مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
اجتناب مالیاتی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۱ (جلد ۱)
113 - 126
حوزه های تخصصی:
اجتناب از مالیات، نوعی استفاده از خلاء های قانونی در قوانین مالیاتی در جهت کاهش مالیات است که می تواند از طریق انتقال درآمد به یک منطقه با مالیات کم و یا قیمت گذاری انتقالی انجام شود. اجتناب از مالیات را می توان از طریق روش های مختلف از جمله نرخ موثر هزینه مالیات و تفاوت مالیاتی اندازه گیری کرد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر استقلال هیئت مدیره بر ارتباط بین کاهش تقسیم سود سهام نسبت به سال قبل و اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. نمونه آماری پزوهش حاضر مشتمل بر 114 شرکت برای دوره زمانی سال های 1391 تا 1397 می باشد و برای آزمون فرضیه های تحقیق از رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. همچنین به منظور بررسی مانا بودن توزیع داده ها از آزمون جارک برا و جهت تشخیص مانا بودن داده ها از آزمون لوین، لین و چو استفاده شد. همچنین برای پردازش، دسته بندی و آماده نمودن متغیرها و ورود به نرم افزار Eviews از نرم افزار تخصصی Excel استفاده شد. نتایج پژوهش نشان می دهد استقلال هیات مدیره به عنوان بخشی از ساختار مدیریت و جزئی از مکانیزمهای حاکمیت شرکتی قادر به اثرگذاری بر مدیریت مالیاتی و ارتباط بین کاهش تقسیم سود سهام نسبت به سال قبل و اجتناب مالیاتی نمی باشد.
محتوی اطلاعاتی س ود و تأثیر اجتناب مالی اتی بر آن
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق مطالعه اجتناب مالیاتی و ارتباط آن با محتوی اطلاعاتی سود است. اگرچه اغلب استفاده کنندگان صورت های مالی مبلغ سود گزارش شده را موردتوجه قرار می دهند اما بسیاری از آن ها از محتوی اطلاعاتی آن غافل اند. محتوی اطلاعاتی سود، معیاری است که بر میزان فایده و تأثیرگذاری سود گزارش شده بر تصمیم گیری استفاده کنندگان از صورت های مالی دلالت دارد و دارای مفهومی متفاوت با مبلغ سود گزارش شده است. به نظر می رسد یکی از عواملی که این محتوی اطلاعاتی سود را تحت تأثیر قرار می دهد برنامه مالیاتی شرکت باشد. از فواید مورد انتظار ناشی از برنامه مالیاتی شرکت تأثیر مثبت روی سود بعد از مالیات و افزایش ارزش شرکت است، این در حالی است که اجتناب مالیاتی می تواند سرمایه گذاران را در مورد عملکرد شرکت دچار ابهام کرده و سودمندی سود گزارش شده را کاهش دهد.
ارتباط تمرکز مشتری و اجتناب مالیاتی با نقش تعدیل کننده توانایی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرکت های دارای تمرکز مشتری عمده به دلیل ریسک تجاری بالا (ریسک از دست دادن مشتریان عمده)، نیازمند نگهداشت وجه نقد اضافی هستند. اجتناب مالیاتی می تواند جریان خروجی وجوه نقد را کاهش دهد و برای شرکت وجوه نقد اضافی ایجاد کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی ارتباط میان تمرکز بر مشتریان عمده و اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و با بررسی نقش تعدیل کننده توانایی مدیریت است. برای اندازه گیری اجتناب مالیاتی (نرخ مؤثر مالیاتی) از نسبت هزینه مالیات ابرازی به سود خالص قبل از کسر مالیات، برای تمرکز مشتری از نسبت فروش های عمده (فروش های بالای 10 درصد) و برای اندازه گیری متغیر توانایی مدیران از مدل دمرجیان و همکاران (2012) استفاده شده است. این پژوهش، از نوع شبه تجربی و پس رویدادی در حوزه تحقیق ات اثب اتی حس ابداری ب وده وکاربردی است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون خطی تابلویی استفاده گردیده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق از مدل رگرسیون خطی تابلویی استفاده گردیده است. جامعه آماری این پژوهش شامل 130 شرکت انتخاب شده با کمک فرمول کوکران در بورس اوراق بهادار تهران و طی بازه زمانی 1390 الی 1395 بوده است. نتایج حاصل از آزمون های آماری فرضیه اول نشان داد که بین تمرکز مشتری و اجتناب مالیاتی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد. به عبارتی، در شرکت های با مشتری عمده، نرخ مؤثر مالیاتی بالاتر و اجتناب از پرداخت مالیات پایین تر بوده است. همچنین، نتایج پژوهش نشان داد که توانایی مدیران به عنوان یک متغیر تعدیل کننده، ارتباط بین تمرکز مشتری و اجتناب مالیاتی را تضعیف می کند.
