مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱۲٬۳۴۱ تا ۱۱۲٬۳۶۰ مورد از کل ۵۲۴٬۵۹۵ مورد.
منبع:
مطالعات عرفانی پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
190-165
حوزههای تخصصی:
مضمون سازی مولانا از آب و مظاهر گوناگون آن، خواننده را به سفری از عالم طبیعت به سوی ماورا می کشاند که در آن، دیگر خبری از رنگ و بوی طبیعی نیست و کمال بیرنگی است. مضمون های منفی و مثبت آب، ترکیبات کنایی، شخصیت بخشیدن به آب و صفات متضاد آب، نمونه هایی از تصویرگری و مضمون سازی مولانا از جلوه گری های آب در مثنوی معنوی است. هدف از این جستار، بررسی مضمون سازی مولانا از تجلی آب و مظاهر مختلف آن در مثنوی معنوی است که با ترکیب جدید «آبِ آب» برای ذات مقدس حق تعالی انسان را از عالم جسمانی به عالم معنا می کشاند. روش پژوهش در این جستار تحلیلی توصیفی است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاعران پیش از مولانا همواره به صفات مثبت آب همچون روشنی، روانی و زندگی بخشی اشاره کرده اند، اما مولانا به دیگر جنبه ها و مضمون های مثبت آب مانند تجلی از حق تعالی، دانایی و معرفت، تجلی انسان کامل، معرفت الهی، تجلی از جوی های بهشت و تجسم اعمال نیک پرداخته است. وی همچنین به کاربرد منفی آب مانند بحر عذاب، مکاری، فتنه گری، ویرانگری و آّب ظلم اشاره کرده است. مولانا در مضمون سازی با واژه آب و مظاهر مختلف آن، از ترکیبات کنایی (گوش آب کشیدن، گره بر آب بستن، نقش بر آب کردن)، شخصیت بخشی (صفات انسانی مانند اضطراب، اتحاد و احساس)، تشبیه (تشبیه شعر خود به آب روان)، نماد (آب حیات نماد معشوق حقیقی، ترکیب آبِ آب اشاره به ذات مقدس حق)، آب در عناصر مختلف (آب در انگور، غوره، سرکه، گِل و بول) و ترکیبات متضاد (حیات بخشی و هلاک کنندگی) استفاده کرده است.
بررسی مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات بخش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی هنر سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۹
۱۲۰-۱۰۹
حوزههای تخصصی:
یکی از پرتکرارترین تجلی های مضمون جهانی نجات بخشی، گزارش رهایی گروهی مشخص از طوفانی نابودگر است. دقت در روایات مختلف این رویداد نشان می دهد که ضمن حفظ ارکان اصلی روایت؛ یعنی علت وقوع طوفان، نجات دهنده، وسیله نجات و نجات یافتگان، مصادیق آنها در طول زمان دگرگون شده اند. مسئله اصلی این تحقیق، چرایی و چگونگی تطور روایت و تبدیل برخی نقش مایه ها به نماد در روایات تصویری است. بدین منظور، مشهورترین روایات اساطیری، دینی و پسادینی از این واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد استحاله نقش مایه ها در آیکونولوژی، تحلیل شده اند. سؤال اصلی پژوهش آن است که سیر تطور مفهوم نجات بخشی در نگاره های طوفان و کشتی نجات چگونه بوده است و در ادامه، این پرسش مطرح می شود که سیر استحاله نقش مایه ها و تبدیل آنها به نماد در این نگاره ها چگونه پدیدار شده است؟ یافته های تحقیق نشان می دهند که در گذر زمان، دایره نجات یافتگان گسترش یافته و مضمون نجات بخشی از نجات فردی به نجات جمعی بدل شده است. منجی که در ابتدا مقام خدایی دارد، به مقام انسان مقدس و در نهایت انسان معمولی تنزل می یابد. وسیله نجات که کشتی واقعی است، جنبه نمادین گرفته و زبان نگاره ها از بیان روایی به بیان نمادین متمایل می شود؛ تا جایی که در عصر صفوی و در نگاره کشتی شیعی، عناصری چون کلاه قزلباش صفوی، شمسه، بادبان سرخ کشتی ولایت و حضور پیکره هایی از نژادهای مختلف، برای بیان نمادین موضوع برابر نظر هنرمند به کار گرفته شده اند. در نتیجه، می توان با استفاده از نظریه تغییر نقش مایه ها به نماد در آیکونولوژی، نقش زیست جهان هنرمند و تأثیر تاریخ در بیان نمادین مضمون و قرارگیری خاندان صفوی در جایگاه نجات بخشان زمانه را بازشناسی نمود.
بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی رابطه بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی در شهر بجنورد در سال 1399 می باشد. این پژوهش از نظر هدف جزء پژوهش های کاربردی و از نظر شیوه اجرا جزو تحقیقات توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، شامل زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی به تعداد 180 نفر بودند. که طبق فرمول مورگان تعداد 118 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده پرسش نامه ناگویی هیجانی تورنتو (1994)، و جهت اندازه گیری هیجان طلبی جنسی در زنان از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گردید. جهت تجزیه وتحلیل آماری از آنالیز واریانس، رگرسیون گام به گام چند متغیره استفاده گردید. نتایج نشان داد که بین ناگویی هیجانی، هیجان طلبی جنسی در زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. یافته های این پژوهش می تواند توجه متولیان نظام آموزشی خانواده را در راستای تهیه برنامه های آموزشی مناسب جهت حل تعارضات زناشویی و آموزش مهارت های زندگی معطوف می سازد.
شناسایی مولفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی دانشگاه ها با رویکرد فرا ترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و ارائه یک چارچوب مفهومی چندسطحی برای آن است که با روش فراترکیب انجام شد. جامعه پژوهش شامل منابع علمی معتبر منتشرشده در عرصه مطالعات توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در سال های 1950 تا 2020 در سطح بین المللی و 1380 تا 1398 در سطح ملی است. پژوهش های منتخب شامل 88 مقاله ، گزارش علمی و رساله دانشجویی منتخب از پایگاه های معتبر علمی ملی و بین المللی است که به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر قاعده اشباع نظری انتخاب شده اند. داده های موردنیاز از متون دستاوردهای کیفی منابع منتخب استخراج، و با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و روش فراترکیب، تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند.دستاوردهای حاصله، دربردارنده 6 مؤلفه اصلی و 18زیرمؤلفه توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. مؤلفه های اصلی شامل توسعه توانمندی های شناختی و فراشناختی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های تدریس، توسعه توانمندی ها و شایستگی های پژوهشی، توسعه شایستگی های ارتباطی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های رهبری، و توسعه توانمندی ها و شایستگی های مدیریتی و راهبری بود. همچنین، بر اساس مبانی نظری پژوهش، مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ازنظر سطح تحلیل، در دو سطح فردی و سازمانی جایابی شدند. این گروه بندی می تواند ابزاری مناسب برای برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی باشد. هدف پژوهش حاضر، شناسایی مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی و ارائه یک چارچوب مفهومی چندسطحی برای آن است که با روش فراترکیب انجام شد. جامعه پژوهش شامل منابع علمی معتبر منتشرشده در عرصه مطالعات توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی در سال های 1950 تا 2020 در سطح بین المللی و 1380 تا 1398 در سطح ملی است. پژوهش های منتخب شامل 88 مقاله ، گزارش علمی و رساله دانشجویی منتخب از پایگاه های معتبر علمی ملی و بین المللی است که به روش نمونه گیری هدفمند و مبتنی بر قاعده اشباع نظری انتخاب شده اند. داده های موردنیاز از متون دستاوردهای کیفی منابع منتخب استخراج، و با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی و روش فراترکیب، تجزیه وتحلیل و مقوله بندی شدند.دستاوردهای حاصله، دربردارنده 6 مؤلفه اصلی و 18زیرمؤلفه توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی است که اعتبار آن از طریق آزمون کاپای کافمن تأیید گردید. مؤلفه های اصلی شامل توسعه توانمندی های شناختی و فراشناختی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های تدریس، توسعه توانمندی ها و شایستگی های پژوهشی، توسعه شایستگی های ارتباطی، توسعه توانمندی ها و شایستگی های رهبری، و توسعه توانمندی ها و شایستگی های مدیریتی و راهبری بود. همچنین، بر اساس مبانی نظری پژوهش، مؤلفه های اصلی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی ازنظر سطح تحلیل، در دو سطح فردی و سازمانی جایابی شدند. این گروه بندی می تواند ابزاری مناسب برای برنامه ریزی توسعه سرمایه انسانی اعضای هیئت علمی باشد.
