مطالب مرتبط با کلیدواژه
۶۱.
۶۲.
۶۳.
۶۴.
۶۵.
۶۶.
۶۷.
۶۸.
۶۹.
۷۰.
۷۱.
۷۲.
۷۳.
۷۴.
۷۵.
۷۶.
۷۷.
۷۸.
۷۹.
۸۰.
تعهد زناشویی
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۵ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
18-31
حوزه های تخصصی:
سابقه و هدف: تعهد زناشویی زوجین در پایداری نظام خانواده نقش بسیار مهمی دارد و عوامل متعددی بر آن تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر در جهت آشکار ساختن برخی از این عوامل با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر پایه ی ویژگی های شخصیت، جهت گیری دینی و سبک های دلبستگی در دانشجویان انجام شد. روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه ی آماری شامل تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه لرستان در سال تحصیلی 95-1394 بود که با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 200 نفر با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب شدند. داده های پژوهش با بهره گیری از پرسش نامه های تعهد زناشویی آدامز جونز (DCI)، ویژگی های شخصیت (NEO)، سبک دلبستگی بزرگسالان کالینز و رید و جهت گیری دینی آلپورت گردآوری؛ و با استفاده از ضریب همبستگی و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که ویژگی های شخصیت به میزان 37/28F= در سطح 001/0P<، سبک های دلبستگی به میزان 44/24F= در سطح 05/0P< و همچنین جهت گیری دینی به میزان 65/18F= در سطح 001/0P<، میزان تعهد زناشویی را پیش بینی کردند. از میان این متغیّرها، سبک های دلبستگی، پیش بینی کننده ی بهتری برای تعهد زناشویی بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان دهنده ی این است که ویژگی های شخصیتی افراد، سبک های دلبستگیِ شکل گرفته در محیط خانواده و همچنین جهت گیری دینی آنها بر روابط میان فردی و تعهد زناشویی زوجین در بزرگسالی تأثیر می گذارد. از این نتایج می توان برای یافتن راهکارهایی در جهت حفظ و گسترش روابط ثمربخش در بین زوجین و آموزش و آگاهی دادن بهتر به افراد برای شناخت یکدیگر استفاده کرد.
پیش بینی رضایت جنسى زنان متاهل برمبنای تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵ (پیاپی ۹) مجموعه مقالات کووید- ۱۹
94 - 115
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پیش بینی رضایت جنسى زنان بر اساس تعهد زناشویی، صمیمیت زناشویی و سبک های دلبستگى در دوران کرونا بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که جامعه آماری آن را تمامی زنان متأهل شهرستان تفت در سال 1400 که از بین آن ها تعداد 138 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت اینترنتی پرسشنامه رضایت جنسی یاوری کرمانی و بحرینیان (1388)، پرسشنامه تعهد زناشویی توسط آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه صمیمیت زوجین وندن بروک و برتمن (1995) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسال بشارت (1379) را تکمیل نمودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به شیوه گام به گام در SPSS-26 استفاده شد. یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معنی داری بین تعهد زناشویی (تعهد به همسر، تعهد به ازدواج و احساس تعهد)، صمیمیت زوجین (شاخص صمیمیت، میزان توافق، میزان صادق بودن، علاقه و محبت داشتن و میزان پایبندی به تعهدات) و سبک دلبستگی ایمن با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). علاوه بر این نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه منفی و معنی داری بین سبک دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا / اضطرابی با رضایت جنسی وجود داشت (05/0P<). نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد که مؤلفه تعهد به ازدواج؛ مؤلفه علاقه و محبت و میزان توافق و سبک دلبستگی ایمن قادر به پیش بینی رضایت جنسی بودند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان دریافت که تعهد زناشویی و صمیمیت زناشویی و سبک دلبستگى قادر به پیش بینی رضایت جنسی زوجین هستند.
