مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
۹۱.
۹۲.
۹۳.
۹۴.
۹۵.
۹۶.
۹۷.
۹۸.
۹۹.
۱۰۰.
اجتناب مالیاتی
حوزه های تخصصی:
شرکت ها برای رشد و توسعه نیازمند منابع مالی هستند و تصمیم گیری در خصوص استفاده از منابع مختلف مالی و تعیین ساختار مطلوب سرمایهکه موجب حداکثر شدن ثروت سهامداران می شود، یکی از مهم ترین مسائلی است که مدیران با آن روبرو هستند. بر این اساس، هدف این پژوهش بررسی رابطه جانشینی میزان استفاده از اهرم مالی در ساختار سرمایه و اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور از نمونه ای شامل 1026 مشاهده استفاده شده است. روش آماری مورد استفاده جهت آزمون فرضیه های مطرح شده در این پژوهش، روش "داده های ترکیبی" است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول بیانگر رابطه منفی و معنادار میزان استفاده از اهرم مالی و اجتناب مالیاتی است که بیانگر اثر جانشینی اهرم مالی است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم نیز بیانگر این است که تأثیر متغیر تعدیل کننده هزینه اهرم مالی بر رابطه بین میزان استفاده از اهرم مالی و اجتناب مالیاتی معنادارمی باشد. بررسی تأثیر متغیرهای کنترلی نیز حاکی از تأثیر مثبت و معنادار اندازه شرکت و فرصت های رشد و تأثیر منفی و معنادار سودآوری، سود تقسیمی و توان وثیقه سپاری بر میزان استفاده از اهرم مالی است. Companies need financial resources to grow and managers need to make important decisions about utilizing various financial resources and the appropriate capital structure that maximizes shareholder value. Against this backdrop, the present research aims to examine the relationship between financial leverage replacement use in capital structure and tax avoidance in companies listed in the Tehran Stock Exchange. In doing so, we used a sample of 1026 observations. The statistical model used for testing the hypotheses in this research is panel data. The results of testing the first hypothesis reveal a negative, significant relationship between the financial leverage use and tax avoidance which is according to the effect of financial leverage replacement. The result of testing the second hypothesis reveal that the effect of financial leverage cost on the relationship between financial leverage use and tax avoidance is significant. Analysis of the effect of control variables indicates that company size, and growth opportunities have significant positive and profitability, dividend and collateral have significant negative effects on financial leverage use.
مبانی تفسیر قانون در حقوق مالیاتی با نگاهی به آرای مالیاتی و قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
507 - 529
حوزه های تخصصی:
در نتیجه اصل قانونی بودن مالیات، قانون مبنای اصلی رابطه مالیاتی بین مؤدی و دولت است و رویکرد تفسیری به قانون مالیاتی، آثار چشمگیری بر موقعیت حقوقی مؤدی و حقوق و تعهدات مؤدی و دولت دارد. برخی رویکردهای تفسیری به قانون مالیاتی از جمله تفسیر ادبی، به شکل گیری برخی اصول تفسیری همچون تفسیر مضیق و تفسیر به نفع مؤدی منجر می شود و این امکان را نیز به مؤدی می دهد تا موقعیت حقوقی خود را به منظور اجتناب از تکالیف مالیاتی اداره کند. با این حال، خلأهای حقوقی ناشی از تفسیر ادبی قانون مالیاتی، می تواند موجب گرایش به تفسیر آزاد و اختیار دادرس به تفسیر براساس مبانی اقتصادی، هدف قانون یا قصد مقنن برای رفع ابهام قانون شود. مقاله حاضر درصدد است که ضمن تبیین مفاهیم و عناصر ویژه تفسیر قانون مالیاتی، براساس نظرهای علمی، مطالعات حقوق تطبیقی و آرای مراجع قضایی و نظرهای مراجع مالیاتی، مبانی خاص تفسیر قانون مالیاتی را تبیین و تحلیل کند.
