مطالب
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۵۹۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، تاثیر درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش افسردگی و افزایش خوش نودی زناشویی در زنان همسردار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش را همه زنان همسرداری تشکیل می دهند که به فراخوان پژوهش گران پاسخ مثبت دادند و فرم کوتاه «پرسش نامه افسردگی بک» و «مقیاس رضایت زناشویی» را پرکردند.برای انجام پژوهش، نخست میزان افسردگی و ناخوش نودی زناشویی آزمودنی ها، بر پایه معیارهای مصاحبه تشخیصی و بالینی (DSM-IV-TR)، مورد ارزیابی قرار گرفت و سپس بر پایه نقطه برش دو ابزار موردسنجش و مصاحبه بالینی، 20 زن، به گونه تصادفی ساده، انتخاب، و در دو گروه آزمایش (با هفتنشست درمانی) و گواه (بدون درمان) جای داده شدند.نتایج آزمون غیرپارامتریکیوی من – ویتنی نشان داد که درمان شناختی رفتاری گروهی، به گونه یی معنادار، در کاهش افسردگی و افزایش خوش نودی زناشویی (به جز در گام پیش آزمون به گام پی گیری در خوش نودی زناشویی) موثر است.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری گروهی مبتنی بر الگوی هیمبرگ در کاهش نشانه های اضطراب اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی در دختران سخت شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف عمده پژوهش حاضر بررسی «اثربخشی درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کاهش اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی در دختران سخت شنوا» بود. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل نابرابر و پیگیری بعد از یک ماه بود. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری در دسترس از کلیه دختران سخت شنوای کانون ناشنوایان شهر مشهد، در محدوده سنی ۲۹ ۱۸ سال به کمک پرسشنامه های اضطراب اجتماعی کانور (SPIN) و پیامدهای رویدادهای منفی اجتماعی (CNSEQ)۱۶ نفر انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (در هر گروه ۸ نفر) جایگزین شدند. در این روش، گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه، تحت درمان شناختی- رفتاری گروهی قرار گرفتند و گروه گواه هیچ گونه درمانی دریافت نکردند. در پایان برای بررسی فرضیه های پژوهش، داده های جمع آوری شده از پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری، از تحلیل کواریانس چند متغیره به کمک نرم افزار spss_ 22 مورد تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که درمان شناختی-رفتاری به شیوه گروهی، بر اضطراب اجتماعی و ارزیابی شناختی منفی (خود ارزیابی منفی و ادراک ارزیابی منفی توسط دیگران) دختران سخت شنوا تأثیر معنی داری دارد(01/0>p). همچنین مداخله توانست اثربخشی خود را مرحله پیگیری بر روی اضطراب اجتماعی و خود ارزیابی منفی حفط کند اما بر ادراک ارزیابی توسط دیگران در بلند مدت کارایی آن موفق نبود.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ اسفند ۱۴۰۳ شماره ۱۲ (پیاپی ۱۰۵)
۱۷۶-۱۶۷
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه زوجین متعارض مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر کرمان در شش ماهه تابستان و پاییز سال 1402 بود که از این جامعه تعداد 30 زوج با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی ساده در گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه صمیمیت جنسی (SIQ، بطلائی و همکاران، 1389)، پرسشنامه کیفیت رابطه زناشویی (RADS، باسبی و همکاران، 1995) و پرسشنامه سکوت زناشویی (MSQ، رضایی و رسولی، 1398) بود. شرکت کنندگان گروه آزمایش به مدت 10 جلسه هر هفته یک جلسه و هر جلسه 75 دقیقه بر اساس محتوای جلسات درمان شناختی رفتاری گرفتند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره استفاده شد. نتایج نشان داد با کنترل اثر پیش آزمون، بین میانگین پس آزمون صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی زوجین متعارض در دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در سطح 05/0>p وجود دارد. یافته های پژوهش حاضر بیانگر اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر صمیمیت جنسی، کیفیت رابطه زناشویی و سکوت زناشویی در زوجین بود.
