مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
۵۰.
۵۱.
۵۲.
۵۳.
۵۴.
۵۵.
۵۶.
۵۷.
۵۸.
۵۹.
۶۰.
وحدت شخصی وجود
حوزههای تخصصی:
برای اثبات وحدت شخصی وجود، براهین مختلف و گوناگونی اقامه شده است. بیشتر این براهین که توسط عارفانی همانند داود قیصری، حمزه فناری و ابن ترکه بیان شده اند، با اشکالاتی مانند خلط میان مفهوم و مصداق مواجه است. در این میان حکیم محمدرضا قمشه ای در حاشیه خویش بر کتاب تمهید القواعد و ذیل مبحث براهین اثبات وحدت شخصی وجود، برهانی ارائه کرده که اثبات ضرورت ازلی خداوند را بهمراه دارد. در عین حال، چهار اشکال به این برهان وارد شده است. اشکال نخست در مورد معنای طبیعت اطلاقی وجود است که بصورت مبهم بیان شده است. اشکال دوم درباره خلط میان مفهوم و مصداق است. بخش نخست اشکال سوم، به تمامیت این برهان بر مفروض بودن تحقق اصل طبیعت باز میگردد و بخش دوم اشکال، سازگاری تحقق اصل طبیعتِ وجود با وجودهای مقید را هدف قرار داده است. اشکال چهارم، به نبود نوآوری و ابتکار در ارائه این برهان پرداخته است. مقاله حاضر با روش تحلیلی تطبیقی، هر یک از این اشکالات را بررسی نموده و به سه اشکال نخست پاسخ داده است. از این جهت، برهان حکیم قمشه ای تمام و صحیح تلقی میشود که در این نوشتار بتفصیل تبیین شده است.
بازخوانی ناسازگاری کاربست وجود رابط با خوانش توحیدی از هستی در دیدگاه آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
الهیات تطبیقی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
149 - 160
حوزههای تخصصی:
حکیم آقاعلی مدرس در تحریر و تقریر اصل توحید بر کاربست اصول حکمت متعالیه اهتمام جدی دارد. اصل وجود مستقل و رابط از همان اصولی است که صدرالمتألهین برای نیل به وحدت شخصی وجود و گذر از اصل علیت تباین انگار به تطور و تشأن به کار گرفته است. حکمای پس از او نیز به این اصل عنایت ویژه داشته و به سان او به بیانات مختلف طی طریق کرده اند. حکیم آقاعلی مدرس چندان اهتمام به این مسئله دارد که مضاف بر قلم فرسایی در تعلیقه ها و بدایع الحکم، رساله مستقل وجود رابط را در این راستا نگاشته است. باوجود این تفصیل و تبیین، برخی او را متهم به خلط وجود رابط و رابطی کرده و او را کثرت انگار و در شمار معارضان وحدت وجود پنداشته اند. در این راستا عباراتی را که حکیم برای رد خوانش خام و تقریر ناهنجار از وحدت وجود به کار برده، پشتوانه ادعای خود قرار داده اند. سپس هنگامی که با تقریر زیبا و مستحکم او از خوانشی خاص از وحدت وجود روبه رو شده اند، دچار تشویش شده و حکیم را متهم به هم خوانی نداشتن مبنا و بنا پنداشته اند. بازخوانی مدعاهای شتاب زده و سطحی و واکاوی موضع آن حکیم راسخ در حکمت متعالیه، ژرفای خردورزی متعالی را بیش از پیش نمایان می سازد و از ساحت حکمت متعالیه شبهه زدایی خواهد کرد.