مقایسه تعهد و رضایت زناشویی در زنان متأهل، بر مبنای دوستی های قبل از ازدواج
حوزه های تخصصی:
ارتباطات پیش از ازدواج بخشی از فرآیند عادی زندگی محسوب می گردد که می توان آن را با درک نیازهای طرفین به یک رابطه قراردادی و نظام مند تبدیل نمود. روابط قبل از ازدواج زنان به صورت عاطفی و جنسی با مردان قبل از ازدواج می تواند روابط با همسر بعد از ازدواج را تحت الشعاع قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی مقایسه تعهد و رضایت زناشویی در زنان متأهل، بر مبنای دوستی های قبل از ازدواج انجام گردید. جامعه آماری این تحقیق زنان متأهل شهر کرج بود که براساس نمونه گیری تصادفی 120 نفر مراجعه کننده به کلینیک های «رازی» و «آریا» بودند، انتخاب گردید. جهت سنجش نگرش به ارتباط قبل از ازدواج از الگوی کردلو(1380) و جهت سنجش تعهد زناشویی (تعهد شخصی، تعهد اخلاقی، تعهد ساختاری) از پرسشنامه آدامز و جونز (1997) و جهت سنجش رضایت زناشویی از پرسشنامه اولسون و همکاران (1998) استفاده شد. روایی هر کدام از این پرسشنامه ها با نظر کارشناسان مورد تأیید قرار گرفت، همچنین جهت سنجش پایایی سؤالات پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که مقدار آن برای هر کدام از پرسشنامه ها بیشتر از 70 درصد شد. یافته های تحقیق نشان داد بین تعهد و رضایت زناشویی در روابط های قبل از ازدواج به طرز معنی داری متفاوت است. بر این اساس، بیشترین تعهد زناشویی مربوط به زنانی است که قبل از ازدواج، رابطه جنسی با همسر خود داشته اند و کمترین تعهد زناشویی مربوط به زنانی است که قبل از ازدواج رابطه جنسی با غیر همسر دارد، همچنین، بیشترین رضایت زناشویی مربوط به زنانی است که قبل از ازدواج رابطه عاطفی با همسر خود داشته اند و کمترین میزان رضایت زناشویی مربوط به مردانی است که روابط جنسی با غیر همسر خود داشته اند. در آخر نیز پیشنهادات و محدودیت هایی بر مبنای یافته های تحقیق آورده شده است.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب
منبع:
پیشرفت های نوین در روانشناسی، علوم تربیتی و آموزش و پرورش سال پنجم اردیبهشت ۱۴۰۱ شماره ۴۷
135 - 120
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف انجام پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صمیمیت زناشویی، مولفه های تمایزیافتگی و اضطراب بود. انجام پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی کارکنان متاهل درمانگاه های دولتی ناحیه پنج منطقه دوازده شهر تهران در سال 1399 که 400نفر بودند و 230 نفر از دو درمانگاه خاتم و ولی اله با روش نمونه برداری در دسترس-داوطلب به صورت برخط-آنلاین انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل چهار پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، تمایزیافتگی خود اسکورون و فریدلندر (1998)، مقیاس صمیمیت زناشویی باگاروزی (2001) و اضطراب بک (1990) بود. نتایج نشان داد که بین اضطراب و تعهد زناشویی رابطه منفی معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح اضطراب پایین تر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان در سطح بالاتری قرار داردو بین مؤلفه های تمایزیافتگی و تعهد زناشویی و بین صمیمیت زناشویی و تعهد زناشویی رابطه مثبت معنادار وجود دارد. به این معنی که هرچقدر سطح مؤلفه های تمایزیافتگی بالاتر باشد، تعهد زناشویی کارکنان کادر درمان متأهل در سطح بالاتری قرار دارد. :صمیمیت زناشویی، هم آمیختگی با دیگران از مؤلفه های تمایزیافتگی با و اضطراب سهم بیشتری در پیش بینی تعهد زناشویی کارکنان متأهل دارند.
