مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
۲۹.
۳۰.
۳۱.
۳۲.
۳۳.
۳۴.
۳۵.
۳۶.
۳۷.
۳۸.
۳۹.
۴۰.
یاسوج
حوزه های تخصصی:
استقرار یک سکونتگاه شهری، بیش از هر چیز تابع فرم و فرآیندهای طبیعی و عوامل محیطی است؛ زیرا فرآیندهای طبیعی در مکان یابی، پراکندگی، توسعه فیزیکی و مورفولوژی شهر، اهمیت بسزایی داشته و گاهی به عنوان یک عامل مثبت و زمانی به صورت یک عامل بازدارنده عمل می کنند؛ لذا، در این پژوهش سعی شده است تا با بهره گیری از تلفیق فرایند تحلیل سلسله مراتبی و سامانه اطلاعات جغرافیایی، تأثیر فرآیندهای طبیعی در توسعه کالبدی شهر یاسوج بر اساس دیدگاه سیستمی و روش سناریوسازی تبیین گردد. نتایج نشان می دهد که سناریوهای اول (ژئومورفولوژی) و سوم (لرزه خیزی)، بالاترین دقت را نشان داده و نقشه پهنه بندی حاصل از آنها، مناسب ترین نتیجه برای گسترش فضایی شهر یاسوج است. در سناریوی ژئومورفولوژی، پهنه بسیار مناسب با مقدار شاخص ارزیابی دقت ۶۰/۸ درصد، ۹/۷۱ کیلومتر مربع از مساحت سکونتگاه های فعلی را در برگرفته و می تواند تا ۳۸/۶۷ کیلومتر مربع گسترش یابد. جهات گسترش بهینه شهر، عموماً به سمت غرب و جنوب غرب منطقه است. در سناریوی لرزه خیزی، پهنه بسیار مناسب با مقدار ۶۱/۳۹ درصد، بیشترین شاخص ارزیابی دقت را به خود اختصاص داده و ۱۱/۵۱ کیلومترمربع از مساحت سکونتگاه های فعلی منطقه در این پهنه قرار گرفته که می تواند تا ۵۲ کیلومتر مربع گسترش یابد. سمت گیری گسترش مطلوب آتی شهر در جهات شرق، مرکز و غرب منطقه مطالعاتی می باشد؛ درنتیجه، عوامل اصلی کنترل کننده توسعه کالبدی شهر یاسوج، فرآیندهای طبیعی؛ خصوصاً پارامترهای ژئومورفولوژی و تکتونیکی می باشند.
تحلیل جامعه شناختی رابطه ی اعتماد اجتماعی و تحقّق شهروند الکترونیک در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه ی شهروند الکترونیک، راهکار مناسبی برای مشکلات اجتماعی شهرهای بزرگ ایران همچون ترافیک، آلودگی های زیست محیطی و مصرف زیاد انرژی است اما شهروند الکترونیک در ایران توسعه ی مطلوبی نداشته است. با استناد به مباحث نظریه پردازان اعتماد اجتماعی، استفاده از خدمات الکترونیک توسط شهروندان، پیوند نزدیکی با اعتماد اجتماعی دارد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر این است که رابطه ی اعتماد اجتماعی را با شهروند الکترونیک واکاوی کند. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه ی آماری پژوهش، شهروندان 18 سال به بالای شهر یاسوج هستند که 346 نفر از آنان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شده اند. ابزار تحقیق برای سنجش شهروند الکترونیک، پرسشنامه ی پژوهشگر ساخته است که با استفاده از اعتبار محتوا تعیین اعتبار شده و با استفاده از روش کودر-ریچاردسون تعیین پایایی گردیده است. ابزار تحقیق برای سنجش اعتماد اجتماعی، پرسشنامه ی استاندارد شده اعتماد اجتماعی صفاری نیا و شریف (1392) است. براساس یافته های تحقیق، رابطه ی معناداری بین اعتماد اجتماعی و تحقق شهروندالکترونیک وجود دارد و طی آن، اعتماد اجتماعی قادر است 106/0 تغییرات شهروند الکترونیک را تبیین کند. با ورود متغیرهای کنترل جنسیت، وضع تأهل و تحصیلات دانشگاهی به مدل، ضریب تبیین به 259/0 افزایش می یابد. نتیجه گیری پژوهش حاضر این است که با ارتقای اعتماد اجتماعی می توان، شهروند الکترونیک را گسترش داد و از این طریق به تسکین برخی از مسائل اجتماعی حادّ شهرها کمک نمود.
