مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۲٬۶۶۱ تا ۱۱۲٬۶۸۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
فرهنگ مشاوره و روان درمانی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
183 - 216
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطاف پذیری شناختی، کنترل عواطف و سازگاری اجتماعی بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام انجام گرفت. روش پژوهش حاضر آزمایشی و از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی شهر ایلام در سال 1397 بودند؛ که با روش نمونه گیری تصادفی ساده، نهایتاً 30 نفر به عنوان اعضاء نمونه انتخاب شدند و به صورت کاملاً تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010)، کنترل عواطف (ویلیامز و چمبلز، 1997)، پرسشنامه سازگاری (بل، 1961) و پکیج درمان پردازش مجدد هولوگرافیک (کاتز، 2005) بودند. نتایج آزمون تحلیل کواریانس چند متغیری نشان داد که بین انعطاف پذیری شناختی، کنترل عواطف و سازگاری اجتماعی در گروه آزمایشی (درمان پردازش مجدد هولوگرافیک) و گروه کنترل تفاوت معنی داری به لحاظ آماری مشاهده می شود (502/70F=، 000/0p <). همچنین نتایج آزمون آنکوا در متن مانکوا نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک در گروه آزمایشی نسبت به گروه کنترل موجب افزایش انعطاف پذیری شناختی (338/304F=، 000/0p <)، کنترل عواطف (377/1047F=، 000/0p <) و سازگاری اجتماعی (324/1725F=، 000/0p <) در بیماران افسرده اقدام کننده به خودکشی می شود. با توجه به نتایج این پژوهش می توان از درمان پردازش مجدد هولوگرافیک برای درمان اختلالات طیف افسردگی و مداخله در شرایط بحرانی نظیر اقدام به خودکشی استفاده کرد.
شناسایی مفهوم، علل و پیامدهای فرهنگ نیروی فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رقابت در صنعت بانکداری مبتنی بر توانایی کارکنان بانک ها برای ارائه خدمات با کیفیت بالا به مشتریان است. رهبران فروش اغلب موفقیت سازمان را مدیون فرهنگ آن می دانند؛ فرهنگی که مبتنی بر نوآوری، کار تیمی و توانمندسازی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای شناسایی مفهوم، علل و پیامدهای فرهنگ نیروی فروش در بانک ملت (در بخش کیفی) و سپس آزمون مدل یادشده با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی (در بخش کمّی) است. با استفاده از نظریه کیفی داده بنیاد برگرفته از نظریه اشتراوس و کوربین و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته با خبرگان بانکی، مدل فرهنگ نیروی فروش در بانک ملت در قالب 43 مفهوم، 8 زیرمقوله و 4 مقوله اصلی استخراج گردید. سپس بر اساس مدل فرآیندی و گزاره های حکمی به دست آمده از مرحله اول، فرضیه های پژوهش تدوین و در سطح شعب بانک ملت (با حجم نمونه 360 تایی) به صورت کمّی آزمون شد. در بخش دوم علاوه بر تأیید اعتبار مدل، تمامی فرضیات مطرح شده مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد متغییرهای فضای رقابتی و تغییر و تحول در پارامترهای کسب وکار تأثیر مثبت و معناداری بر فرهنگ نیروی فروش در بانک ملت داشته و استقرار آن پیامدهایی مرتبط با بانک، مشتریان و کارکنان دارد. رقابت در صنعت بانکداری مبتنی بر توانایی کارکنان بانک ها برای ارائه خدمات با کیفیت بالا به مشتریان است.رهبران فروش اغلب موفقیت سازمان را مدیون فرهنگ آن می دانند؛ فرهنگی که مبتنی بر نوآوری، کار تیمی و توانمندسازی است. بنابراین هدف پژوهش حاضر، ارائه مدلی برای شناسایی مفهوم، علل و پیامدهای فرهنگ نیروی فروش در بانک ملت (در بخش کیفی) و سپس آزمون مدل یادشده با استفاده از معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی (در بخش کمّی) است. با استفاده از نظریه کیفی داده بنیاد برگرفته از نظریه اشتراوس و کوربین و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافتهبا خبرگان بانکی، مدل فرهنگ نیروی فروش در بانک ملت در قالب 43 مفهوم، 8 زیرمقوله و 4 مقوله اصلی استخراج گردید. سپس بر اساس مدل فرآیندی و گزاره های حکمی به دست آمده از مرحله اول، فرضیه های پژوهش تدوین و در سطح شعب بانک ملت (با حجم نمونه 360 تایی) به صورت کمّی آزمون شد. در بخش دوم علاوه بر تأیید اعتبار مدل، تمامی فرضیات مطرح شده مورد تأیید قرار گرفت. نتایج نشان داد متغییرهای فضای رقابتی و تغییر و تحول در پارامترهای کسب وکار تأثیر مثبت و معناداری بر فرهنگ نیروی فروش در بانک ملت داشته و استقرار آن پیامدهایی مرتبط با بانک، مشتریان و کارکنان دارد.
