مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۵۲۱ تا ۱۱٬۵۴۰ مورد از کل ۵۳۷٬۱۴۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
توجه به «دیگری» شالوده ارتباط میان فرهنگ های مختلف با موضوعات متنوع است؛ از این رو دیگریِ ایرانی، یکی از آن «دیگری»ها به شمار می رود. رمان المایسترو رمانی دیالوگ محور است که در آن فرهنگ های متفاوت به چشم می خورد. نظریه خود و دیگری میخائیل باختین، فضای مناسبی برای حضور پررنگ دیگری در شکل دادن به خود است. تصویرشناسی یکی از نظریه های بسیار گسترده حوزه ادبیات تطبیقی است که در آن «دیگری» نقش ویژه ای دارد. همچنین میان تصویرشناسی نظریه خود و دیگری، میخائیل باختین ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. سعد القرش، نویسنده برجسته مصری است که رمان المایسترو را با ترکیبی از فرهنگ های گوناگون نوشته است. دیگریِ ایرانی یکی از مصادیق فرهنگ های پرداخته شده در رمان المایسترو است که اهمیّت دیگری در برابر خود را مورد تأیید قرار می دهد. در این پژوهش «خود» مفهوم سیالی دارد؛ به گونه ای که گاهی ایرانی و یک عرب به عنوان خود در برابر دیگری است؛ همان گونه که یک غربی به مثابه خود در برابر دیگری قرار می گیرد. این پژوهش بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی، دیگریِ ایرانی را در رمان المایسترو با تطبیق بر نظریه خود و دیگری میخائیل باختین نقد و بررسی کند. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که میان تصویرشناسی و نظریه باختین، پیوندی ناگسستنی برقرار است؛ بنابراین رمان المایسترو بستر مناسبی برای مطالعات نقد فرهنگی و میان رشته ای، به ویژه فرهنگ ایرانی به شمار می آید که در آن ایدئولوژی های مخالف و موافق، بدون دخالت نویسنده آورده شده که از برجسته ترین مبانی نظریه باختین است. این پژوهش، خوانشی نو از ادبیات تطبیقی براساس نظریه خود و دیگری باختین در رمان المایسترو ارائه می د هد.
نقش مشکلات روان شناختی، بهزیستی معنوی، سبک های فرزندپروری و تنظیم هیجان در تمیز مادران با و بدون نوجوان خانه گریز(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف پژوهش حاضر، تمیز مادران با و بدون نوجوان خانه گریز و نقش مشکلات روان شناختی، بهزیستی معنوی، سبکهای فرزندپروری و تنظیم هیجان در این تمیز بود. روش: روش این پژوهش، همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه مادران دارای فرزند شاغل به تحصیل در مقطع متوسطه دوم شهرستان ملایر بود(7450 نفر) که از بین آنان، 350 نفر با روش خوشه ای انتخاب شدند. هر یک از شرکت کنندگان پرسشنامه مشکلات روان شناختی(لاویبوند، 1995)، پرسشنامه بهزیستی معنوی(پولوتزین و الیسون، 1982)، پرسشنامه تنظیم هیجان(گروس و جان، 2003) و پرسشنامه سبکهای فرزندپروری(دیانا بامریند، 1973) را پاسخ دادند. داده ها با آزمون تی مستقل، همبستگی کانونی و لامبدای ویلکز و با استفاده از نرم افزار اس.پی.اس.اس-26 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: 20 درصد مادران، دارای فرزند خانه گریز بودند. آزمون تی مستقل نشان دادکه میزان مشکلات روان شناختی(افسردگی، اضطراب و استرس) در مادران دارای فرزند خانه گریز بیشتر از ماداران بدون فرزند خانه گریز بود. نتیجه گیری: نتایج همبستگی نشان داد در مادرانی که نوجوان خانه گریز ندارند، سبک فرزندپروری سهل گیرانه(194/0) با مشکلات روان شناختی رابطه منفی و معنادار دارد؛ بهزیستی مذهبی ، بهزیستی وجودی و بهزیستی معنوی با مشکلات روان شناختی در مادرانی که نوجوان خانه گریز ندارند، رابطه منفی و معنادار دارد(448/0-، 505/0- و 530/0-)؛ در حالی که در مادران با نوجوان خانه گریز، فقط بهزیستی مذهبی ، بهزیستی وجودی و بهزیستی معنوی با مشکلات روان شناختی رابطه منفی و معنادار دارد(535/0-، 584/0- و 619/0-). مشکلات روان شناختی مادرانی که بهزیستی معنوی بالاتری دارند، کمتر است؛ در حالی که سبکهای فرزندپروری رابطه معناداری با مشکلات روان شناختی مادران نشان نداد. همچنین تنظیم هیجان با مشکلات روان شناختی، ارتباط مستقیم و معناداری نشان داد. سازمانهای مرتبط با خانواده می توانند با آموزش تنظیم هیجان و بهزیستی معنوی به کاهش مشکلات روان شناختی مادران کمک کنند.