کاربست آموزه صرافت وجود در اثبات و تبیین وحدت وجود در دیدگاه آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تأملات فلسفی سال یازدهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
105 - 130
حوزههای تخصصی:
آموزه صِرف الوجود از ابتکارات فلسفه اسلامی است، که در تاریخ فلسفه به ویژه حکمت متعالیه جایگاه پرنمودی دارد. حکمای متعالی با کاربست آن در مراحل مقدماتی توحید وجوب را به وحدت حقیقیه حقه و در مراحل نهایی توحید شخصی وجود را اثبات و تبیین کرده اند. در نقطه مقابل، برخی پژوهندگان آموزه صرف الوجود را با توحید شخصی متنافی پنداشته و تلاش کرده اند با برداشت های سطحی و شتاب زده از عبارات، این تنافی را در نظریه حکیم صمدانی آقاعلی مدرس طهرانی به نمایش بگذارند. به نظر آنان قائلان به وحدت وجود، حق را لابشرط مقسمی دانسته اند، اما حکما و از جمله آقاعلی مدرس، چون حق متعال را صرف الوجود می دانند که همان وجود بشرط لا و یکی از اقسام لابشرط مقسمی است، هرگز نمی توانند قائل به وحدت وجود باشند. سنجه این ادعا با صریح عبارات آقاعلی مدرس ناروایی آن را بر موضع آن حکیم و همسازی مقامات و اعتبارات وجود را با نظریه وحدت وجود آشکار خواهد ساخت.
بازخوانی معاد جسمانی در پرتوی وحدت شخصی وجود در حکمت صدرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله معاد جسمانی که یکی از مسائل مهم در حوزه فلسفه و کلام اسلامی است، ذهن بسیاری از اندیشمندان اسلامی را معطوف به خود کرده است. ملاصدرا از جمله اندیشمندانی است که در آثار مختلف فلسفی، براساس اصول یازدهگانهای از حکمت متعالیه به تبیین مساله معاد جسمانی پرداخته است. از جمله این اصول، تشکیک در مراتب وجود است که نقش مهمی در تبیین معاد جسمانی و پرسشهای مرتبط با آن دارد. از سوی دیگر، نظر نهایی صدرالمتالهین در گذر از تشکیک در مراتب وجود به تشکیک در مظاهر تفسیر بسیاری از موضوعات فلسفی از جمله مساله معاد جسمانی را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکردی اجتهادی، خوانش جدیدی از مساله معاد جسمانی بر اساس وحدت شخصی وجود و تشکیک در مظاهر آن مطرح شود. دستاورد این پژوهش نشان میدهد که معاد مبتنی بر وحدت شخصی وجود، عبارت است از رفع کثرات وهمی در مرتبه ادراکی انسان.
بررسی میزان دلالت برخی آیات قرآن بر وحدت شخصی وجود(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
وحدت شخصی وجود در صدد بیان این مطلب است که یک وجود واحد بسیط لایتناهی کل نظام عالم را در برگرفته است و موجودات، مظاهر و آیات آن یک حقیقت واحداند که هر کدام به اندازه سعه وجودی خود آن را می نمایانند ازاین رو قول به حلول و اتحاد، همه خدایی و هیچ و پوچ بودن غیر خدا، ناشی از سوء برداشت از این مسئله است و انحراف از مسیر توحید می باشد. قرآن مجید که دریای بی کران معارف توحیدی است، این حقیقت را در آیات ناظر به توحید ذات با تعابیری همچون صمد بودن حق، آیه و نشانه بودن ماسوی الله، حضور وجودی حق در مظاهر و مجالی، معیت ذاتی حق ، و احاطه علمی و وجودی حق بیان می دارد؛ ازاین رو این آیات با دلالت مطابقی یا التزامی، بر این مبنای گران سنگ توحید صمدی دلالت دارند و هر گونه وحدت عددی را از ساحت مقدس الهی نفی می نمایند.