اثربخشی درمان گروهی شناختی رفتاری بر تاب آوری و تنظیم هیجان زنان چاق شهر آمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵ (پیاپی ۱۴) مجموعه مقالات حوزه زنان
20 - 34
هدف : هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان گروهی شناختی رفتاری بر تاب آوری و تنظیم هیجان زنان چاق شهر آمل بود. روش: پژوهش حاضر نیمه تجربی با گروه آزمایش و گواه و طرح پیش آزمون، پس آزمون با پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری پژوهش، 200 نفر از زنان چاقی بودند که برای درمان روانشناختی به یکی از مراکز روانشناختی مراجعه کرده بودند، 50 نفر به شیوه هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه 25 نفری آزمایشی و گواه قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویسون(2003) و پرسشنامه تنظیم هیجان گارنفسکی و کرایج(2006) جمع آوری شدند. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت درمان شناختی رفتاری رایت، براون، تاسی و باسکو (2017) قرار گرفت؛ سپس هر دو گروه در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به وسیله پرسشنامه های تاب آوری و تنظیم هیجان مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس مختلط اندازه های مکرر در نرم افزار SPSS-21تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاکی از تأثیر درمان پردازش درمان شناختی رفتاری بر تاب اوری(37/4F=، 019/0P=) و تنظیم هیجان(92/5F=، 005/0P=) در مرحله پس آزمون و پایداری این تأثیر در مرحله پیگیری بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به نظر می رسد که درمان گروهی شناختی رفتاری در اف زایش تاب آوری و تنظیم هیجان زنان تاثیر دارند. بنابراین پیشنهاد می شود روان درمانگران در کنار دیگر اقدامات روان ی و اجتم اعی از ای ن شیوه درمانی برای افزایش تاب آوری و تنظیم هیجان زنان چاق استفاده کنند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر افسردگی و امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به لزوم درمان های مناسب روان شناختی در بیماری های مزمن نظیر هپاتیت ب، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر افسردگی، امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت نوع ب، انجام شد.
روش کار: جامعه ی آماری این کارآزمایی بالینی شامل بیماران 40-25 ساله ی مبتلا به هپاتیت نوع ب در سطح شهر مشهد در سال 1391 می باشند که دارای همبودی اختلال افسردگی (بر اساس ملاک های چهارمین ویراست راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی و پرسش نامه ی افسردگی بک) و میزان پایین امید به زندگی (طبق آزمون امیدواری اشنایدر) بوده اند. تعداد 28 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه 14 نفری آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون به مدت 3 ماه، هر هفته تحت درمان شناختی-رفتاری قرار گرفت و گروه شاهد هیچ آموزشی دریافت نکرد. بعد از اتمام دوره، مجددا آزمون های مذکور به عنوان پس آزمون در تمام افراد اجرا گردید. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کوواریانس و نرم افزار SPSSنسخه ی 19 استفاده گردید.
یافته ها: تحلیل آزمون کوواریانس نشان داد که اثر گروه درمانی شناختی رفتاری در افزایش امید به زندگی بیماران هپاتیت نوع ب، معنی دار بوده است (01/0>P). هر چند این درمان بر افسردگی بیماران اثربخش بوده اما از نظر آماری معنی دار گزارش نگردید (18/0=P).
نتیجه گیری: به نظر می رسد گروه درمانی شناختی رفتاری به عنوان یک رویکرد درمانی می تواند در بهبود افسردگی و به خصوص افزایش امید به زندگی بیماران مبتلا به هپاتیت ب موثر باشد.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش حاضر تبیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کیفیت زندگی و بهزیستی روان شناختی در بیماران مبتلا به اختلال اضطراب اجتماعی بود. این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و جامعه ی آماری آن شامل دانشجویان دانشگاه دولتی شیراز و دانشگاه فرهنگیان استان فارس ساکن شیراز در سال 1400 – 1399 مشغول به تحصیل که در آن از نمونه گیری در دسترس استفاده شده بود. 30 نفر از افراد با بالاترین میزان اضطراب از میان پاسخ دهندگان شناسایی و به صورت تصادفی دو گروه کنترل و آزمایش قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی – فرم کوتاه، پرسشنامه بهزیستی روانشناختی ریف فرم 18 سوالی، پرسشنامه اضطراب اجتماعی واتسون و فرند بود که در دو مرحله ی پیش آزمون و پس آزمون توسط شرکت کنندگان تکمیل گردید. گروه آزمایش 12 جلسه ی 60 دقیقه ای مداخلات درمانی شناختی رفتاری گروهی دریافت کردند و گروه کنترل هیچ درمانی دریافت نکردند.پس از تحلیل داده ها با نرم افزار spss-23 نتایج نشان داد نمرات پس ازآزمون کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی معنادار شده است لذا نتایج در دو گروه آزمایش و گواه تفاوت معنادار و مثبتی در سطح کیفیت زندگی و بهزیستی روانشناختی نشان داد.
مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری بر مدیریت خود در افراد چاق(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
271 - 281
حوزههای تخصصی:
چکیده مقدمه: چاقی معضلی فراگیر است که می تواند سلامت جسمانی را به شدت دچار آسیب سازد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی و درمان شناختی-رفتاری بر مدیریت خود در افراد چاق صورت گرفت. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون به همراه مرحله پیگیری و با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مراجعه کنندگان به مرکز مشاوره و روان شناختی راه برتر شهر قزوین در سال 1398 بود که توسط پزشکان و متخصصان تغذیه تشخیص چاقی گرفته بودند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند 60 نفر انتخاب شده و به روش تصادفی در سه گروه (رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری و کنترل) گمارده شدند (هر گروه 20 نفر). برای گروه های آزمایش درمان شناختی رفتاری و رفتار درمانی دیالکتیکی به مدت 10 جلسه اجرا شد و برای گروه کنترل درمانی صورت نگرفت. پرسشنامه رفتارهای خودمدیریتی چاقی در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری شش ماهه توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. از آزمون تحلیل واریانس آمیخته برای آنالیز داده ها استفاده شد. یافته ها: با توجه به تفاوت مراحل آزمون بعد از انجام دو مداخله رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری، عضویت گروهی و تعامل مراحل و گروه برای مدیریت خود معنادار بود (05/0>P). اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی بیش از درمان شناختی رفتاری بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه به نظر می رسد رفتاردرمانی دیالکتیکی و درمان شناختی رفتاری می تواند در افزایش مدیریت خود در افراد چاق موثر باشد. کلید واژه ها: مدیریت خود، رفتاردرمانی دیالکتیکی، درمان شناختی رفتاری، چاقی
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
21-32
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز دفاتر رسمی طلاق شهر تهران در پاییز 1397 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و نگرش های ناکارآمد ویسمن و بک (1979) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.گروه آموزش، مداخله شناختی- رفتاری را در 9جلسه 90دقیقه ای در هر هفته دو جلسه (به صورت گروهی) دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی – رفتاری بر کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق مؤثر است.
طراحی روش درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی بر مبتلایان به اختلال وسواس- بی اختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۴
167 - 196
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی در درمان اختلال وسواس- بی اختیاری و بررسی میزان اثربخشی آن در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز انجام شده است. در این مقاله از دو روش کیفی و کمی استفاده شد. بخش اول پژوهش ( تهیه بسته درمان شناختی-رفتاری با رویکرد اسلامی)، به روش کیفی و با استفاده از تحلیل منابع دینی انجام شد . بخش کمی پژوهش از نوع شبه آزمایشی شامل سه گروه شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی، شناختی- رفتاری آبرامویتز و گروه گواه بود که 12 نفر در هر گروه بررسی شدند. از بین افراد مراجعه کننده به مراکز مشاوره با شکایت وسواس،36 نفر به روش نمونه گیری در دسترس موردمطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش از آزمون های تحلیل کواریانس( تک و چندمتغیری) و شاخص معناداری بالینی استفاده شد.