نقش دید فضایی بر تراکم حضور در مجموعه های نمایشگاهی (مطالعه موردی: موزه دفاع مقدس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال ۲۱ بهمن ۱۴۰۳ شماره ۱۴۰
33 - 44
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: فهم و بازتعریف ارتباط میان پیکره بندی فضا، چگونگی ادراک و تعامل مخاطب با محیط پیرامونش، دانشی کلیدی در پردازش روند طراحی معماری است. در این میان، نظریه نقاط هم دید متکی بر تجزیه، تحلیل و ترجمه مشخصه های شکلی و هندسی فضا، چارچوبی عملیاتی برای کشف این رابطه است. بااین حال، به نظر می رسد در بدنه دانشی آن کمتر به محتوای توپولوژیک فضا پرداخته شده و بخشی از لایه های دریافتی طراح و تجربه مخاطب، پنهان باقی مانده است.هدف پژوهش: این پژوهش با هدف صورت بندی و ساختاربندی تحلیل های هندسی نظریه نقاط هم دید به دنبال تبیین رابطه میان متغیرهای دید فضایی و تراکم حضور بازدیدکنندگان است تا به بازتعریف لایه های هندسی- توپولوژیکی در دستگاه های شناختی- رفتاری فضا برای فهم معماری بپردازد. روش پژوهش: این پژوهش بر روش های کمی و تحلیلی در بررسی رابطه همبستگی میان متغیرها و مقادیر در مجموعه های نمایشگاهی موزه دفاع مقدس تهران استوار است. نحوه برداشت های میدانی از طریق مشاهده، جهت زمان سنجی و ردیابی الگوی توقف و حرکت بازدیدکنندگان با استفاده از دوربین های مداربسته انجام شده است. تجزیه وتحلیل داده ها نیز با بهره گیری از تکنیک های یادگیری ماشین و براساس مدل های رگرسیون و آزمون معنی داری همبستگی است. در این میان بااستفاده از ایده گراف توپولوژیکی دستگاه شناختی- رفتاری در قالب بخش های موزه شامل فضاهای نمایشی، تعاملی، شبیه سازی شده و فراغتی مجموعه پرداخته است.نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که در فضاهای چهارگانه موزه، الگوهای متنوعی از ارتباط میان پیکره بندی فضایی و رفتار بازدیدکنندگان وجود دارد. عواملی چون شعاع عمودی، هم پیوندی سه بعدی، پراکندگی دید، توزیع یکنواخت میدان دید و فرم های منحنی، نقشی محوری در صورت بندی تجربه مخاطبان فضا بازی می کنند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که تحلیل های اختصاصی و مستقل فضاهای موزه براساس کارکردشان، دریافت و سنجشی دقیق تر برای درک رابطه فضا و رفتار کاربران است. هم چنین این مطالعه، نقد و بازنقد نظریه نحو فضا برای قبض و بسط آن در حوزه دستگاه شناخت- رفتار غیرهندسی و توپولوژیک را ضروری می داند.
بررسی وضعیت سواد، کاربست و عوامل موثر بر پذیرش هوش مصنوعی در بین اعضای هیأت علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه آموزش عالی سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۶۸
106 - 131
هدف: هدف مطالعه حاضر، بررسی عوامل موثر در پذیرش و به کارگیری هوش مصنوعی توسط اعضای هیأت علمی و میزان سواد هوش مصنوعی آنان است.
روش پژوهش: پژوهش کاربردی حاضر مبتنی بر فلسفه پراگماتیسم از نوع آمیخته (متوالی تشریحی) است. جامعه آماری بخش کمی اعضای هیأت علمی پردیس های دانشگاه فرهنگیان در سال تحصیلی 1403-1402، به تعداد 1220 نفر بود که بر اساس فرمول کوکران 315 نفر به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. در بخش کیفی نیز با استفاده از نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی 15 نفر از متخصصان انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مقیاس پذیرش هوش مصنوعی و سواد هوش مصنوعی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. داده های کمی با استفاده از نرم افزار SPSS، و داده های کیفی به روش تحلیل مضمون تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نیت رفتاری، سهولت ادراک شده، سودمندی ادراک شده، ارتباط شغلی، هنجار ذهنی، شرایط تسهیل کننده و نگرش نسبت به استفاده بر پذیرش هوش مصنوعی موثر است. بنابر نتایج سواد هوش مصنوعی اعضای هیأت علمی در سطح مطلوبی قرار ندارد.