ارزیابی شعور همگانی موجودات در حکمت متعالیه براساس ادله مبتنی بر وحدت شخصی وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال نوزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۷۴)
105-116
حوزههای تخصصی:
یکی از حقایقی که ذهن بسیاری از اندیشمندان را به خود مشغول کرده، شعور همگانی موجودات است؛ موضوعی که ظواهر آیات قرآن کریم و روایاتِ فراوان گواه آن است. حکمت متعالیه گام های ارزنده ای در مقام تبیین سریان ادراک در همه موجودات برداشته است. نگارنده در این مقاله می کوشد با به کارگیری روش توصیفی تحلیلی و با رویکردی انتقادی، آن دسته از ادله شعور سراسری موجودات را بررسی کند که در حکمت متعالیه با ابتنا بر وحدت شخصی وجود اقامه شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که در صورت ناکافی بودن ادله مزبور برای اثبات مدعا، می توان با استناد به آیات و روایاتی که به دلالت مطابقی یا التزامی بر سریان ادراک در موجودات دلالت دارند، به این نتیجه دست یافت که هر موجودی بهره ای از علم دارد، هرچند تمام حقیقت چنین علمی برای انسان ناشناخته و دست نیافتنی باشد.
بررسی خرده تراشی بر خوانش آقاعلی مدرس از وحدت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات سال بیست و ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
55 - 74
حوزههای تخصصی:
آقاعلی مدرس طهرانی نقش ویژه در تداوم و ترویج مبانی و رهیافت های حکمت متعالیه دارد. «بدایع الحکم» و «رساله فی التوحید» دو اثر وزین و ویژه او در توحیدنگاری است. تبیین مفصل و مبرهن توحید با زبان پاسخ گویی در «بدایع الحکم» بی بدیل است. با آن همه تفصیل، موضع او درباره وحدت وجود در «نظریه وحدت شخصی وجود در اندیشه ابوالحسن طباطبایی جلوه و آقاعلی مدرس طهرانی» با تحریف لفظی و معنوی و تقطیع عبارات، دستخوش تحریف شده است. اتهاماتی از قبیل دوگانه انگاری، ابطال مقامات وجود، لزوم سریان ذات واجب، تباین انگاری وجودی واجب تعالی و فعل مطلق، دستاورد این مقاله است که معظم له را بر پایه آنها ناقد بلکه نافی وحدت شخصی وجود قلمداد نموده است. داستان نقد ادعایی، ترکیبی است از اتهامات، شبهات، سوء رداشت از عبارات تقطیعی و خطاهای فراوان در مقام گردآوری و داوری. استناد به موضع سلبی حکیم در برابر خوانش باطل از وحدت وجود، مستمسک اساسی آن مقاله است. راستی آزمایی داستانِ نقد ادعایی با عرضه بر نص عبارات حکیم، پوچی این مدعاها را به وضوح نشان می دهد و موضع استوار او را همسان با سایر حکمای مدقق و عرفای محقق، از تقریرکنندگان وحدت شخصی وجود با بیان متقن و برهانِ مستحکم می نمایاند.
تمهیدی بر نظریه انکشاف در معرفت نفس با تأکید بر فراروی از قرائت رایج از فلسفه ملاصدرا در دیدگاه علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
107 - 128
حوزههای تخصصی:
نگارندگان این جُستار، با تأکید بر اینکه قرائت رایج از حکمت متعالیه، روایت سفر نفس از خلق به حقّ است روایت نهائی را روایتی مطابق با سفر از حق به خلق معرفی می کنند. برای تدارک این روایت، به روش توصیفی - استنباطی، نشان داده می شود که روایت دوّم که در آثار خود ملاصدرا به صورت ضمنی وجود دارد، در اندیشه علامه حسن زاده در «معرفت نفس» با صراحت بیشتری دنبال می شود، به نحوی که می توان معرفت نفس علامه حسن زاده را تداوم و تکمیل قرائت متأخّر ملاصدرا از حکمت متعالیه دانست. تحلیلها و استنباطها از معرفت نفس علامه حسن زاده، نگارندگان را به پنج اصل فلسفی هدایت کرده که عبارتند از وحدت شخصی وجود، روحانیه السّوس بودن نفس، حرکت حبّی، انتشای ادراکات، اتّحاد اندکاکی؛ که به ترتیب جانشین اصول پیشین می شوند. مجموعه این اصول و روایت مبتنی بر آنها، ما را به تصویری از نفس انسانی می رساند که با تصویر اشتدادی کاملاً متفاوت است. «نظریه انکشاف» عهده دار تبیین این تصویر است. این مقاله در مقام تبیین مبانی فلسفی نظریه انکشاف ارائه می شود و پیگیری مدّعا و محتوای اصلی این نظریه، به عنوان نظریه ای در انسان شناسی فلسفی، و مؤلّفه های وجودی نفس در آن را به پژوهش های بعدی موکول می کند.
