مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خودمهارگری
حوزه های تخصصی:
این مقال به بررسی پایه های روان شناختی و نشانگان صبر از منظر قرآن می پردازد. هدف از این پژوهش بیان این مسئله است که در افراد خویشتن دار چه سازه های روان شناختی وجود دارد که آنان را قادر می سازد تا در موقعیت های دشوار خودمهارگری مهارگیری نشان دهند. با عنایت به آیات قرآن کریم باید به این سوال پاسخ داد که، چه نشانه هایی را می توان برای افراد صبور ارائه داد. همچنین در این پژوهش به اهمیت روان شناختی صبر، تعریف صبر، مفاهیم مشابه آن در روان شناسی اشاره و هفت مبنای روان شناختی برای صبر مطرح شده است.
اثربخشی یاد خدا بر خود مهارگری بر اساس منابع اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، با هدف تعیین اثربخشی یاد خدا بر خودمهارگری براساس منابع اسلامی انجام شده است. روش پژوهش، نیمه تجربی از نوع پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعة آماری این پژوهش شامل طلاب زن و طلاب مرد حوزه علمیه قم در سال 1391-1390 بوده است. نمونة این پژوهش، 50 نفر از طلاب (30 نفر مرد و 20 نفر زن) بوده که به صورت نمونه در دسترس در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شده اند. ابزار اندازه گیری، پرسش نامه خودمهارگری رفیعی هنر بوده است. متغیر مستقل بستة ذکر محقق ساخته بود که در سه هفته به گروه آزمایش ارائه شده است. یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون t و آنالیز کواریانس، تحلیل شده است. نتایج نشان می دهد که یاد خدا میزان خودمهارگری افراد را افزایش داده است.
نقش فرایندهای خودشناختی و عوامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش فرایندهای خودشناختی و پنج عامل بزرگ شخصیت در فضایل اخلاقی بود. 315 دانشجو به این پرسش نامه ها پاسخ دادند: خزانه بین المللی گویه های شخصیت-پنج عامل بزرگ، مقیاس کوتاه خود مهارگری، مقیاس خودشناسی انسجامی، و پرسش نامه فضایل اخلاقی. نتایج پژوهش نشان داد که فضایل با پنج عامل بزرگ شخصیت (برون گردی، توافق، وظیفه شناسی، ثبات هیجانی و تجربه پذیری)، خودمهارگری و خودشناسی انسجامی همبستگی مثبت دارند. توافق و خودشناسی انسجامی، نیرومندترین همبسته های فضایل بودند و وظیفه شناسی ضعیف ترین آن. همچنین، نقش واسطه ای خودشناسی انسجامی در رابطه شخصیت با فضایل تأیید شد، اما نقش واسطه ای خودمهارگری در این رابطه تأیید نشد. این پژوهش نشان داد رابطه برخی رگه های شخصیت با فضایل اخلاقی قوی تر از رابطه سایر رگه های شخصیت است. نتایج این پژوهش از این دیدگاه حمایت کرد که خودشناسی نقش میانجی را میان شخصیت و فضایل اخلاقی ایفا می کند.
مفهوم شناسی صبر در اسلام و معادل یابی آن در روان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر تبیین مفهوم صبر در اسلام و معادل یابی آن در روان شناسی است. در ضمن، تلاش می شود برخی از مفهوم شناسی ها و معادل یابی های پیشین مورد نقد و یا اصلاح قرار گیرد. این نوشتار که با روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، یافته های مهمی در سه جنبه حاصل گردید: 1. بعد از بررسی لغوی، اصطلاحی و روایی نتیجه این شد که صبر عبارت است از: حفظ طمأنینه در برابر دشواری ها و مهار مستمر نفس از بی تابی؛ 2. ارتباط این مفهوم با مفاهیم تقوا، حلم و ورع مشخص شد؛ بدین ترتیب، تصور واضح تری از مفهوم صبر می توان داشت؛ 3. ارتباط مفهوم صبر با چند مفهوم روان شناختی بررسی گردید و در نهایت، با توجه به تمایزها و تشابه هایی که بیان گردید، نتیجه این شد که از بین واژه های مطرح شده، معادل و مفهوم نزدیک به صبر در مطالعات روان شناختی واژه «Patience» می باشد.