نتیجه گیری: هدف قرار دادن سواد هوش مصنوعی اساتید دانشگاه ها مؤلفه کلیدی در غلبه بر مقاومت در برابر پذیرش هوش مصنوعی می باشد. از این رو حمایت بیشتر توسط مراجع ذی ربط و رؤسای سازمان های آموزشی برای کمک به اساتید جهت توسعه شایستگی و سواد هوش مصنوعی ضروری است.
واکاوی پدیدهه والد آزاری در بین خانواده های میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جامعه شناسی معاصر سال ۱۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۴
145 - 178
حوزههای تخصصی:
پدیده والد آزاری یک آسیب پنهان و نامرئی است که می تواند زیست جهان والدین را متأثر کند و باعث اختلالات جدی در بستر خانوادگی شده و آن را با چالش های زیادی روبه رو کند؛ از این رو، این پژوهش با هدف کشف تجربه و تفسیر والدآزاری در بین خانواده های شهرستان میبد در استان یزد انجام شده است. رویکرد پژوهش کیفی و روش اجرای آن روش نظریه زمینه ای نظام مند است. نمونه گیری مبتنی بر نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس و حداکثر تنوع می باشد. با تعداد ۲۳ نفر از والدین در شهرستان میبد (استان یزد) مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. داده ها با استفاده از روش کدگذاری نظری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و درنهایت 11 مقوله اصلی کشف شد که عبارتنداز: ارتکاب انحراف، آسیب مالی، توهین و تحقیر، نادیده انگاری، تحمیل استرس و اضطراب، انزوای اجتماعی، استیصال، عادی انگاری، تأثیر فرزندپروری، محیط پرخاشگرانه، تسلیم و سازش. نتایج پژوهش حاضر مؤید این امر بود که والدین مجموعه آزارهای عاطفی، کلامی، مالی و... اعمال شده توسط فرزندان را در شرایط بی شأنی و بی احترامی نسبت به خود تجربه می کنند که سهم قابل توجهی در ایجاد استرس، تحقیر، استیصال، و تنش های روحی و روانی آنان دارد. درنهایت، ارائه آموزش مهارت های عاطفی، تعاملی، کلامی از سوی سازمان های متولی، ازجمله مراکز حمایت خانواده، مشاوره، رسانه های جمعی و...، در راستای بهبود فهم متقابل، تعدیل عملکردها و کاهش آزارها پیشنهاد می شود.
پیامدهای مهاجرت قبایل عرب جنوبی، به بخش هایی از نواحی مرکز و شمالی جزیرة العرب (با تأکید بر نقش حارث بن عَمْرو کِنْدی در حمله نظامی به ایران ساسانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۲۹)
60 - 78
حوزههای تخصصی:
پاره ای از گزارش های تاریخی، بیانگر نوعی همکاری نظامی میان برخی پادشاهان تبابعه حمیری و بعضی ملوک قبایل جنوبی جزیره العرب، همچون حارث بن عَمْرو کِنْدی است که به منظور پیشروی در بخش هایی از مرزهای غربی ساسانیان با یکدیگر متّحد شده اند. از آن جا که برخی پژوهشگران معتقدند، نسبت دادنِ یک چنین اقداماتی به این دسته از پادشاهان حمیری، آن هم در روزگاری که امپراطوری مقتدری چون ساسانیان بر ایران حاکمیت داشته، افسانه هایی است که عرب های جنوبی ساخته اند، نگارندگان بر آنند تا با روش توصیفی- تحلیلی و مراجعه به منابع تاریخی - جغرافیایی و توجه به پاره ای از جدیدترین پژوهش ها، به این سؤالات پاسخ دهند که آیا دامنه این پیشروی ها به ایران دوره ی ساسانی هم رسیده است؛ و اگر چنین بوده، در چه زمان و مکانی واقع شده و چه نتایجی را به دنبال داشته است؟ در پاسخ می توان گفت، برخلاف برداشت های ناتمام گذشته، اگر از فرضیه هایی که پیشروی های نظامی تبابعه را تا حدود مرزهای تبّت و چین نادرست شمرده بتوان صرف نظر کرد، به احتمال بسیار، از پیشروی های موقّتی در بخش هایی از مرزهای غربی ایران نمی توان به سهولت گذشت. همچنین نشان می دهد که پیشروی های نظامی این دسته از قبایل عرب در قسمت هایی از نجف و بعضی روستاهای کوفه و حیره تا رومیه صورت گرفته و از مدائن سبعه ایران ساسانی نیز فراتر رفته و تا زمان انوشیروان (579-531م) در بخش های وسیعی از مرزهای غربی ساسانیان، پیوسته به عنوان یک عامل تهدید و تخریب مطرح بوده است.