رابطه بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی می باشد. این پژوهش با روش توصیفی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش، کارکنان متأهل دانشگاه علوم پزشکی شهرستان ساری تشکیل بودند که تعداد 265 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از چهار پرسش نامه تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسش نامه مقیاس دلبستگی هازن و شیور، مقیاس مسئولیت پذیری گاف و مقیاس سنجش بخشودگی بین فردی احتشام زاده و همکاران استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره به روش همزمان استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین سبک های دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی با تعهد زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که از بین سه خرده مقیاس سبک های دلبستگی، سبک دلبستگی ایمن سهم بیشتری در پیش بینی متغیر تعهد زناشویی ایفا می کند. همچنین، مسئولیت پذیری و بخشودگی نیز توانایی پیش بینی متغیر تعهد زناشویی را دارند. به طورکلی، نتایج پژوهش حاکی از نقش مهم و تأثیرگذار متغیرهای دلبستگی، مسئولیت پذیری و بخشودگی در پیش بینی تعهد زناشویی بود.
پیش بینی صمیمیت زوجین بر اساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی تعهد زناشویی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل ساختاری صمیمیت زوجین بر اساس تمایزیافتگی خود با نقش میانجی تعهد زناشویی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در سال 1400 می باشد. حجم نمونه، با استفاده از روش کلاین و در نظر گرفتن احتمال ریزش نمونه، 400 نفر در نظر گرفته شد که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. اطلاعات اصلی این پژوهش با استفاده از پرسشنامه صمیمیت زوجین ووندن بروک و برتمن (1995)، مقیاس تمایزیافتگی اسکورن و فریدلندر (1998)، مقیاس تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) به دست آمد. در تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی (شاخص های میانگین، انحراف معیار، چولگی و کشیدگی) و آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری با نرم افزار AMOS استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که بین تمایزیافتگی خود با صمیمت زناشویی با نقش میانجی تعهد زناشویی زنان متأهل مراجعهکننده به خانه های سلامت شهر تهران، رابطه وجود دارد.
مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۲۱۰-۱۸۰
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه ابعاد صمیمیت، تعهد، و رضایت زناشویی در زوجین با و بدون تجربه مشاوره قبل از ازدواج انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع علی _ مقایسه ای، و جامعه آماری شامل زوج هایی می شود که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته و گروه دیگر این تجربه را نداشتند، و در سال 1398-1397 در شهر تهران سکونت داشتند. نمونه پژوهش شامل دو گروه از زوجین بود که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج داشته اند را از مراکز مشاوره بیدار و نیک روان جمع آوری کرده و 30 زوج (60 نفر) که تجربه مشاوره قبل از ازدواج نداشته اند را از دانشگاه ها و سرا های محله انتخاب شدند در مجموع 60 زوج در نظر گرفته شد. به سه پرسشنامه صمیمیت (باگاروزی، 2001)، تعهد (آدامز و جونز، 1997) و رضایت زناشویی (انریچ، اولسون و همکاران، 1989) پاسخ دادند. اطلاعات جمع آوری شده به وسیله شاخص های آمار توصیفی و همچنین روش تحلیل واریانس آمیخته با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین دو گروه، از بین ابعاد صمیمیت زناشویی در بعد صمیمیت روان شناختی تفاوت معنی داری دارد و مقایسه ابعاد تعهد زناشویی در دو گروه پژوهش نشان داد که در بعد تعهد شخصی تفاوت معنادار وجود دارد. در رابطه با مقایسه ابعاد رضایت زناشویی نتایج نشان داد که گروه مشاوره رفته در کودکان و فرزند پروری به صورت معناداری میانگین بالاتری از گروه مشاوره نرفته کسب کرده اند. نتیجه گیری: در برنامه های مشاوره پیش از ازدواج نیاز است آموزش ها و مداخله های لازم در جهت ارتقاء صمیمیت، تعهد و رضایت زناشویی در نظر گرفته شود.
