مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
انتظار بشر از دین
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۴
انتظار بشر از دین از مباحث زیربنایی است که در سالهای اخیر مورد توجه اندیشهوران قرار گرفته، و نگارنده درصدد است تا این مسأله را از منظر عارفان و عرفان نظری بررسی کند؛ البته عنوان انتظار بشر از دین، در منابع عرفانی یافت نمیشود؛ ولی مفاهیمی مانند شریعت، طریقت، حقیقت، رسالت، نبوت، ولایت و انسان کامل میتوانند دیدگاه معینی را در این حوزه به ارمغان آورند. مهمترین نیاز بشر به دین در عرفان اسلامی، معرفت ذات حق تعالی، اسما، صفات، احکام، اخلاق، تعلیم به حکمت و قیام به سیاست است.
در ادامة مقاله، دیدگاه عارفانی چون محییالدین بن عربی، حمزه فناری، عزیزا نسفی، عبدالصمد همدانی، سیدحیدر آملی دربارة انتظار بشر از دین مطرح، و در پایان به مقایسة دین اسلام و عرفان نظری اشاره، و عدم مطابقت کلی این دو حوزه تبیین شده است؛ گرچه اهداف عرفان که سیر و سلوک و قرب الاهی است، از دین اسلام ظهور مییابد.
قلمرو حکومتى دین(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسى ۱۳۸۴ شماره ۳۲
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر شامل دو بخش است. در بخش نخست گستره حکومتى دین محور سخن است و نیز به بیان ادله درون دینى و برون دینى آن مىپردازد. بخش دوم در برگیرنده سخن منتقدان این رویکرد و حامیان محدودسازى قلمرو دین به امور فردى و خروج آن از عرصه حکومت است. از آن جا که مقصد عمده این نوشتار طرح سخن منتقدان به شمار مىرود؛ بخش اول، به ویژه ادله درون دینى، به اختصار بیان شده و بخش دوم به تفصیل آمده است. این بخش، شش دلیل را عرضه مىکند. دو دلیل نخست که از دکتر سروش است، با تکیه بر اقتضاى نوع انتظار بشر از دین و سپس طرح فقدان قابلیت، دین را از عرصه حکومت جدا مىسازد. چهار دلیل بعدى، که از آقایان دکتر حائرى و مهندس بازرگان است، با طرح تغایر میان دین و حکومت در ثبات و تحول، در قلمرو و اهداف، و در شیوه، حذف امور سیاسى ازحیطه دین را نتیجه مىگیرد و آخرین دلیل، پیوند میان این دو را مغایر سیره عملى امام معصومعلیه السلام مىشمارد.
محوریت اصل ""عدل"" در کلام شیعه امامیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله اصل عدل را از نظر شیعه مورد بررسی قرار داده و برای آن جایگاه محوری و ویژهیی در نظر میگیرد و از این منظر به ارتباط آن با اصول دیگر میپردازد. در این میان برهانی بدیع بر عصمت از نگاه شیعه استخراج و اقامه شده است. سپس از سخنان پیامبر اکرم(ص) مؤیدی بر این دیدگاه عرضه میشود، و نتیجه» چنین دیدگاهی را برای پاسخگوئی به پرسش اساسی «انتظار بشر از دین» بکار گرفته میشود. در پایان نتیجه میگیریم که از نظر مکتب شیعه، موجه ترین انتظاری که یک شیعه میتواند از دین داشته باشد همان وعدهیی است که دین خود متعهد انجام آن شده، و آن تحقق عدالت بمعنای جامع آنست.
قلمرو دین در آرای غزالی و ابن¬سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه پرسش از قلمرو دین و انتظار بشر از آن متعلّق به دوران معاصر است اما ریشههای آن را میتوان در آرای متفکّران مسلمان متقدّم واکاوی نمود. با نگاهی به آرای دو متفکّر جریانساز در جهان اسلام، یعنی ابنسینا و غزالی، رویکردهایی متفاوت در تبیین وجه نیاز آدمی به دین آشکار میگردد. در حالی که ابنسینا در تحلیل فلسفی خود بیشتر بر جنبههای حقوقی و کارکردهای اجتماعی دین تأکید میکند، تمرکز غزالی بر ابعاد معنوی و اخلاقی دین بیشتر است. البته این سخن به معنای نادیده گرفتن وجه معنوی دین از سوی ابنسینا و نیز حذف وجه اجتماعی دین نزد غزالی نیست؛ اما در یک نگاه کلانتر میتوان تحلیل ابنسینا از دین را به مدل جمع گرایانه دنیانگر، و تحلیل غزالی از دین را به مدل فرد گرایانه آخرتنگر نزدیکتر دانست.
جامعیت کتاب الهی و انتظار متقابل دین و بشر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
زیستِ احسن در جهان، نیازمند معرفت و نیز جهان آرایی است. این دو نیاز، پاسخ های بسیاری دارند که کامل ترین و عقلانی ترین آنها، پاسخ های دین است. پس انسان از دین، راه های جهان داری و جهان دانی و جهان آرایی می خواهد و دین خدا نیز این راه ها را به او می نمایاند. انتظار دین نیز از بشرآن است که سرمایه های عقلی و هنری و تجربی خود را در راه های پراکنده و نافرجام، هدر ندهد.