<br /> یافته ها نشان داد درمان مذهبی بر شدت اختلال وسواس- بی اختیاری و اغلب نشانه های آن موثر است و وسواس ها را بیشتر از درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز کاهش می دهد. در گروه درمان مذهبی،10 نفر و در گروه شناختی- رفتاری آبرامویتز، 6 نفر در کاهش شدت وسواس به سطح معناداری بالینی رسیدند و در گروه گواه هیچکدام از افراد به این سطح نرسیدند. نتایج این تحقیق نشان می دهد الگوی درمان شناختی- رفتاری با رویکرد اسلامی، با تأثیر بر معنادهی های نادرست مذهبی- اخلاقی( احساس گناه مرضی) می تواند بر شدت و نشانه های وسواس- بی اختیاری موثر باشد بنابراین مکمل درمان شناختی- رفتاری آبرامویتز در درمان وسواس- بی اختیاری است.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری مثبت نگر بر جهت مداری زندگی زنان دارای سندرم خستگی مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: عوامل روانی اجتماعی ممکن است در جهت مداری زندگی بیماران خستگی مزمن نقش داشته باشند. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر برجهت مداری زندگی معلمان زن دارای خستگی مزمن بود. روش: طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی، با طرح پیش آزمون و پس آزمون و گروه کنترل است. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن مبتلا به سندرم خستگی مزمن مشکین شهر در سال 1397 است. نمونه ای متشکل از 40 معلم زن با خستگی مزمن انتخاب شد و به شیوه تصادفی در دو گروه 20 نفره (یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خستگی چالدر و جهت مداری زندگی استفاده شد. گروه آزمایشی رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر را در 11 جلسه دریافت کرد ، در حالیکه گروه کنترل مداخله ای نگرفت. تحلیل نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس صورت گرفت. یافته ها: نتایج نشانگر افزایش میانگین دید خوش بینانه و کاهش میانگین دید بدبینانه در زنان گروه آزمایش(0/01>p)، نسبت به گروه کنترل بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که رفتاردرمانی شناختی مثبت نگر بر جهت مداری زندگی معلمان زن مبتلا به خستگی مزمن تأثیر دارد و به عنوان مداخله ای مؤثر برای این بیماران پیشنهاد می شود.
مقایسه اثربخشی درمان شناختی-رفتاری و پردازش مجدد بر افسردگی دانشجویان دختر دارای شکست عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز بر تروما بر شایستگی اجتماعی و تنظیم هیجانی کودکان آزاردیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری متمرکز به تروما، بر شایستگی اجتماعی و تنظیم هیجانی کودکان آزاردیده بود.
روش: مطالعه ی حاضر پژوهشی شبه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود. 26 کودک آزاردیده به صورت در دسترس از میان مراجعه کنندگان مراکز سازمان بهزیستی اهواز انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (13) و کنترل (13) قرار گرفتند. قبل و بعد از برنامه ی درمانی پرسش نامه های شایستگی اجتماعی پرندین (1385) و نظم جویی هیجانی گارنفسکی (2007) اجرا شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافته ها: شایستگی اجتماعی به طور معناداری در گروه آزمایش افزایش یافته بود (001/0P
مقایسه اثر بخشی درمانهای رفتاری، شناختی و گروه درمانی در درمان اعتیاد به مواد مخدر
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۵)
28 - 37
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلاء به وسواس فکری-عملی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواس فکری-عملی کلینیک های روانشناسی شهر رشت در سال 1400 به عنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه ها با پرسشنامه های وسواس فکری-عملی پادوا توسط ساناویو (1988)، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفه ای درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش، مجددا شرکت کنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافته های بدست آمده نشان داد درمان شناختی-رفتاری به طور معنی داری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطاف پذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد.
مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۲شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
61 - 33
حوزههای تخصصی:
هدف: شواهد تجربی و نظری نشان می دهد که مداخله های شناختی- رفتاری، کارایی پایداری ندارند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه کارایی بالینی ماتریکس درمان پذیرش و تعهد با درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت و درمان شناختی- رفتاری هافمن بر اختلال اضطراب اجتماعی انجام شد. روش : این پژوهش از نوع کارآزمایی بالینی یک سر کور با طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه ناهمزمان بود که به روش نمونه گیری هدفمند در طی 12 جلسه 60 دقیقه ای با پیگیری 2 ماهه بر روی 9 دانشجو با اختلال اضطراب اجتماعی اجرا شد. برای مقایسه نتایج این سه الگوی مداخله ای، از مقیاس اضطراب اجتماعی لیبویتز (هیمبرگ و همکاران، 1999)، فرم کوتاه مقیاس خود شفقت ورزی (ریس و همکاران، 2011)، نسخه دوم پرسشنامه پذیرش و عمل (باند و همکاران، 2011) و پرسشنامه زندگی ارزشمند (ویلسون و همکاران، 2010) استفاده شد. داده ها به روش ترسیم دیداری، درصد بهبودی، شاخص تغییر پایا و شاخص های شش گانه کارایی بالینی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه روش مداخله ای در کاهش اضطراب اجتماعی (2.58->Z) و افزایش انعطاف پذیری موثر و از لحاظ بالینی معنادار است (2.58Z>). با این وجود، درمان شناختی- رفتاری هافمن در افزایش خود شفقت ورزی و زندگی ارزشمند از لحاظ بالینی موثر و معنادار نبود (1.96>Z)، و این نتایج نیز در پایان دوره پیگیری 2 ماهه حفظ شد. نتیجه گیری: بنابراین ماتریکس درمان پذیرش و تعهد و درمان پذیرش و تعهد متمرکز بر شفقت از نظر اندازه تغییر، ثبات، کلیت تغییر و ایمنی در مقایسه با درمان شناختی- رفتاری هافمن، کارایی بالینی موثرتری دارند، اما هر سه روش مداخله در میزان پذیرش و عمومیت تغییر مشابه بودند.
اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تعارض زناشویی و راهبردهای مقابله ای زنان درگیر طلاق عاطفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
572 - 586
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر تعارض زناشویی و راهبردهای مقابله ای زنان درگیر طلاق عاطفی بود. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر از نوع این پژوهش از نوع مطالعه نیمه آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه گواه با دوره پیگیری انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه زنان واجد شرایط طلاق عاطفی شهر تهران که به کلینک روانشناسی آتیه در سال 1400 مراجعه کرده اند، بود که از بین آن ها تعداد 30 نفر به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی انتخاب و در گروه آزمایش (15 نفر) و گواه (15 نفر) جایگزین شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی (1999)، پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (2008)، پرسشنامه راهبردهای مقابله ای لازاروس و فولکمن (1984) در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری به دست آمده است. پروتکل درمان شناختی-رفتاری در 8 جلسه (یک جلسه در هفته) به مدت 90 دقیقه انجام شد. برای تحلیل نتایج از روش تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر و نرم افزار SPSS.22 استفاده شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان شناختی-رفتاری در کاهش تعارض زناشویی (25/44=F، 001/0>P)، راهبردهای مقابله ای هیجان مدار (53/30=F، 001/0>P) و افزایش راهبرد حل مساله (86/33=F، 001/0>P) زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود و این تاثیر تا دوره پیگیری، ماندگار بود. نتیجه-گیری: می توان نتیجه گرفت که درمان شناختی رفتاری بر تعارض زناشویی و راهبردهای مقابله ای زنان درگیر طلاق عاطفی موثر بود موثر است و می توان از این درمان در جهت کاهش مشکلات زنان درگیر طلاق عاطفی استفاده کرد.
اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس و تعادل در مردان سالمند(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سالمندی با تغییراتی در حوزه های جسمانی، حرکتی و کارکردهای ذهنی همراه است و می تواند بر شیوه های زندگی افراد اثرگذار باشد؛ بنابراین هدف از این پژوهش اثربخشی شناخت درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی بر استرس و تعادل در مردان سالمند می باشد. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون و پس آزمون است. جامعه آماری شامل مردان سالمند 60 تا 70 سال می باشند که به مراکز توانبخشی و روانشناسی شهر شاهرود در سال 1399 مراجعه نمودند. روش نمونه گیری به صورت هدفمند و براساس معیارهای ورود و خروج پژوهش، تعداد 24 نفر واجد شرایط به طور هدفمند شناسایی شده به صورت تصادفی به 2 گروه 12 نفری گمارده شدند. در نهایت و براساس معیارهای ورود و خروج پژوهش تعداد آزمودنی ها به 21 نفر شامل گروه درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی 11 نفر و گروه کنترل ۱۰ نفر تقلیل یافت. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس تعادل برگ (BBS) و استرس ادراک شده ک وه ن و همکاران (1983) بود. در این پژوهش از نرم افزار آماری SPSS نسخه 25 نیز برای تجزیه و تحلیل داده ها و همچنین روش تحلیل کوواریانس یک راهه استفاده شد . یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر تعادل و استرس در مردان سالمند اثر معنی داری وجود داشت (001/0≥ P ) . نتیجه گیری: به نظر می رسد که مداخله شناختی-رفتاری مبتنی بر ذهن آگاهی بر متغیرهای پژوهش اثرگذارند با ابن وجود جهت بالا بردن اعتبار بیرونی پژوهش پیشنهاد می گردد که پژوهش های بیشتری صورت گیرد.