رابطه مشارکت سهامداران حاضر در مجمع عمومی صاحبان سهام با عملکرد مالی و مالیاتی
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت موضوع پویایی مجامع عمومی سهامداران، تاکنون پژوهش های اندکی در این زمینه انجام شده است و یافته های نظری نیز پیامدهای ناهمخوانی را پیش بینی نموده اند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میزان مشارکت سهامداران حاضر در مجمع عمومی صاحبان سهام با عملکرد مالی و مالیاتی است. این پژوهش به لحاظ روش از نوع توصیفی-همبستگی است. در این راستا از سه معیار میزان بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین جهت اندازه گیری عملکرد مالی و معیار اجتناب مالیاتی جهت اندازه گیری عملکرد مالیاتی بهره برده شده است. با بهره گیری از مدل رگرسیون چند متغیره، نتایج حاصل از بررسی 95 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1395 نشان می دهد رابطه مثبت و معناداری بین میزان مشارکت سهامداران و عملکرد شرکت وجود دارد. به این ترتیب در شرکت هایی که مجامع پویاتری دارند میزان بازده دارایی ها، بازده حقوق صاحبان سهام و نسبت کیوتوبین بیشتر است. بعلاوه نتایج نشان می دهد بین میزان مشارکت سهامداران حاضر در مجمع عمومی صاحبان سهام و اجتناب مالیاتی رابطه معناداری وجود ندارد.
بررسی رابطه بین استراتژی کسبوکار و اجتناب مالیاتی با تأکید بر نقش تعدیلی تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی در رابطه میان استراتژی کسبوکار و اجتناب مالیاتی شرکت بررسی میشود. بهمنظور ارزیابی نوع استراتژی انتخابی شرکتها (تهاجمی یا تدافعی) از سیستم امتیازدهی اینتر و لرکر (1997)، برای اندازهگیری اجتناب مالیاتی از دو متغیر نرخ مؤثر مالیات و تفاوت دفتری مالیات و از نسبت متخصصان مالی به تعداد اعضای کمیته حسابرسی برای محاسبه میزان تخصص مالی اعضای کمیته حسابرسی استفاده شده است. قلمرو زمانی پژوهش، دوره زمانی 1393 تا 1397 بوده و نمونه پژوهش شامل 154 شرکت پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. تجزیه و تحلیل اطلاعات و آزمون فرضیهها با بهرهمندی از الگوی رگرسیون چندمتغیره و دادههای ترکیبی انجام شده است. نتایج بهدستآمده نشان میدهند متخصصان مالی کمیته حسابرسی، تنها نقش مشاورهای را (تشویق به فعالیتهای اجتناب مالیاتی) برای شرکتهای تدافعی ایفا میکنند. همچنین، نتایج بیان میکنند متخصصان حسابداری در نتایج بهدستآمده همانند نقش متخصصان مالی کمیته حسابرسی عمل میکنند و در برنامهریزی مالیاتی برای شرکتهای تهاجمی، نقش نظارتی خود را انجام نمیدهند.
الگویی برای تأثیر ابعاد منتخب مسئولیت اجتماعی شرکت بر اجتناب و فرار مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالیات یکی از منابع مهم درآمدی دولت است که علاوه بر تأمین منابع مالی که دولت به آن نیاز دارد، به توزیع بهتر درآمد و ثروت کمک میکند. ترکیب درآمدهای مالیاتی و نیز سهم مالیات از کل درآمدهای عمومی بهدلیل شرایط اقتصادی، فرهنگی و تاریخی در یک کشور نسبت به کشور دیگر متفاوت است. اجتناب و فرار مالیاتی باعث میشود درآمدهای مالیاتی کشورها همواره از آنچه برآورد شده است، کمتر باشد؛ بنابراین این موضوع و عوامل مؤثر بر آن و نتایج حاصل از آن، مسئله و نگرانی در جامعه تلقی میشود. جامعه علاقهمند است بداند آیا شرکتها و افراد، مالیات عادلانه خود را دربرابر هزینههای اجتماعی که برایشان صرف میشود، پرداخت میکنند. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر ابعاد منتخب مسئولیت اجتماعی بر اجتناب و فرار مالیاتی است. ابزار استفادهشده در این پژوهش، پرسشنامه، اسناد، مدارک و اطلاعات مالی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری نیز از 164 شرکت پذیرفتهشده بورس در بازه زمانی 1383 تا 1395 تشکیل شده است. یافتههای پژوهش بیانگر تأثیر معنیدار مسئولیت اجتماعی بر اجتناب و فرار مالیاتی است.