آثار دینداری با تاکید بر آرای روانشناختی غزالی در احیاعلوم الدین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غزالی از جمله اندیشمندان اسلامی و در پی احیای علوم دین بوده و در احیاء علوم الدین سعی داشته است تا طرحی احیاگونه برای دینداران زمانه خویش ارائه کند. در این پژوهش هدف این بوده است که آثار دینداری، با تکیه بر نظرات و آرای روان شناختی غزالی بیان شود. به همین منظور، تأملات غزالی در چهار ربع عبادات، عادات، مهلکات و منجیات از احیاء علوم الدین ذیل آثار گوناگون معرفتی، معنوی، عاطفی، اخلاقی و اجتماعی طرح شده است. دینداری معرفت اندیشانه درگرو پاسخ به دغدغه های وجودی و تفسیری است. منجیات دین، برای دینداران علاوه بر رفع مهلکات به ایجاد احساسات مثبت عاطفی کمک می کنند. اخلاق جایگاه وسیعی درحوزه دینداری دارد. دینداران در حیاتشان باید همواره بکوشند که فضائل اخلاقی را کسب و از رذائل دوری کنند. در اندیشه غزالی، دین سعادت دنیوی و اخروی دینداران را تأمین می کند.
تأملی روش شناختی بر اخذ روی آورد کارکردگرایانه در دین پژوهی و دین آموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگرش کارکردگرایانه به دین که بسط و تطور خود را مرهونِ جامعه شناسان دین بوده، رهیافتی است که کشف فواید عملیِ باورهای دینی را هدف خویش قرار می دهد. اقبالِ پژوهشگرانِ دینی و نهادهای فرهنگی به اخذِ این رهیافت در مقامِ مطالعه دین عللی دارد که از آن جمله اند: آسان یاب سازیِ تعالیم دینی، جذابیتِ استناد به شواهد علمی و یافته های تجربی، غلبه نگرشِ تجربی در محافلِ علمی و اداره نهادهای دینی توسط دانش آموختگان علوم تجربی. مطالعه دینیِ کارکردگرا بسیار آسیب زاست و نه تنها به تقویت باورمندیِ دین کمک نمی کند، بلکه دین باوریِ افراد را سُست و ضعیف می کند. اشکال های دین پژوهیِ کارکردگرا عبارتند از: ابتنای بر تعریفِ ناپذیرفتنی پراگماتیستی از صدق، امکانِ از میان رفتنِ اعتبارِ عقاید دینی در صورت پیدایش جایگزین، ایجاد نظام ارزشیِ غیردینی در ذهن دینداران و شکل دهیِ ایدئولوژیِ ضد دینی در فکر افراد جامعه. الگوی مطلوب در مطالعات دینی، کارکردیابی به جای کارکردگرایی است. کارکردگرایی، انحصار در آثار دنیویِ باورهای دینی است، اما در الگوی کارکردیابی، افراد می آموزند که ابتدا حقانیت دین را از طریق رهیافت های عقلی و نقلی دریابند و سپس به جست وجوی کارکردهای دین بپردازند و نیز می آموزند که مبنای اساسیِ پذیرش باورهای دینی، اصول و مبانیِ عقلی بوده است و کارکردهای کشف شده، هیچ دخالتی در تعیینِ دُرستی و حقانیتِ دین ندارند.
چالش هایی پیش روی الهیات عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الهیات عملی را می توان نوعی گسترش کاربردی و کارکردی آموزه های الهیاتی، یا برآمده از الهیات، در زندگی انسان دانست. نوشتار حاضر، با توجه به معنای عام الهیات، به برخی چالش های پیش روی الهیات عملی می پردازد. چالش اول انتظار بشر از دین است. با عنایت به انتظار گسترده از دین است که می توان پای الهیات را به قلمرو اجتماع و نهادهای اجتماعی کشاند. اگر انتظار حداقلی از دین داشته باشیم، نقش الهیات چندان برجسته نخواهد بود. چالش دوم رابطه سنت و تجدد است. در دوران سنت و با نگرش سنتی برخی نهادهای اجتماعی پیوند وثیقی با دین و الهیات داشتند، اما در نگرش و دوران متجدد نقش اجتماعی یا سازمانی الهیات غالباً بر عهده نهادهای جدید برآمده از علوم جدید و دنیای متجدد است. از این رو، در دوران متجدد و با نگرش تجددگرایانه، الهیات عملی متهم به نوستالژی و موضع انفعالی می شود. چالش سوم مصادره الهیات عملی توسط روحانیت رسمی است. تاریخ دین و الهیات حکایت از این دارد که روحانیت رسمی و حکومتی با رویکردی انحصارطلبانه و تمامیت خواهانه توانسته است دین و الهیات را به نفع خود و در راستای افزایش قدرت و ثروت و نفوذ اجتماعی خود مصادره کند. هرچند این مصادره گهگاه به مصلحت عمومی و اجتماعی منجر شده است، اما به نظر می رسد مفسده این مصادره بیش از مصلحت آن باشد. چالش چهارم جهانی شدن است. با توجه به فرایند جهانی شدن، اهمیت و ضرورت الهیات جهانی افزایش یافته است. از این رو، الهیات عملی بدون غلبه بر بنیادگرایی و انحصارگرایی دینی نمی تواند به حل و فصل مسائل و معضلات جهانی کمک کند. توفیق و گسترش الهیات عملی در گرو پاسخ نظری و عملی به چالش های پیش گفته است، چالش هایی که نه تنها الهیات بلکه خود دین و دین ورزی را نیز به مخاطره انداخته است.