راهبرد توانمندسازی سازمانی برنامه های بهبود خدمات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
99 - 117
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به شناسایی و اولویت بندی برنامه های بهبود با راهبرد توانمندسازی سازمانی در سازمان-های دولتی استان هرمزگان پرداخته است. پژوهش از لحاظ هدف، توسعه ای-کاربردی بوده که مبتنی بر روش آمیخته از نوع اکتشافی است. در مرحله اول از روش کیفی استفاده شد و میدان تحقیق را سازمان های دولتی استان هرمزگان تشکیل می دهند. با توجه به کفایت نمونه گیری و اشباع نظری، 23تن از خبرگان به روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی انتخاب شده و در تحقیق مشارکت داشته اند. داده ها به روش مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری شده و جهت تحلیل داده ها از روش تحلیل تم استفاده گردید. در بخش کیفی، مدلی جهت شناسایی برنامه های بهبود توانمندسازی سازمانی در سازمانهای دولتی استان هرمزگان طراحی گردید. بر این اساس با پیاده سازی مدل طراحی شده به عنوان نمونه در یکی از سازمان های دولتی استان هرمزگان، 15 برنامه بهبود تدوین گردید. در مرحله دوم با تأکید بر روش کمّی، داده ها به کمک پرسشنامه محقق ساخته از شورای مدیران سازمان مورد مطالعه که شامل 52 نفر از مدیران ارشد، معاونین، مدیران میانی، رؤسا و سرپرستان واحدها می شد، جمع آوری گردید. جهت وزن دهی شاخص ها و اولویت بندی برنامه ها بترتیب از تکنیک های AHP و TOPSIS در محیط فازی استفاده شد. نتایج نشان می دهد که از بین برنامه های بهبود استخراج شده، برنامه «استقرار سیستم مدیریت دانش» اولویت دار ترین برنامه جهت اجرا محسوب می شود. برنامه های «توسعه نظام پیشنهادات»، «بازنگری برنامه استراتژیک»، «استقرار سیستم مدیریت ارتباط با مشتری» و «طراحی نظام جامع انگیزشی کارکنان» نیز بترتیب با اهمیت ترین برنامه ها در راستای حرکت آن سازمان به سمت توانمندسازی سازمانی بوده و سایر برنامه ها در اولویت های بعدی هستند.
تحلیل فرایند خدمت دهی سیستم صدور بیمه نامه عمر و تأمین آتیه با رویکرد شبیه سازی پیشامد گسسته و سناریونویسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مشتریان مهم ترین منابع شرکت های خدماتی محسوب می شوند و بنابراین تردیدی نیست که شرط دستیابی به سودآوری شرکت های بیمه، در گرو تجزیه وتحلیل مسائل مربوط به رضایت مشتریان و افزایش میزان بهره وری خدمت دهندگان است. یکی از مهم ترین عواملی که شرکت های بیمه در ارتباط با رضایت مشتریان در زمینه ارائه خدمات بیمه ای با آن مواجه هستند، کاهش مدت زمان فرایند صدور بیمه نامه به مشتریان می باشد. این موضوع به ندرت مورد توجه شرکت های بیمه قرار گرفته است، از این رو در این پژوهش سعی شده است با استفاده از شبیه سازی از سیستم موجود و مشاهده نتایج مدل شبیه سازی شده، راه حلی ارائه گردد تا مدت زمان فرایند صدور بیمه نامه بهبود یابد. پس از تدوین مدل در محیط نرم افزاری، نتایج حاصل از اجرای مدل شبیه سازی پیشامد گسسته تحلیل شد و جهت اعتبارسنجی مدل، مورد آزمون قرار گرفت و پس از آن که مدل شبیه سازی شده معتبر تشخیص داده شد، نسبت به تدوین سناریوهای بهبود سیستم اقدام شد. نتایج نشان داد، با تغییر در هریک از پارامترهای تعداد کاربران مشغول به صدور بیمه نامه، زمان مراجعه مشتریان به پزشک متخصص و مدت زمان جواب دهی آزمایش های تخصصی و زمان مراجعه نماینده بیمه به واحد صدور بیمه نامه، مدت زمان انجام فرایند صدور بیمه نامه کاهش یافته و در نهایت منجر به بهبود فرایند خدمت دهی و افزایش میزان بهره وری خواهد شد که حکایت از اثربخش بودن تکنیک شبیه سازی پیشامد گسسته و گسترش روش های مطالعه عملیاتی در حوزه خدمات دارد.