تاثیر ویژگی های کمیته ی حسابرسی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حسابداری و حسابرسی سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۳
25 - 42
حوزه های تخصصی:
وجود کمیتهی حسابرسی در ساختار راهبری شرکتی، به عنوان یک سازوکار کنترلی جهت همسو کردن منافع مدیران و ذینفعان از طریق نظارت و کنترل تشکیل میشود که در سالهای اخیر در ایران الزامی شده است. از اینرو سوالی که در این تحقیق مطرح میشود این است که اثربخشی کمیته حسابرسی بر فعالیتهای غیر شفاف و پیچیدهی اجتناب مالیاتی چگونه است؟ آیا مطابق با دیدگاه ارزش آفرینی موجب افزایش این فعالیتها میشود یا اینکه مطابق با دیدگاه تئوری نمایندگی موجب کاهش فعالیتهای اجتناب مالیات میشود؟ بر این اساس هدف اصلی تحقیق حاضر بررسی اثر ویژگیهای کمیتهی حسابرسی بر اجتناب مالیاتی میباشد. بدین منظور، تعداد 114 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1391 تا 1395 به عنوان نمونه انتخاب و دادههای آنها به روش تحلیل ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای پژوهش نشان میدهد که ویژگیهای کمیتهی حسابرسی شامل: استقلال، اندازه و تخصص مالی اعضای کمیتهی حسابرسی بر اجتناب مالیاتی شرکتها تاثیر معکوس و معناداری دارند.
بررسی رابطه نوع اظهارنظر و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب از مالیات با استفاده از روش دومرحله ای هکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴۳
171 - 186
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی رابطه نوع اظهارنظر حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار میپردازد. ازآنجاییکه مؤسسات بزرگ حسابرسی دارای دانش برتر و تجربه بیشتری نسبت به سایر مؤسسات بوده و همواره در راستای حفظ و افزایش اعتبار حرفهای خود عمل میکنند، بنابراین، شرکتهای پایبند به قوانین و مقررات، خدمات حسابرسی مالیاتی خود را از حسابرسانی دریافت میکنند که نسبت به سایر مؤسسات حسابرسی، بزرگتر و در امور مالیاتی متخصص باشند. پژوهش حاضر تحقیقی کاربردی و از نوع پژوهشهای همبستگی است که در آن رابطه نوع اظهارنظر و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی موردبررسی قرار گرفته است. جامعهی آماری پژوهش حاضر، شامل 71 شرکت است که برای دورهی زمانی ده ساله 1384 تا 1394 بررسی شدهاند. فرضیههای پژوهش با استفاده از روش دومرحلهای هکمن و روش آماری دادههای ترکیبی مورد آزمون قرار گرفتهاند. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که اظهارنظر حسابرس و اندازه موسسه حسابرسی با اجتناب مالیاتی شرکت رابطه معناداری دارند. بهعبارتدیگر، شرکتهایی که به دلیل عدم رعایت قوانین و مقررات از حسابرس خود اظهار نظر غیر مقبول دریافت نمودهاند، احتمال اجتناب مالیاتی در آنها افزایش مییابد. از طرف دیگر اگر موسسه حسابرسی واحد مورد رسیدگی سازمان حسابرسی باشد به دلیل توجه سازمان حسابرسی به منافع دولت و همچنین حفظ اعتبار حرفهای، اجتناب مالیاتی کاهش مییابد.