بررسی ارتباط شفافیت مالی و اجتناب مالیاتی با توجه به مالکیت نهادی شرکت ها (مطالعه موردی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران)
منبع:
اقتصاد مالی سال ۱۰ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۳۵
45 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی ارتباط میان شفافیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی در 82 شرکت فعال بورس اوراق بهادار تهران در دوره 1386 تا 1392 است. پرسش اصلی این است که سطح مالکیت نهادی چگونه رابطه شفافیت مالیاتی و اجتناب مالیاتی را تعدیل می کند؟با استفاده از الگوی رگرسیون فازی وجود رابطه معکوس و معنادار بین شفافیت گزارشگری مالی (معیار کیفیت افشاء و شفافیت سود) و اجتناب مالیاتی (معیارهای نرخ مؤثر هزینه مالیات و تفاوت دفتری مالیات) در این شرکت ها در دوره مورد بررسی تأیید شده است. شرکت های با مالکیت نهادی پایین نسبت به شرکت های با مالکیت نهادی بالا رابطه قوی تر بین شفافیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی را نشان می دهند. بدین معنا که فعالیت های برنامه ریزی مالیاتی، شفافیت گزارشگری مالی شرکت را کاهش می دهد، در صورتی که تأثیر سطح مالکیت نهادی بر رابطه میان شفافیت گزارشگری مالی و اجتناب مالیاتی برخلاف انتظار و معکوس بوده است.
تاثیر رقابت در بازار محصول بر فعالیت های اجتناب مالیاتی
حوزه های تخصصی:
در فرهنگ نوآورانه دولت ها تمایل به دنبال کردن استراتژی های برنامه ریزی مالیانی نوآورانه دارند. از این رو، در یک محیط رقابتی، مدیران تحت فشار دائمی برای کاهش هزینه ها از جمله هزینه های مالیاتی و بهبود کارایی هستند. بنابراین در صنایع رقابتی، شرکت ها تحت فشار بیشتری برای کاهش هزینه های مالیاتی از طریق برنامه ریزی مالیاتی موثر و نوآورانه هستند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر رقابت در بازار محصول برفعالیت های اجتناب مالیاتی است. برای پیشبرد هدف پژوهش تعداد 115 شرکت برای سال های 1391تا 1397 (مجموع 707 سال- مشاهده) به روش غربالگری انتخاب گردید. برای آزمون فرضیه ها از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین رقابت در بازار محصول و اجتناب مالیاتی به عنوان شاخصی از برنامه ریزی مالیاتی رابطه معناداری وجود دارد. از سوی دیگر نتایج بیانگر این است که پایداری در جریان های نقدی رابطه بین رقابت در بازار محصول و برنامه ریزی مالیاتی را تحت تاثیر قرار می دهد.
تأثیر مدیران با تجربه خارجی بر اجتناب مالیاتی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه تأثیر مدیران با تجربه خارجی بر اجتناب مالیاتی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که با توجه به این تحقیق در گروههای تجاری مقایسه می شود شرکتهای فاقد عضو در گروه تجاری نیز حذف شدند. بنابراین لازم برای این پژوهش از صورت های مالی 144 شرکت در دوره زمانی 1399-1392 گردآوری شده است. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون چند متغیره با داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه نشان داد تجربه خارجی مدیران بر اجتناب مالیاتی شرکتها تاثیر معکوس و معنی داری دارد.
بررسی تاثیر اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی بر مسئولیت اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
افشای مسئولیت اجتماعی به عنوان پل ارتباطی بین واحد تجاری و ذینفعان باعث جذب سرمایه گذاران می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی بر مسئولیت اجتماعی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور در این پژوهش اجتناب مالیاتی و حاکمیت شرکتی به عنوان متغیر مستقل و عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت به عنوان متغیر وابسته درطی سال های 1389 تا 1398مورد بررسی قرار گرفته است که در نهایت تعداد 105 شرکت از شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه در این مطالعه انتخاب شدند. از مدل رگرسیونی چند متغیره خطی و با استفاده از نرم افزار اکسل و ایویوز برای آزمون فرضیات مطرح شده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین اجتناب مالیاتی و افشای مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه منفی و معنا داری وجود دارد، و بین مالکیت خانوادگی و مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین مالکیت نهادی و مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد و بین اندازه هیات مدیره و مسئولیت اجتماعی شرکت رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نقش تعدیلگر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی
حوزه های تخصصی:
هم نظام راهبری شرکتی و هم افشای مسئولیت پذیری اجتماعی بر اساس مفهوم پاسخگویی شکل گرفته است. افزایش سطح پاسخگویی در ساختار هیئت مدیره باعث مدیریت بهتر هزینه ها و افشای بیشتر اطلاعات در رابطه با عملکرد اجتماعی شرکت ها و در نتیجه رضایت بیشتر ذینفعان می شود. هدف این پژوهش بررسی نقش تعدیلگر مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت ها بر رابطه بین کیفیت حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی می باشد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 142 شرکت در بازه زمانی 131-1399 می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین کیفیت حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی رابطه منفی و معنی داری وجود دارد و مسئولیت پذیری اجتماعی، این رابطه منفی و معنی دار را تقویت می کند.
