مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
ویتگنشتاین متاخر
حوزه های تخصصی:
این مقاله در نظر دارد تقسیم بندی های گوناگون واقع گرایی و ضد واقع گرایی اخلاقی را بررسی کرده و با توجه به آموزه های ویتگنشتاین متاخر، نظر وی را در این باره بیان نماید. به این منظور، پس از شرح کوتاهی از آموزه های ویتگنشتاین در پژوهش های فلسفی، نظرات گوناگون شارحان وی درباره واقع گرا یا ضد واقع گرای اخلاقی بودن ویتگنشتاین بررسی می شود. مبحث واقع گرایی اخلاقی ارتباط وثیقی با مبحث شناخت گرایی و ناشناختگرایی در فرا اخلاق دارد، از همین رو به صورت کوتاه، به بررسی نظر ویتگنشتاین متاخر در این بار نیز پرداخته شده است. در انتها نیز سعی شده نشان داده شود که واقع گرا و یا ضدواقع گرا نامیدن ویتگنشتاین، ناشی از کاربرد نادرست گرامر واقعیت است و نمی توان وی را در این تقسیم بندی جای داد.
شک و یقین در ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در معرفت شناسی کلاسیک، شکاکیت در مقابل معرفت قرار داشته و روشهای مختلفی برای پاسخ به شکاکان ارایه می شود. ویتگنشتاین متأخر با تمایز نهادن میان معرفت و یقین رویکرد جدیدی را در نقد شکاکیت مطرح کرده است. او یقین را امری مقدم بر معرفت می داند که ریشه در عمل و نه معرفت دارد. به باور وی صورت ابتدایی بازی زبانی، یقین است که در عین معقولیّت بی نیاز از هرگونه توجیه و دلیل است. به زعم وی برخی از گزاره ها وجود دارند که در عین این که تردید در آنها محال است ادعای معرفت به آنها نیز مهمل است. ویتگنشتاین، این گزاره ها را گزاره های محوری می نامد و معتقد است تصویر ما از جهان با تکیه بر آنها ساخته می شود. این گزاره های محوری از آن جهت که مبنای بازی های زبانی ما و اساس هرگونه تحقیق و پژوهشی هستند که به دست ما انجام می گیرد قطعی و یقینی اند. او قطعیت و یقینی بودن این گزاره ها را به منزله خطاناپذیر بودن یا مطابقت آنها با واقع نمی داند، بلکه یه یاور وی یقین به آنها ناشی از طرز تلقی افراد است که لزومی ندارد با واقعیت مطابقت داشته باشد. به باور وی، مبانی معرفت آدمی نه بر توجیه، که بر حوزه ای ورای آن یعنی عرصه عمل و نحوه معیشت وی متکی است. در این مقاله دیدگاه ویتگنشتاین درباره یقین را تبیین خواهیم کرد و در نهایت درباره این که آیا نظریه وی توانسته است معضل شکاکیت در فلسفه را حل کند داوری خواهیم نمود.
مولفه های شک سازنده در اندیشه ویتگنشتاین متاخر و پیامده های تربیتی آن در تربیت ذهن نقاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، شناسایی مؤلفه های شک سازنده در آثار ویتگنشتاین متأخر و پیامدهای تربیتی آن در تربیت ذهن نقاد است. برای دستیابی به این هدف از تحلیل و تفسیر استفاده شد. براساس نتایج به دست آمده، ذهن نقاد برای شناخت حقیقی می بایست شک سازنده داشته باشد که بر پایه دلایل سنجیده می شود. آثار شک، بایستی چیزی بیش از اظهار کلامی شک بوده و تأثیر شک بر رفتار و عمل ذهن نقاد قابل مشاهده باشد. برای داشتن شک سازنده، بایستی به بازی های زبانی شک تسلط داشت. ازآنجاکه قواعد حاکم بر صورت های اجتماعی جهان شمول نیستند، لازم است ذهن نقاد در سنجش امور، مطابق باورهای حاکم بر بازی های زبانی هر حوزه به بررسی بپردازد. همچنین، ذهن نقاد، در نقادی امور نمی تواند به صورت یکجا تمام باورهایش را به چالش بکشد؛ زیرا شک مستلزم مبانی است. اما در عوض می تواند در تک تک باورهایش شک نماید. در نهایت، برای پرورش ذهن های نقاد، بجای ساختار محافظه کارانه، می بایست فضاهای تربیتی، منعطف بوده و فرصت حضور در جامعه و کسب تجربه را برای فراگیران به منظور کسب جهان- تصویر مهیا سازد.