تاثیر اجتناب مالیاتی بر چسبندگی هزینه با تاکید بر استراتژی تجاری شرکت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۵
113 - 132
حوزه های تخصصی:
چسبندگی هزینه ها به این علت رخ می دهد که مدیران، منابع مرتبط با فعالیت های عملیاتی را به طور موثر تعدیل می کنند. برنامه ریزی های اجتناب از مالیات، صرفه جویی مالیاتی را برای شرکت به ارمغان می آورد. منابع مالی حاصل از اجتناب مالیاتی در تصمیمات مدیران تاثیر می گذارد و در تعدیل هزینه ها به آنان کمک می کند و به طور غیر مستقیم باعث تغییر در رفتار هزینه ها می شود. هدف اصلی این پژوهش شناسایی تاثیر اجتناب مالیاتی بر چسبندگی هزینه ها با تاکید بر استراتژی های تجاری شرکت می باشد. تحلیل فرضیه ها بر اساس نمونه ای که از 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران که بین سال های 1389 تا 1394 در بورس حضور داشته اند، صورت گرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که اجتناب مالیاتی بر چسبندگی هزینه ها تاثیر معنی داری دارد. هم چنین نتایج حاصله حاکی از آن است که استراتژی تجاری شرکت بر ارتباط بین اجتناب مالیاتی و چسبندگی هزینه تاثیرگذار می باشد؛ به نظر می رسد که موقعیت های استراتژیک بر تصمیمات مدیران درباره حفظ منابع موثر بوده که این امر در تغییرات سیستماتیک رفتار هزینه منعکس می شود.
بررسی ارتباط بین عدم اطمینان محیطی، مالکیت نهادی و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۶
133 - 146
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر متغیرهای عدم اطمینان محیطی و مالکیت نهادی بر اجتناب مالیاتی است.اجتناب مالیاتی شامل مجموعه راهکارهائی است که منجر به کاهش مالیات در چارچوب قوانین و مقررات می شود. بدین منظور با استفاده از دادههای مربوط به 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی95-1389، شاخص عدم اطمینان محیطی و مالکیت نهادی محاسبه و تاثیر آنها بر اجتناب مالیاتی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور، برای سنجش اجتناب مالیاتی از سنجه نرخ موثر مالیاتی نقدی بلندمدت استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از الگوی رگرسیون خطی چندگانه استفاده شده است. شواهد و نتایج تجربی پژوهش نشان داد که عدم اطمینان محیطی دارای تاثیر مستقیم و معناداری بر اجتناب مالیاتی و متغیر مالکیت نهادی دارای تاثیر منفی بر اجتناب مالیاتی می باشد.
اثربخشی کمیته حسابرسی و اجتناب مالیاتی شرکت ها: مطالعه نقش تعدیلی استراتژی های رهبری هزینه و تمایز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
117-146
حوزه های تخصصی:
کمیته های حسابرسی نقش بسزایی در برنامه ریزی مالیاتی شرکت ها و مدیریت ریسک مالیاتی ایفا می نمایند. از سوی دیگر کمیته های حسابرسی اثربخش با درک مناسب از استراتژی تجاری شرکت بر مسائل گوناگون موجود در شرکت نظیر ارزیابی برنامه ریزی مالیاتی نظارت می کنند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین اثربخشی کمیته حسابرسی با میزان اجتناب مالیاتی شرکت ها و مطالعه اثر تعدیل کنندگی استراتژی تجاری با توجه به دو معیار آن یعنی رهبری هزینه و تمایز، بر این رابطه می پردازد. بدین منظور، برای سنجش اجتناب مالیاتی شرکت از سه معیار تفاوت دفتری مالیات، نرخ موثر مالیاتی و نرخ موثر مالیاتی جریان نقد عملیاتی و همچنین از دو معیار استراتژی رهبری هزینه و استراتژی تمایز برای اندازه گیری استراتژی تجاری استفاده گردید. فرضیه تحقیق نیز با استفاده از نمونه ای متشکل از 470 سال - شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1392 تا 1396 و با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرارگرفت. پس از اطمینان از برازش قابل قبول مدل های اندازه گیری و ساختاری پژوهش، یافته ها حاکی از آن است که اثربخشی کمیته حسابرسی موجب کاهش اجتناب مالیاتی شرکت می گردد. علاوه بر این، نتایج نشان می دهد که استراتژی تجاری رابطه منفی بین اثربخشی کمیته حسابرسی و اجتناب مالیاتی شرکت ها را تعدیل می کند. بطوری که استراتژی رهبری هزینه (تدافعی)، بر رابطه بین اثربخشی کمیته حسابرسی و اجتناب مالیاتی اثرگذار بوده و رابطه منفی بین آن ها را تشدید می کند. همچنین استراتژی تمایز (تهاجمی)، بر رابطه بین اثربخشی کمیته حسابرسی و اجتناب مالیاتی اثرگذار بوده و رابطه منفی بین آن ها را تضعیف می کند.