بررسی تأثیر تخصص مالی بر اجتناب از مالیات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
شرکت های خصوصی به منظور کاهش هزینه ها، تلاش می کنند تا از پرداخت مالیات اجتناب کنند. آن ها دائماً به دنبال پیدا کردن راهه ای جدیدتری برای فرار از پرداخت مالیات هستند و برای دست یافتن به این مهم اقدام به استخدام مدیران متخصص و آشنا به قوانین مالیاتی می کنند تا از آشنایی آن ها به ابهامات و نقاط ضعف موجود در قوانین و مقررات مالیاتی استفاده کنند و از پرداخت مالیات اجتناب کنند و درنهایت باعث کاهش هزینه ها و افزایش سودآوری شرکت شوند. بررسی عوامل مؤثر بر مالیات حائز اهمیت می باشد. بر اساس مطالب ذکرشده هدف کلی پژوهش، بررسی تأثیر تخصص مالی بر اجتناب مالیاتی می باشد. به منظور دستیابی به هدف فوق، اقدام به تدوین سه فرضیه شد. بر این اساس به منظور آزمون فرضیه های پژوهش، نمونه ای متشکل از 113 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1393 الی 1399 انتخاب شد. جهت آزمون فرضیه های پژوهش نیز از مدل رگرسیون چندمتغیره مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان دهنده آن است که بین تخصص مالی در مدیرعامل، هیئت مدیره و کمیته حسابرسی بر اجتناب مالیاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد بدین معنی که با افزایش این معیارها، اجتناب مالیاتی کاهش خواهد یافت.
تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی و نقش تعدیلی اندازه شرکت بر اجتناب مالیاتی با استفاده از معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر پایه نظریه نمایندگی، فعالیت های مسئولیت پذیری اجتماعی می تواند برای کاهش هزینه های سیاسی مورد استقاده قرار گیرد، کاهش هزینه های سیاسی می تواند منجر به گرایش بیشتر به اجتناب مالیاتی شود. با این وجود، هزینه های سیاسی بسیار به اندازه شرکت وابسته است، زیرا بر پایه فرضیه هزینه های سیاسی شرکت های بزرگ تر بیشتر تحت نظارت دولت قرار می گیرند و بدین ترتیب بیشتر در معرض مواجه با هزینه های سیاسی هستند. بر این اساس، هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر مسئولیت پذیری اجتماعی و نقش تعدیلی اندازه شرکت بر اجتناب مالیاتی با استفاده از معادلات ساختاری است. در این راستا برای اندازه گیری اجتناب مالیاتی از نرخ موثر مالیاتی و برای سنجش مسئولیت پذیری اجتماعی شرکت از شاخص KLD استفاده شده است. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 1200 سال/ شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا1398 با استفاده از معادلات ساختاری بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان داد افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی منجر به کاهش اجتناب مالیاتی می شود. همچنین، نتایج پژوهش در ارتباط با اثر تعدیل کنندگی اندازه شرکت نشان داد اندازه شرکت دارای اثر تعدیل کنندگی بر رابطه بین افشای مسئولیت پذیری اجتماعی و اجتناب مالیاتی است. به عبارتی دیگر، هنگامی که اندازه شرکت بزرگ تر است، رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و اجتناب مالیاتی قوی تر است.