قرآن کریم و چگونگی ارتباط جهان کثرت با جهان وحدت در نظام هستی شناسی عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله «وجود شناسی» عموما و چگونگی تحقق جهان کثرت و رابطه آن با جهان وحدت خصوصا از بنیادی ترین مسائلی است که بر دیگر مباحث نظام هستی شناختی در فلسفه و عرفان اثر می گذارد. برخی رابطه جهان کثرت با جهان وحدت را از نوع وحدت سنخی وجود می دانند، برخی دیگر نیز وحدت حقه سریانی را مطرح می کنند و عده ای دیگر از جمله عارفان مسلمان، رابطه جهان کثرت با واجب متعال را از نوع وحدت شخصی وجود دانسته و آن را برگرفته از عقل و وحی می دانند. مساله ای که این تحقیق در صدد پاسخِ قرآن پایه به آن است عبارت است از: در نظام هستی شناسی عرفانی، بین جهان کثرت و جهان وحدت چه نوع رابطه ای برقرار است؟ از این رو هدف این تحقیق، کشف مناسباتِ مستند به قرآن کریم بین جهان کثرت و جهان وحدت است. این تحقیق، از نوع پژوهش های توسعه ای و با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی و روش تحقیق کتابخانه ای، به اثبات فرضیه«برقراری نسبت بین وحدت و کثرت بر پایه وحدت شخصی وجود» پرداخته است. خوانش قرآنیِ نسبت به دست آمده در برقراری ارتباط بین دو جهان مذکور و استخراج مستندات قرآنی آن، وجه عمده تمایز این تحقیق با پژوهش های همسو می باشد. با کنکاش بر روی این مساله، به دست آمد که آیات زیادی برای اثبات رویکرد عرفانی در ارتباط جهان کثرت با جهان وحدت وجود دارد. با تحلیل عرفانی صورت گرفته بر روی آیات مرتبط، گزاره راهبردی«وجود در واجب متعال منحصر است و عالم ممکنات به منزله تجلیات، ظهورات و شئونات او هستند»، استخراج شد که می تواند مبنای پژوهش های بعدی پیرامون نظام مسائل عرفان قرآنی باشد.
روش شناسی حکمت صدرائی در تحلیل اوصاف خبری در تشبیه و تنزیه بر پایه توحید خاصی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله تحقیق در این نوشتار بررسی نظر ملاصدرا پیرامون صفات خبری خداوند است و اینکه آیا وی به کدام یک از سه نظریه تشبیه، تعطیل و تنزیه ملتزم است؟ روش این مقاله کتابخانه ای و اسنادی-تحلیلی است. یافته های تحقیق نشان می دهد صدرالمتألهین ضمن انتقاد از ظاهرگرایان، روش فیلسوفان و متکلمانی که به سرعت آیات الهی را تاویل می کنند نیز نادرست می شمارد. وی معتقد به حفظ اصالت متن و پرهیز از دست کشیدن از ظواهر است و راه رسیدن به این هدف را آموزه توحید خاصی یا وحدت شخصی و نظریه ارواح معانی می داند. طبق این تفسیر از توحید خاصی اطلاق محض بودن خداوند سبب می شود در هر تعینی حضور داشته باشد و احکام آن را بپذیرد و همین اطلاق محض سبب می شود که محدود به این تعین نباشد. اگر چه بخشی از این روش در آراء شماری از عرفا نیز دیده می شود، لکن همچون دیگر مباحث عرفان نظری که در حکمت متعالیه مبرهن شده، صورت بندی و انتظام علمی آن مرهون تلاشهای صدراست.