بررسی تاثیر اجتناب مالیاتی در رابطه بین کیفیت حسابرسی و کیفیت افشای گزارشگری مالی: شواهدی از بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال بیستم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۰
333-356
حوزه های تخصصی:
شفافیت، پاسخگویی و رعایت اصل افشاء در گزارشگری صورت های مالی همواره دارای اهمیت بوده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر اجتناب مالیاتی در رابطه مستقیم و غیرمستقیم کیفیت حسابرسی بر کیفیت افشای گزارشگری مالی انجام شده است. این پژوهش از نوع شبه تجربی بوده و با رویکرد پس رویدادی انجام شده است. به این منظور از داده های مربوط به 183 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1396-1388 مربوط به متغیرهای پژوهش استفاده و از طریق روش الگوسازی معادلات ساختاری که از نوع رگرسیون چند متغیره به شمار می آید پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت حسابرسی به طور مستقیم و مثبت بر کیفیت افشای گزارشگری مالی تأثیرگذار است اما به صورت غیرمستقیم و از طریق متغیر میانجی اجتناب مالیاتی، بر کیفیت افشای صورت های مالی تأثیر منفی دارد. شواهد گویای این مطلب است که ارتقاء کیفیت حرفه حسابرسی از طریق شاخص هایی نظیر رتبه بندی مؤسسات حسابرسی و ادغام مؤسسات حسابرسی، موجب ارتقای کیفیت گزارشگری مالی می شود. افزون براین، با وجود ضعف مالیات ستانی در ایران، آموزش خدمات مشاوره مالیاتی در موسسات حسابرسی ضروری و لازم به نظر می رسد
بررسی رابطه فرهنگ مالیاتی و ریسک شرکت ها با تأکید بر اجتناب مالیاتی (شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین دغدغه های پیش روی نظام مالیاتی، موضوع ارتقای فرهنگ مالیاتی است. در نظام مالیاتی کشور ما، ایران، فرهنگ پرداخت مالیات به طورداوطلبانه براساس خوداظهاری پایین است؛ زیرا سیستم مالیاتی، کارساز و مؤثر نیست. شناخت و آگاهی نسبت به فرهنگ مالیاتی حاکم بر جامعه برای سیاستگذاران، تصمیم گیران و مدیران کشور در کار برنامه ریزی اهمیت زیادی دارد. وجود یک فرهنگ پیشروی مالیاتی کمک شایانی به توسعه اقتصادی کشور می کند؛ بنابراین لازم است عوامل مؤثر بر فرهنگ مالیاتی و ارتقای آن شناسایی شوند تا اقدامات مؤثری دراین باره انجام شود. باتوجه به اهمیت موضوع، هدف اصلی پژوهش بررسی رابطه فرهنگ مالیاتی و اجتناب مالیات با ریسک در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و دارای روش توصیفی - هم بستگی است. داده های این پژوهش شامل اطلاعات مالی شرکت های بورسی از سال 1387 تا سال 1396 می باشد. در این پژوهش به منظور بررسی فرضیات از الگوی پنل دیتا استفاده شده است. نتایج نشان داد بین فرهنگ مالیاتی و نرخ مالیاتی مؤثر پایین تر با نوسانات نرخ مالیاتی در آینده و نوسانات قیمت آتی سهام در آینده ارتباط معنادار و مستقیم وجود دارد؛ ازاین رو لازم است توجه جدّی تری به مقوله فرهنگ مالیاتی در زمینه مالیات ستانی انجام شود و همچنین وجوه حاصل از فعالیت های اجتناب از پرداخت مالیات، در زمینه سرمایه گذاری استفاده شود تا موجب افزایش جریان نقدی موردانتظار آینده و درنتیجه کاهش هزینه سرمایه شود.