نقش میانجی اصالت برند در اثرگذاری نمادگرایی فرهنگی برند بر رفاه مصرف کننده (مورد مطالعه: تلفن همراه هوشمند برند سامسونگ)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مباحث مربوط به بازاریابی و در بازار پویا و رقابتی امروز، مشارکت فرهنگی مصرف کننده از اهداف مهم نام تجاری تلقی می شود؛ به عبارتی، موفقیت یا شکست نام تجاری به مشارکت فرهنگی مصرف کننده بستگی دارد. هدف پژوهشِ حاضر ارائه الگوی نقش میانجیِ اصالت برند در اثرگذاری نمادگرایی فرهنگی برند بر رفاه مصرف کنندگان است. این پژوهش ازنظرِ هدف، کاربردی و ازنظرِ شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری از کاربران گوشی های هوشمند در بین دانشجویان دانشگا ه های شهر ایلام تشکیل شده و تعداد نمونه 384 نفر انتخاب شده است. روش نمونه گیری در این پژوهش نمونه گیری دردَسترس است. ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه است که روایی و پایایی آن تأیید شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار پی ال اس استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد نمادگرایی فرهنگی برند بر اصالت برند تأثیر معنادار دارد. نقش نمادگرایی فرهنگی برند بر رفاه روانی و رفاه ذهنی مصرف کننده تأثیر معنادار دارد. همچنین رفاه روانی مصرف کننده بر رفاه ذهنی، تأثیر معنادار دارد و اصالت برند، بین نمادگرایی فرهنگی برند و رفاه روانی و ذهنی مصرف کننده نقش میانجی دارد. نتایج نشان می دهد اصالت برند، نقش معناداری در رابطه بین نمادگرایی فرهنگی برند و رفاه روانی و ذهنی دارد. همچنین متغیر اساسی نمادگرایی فرهنگی برند بر رفاه روانی و ذهنی همبستگی و ارتباط درخورِتوجهی را ایجاد کرده است و غنی سازی معنای فرهنگی برند و تصویر نمادین فرهنگی می تواند یکی از راه های مؤثر برای ارتقای اعتبار نام تجاری و رفاه مصرف کننده باشد.
بررسی تجربی رابطه بین محافظه کاری حسابداری و میزان حساسیت عملکرد نسبت به پاداش مدیر اجرایی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره سوم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۱ (جلد ۳)
137 - 154
حوزههای تخصصی:
از آنجا که به کارگیری بودجه ریزی بر مبنای عملکرد در ارتقای سطح مسئولیت پاسخ گویی و تحقق اهداف گزارشگری مالی سهم مهمی دارد، لذا در این تحقیق، تأثیر به کارگیری بودجه ریزی بر مبنای عملکرد بر بهبود کیفیت گزارشگری مالی سازمان تأمین اجتماعی استان اردبیل را مورد مطالعه قرار می دهیم. این تحقیق در سال 1399 انجام گرفت و از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت پژوهشی می باشد. نوع داده ها کیفی است و اطلاعات به صورت واقعی از طریق تکثیر پرسشنامه پژوهش گر ساخته می باشد. 14 سوال مربوط به بودجه ریزی بر مبنای عملکرد و 14 سوال مربوط ویژگی های کیفی مربوط به ارائه اطلاعات که طبق مفاهیم نظری گزارشگری مالی بخش عمومی است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و استنباطی انجام گرفته است. در آمار توصیفی شاخص های مرکزی میانگین، انحراف معیار، آزمون t ، نمودار و در بخش آمار استنباطی از مدل خطی ساده برای تجزیه وتحلیل داده ها و برای استخراج نتایج از نرم افزارهای 23spss# استفاده شده است. مطالعه حاضر نشان می دهد که به کارگیری بودجه ریزی بر مبنای عملکرد بر بهبود کیفیت گزارشگری مالی سازمان تأمین اجتماعی استان اردبیل تأثیر مثبت و معنی داری دارد.
تحلیل عوامل روان شناختی پدیده طرد شدگی از ورزش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روان شناسی ورزشی پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۳
253 - 272
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحلیل عوامل روان شناختی پدیده طرد شدگی از ورزش (مطالعه موردی: ادارات ورزش و جوانان غرب کشور) بود. این پژوهش بر اساس هدف، کاربردی و از حیث شیوه گردآوری داده ها، توصیفی-پیمایشی بود. جامعه آماری پژوهش را کارکنان ادارات ورزش و جوانان شهرهای کرمانشاه، ایلام، سنندج و همدان (n=250) تشکیل دادند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران برابر با 152 نفر محاسبه و به منظور جلوگیری از افت نمونه ، 200 پرسش نامه به صورت تصادفی طبقه ای توزیع شد. در این پژوهش از پرسش نامه های محقق ساخته استفاده شد. پرسش نامه بر اساس مقیاس 5 ارزشی لیکرت تنظیم شده بود. برای بررسی روایی صوری از نظر ده تن از اساتید مدیریت ورزشی بهره گرفته شد و برای روایی محتوایی سئوال های پرسش نامه از مدل لاشه استفاده شد. همچنین پایایی پرسش نامه به وسیله آزمون آلفای کرونباخ بررسی شد. نتایج نشان داد بین طردشدگی و عوامل روان شناختی (610/0-) همبستگی وجود دارد. همچنین بیشترین تأثیر مستقیم مربوط به عوامل روان شناختی–طرد شدگی و کمترین تأثیر مستقیم مربوط به عوامل اجتماعی–عوامل روان شناختی است. لذا مدیران وزارت ورزش و جوانان بایستی جهت جلوگیری از طردشدگی بیشترین تلاش را برای ایجاد جو صمیمیت و همدلی در بین کارکنان به کار ببندند تا با کاهش ادراک طردشدگی در کارکنان بی نزاکتی و عواقب مرتبط بر آن در محیط کار کاهش یابد.
تاثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات بر اشتیاق یادگیری و عملکرد تحصیلی در برنامهدرسی مکالمه زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
216 - 232
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر فن آوری اطلاعات و ارتباطات(فاوا) بر اشتیاق یادگیری و عملکرد تحصیلی در برنامهدرسی مکالمه زبان عربی انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل همگی دانشجویان رشته کارشناسی زبان و ادبیات عربی دانشگاه خوارزمی در نیمسال اول تحصیلی 98- 1397 به تعداد 27 نفر بود که درس مذکور را انتخاب کرده بودند. این دانشجویان به روش تمام شماری انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه (14 نفر گروه آزمایش و 13 نفر گروه کنترل) جایگزین شدند. گروه آزمایش برنامهدرسی مکالمه عربی را به مدت یک ترم با استفاده از فاوا دریافت کردند و گروه کنترل به روش رایج آموزش دیدند. داده های با استفاده از پرسشنامه اشتیاق یادگیری و نمره پایان ترم به عنوان عملکرد تحصیلی جمع آوری شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که فاوا سبب افزایش اشتیاق یادگیری و عملکرد تحصیلی در برنامهدرسی مکالمه زبان عربی شده است. براین اساس استفاده از فاوا در آموزش زبان عربی می تواند به عنوان یک برنامه مداخله ای موثر جهت بهبود اشتیاق یادگیری و عملکرد تحصیلی باشد.
بررسی مشکلات درک و ترجمه متن از نوع جریان سیال ذهن یک مطالعه موردی: خشم و هیاهو اثر فاکنر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان سیال ذهن یک سبک نوشتاری جدید و پیچیده است؛ و مشکلات سبکی جریان سیال ذهن هم به خوانندگان متن مبدأ و هم به خوانندگان متن مقصد مربوط می باشد. پژوهش حاضر سعی دارد به مشکلات مربوط به فهم و ترجمه متنی از نوع جریان سیال ذهن بپردازد. در این پژوهش، متن مبدأ کتاب The Sound and the Fury ، اثر ویلیام فاکنر، و متن مقصد ترجمه کتاب مذکور با عنوان «خشم و هیاهو»، به قلم صالح حسینی، است .پژوهشگر مشکلات فهم را برای خوانندگان متن مبدأ مشخص می کند و سپس به مشکلات ترجمه متن و عملکرد مترجم می پردازد. موضوع اصلی عدم تطابق زمانی در فصل اول کتاب و مشکلات فهم در فصل دوم خشم و هیاهو است. جریان روایت در یک داستان کلاسیک خطی است: ابتدا الف اتفاق می افتد و بعد ب؛ یعنی ذهن خواننده با چالش زیادی روبرو نمی شود. اما در بخش «بنجی» خواننده با چالش های زیادی روبرو می شود. بنجی فصل اول را با تداعی معانی روایت می کند؛ هنگام قدم زدن به اطرافش نگاه می کند، اشیائی را می بیند، و هر کدام از این اشیاء خاطراتی را برای او زنده می کنند. اما موضوع هوشمندانه این است که بنجی دچار عقب ماندگی ذهنی است و نمی داند که این خاطرات در زمان حال رخ نمی دهند؛ همین امر باعث سردرگمی خواننده می شود. زیبایی داستان در این است که خواننده نمی تواند بفهمد دقیقاً چه اتفاقی رخ می دهد. حس بی همتای عقب ماندگی ذهنی بیان نمی شود، بلکه در سبک جریان سیال ذهن به واسطه نبوغ فراوان نویسنده ای مانند فاکنر احساس می شود.
زنان کارآفرین و ورود موفقیت آمیز به حوزه کارآفرینی اجتماعی: ارائه یک مدل نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی زنان سال بیست و دوم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۹۰
103 - 132
حوزههای تخصصی:
امروزه زنان نیز برای رفع نیازهای اجتماعی در حوزه کسب وکار، به اندازه مردان کار می کنند اما محیط کاری تلویحاً مردانه شرکت ها، دستیابی به اهداف اجتماعی را بسیار دشوار نموده است. در این راستا حرکت به سوی کارآفرینی اجتماعی می تواند بهترین ابزار برای یک رقابت برابر باشد. هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی پیشران های ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی است. رویکرد این پژوهش کیفی، ازنظر هدف کاربردی و ازنظر ماهیت و روش توصیفی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را صاحب نظران، دست اندرکاران و خبرگان حوزه های مرتبط با کارآفرینی اجتماعی به خصوص کارآفرینی زنان با 5 سال سابقه کاری مفید تشکیل می دهند که با روش غیر احتمالی گلوله برفی و از طریق مصاحبه با 14 نفر اشباع نظری حاصل شده است. روش تجزیه تحلیل داده ها با توجه به استراتژی پژوهش تحلیل مضمون می باشد که درنتیجه 56 شاخص اولیه، 37 کد گزینشی، 7 تم فرعی و 3 تم اصلی برچسب گذاری گردید. نتایج نشان می دهد بر ورود موفق زنان کارآفرین به حوزه کارآفرینی اجتماعی می بایست به عوامل «توانمندسازی چندگانه» با شاخص های «تحریک کننده ها» و «تسهیل گر» و عوامل «ظرفیت سازی پویا» که دربرگیرنده «تثبیت کننده ها» و «بسترسازی» است توجه نمود؛ زیرا این اقدامات موجب «خلق ارزش اجتماعی» از طریق «حمایت سازها»، «هنجارهای اجتماعی» و «هم افزایی اجتماعی» می شود.
