دیرباز ابزار و وسایل مختلفی برای تعامل و کنش ارتباطی و فرهنگی وجود داشته است. یکی از این ابزارها، سیاحتنامه و داستانهای تخیلی جهانگردان است که البته پیشینهی آن در غرب به سدههای قبل میرسد. کارویژهی بسیاری از این سیاحتنامههادر وهلهی نخست، نقد مناسبات موجود بوده است. «سیاحتنامهی ابراهیمبیگ» یکی از این کتابهاست که در زمان قاجار منتشر شد و تأثیر زیادی بر انقلاب مشروطه داشت. هدف ما در وهلهی نخست در این مقاله، کشف مضامین آشکار و مستتر این متن مهم برای فهم تأثیر آن بر افکار مشروطه خواهان و نیز کارکرد رسانهای آن است. هدف دیگر، درک مناسبات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی آن عصر از زوایهی جامعهشناسی سیاسی است. روش پژوهش ما برای پیگیری این دو هدف، «روش تحلیل تماتیک» است که در شمار روشهای کیفی است. ما با جمعآوری و تحلیل داده کیفی بدست آمده از متن دریافتیم که تلاش نویسنده در جهت آگاهسازی مردم به منظور دگرگون ساختن شرایط روزگار خود بوده است. در این زمینه او نخست به «ترسیم وضع موجود» سپس «آسیبشناسی آن وضعیت » و بعد « راههای برون رفت از آن شرایط» و بالاخره «ترسیم وضعیت ایدهآل » به نحو ظریف و دقیق پرداخته است. آشکارسازی و مقوله بندی این مضامین مهم و ارزشمند به نظر ما به غنی سازی ادبیات موجود دربارهی مشروطیت کمک میکند و افزون بر این، این مضامین دارای بار مفهومی و نظری مهمی هستند و میتوانند ما را در فهم مناسبت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی دو سدهی گذشته یاری رسانند.