بررسی تأثیر حاکمیت شرکتی و بیش اطمینانی مدیریت بر اجتناب مالیاتی شرکت ها در مراحل چرخه عمر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
49 - 81
حوزه های تخصصی:
در راستای تجزیه و تحلیل نقش سازوکار حاکمیت شرکتی و ویژگی های رفتار مدیران در گزارشگری مالی شرکت ها، پژوهش حاضر به بررسی اثر اطمینان بیش از حد مدیریت و نظام راهبری بر اجتناب از پرداخت مالیات با توجه به نقش چرخه عمر می پردازد. برای دستیابی به اهداف پژوهش تعداد 104 شرکت با روش نمونه گیری حذفی به عنوان نمونه پژوهش برای دوره زمانی 1390-1394 انتخاب گردید. برای حاکمیت شرکتی از مکانیزم های مالکیت نهادی و استقلال هیئت مدیره استفاده شد. همچنین برای اندازه گیری بیش اطمینانی مدیریت از معیار مازاد سرمایه گذاری شراند و زچمن (2012) و در محاسبه اجتناب از پرداخت مالیات نیز از نرخ مؤثر مالیاتی استفاده شد. شرکت های مورد بررسی طبق الگوی پارک و چن (2006) به مراحل رشد، بلوغ و افول تقسیم شدند. نتایج پژوهش نشان داد بین مالکیت نهادی از مکانیزم های حاکمیت شرکتی و بیش اطمینانی مدیریت بر اجتناب مالیاتی تفاوت معناداری در مراحل رشد، بلوغ و افول وجود دارد که این ارتباط بین استقلال هیئت مدیره از مکانیزم های حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی با توجه به آزمون آماری پترونوستر یافت نشد.
مدل سازی نقش تعدیلی محیط اطلاعاتی بر رابطه بین قابلیت مقایسه حسابداری و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
83 - 111
حوزه های تخصصی:
قابلیت مقایسه حسابداری، مقامات مالیاتی را قادر می سازد که درک بهتری از فعالیت های شرکت داشته باشند و روند شناسایی فعالیت های اجتناب مالیاتی شرکت ها را از سوی آن ها بهبود می بخشد. بنابراین قابلیت مقایسه حسابداری نقش مهمی را در کاهش فعالیت های اجتناب مالیاتی مدیران با محدود کردن توانایی و انگیزه های آن ها ایفا می کند. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین قابلیت مقایسه حسابداری با اجتناب مالیاتی شرکت و همچنین مطالعه اثر تعدیل کنندگی (جایگزینی یا مکمل) محیط اطلاعاتی بر رابطه بین آن ها می پردازد. این پژوهش از نوع پژوهش های کمی و از لحاظ روش اجرا در زمره همبستگی و بر اساس هدف، از نوع کاربردی است. نمونه آماری پژوهش شامل 86 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1395 می باشد. در این پژوهش برای سنجش قابلیت مقایسه حسابداری از سه معیار مختلف طبق مدل دی فرانکو و همکاران (2011) و همچنین از دو معیار تفاوت دفتری مالیات و نرخ موثر مالیاتی برای اندازه گیری اجتناب مالیاتی استفاده گردید. برای تحلیل داده ها نیز، از نرم افزار اسمارت پی ال اس و از روش حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل های اندازه گیری و ساختاری پژوهش، نتایج پژوهش حاکی از آن است که قابلیت مقایسه حسابداری موجب کاهش فعالیت های اجتناب مالیاتی شرکت می شود. علاوه بر این مطابق با پیش بینی نظریه جایگزینی، نتایج نشان می دهد که محیط اطلاعاتی رابطه منفی بین قابلیت مقایسه و اجتناب مالیاتی شرکت ها را تضعیف می کند
بررسی رابطه تقسیم سود و اجتناب مالیاتی
حوزه های تخصصی:
بررسی عومل موثر بر اجتناب مالیاتی یکی از موضوعات دارای اهمیت بوده و اهمیت احذ مالیات و شناسایی راه ها و عومال موثر بر اجتناب و فرار مالیاتی برای دولت نیز بر کسی پوشیده نیست. از این رو هدف این تحقیق بررسی رابطه تقسیم سود با اجتناب مالیاتی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. روش انجام تحقیق توصیفی و از نظر هدف، کاربردی است. که در این تحقیق 129 شرکت به عنوان نمونه از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390-1396 مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج به دست آمده از آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد که تقسیم سود با اجتناب مالیاتی رابطه مستقیم و معنی داری دارد.