بررسی عومل کلان تأثیرگذار بر ارتباط متقابل علم و صنعت و ارزیابی وضعیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی ایران سال ۲۱ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
32 - 66
حوزههای تخصصی:
در راستای بررسی ارتباط متقابل علم و صنعت (ا.م.ع.ص) یک مدل سیستمی در قالب چارچوب نظام های چهارگانه پارسونز در سطح کلان ارائه شده است. سپس با استفاده از داده های مربوط به 128 کشور، همبستگی و رگرسیون میان عوامل اساسی ارزیابی شده است. در انتها با استفاده از داده ها و پیمایش های ملی، ارزیابی موشکافانه تری از وضعیت فعلی ایران انجام شده. یافته حکایت از اثرگذاری مستقیم و بسیار بالای شرایط اقتصادی و آموزش عالی بر ا.م.ع.ص، و اثرپذیری بسیار بالای شرایط اقتصادی از عملکرد دولت، عملکرد دولت از ساختارهای سیاسی و ساختارهای سیاسی از ساختارهای فرهنگی داشته است. بررسی وضعیت ایران نمایان ساخت که شرایط کلان ایران در رابطه با عوامل اقتصادی و سیاسی برای توسعه ا.م.ع.ص (ارتباط متقابل علم و صنعت ) به هیچ وجه مناسب نبوده اما عوامل فرهنگی و اجتماعی وضعیت نسبتاً خوبی برای ا.م.ع.ص دارند.
تبیین جامعه شناختی نقش تغذیه سنتی در خانواده بر سلامت روانی و سلامت اجتماعی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرط ارتقای سلامت روانی و اجتماعی در جامعه، داشتن تغذیه سالم و فرهنگ مصرف آن است که هدف اساسی آن، فراهم آوردن شرایط جسمی و روانی لازم ازنظر رشد و تکوین ارگانیسم، تحرک و کارایی انسان ها در زندگی اجتماعی است. فرایند تغذیه انسان ها به شرایط محیطی و جغرافیایی و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و تاریخی آنها بستگی دارد؛ به گونه ای که تغذیه صحیح و مصرف درست باعث سلامت پایدار جامعه می شود. پژوهش حاضر در پی بررسی تبیین جامعه شناختی نقش تغذیه سنتی در خانواده بر سلامت روانی و سلامت اجتماعی نوجوانان است. پژوهش از نوع پیمایشی و همبستگی بود و جامعه آماری آن، همه مادران دو شهر راز و جرگلان (خراسان شمالی) بودند که فرزند دانش آموز دبیرستانی دوره دوم (1139 نفر) داشتند. حجم نمونه با جدول مورگان، 290 نفر به دست آمد. یافته ها نشان داد بین تغذیه مادر در منزل و میزان سلامت روانی، اضطراب، اختلال در عملکرد اجتماعی، افسردگی، مشارکت، انسجام، پذیرش و شکوفایی و انطباق اجتماعی فرزندان، رابطه معنی دار وجود دارد. 19 درصد تغییرات در میزان سلامت روانی و 25 درصد تغییرات در میزان سلامت اجتماعی با تغذیه تبیین می شود. در مدل معادله ساختاری نیز تأثیر متغیر تغذیه در مؤلفه های سلامت روانی و اجتماعی تأیید شد؛ درنتیجه، انتخاب سبد غذایی توسط مادر خانواده، نقش بسزایی در کاهش نابسامانی های روانی و اجتماعی در جامعه مورد مطالعه داشته است.