تبیین سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف توصیف و تحلیل خودمهارگری با دو رویکرد روان شناسی و اسلامی و طراحی سازه خودمهارگری بر اساس اندیشه اسلامی انجام شده است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و همبستگی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که خودمهارگری در ادبیات روان شناسی با چندین اصطلاح دیگر ارتباط دارد: خودمهارگری زیرمجموعه دو مفهوم «خودنظم بخشی» و «کنش اجرایی خود» بوده، و با مفاهیم قدرت اراده، خودانضباط دهی، خودداری، و مدیریت خود، مترادف بوده و مفاهیم تأخیرارضاء، تعالی، و بازداری پاسخ از نشانه ها و لوازم آن به شمار می آیند. سازه خودمهارگری اسلامی، دارای دو سطح است: سطح اول، شامل دو مؤلفه «شناخت» و «بازدارندگی» است که از دو مفهوم عقل و تقوا استنباط شده است. سطح دوم، دارای هفت مؤلفه خودنظارتگری، هدف شناسی، مؤلفه انگیزشی، مهار رفتاری، مهارشناختی، مهار هیجانی، و مهار تداوم بخش می باشد. روایی محتوای سازه مذکور توسط کارشناسان دینی تأیید شده است و ضریب همبستگی نظرات آنان در سطح آلفای 001/0 معنادار است.
نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین خشم و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی باور کلی افراد به مهارپذیری یا مهار ناپذیری نتایج و پیامدهای زندگی، تعیین-کننده منبع کنترل رفتار محسوب می شود. راتر باور کلی افراد به مهار پذیری نتایج و پیامدهای زندگی شخصی را در امتداد پیوستار درونی- بیرونی مطرح کرده است. پژوهش حاضر با هدف شناخت و تعیین نقش تعدیل کننده منبع کنترل در رابطه بین خشم و افسردگی در بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی انجام شد. تعداد 127 بیمار مبتلا به اختلال افسردگی اساسی (81 مرد، 45 زن) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد تا مقیاس افسردگی بک (BDI)، مقیاس خشم چندبعدی (MAI) و مقیاس منبع کنترل راتر (RLCS) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که ابعاد مختلف خشم شامل خشم انگیختگی، خشم انگیزی موقعیتی، نگرش خصمانه و خشم درونی و منبع کنترل بیرونی با سطوح افسردگی رابطه مثبت معنادار داشتند. رابطه بین منبع کنترل درونی و افسردگی منفی معنادار بود. نتایج تحلیل رگرسیون تعدیلی نشان داد که منبع کنترل تنها در رابطه بین خشم انگیزی موقعیتی و افسردگی تاثیر تعدیل کننده دارد؛ با افزایش سطوح منبع کنترل درونی رابطه این دو متغیر ضعیف تر می شد. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که منبع کنترل بیرونی و خشم می توانند افسردگی را پ ی ش ب ین ی کنن د و اح تم الا ب اع ث ت ش دی د علای م افس ردگ ی ش ون د.
نقش خودمهارگری در نحوه پاسخدهی به استرس ناشی از سرطان سینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش فزاینده سرطان سینه در میان زنان و اثرات روان شناختی ناشی از اطلاع به ابتلا، شدت بدخیمی، و دورنمای بدخیم آن، یکی از مهم ترین شاخص های زنانگی می تواند استرس بالایی را در بیمار رقم بزند. در این پژوهش 116 نفر (85 بیمار مبتلا به سرطان سینه – 31 فرد سالم) مورد بررسی قرار گرفتند. برای این مطالعه آینده نگر مقیاس خودمهارگری، استرس ادراک شده (PSS)، و سلامت عمومی (GHQ) بکار گرفته شد. نتایج و یافته ها نشان داد فرآیند خودمهارگری نقش تعدیل کننده ی در ارتباط بین استرس ناشی از سرطان سینه و شاخص های سلامت روان دارد. در پایان این یافته ها بر مبنای اهمیت خودمهارگری در سلامت مورد بحث قرار گرفتند.