بررسی تأثیر ریسک مالیاتی و اجتناب مالیاتی بر هزینه استقراض
حوزه های تخصصی:
مالیات ها یکی از بزرگترین اقلام هزینه را برای اکثر شرکت ها تشکیل می دهند، از این رو به شرکت ها انگیزه ای قوی برای کاهش بار مالیاتی خود با روشی موسوم به اجتناب از پرداخت مالیاتی ارائه می دهند، اگر فعالیت های مالیاتی جانشینی برای استفاده از بدهی باشد، این امر می تواند کیفیت بدهی را افزایش، هزینه های مورد انتظار ورشکستگی و ریسک ناتوانی در پرداخت بدهی و درنهایت هزینه ی بدهی را کاهش دهد. ریسک مالیاتی می تواند ناشی از استراتژی های برنامه ریزی مالیاتی شرکت باشد ازاین رو هدف این تحقیق بررسی بررسی تأثیر ریسک مالیاتی و اجتناب مالیاتی بر هزینه استقراض شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. نمونه آماری تحقیق شرکت های پذیرفته در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 205 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و داده های ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد اجتناب مالیاتی بر هزینه استقراض تأثیر معناداری و مستقیمی دارد. همچنین نتایج آزمون فرضیه دوم نشان داد ریسک مالیاتی بر هزینه استقراض تأثیر معناداری و معکوسی دارد. و در فرضیه سوم نتایج آزمون فرضیه نشان داد نماگر ریسک بر رابطه بین اجتناب مالیاتی و هزینه استقراض تأثیر معناداری ومعکوسی دارد. نتایج تحلیل های چند متغیره نشان می دهد که شرکت هایی که از پرداخت مالیات اجتناب می کنند، نرخ سود بیشتری را به بدهی های خود پرداخت می کنند. بدیهی است که بستانکاران، اجتناب از مالیات را به عنوان یک منبع ریسک اعتباری تلقی می کنند.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی و هزینه های نمایندگی با تاکید بر نقش ارتباطات سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
مالیات به عنوان اصلی ترین ابزار کسب درآمد می تواند دولت ها را در جهت نیل به اهداف کلان اقتصادی یاری رساند. پرداخت مالیات یکی از مهمترین وظایفی است که شهروندان می توانند در راستای تأمین منابع مالی جهت ارائه رفاه جامعه انجام دهند. علاوه بر این به دلیل حمایت دولت، شرکت هایی که دارای روابط سیاسی هستند، محیط عملیاتی غیرشفافی دارند در نتیجه تضاد منافع در این شرکت ها بیشتر از سایر شرکت ها بوده و هزینه های نمایندگی بیشتر است. لذا این پژوهش به بررسی رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی (اجتناب و فرار مالیاتی) و هزینه های نمایندگی با تاکید بر نقش ارتباطات سیاسی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1391 تا 1397 با استفاده از اطلاعات 145 شرکت منتخب پرداخته است. نتایج نشان داد که اجتناب و فرار مالیاتی باعث افزایش هزینه های نمایندگی می شوند. فرار و یا اجتناب از پرداخت مالیات، اغلب در انحراف منافع به سود خود مدیران نقش داشته و مدیران سعی می کنند از طریق دستکاری سود به فرصت طلبی خود ادامه دهند و منافع خود را مقدم بر منافع سایر سهامداران می دانند که منجر به افزایش هزینه های نمایندگی می شود. همچنین نتایج نشان داد در شرکت های دارای روابط سیاسی نیز هزینه های نمایندگی افزایش می یابد. زیرا مدیران دارای روابط سیاسی در محیط های دارای تضاد منافع فعالیت های فرصت طلبانه خود را به راحتی انجام می دهند . علاوه بر این وجود روابط سیاسی در شرکت ها باعث تشدید رابطه بین برنامه ریزی مالیاتی و هزینه های نمایندگی می شود. به عبارتی در شرکت های دارای روابط سیاسی قوی، مدیران سعی می کنند تا از طریق اجتناب مالیاتی و یا اقدام غیرقانونی فرار مالیاتی؛ مالیات قابل پرداخت را به تعویق بیاندازند یا از پرداخت آن فرار کنند که این امر شفافیت اطلاعات افشا شده را کاهش داده و فرصت طلبی مدیران در این شرایط افزایش یافته و باعث می شود تا هزینه های نمایندگی افزایش یابد.