مقایسه اثربخشی زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر تعهد زوجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز(مهر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۵
۱۵۰۱-۱۴۸۵
حوزه های تخصصی:
زمینه: قطع پیوند عاطفی میان زوجین، پیامد خیانت توسط یکی از آن هاست که فشار روانی زیادی را تحمیل می کند و با ایجاد احساسات منفی ممکن است موجب خیانت متقابل یا عدم تعهدزناشویی در همسر آسیب دیده از خیانت شود. پیشینه پژوهش نشان می دهد زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر روابط زوجین آسیب دیده از خیانت همسر مؤثرند؛ اما تاکنون مشخص نیست که کدام یک از این مداخلات می توانند در طول زمان اثربخشی بیشتری داشته باشند. هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن بر تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری سه ماهه با گروه گواه انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان آسیب دیده از خیانت همسر مراجعه کننده به مرکز بهداشت شهر رامسر از دی ماه 99 تا پایان اردیبهشت 1400 بود. 45 نفر به صورت در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هرگروه 15 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش هرکدام 8 جلسه زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد داهل و همکاران (2014) و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن (2008) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه تعهدزناشویی (آدامز و جونز، 1997) بود. تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون هر دو روش مداخله بر افزایش تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر تأثیر معناداری داشتند (01/0 P<). در مرحله پیگیری نیز دو مداخله به صورت معناداری موجب افزایش تعهدزناشویی شد، اما بین دو رویکرد زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن و زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد در تعهدزناشویی تفاوت آماری معنی داری مشاهده نشد (01/0 <P). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد هر دو رویکرد زوج درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد و زوج درمانگری مبتنی بر شیوه گاتمن موجب ارتقای تعهدزناشویی زنان آسیب دیده از خیانت همسر شده و از این رو می توان گفت آگاهی و استفاده از این دو رویکرد در جهت تعهدزناشویی و تعارضات زوجین آسیب دیده از خیانت همسر می تواند به روان شناسان، زوج درمانگران و سایر متخصصان کمک کند.
مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی برصمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به کمبود توجه و بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف مقایسه اثربخشی ذهن آگاهی و ایماگوتراپی بر صمیمیت و تعهد در زوجین دارای همسر مبتلا به اختلال کم توجهی- بیش فعالی به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل زوجین دارای همسر بیش فعال و کم توجه مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اصفهان بود که تعداد 45 زوج باروش نمونه گیری در دسترس برای ورود به پژوهش انتخاب و به طور تصادفی و به تعداد مساوی در گروه های آزمایش و گواه گمارده شدند. مداخلات آزمایشی طی 8 جلسه آموزش ذهن اگاهی و 10 جلسه آموزش ایماگوتراپی بر روی گروه های آزمایش اجرا شد. اطلاعات پژوهش با استفاده از مقیاس صمیمیت زناشویی والکر و تامپسون، پرسش نامه بیش فعالی وندر یوتا و پرسش نامه تعهد زناشویی آدامز و جونز جمع آوری و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. باتوجه به نتایج، بین گروه های آزمایش ذهن آگاهی و ایماگوتراپی با گروه کنترل در پس آزمون، اختلاف معنی داری وجود داشت و اثربخشی ایماگوتراپی بر افزایش صمیمیت و تعهد زناشویی زوجین بیشتر از ذهن آگاهی بود.
مقایسه کژکاری جنسی و تعهد زناشویی در مردان متأهل با ازدواج سنتی و مدرن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
روان شناسی تحلیلی شناختی سال دوزادهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
127 - 138
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی مقایسه ای کژکاری جنسی و تعهد زناشویی در مردان متأهل با ازدواج سنتی و مدرن در بین دانشجویان مرد متاهل دانشگاه آزاد شهر تهران بود. روش: علی- مقایسه ای و جامعه آماری را تمامی دانشجویان مرد متاهل دانشگاه های آزاد شهر تهران در سال 1398 تشکیل دادند که 200 نفر از آنها (100 نفر با ازدواج سنتی و 100 نفر ازدواج مدرن) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل دو پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز(MCQ) و ارزیابی عملکرد جنسی مردان بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها تحلیل واریانس مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نشان داد بین میزان کژکاری جنسی مردانی که به سبک مدرن ازدواج کرده اند در مقایسه با مردانی که به سبک سنتی ازدواج کرده اند، تفاوت معناداری وجود دارد. میانگین گروه مردان سنتی در بعد رسیدن به لذت نهایی و عملکرد جنسی به طور معنی داری بالاتر از میانگین گروه مردان مدرن بود. اما میزان تعهد زناشویی مردانی که به سبک مدرن ازدواج کرده اند در مقایسه با مردانی که به سبک سنتی ازدواج کرده اند، تفاوت معناداری را نشان نداد. نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت ازدواج سنتی نسبت به ازدواج مدرن با کژکاری جنسی کمتری در مردان متأهل همراه است