هزینه نمایندگی و اجتناب مالیاتی با تاکید بر سهامداران نهادی و تخفیف حق الزحمه حسابرسی
حوزه های تخصصی:
پرداخت های مالیاتی ازجمله هزینه های عمده ای است که افراد و بنگاه ها به موجب فعالیت های درآمدزای خود متحمل می شوند. اجتناب مالیاتی به عنوان یک فعالیت خطرزا به شمار می رود که می تواند خساراتی برای سهامداران به همراه داشته باشد. اما مسئله نمایندگی و افزایش هزینه های نمایندگی در شرکت ها موجب افزایش اجتناب مالیاتی می شود و از طرفی وجود سهامداران نهادی (عمده) منجر به کاهش مساله نمایندگی و به تبع آن کاهش هزینه نمایندگی را به همراه دارد. از طرف دیگر، با کاهش حق الزحمه حسابرسی ممکن است حسابرسان میزان رسیدگی های خود را کاهش دهند که منجر به تشدید رابطه بین هزینه نمایندگی و اجتناب مالیاتی شود. اما در نبود شواهد علمی و تجربی مناسب، پژوهش حاضر به بررسی هزینه نمایندگی و اجتناب مالیاتی با تاکید بر سهامداران نهادی و تخفیف حق الزحمه حسابرسی می پردازد. در همین راستا نمونه ای مشتمل بر 130 شرکت پذیرفته در بورس اوراق بهادار طی بازه زمانی 1392 - 1397 انتخاب و آزمون شده است. نتایج با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که هزینه نمایندگی با اجتناب مالیاتی رابطه معناداری دارد و تخفیف حق الزحمه حسابرسی، رابطه بین هزینه نمایندگی و اجتناب مالیاتی را تشدید می کند. اما سهامداران نهادی، رابطه بین هزینه نمایندگی و اجتناب مالیاتی را تعدیل نمی کند.
بررسی تأثیر ریسک مالیاتی بر حساسیت سرمایه گذاری
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۶ (جلد ۱)
102 - 114
حوزه های تخصصی:
بحث حساسیت سرمایه گذاری یکی از موضوعاتی است که اخیراً مورد توجه محققین مالی قرار گرفته است. این ادبیات به طور واضح تر با ادبیات تأمین مالی و ادبیات سرمایه گذاری مرتبط است. هر تراکنش شرکت خاص میزان منحصری ریسک اقتصادی و عدم قطعیت قانون مالیات را داراست؛ و مادامی که تراکنش بین ریسک اقتصادی و عدم قطعیت قانون مالیاتی در خصوص راهبردهای مالیاتی کلی شرکت افزایش می یابد، ریسک مالیاتی کلی شرکت نیز بالا می رود. جزء اقتصادی از تصمیمات، عمل ها با عکس العمل های توسط مالیات دهندگان (مسئولین مالیاتی) که منجر به بازدهی مالیاتی پیش بینی نشده می شود. هدف تحقیق بررسی تاثیر ریسک مالیاتی بر حساسیت سرمایه گذاری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بود در تحقیق حاضر داده های مربوط به 110 شرکت در دوره زمانی 1394-1399 برابر با 660 مشاهده (سال-شرکت) با استفاده از رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته مورد تحلیل قرار گرفت که نتایج نشان داد ریسک مالیاتی بر حساسیت سرمایه گذاری تاثیر مستقیم و معناداری دارد یعنی به عبارتی با افزایش ریسک مالیاتی، حساسیت سرمایه گذاران نیز بیشتر می گردد
مطالعه تأثیر محدودیت مالی بر رابطه اجتناب مالیاتی و سطح نگه داشت وجه نقد
حوزه های تخصصی:
شرکت های دارای محدودیت های مالی، نگه داری موجودی های نقدی خود را در پاسخ به افزایش نوسانات جریان های وجوه نقد افزایش می دهند، زیرا محدودیت های مالی یک نوع رقابت و تضاد بین سرمایه گذاری های جاری و آتی به وجود آورده، با وجود ریسک جریان های وجوه نقد آتی، باعث ایجاد انگیزه جهت اقدام برای پس اندازهای احتیاطی می شود. هدف این مطالعه تأثیر محدودیت مالی بر رابطه اجتناب مالیاتی و سطح نگه داشت وجه نقد است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 140 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1395 تا 1399 است. روش پژوهش توصیفی و از نظر ارتباط بین متغیرها علی-همبستگی است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویداد، پس رویدادی است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اجتناب مالیاتی با سطح نگه داشت وجه نقد رابطه مثبت و معناداری دارد و محدودیت مالی بر رابطه بین اجتناب مالیاتی و سطح نگه داشت وجه نقد تأثیر مثبت و معناداری دارد. با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد کاربران گزارش های مالی در هنگام تصمیم گیری براساس اطلاعات مندرج در صورت های مالی، احتمال اجتناب مالیاتی را مدنظر قرار دهند. استفاده از فعالیت های اجتناب مالیاتی در شرکت های مختلف می تواند پیامدهایی را در بر داشته باشد.