کشش درآمد گمرکی دولت نسبت به تعرفه های قانونی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و تجارت نوین سال چهاردهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
147-165
حوزه های تخصصی:
درآمد گمرکی حدود ۲۰٪ از درآمدهای مالیاتی کشور را تشکیل می دهند. آیا دولت می تواند با افزایش نرخ های تعرفه ی وارداتی، درآمد گمرکی اش را بیافزاید؟ مطالعه ی حاضر کشش درآمد تعرفه ای دولت یا همان شیب منحنی لفر را نسبت به افزایش نرخ تعرفه ی قانونی برآورد می نماید. همچنین، اجزای شیب منحنی لفر وارداتی، که شامل کشش تعرفه محقق شده و کشش واردات رسمی هستند برآورد می شود. داده های مورد استفاده از گمرکات جمهوری اسلامی ایران، کتاب مقررات صادرات و واردات، و بانک جهانی اخذ شده و به صورت داده های تابلویی در بین سال های ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵ و به تفکیک کدکالاهای ۶رقمی نظام هماهنگ استفاده شده اند. داده های نهایی شامل متغیرهای ارزش واردات ریالی و دلاری، وزن، تعرفه ی قانونی و تعرفه ی محقق شده است. برآوردها بر اساس مدل اثرات ثابت و با خارج نمودن اثرات ثابت در سطح هر کدکالای 6 رقمی انجام شده است. نتایج نشان می دهد کشش درآمد دولت نسبت به افزایش نرخ تعرفه ی قانونی تنها ۴۰ درصد است. مابقی (۶۰درصد)، به دلیل افزایش معافیت ها و کاسته شدن از واردات رسمی کشور خنثی می شوند؛ مطابق برآوردها، تعرفه محقق شده از نیمی از تغییرات قانونی تبعیت می نماید، و واردات رسمی نیز کشش ۲۰درصدی (منفی) دارد. لذا می توان گفت که حفره های قانونی حدود ۵۰٪ از تعرفه قانونی را و دو سازوکار گران شدن کالای وارداتی و افزایش قاچاق، حدود ۲۰درصد از تعرفه قانونی را خنثی می نمایند. سیاستگذاران محترم در حوزه ی تعرفه گذاری لازم است به از بین بردن حفره های مالیاتی توجه بیشتری نمایند. همچنین، لازم است لحاظ گردد که هر افزایش تعرفه قانونی منجر به سوق دادن فعالین اقتصادی به اجتناب مالیاتی (معافیت ها) و فرار مالیاتی (قاچاق) می شود که آثاری فراتر از کاهش درآمد مالیاتی دولت بر اقتصاد خواهد گذارد.
مطالعه سنجشی فرار مالیاتی در مقررات کیفری ایران و کانادا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مجلس و راهبرد سال بیست و هفتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۰۴
215 - 242
به منظور خروج از اقتصاد نفتی و تأمین بودجه کل کشور، لزوم حراست و بهره مندی از درآمد مالیاتی بیش از پیش ضروری جلوه می کند؛ در این خصوص، فرار مالیاتی نه تنها در ایران بلکه در بیشتر کشورها مشمول جرم انگاری و واکنش کیفری شده است. با این وجود، راهبرد کیفری تنها در صورتی می تواند مؤثر واقع شود که به شیوه مناسبی انشا و اجرا شده باشد. قانونگذار ایران در اصلاحیه قانون مالیات های مستقیم در سال 1394، عملکرد بهتری را در مقایسه با مقررات پیشین از خود نشان داد اما رویکرد اتخاذی به گونه ای انشا نشد که راهبرد مقتدر و بازدارنده ای در قبال فرار مالیاتی شکل گیرد. ازاین رو، استفاده از مجازات مالی نامتناسب، عدم جرم انگاری شروع به فرار مالیاتی، عدم جرم انگاری صریح و مطلقِ تبانی به منظور ارتکاب فرار مالیاتی و تخصصی نکردن مرحله تعقیب و تحقیق تنها بخشی از مهم ترین آسیب های نظام قانونگذاری ایران را در مواجهه با فرار مالیاتی تشکیل می دهند. در سوی دیگر، نظام قانونگذاری کانادا راهبرد کیفری بهتری را در ابعاد جرم انگاری، کیفرگذاری و تخصصی کردن فرایند کیفری به منظور مقابله با فرار مالیاتی اتخاذ کرده است. درمجموع، ارتقای سیاست تمکین مالیاتی در ایران مستلزم انجام اصلاحاتی در عرصه مقررات کیفری است که آن نیز جز با اتخاذ رویکردی متناسب و بازدارنده حاصل نمی شود. با این مراتب، در جستار حاضر قصد و تلاش بر آن است تا با اتکا به روش مطالعه توصیفی و تحلیلی، تبیین و سنجش مقررات کیفری ایران و کانادا در عرصه مبارزه با فرار مالیاتی در دستور کار قرار گیرد تا سرانجام از رهگذر مطالعات و بررسی های صورت گرفته، راهبرد بازدارنده و مقتدری در قبال رفتار مذکور ترسیم و توصیه شود.