نقش طرحواره های ناسازگار اولیه (محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی و بی اعتمادی/بدرفتاری) در تعهد زناشویی با واسطه گری نقش های جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف آزمون مدل معادلات ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس طرحواره های ناسازگار اولیه شامل محرومیت هیجانی، رهاشدگی/ بی ثباتی، و بی اعتمادی/ بدرفتاری با در نظر گرفتن نقش میانجی گر نقش های جنسیتی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی نوع تحلیل مسیر بود. پژوهش بر روی 300 نفر (168 مرد و 132 زن) از کارمندان متأهل شهر زنجان که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام شد. اطلاعات موردنیاز با استفاده از سیاهه تعهد زناشویی آدامز و جونز، پرسشنامه طرحواره یانگ – فرم کوتاه، و سیاهه نقش جنسیتی بم جمع آوری شدند. داده های پژوهش به روش تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار آماری لیزرل مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها : نتایج نشان دادند که مدل فرضی پژوهش با داده های تجربی برازش مطلوب دارد. نتایج این پژوهش نشان داد که طرحواره محرومیت هیجانی با تعهد زناشویی همبستگی منفی و معنادار دارد. همچنین نقش جنسیتی مردانگی و زنانگی با تعهد زناشویی همبستگی مثبت و معناداری دارند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که نقش های جنسیتی مردانگی و زنانگی در رابطه ی بین طرحواره محرومیت هیجانی و تعهد زناشویی نقش واسطه ای دارند. همچنین نقش جنسیتی مردانگی در رابطه ی بین طرحواره های رهاشدگی/ بی ثباتی، و بی اعتمادی/ بدرفتاری و تعهد زناشویی نقش واسطه ای دارد. با توجه به یافته های این پژوهش طراحی مداخلاتی در راستای آگاه سازی افراد نسبت به طرحواره هایشان و تعدیل آن در فرآیندهای مشاوره و روان درمانی می تواند گام مؤثری در کمک به حل مشکلات زوجین باشد.
مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تبیین مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی در زنان متأهل براساس جهت گیری دینی با میانجیگری معنویت بود. روش پژوهش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متأهل مراجعه کننده به سراهای محله به تعداد 1095000 نفر در سال 1397 بودند که از میان آن ها 347 نفر به روش تصادفی دو مرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)؛ مقیاس تجارب معنوی روزانه اندروود و ترسی (2002) و پرسشنامه جهت گیری دینی آلپورت و راس (1967) بود. داده های پژوهش حاضر با استفاده از الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شدند. یافته ها: در پژوهش حاضر ضریب مسیر غیرمستقیم بین جهت گیری مذهبی بیرونی (001/0=P، 104/0=β) و جهت گیری مذهبی درونی (001/0=P، 201/0=β) و تعهد زناشویی مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه-گیری: به نظر می رسد زمانی که تعارضات زوجین چنان بالا می گیرد که فروپاشی زندگی خانوادگی، آنها را تهدید می کند زوجین مذهبی با تکیه بر اصول دینی و معنویت دست به مقابله می زنند. توجه بیشتر به نقش باورهای مذهبی و معنویت در افزایش تعهد زناشویی در تمامی نهادهای جامعه به ویژه خانواده ضروری می نماید.
اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
264 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی در زوجین در معرض طلاق بود. روش پژوهش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری زوجین در معرض طلاق مراجعه کننده به مراکز مشاوره طلاق شهر اصفهان بودند. از این بین، 40 زوج به شیوه هدفمند بر مبنای ملاک های ورود انتخاب و سپس به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و گروه گواه (هر گروه 20 زوج) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997) و پرسشنامه مهارت های ارتباطی کوئین دام (2004) بود. گروه آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی طی ده جلسه از طریق بسته آموزشی تدوین شده تحت آموزش قرار گرفتند. داده ها از طریق تحلیل واریانس اندازه های تکرار شده تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر افزایش سطح تعهد (70/186=F؛ 001/0=p) و مهارت های ارتباطی (56/20=F؛ 001/0=p) اثربخش است؛ و این اثربخشی در مرحله پیگیری پایدار بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی آموزش توانبخشی روان شناختی تلفیقی بر ارتقاء تعهد زناشویی و مهارت های ارتباطی زوج های در آستانه طلاق، می توان این آموزش تلفیقی را در مراکز مشاوره روان شناختی طلاق استفاده کرد.