مطالعه اثر ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی بر اجتناب مالیاتی
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه نقش نظام های مالیاتی در تأمین درآمد های هر کشور از محل منابع مالیاتی بر کسی پوشیده نیست. با این حال، اغلب مدیران، مالیات را از عمده ترین عوامل خروج وجه نقد و تهدیدی برای تداوم فعالیت شرکت قلمداد می کنند و همواره درصدد یافتن راهی به منظور کاهش پرداخت مالیات می باشند. یکی از راه حل های مورد استفاده، فعالیت های اجتناب مالیاتی است. همچنین، با نگاهی به مراحل تمدن بشری مشخص می شود که نقش نیروی انسانی از نیروی کار ساده به سرمایه انسانی تکامل یافته است، چرا که پیشرفت تکنولوژی بدون تحولات نیروی کار، فاقد کارایی است. هدف اصلی در این پژوهش بررسی اثر ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی بر اجتناب مالیاتی شرکت ها است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر زمانی جزو پژوهش های گذشته نگر است. به دلیل استفاده از داده های کمی از نوع پژوهش های کمی است. به دلیل اینکه از طریق تجزیه و تحلیل و استنباط از مشاهدات به یک نتیجه کلی می رسد، این پژوهش از نوع استقرایی است. از لحاظ نحوه گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی محسوب می شود. با توجه به هدف پژوهش، سه فرضیه تدوین شد که از طریق سه مدل رگرسیون خطی چندگانه آزمون گردید. جهت آزمون فرضیه ها، نمون های متشکل از 165 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره 7 ساله از سال 1393 تا 1399 به روش حذفی سیستماتیک انتخاب شده است. یافته ها: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که ناکارایی سرمایه گذاری در نیروی انسانی بر اجتناب مالیاتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین، تأثیر مثبت و معنادار، کم سرمایه گذاری در نیروی انسانی بر اجتناب مالیاتی نیز تأیید شده است. نتیجه گیری: می توان از نتایج پژوهش استنباط کرد که سرمایه گذاری بیش از اندازه در نیروی انسانی می تواند باعث افزایش هزینه های حقوق و دستمزد و کاهش جریآن های نقدی عملیاتی شده و این انگیزه را برای مدیران ایجاد نماید که از طریق اقدامات اجتناب مالیاتی درصدد بهبود جریان نقدی عملیاتی و حفظ تداوم فعالیت شرکت برآیند. همچنین کم سرمایه گذاری در نیروی انسانی نیز باعث کاهش بهره وری و سودآوری شرکت شده به گونه ای که شرکت ها نتوانند نیاز های فعلی خود را تأمین کنند (پرداخت دستمزد، بهره ها و مالیات ها) و انگیز های برای مدیران شرکت جهت افزایش نقدینگی از طریق اجتناب مالیاتی باشد که می تواند منجر به افزایش ریسک مالیاتی شرکت شود.
بررسی تأثیر حسابرسی داخلی بر اجتناب مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس تهران
حوزه های تخصصی:
اجتناب مالیاتی حاصل مهمترین تصمیمات مدیران شرکت است که به واسطه جلوگیری از انتقال منابع شرکت به دولت می تواند آثار مساعد یا نامساعدی بر ارزش شرکت بر جای گذارد. مدیران می توانند از طریق به تاخیر انداختن پرداخت مالیات، مانع از خروج وجه نقد شرکت شوند. . این پژوهش به بررسی تاثیر حسابرسی داخلی بر اجتناب مالیاتی شرکت های منتخب بورس تهران می پردازد. جامعه ی آماری مورد مطالعه این پژوهش از 105 شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد و برای آزمون فرضیه های تحقیق از آزمون رگرسیون داده های ترکیبی استفاده شده است. فرضیه پژوهش دربازه زمانی پنج ساله(1391الی1395)موردآزمون قرارگرفت.نتایج تحقیق حاکی از آن است که حسابرسی داخلی هیچ اثر معناداری بر اجتناب مالیاتی ندارد و همچنین در بین متغیرهای کنترلی،اندازه شرکت و بازده دارایی ها به ترتیب دارای اثر مثبت و منفی بر اجتناب مالیاتی شرکت بودند.
