت بالای 1000 خانوار و در مجاورت شهر مشهد قرارگرفته اند. با توجه به تعداد خانوارهای کل در جامعه نمونه (20813 خانوار=N) و با خطای 0.07 درصد در فرمول کوکران حجم نمونه ای برابر 194 خانوار محاسبه که با روش تصادفی سیستماتیک از جامعه روستایی انتخاب شدند. تحلیل فضایی متغیر های اصلی با استفاده از مدل های FGRA و MABAC انجام شد که روستاهای گرجی سفلی، حسین آباد قرقی و دهرود دارای بالاترین، و روستاهای کال زرکش و چهار برج دارای پایین ترین سطح استفاده از خدمات فناوری دیجیتالی (RICT) و توسعه روستایی است. در ادامه برای آزمودن مدل مفهومی پژوهش و بررسی تأثیر فناوری دیجیتالی (RICT) بر توسعه روستایی، ضمن تائید همبستگی مثبت و معنی داری این دو متغیر با آزمون همبستگی پیرسون، از فن مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد تکنیک حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده گردیده است. با توجه به نتایج، بُعد اقتصادی با در نظر گرفتن اثرات مستقیم و غیرمستقیم، با ضریب 363/0، تأثیر بیشتری نسبت به دو بعد اجتماعی و محیطی- کالبدی بر توسعه سکونتگاه های روستایی نمونه داشته است. در بین شاخص های پژوهش نیز بیشترین تأثیرگذاری مستقیمِ استفاده از فناوری دیجیتالی در "توسعه کشاورزی" با ضریب 20/0 و "ارتقاء سطح ارتباطات" با ضریب 199/0 می باشد. درنهایت متغیر فناوری دیجیتال روستایی با ضریب 786/0، تأثیر خیلی زیادی بر شکل گیری توسعه سکونتگاه های روستایی نمونه داشته است. در کل با توجه به مقدار ضریب تعیین (R2) برای متغیر توسعه روستایی (990/0) مشخص گردید تأثیرگذاری فناوری دیجیتالی (RICT) بر توسعه روستایی در سطح قوی است؛
توسعه گردشگری سلامت در مشهد با روش مدل سازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگرى سلامت از رو به رشدترین بخش های صنعت گردشگرى در جهان است و به صورت یکی از صنایع جذّاب در زمینه های اقتصادی، اشتغال زایی، معرفی فرهنگ ها و حتی ایجاد منافع سیاسی ب رای کش ورها مطرح است. از این رو، تحقیق حاضر با هدف بررسی وضعیت گردشگری سلامت در شهر مشهد و شناسایی نقاط ضعف گردشگری سلامت در فرآیند جذب و ارائه خدمات پزشکی و گردشگری سلامت به بیماران کشورهای خارجی تدوین ش ده است، لذا تجزیه و تحلیل موانع توسعه گردشگری سلامت در مشهد، با استفاده از تکنیک مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) به مرحله اجرا درآمده است. این روش جزو روش های تجزیه و تحلیل سیستم ها می باشد که به بررسی تعاملات میان عناصر سیستم می پردازد. روش مدل سازی ساختاری تفسیری مبتنی بر نظر خبرگان می باشد. پانل خبرگان متشکل از خبرگان حوزه گردشگری سلامت و دست اندرکاران سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، وزارت امور خارجه و مدیران مراکز تفریحی و اقامتی، بیمارستانهای رضوی، قائم، مهر و امام رضا علیه السلام می باشد. یافته ها نشان داد که تحریم های دنباله دار اقتصادی و سیاسی، تعدد مراکز سیاست گذاری و عدم تعامل میان آنها، محدودیت های فرهنگی و مذهبی برای گردشگران خارجی، عدم حمایت دولت از سرمایه گذاری در بخش گردشگری و عدم تشویق بخش خصوصی برای سرمایه گذاری از تأثیرگذارترین موانع توسعه گردشگری به حساب می آیند.