اسلام، اخلاق و خودمهارگری روان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همگان این مطلب را تصدیق می کنند که افراد، یک سری قواعد اخلاقی دارند که با آن، اعمال صحیح را از ناصحیح، متمایز می سازند. این قواعد اخلاقی، اعمال خودخواهانه، تکانشی، و کوته بینانه را محکوم کرده، در مقابل، اعمالی را تقویت می کنند که به منافعی در چشم انداز بالاتر می انجامد. در نتیجه، افراد دست به انتخاب می زنند. توانایی برای چنین انتخاب هایی، «خودمهارگری» نامیده می شود. امروزه در روان شناسی، خودمهارگری، یک توانایی شناخته می شود که رفتار فرد را تا مرز قواعد و معیارهای پذیرفته شده می رساند. اما شاید هر کسی در عمل براساس ایده های اخلاقی خود، در برخی جهات، ناکامی هایی داشته باشد. پس نیروی خودمهارگری به یاری و کمک، نیازمند است و آموزه های ادیان می توانند در این زمینه مؤثر باشند. ظاهراً در آموزه های اسلامی، بسیاری از فضیلت های اخلاقی، از موفقیت در خودمهارگری ناشی می شوند. مثلاً فضیلت هایی چون حزم، کرامت، صبر، و بالاتر از همه «تقوا»، از خودمهارگری سرچشمه می گیرند. در مقابل، رذایل اخلاقی آزمونی برای خودمهارگری در این حیطه به شمار می آیند. بنابراین هدف این مقاله، بررسی توان دین اسلام در پرورش رفتارهای فضیلت مندانه اخلاقی با ارتقای عوامل خودمهارگری می باشد. از بررسی ها درمی یابیم که دین اسلام با پنج شیوه، باعث ارتقای خودمهارگری می شود که عبارتند از: «ارائه معیارهای روشن»، «ایجاد انگیزش برای رفتار اخلاقی»، «نظارتگری بر رفتار»، «مدیریت تمایلات ناشایست»، و «مهار و تنظیم هیجانات».
نقش واسطه ای فرایند های خودشناسی و خودمهارگری در رابطه استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی آتش نشان ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای فرایندهای خودشناسی (خودشناسی انسجامی، و ذهن آگاهی) و خودمهارگری در رابطه بین استرس ادراک شده و عینی با اضطراب، افسردگی، و علائم جسمانی بود. از 217 آتش نشان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از 22 ایستگاه نمونه گیری شد و مقیاس های خودشناسی انسجامی ، ذهن آگاهی، خودمهارگری، استرس ادراک شده ، استرس عینی، اضطراب و افسردگی، و علائم جسمانی برای جمع آوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند تعامل خودمهارگری با خودشناسی انسجامی بیشترین نقش واسطه ای را در تنظیم رابطه بین استرس ادراک شده و اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارد. تاثیر استرس عینی از طریق استرس ادراک شده است که این می تواند تاکیدی بر اهمیت ذهنی بودن استرس باشد. براساس این یافته ها، به نظر می رسد فرایندهای خودشناسی در ارتباط بین استرس، اضطراب، افسردگی و علائم جسمانی دارای نقش واسطه ای است.
رابطه حرمت خود با خودمهارگری اسلامی؛ با توجه به جنسیت و وضعیت تأهل(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو، با هدف شناسایی رابطة حرمت خود و خودمهارگری در میان زنان و مردان انجام شد. تعداد 433 نفر از دانشجویان مرتبط با نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و پرسش نامه های حرمت خود و پرسش نامة خودمهارگری اسلامی را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون و Z فیشر نشان داد که بین حرمت خود کلی با خودمهارگری کلی و مؤلفه های آن که شامل انگیزش خودمهارگری، خودنظارتگری، خودمهارگری هیجانی رفتاری، خودمهارگری جنسی و هدف پذیری است رابطة مثبت معناداری وجود دارد. . از سوی دیگر، تفاوت رابطة بین حرمت خود و خودمهارگری در گروه مردان و زنان نیز معنادار بوده، ولی تفاوت معناداری میان افراد متأهل در قیاس با افراد مجرد دیده نمی شود. بنابراین با افزایش حرمت خود افراد، می توان انتظار داشت که خودمهارگریِ مبتنی بر منابع اسلامی آنها نیز افزایش یابد که در این باره، متغیر جنسیت برخلاف متغیر وضعیت تأهل نیز می تواند نقش داشته باشد.