عینیت و بینونت وحدت و کثرت در نظام توحیدی ملاصدرا با ابتناء بر قاعده بسیط الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در مباحث توحید با ارائهٔ برهانی مبتنی بر قاعدهٔ بسیط الحقیقه، حق تعالیٰ را متصف به بساطت حقیقی می کند. این برهان ظاهراً در امتداد برهان نفیِ ترکیب از ذات و در عرض سایر براهینِ توحید است، اما در واقع هدف از آن ارائهٔ نظام توحیدیِ متمایز از همهٔ مکاتب فلسفی ازنظرِ نسبت وحدت و کثرت در مرتبهٔ ذات و نیز دون ذات حق است. هدف از این مقاله، تبیین معیتِ ذاتِ واحدِ حق با کثرت خلقی و نحوهٔ جمع آن با تعالیِ او بر مبنای این قاعده است. به این منظور، جایگاه برهان بسیط الحقیقه در براهین توحید تبیین می شود؛ زیرا مقدمه ضروری تبیین توحید است. بررسی بساطت حق یا تصالحِ کثرتِ نامتناهی با وحدت در مرتبهٔ ذات و نیز توحید صفاتی در فلسفهٔ ملاصدرا که تتمیمِ معنای بساطت است، از موضوعات این پژوهش است و درنهایت، نحوهٔ معیتِ ویژهٔ مترتب بر بساطت حق ارائه می شود. این معیت می تواند شائبهٔ تکثر ذاتی و نیز نقض تعالیِ او را داشته باشد. حاصل پژوهش این است که ملاصدرا بر مبنای بساطت حقیقی یا کل الأشیاءبودنِ حق تعالیٰ، قرابتی بین حق و خلق برقرار می کند که مستلزم تعالیِ او نیز است.
وحدت وجود؛ خدای نامتناهی و لوازم الهیاتی آن در منظومه فکری علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین و مبنایی ترین مسائل حِکمی که تأثیرات و لوازم مهمی نیز در پی دارد، مسئله وحدت شخصی وجود است؛ که با آن حکمت به افق عرفان وارد شده و بدین ترتیب همه مسائل و مباحث فلسفی کیفیّتی نوین می یابند. در این مقاله بر اساس دیدگاه حکیم متالّه آیت الله جوادی آملی (جامع فلسفه، عرفان و تفسیر) بر اساس نامتناهی بودن واجب تعالی به اثبات وحدت شخصی وجود و نیز نقد یک تلقی از حقیقت نامتناهی (که با غیر وحدت شخصی هماهنگی دارد) پرداخته، و سپس به لوازم تأثیرات و تحولات مهمی که امتداد آن محسوب می شود می پردازیم؛ لوازم و تحولاتی مانند: «تحول تشکیک در وجود به تشکیک در ظهورات وجود»، «ارجاع علیت به تشأن»، «آیت بودن اشیاء برای خداوند»، «تحول در قاعده الواحد»، «افزایش اقسام حمل»، «تحول در قاعده بسیط الحقیقه»، «امتناع شهود ذات و صفات ذاتی»، «نسبت یکسان خداوند به همه چیز»، «محال بودن حلول و اتحاد واجب تعالی»، «تحول در مستقل و رابط»، «محال بودن تغییر در خداوند»، «از سنخ تجلی شدن اضافه اشراقی»، «بازگشت حدوث و قدم به ظهور و خفا» و دیگر موارد. از این رو این اثر را می توان منبعی راهبردی برای تبیین مسایل مهم فلسفی و مسایل مهم عرفانی و نیز تنقیح مرز بین این دو و صیرورت اولی به دومی نیز به شمار آورد.