برنامه ریزی و آمایش راهبردهای ارتقای امنیت زائران و گردشگران شهر مشهدبا تلفیق مدل های برنامه ریزی استراتژیک و تحلیل شبکه (ANP-SWOT)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال چهارم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
101 - 123
حوزه های تخصصی:
امنیت پیش زمینه ی یک اجتماع سالم و احساس امنیت، بسترساز توسعه ی جوامع انسانی است. سعادت یک اجتماع در گرو حفظ و بقای امنیت و احساسات ناشی از آن است. امنیت زائران و گردشگران از مهم ترین مقوله هایی است که در بحث امنیت مطرح می شود. هدف این پژوهش، آمایش و برنامه ریزی راهبردهای ارتقای امنیت زائران و گردشگران در کلان شهر مشهد با تلفیق مدل های برنامه ریزی استراتژیک و تحلیل شبکه یANP-SWOT است. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تبیینی با اهداف کاربردی- توسعه ای است. در ابتدا برای رسیدن به عوامل چهارگانه ی SWOT از روش دلفی استفاده شده، بدین گونه که سی نفر از کارشناسانی که در این زمینه خبره بودند، انتخاب شدند تا مهم ترین عوامل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید در امنیت زائران و گردشگران را جمع آوری کنند. سپس برای اولویت بندی استراتژی های حاصل از فن سوات، با استفاده از مدل تحلیل شبکه (ANP) به ارزیابی و اولویت بندی استراتژی های حاصله پرداخته شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل ها با مدل ANP نشان می دهد که راهبردهای SO 1 ، SO 2 و ST1، سه راهبرد اولیه در ارتقای امنیت زائران و گردشگران شناخته شده است. راهب رد SO 2 ، برنامه ریزی برای مدیریت یکپارچه ی امنیت زوار در مناطق اطراف حرم و راهبرد SO 1 تهیه ی بسته های سرمایه گذاری (مشارکتی و غیر مشارکتی) برای توسعه ی کمی و کیفی مراکز اقامتی زائران است که هر دو مربوط به استراتژی های تهاجمی است. همچنین راهبرد ST 1 ، حمایت از سرمایه گذاران بخش خصوصی و نهادهای مدنی در جهت پیشبرد سریع طرح های کالبدی مربوط به طرح بافت نوسازی پیرامون حرم بوده که این راهبرد مربوط به استراتژی های رقابتی است. در نهایت، استراتژی تهاجمی با کسب امتیاز 0.41392 به عنوان استراتژی دارای اولویت اول و استراتژی محافظه کارانه با کسب 0.23026 امتیاز به عنوان استراتژی دوم در جهت ارتقای امنیت زائران و گردشگران انتخاب شده اند
نقش آفرینی مراکز آموزش عالی در ارتقاء فرهنگ پذیری اجتماع شهری یادگیرنده بررسی موردی: محله های سناباد و جنت، مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلان شهر مشهد با حضور مستمر میلیون ها زائر، کانون بزرگ ارتباط اقوام و فرهنگ های مختلف است. این حضور علاوه بر فرصت های متعدد اقتصادی و گردشگری، زمینه برخورد جریان های فرهنگی ناهم سو با یکدیگر را ایجاد کرده است؛ جریان های فرهنگی که ارزش هایی گاه متضاد با یکدیگر را پشتیبانی می کنند و این تضاد عامل چالش های فرهنگی در شهر مشهد شده است. پژوهش حاضر هدف خود را به کارگیری انگاشت شهر یادگیرنده و تأکید بر نقش مراکز آموزش عالی همچون عامل وحدت بخش این جریان ها، برای تقویت هویت فرهنگی در این شهر قرار داده است. شهر یادگیرنده با ایجاد فضای تجربیات مختلف، دربرگیرنده تمامی گروه های اجتماعی و فرهنگی است و فرآیند یادگیری شهروندان و فرهنگ پذیری را تسهیل می بخشد. برای دستیابی به هدف مقاله معیارها و شاخص های پژوهش با روش فراتلفیق استخراج و وزن دهی شده است. داده های جمع آوری شده از طریق پیمایش میدانی (با 150 پرسشنامه از جامعه آماری) و مطالعات اسنادی، با شاخص های توزیع جمعیتی، فضایی و اجتماعی سنجیده شده است. و در نهایت رتبه بندی نواحی هفت گانه به وسیله مقادیر استاندارد شده حاصل از سنجش شاخص ها صورت پذیرفت. نتیجه این تحلیل تعیین ناحیه برخوردار از الزامات فرهنگ پذیری، به عنوان محرک توسعه فرهنگی و فرهنگ پذیری و ارائه پیشنهاد برای فراهم کردن ساختار فضایی و نهادی تسهیل کننده یادگیری، با امکان حضور جریان های مختلف فرهنگی و با تقویت نقش مراکز آموزش عالی به عنوان واحد میانجی ارتباطات این جریان ها است.