خودمهارگری و سلامت: نقش تعدیل کننده شفقت خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بسیاری از مشکلات سلامتی انسان مستقیما ناشی از انتخاب های رفتاری است ، اما معمولا افراد به روشی که به ارتقای سلامتی و طول عمر آنها منجر شود، رفتار نمی کنند. هدف این مطالعه بررسی نقش شفقت خود در رابطهی میان خودمهارگری و رفتارهای مربوط به سلامتی است. روش: به این منظور 121 دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران ) 54 پسر و 22 دختر با سن 12 تا 33 سال( پرسشنامه ی 5بعدی سنجش سلامت و فرم کوتاه مقیاس شفقت خود و خودمهارگری را تکمیل کردند. یافتهها: یافته ها نشان داد خودمهارگری و شفقت خود با سلامت همبستگی مثبت دارند و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی، نقش تعدیلکنندگی شفقت خود را در رابطهی خود مهارگری و سلامت نشان داد، به صورتی که در افراد با شفقت خود بالاتر، خود مهارگری پیشبین قویتری برای سلامت بود. یافته ها با توجه به نقش شفقت خود در مراحل خودمهارگری )انتخاب هدف، پیگیری، ارزیابی هدف و تنظیم هیجانات( تبیین شده اند.
از خداآگاهی تا خودمهارگری؛ آزمون یک مدل با کاربرد تحلیل مسیر(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش پیش رو با هدف شناسایی رابطه و مدل ارتباط علّی بین خداآگاهی و خودمهارگری با میانجی گری خودآگاهی و حرمت خود در میان زنان و مردان انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که از روش تحلیل مسیر، برای تجزیه و تحلیل داده های چهار مقیاس خداآگاهی، خودکنترلی، خودشناسی انسجامی و حرمت خود که به-طور هم زمان بر روی 322 نفر از دانشجویان جامعة المصطفی و جامعة الزهرا با روش نمونه گیری خوشه ای اجرا شده بود، استفاده شد. یافته ها حاکی از وجود رابطه معنادار و مثبت بین خداآگاهی و خودمهارگری با میانجی گری خودآگاهی و حرمت خود و برازش مطلوب مدل علّی ارائه شده و الگوی تحلیل مسیر خداآگاهی تا خودمهارگری از طریق میانجی-گری خودآگاهی و حرمت خود بود. بنابراین، تأثیر خداآگاهی و ذکر و یاد خداوند در خودمهارگری از طریق فرایندهای خودآگاهی و حرمت خود، تبیین پذیر است.
نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطة دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده در میان متأهلین شهر قم(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده انجام گردید. برای دستیابی به هدف فوق، در یک پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، تعداد 461 نفر از افراد متأهل ساکن در مجتمع های مسکونی منطقه پردیسان قم، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های دلبستگی به خدا، فرم کوتاه مقیاس خودمهارگری و ابزار سنجش خانواده استفاده شد و داده های پژوهش از طریق آزمون همبستگی پیرسون و روش تحلیل مسیر (در نرم افزار ایموس) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه کیفیت دلبستگی به خدا با کارکرد خانواده را به صورت میانجی گری جزئی تأیید نمودند. همچنین یافته ها نشان داد که دلبستگی ایمن به خدا و خودمهارگری با کارکرد (ناسالم) خانواده، رابطه منفی و معنادار (به ترتیب: 45/0- و 46/0-) و دلبستگی ایمن به خدا با خودمهارگری رابطه مثبت و معنادار دارد (34/0). از نتایج این تحقیق می توان جهت طراحی بسته های آموزشی برای ارتقاء کارکرد خانواده از طریق کیفیت دلبستگی به خدا و خودمهارگری استفاده نمود.
اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر خودمهارگری و بهبود رفتارهای تکانشی در کودکان تک والد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: محرومیت از پدر یا مادر یکی از شرایط خاص خانوادگی است که به عنوان یک متغیر مهم محیطی به طور مستقیم و غیرمستقیم می تواند اثرات ویژه ای بر تحول و ابعاد مختلف رفتار کودک به خصوص در زمینه سلامت روانی، جسمانی، و عملکرد تحصیلی داشته باشد . هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی کودک محور بر خودمهارگری و بهبود رفتارهای تکانشی در کودکان تک والد است. روش: در این پژوهش از طرح تجربی تک بررسی استفاده شده است . جامعه آماری این پژوهش را کودکان پسر تک والد ۱۲ – ۶ ساله خانه ایرانی مولوی مربوط به جمعیت مردمی امداد دانشجویی امام علی (ع) شهر تهران در سال 1395 تشکیل داده بود. نمونه مورد مطالعه شامل 3 کودک پسر تک والد بود که از جامعه مذکور به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه خودمهارگری کندال و ویلکاکس(1979) استفاده شد. مداخله آموزشی بازی درمانی در 12 جلسه 45 دقیقه ای با فاصله 1 هفته بین جلسات انجام شد. روش تحلیل داده ها به صورت تحلیل نگاره ای بود و برای به دست آوردن اثربخشی بازی درمانی از فرمول درصد بهبودی استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد هرچند که بازی درمانی کودک محور بر خودمهارگری و بهبود رفتارهای تکانشی کودکان تک والد مؤثر بوده اما تأثیر آن معنادار نبوده است. نتیجه گیری: بازی درمانی به عنوان ارتباط بین فردی پویا بین کودک و درمانگر است که به واسطه ایجاد فضای ارتباطی امن در اتاق بازی به کودک کمک می کند تا مهارت های خودمهارگری خود را افزایش دهند.
اثربخشی مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر خودمهارگری، سبک های خوردن و شاخص توده بدنی در زنان دارای اضافه وزن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روان شناسی سلامت سال ششم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۲۴)
87 - 105
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اضافه وزن یکی از مشکلات سلامتی در تمام جوامع است. این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر خودمهارگری، سبک های خوردن و شاخص توده بدنی در زنان دارای اضافه وزن انجام شد. روش: این مطالعه یک طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، در برگیرنده دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور رضوانشهر بود. آزمودنی ها با استفاده از ملاک های ورود و خروج غربال شدند. نمونه پژوهش شامل 34 فرد مبتلا به اضافه وزن بود که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جای گرفتند.همه افراد نمونه، مقیاس خودمهارگری و سبک های خوردن را تکمیل کردند. همچنین شاخص توده بدنی با تقسیم وزن (برحسب کیلوگرم) بر مجذور قد (برحسب متر) اندازه گیری شد. مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر طی 14 جلسه در گروه آزمایش اجرا گردید و گروه کنترل هیچ درمانی را دریافت نمود. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر معنادار مداخله مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر بر خودمهارگری، سبک های خوردن و شاخص توده بدنی در زنان دارای اضافه وزن بود. نتیجه گیری: مداخلات مبتنی بر روان شناسی مثبت نگر در ارتقاء سلامت جسمی و روانشناختی اثرگذار هستند. بنابراین پیشنهاد می گردد که این مداخله در درمان اضافه وزن و چاقی به کار گرفته شود.
مطالعه نقش واسطه ای خودمهارگری در رابطه بین دینداری با شادکامی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف:هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین دینداری با شادکامی دانشجویان به واسطه خودمهارگری آنان بود. روش: روش پژوهش، همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان ساکن خوابگاه دانشگاه الزهرا در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 2345 نفر بودند که از میان آنان 300 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. دانشجویان در این پژوهش به پرسشنامه خودمهارگری رفیعی هنر(1390)، پرسشنامه دینداری خدایاری فرد(1388) و پرسشنامه شادکامی آکسفورد(1989) پاسخ دادند. پایایی کلی هر یک از پرسشنامه ها در این پژوهش به ترتیب 92/0، 98/0و 93/0 به دست آمد. روایی پرسشنامه ها به کمک نظر متخصصان و اساتید روان شناسی در حد مطلوب گزارش شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل و به کارگیری آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفته است. یافته ها: یافته های حاصل از معادلات ساختاری نشان داد که مدل مدّ نظر، دارای برازش خوبی است و اثر مستقیم دینداری بر خودمهارگری و اثر غیر مستقیم دینداری به واسطه خودمهارگری بر شادکامی مثبت و معنادار و اثر مستقیم دینداری بر شادکامی مثبت و غیر معنادار است. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان می دهد که خودمهارگری، واسطه ای مناسب بین دینداری با شادکامی دانشجویان است؛ به این معنا که به هر میزان دینداری دانشجویان بالاتر رود، خودمهارگری افزایش می یابد و این موجب افزایش شادکامی در میان آنان می شود.
پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: پیش بینی اعتیاد به اینترنت بر اساس ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری در دانشجویان. روش: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری آن، دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 96-1395 بود که از میان آنان 400 نفر بر اساس جدول مورگان و با نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه های اعتیاد به اینترنت یانگ، ناگویی طبعی بگبی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی پکران و خودمهارگری تانجی صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با روش آماری ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون تی دو گروه مستقل انجام گرفت. یافته ها: دشواری در شناسایی و توصیف احساسات، تفکر عینی و هیجانات تحصیلی منفی، با اعتیاد به اینترنت در دانشجویان رابطه مثبت و معنادار دارد. از سویی بین هیجانهای تحصیلی مثبت و خودمهارگری اولیه و منع کننده، با اعتیاد به اینترنت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیّرهای ناگویی طبعی، هیجانات تحصیلی مثبت و منفی و خودمهارگری قادرند 24 درصد از تغییرات اعتیاد به اینترنت را در دانشجویان پیش بینی کنند. از طرفی، بین دانشجویان دختر و پسر در متغیّر اعتیاد به اینترنت تفاوت معنادار وجود دارد و دانشجویان پسر از اعتیاد به اینترنت بالایی برخوردارند. نتیجه گیری: توجه به نقش ناگویی طبعی، هیجانهای منفی و افزایش هیجانهای مثبت و خودمهارگری آنها می تواند بر اعتیاد به اینترنت تأثیرگذار باشد.
بررسی رابطة جهت گیری مذهبی با نگرش به حجاب و خودمهارگری در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین رابطه جهت گیری مذهبی با نگرش به حجاب و خودمهارگری، در دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی انجام شده است. این مطالعه با روش توصیفی تحلیلی بر روی 382 نفر از دانشجویان دانشگاه علامه طباطبائی تهران، در زمستان 1393 انجام گردیده است. ابزار سنجی مطالعه، پرسش نامه جهت گیری مذهبی آلپورت، پرسش نامه نگرش به حجاب و پرسش نامه خودمهارگری بود. یافته ها نشان داد، افرادی که در جهت گیری مذهبی درونی، دارای نمرات بالاتری بودند، به حجاب نگرش مثبتی داشتند و این رابطه برای جهت گیری مذهبی بیرونی منفی بود. افراد با جهت گیری مذهبی درونی نیز از خودمهارگری بیشتری، در مقایسه با افرادی که جهت گیری مذهبی بیرونی داشتند، برخوردار بودند. در مجموع، چنین استنباط می شود که تنها جهت گیری مذهبی درونی سبب افزایش نگرش مثبت به حجاب و خودمهارگری بیشتر در دانشجویان می گردد. بنابراین، می توان انتظار داشت که با تقویت باورهای دینی درونی در میان دانشجویان، میزان حجاب و خودمهارگری آنان را افزایش داد.
رابطة سبک زندگی اسلامی با خود مهارگری و ویژگی های شخصیتی در بین دانشجویان و طلاب(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تعیین میزان رابطه سبک زندگی اسلامی با خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی است. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است و در آن از پرسش نامه های خودمهارگری، شخصیت پنج عاملی گلدبرگ و سبک زندگی اسلامی استفاده شد. گروه نمونه تحقیق، شامل 383 شرکت کننده از جامعه آماری دانشجویان مؤسسه آموزش عالی شهاب دانش و طلاب تعدادی از مدارس حوزه علمیه قم انتخاب شدند. داده های تحقیق، توسط روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی، با خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی - بجز خرده آزمون برون گرایی - رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین طلاب و دانشجویان در سبک زندگی اسلامی دارای تفاوت معنادار هستند. به این ترتیب، با افزایش نمره در سبک زندگی اسلامی، نمرات خودمهارگری و ویژگی های شخصیتی (بجز برون گرایی) نیز افزایش خواهد یافت.