بررسی رابطه گرایش دیگرخواهانه و اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی، مورد مطالعه ساکنان 18 سال به بالای شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتماد از عناصر بنیادین روابط اجتماعی و از پیش شرط های اساسی برای توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی هر جامعه ای محسوب می شود. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناخت رابطه گرایش دیگرخواهانه و اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی در بین ساکنان 18 سال به بالای شهر یاسوج است. در این پژوهش از نظریه های اعتماد اجتماعی کلمن، بازی ها و شبکه اجتماعی برای چارچوب نظری استفاده شده است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامه است. جامعه آماری پژوهش برابر با سرشماری سال 1390 کل کشور، 88278 نفر است که با استفاده از جدول لین (1976)، حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد. برای ارزیابی روایی از اعتبار صوری و برای ارزیابی میزان انسجام درونی (پایایی) گویه های متغیّر وابسته و متغیّر مستقل، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است. به صورت کلی نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیّر گرایش های دیگرخواهانه و اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی، با توجّه به مقدار سطح معناداری ( 000/0 =Sig)، رابطه معناداری وجود داشته است، همچنین نتایج پژوهش نشان داد، بین اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی با توجه به وضعیت تأهل پاسخگویان، تفاوت معناداری وجود ندارد و به صورت کلی میانگین اعتماد اجتماعی پاسخگویان برابر با 2/25 (از میانگین واقعی= 27) است.
بررسی رابطة هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.
بررسی رابطة هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.
تحلیل جامعه شناختی تفاوت های جنسیتی در مصرف خود سرانه دارو در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف خودسرانه دارو در ایران فراتر از معیارهای جهانی است و جنسیت، نقشی مهم در این زمینه دارد. در حالی که رویکرد زیستی، رویکرد روانی- اجتماعی و رویکرد اجتماعی- ساختاری باور دارند، زنان، بیش تر مستعد مصرف خودسرانه دارو هستند، ولی رویکرد رفتاری، مردان را مستعدتر می داند. براین اساس، این پژوهش تلاش کرده است رابطه جنسیت و مصرف خودسرانه دارو را بررسی و به این سئوال پاسخ دهد که آیا جنسیت می تواند احتمال مصرف خودسرانه دارو را پیش بینی کند؟ این مطالعه به روش پیمایشی در مورد 400 نفر از جمعیت 55-18 ساله شهر یاسوج که به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند، انجام گرفته است. از نمونه های مورد بررسی خواسته شد تا پاسخ دهند، آیا در دو ماه اخیر اقدام به مصرف خودسرانه دارو کرده اند؟ و اگر پاسخ مثبت است چه داروهایی؟ یافته های پژوهش نشان دادند که مصرف خودسرانه دارو در بین پاسخگویان بالاست، به گونه ای که 2/87% اقدام به مصرف خودسرانه داروی بدون نیاز به نسخه (OTC) و 2/70% اقدام به مصرف داروی نیازمند نسخه (POM) کرده اند. یافته های پژوهش با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک نشان دادند، جنسیت قادر به پیش بینی نسبت شانس مصرف خودسرانه دارو نیست و تحصیلات نقشی مهم تر در پیش بینی نسبت شانس مصرف خودسرانه دارو دارد. نتیجه گیری این پژوهش این است که زنان و مردان در مصرف خودسرانه دارو از الگوی مشابهی پیروی می کنند و متفاوت نیستند.