سناریونویسی در گردشگری پزشکی کلان شهر مشهد با تأکید بر گردشگری مذهبی
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
141 - 154
حوزه های تخصصی:
گردشگری صنعتی است که توسعه اقتصادی و درعین حال توسعه پایدار را به دنبال دارد. گونه های مختلفی از گردشگری وجود دارد و برنامه ریزان می توانند با شناخت علایق و سلایق گوناگون، زیرساخت های مادی و معنوی را برای آن ها فراهم کنند. در این پژوهش، با مدنظر قراردادن دو گونه از گردشگری یعنی گردشگری پزشکی و گردشگری مذهبی، سناریوهایی در این دو حوزه گردشگری تدوین شده است. هدف از تحقیق حاضر آینده پژوهی در گردشگری پزشکی شهر مشهد به منظور دستیابی به درکی بهتر از شرایط آینده گردشگری پزشکی مشهد است که با روش کمّی (پیمایش) و رویکرد سناریونویسی شوارتز انجام شده است. با تحلیل داده ها و بر اساس ماتریس بحرانی، دو پیشران خدمات گردشگری پزشکی بهینه و رضایتمندی گردشگر از خدمات پزشکی انتخاب شده و سناریوهای چهارگانه طلایی (قاصدک)، فاجعه (خرزهره)، میانه1 (دلهره) و میانه 2 (هراس) بر اساس منطق سناریونویسی تدوین شده است. سناریوی مطلوب در این پژوهش سناریوی طلایی (قاصدک) درنظر گرفته شده است که در آن با دو پیشران افزایش خدمات گردشگری بهینه و افزایش رضایت گردشگران پزشکی مواجه ایم. بر اساس نتایج تحقیق، راه رسیدن به این سناریوی مطلوب تلاقی افزایش خدمات گردشگری پزشکی مذهبی با افزایش رضایتمندی گردشگران پزشکی مذهبی است.
واکاوی رفتار زمانی و مکانی جزیره گرمایی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهر نشینی و افزایش جمعیت در کلان شهرها و رشد فعالیت های صنعتی در شهر ها باعث ایجاد تغییراتی در خرد اقلیم مناطق شهری شده است. یکی از نتایج این تغییرات، جزایر گرمایی شهر است. شهر مشهد نیز، طی سال های اخیر، رشد شتابناکی داشته است. در این پژوهش، جزیره گرمایی/ سرمایی رویه پایه کلان شهر مشهد براساس آب وهوای پس زمینه بررسی شده که هدف آن شناخت رفتار زمانی و مکانی این جزیره گرمایی بوده است. بدین منظور، داده های دمای رویه زمین سنجنده های مودیس تررا و مودیس آکوا دریافت و جزیره گرمایی، براساس آن، بررسی شد. برای سنجش جزیره گرمایی، از روش نوینی استفاده شد. در این روش، نقشه های کاربری اراضی مودیس برای تعیین محدوده شهر و غیرشهر و همچنین، تعیین نوع کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه به کار رفت. آب وهوای پس زمینه برپایه دمای دورسو مشخص شد، نماینده دمای غیرشهر طبق بیشترین تکرار دما انتخاب شد و جزیره گرمایی براساس آن محاسبه شد. بررسی جزیره گرمایی/ سرمایی در بازه روزانه نشان داد که در کلان شهر مشهد، طی روز، میانگین دما کمتر و در شب، دمای شهر بیشتر از دمای بیرون شهر است. همچنین، بررسی فصلی جزیره گرمایی/ سرمایی این کلان شهر نشان می دهد که جزیره سرمایی، روز هنگام، طی فصل های گرم سال بیشترین مقدار و در فصل های سرد کمترین مقدار را دارد و تغییرات فصلی جزیره گرمایی شبانه کمتر از جزیره سرمایی روز هنگام است. هسته جزیره سرمایی روز هنگام مشهد در محدوده حرم مطهر تا میدان شهید فهمیده به سمت حاشیه غربی شهر قرار دارد. این منطقه منطبق بر پارک ها و باغ های بزرگ شهری است. هسته جزیره گرمایی شبانه در بافت قدیمی، پرتراکم و پررفت وآمد شهر و در محدوده حرم مطهر به سمت شمال غرب قرار دارد. شدت جزیره گرمایی/ سرمایی نیز ارتباط مستقیمی با سرعت وزش باد دارد. نقش کاربری اراضی در تشدید و یا کاهش شدت جزیره گرمایی شهر مشهد به خوبی مشخص است. در توسعه شهر، می توان توجه بیشتری به کاربری اراضی شهری داشت تا دمای شهر را با استفاده درست از آن، تعدیل کرد.