مجازات ممسک در رویکرد کیفرگزینی قضایی
منبع:
فصلنامه رأی دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۰
27 - 46
حوزههای تخصصی:
کیفرگزینی قانونی و تبعاً کیفرگزینی قضایی متناظر با عملِ ارتکابی ممسک در گفتمان کنونی قانون مجازات اسلامی با ابهام و چالش مواجه است. در این بستر، نگاهی دوگانه نسبت به فرایند تعیین مجازات برای ممسک پدیدار گشته که خود، به عدم همسویی رویکرد قضات با ظواهر قانون مجازات اسلامی منجر شده است. برخی از محاکم با تکیه بر دیدگاه شرعی برای ممسک مجازات حبس ابد و برخی دیگر با رویکردی بر اساس قانون موضوعه مجازات مقرر برای معاونت در جرم را مورد عمل و استناد قرار می دهند که خود به وضوح گویای شکاف میان ابعاد قانونی و قضایی سیاست جنایی ایران در این خصوص است. این دوگانگی و تضاد در استنادها که یکی به منابع شرعی و دیگری به منابع قانونی است، نتیجه عدم صراحت و تعیین تکلیف صحیح موضوع در مواد قانون مجازات اسلامی از سوی قانون گذار است که متعاقباً تعارض در آرا و صدور احکام متهافت و ایجاد حس بی عدالتی را سبب گردیده است. این مقاله به روش توصیفی و تحلیلی سعی در بررسی مبانی مجازات ممسک و مصداق عینی و قانونی آن دارد و به دنبال این است که بستری برای عبور از چالش های نظری و عملی تکوین یافته در این خصوص مهیا سازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که گرایش به تطبیق عمل ممسک با نهاد معاونت در جرم، از مبانی نظری استواری برخوردار است و با ظاهر عمومات قانون در خصوص نهاد معاونت در جرم نیز مقارن و سازگار می باشد.
The Position of the Muslim Community and Islamic Education at State Run Schools as an Important Factor of Social Peace in a Secular Society: The German Example(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Freedom of religion in the sense of freedom of belief and of religious manifestations; in teaching, practice, worship and observance is one of the basic human rights laid down in the Universal Declaration of Human Rights, art. 18. Freedom of religion in this sense is considered to be an important right and to play an important role in keeping up social peace in society. Germany, being a secular state with a historical connection to Christian religion, has anchored this right of religious freedom in is constitution in Article 4.According to Art. 7/3 religious education in state- run schools is accomplished in accordance with the religious communities. This religious education is normally provided for by the Catholic and Protestant Churches, but also by the Jewish community. There are 3,2 Mio Muslims in Germany , especially from Turkey, but also from the Arab countries and Iran. Most of these Muslims do not plan to return to their native countries and will remain in Germany.They do enjoy freedom of religion in the above-mentioned sense. In my paper I will deal with the question of how religious manifestations of the Muslims in Germany “in teaching, practice, worship and observance “is accomplished. <br />I shall focus on their religious education and endeavor to answer the following questions: What does Islamic education mean in Germany, in a secular state? Who provides for it and how? How does it differ from religious education in Islamic countries? How is it seen by the German society? I will deal with these questions on two levels (1) on the national level and (2) on the local level. On the national level a clear effort of the German state can be seen to integrate the Muslim minority as a religious group into the German state. <br />For this reason the German Minister Wolfgang Schäuble convened in 2006 the so called “Islamkonferenz inviting jurists, scholars of Islamic studies and representatives of the different Muslim communities as well as independent persons to talk about the situation of Muslims in Germany. The unsolved question still is: how the different Islamic groups comprising Muslims from different social, political and religious backgrounds and from different countries as Turkey, Arab states, Iran, Afghanistan with different national Islamic traditions could find a common platform of religious Islamic belief in a secular state. By establishing the Coordinating Council (Koordinierungsrat) of Muslims in Germany in April 2007, some larger Islamic organizations tried to create a common structure for the representation of all Muslims. So far this organization has not been recognized by the German state as the official representative of all Muslims, but the discussions at the “Islamkonferenz” are not yet finished and are still going on. <br />One of the main aims of the Muslim Organizations is to gain the right to give Islamic religious lessons at German state-run schools. Whereas on the national level the integration of Islam as a religion within the secular system is discussed, on the local level religious teaching is currently taking place within different projects in many selected state schools in Germany as well as in local mosques. Religious teaching at mosques will be discussed by taking the example of mosques in Goettingen, a small university town in Central Germany. There are two main mosques in Goettingen: one belonging to the Turkish community (Ditib) and the other being an Arab mosque. <br />I shall sketch the concept of religious education given in this Arab mosque with regard to its content and the way it is taught to the children, whether it corresponds to the classical Islamic education and which concepts, beliefs, rituals and cultic acts are being considered important for children growing up in a completely secular context? <br />Finally, I shall compare this approach at the local level with the efforts made on the national level and discuss how these different efforts are judged by the German society.
تهدیدات نرم سند 2030 و ارائه الگوی بومی ایرانی-اسلامی در حوزه آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۳
65 - 94
حوزههای تخصصی:
سند 2030 به ظاهر جامع ترین اقدامی است که جامعه جهانی برای رسیدن به توسعه پایدار از سال 2015 تاکنون بر آن توافق نموده است. آموزش که چهارمین هدف اصلی سند مذکور می باشد حاوی دستورالعمل هایی است که تلاش می کند به شکل قواعدی جهان شمول و همگانی خود را نشان دهد. با این حال اصل مذکور تجلی نوعی تفکر اومانیستی است که ریشه در خواست و اراده کشورهای غربی و توسعه یافته برای سایر کشورهای جهان دارد. این واقعیت دلیلی است بر این امر که سند 2030 از لحاظ نظری، به عنوان نوعی منبع تهدید نرم قلمداد شود که قصد دارد با ارزشها، فرهنگ و اصول فکری و اخلاقی جوامع متنوع بشری را با منافع و سیاست های برخی از قدرتهای بزرگ و ذی نفوذ در سازمان ملل متحد همراه نماید. در مقاله حاضر تلاش شده است تا با رهیافت بومی سازی، الگوی ایرانی-اسلامی را در حوزه آموزش و پرورش ارائه دهد. سوال اصلی پژوهش این است که چه شاخصه هایی را می توان برای ارائه چنین الگویی مد نظر قرار داد؟ و اصولاً این شاخصه ها را از طریق چه منابعی می توان شناخت؟ نتایج تحقیق به ما نشان می دهد که شاخصه های مهم و کلیدی را می بایست از اسناد بالا دستی نظام ج. ا. ایران استخراج نمود. این شاخصه ها که اصولا در بنیان های فکری-فلسفی خود با سند 2030 در تناقض هستند در معرفی یک الگوی بومی ایرانی-اسلامی به ما کمک می کنند. روش تحلیلی و توصیفی داده ها، اسناد و مجموعه قوانین، ما را در مطرح کردن مباحث مختلف یاری می کند.