پدیدارشناسی نقش بازاریابی هوش مصنوعی بر افزایش فروش و صادرات کالاهای ورزشی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش بازاریابی هوش مصنوعی بر افزایش فروش و صادرات کالاهای ورزشی ایرانی با رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. این پژوهش یک مطالعه کیفی- اکتشافی بود. مشارکت کنندگان در پژوهش خبرگان مدیریت ورزشی، مدیریت بازرگانی و مهندسان نرم افزار مسلط به علم بازاریابی خصوصاً بازاریابی هوش مصنوعی بودند که با توجه به ماهیت پژوهش، با 15 نفر به شیوه گلوله برفی با مصاحبه های نیمه ساختارمند تا رسیدن به اشباع نظری انجام شد. برای اطمینان از پایایی و روایی تحقیق از توافق درون موضوعی و نظرخواهی از متخصصان و بازنگری نظر آنان استفاده شد. رویکرد پدیدارشناسی با روش کلایزی (1976) انجام گردید که پس از کدگذاری مصاحبه ها منجر به شناسایی نه مضمون اصلی و 53 مضمون فرعی شد. نه مضمون اصلی شامل (شناسایی دقیق ابعاد و شاخص های بازاریابی هوشمند، توسعه سئو، استفاده بیشتر از بازاریابی دیجیتال و استراتژی های بازاریابی محتوا، افزایش کیفیت کالاهای ورزشی ایرانی، مدیریت صحیح تبلیغات و فروش کالاهای ورزشی ایرانی، استفاده از ابزارهای هوش مصنوعی، پوشش دهی بازاریابی عصبی، به کارگیری نیروی انسانی متخصص، تبادل اطلاعات بین واحد بازاریابی و فروش) بود. یافته های این پژوهش می تواند به عنوان مبنایی برای افزایش فروش و در نتیجه توسعه صادرات و سوددهی بیشتر سازمان ها و شرکت ها در زمینه کالاهای ورزشی ایرانی باشد. پیشنهاد می شود به منظور اهمیت زیاد داده های با کیفیت در سیستم های بازاریابی هوش مصنوعی استفاده از نیروی انسانی متخصص در علم بازارابی همواره مورد توجه مدیران سازمان ها و شرکت ها قرار گیرد.
Identifying the Consequences of Applying New Technologies in Sport Tourism(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Today, using new technologies is considered a vital factor in the sports tourism area. Tourist destinations try to use these technologies to create a competitive advantage to be a leader in this area. The use of these technologies brings lots of advantages. This research aims to identify the consequences of using new technologies in sports tourism. The research method is mixed with a sequential exploratory approach. In the first phase, the main indicators and components are identified using the online focus group research method, then in order to confirm them, a quantitative survey method was used. The data collection tools are semi-structured interviews collected from two focus groups including academic and executive participants related to the fields of sports management, sports tourism, and information technology. According to the research findings, 67 primary codes, 27 open codes, 13 axial codes, and 4 selective categories were extracted. In the quantitative phase of the research, all the values related to the components and indicators were confirmed. From the results of the present research, we can point out the benefits such as "smart health, smart sports tourism, green technologies, sustainable development (healthy and sustainable environment, dynamic and healthy economy, etc.), smart and sustainable sports tourism destinations" that were found to be the main advantages of using new technologies in sports tourism.
نمود مؤلف در اسطوره پردازی صائب تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۳
11 - 30
حوزههای تخصصی:
صائب تبریزی، شاعر بزرگ مکتب اصفهان، در خلق اشعار خویش توجهی ویژه به اسطوره ها داشته و از بسیاری از شخصیت های اساطیری برای بیان مفاهیم و مضامین خود بهره برده است. او در کنار شیوه معمول و مرسوم اسطوره پردازی، رویکردی متفاوت را نیز در تلمیح آوری در آثار خود به نمایش می گذارد. وی از زاویه ای نامتعارف به اساطیر نگریسته و طرزی دیگر را در پرداختن به آن ها برگرفته است. بخش عمده این نوع نگاه را می توان برخاسته از درک و دریافت متفاوت شاعر نسبت به جایگاه خویش و واقعیت پیرامون دانست. نوشتار حاضر، با اتخاذ نظریه پردازی داده بنیاد به عنوان روش تحقیق، انحاء بروز این دریافت متفاوت را در اسطوره پردازی صائب می کاود و چگونگی خودارجاعی و بازنمایی شاعر به عنوان آفریننده اثر را در این شیوه پرداختن به اسطوره ها به بررسی می نشیند. این پژوهش، تلمیحات صائب را نماینده خودآگاهی شاعر دانسته و اسطوره پردازی او را نمودی از نگاه فردی و ویژه وی یافته است، نگاهی متأمل و آمیخته با واقع گرایی و انسان مداری که افسانه محض را نپسندیده و نپذیرفته، و سعی در تغییر آن دارد.