بررسی نقش امنیت در گردشگری مذهبی منطقه ثامن کلانشهر مشهد
حوزه های تخصصی:
امروزه گردشگری به عنوان یکی از پیشروترین فعالیتهای در حال رشد دنیا و ابزاری برای افزایش درآمد ملی کشورها محسوب میشود. همچنین امنیت، از نیازها و ضرورتهای پایدار فرد و جامع تلقی میشود که فقدان یا اختلال در آن، پیامدها و بازتاب های نگران کننده و خطرناکی به دنبال دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش امنیت در گردشگری مذهبی منطقه ثامن شهر مشهد انجام شده است. منطقه ثامن یکی از مناطق 13 گانه مشهد میباشد که در اطراف حرم مطهر رضوی قرار گرفته که بیشترین و با ارزشترین آثار تاریخی و میراثی شهر مشهد در این منطقه وجود دارد. این تحقیق یک پژوهش کاربردی است و از نظر ماهیت و روش، توصیفی پیمایشی و ابزار اصلی آن پرسشنامه میباشد. ابزار مورد استفاده جهت تحلیل دادهها استفاده از نرم افزار Spss میباشد. نتایج حاصل از آزمون فرضیهها نشان داد ضریب همبستگی بین عوامل نظامی- انتظامی و عوامل کالبدی که معادل (623/0) و سطح معناداری (000/0) بوده و بنابراین بین نقش عوامل نظامی، انتظامی و کالبدی بر احساس امنیت گردشگران رابطهی معناداری وجود دارد. ضریب همبستگی بین عوامل نظامی- انتظامی و عوامل اجتماعی که معادل (458/0) و سطح معناداری (000/0) بوده و بنابراین بین عوامل نظامی- انتظامی و اجتماعی رابطهی معناداری وجود دارد . عوامل مؤثر در امنیت گردشگران در منطقه ثامن از نظر گردشگران کمرنگ بودن عوامل نظامی- انتظامی و عوامل اجتماعی است که با برنامه ریزی متولیان امر در منطقه ثامن بالأخص شهرداری و منطقه انتظامی ثامن این موارد قابل بهبود است.
تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر رشد و شکوفایی کودکان در فضاهای عمومی کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۵ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
99 - 115
حوزه های تخصصی:
محیط بستری برای رخ داد انواع رفتارهای اجتماعی است. رفتارهای انسانی برآیندی از انگیزه ها و نیازهای فرد، قابلیت محیط، تصویر ذهنی ناشی از ادراک او از دنیای خارج و معنایی که این تصویر برای او دارد، می باشد. انسان ها همواره بخش قابل توجهی از وقت روزانه خود را در فضاهای عمومی شهر به سر می برند و تحت تأثیر این فضاها الگوهای رفتاری خاصی از خود بروز می دهند، دراین بین پارک های شهری به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای عمومی شهرهاست که باید موردتوجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد. از همین رو یکی از هدف های اصلی این مقاله تبیین الگوهای رفتار جمعی و تأثیر آن بر میزان رشد و خودشکوفایی کودکان در استفاده از انواع پارک های شهری کلان شهر مشهد می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و روش آن نیز توصیفی – تحلیلی است. همچنین از روش های آمار ناپارامتریک مانند آماره کای دو، جهت سنجش و تحلیل 384 پرسشنامه مردمی به کمک نرم افزار SPSS بهره گرفته شده است و برای روایی پرسشنامه های تحقیق از تحلیل عاملی و برای پایایی پرسشنامه ها از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. جمع نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که الگوهای رفتاری شهروندان در پارک های موردمطالعه در مناطق چهارگانه (یک، نه، یازده و ثامن) شهر مشهد تحت تأثیر کیفیت طراحی و میزان مطلوبیت فضاهای داخلی پارک ها بوده که این مهم خود بر شاخص رشد و شکوفایی کودکان تأثیر بسزایی دارد به طوری که هر چه فضاهای عمومی ازجمله پارک های شهری که محل برقراری تعاملات اجتماعی است از کیفیت بالاتری برخوردار باشد، رفتارهای جمعی هدفمندتری در این گونه فضاها شکل می گیرد و این مسئله بر میزان یادگیری، رشد و شکوفایی کودکانی که به همراه والدین خود به پارک می آیند تأثیر بسزایی دارد.