تحلیل روند و نحوه گسترش شهرهای سیاسی - اداری ایران (مورد پژوهشی: یاسوج از پیدایش تاکنون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی و تحلیل رشد فیزیکی شهر یاسوج از زمان پیدایش (1343) تا سال 1393 می پردازد؛ ازاین رو رشد و توسعه شهر یاسوج طی شش دوره زمانی سال های 43 تا 45، 45 تا 55، 55 تا 65، 65 تا 75، 75 تا 85 و 85 تا 93 با استفاده از تصاویر ماهواره ای و سیستم اطلاعات جغرافیایی بررسی و تغییرات جمعیتی شهر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهند طی دوره 1343 تا 1393، جمعیت شهر یاسوج از 34 نفر به 120 هزار نفر، وسعت شهر از 5 هکتار به 40 هزار هکتار و تراکم ناخالص شهر از 186 نفر به 60 نفر رسیده است. توسعه کالبدی شهر از زمان پیدایش تا سال 1393 در دو محور یاسوج - سی سخت و ضلع شمالی شهر به علت محدودیت های توپوگرافی، شیب زیاد و پوشش جنگلی با محدودیت گسترش روبه رو و بارزترین علت توسعة فیزیکی شهر طی دوره 50 ساله، مهاجرت از روستاها و شهرهای هم جوار به شهر یاسوج بوده است. روند و رشد ناموزون کالبدی - فضایی شهر یاسوج از زمان پیدایش تا امروز باعث شده است مسئله مکان یابی جهت های بهینة توسعه فیزیکی شهر برای جمعیت در حال افزایش، ضرورتی جدی تلقی و جهت های بهینة توسعة آتی شهر یاسوج با استفاده از الگوی تحلیل سلسله مراتبی معکوس IHWP مشخص شوند تا ضمن حفظ توسعه موزون شهر، توسعه پایدار کالبدی - فضایی شهر یاسوج در آینده فراهم شود.
بررسی آسیب شناختی مجالس ترحیم در شهر یاسوج(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سنت ها و آیین های رایج بین مردم در گستره زمان شکل گرفته اند و از آسیب ها و انحرافات مصون نمانده اند. اصلاح این آسیب ها، نیازمند شناخت آنها و برنامه ریزی واقع بینانه برای جایگزینی فرهنگ صحیح در آن زمینه است. مجالس ترحیم از جمله آیین های سنتی است، که به رغم دستورهای اصیل اسلامی در شیوه برگزاری آنها، از آفات و آسیب ها مصون نمانده است. با توجه به خاص بودن مراسم ترحیم مردم یاسوج همچون دیگر مناطق کشور، دستورات و توصیه های اسلام به روش اسنادی در زمینه مراسم ترحیم احصا گردیده و با روش مردم نگاری و استفاده از تکنیک های مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق، آسیب ها و انحرافات موجود در این مراسم ها با روش تطبیقی−تحلیلی، دسته بندی و بیان شده است. از جمله نتایج این پژوهش می توان به آسیب هایی مانند بی تابی های افراطی، ناشکری ها و رفتارهای غلط مانند خراشیدن صورت، کندن موی سر توسط فامیل متوفی، غلوگویی و گفتن مطالب دروغ مداحان در مورد متوفی، عدم عبرت پذیری در مجالس، چشم و هم چشمی در برگزاری مراسم، هزینه های سنگین پذیرایی مراسم، تصمیم گیری های نابجا در مورد همسر متوفی، اعتقاد به خرافات و شماتت خانواده متوفی اشاره کرد.