پیش بینی تعهد زناشویی براساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با نقش واسطه ای هوش هیجانی زنان متاهل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
631 - 657
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین الگوی ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی در زنان با نقش واسطه ای هوش هیجانی بود. روش : روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تهران در سال 1397 بود. به این صورت که در انتخاب مراکز مشاوره از نمونه گیری تصادفی به قید قرعه استفاده شد. بدین منظور ابتدا شهر تهران به پنج منطقه شمال، جنوب، شرق، غرب و مرکز تقسیم شد؛ سپس از هر منطقه سه مرکز مشاوره به شکل تصادفی و به قید قرعه انتخاب و بر اساس نرم افزار سمپل پاور 300 زن انتخاب شدند. سپس پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه تمایزیافتگی اسکورون و فریدلندر (1998)، پرسشنامه الگوهای ارتباطی زوجین کریستنسن و سولاوای (1984) و پرسشنامه هوش هیجانی بار-آن (2002) تکمیل و داده ها با استفاده از معادلات ساختاری اسمارت پلاس تحلیل شد. یافته ها : نتایج در سطح 99 درصد اطمینان نشان داد که الگوی ساختاری می تواند تعهد زناشویی را بر اساس تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجی گری هوش هیجانی پیش بینی کند (120/0= β ) و از برازش مطلوبی برخوردار است. مسیر مستقیم تمایزیافتگی (39/0= β ) و الگوهای ارتباطی (57/0= β )، و هوش هیجانی (28/0= β ) بر تعهد زناشویی معنادار و مسیر غیرمستقیم نشان داد که تمایزیافتگی و الگوهای ارتباطی با میانجیگری هوش هیجانی بر تعهد زناشویی شدت اثر مطلوبی داشته است. نتیجه گیری: برای انسجام و خَلق رابطه زناشویی مطلوب، می توان با تقویت هوش هیجانی هریک از زوج ها، تمایزیافتگی و نوع الگوهای ارتباطی و تقابل عناصر درون روانی آن ها، روابط زوج ها را بهبود بخشید.
بررسی نقش کیفیت زندگی زناشویی و دشواری در تنظیم هیجان زوجین در پیش بینی تعهد زناشویی
این پژوهش با هدف بررسی نقش کیفیت زندگی و دشواری در تنظیم هیجان زوجین در پیش بینی تعهد زناشویی انجام شده است. روش پژوهش, توصیفی و از نوع همبستگی است. تعداد 309 نفر (205 خانم و 104 آقا) از افراد متاهل ساکن شهر مشهد در این پژوهش شرکت کردند و پرسشنامه های تعهد زناشویی (آدامز و جونز)، کیفیت زندگی زناشویی(باسبی و همکاران) و مقیاس دشواری تنظیم هیجان گرتز و رومر(DERM) را تکمیل نمودند.داده ها از راه همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت زندگی زناشویی و دشواری تنظیم هیجان با تعهد زناشویی رابطه معنادار دارند و همچنین نتایج رگرسیون گام به گام نشان داد که دو مولفه 45 درصد از واریانس تعهد زناشویی را تبیین می کنند. بر اساس یافته های پژوهش می توان بیان نمود که در زمینه افزایش تعهد زناشویی، آموزش مهارتهایی جهت بهبودکیفیت زندگی و توانایی کنترل و تنظیم هیجان می تواند تاثیر گذار باشد.