تأثیر هویت بر روابط جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا (2003-2020)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
77 - 94
حوزههای تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب در ایران گفتمان انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن، تحت تاثیر مولفه های فرهنگی، ارزشی، هویتی و هنجاری، عملکرد سیاست داخلی و خارجی ایران را دگرگون کرد. گفتمان انقلاب اسلامی بر اساس هویت انقلابی-اسلامی در تقابل و تضاد با نگرش غرب محور، لیبرال-سکولار غربی قرار گرفت. اهمیت بالای جایگاه ایران به دلیل موقعیت ژئواستراتژیک و ژئوپلیتیک در طول تاریخ همواره مورد توجه غرب به ویژه قدرت های اروپایی بوده است. روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا متاثر از هویت های متفاوت طرفین و دیدگاه های مختلف به مسائل، دستخوش فراز و نشیب های فراوانی بوده و تعارض و شکاف های هویتی منجر به گسل در روابط و در پی آن چالش هایی در مناسبات دو طرف گردیده و طی ادوار مختلف گفتمان انقلاب اسلامی باعث واگرایی در روابط جمهوری اسلامی و اتحادیه اروپا شده است. در این پژوهش نویسنده در صدد پاسخ به این سوال است که هویت چه تاثیری بر مناسبات ایران و اتحادیه اروپا داشته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که ایدئولوژی گفتمان انقلاب اسلامی مبتنی بر ارزش های مذهبی و احیای تمدن اسلامی در تقابل و تضاد با هویت لیبرال-سکولار اتحادیه اروپا باعث نگرش های متفاوت و متعارض به موضوعاتی چون حقوق بشر، تروریسم و سایر مسائل، زمینه های واگرایی را ایجاد کرده است. براین اساس واکاوی هویت دو طرف در چارچوب نظریه گفتمان لاکلا و موف بر مبنای روش تحقیق گفتمانی قابل تبیین و تحلیل است.
حبس زدایی سلامت محور؛ برآیند سلامت و عدالت در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
95 - 120
حوزههای تخصصی:
با توجه به این که بسیاری از متهمان و محکومان پیش از ورود به زندان بیمار بوده و یا در دوران تحمل کیفر دچار بیماری می شوند و شرایط محیطی خاص زندان ها بر سلامت ساکنان آن تأثیر دارد لذا نیازمند توجه ویژه است. از سویی نیز، در کنار لزوم رعایت عدالت یافتن راهکار مناسب در راستای کاهش جمعیت کیفری زندان ها امری ضروری است؛ بنابراین، هدف از این پژوهش، تبیین جایگاه حبس زدایی سلامت محور در رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشر می باشد. ازاین رو، پژوهش حاضر با بررسی رویکرد نظام حقوقی ایران و اسناد بین المللی حقوق بشری بر حبس زدایی سلامت محور، درصدد پاسخ به این پرسش است که حبس زدایی سلامت محور چه تأثیری در فرآیند عدالت کیفری دارد؟ روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش از نوع توصیفی و تحلیلی می باشد. پژوهش حاضر به این نتیجه رسیده است که یکی از جلوه های حبس زدایی سلامت محور، بازنگری و تعدیل در سیاست های ناظر بر حبس و مدیریت زندان ها است. لذا، سیاست های جنایی باید حاصل پیوند سلامت و عدالت بوده و می توان گفت که حبس زدایی سلامت محور، در کنار توجه بر سلامت زندانیان، روند گرایش به کیفرهای جامعه مدار را تقویت می کند.
تشکیک پذیری انگاره تشکیک وجود در دیدگاه آقاعلی مدرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکیم آقاعلی مدرس طهرانی حکیمی نامور و نوآور در فضای حکمت متعالیه است. تحکیم مبانی و نتایج استوار بر روش کاربست عقل و نقل، از امتیازات معمول در آثار آن حکیم ماهر است. «مماشات با قوم در بدایات و افتراق در نهایات» رویّه برجسته ای است که او در آثار خود پیموده تا روش صدرالمتألهین را با عنایت تام پاس داشته باشد. این رویّه سبب اشتباه از سوی برخی پژوهندگان شده است. آنان در مراحل اولیه نظرپردازی وی متوقف گشته و نتوانسته اند به مراحل نهایی حکمت متعالیه راه یابند و دچار تحریف در بیان مواضع و رهیافت های این حکیم عالیقدر شده اند. مسئله «تشکیک وجود» یکی از این خاستگاه های شبهه خیز است. مقاله ای با عنوان «تشکیک خاص وجود از منظر آقاعلی مدرس» تلاش کرده تا موضع حکیم را در تشکیک خاص فروبکاهد و از این رهگذر اوج توحیدپردازی حکیم را در رد توحید شخصی وجود خلاصه کند. تقطیع عبارات و توقف در مواضع بدوی و تحریف دیدگاه و ایرادهای عجیب بر حکیم، رهاورد آن مقاله است. رجوع به نص سخنان حکیم کاستی و سستی ادعاهای مقاله را در مراحل گردآوری و فهم و داوری در باره موقف حکیم در خصوص تشکیک وجود و کاربرد آن در اثبات و تبیین توحید شخصی وجود آشکار می سازد.