ارزیابی میزان سرمایه اجتماعی شهر یاسوج از منظر شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
163 - 172
حوزه های تخصصی:
توسعه ی شهرها بستر رشد رفتارهای انسانی و اجتماعی فراوان و باز تولید پیچیدگی های رفتاری شهروندی را با خود به همراه داشته، مجموعه رفتارهای اجتماعی همگرا و سازنده، بسترساز ایجاد و توسعه سرمایه ی اجتماعی شهرها می باشد. یکی از مهم ترین رویکردهای توسعه، توجه به سرمایه های اجتماعی و تقویت شاخص های آن در توسعه ی کشور است. بنابراین بررسی دیدگاه شهروندان در خصوص سرمایه ی اجتماعی مهم به نظر می رسد. پژوهش حاضر مطالعه ای پیمایشی است که جامعه ی آماری آن جمعیت بالای 18 سال شهر یاسوج (حدود 000/60 نفر) می باشد و با استفاده از فرمول آلفای کوکران حجم نمونه 400 نفر برآورد گردیده است تا به برخی مسائل سرمایه ی اجتماعی در 6 حیطه در قالب پرسش نامه به صورت تصادفی پاسخ دهند و برای اطمینان از روایی ابزار سنجش از ضریب آلفای لی کرونباخ ﺑﺎ ﺗأﮐیﺩ ﺑﺭ ﻫﻣﺑﺳﺗﮕﯽ ﺩﺭﻭﻧﯽ استفاده شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد هرچه به سمت گروه های اجتماعی خصوصی و غیر دولتی پیش رفتیم، سرمایه ی اجتماعی و حس اعتماد و امنیت از دیدگاه شهروندان در حد قابل قبولی بیشتر گردید به نحوی که3/42 درصد پاسخ دهندگان ، نسبت به خویشان خود اعتماد زیاد و کاملاً زیادی دارند و 41 درصد تا حدودی به دوستان و همسایگان و 4/91 درصد به خانواده ی خود کاملاً اعتماد داشته اند؛ اما در بحث مربوط به حکومت، چون مردم اعتماد کمتری به آنان دارند، سرمایه ی اجتماعی قابل قبول نمی باشد. این مسأله حتی در مقیاس کالبدی نیز شکل آشکاری پیدا کرده به نحوی که اکثریت پاسخ دهندگان، 3/44 درصد احساس امنیت خانوادگی زیادی داشته اند، 7/39 درصد تا حدودی محله ی مورد سکونت خود را امن دانسته اند و7 /40 درصد امنیت شهر یاسوج را کم و خیلی کم ارزیابی کرده اند.
عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر گرایش به خرابکاری (مطالعه موردی: دانش آموزان دبیرستانی شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ششم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۴
1 - 24
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی عوامل اجتماعی تأثیرگذار بر گرایش به رفتار وندالیستی در میان دانش آموزان دبیرستانی شهر یاسوج است. روش شناسی: روش تحقیق از نوع پیمایشی است و برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد که با مراجعه به داوران متخصص تعیین اعتبار صوری گردید و با محاسبه ضریب آلفا کرونباخ، پایایی آن مورد محاسبه قرار گرفت. جامعه آماری تحقیق، دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی شهر یاسوج در سال تحصیلی 93-92 است که تعداد آنها 7483 است. حجم نمونه با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران، 366 نفر محاسبه شد و برای انجام نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی با استفاده از آزمون تی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. یافته های تحقیق: یافته های پژوهش نشان داد، متغیرهای جنسیت، پایگاه اجتماعی اقتصادی، موفقیت تحصیلی، محرومیت نسبی، بی هنجاری، احساس تنفر از خویشتن، احساس انزوای اجتماعی، احساس بی قدرتی و از خودبیگانگی، رابطه معناداری با گرایش به رفتار وندالیستی دارند و قادر هستند 37/0 از تغییرات آن را تبیین کنند. نتیجه گیری: نتیجه گیری اساسی تحقیق حاضر این است که بین رفتار ناهنجار جوانان و عوامل اجتماعی ارتباط وجود دارد.
بررسی رابطه مواجهه با نیروهای امنیتی و حمایت اجتماعی با ارتکاب سرقت در بین جوانان شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
57 - 82
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: سرقت یکی از باسابقه ترین جرایم بشری است که در جوامع مختلف به شیوه های گوناگون دیده می شود. در این راستا هدف از انجام این تحقیق بررسی رابطه مواجهه با نیروهای امنیتی و حمایت های اجتماعی با ارتکاب سرقت در بین جوانان شهر یاسوج است. روش شناسی: روش انجام پژوهش حاضر، علی- مقایسه ای بوده است که برای انجام تحقیق 120 جوان که به جرم ارتکاب سرقت در زندان شهر یاسوج محبوس بودند و همزمان با آن 120جوان که مرتکب سرقت نشده و در زندان به سر نمی بردند، به عنوان نمونه مورد مطالعه در نظر گرفته شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که برای تعیین اعتبار آن از اعتبار صوری و اعتبار سازه ای به روش تحلیل عاملی و برای تعیین پایایی از همسانی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و آمار استنباطی (رگرسیون لجستیک) انجام گرفت. یافته ها: یافته های تحقیق حاکی از آن است که میانگین احتمال مواجهه با نیروهای امنیتی در بین افراد عادی برابر با 8/34 و در محکومین به سرقت برابر با 6/29 بوده است؛ هم چنین میانگین حمایت اجتماعی در بین افراد غیر سارق برابر با 6/70 و در محکومین به سرقت برابر با 3/56 بوده است. نتیجه گیری : نتایج به دست آمده نشان داد، بین احتمال مواجهه با نیروهای امنیتی، حمایت اجتماعی و ارتکاب سرقت رابطه معنی داری وجود دارد. به طوری که در نتیجه احتمال مواجهه با نیروهای امنیتی برای افراد، احتمال ارتکاب به سرقت آنها نیز کاهش می یابد و بر عکس؛ هم چنین حمایت های اجتماعی سبب کاهش احتمال ارتکاب سرقت می شود.