تغییرات جمعیّتی قزوین از صفویّه تا پایان عصر ناصری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قزوین در چند سده اخیر بویژه از دوره صفوی به بعد به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و تاریخی خود، همواره متأثر از تحولات مهم سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بوده است. این تحولات همه جنبه های زندگی شهری بویژه جمعیّت قزوین را تحت تأثیر قرار داده است. از این رو، در این پژوهش تلاش می گردد با روش تحلیلی تطبیقی و با هدف توضیح مهمترین مؤلفه های تأثیرگذار بر تغییرات جمعیتی، این تغییرات مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. بر مبنای یافته های پژوهش تغییرات جمعیتی قزوین ارتباط مستقیمی به تحولات کلی و عمومی در سطح کشور داشته است. در واقع مجموعه عواملی همانند عامل سیاسی (انتقال پایتخت)، عامل اجتماعی (جابجایی های گروه های مختلف قومی قبیله ای)، عامل نظامی (جنگ های متعدد)، عامل اقتصادی (رونق یا رکود اقتصادی) و عوامل طبیعی (بیماری و زلزله) بیشترین دگرگونی های جمعیتی در قزوین را در پی داشته است.
به سوی تبیین مفهوم مکان سازی در فضاهای عمومی شهری زیرزمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
19 - 37
حوزههای تخصصی:
مترو علاوه بر تأمین حمل ونقل عمومی، زمینه ارتباط شهروندان را با یکدیگر و محیط شهری برقرار می کند. ازاین رو توجه به مسئله تعاملات اجتماعی و تمهیدات فضا برای تبدیل به مکان های شهری حائز اهمیت است.
هدف از انجام این پژوهش، دستیابی به ساختاری در برقراری کیفیت زیست در فضاهای زیرزمینی است که دارای بیانی جامع از مکان سازی باشد.
روش شناسی پژوهش در این تحقیق، مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های متنی و اسنادی و به عبارتی مبتنی بر روش تحقیق کیفی است؛ این جستار نظری متأثر از پارادایم های تفسیری، به دنبال تقویت فهم انتقادی از فرایندهای تولید و مصرف در قالب فضای عمومی شهری است.
یافته ها نشانگر آن است که فضاهای زیرزمینی شهری برای ایفای نقش به عنوان فضاهای شهری بایستی مجموعه کیفیت های منحصربه فردی را در ساختاری متناسب با نیاز شهروندان ارائه کنند؛ چراکه کیفیت های فضای شهری زیرزمینی علاوه بر محدوده مشخص فضای شهری، حدودی فراتر را در برمی گیرد. این فضاهای شهری را می توان در گونه های فضای زیست شده، فضای ادراک شده و فضای پنداشته شده شهروندان موردبررسی قرار داد.
در نتیجه گیری باید گفت در جهت نیل به نوعی مکان سازی، مؤلفه های زندگی روزمره شامل کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی در تطابق با کیفیت های فضاهای شهری زیرزمینی همچون کیفیت های درون فضا، کیفیت های میان فضا و کیفیت های برون فضایی (خوانایی، همه شمولی، سرزندگی، دسترسی پذیری، اعتدال، ارائه تنوعی از خدمات و امکانات)، بر شکل دهی به منظر زندگی روزمره شهروندان اثرگذار هستند و شناسایی این کیفیت ها و کنش متقابل زندگی روزمره شهروندان و فضای شهری، می تواند منجر به آفرینش مکان و فرایند مکان سازی شود.
ذهن متجسد در مکان: تبیین رابطه بین ذهن، بدن و محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره ۵ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
67 - 83
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: چگونه مکان فراتر از یک فضای فیزیکی، بر شکل گیری هویت، شناخت و تجربه انسان تأثیرگذار است؟ این مقاله با هدف بررسی این پرسش بنیادین، به تبیین تعامل پیچیده میان انسان و محیط ساخته پرداخته است.
هدف: ارائه مدلی جامع از فرایند تجربه حسی-حرکتی انسان و ایجاد ارتباط غیرکلامی مؤثر با محیط، به منظور تسهیل امکان طراحی فضاهای با کیفیت تر و انسانی تر است.
روش: با اتکا بر روشی توصیفی-تحلیلی و بررسی عمیق ادبیات موضوع، این مقاله به دنبال تبیین الگوهای پنهان بین فضا، تجربه و معنا است. تحلیل کیفی متون، ابزاری کلیدی برای دستیابی به این هدف بوده است.