اثبات وحدت شخصی وجود به روش اصل موضوعی بر مبنای فلسفه صدرالمتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش اصل موضوعی، شیوه ای در استدلال و پایه ریزی علوم قیاسی است که با مبنا قرار دادن تعداد معدود و محدودی مبادی اولیه تصوری و تصدیقی تحت عناوین اصطلاحات تعریف نشده، تعاریف، اصول متعارفه و اصول موضوعه و با استفاده از ابزار منطق، در سایه گریز همیشگی از تناقض و دوری از خطا در جریان استدلال، بستر یک ساختار علمی متقن را ایجاد می نماید. پرسش اصلی این مقاله این است که آیا به روش اصل موضوعی می توان اثبات یکی از مسائل حکمت متعالیه یعنی «وحدت شخصی وجود» را بازسازی نمود؟ و فرضیه موردنظر این است که می توان با لحاظ مقدماتی ازجمله چهار اصطلاح تعریف نشده که اولین آنها «وجود» است و نیز هفت تعریف، همچون تعریف اصیل و اعتباری، همچنین اصول متعارفه ای مانند «ما اشیای کثیری را ادراک می نماییم» و در نهایت تنها اصل موضوعه یعنی «اصالت وجود و اعتباری بودن ماهیت» که هرچند خود در حکمت متعالیه اثبات گردیده، ولی در این سیر استدلالی خاص به عنوان یک اصل موضوعه پذیرفته شده، با شیوه ای در حد امکان نزدیک به این روش، این اثبات را انجام داد.
همخوانی توحید با وحدت وجود عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال شانزدهم پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۸
49 - 74
حوزههای تخصصی:
در ادیان توحیدی، تفسیر اصول و عقاید آن شریعت (به ویژه مسئله توحید) از لحاظ عقلی از دغدغه های اصلی پیروان ادیان است. در این میان، گروهی به تحمیل و تطبیق اندیشه های خود به باورهای دینی اقدام کرده (و گروهی نیز متهم اند) و این امر اختلافی ریشه دار در بین دانشمندان دینی پدید آورده است. یکی از مسائل بحث انگیز در گزاره های دینی، مباحث توحیدی تبیین شده از سوی برخی دانشمندان (مانند فقها و متکلمان و ...) و تبیین توحیدی ارائه شده در عرفان نظری (و اسلامی) با نام وحدت وجود (یا وحدت شخصی وجود) است. با بررسی هایی انجام شده -گرچه در مورد مساله وحدت وجود مقالات و کتبی علمی به رشته تحریر در آمده اما - در خصوص این مساله(نسبت وحدت وجود با روایات و آیات وحیانی ) مطالبی به صورت جسته و گریخته مطرح شده اما در قالب وشکل پژوهشی آکادمیک چنین کاری صورت نگرفته است از این رو هدف اصلی نویسنده در این مقال آن است که با شیوه تحلیل عقلی و تامل در منابع نقلی و بیان آیات و روایات (متناسب با عناوین عرفانی در مقامات و عوالم مختلف) به بررسی و تطبیق این آیات و روایات (و نیز ادعیه) با مسائل عرفانی پرداخته و بر عدم تهافت (ادعایی از سوی برخی مخالفان) میان مسائل عرفانی و شریعت تأکید نماید.