بررسی میزان اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی و رابطه آن با میزان قانون گریزی در یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴
59 - 84
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: اعتماد از عناصر مهم و محوری در تسهیل روابط اجتماعی است. هدف اصلی این پژوهش، بررسی و شناخت رابطه ی میزان قانون گریزی و اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی، در بین ساکنان 18 سال به بالای شهر یاسوج بوده است. در این پژوهش، از دیدگاه گیدنز و زتومکا برای چارچوب نظری استفاده شده است.
روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامه ی محقق ساخته و دیگران ساخته بوده است. جامعه آماری پژوهش- برابر با سرشماری سال 1390 کل کشور- 88278 نفر بوده که با استفاده از جدول لین (1976)، حجم نمونه 384 نفر محاسبه شد. برای دستیابی به نمونه های تحقیق، از روش نمونه گیری تصادفی سامانمند از نوع طبقه ای چندمرحله ای استفاده شده است. برای ارزیابی روایی، از اعتبار صوری و برای ارزیابی میزان انسجام درونی (پایایی) گویه های متغیّر وابسته و متغیّر مستقل، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (026/0- r =) و مقدار سطح معناداری (617/0 = Sig)؛ بین متغیّر میزان قانون گریزی و اعتماد اجتماعی در روابط بین شخصی، رابطه ی معناداری وجود نداشته است. همچنین با توجه به مقدار ضریب همبستگی پیرسون (115/0r =) و مقدار سطح معناداری (025/0 = Sig)؛ بین سنّ پاسخگویان و میزان اعتماداجتماعی آنان در روابط بین شخصی، رابطه ی معنا داری وجود داردو با افزایش میزان سنّ، میزان اعتماد اجتماعی پاسخگویان در روابط بین شخصی به نسبت کمی افزایش می یابد.
نتیجه گیری: با افزایش یا کاهش در میزان قانون گریزی افراد، هیچ تغییری در میزان اعتماد اجتماعی خود آنان در روابط بین شخصی ایجاد نمی شود.
تعیین ارزش حفاظتی و تفرجی پارک بزرگ ایران شهر یاسوج با استفاده از تمایل به پرداخت افراد
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش برای اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت افراد برای ارزشهای حفاظتی و تفریحی پارک جنگلی بزرگ ایران شهر یاسوج از روش ارزشگذاری مشروط (CV) و پرسشنامه با انتخاب دوگانه استفاده شد. از مدل Logit در تعیین میزان تمایل به پرداخت افراد استفاده شد که نتایج نشان می دهد به ترتیب83.7 درصد افراد برای ارزش حفاظتی و69.7 درصد بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی پارک ، حاضر به پرداخت مبلغی هستند. میانگین تمایل به پرداخت افراد برای ارزش حفاظتی 16452ریال بازای هر خانواده و برای ارزش تفریحی 6417 ریال برای هر بازدیدکننده می باشد. ارزش حفاظتی سالانه هر هکتار از پارک 1403383 ریال و ارزش تفریحی سالانه هر هکتار پارک 1371389ریال می باشد. ازطرفی باتوجه به برآورد انجام شده ، نیازمند جدیت مسئولین امر در حفاظت و ارائه خدمات بهتر در پارک می باشد.