یافته ها: مکان، صرفاً یک بستر فیزیکی نیست، بلکه یک بستر معنایی است که در آن، هویت فردی و جمعی شکل می گیرد. نمادها و عناصر بصری فضایی، به عنوان زبانی مشترک، امکان برقراری ارتباط با محیط اطراف و معنایابی را فراهم می کند. ذهن انسان به شدت تحت تأثیر ساختارهای فضایی قرار دارد و فضاها می توانند بر ادراک، احساسات و رفتارها تأثیر بگذارند.
نتیجه گیری: با درک عمیق از رابطه انسان و مکان، می توان به طراحی فضاهایی پرداخت که نه تنها پاسخگوی نیازهای فیزیکی انسان باشند، بلکه به ارتقای کیفیت زندگی، تقویت حس تعلق و شکل دهی به هویت جمعی نیز کمک کنند. ذهن، بدن و محیط به طور جدایی ناپذیری با هم مرتبط هستند و درک این رابطه پیچیده، برای ایجاد محیط های انسانی پایدار و پویا ضروری است. مدل ارائه شده، می تواند به عنوان ابزاری برای طراحان و برنامه ریزان شهری مورد استفاده قرار گیرد.
کارکرد برنامه ریزی تعاملی در دوره معاصر از دیدگاه حرفه مندان رشته شهرسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳
۱۰۴-۸۱
حوزههای تخصصی:
اهداف: طی سده 1960 تا 1980 میلادی برنامه ریزی شهری از یک نگاه کاملا نخبه گرایانه و عاری از ارزش به یک مدل مشارکتی و مبتنی بر ارزش رسید. در این راستا برنامه ریزی تعاملی به عنوان یکی از مهم ترین میراث معاصر شهرسازی مورد توجه حرفه مندان این رشته قرار گرفته است. هدف از پژوهش شناسایی عوامل موثر بر برنامه ریزی تعاملی از دیدگاه حرفه مندان رشته شهرسازی در دوره معاصر است. روش ها: روش پژوهش به لحاظ نوع کاربردی و با روش ترکیبی (کمی-کیفی) انجام شده است. پس از استخراج شاخص ها از طریق مرور منابع، تعداد 175 پرسشنامه توسط حرفه مندان رشته شهرسازی تکمیل شده است. آلفای کرنباخ داده ها محاسبه شده و سپس روش تحلیل عاملی اجرا شده است. یافته ها: آلفای کرنباخ داده ها عدد 0.930 بوده است که حاکی از پایایی بالایی داده های پژوهش جهت ادامه تحلیل است. یافته های پژوهش پس از 10 چرخش واریماکس تعداد 6 عامل با واریانس قریب به 60 درصد (58.63) را جهت استخراج نشان داد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از آن است که از دیدگاه حرفه مندان رشته شهرسازی در دوره معاصر، درمجموع عواملی نظیر سهیم نمودن شهروندان، دادن قدرت شهروندی به آن ها، شفاف سازی و آگاهی بخشی، نهادهای پشتیبان، کثرت گرایی و تکثرگرایی و حس تعلق و مسئولیت شهروندان بر این نوع از برنامه ریزی ها تاثیر دارد و لذا پیشنهاد می شود مدیران، برنامه ریزان، طراحان و تمامی عوامل موثر بر برنامه ریزی شهری، عوامل ذکر شده را به منظور ارتقا تعامل مورد توجه قرار دهند تا برنامه ریزی های تعاملی به عنوان یکی از میراث معاصر شهرسازی زمینه مشارکت و تعامل و در نتیجه اثربخشی بیشتر را فراهم آورد.
اثربخشی آموزش معنویت درمانی دینی در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال زوجین دارای تعارضات زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۷ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۶۸)
27 - 42
حوزههای تخصصی:
احساس تنهایی اگزیستانسیال یکی از معضلات اساسی زوجین دارای تعارضات زناشویی است و راه های متفاوتی را می توان برای کاهش این حس پیش بینی کرد. پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش معنویت درمانی دینی در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال زوجین دارای تعارضات زناشویی است. پژوهش حاضر کمّی و از نوع شبه آزمایشی است. نمونه آماری پژوهش،60 نفر از زوجین دارای تعارضات زناشویی شهرستان شبستر بودند که به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی (30 نفر) و کنترل (30 نفر) جایگزین شدند. روایی محتوایی بسته آموزشی، توسط 6 نفر از اساتید تأیید شد. برای گردآوری داده ها از ابزار پرسش نامه محقق ساخته احساس تنهایی اگزیستانسیال استفاده شد. برنامه آموزشی طراحی شده به عنوان متغیر مستقل در 8 جلسه یک ساعته اجرا گردید؛ بعد از آموزش از هر دو گروه پس آزمون گرفته شد؛ بعد از گذشت یک ماه از اجرای پس آزمون، آزمون پیگیری گرفته شد تا پایداری اثر مداخله مورد بررسی قرار گیرد. داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس در نرم افزار SPSS نسخه 22 مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد آموزش بسته طراحی شده در کاهش احساس تنهایی اگزیستانسیال در هر 3 بعد فقدان معنا، رهاشدگی و اضطراب مؤثر بود. درنتیجه می توان با آموزش معنویت درمانی دینی، برخی از چالش های زندگی زوجین دارای تعرضات زناشویی از جمله احساس تنهایی اگزیستانسیال آنان را کاهش داد.