ارزیابی تطبیقی مبانی الگوی توسعه پیشنهادی طرح ساختاری راهبردی (جامع) شهر تهران 1386 با الگوی توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مسائل پیش روی تهران؛ از جمله آلودگی هوا، ترافیک، مصرف بالای انرژی و... حرکت بسوی پایداری، نه یک پیشنهاد، بلکه به عنوان یک «ضرورت» مطرح است. هدف مقاله حاضر ارزیابی میزان انطباق مبانی الگوی توسعه پیشنهادی در طرح جامع شهر تهران (مصوب 1386)، با الگوی توسعه حمل ونقل عمومی محور (TOD) به عنوان یکی از الگوهای مهم در جهت تحقق پایداری است. در این مقاله، با مروری بر ادبیات و تجارب جهانی، الگوی توسعه TOD شامل پنج مؤلفه «ساختار توسعه»، «مقیاس توسعه»، «شدت توسعه»، «جهت توسعه» و «کیفیت توسعه» استخراج شد. برای استخراج الگوی توسعه طرح جامع تهران 1386 از روش تحلیل محتوا استفاده شد و پس از آن با استفاده از «ارزیابی انطباقی» الگوی توسعه طرح جامع تهران با الگوی TOD مقایسه شد که در 4 مؤلفه، مبنای ارزیابی قضاوت های کارشناسی و در مؤلفه «شدت توسعه»، از روش های کمی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد کمترین میزان انطباق با الگوی TOD مربوط به مؤلفه «ساختار توسعه» است که ناشی از توزیع تراکم تهران بر مبنای خیابان ها و نه ایستگاه های مترو است. همچنین بیشترین میزان انطباق مربوط به مؤلفه «جهت توسعه» است که دلیل انتخاب رویکرد رشد درون زا در طرح جامع تهران، کاملاً همسو با اصول TOD است. با در نظر گرفتن کلیه متغیرها، متوسط میزان انطباق الگوی توسعه تهران با الگوی TOD در بازه «انطباق کم» قرار دارد. پیشنهاد می شود در طرح جامع بعدی تهران، الگوی TOD به شکل دقیق تری مبنا قرار گیرد که جزئیات این پیشنهاد در مقاله ارائه شده است.
خوانش مؤلفه های جنسیتی در طراحی مراکز خرید شهر تهران (مطالعه موردی: مرکز خرید پالادیوم، مرکز خرید کوروش، مرکز خرید تیراژه 2، پاساژ کویتی های رضا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هویت شهر سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
61 - 74
حوزههای تخصصی:
جنسیت به عنوان مقوله ای اجتماعی و متأثر از فرهنگ جامعه و متغیر در طول زمان، با واژه جنس که به مسائل زیست شناختی و تفاوت های فیزیکی اشاره می نماید متفاوت است. این مقاله در صدد بررسی ارتباط جنسیت و فضا بوده و با تبیین مؤلفه های برگرفته از جنسیت و تحلیل آنان در مراکز خرید، در پی رسیدن به تعادل جنسیتی در فضا است. نتایج مشخص می نماید که مؤلفه های کیفی اشاره شده سبب می شوند تا کاربران مختلف ازنظر جنسیتی، استفاده های متفاوت از فضا داشته باشند. در صورت عدم توجه به جنسیت، فضا از کیفیت لازم برخوردار نبوده، بنابراین کاربران بخصوص زنان که حساسیت بیشتری به فضا داشته، در پاره ای موارد آن را به دلخواه خود تغییر داده و یا استفاده از فضا اجتناب می کنند. روش پژوهش، روش تحقیق کیفی در قالب نمونه های موردی است که 4 مرکز خرید در شهر تهران جهت بررسی انتخاب شده و مورد مشاهده، مصاحبه و تحلیل قرارگرفته اند.
تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری (مطالعه موردی: منطقه22 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد بیش از اندازه جمعیت و گسترش سریع شهر ها و افزایش خودرو محوری، این مکان ها را با چالش های فراوانی مواجه کرده است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی شاخص های چهارگانه؛ حمل و نقل و دسترسی، زیست محیطی، حفاظت از منابع طبیعی و فضای سبز و برنامه ریزی کالبدی در منطقه پرداخته است. برای تحلیل، از مدل ها و آزمون هایی نظیر مدل آنتروپی شانون،آزمون تی تک نمونه ای و ضریب رگرسیون استفاده شده است. نتایج نشان می دهد؛ برنامه ریزی کالبدی اراضی و دسترسی به صورت مستقیم و غیر مستقیم بیشترین تاثیر را در رشد هوشمند منطقه 22 دارا می باشند. می توان گفت با برنامه ریزی صحیح کالبدی اراضی وضعیت دسترسی و حمل ونقل نیز بهبود می یابد. شاخص های اقتصادی اجتماعی در راستای رشد هوشمند شهری در برنامه ریزی مورد توجه قرار نگرفته اند. همچنین وضعیت حمل و نقل عمومی، دسترسی و نیز شرایط زیست محیطی در سطح منطقه بسیار پایین است. منطقه دارای بافت فرسوده کمی می-باشد و اکثرا دارای ساخت وساز های جدید است که این مورد جزو محاسن منطقه محسوب می گردد. برخورداری منطقه از شاخص فضای سبز در شرایط خوبی قرار دارد اما شاخص های مورد بررسی در برنامه ریزی کالبدی محلات منطقه مورد توجه قرار نگرفته یعنی توجه به ساخت مسکن برای گروه های مختلف درآمدی بسیار ضعیف است. در نهایت راه کار هایی چون ؛ارتقاء شاخص های دسترسی و حمل-ونقل عمومی، ارتقاء شاخص زیست محیطی در منطقه با تاکید بر حرکت پیاده و توسعه مسیر ها، به حداقل رساندن استفاده از خودروی شخصی، افزایش فضاهای سبز و مکان های عمومی جهت تقویت حس تعلق مکانی شهروندان، بهره گیری از توانایی شهروندان در تصمیم-گیری های محله ای پیشنهاد شده است.
برنامه ریزی منطقه ای در تحلیل گفتمان توسعه ای دولت سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی و توسعه منطقه ای و جایگاه آن در نظام برنامه ریزی کشور، همچنان چالشی در خور تلاش های بیشتر و گسترده تر به شمار می آید. چرا که نابرابری منطقه ای با مسایلی که به دنبال خود دارد به عنوان مانعی بر سر راه توسعه متوازن و پایدار عمل می کند. دولت هاشمی رفسنجانی درایران بعد از انقلاب اسلامی گفتمان تعدیل اقتصادی (سازندگی) را به عنوان گفتمان کلان در امر توسعه جامعه ایران مطرح و متکفل امر برنامه ریزی توسعه بودند تا هم عقب ماندگی سنتی و تاریخی را در جامعه ایران و هم مشکلات ناشی از جنگ هشت ساله و هم بحران های ناشی از آن را جبران نمایند . گفتمان سازندگی ،گفتمانی لیبرال و فرد گرایانه بود و گفتمان خود را بر مبنای غیریت و تمایز آشکار با اقتصاد دولتی جنگ هشت ساله مفصل بندی کرد . دال مرکزی این گفتمان توسعه اقتصادی بود و به این خاطر موجب ایجاد تضاد ها و بحران های ناشی از کسب قدرت در عرصه سیاسی کشور شد . گفتمان سازندگی تنها راه نجات کشور را توجه به اقتصاد مدرن و اجرای سیاست های مالی و پولی ذیل استراتژی تعدیل اقتصادی عنوان می داشت .
ارزیابی مبانی پارادایمی مرامنامه احزاب ایران بعد از انقلاب(مطالعه موردی حزب جمهوری اسلامی، حزب کارگزاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وجود احزاب در فضای سیاسی کشورها بسیار ضروری است. احزاب خصوصا در عرصه انتخابات اهمیت بسزایی دارند زیرا به نوعی جهت گیری سیاسی و خط مشی عملی افراد برخاسته از احزاب در امور مملکت داری نشان می دهد که نشات گرفته از جهان بینی و اصول فکری حزب آنها است.لذا پژوهش حاضر تلاشی به منظور تحلیل مبانی فکری و پارادایمی دو حزب مطرح بعد از انقلاب (جمهوری اسلامی،کارگزارن) است.جامعه آماری پژوهش تمام احزاب ثبت شده در وزارت کشورتا سال 97 می باشد که دو حزب طبق نظرنخبگان انتخاب گردیداند. روش بررسی ، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد جهت دار(تلخیصی) است که از نرم افزار maxqdo 12 برای تحلیل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد سهم پارادایم تفسیری در هر حزب کارگزاران و پارادایم انتقادی در حزب جمهوری اسلامی بیشتر از سایر ابعاد پارادامی است همچنین شاهد عدم وجود یک برنامه مدون بر اساس یک پارادایم خاص در حزب هستیم بلکه ملغمه ای از عناصر پارادایمی(تفسیری،انتقادی،تفسیری) در تدوین مرامنامه های احزاب وجود دارد.