دیدگاه جامعه محور و امکان پیروی از قاعده به نحو خصوصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سائول کریپکی، در کتاب قواعد و زبان خصوصی از نظر ویتگنشتاین، تفسیری خاص و نسبتاً رادیکال از بحث پیروی از قاعده ویتگنشتاینرا ارائه می دهد که بر اساس آن تمامی زبان و مفهوم سازی های آن ناممکن ودر واقع غیرقابل فهم می شود. یکی از نتایج این تفسیر، دیدگاهی معروف به «دیدگاه جامعه محور» است که معتقد به ضرورتا اجتماعی بودن زبان بوده است و در نوک پیکان حمله به ایده زبان خصوصی و مدل خصوصیِ پیروی از قاعده قرار دارد. بر اساس این دیدگاه، پیروی از قاعده و لذا زبان پدیده ای اجتماعی است و در نتیجه کروزوی از بدو تولد تک افتاده ای که بتواند سخن گفته و از قواعد پیروی کند، نمی تواند وجود داشته باشد. این دیدگاه، با توجه به وجود متونی در آثار ویتگنشتاین که به نظر می رسد مؤیّد امکان پیروی خصوصی از قواعد هستند، موجب نزاعی تاریخی میان مفسران ویتگنشتاین شده است. در این نوشته تلاش خواهیم کرد تا با استناد به نوشته های خود ویتگنشتاین، اصطلاحات به کار رفته میان مدافعان و مخالفان این دیدگاه را روشن کنیم ساخته و از این طریق به دید روشن تری نسبت به دیدگاه های ویتگنشتاین متأخر دست یابیم.
تفسیر زمینه های معرفت شناختیِ فلسفه سیاسی اجتماع گرایان؛ با تأکید بر دستگاه فلسفی ویتگنشتاین متأخر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال سیزدهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
185 - 215
حوزه های تخصصی:
اجتماع گرایی از مهم ترین مکاتب فکری در اندیشه سیاسی معاصراست که از حیث فلسفی دارای ریشه های متفاوتی است.به گونه ای که برخی محققان، اجتماع گرایان را«نوارسطویی» و عده ای نیز آنان را «نوهگلی» می دانند.اما این مقاله تحلیل و تفسیر زمینه های معرفت شناختی فلسفه اجتماع گرایی بر مبنای اندیشه ویتگنشتاین متاخر را مورد بررسی قرار داده است.ویتگنشتاین در <em>«پژوهشهای فلسفی»،</em>با نوعی چرخش معرفت شناختی،نظریه «بازی های زبانی»را مطرح نمود که نشانگر کاربرد واژه ها در تعاملات زندگی اجتماعی است.از این منظر،مقاله حاضر به بررسی تاثیرات انقلاب معرفتی- زبانی ویتگنشتاین متأخر بر اندیشه سیاسی فلاسفه اجتماع گرا پرداخته است.پرسش این است که نظریه فلسفی ویتگنشتاین متأخر چگونه به شکل گیری الگویی زمینه مند در اندیشه اجتماع گرایان معاصر کمک کرده است؟.نتایج بحث حاکی از آن است که فلسفه ویتگنشتاین متأخر به مثابه انقلابی معرفتی در دوره معاصر به صورت غیرمستقیم به فلسفه سیاسیِ اجتماع گرا کمک نموده تا با اتکا به آن الگویی زمینه مند پیدا کند و سپس با پیروی از این روش به نقد مواضع اساسی لیبرالیسم به عنوان یک فراروایت و زبان جهانشمول بپردازد.با ابتنای بر رویکردی تفسیری،مقصود نشان دادن این موضوع مهم است که چگونه می توان بصیرت فلسفی ویتگنشتاین متاخر را در حوزه هایی بکار برد که او در آثارش مستقیماً به آن ها نپرداخته است.
ارزیابی مؤلفه های ایمان از نگاه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه نوین دینی سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۰
151-170
حوزه های تخصصی:
نگرش ویتگنشتاین به باورهای دینی به ایمان گرایی معروف است. از نگاه او خاستگاه واقعی ایمان، عواطف آدمی است و ایمان دینی را نوعی دلدادگی به شکلی از زندگی می داند. ویتگنشتاین، اصل اساسی در یک زندگی دینی را نه پذیرش آموزه ها یا اصول و عقائد بلکه اعمال فرد می داند. باورهای دینی از این رو که نقش تنظیمی در حیات مؤمنین دارند تزلزل ناپذیر هستند. چنین نگرش های متفاوتی به دین و باورهای دینی در دو دور ه فکری ویتگنشتاین باعث شده که نگاه ها را به سوی خود معطوف بدارد. این نوشتار تحقیقی کیفی است که با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی مباحثی همچون: ایمان دینی، واقع گرایی یا ناواقع گرایی دینی، نقش عمل در باورهای دینی، متعلق ایمان و ... از نگاه ویتگنشتاین می پردازد. و در حاصل این پژوهش پس از نقد و بررسی می توان ادعا نمود که زمینه پیدایش تفکر ایمان گرایی در مغرب زمین وجود ناسازگاری میان ایمان و عقل در برخی از آموزه های بنیادین آیین تحریف شده مسیحیت بوده و این مشکل در آموزه های دین اسلام مشاهده نمی گردد، لذا بنظر می رسد تقابل ایمان و عقل توجیه ندارد.