بررسی و تبیین نقش مهاجران غیربومی در تحولات شهر یاسوج (1342تا1357ش/1963تا1978م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر یاسوج با نیم قرن ﭘیﺸیﻨه تاریخی نموﻧه مهمی برای مطالعه و بررسی تحولات پرشتاب اجتماعی و حیات شهری در ایران جدید است و رویکردهای تاریخ نگاری محلی فرصت و امکان شناخت ابعاد مختلف حیات و تحولات این شهر را فراهم می کند. یاسوج روستایی از توابع تل خسرو بود که در سال 1342ش/1963م، پس از قیام عشایر جنوب، حکومت پهلوی آن را به مرکز فرمانداری کل کهگیلویه وبویراحمد تعیین کرد و اداره های دولتی در آن مستقر شدند. مدیران این اداره ها همه غیربومی بودند و ساکنان اولیه شهر نیز پیله ورانی بودند که از شهرهای دیگر به یاسوج مهاجرت کرده بودند. ورود و مهاجرت این گروه ها به یاسوج و تعامل آنها با جامعه عشایری و روستایی پیرامون، فرآیندی پر از تغییر و تحول را در این منطقه آغاز کرد. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مصاحبه های شفاهی، نقش مهاجران غیربومی را در تحولات یاسوج بررسی می کند. در این مقاله پس از مقدمه، فرآیند و عوامل شکل گیری شهر یاسوج، گروه های شغلی و ترکیب آنها و نیز نهادهای شهری و نقش آنها در گسترش شهر واکاوی می شود.
رابطه بین مصرف گرایی و سرمایه فرهنگی با تأکید بر ارزش های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد اسلامی سال نوزدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۷۵
31 - 50
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر مجموعه تغییرات مربوط به الگوی مصرف و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی این الگو، آن را به یک مسئله اجتماعی تبدیل کرده است. هدف اصلی مقاله حاضر بررسی مصرف گرایی و رابطه آن با سرمایه فرهنگی در یاسوج است. روش پژوهش، پیمایشی و ابزار اصلی مورداستفاده در مرحله جمع آوری داده ها پرسشنامه ترکیبی محقق ساخته و دیگران ساخته بوده و برای ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی و ارزیابی پایایی، از ضرایب آلفای کرونباخ Cronbach Alpha) ) و کودر- ریچاردسون ( Kuder-Richardson ) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق را ساکنان هجده سال و بالاتر شهر یاسوج تشکیل داده است. حجم نمونه بر اساس جدول لین چهارصد نفر تعیین شد. به دلیل ناهمگن بودن جامعه آماری از روش نمونه گیری تصادفی از نوع طبقه ای چندمرحله ای استفاده شده است. در بخش چارچوب نظری، نظریات بوردیو و شبکه برای اقتباس متغیرهای تحقیق به کار گرفته شدند. یافته های تحقیق نشان دهنده عدم رابطه معنادار متغیرهای سرمایه فرهنگی و مصرف گرایی و عدم وجود تفاوت معناداری بین میزان گرایش زنان و مردان به مصرف گرایی است در حالی که بین سن و مصرف گرایی رابطه معنادار وجود دارد به نحوی که با افزایش سن، مصرف گرایی کاهش می یابد. این مسئله نشان می دهد که آنچه بیش از سایر متغیرها بیانگر تحولات الگوی مصرف شده تغییرات نسلی است نه جنسیت یا سایر متغیرهای ساختاری. با توجه به آموزه های دینی در این حوزه آنچه مشاهده شد تفاوت بین وضع موجود و وضع مطلوب را نشان می داد.