ارزیابی انتقادی نظریه جوهر زیرنهاد درباره کارکردهای جزئی عریان از منظر فلاسفه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت فلسفی سال ۲۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۸۵)
79 - 96
حوزههای تخصصی:
نظریه «جوهر زیرنهاد» یکی از نظریاتی است که در غرب درباره ساختار اشیای خارجی بیان شده است. این نظریه اشیا را مرکب از یک جوهر جزئی بدون ویژگی و عریان و مجموعه ای از ویژگی ها می داند. ویژگی ها از منظر آنها همگی کلی هستند و برای تشخیص محتاج جزئی عریان اند. علاوه بر این، جزئی عریان حامل ویژگی ها و عامل ثبات یک شیء در طول تغییر نیز هست. جزئی عریان همچون هیولا از خود هیچ فعلیتی ندارد و تنها حامل فعلیات است. فلاسفه اسلامی نیز نظراتی درباره ساختار اشیای خارجی بیان کرده اند. این مقاله با روش «مقایسه، تبیین و انتقاد» معتقد است: ادله ای که برای اثبات جزئی عریان ذکر شده هیچ کدام وافی به مقصود نیست و با توجه به مبانی فلسفه صدرایی می توان این نظریه را نقد کرد.
اسطوره، هستی شناسی اجتماعی و مساله التفات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اندیشه فلسفی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۶)
333 - 350
حوزههای تخصصی:
اگر اسطوره را در رویکردهای متنوع اسطوره شناسی مد نظر قرار دهیم، خواهیم دید که اسطوره اولاً واجد کارکردی در فرهنگ، جامعه، ذهن یا روان انسان یا انسان ها است؛ ثانیاً واجد جنبه ای جمعی است؛ ثالثاً با وضعیت ناخودآگاه یا پیشاآگاهی مرتبط است و رابعاً جنبه ای تجویزی دارد. این مشخصات موجب می گردد که هستی شناسی اجتماعی بستر مناسبی برای تحلیل اسطوره باشد. با تکیه بر آرای امثال سرل و تائوملا، اسطوره با این توصیف می تواند حقیقتی نهادی لحاظ شود. با این همه، رویکرد غالب در هستی شناسی اجتماعی در فلسفه تحلیلی متاخر همه حقایق نهادی را محصول حیث التفاتی فردی یا جمعی می داند. استدلال خواهم کرد که ویژگی ارتباط اسطوره با ناخودآگاه، همه شاخه های رویکرد غالب هستی شناسی اجتماعی را به چالش می کشد و ناکامی آنها را در تحلیل اسطوره به مثابه حقیقتی نهادی نشان می دهد.
زمینه های گسترش تشیع در شهر قزوین با تأکید بر مهاجرت خاندان های شیعه
حوزههای تخصصی:
گسترش اندیشه های مذهبی در مناطق، به عوامل گوناگونی بستگی دارد. قزوین به عنوان یکی از سرزمین های اسلامی همواره از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده و یکی از مهم ترین عوامل گسترش تشیع در این شهر، مهاجرت خاندان های شیعی به این خطه است. سؤال پژوهش حاضر این است که مهاجرت خاندان های شیعی به قزوین، چگونه موجب گسترش تشیع در این منطقه شده است؟ برای پاسخ گویی به این سؤال تلاش شد تا ضمن مراجعه به منابع و جمع آوری داده ها، این موضوع را تحلیل و بررسی کنیم. ازاین رو با معرفی خاندان های شیعی و نحوه مهاجرت و فعالیت اجتماعی افراد این خاندان ها، به میزان اثرگذاری آنان پرداخته شده است؛ افرادی که مناصب مهمی در شهر داشته اند و اغلب در شکل گیری مباحث فرهنگی و اجتماعی مؤثر بوده اند.