اثربخشی رویکرد راه حل محور بر تعهد زناشویی و رضایت جنسی در زوجین
منبع:
مطالعات و تحقیقات در علوم رفتاری سال چهارم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۱۲
214 - 223
هدف از پژوهش حاضر ، تعیین اثربخشی رویکرد راه حل محور بر تتعهد زناشویی و رضایت جنسی در زوجین بود. این پژوهش در قالب یک پژوهش نیمه آزمایشی با گروه گواه و در چهارچوب یک طرح پیش آزمون و پس آزمون برای دو گروه آزمایشی و گواه اجرا شد. جامعه آماری این مطالعه شامل کلیه زوجین ساکن شهرستان ساوه در سال 1400 را تشکیل دادند .وحجم نمونه 32 زوج از مراجعین به مرکز مشاوره یارای ساوه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (16 زوج) و کنترل (16 زوج) جایگزین شدند. در این پژوهش از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامند و جونز (1997) و رضایت جنسی لارسون (1998) استفاده گردید و مداخله رویکرد راه حل محور به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای در گروه آزمایش انجام گردید. داده های پژوهش با استفاده آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری(مآنکوا ) مورد تحلیل قرارگرفت. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که رویکرد راه حل محور در سطح (01/0> P ، 25/263F=) تعهد زناشویی و رضایت جنسی در زوجین در مرحله پس آزمون اثرمعناداری داشته است . بنابراین با عنایت به معنی دارشدن فرضیه های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که در این پژوهش، مداخله رویکرد راه حل محور توانسته است موجب افزایش تعهد زناشویی و رضایت جنسی در زوجین شهر ستان ساوه گردد.
پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس تمایزیافتگی زوجین با نقش میانجی مرزهای زوجینی خانواده(مقاله ترویجی حوزه)
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی مرزهای زوجینی خانواده در رابطه بین تعهد زناشویی و تمایزیافتگی زوجین انجام شد. روش پژوهش این تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی بود و جامعه آماری شامل همه زنان و مردان متأهل شهر قم است. از جامعه آماری مذکور تعداد 210 نمونه به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شد. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه های تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، مرزهای زوجینی خانواده هوشیاری (1399) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود اسکورن و فریدلندر (2003) استفاده شد و نتایج با به کار گیری روش های آماری ضریب همبستگی و روش بارون و کنی با استفاده از رگرسیون خطی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد: الف) بین تعهد زناشویی با مرزهای بیرونی خانواده رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد؛ ب) بین تعهد زناشویی با تمایزیافتگی زوجین رابطه مثبت معنادار وجود دارد؛ ج) مرزهای زوجینی خانواده به صورت کامل در رابطه بین تمایزیافتگی خود و تعهد زناشویی، نقش میانجی دارد. بر اساس یافته های پژوهش، برای ارتقای سطح تعهدزناشویی، لازم است اصلاح و بهبود مرزهای زوجینی و تقویت تمایزیافتگی آنان مورد توجه قرار گیرد.
بررسی نقش واسطه ای اعتیاد به اینستاگرام در پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۹
185 - 193
حوزه های تخصصی:
این روزها استفاده از شبکه های اجتماعی از محبوبیت بسیاری برخوردار است. از بین شبکه های اجتماعی، اینستاگرام تأثیر زیادی بر زندگی فردی و زناشویی افراد داشته، اما در مورداستفاده اعتیادآور از اینستاگرام و عوامل مرتبط با آن تحقیقات کمی صورت گرفته است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای اعتیاد به اینستاگرام در پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی انجام گرفت. روش: این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و مدل یابی معادلات ساختاری است. جامعه ی آن را افراد متأهل عضو شبکه اجتماعی اینستاگرام تشکیل داده اند. نمونه ی موردمطالعه متشکل از 543 نفر بود که اطلاعات به روش نمونه گیری در دسترس و با استفاده از پرسشنامه آنلاین گردآوری شد. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه ی تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه پنج عاملی نئو (1985) و پرسشنامه ی اعتیاد به اینستاگرام شوله و روسدی (2019). برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی در نرم افزار SPSS 26 و برای بررسی فرضیه های تحقیق از مدل یابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار smartpls3 استفاده شده است. نتایج: یافته های پژوهش نشان داد مدل ارائه شده از برازش مطلوبی برخوردار است و اعتیاد به اینستاگرام می توانند بین ویژگی های شخصیتی و تعهد زناشویی نقش میانجی ایفا نمایند. نتیجه گیری: با توجه به اثرات عدم تعهد زناشویی بر زوجین، خانواده ها و جامعه، شناسایی متغیرهای دخیل در این مهم می تواند زمینه را جهت برنامه ریزی به منظور پیشگیری و درمان فراهم سازد.