بررسی توان ها و تنگناهای توسعه صنعت توریسم در شهر یاسوج با الگوی تحلیلی SWOT
حوزه های تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری در دنیا، به یکی از منابع مهم درآمد و درعین حال از عوامل مؤثر در تبادلات فرهنگی بین کشورهاست و به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی جهان، حائز جایگاه ویژه ای است، ازاین رو بسیاری از کشورها در رقابتی نزدیک و فشرده، در پی افزایش بیش از پیش منافع و عواید خود از این فعالیت بین المللی اند. شهر یاسوج واقع در استان کهکیلویه و بویراحمد یکی از مناطق مستعد برای توسعه صنعت گردشگری است. با توجه به قرار گرفتن کهکیلویه و بویراحمد در کریدور تردد گردشگران خارجی به جنوب کشور، باید توسعه، تجهیز و معرفی جاذبه های طبیعی، تاریخی و باستانی منطقه را در اولویت قرار داد تا از این پس شاهد حضور و ماندگاری بیشتر گردشگران خارجی و داخلی در مناطق گردشگری بکر استان باشیم. پژوهش حاضر سعی در بررسی پتانسیل های بالقوه شهر یاسوج با استفاده از تکنیک SWOT و ارائه راهکارهایی جهت توسعه گردشگری پایدار دارد. بر این اساس روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و کتابخانه ای و میدانی است؛ و در نهایت پیشنهاد هایی در راستای توسعه جاذبه های گردشگری آن ارائه گشته است. یافته های پژوهش با استفاده از تکنیک دلفی و مدل swot با حجم نمونه 34 نفر ساکنین و نخبگان و مدیران شهر یاسوج می باشد. نتیجه به دست آمده نشان می دهد: با اتخاذ راهبردهای مناسب باید تهدیدها به فرصت تبدیل شوند.
تبیین جامعه شناختی رابطه هوش فرهنگی و مدارای اجتماعی بین شهروندان شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزیستی مسالمت آمیز انسان ها در اجتماعات گوناگون، از دغدغه های دیرینه اعضای جامعه بوده است و همواره انسان ها سعی کرده اند برای بهبود روابطشان در حد امکان با افکار و سلیقه های فرهنگی متفاوت کنار بیایند. اینگونه کنارآمدن و مدارا نسبت به همدیگر از مؤلفه های گوناگونی ازجمله هوش فرهنگی تأثیر می گیرد. پژوهش حاضر رابطه میان هوش فرهنگی و مدارای اجتماعی را بررسی کرده است. این پژوهش به روش پیمایشی با نمونه ای 400 نفری از ساکنان شهر یاسوج به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسش نامه هوش فرهنگی استاندارد ارلی و انگ (2003) و پرسش نامه محقق ساخته مدارای اجتماعی بوده و تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری نرم افزار Amos و با فن مدل سازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج نشان دادند میزان تأثیر هوش فرهنگی بر مدارای اجتماعی 34/0 است و هوش فرهنگی ۱۲ درصد واریانس متغیر مدارای اجتماعی را تبیین می کند.
بررسی تغییرات ژئومورفولوژیکی مئاندرهای رودخانه ای با استفاده از تصاویر ماهواره ای در بازه زمانی 1990 تا 2018 (مطالعه موردی: رودخانه بشار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رودخانه ها به عنوان مهم ترین عامل موثر در تنوع ژئومورفولوژیکی عوارض سطح زمین به شمار آمده و تحت تاثیر عوامل و متغیرهای مختلف پیوسته در حال تغییر می باشند. در این پژوهش تغییرات هیدروژئومورفولوژی رودخانه بشار از منظر مئاندرشدگی آن مورد بررسی واقع شده که برای این منظور ابتدا با استفاده از فاکتورهای هندسی و زاویه مرکزی، مئاندرهای رودخانه مشخص و مورد بررسی قرار گرفته. در شناسایی تنوع سیستم مئاندری مسیر رودخانه بشار، انواع مئاندرها تقسیم بندی شد که 20 درصد از مئاندرهای این رودخانه از نوع مرکب، 15 درصد از نوع شریانی، 15 درصد مستقیم و 50 درصد از نوع ساده تشکیل شده اند. در این تحقیق از روش سنجش از دور برای نمایش تغییرات 28 ساله رودخانه استفاده شده است در ادامه با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست مرز حوضه آبخیز بشار جدا و طی سال های 1990 و 2018 در نرم افزار ENVI به صورت طبقه بندی نظارت شده به روش Maximum likelihood یا حداکثر احتمال طبقه بندی صورت گرفت. سپس مسیر رودخانه رقومی گردید و تغییرات در هر دو دوره به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان می دهد که 62 درصد مسیر رودخانه از سال 1990 تا 2018 جابجایی داشته است و 38 درصد دیگر بدون تغییر باقی مانده است. بنا به نتایج بدست آمده میزان تغییرات در سال 1990 حاکی از فعال بودن عوامل تغییرات هیدرولیکی رودخانه مانند حجم دبی، سرعت جریان و... در این بازه زمانی بوده است ولی با این وجود فعالیت های انسانی عامل اصلی تغییرات تا سال 2018 به حساب می آیند.