پیش بینی پرخاشگری بر اساس مهارت های ارتباطی و خودشفقت ورزی: نقش میانجی تحریف های شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
38 - 47
حوزههای تخصصی:
مقوله ی پرخاشگری در روابط فردی و اجتماعی امری مهم و حائز اهمیت می باشد که نیاز به پژوهش و شناخت روز افزون دارد. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف پیش بینی پرخاشگری براساس مهارت های ارتباطی و خود شفقت ورزی با درنظرگرفتن نقش میانجی تحریف های شناختی صورت گرفت. پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی با روش تحلیل مسیر بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۲ بودند. نمونه انتخابی شامل ۲۵۳ نفر از بین جامعه آماری موردنظر بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه مهارت های ارتباطی (CSTR) (کوئین دام، ۲۰۰۴)، پرسشنامه خود شفقت ورزی(SCS) (نف، ۲۰۰۳)، پرسشنامه پرخاشگری(EAI) (آیزنک و گلین ویلسون، ۱۹۷۵) و پرسشنامه تحریف های شناختی (عبدالله زاده و سالار، ۱۳۸۹) استفاده شد. داده های حاصل در نرم افزارهای SPSS 26 و AMOS 23 و با آزمون های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شد. تحلیل داده ها نشان دهنده برازش مطلوب مدل پس از اصلاح بود. اثر مستقیم مهارت های ارتباطی(0/20) و خود شفقت ورزی(0/61-) و تحریف های شناختی(0/19) بر پرخاشگری معنادار (0/05>p) بود. همچنین، نتایج غیرمستقیم مسیرها نشان داد که فقط رابطه ی مهارت های ارتباطی با نقش میانجی تحریف های شناختی بر پرخاشگری (0/41-) معنادار (0/05>p) بود. براساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که مهارت های ارتباطی، خود شفقت ورزی و تحریف های شناختی دارای نقش به سزایی در پرخاشگری بوده و با توجه به اهمیت فردی و اجتماعی بالای پدیده ی پرخاشگری و تبعات مختلفی که می تواند برای جامعه و افراد داشته باشد، توجه به عوامل پیش بینی کننده ی آن حائز اهمیت می باشد.
مدل یابی علّی استرس پس از سانحه بر اساس رشد پس از آسیب و احساس انسجام با نقش میانجی احساس تنهایی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
84 - 96
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی مدل یابی علّی استرس پس از سانحه بر اساس رشد پس از آسیب و احساس انسجام با نقش میانجی احساس تنهایی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر بود. روش این مطالعه توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری کلیه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر اصفهان در بهار سال 1403 بودند. حجم نمونه با روش نمونه گیری در دسترس 300 نفر انتخاب شد. ابزار گردآوری داده های پژوهش شامل مقیاس اختلال استرس پس از سانحه شهروندان (RCMD) نوریس و پریلا (1996)، سیاهه رشد پس از آسیب (PTGI) تدسچی و کالهون (1996)، پرسشنامه احساس انسجام (SOC) آنتونووسکی (1993)، مقیاس احساس تنهایی-نسخه سوم (UCLALS3) راسل (1996) بود. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که اثرات مستقیم رشد پس از آسیب و احساس انسجام بر استرس پس از سانحه معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد که احساس تنهایی در رابطه بین رشد پس از آسیب و احساس انسجام با استرس پس از سانحه نقش میانجی و معنادار دارد(0/01>p). بر اساس نتایج این پژوهش پیشنهاد می شود که رابطه بین این متغیرها در مداخله های مرتبط با استرس پس از سانحه زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی از سوی شوهر مورد توجه قرار گیرد.
اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۹ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۷۶
176 - 184
حوزههای تخصصی:
تحقیقات تا به امروز حاکی از وقوع قلدری در هر مدرسه ای با درجات و شدت های متفاوت است که باعث آسیب جسمی و روان شناختی فرد قلدری کننده و قربانی می شود؛ لذا هدف این پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دارای رفتارهای قلدری 12 تا 15 سال مدارس منطقه 4 شهر تهران در سال تحصیلی 1403-1402 بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان با رفتارهای قلدری به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) گمارده شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه قلدری هارتر (1985)، مشکلات رفتاری کودکان آخنباخ (1991) و نوع دوستی روسی (2004) بود. درمان مبتنی بر ذهنی سازی در 10 جلسه 60 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شد. نتایج نشان داد درمان مبتنی بر ذهنی سازی دانش آموزان با رفتارهای قلدری در متغیرهای اختلالات درونی سازی شده و برونی سازی شده (F=32/75، Eta=0/52، P<0/001) و نوع دوستی (F=12/27 ،Eta=0/39 ،P<0/001) تأثیر دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان گفت درمان مبتنی بر ذهنی سازی بر کاهش اختلالات درونی سازی و برونی سازی شده و افزایش نوع دوستی دانش آموزان با رفتارهای قلدری اثربخش بوده و می توان از این آموزش جهت ارتقای سلامت آن ها استفاده کرد و آگاهی والدین، معلمان، مدیران و سایر متخصصان از این آموزش ها می تواند کمک کننده باشد.