اثر بخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر ادراک درد، در زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه وهدف : مولتیپل اسکلروزیس یکی از شایع ترین بیمار های نورولوژیک است . در بیماران مبتلا به ام اس درد پدیده شایعی می باشد و اخیرا مشخص شده که نقش مهمی در سلامت روان وکیفیت زندگی این افراد ایفا می کند ، به طوریکه شدت درد بیشتر منجر به عملکرد ضعیف تر در اکثر مولفه های سلامت روان وعملکرد اجتماعی می شود، به همین منظور هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی درمان شناختی – رفتاری گروهی بر ادراک درد بیماران مبتلا به ام اس بود. مواد وروش ها : پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمه آزمایشی بود ،از بین افراد مراجعه کننده به متخصصین مغز واعصاب در استان البرز 30 نفر از افراد به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شدند و در دو گروه 15 نفره ( دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) تقسیم شدند و پس از بررسی میزان درد با پرسشنامه درد م گیل (MPQ) ،گروه آزمایش 8 جلسه تحت درمان گروهی قرار گرفتند و گروه گواه در این مدت هیچ درمانی دریافت نکرد. یافته ها:نتایج آزمونها آنکوا، مانکوا وتیمستقل نشان داد که نمرات مولفه های درد در گروه های آزمایش و گواه متفاوت است ودر نمره درد حسی،ارزیابی درد،دردهای گوناگون و نمره کلادراک درد بین دو رویکرد تفاوتی مشاهده نشده است (05/.<P).
مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی اساسی زنان بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی بالینی سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۶
25 - 46
حوزههای تخصصی:
از روش درمان شناختی و رفتاری و اجرای نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی برای درمان بیماری ها و اختلال ها استفاده می شود. این تحقیق با هدف مقایسه اثر بخشی روش های درمان شناختی رفتاری و نوروفیدبک بر افسردگی زنان بزرگسال شهر تهران انجام شد. این پژوهش ا زنوع نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش زنان مراجعه کننده به چهار کلینیک مشاوره سطح شهر تهران در تابستان و پاییز 1397بود که بر اساس مصاحبه روانپزشک و ملاک های تشخیصی اختلال افسردگیDSM V داشتند. انتخاب آزمودنی ها به طور داوطلبانه و جایگزینی آن ها در دو گروه تحت درمان نوروفیدبک و درمان شناختی – رفتاری به طور تصادفی بر مبنای جدول اعداد تصادفی انجام شد. شرکت کنندگان در سه گروه شامل گروه آزمایشی درمان با نوروفیدبک (15 نفر)، گروه درمان با پروتکل شناختی درمانی (15 نفر) و گروه شاهد (15 نفر) که از مداخله های درمانی بدون بهره بودند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه افسردگی،اضطرابواسترس لویبوندولویبوند (DASS) استفاده شد.داده های بدست آمده از تحقیق با استفاده از آمار توصیفی، تحلیل واریانس و آزمونی تی وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در گروه درمان شناختی – رفتاری پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان شناختی رفتاری 26 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است.گروه درمان نوروفیدبک پس از مداخله ی درمانی میانگین افسردگی گروه درمان نوروفیدبک 22 نمره کاهش (بهبودی گروه درمان) داشته است. نوروفیدبک به عنوان یک روش درمانی موثر در کاهش افسردگی قابلیت اجرایی در مراکز درمانی دارد. بنابراین روانشناسان می توانند برای کاهش افسردگی از روش درمانی نوروفیدبک استفاده نمایند. کلید واژه ها:روش درمان شناختی – رفتاری، نوروفیدبک، افسردگی مهاد، زنان بزرگسال