تأثیر مارک آپ و شیوه حکمرانی شرکتی بر اجتناب مالیاتی شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اقتصاد صنعتی سال پنجم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۸
45 - 58
حوزه های تخصصی:
هدف محوری پژوهش حاضر ارزیابی تاثیر مارک آپ و شیوه حکمرانی شرکتی بر اجتناب مالیاتی بنگاه های بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور از داده های 100 بنگاه فعال تولیدی در بازه زمانی 1398-1390 استفاده شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که مدیران بنگاه های دارای قدرت بازاری به دلیل قرار گرفتن در حاشیه امن و مصونیت از رقبا نگرانی برای کاهش سود ندارند. همچنین، مدیران به منظور برخورداری از پاداش پرداختی و طرح های تشویقی سهامداران در جهت حداکثرسازی ثروت و ارزش بنگاه تلاش نموده و فعالیت اجتناب مالیاتی را به شدت افزایش می دهند. به علاوه، نتایج تاثیر شیوه حکمرانی شرکتی موید آن است که سرمایه گذاران نهادی به دلیل نفع مالی حاصل از سرمایه گذاری و دستیابی به قدرت بازاری، انگیزه نظارت بالاتر بر فعالیت مدیران برای کاهش هزینه نمایندگی و افزایش اجتناب مالیاتی خواهند داشت. در مجموع مدیران و سهامدارن تلاش دارند از طریق کاهش تضاد منافع، میزان اجتناب مالیاتی را افزایش دهند.
بررسی شاخص های حاکمیت شرکتی و اجتناب مالیاتی
حوزه های تخصصی:
اجتناب از مالیات به هرگونه تلاش غیرقانونی برای پرداخت نکردن مالیات مانند ندادن اطلاعات لازم در مورد عواید و منافع مشمول مالیات به مقامات مسئول گفته می شود. در این پژوهش 109 شرکت در بازه زمانی سال های 1387 تا 1393 مورد آزمون قرار گرفته اند. نتایج برآورد مدل رگرسیون تحقیق نشان می دهد اندازه هیأت مدیره در سطح خطای 5% معنادار بوده و رابطه مستقیم با اجتناب از پرداخت مالیات شرکت ها داشته است. در نتیجه می توان ادعا کرد با افزایش تعداد اعضای هیأت مدیره اجتناب از پرداخت مالیات افزایش می یابد. نتایج برآورد مدل رگرسیون فرضیه دوم یعنی اعضای غیرموظف هیأت مدیره در سطح خطای 5% معنادار بوده و رابطه معکوس با اجتناب از پرداخت مالیات شرکت ها داشته است. بدین معنا که با افزایش تعداد اعضای غیرموظف هیأت مدیره اجتناب از پرداخت مالیات کاهش می یابد. نتایج برآورد مدل رگرسیون فرضیه سوم یعنی جدا بودن هیأت مدیره از مدیرعامل در سطح خطای 5% معنادار بوده و رابطه مثبت و مستقیمی با اجتناب مالیاتی شرکت داشته است؛ یعنی در صورت جدا بودن هیأت مدیره از مدیرعامل اجتناب از پرداخت مالیات افزایش می یابد.
بررسی تأثیر درصد سهام هیأت مدیره براجتناب مالیاتی با نقش تعدیلگر کیفیت حسابرسی
منبع:
مجله اقتصادی سال ۲۱ خرداد و تیر ۱۴۰۰ شماره ۳ و ۴
۱۲۰-۹۹
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش: هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر درصد سهام هیات مدیره بر اجتناب مالیاتی با نقش تعدیل کننده کیفیت حسابرسی شرکت های پذیرفته شده در اوراق بهادار تهران است. روش شناسی: در این مطالعه برای آزمون فرضیه های نمونه ای مشتمل بر 114 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391-1397 انتخاب گردید. پس از جمع آوری داده ها از صورت های مالی و یادداشت های توضیحی با استفاده از نرم افزار اکسل، فرضیه های پژوهش با استفاده از نرم افزار ایویوز 9 و به کمک رکرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های پژوهش: نتایج آزمون فرضیه های پژوهش حاکی از این بود که سهام هیات مدیره بر اجتناب مالیاتی تاثیر مثبت و معناداری دارد و همچنین نتایج نشان داد که کیفیت حسابرسی اثر کاهنده ای بر ارتباط بین سهام هیات مدیره با اجتناب مالیاتی می گذارد. دانش افزایی: بنابراین موسسات حسابرسی با سطح کیفیت بالاتر می تواند از سهامداران و دولت در برابر اقدامات فرصت طلبانه و کلاهبرداری مدیران محافظت می نمایند.