ارائۀ سناریوهای مدیریت یکپارچۀ پسماند شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و شهرنشینی، منجر به افزایش تولید پسماند و نگرش تک بُعدی به سیستم مدیریت پسماند، منجر به اثرات تخریبی زیست محیطی و افزایش هزینه ها شده است. الگوی مدیریت یکپارچه پسماندهای جامد (ISWM ) از مناسب ترین الگوهای مؤثر در کاهش هزینه های اقتصادی مدیریت پسماند و اثرات زیست محیطی پسماندها به شمار می رود. این مطالعه با رویکرد آینده پژوهی از طریق شناسایی شاخص های کلیدی مؤثر بر الگوی مدیریت یکپارچه پسماند در راستای تدوین سناریوهای پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد انجام شده است. جامعه آماری تحقیق، شامل 25 نفر از کارشناسان (سازمان مپ شهرداری مشهد) و متخصصان (دانشگاهی) است. پس از بررسی، 23 شاخص مؤثر شناسایی شد، سپس با تحلیل نرم افزار میک مک، 10 شاخص به عنوان پیشران های کلیدی مشخص شد. با تدوین 30 فرض عدم قطعیت برای پیشران ها، با استفاده از ماتریس اثرات متقابل و نرم افزار سناریوویزارد، به شناسایی سناریوهای محتمل پیشِ روی مدیریت پسماند شهر مشهد براساس الگوی مدیریت یکپارچه پسماند پرداخته شد. براساس نتایج، 59048 سناریو محتمل وجود دارد که فقط 5 سناریو دارای سازگاری بالا و احتمال وقوع بیشتر هستند. سناریوی اول و دوم با مجموع امتیاز 167 و 149 به عنوان سناریوهای محتمل مطلوب، شرایط امیدوارکننده ای را برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد ارائه می دهند. سناریوهای سوم، چهارم و پنجم به عنوان سناریوهای بحرانی (نامطلوب) گویای شرایط نامناسب برای آینده مدیریت پسماند شهر مشهد است.
مقایسه اثر تکانه های ارزی بر فعالیت های ساختمانی کلان شهرهای تهران و مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و توسعه منطقه ای بهار و تابستان ۱۴۰۰شماره ۲۱
269 - 300
حوزه های تخصصی:
بخش ساختمان به دلیل نقش ویژه ای که در اقتصاد شهری ایفا می کند، از اهمیت بالایی برخوردار است و از سوی دیگر تکانه های ارزی در کشورهای صادرکننده نفت، تعیین کننده نوسانات عمده اقتصادی هستند؛ ازاین رو در این پژوهش به مقایسه اثر تکانه ارزی بر فعالیت های بخش ساختمان در کلان شهرهای مشهد و تهران پرداخته می شود. به علت تعدد متغیرهای موجود در بخش ساختمان و به منظور استفاده از اطلاعات موجود در این متغیرها، الگوی FAVAR جایگزین الگوی VAR شده است؛ چراکه الگوی VAR با افزایش متغیرها با مشکل درجه آزادی مواجه می شود. یافته های این تحقیق که بر مبنای تحلیل اطلاعات فصلی سال های ۱۳۷۰ تا ۱۳۹۷ برای متغیرهای بخش ساختمان و اقتصاد کلان در قالب الگوی FAVAR انجام گرفته است، نشان می دهد که بروز تکانه ارزی منجر به عکس العمل های مشابهی از منظر جهت تغییرات در متغیرها شده است، اگرچه که مقدار این عکس العمل ها متفاوت هستند. همچنین نتایج مقایسه این دو کلان شهر نشان می دهد که با بروز تکانه ارزی سرمایه گذاران در شهر مشهد به سمت واحدهای بزرگ تر و در شهر تهران گرایش به واحدهایی با متراژ پایین تر پیدا می کنند.