طراحی مدل بهینه توسعه افقی در مراکز شهری (نمونه موردی: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
175 - 188
حوزه های تخصصی:
د گسترش شهرها امری غیرقابل اجتناب است، و این رشد زمانی مشکل آفرین می شود که فرایند گسترش بدون برنامه و به صورت خود به خودی صورت گیرد. در نتیجه، نظارت، تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی پیش بینی گسترش شهر مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه؛ توسعه شهر یاسوج با مدل اتوماتای سلولی مبتنی بر GIS به منظور بررسی توسعه افقی شهری تا سال 1410 است. ابتدا پارامترای تناسب فیزیکی، راه های ارتباطی و اثر همسایگی محاسبه شدند. سپس با توجه به تقاضای کاربری های مختلف، اقدام به شناسایی مناطق توسعه یافته و توسعه نیافته شد. در مرحله بعدی تخصیص کاربری های دارای تقاضا با استفاده از تعامل میان تقاضا و تناسب کلی هر قطعه ملکی و متناسب با بیشترین ارزش به دست آمده در بین نقشه های تناسب کاربری انجام شده است. نتایج نشان داد مدل سازی پیشنهادی، توسعه شهر یاسوج از مناطق بیرونی شعاع آن زیاد می شود و بخصوص از ناحیه جنوب غربی، زیرا که در شمال و شرق شهر موانع طبیعی مانع از گسترش آن می شود. ارزیابی مدلسازی اتوماتای سلولی بیانگر دقت 61 درصدی رشد افقی می باشد.
سنجش میزان تحرک اجتماعی مهاجرین روستا- شهری و ارتباط آن با سرمایه اجتماعی (مورد مطالعه، مهاجرین شهرهای یاسوج و مادوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی منطقه ای سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷
123 - 140
حوزه های تخصصی:
مهاجران با داشتن انتظار بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی از سکونت گاه اصلی خود به مناطق دیگر مهاجرت می کنند. تحرک اجتماعی مهاجران در مکان مقصد از موضوعات مهم در مباحث مهاجرتی و قشربندی اجتماعی است. در این پژوهش وضعیت تحرک اجتماعی مهاجرین روستا- شهری، وارد شده به شهرهای یاسوج و مادوان در 5 سال اخیر با توجه به متغیر سرمایه اجتماعی و متغیرهای جمعیت شناختی چون سن و تحصیلات، مورد مطالعه قرار گرفت. از روش پیمایشی و برای گردآوری داده ها از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. بر اساس جدول نمونه گیری کرجسی و مورگانحجم نمونه 364 نفر محاسبه شده است. نمونه های مورد مطالعه به شیوه نمونه گیری خوشه ای و گلوله برفی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. جهت سنجش اعتبار از اعتبار صوری استفاده گردید. برای شناخت میزان انسجام درونی (پایایی) گویه های متغیر مستقل و وابسته از آلفای کرونباخ شده است که مقدار آلفا برای متغیر سرمایه اجتماعی 90/0 و برای متغیر تحرک اجتماعی 88/0 بدست آمد. برای تحلیل داده ها، از آماره های رگرسیون چند متغیره، ضریب همبستگی پیرسون و آنوا در محیط نرم افزار SPSS استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد میزان تحرک اجتماعی با متغیر سرمایه اجتماعی مهاجرین روستا - شهری رابطه ی مثبت معنادار دارد و با توجه به سطح تحصیلات آنها دارای تفاوت معنادار است، اما بین تحرک اجتماعی و سن مهاجرین روستا شهری رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. متغیرهای سرمایه اجتماعی، سطح تحصیلات و سن به عنوان متغیرهای مستقل توانسته اند 1/26 درصد از تحرک اجتماعی مهاجرین روستا - شهری را پیش بینی کنند. نتیجه اینکه مهاجران روستا- شهری به ویژه مهاجران جوان با سرمایه اجتماعی و تحصیلات بالا از تحرک اجتماعی عمودی صعودی بیشتری برخوردارند.