تأثیر قدرت مدیرعامل بر اجتناب مالیاتی با نقش تعدیل گر کیفیت کمیته حسابرسی
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۸
116 - 144
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش بررسی تأثیر قدرت مدیرعامل بر اجتناب مالیاتی با در نظر گرفتن نقش تعدیلی کیفیت کمیته حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در این پژوهش قدرت مدیرعامل با چهار معیار: عضویت مدیرعامل در هیئت مدیره، دوره تصدی بلندمدت، مالکیت سهام و ترکیب هیئت مدیره و نیز کیفیت کمیته حسابرسی با شاخص های: اندازه، تخصص مالی، استقلال و تنوع جنسیتی اندازه گیری شد. نمونه آماری پژوهش شامل 191 شرکت عضو بورس اوراق بهادار تهران در طی سال های 1392 تا 1399 می باشد. از روش داده های ترکیبی با رویکرد حداقل مربعات تعمیم یافته جهت آزمون فرضیه های پژوهش استفاده گردید. نتایج برآورد مدل اول پژوهش نشان داد که قدرت مدیرعامل اثر منفی و معناداری بر اجتناب مالیاتی دارد. به سخن دیگر، اجتناب مالیاتی در شرکت های دارای مدیران عامل قدرتمند نسبت به سایر شرکت ها کم تر است. درعین حال، نتایج برآورد مدل دوم پژوهش حاکی از آن است که کیفیت کمیته حسابرسی اثر معناداری بر رابطه بین قدرت مدیرعامل و اجتناب مالیاتی ندارد. این مطالعه برای اولین بار شواهدی در رابطه با قدرت مدیرعامل و اجتناب مالیاتی در شرکت ها فراهم می کند و به بسط ادبیات در این زمینه کمک می نماید. علاوه بر این، شواهد این مطالعه برای ناظران و سیاست گذاران در ایران مناسب است و علامت مثبتی به آن ها در خصوص توصیه یا الزامی نمودن کمیته حسابرسی در هیئت مدیره می دهد.
بررسی نقش کیفیت حاکمیت شرکتی بر رابطه بین مسئولیت اجتماعی شرکت ها و اجتناب مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی بودجه و مالی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
125 - 97
حوزه های تخصصی:
مسئولیت اجتماعی شرکت ها از مولفه های اثرگذار مرتبط با اخلاق کسب و کار است که به نقش شرکت ها درحوزه اجتماع می پردازد. مسئولیت اجتماعی شرکت ها مجموعه وظایف و تعهداتی است که شرکت بایستی در جهت حفظ، مراقبت و کمک به جامعه ای که در آن فعالیت می کند، انجام دهد. این پژوهش به بررسی ارتباط بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی با تاکید بر نقش کیفیت حاکمیت شرکت ها در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادر تهران می پردازد. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شامل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی ۱۳۹۸-۱۳۹۳ می باشد که با استفاده از روش حذف سیستماتیک، تعداد ۱۲۷ شرکت به عنوان نمونه آماری تعیین گردید. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از روش رگرسیون چند متغیره با استفاده از داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این است که بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین کیفیت حاکمیت شرکتی نقش میانجی در رابطه بین عملکرد مسئولیت اجتماعی شرکت و اجتناب مالیاتی دارد.
بررسی تاثیر کنترل های داخلی بر اجتناب مالیاتی با تاکید بر نقش تعدیلگری شهرت شرکت و مالکیت نهادی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی تاثیر کنترل های داخلی بر اجتناب مالیاتی با تاکید بر نقش تعدیل گری شهرت شرکت و مالکیت نهادی شرکت های عضو بورس اوراق بهادار تهران است. این پژوهش از لحاظ هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش شناخت، توصیفی از نوع همبستگی است و در زمره پژوهش های شبه تجربی و پس رویدادی قرار دارد. داده های لازم از طریق روش کتابخانه ای و نرم افزار اطلاعاتی ره آورد نوین و مراجعه به سایت سازمان بورس اوراق بهادار تهران جمع آوری شده است. نمونه آماری پژوهش شامل 159 شرکت در طی سال های 1393 تا 1399 می باشد. آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون خطی چندمتغیره و با استفاده از نسخه نهم نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج نشان دادند که بین کنترل های داخلی و اجتناب مالیاتی رابطه معنی داری و معکوسی وجود دارد. همچنین شهرت شرکت و مالکیت نهادی بر رابطه بین کنترل های داخلی و اجتناب مالیاتی تاثیر معنی دار و مستقیمی دارد.