تأثیر هویت مکانی بر مشارکت روستاییان در روند اجرای طرح های هادی در سکونتگاه های روستایی (مورد مطالعه: روستاهای پیرامون کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر هویت مکانی بر مشارکت روستاییان در روند تهیه و اجرای طرح های هادی سکونتگاه های پیرامون کلان شهر مشهد است. تحقیق حاضر از نظر روش شناسی توصیفی تحلیلی و از بین 17 روستا حاشیه کلان شهر مشهد که طرح هادی در آن ها اجرا شده بود تعداد 10 روستا انتخاب و حجم نمونه مورد بررسی با استفاده از فرمول کوکران 168 نفر خانوارهای روستایی تعیین شد. یافته های تحقیق نشان از تفاوت معنادار منفی میان میانگین موردسنجش و میانگین به دست آمده هم در ابعاد هویت مکانی و هم مشارکت در طرح های هادی دارد. همچنین تمام ابعاد هویت مکانی با میزان مشارکت روستاییان در مرحله تهیه و تصویب طرح هادی ارتباط معنادار و معکوسی دارد. بعلاوه، سه بُعد تمایز (199/0)، تداوم (390/0) و عزت نفس (345/0) با میزان مشارکت روستاییان در مرحله اجرای طرح های هادی، ارتباط مثبت و معنادار نشان داده است و در نهایت، در مرحله نظارت و نگهداری، در هر چهار بُعد تمایز (170/0)، تداوم (527/0)، عزت نفس (482/0) و خودکارآمدی (253/0) ارتباط مثبت و معناداری مشاهده شده است. بر اساس یافته های تحقیق برای افزایش مشارکت روستاییان در طرح های هادی باید به تقویت و بهبود دو بُعد تداوم و عزت نفس آنان پرداخت. مطمئناً توجه به معیارهای روان شناختی، مدیریت صحیح بحران در مناطق روستایی و ادراک مردم روستا از اینکه توجه به آن ها و روستایشان در حال افزایش است، مشارکت را دست کم در دو مرحله اجرا و نظارت و نگهداری افزایش می دهد.
ظرفیت های بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری با رویکرد برنامه ریزی مشارکتی (موردمطالعه: شهرک شهید باهنر کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه ناحیه ای سال بیستم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۴۰)
225 - 197
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری یکی از تنگناها و مسائل پیچیده ناپایداری توسعه شهری هستند و برای ارتقای کیفیت زندگی، بازآفرینی این بافت ها ضرورت دارد؛ ازاین رو، رویکرد بازآفرینی شهری با بهره گیری از ادبیات برنامه ریزی مشارکتی در پی دستیابی به جوامع پایدار شهری است. تحقیق حاضر به شناسایی ظرفیت های مشارکت شهروندی برای برنامه ریزی مشارکتی در شهرک شهید باهنر واقع در منطقه 6 کلان شهر مشهد با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- تحلیلی بود و جامعه آماری پژوهش، 33.937 نفر شهروند ساکن در شهرک شهید باهنر بود. تعداد نمونه براساس فرمول کوکران 379 نمونه تعیین شد و به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد، ظرفیت های مشارکت شهروندی در بافت ناکارآمد شهرک شهید باهنر شامل ابعاد نهادی، کالبدی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی است و ارتباط معناداری بین آن هاست. همچنین شدت رابطه در ابعاد اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی از همه بیشتر و برابر با 752/0 است. با استفاده از آزمون تی تک نمونه ای نیز ظرفیت مشارکت شهروندی در بازآفرینی بافت ناکارآمد شهرک شهید باهنر در ابعاد نهادی، کالبدی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی در وضعیت مطلوب قرار دارد. ازآنجاکه میانگین زیست محیطی برابر با 866/2 و از حد متوسط عدد 3 کمتر است، ظرفیت های مشارکت شهروندی در بازآفرینی بافت ناکارآمد شهرک شهید باهنر در بخش زیست محیطی در وضعیت پایین قرار دارد. با توجه به نتایج این پژوهش و مشخص شدن میزان ظرفیت مشارکت ساکنان شهرک شهید باهنر، شیوه اجرایی برنامه ریزی مشارکتی به منظور بازآفرینی مطلوب در بافت های ناکارآمد شهری، از طریق فعالیت های منسجم و برنامه ریزی شده دفاتر تسهیلگری محقق می شود.