علم پیشین الهی و اختیار آدمی از دیدگاه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینه معرفت سال هفدهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۵۲
47 - 68
حوزههای تخصصی:
در بحث جبر و اختیار، جبریون علم پیشین الهی را مستمسک خود قرار داده اند. فلاسفه بر مبنای اصول اعتقادی خویش پاسخ هایی بر این مسئله آورده اند. در این میان ملاصدرااز فلاسفه ای است که تحلیل نظریه وی می تواند در این مسیر راهگشا باشد. وی در موارد متعددی (وجود ذهنی، کیف، اتحاد عاقل و معقول) بحث علم را مطرح کرده است که از آن جمله طرح مبحث علم به عنوان صفت الهی است. ملاصدرا دشواری درک علم الهی را با به کارگیری از مبانی اختصاصی خود از جمله قاعده ی بسیط الحقیقه، حل می کند و علم واجب تعالی به ماسوا را علم اجمالی در عین کشف تفصیلی می داند. وی معتقد است خدا محصور در زمان نیست و در علم او هیچ جنبه امکانی وجود ندارد. ملاصدرا با اثبات اختیار برای انسان از طریق وحدت شخصی وجود می گوید علم و آگاهی خدا هر چند در سلسله ی اسباب صدور فعل از انسان قرار دارد ولی اقتضای علم او این است که فعل انسان با قدرت و اختیار او صورت گیرد و در نتیجه شبهه جبر از طریق علم پیشین الهی را به طور کلی نفی می کند. در این راستا پیروان مکتب ملاصدرا هر یک با بیان های مختلف بر جامعیت این اندیشه تأکید نموده اند.
تبیین وحدت وجود در اندیشه حکیم سهروردی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۰
69 - 90
یکی از مهم ترین مسائل معرفتی، شناخت حق تعالی است که در مکتب عرفان نظری، وجود حق تعالی، وجود بسیطی معرفی شده است که جای برای غیر نگذاشته است و ماسوای او، اطوار و شئون وی محسوب می شوند که اصطلاحاً بدین نظریه، نظریه وحدت شخصی وجود می گویند. جمهور قائلند نخستین کسی که نظریه وحدت شخصی وجود را در یک نظام واره علمی مطرح نموده است، ابن عربی است. ولیکن در این مقاله ثابت می شود که شیخ اشراق نخستین شخصی است که مبانی این نظریه را در حکمت خویش، تبیین نموده است.
بررسی و نقد «برداشت های نادرست از وحدت شخصی وجود» با تکیه بر اندیشه علامه جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
مسئله وحدت شخصی وجود از مهم ترین و بنیادی ترین مسائل مؤثر در فلسفه و عرفان به شمار می رود که در کیفیت نگاه به مباحث هستی شناسی، خداشناسی، کیفیت رابطه حق و خلق و دیگر مسائل، تأثیرات و لوازم راهبردی، بنیادین و جوهری دارد؛ اما در عین حال، برداشت های غلط و نادرست از این مسئله موجب پدید آمدن حداقل دو مشکل می شود: برخی از متأثرین از این دیدگاه (چه در غرب و چه در شرق)، به واسطه سوء فهم، به انحرافات فکری و عقیدتی دچار می شوند و برخی دیگر نیز با برداشتی ضعیف از آن، به نقدهایی نابه جا علیه آن می پردازند. از جمله برداشت های نادرست مشهور، این موارد است: «حلول»، «اتحاد»، «هیچ و موهوم پنداری کثرات»، «همه خدایی»، «تغییر ذات حق»، «نفی علیت»، «جبر» و «اباحه گری». در این مقاله بر اساس برهان عقلانی و نقل وحیانی برگرفته از اندیشه های حکیم متأله، فقیه و مفسر، آیت اللّه جوادی آملی به نقد این پندارهای نادرست و اثبات سستی، سخافت و بطلان آن ها می پردازیم.