پیش بینی تاب آوری خانواده مبتنی برالگوهای ارتباطی خانواده و تعهد زناشویی با میانجیگری تمایزیافتگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
571 - 588
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین تعهّد زناشویی و الگوهای ارتباطی خانواده با تاب آوری خانواده با میانجیگری تمایز یافتگی خود شکل گرفت. روش پژوهش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی است؛ بدین منظوراز جامعه آماری زنان و مردان متآهل شهرتکاب( از استان آذربایجان غربی) نمونه ای باروش نمونه گیری در دسترس به حجم 296 نفر انتخاب شدند. در این پژوهش به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه تاب آوری خانواده مک کوبین و همکاران ( 1986 )، پرسشنامه الگوهای ارتباطی خانواده کوئرنر و فیتز پاتریک (2002)، پرسشنامه تعهّد زناشویی استانلی و مارکمن (1992)، پرسشنامه تمایز یافتگی خود دریک (2011) استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش با نرم افزار SPSS-23 و AMOS-23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان دادند بین تمایز یافتگی خود و تاب آوری خانواده رابطه ای وجود نداشت، بنابراین تمایز یافتگی خود بین رابطه الگوهای ارتباطی و تعهد ناشویی با تاب آوری میانجی نمی باشد. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد بین الگوی ارتباطی جهت گیری گفت و شنود با تاب آوری رابطه مستقیم و معنادار در سطح 05/0 و بین الگوی ارتباطی جهت گیری همنوایی رابطه غیر مستقیم و معنادار در سطح 05/0 و بین تعهد زناشویی با تاب آوری خانواده رابطه معنادار و مستقیم در سطح 01/0 وجود داشت. نتیجه گیری: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که تعهد زناشویی و الگوهای ارتباطی خانواده می توانند تاب آوری خانواده را پیش بینی کنند.
پیش بینی تعهد زناشویی بر مبنای صفات سه گانه تاریک و پنج عامل بزرگ شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۱۲۰-۱۱۰۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: تعهد زناشویی در روابط بلند مدت تحت تأثیر عوامل زیربنایی از جمله صفات شخصیتی است. پیشینه پژوهش نشان می دهد که ناهمسانی های متعددی در رابطه با اینکه کدام صفات شخصیتی با تعهد زناشویی رابطه دارد، دیده می شود. بعلاوه عمده این پژوهش ها بر پنج عامل بزرگ شخصیت متمرکز بوده اند و به نقش صفات سه گانه تاریک در پیش بینی تعهد زناشویی بسیار کم پرداخته شده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس صفات سه گانه تاریک و پنج عامل بزرگ شخصیت در زنان متأهل انجام شد. روش: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است. در این پژوهش 327 زن متاهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره تحت نظارت بهزیستی شیراز به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان درخواست شد تا مقیاس صفات سه گانه تاریک، فرم کوتاه (جونز و پائولوس، 2014)، پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (مک کری و کاستا، 2004)، پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) را تکمیل کنند. برای تحلیل داده های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون، و رگرسیون چندگانه استاندارد استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در بین متغیرهای صفات سه گانه تاریک و پنج عامل بزرگ شخصیت، روان رنجورخویی (0/001p<،0/301- β=) و ماکیاولیسم (0/05p<، 0/105- β=) پیش بینی کننده های منفی و معنادار و وظیفه شناسی (0/01 p<، 0/214 β=) پیش بینی کننده مثبت و معنادار تعهد زناشویی است. همچنین ترکیب متغیرهای پژوهش به طور معناداری با تعهد زناشویی رابطه دارد و 25/9 درصد از واریانس آن را تبیین می کند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده می توان بیان کرد که روان رنجورخویی، وظیفه شناسی، و ماکیاولیسم نقش مهمی در پیش بینی تعهد زناشویی دارند. بنابراین جهت افزایش تعهد زوجین در روابط بلند مدت، توجه به نقش این متغیرها ضروری است.