تبیین محرک های کلیدی مؤثر بر استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیا (مورد مطالعه: کلان شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
232 - 248
حوزه های تخصصی:
مقدمه افزایش جمعیت در مراکز شهری مستلزم ارائه خدمات و زیرساخت های کافی برای پاسخ گویی به نیازهای ساکنان شهر است. همچنین، این ازدحام شهرهای پرجمعیت را از نظر حکمرانی، رشد اقتصادی، پایداری محیط زیست، کیفیت زندگی، حمل ونقل، برق، مصرف آب و سایر مسائل با مشکلاتی مواجه می کند. شهرهای هوشمند معمولاً با تکیه بر زیرساخت های پیشرفته و فناوری های اطلاعات و ارتباطات مدرن ایجاد می شوند و اینترنت اشیا با اتصال دستگاه های هوشمند و استفاده از تجزیه وتحلیل داده های بزرگ راه حل های هوشمندی را برای شهرهای آینده ارائه می دهد، به گونه ای که مدیریت شهر و شهروندان به انبوهی از اطلاعات در زمان واقعی در مورد محیط شهری دسترسی پیدا می کنند و بر اساس آن تصمیمات، اقدامات و برنامه های آینده را رقم می زنند. شهر مشهد با توجه به موقعیت و توان جذب جمعیت حال و آینده آن، نیازمند همگام و همسو شدن با تحولات مدرن به منظور استفاده بهینه از منابع و امکانات و همچنین، ایجاد بسترهای لازم به منظور پاسخ گویی به نیاز آیندگان است. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا بتواند با شناسایی عوامل و پیشران های کلیدی به منظور دستیابی شهر مشهد به الگوی شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در آینده گام بردارد. بنابراین، سؤال پژوهش حاضر عبارت است از: محرک های کلیدی اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در کلان شهر مشهد در آینده (افق1412) کدام است؟ مواد و روش در مطالعه حاضر روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش انجام کار، آمیخته ای از توصیفی تحلیلی و در تبیین ساختار به صورت رویکرد آینده پژوهی انجام گرفته و بر این اساس، مهم ترین عوامل مؤثر بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد مورد بررسی قرارگرفته است. جمع آوری اطلاعات به روش اسنادی (منابع کتابخانه ای، مجله های علمی) و میدانی (با استفاده از ابزار پرسشنامه) بوده است. در این تحقیق، جامعه آماری در تحقیق حاضر شامل 25 نفر از کارشناسان، خبرگان و صاحب نظران شهری در دسترس متشکل از مدیران شهری (شهرداران مناطق، معاونان، رؤسای سازمان ها و مدیران حوزه های شهری و به ویژه فاوای شهرداری)، اعضای شورای اسلامی شهر (به ویژه مرکز پژوهش های شورای اسلامی شهر مشهد)، کارشناسان عمرانی در فرمانداری شهرستان مشهد و دفتر امور شهری و شوراهای استانداری خراسان رضوی، اداره کل راه و شهرسازی خراسان رضوی، اساتید دانشگاه های فردوسی مشهد، آزاد اسلامی واحد مشهد، پیام نور و مؤسسه های آموزش عالی غیرانتفاعی واقع در مشهد و متخصصان حوزه شهری هستند. در پژوهش حاضر ابتدا برای شناسایی عوامل کلیدی مصاحبه های ساختاریافته با تعدادی از صاحب نظران حوزه های برنامه ریزی و فناوری اطلاعات شهری با استفاده از روش دلفی به عمل آمد و سپس، در ادامه با تجمیع عوامل حاصل از مصاحبه و اسناد مورد مطالعه در پیشینه تحقیق روایی و پایایی متغیرها توسط متخصصان امر تأیید شد و درنهایت، عوامل در قالب پرسشنامه آینده پژوهی مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته ها با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای، مهم ترین عوامل تأثیرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد شناسایی شد و در ادامه، با استفاده از روش کمی آینده پژوهی و استفاده از نرم افزار Micmac به میزان تأثیرگذاری یا تأثیرپذیری عوامل شناسایی شده اقدام شد. بنابراین، یافته های تحقیق نشان می دهد از بین عوامل کلیدی 26 گانه اثرگذار بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا، پس از بررسی شاخص ها و استخراج عوامل کلیدی تأثیرگذار (مستقیم و غیرمستقیم)، 7 پیشران کلیدی سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات، ارتقای سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان، سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات، بسترسازی برای ارتقای مشارکت شهروندان در توسعه شهری، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی، ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند و استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) دارای بیشترین اثرگذاری را بر شکل گیری شهر هوشمند مبتنی بر اینترنت اشیا در شهر مشهد داشته اند. نتیجه گیری در یک جمع بندی از نتایج پژوهش می توان اشاره کرد سیاست گذاری های بخش دولتی در بخش فناوری اطلاعات می تواند اثرات قابل توجهی در زمینه استقرار شهر هوشمند مبتنی بر فناوری اینترنت اشیاء در افق برنامه ریزی کوتاه مدت ده ساله داشته باشد. علاوه بر این ارتقاء سطح سواد اطلاعاتی و توانمندی های علمی شهروندان هم می تواند بستری مناسب جهت این امر در شهر مشهد فراهم کند، چراکه بهره مندی از دانش و اطلاعات مرتبط از زمینه های اصلی به کارگیری علم و روندی جدید در یک جامعه است. همچنین سرمایه گذاری در زیرساخت های توسعه فناوری ارتباطات و اطلاعات از اهمیت ویژه ای برخوردار است و با تمرکز هرچه بیشتر سرمایه در این حوزه زمینه شکل گیری هرچه بیشتر و بهتر شهر هوشمند با در نظر داشتن فناوری اینترنت اشیا فراهم خواهد شد. باید توجه داشت استفاده از یک پدیده جدید نیازمند آگاهی است. بنابراین، آگاه سازی شهروندان و مسئولان از فواید و مزایای جایگزینی امکانات هوشمند با بهره گیری از دانش جمعی و فرهنگ سازی حائز اهمیت است. به علاوه باید توجه داشت با ایجاد و تقویت زیرساخت های پیشرفته مبتنی بر شهر هوشمند می توان در راستای تحقق آن گام برداشت تا درنهایت با استفاده گسترده از فناوری اطلاعات و ارتباطات به اهداف غایی دست یافت.
ارزیابی زیست پذیری شهری در کلان شهر مشهد با تاکید بر شاخص حمل و نقل(مقاله علمی وزارت علوم)
امروزه عوامل متعددی در زیست پذیری یک مکان تأثیر دارند که از جمله آن ها می توان به حمل ونقل، حضور مردم، اختلاط کاربری، مسکن، ایمنی و امنیت، حس تعلق، کارایی و پاکیزگی محیطی و... اشاره کرد. موضوع حمل و نقل به طور بالقوه بازتابی از اهمیتی است که حمل و نقل در زندگی روزمره ایفا می کند. حمل و نقل برای یک جامعه عملگرا لازم است از آنجایی که مردم را قادر می سازد به اشتغال، تحصیلات، مواد غذایی، بهداشت و خدمات اجتماعی و دیدار با خانواده و دوستان دسترسی داشته باشند. هدف اصلی این پژوهش تحلیل زیست پذیری شهری کلانشهر مشهد با تاکید بر شاخص حمل و نقل می باشد. روش تحقیق این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. با استفاده از نرم افزار GIS نقشه های مربوط به وضعیت هر کدام از زیر شاخص های عینی براساس محدوده مناطق کلان شهر مشهد ترسیم گردیده است. برای شاخص ذهنی که دارای 6 گویه است، از پرسشنامه استفاده گردید. حجم نمونه در کل مناطق شهر مشهد برابر با 402 نفر بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که منطقه 11 کلان شهر مشهد، بهترین منطقه از نظر شاخص حمل و نقل می باشد. پس از منطقه 11، مناطق 1 و 8 به لحاظ حمل و نقل دارای بهترین شرایط می باشند. بدترین منطقه هم به لحاظ حمل و نقل، به ترتیب مناطق 6، 5 و 2 می باشند. حدود 54 درصد مناطق شهر مشهد در سطح بسیار نامطلوب حمل و نقل به لحاظ زیست پذیری شهری قرار دارند.
ارزیابی و الویت سنجی پارک های شهری (مطالعه موردی: منطقه 13شهری کلان شهرمشهد)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پارک های شهری؛ منطقه ای پوشیده از گیاه در داخل و اطراف شهر است که دارای دو کارکرد مهم برای شهر است. تعدیل دما، تلطیف هوا و زیبایی. با توجه به کمبود سرانه فضای سبز و توزیع نامناسب آن درکلان شهرمشهد و اهمیت این موضوع در این پژوهش به ارزیابی واولویت سنجی پارک های موجود در منطقه 13 شهری کلانشهرمشهد بر اساس6 شاخص؛ امکانات، زیبایی، امنیت، دسترسی، توزیع- پراکندگی، مساحت – وسعت؛ و استفاده از مدل تاپسیس پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با تاکید بر جنبه کاربردی و جمع آوری اطلاعات بر اساس پیمایش میدانی بوده است. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان می دهد؛ از میان 13 پارک موجود در منطقه ثامن کلانشهرمشهد؛ تنها پارک امورشهراست که شاخص-های مطلوبیت و کیفیت آن تا حدی ارتقاء یافته است. همچنین نتایج حاصل از مدل تاپسیس حاکی از آن است که پارک امور شهر با رتبه (CL) 993/0، پارک شهید فهمیده با رتبه(CL) 773/0، پارک میر با رتبه(CL) 625/0 دارای بالاترین و پارک کوچه عیدگاه با رتبه(CL)240/0، و پارک جاویدان با رتبه(CL)185/0 و پارک بهاالتولیه با رتبه(CL) 140/0 دارای کمترین کیفیت و مطلوبیت می باشند.