آمایش فضایی قلمروهای مرزی با استفاده از مدل AHP (نمونه ی موردی: شهرستان های مرزی استان سیستان و بلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۸
21 - 40
حوزههای تخصصی:
آمایش فضایی یکی از شیوه های مناسب و جامع برای مدیریت و برنامه ریزی مکان ها محسوب می شود. با توجه به اهمیت استراتژیک مناطق مرزی، پژوهش حاضر کوشیده است تا به تحلیل فضایی شاخص های اقتصادی-اجتماعی در 9 شهرستان مرزیِ زابل، زابلی، زاهدان، زهک، سیب و سوران، سرباز، سراوان، خاش و هیرمند در استان سیستان و بلوچستان بپردازد.پژوهش حاضر، از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت، عِلّی- مقایسه ای است. برای رتبه بندی و سطح بندی شهرستان های مرزی استان از لحاظ میزان برخورداری از شاخص مورد بررسی، از روش تحلیل سلسه مراتبی (AHP) استفاده شده است. نتایج این پژوهش، نشان می دهد که شهرستان زاهدان به عنوان مرکز اداری- سیاسی استان سیستان و بلوچستان، به عنوان تنها گزینه ی برخوردار، رده ی نخست توسعه ی اقتصادی-اجتماعی را در میان شهرستان های مرزی استان سیستان و بلوچستان از آن خود کرده است. از سوی دیگر، فاصله ی شهرستان زاهدان با وجود سطح توسعه یافتگی در مقایسه با دیگر شهرستان های مرزی چندان چشمگیر نیست و نسبت محرومیت میان مناطق نیمه محروم و محروم نیز بسیار بالا است.
مکان یابی مرا کز بهداشتی – درمانی (بیمارستان) با استفاده از روش AHP درمحیط GIS (مطالعه موردی: شهر سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
63 - 84
حوزههای تخصصی:
در اغلب شهرها عدم تخصیص متناسب فضا و جایابی بهینه عناصر خدماتی و کالبدی شهر، به ویژه بیمارستان و تعداد عوامل مؤثر در مکان یابی این مراکز، افزایش روزافزون مشکلات شهری و شهروندان را به دنبال داشته است. لذا این امر لزوم استفاده از روش های مؤثر و سیستم های رایانه ای در مکان یابی بهینه این مراکز را بیش از پیش آشکار ساخته است. هدف عمده این پژوهش، ارزیابی نحوه توزیع بیمارستان و مشخص کردن نواحی محروم از این خدمات در شهر سمنان با توجه به استانداردها و ضوابط مکان یابی بیمارستان بوده است. در این تحقیق داده های مکانی از روی نقشه های رقومی و خطی تهیه و داده های توصیفی نیز با استفاده از آمار و پژوهش های میدانی، جمع آوری گردید و به پایگاه اطلاعاتی متصل شد. آن گاه برای هر یک از عوامل تأثیرگذار در مکان یابی بیمارستان، لایه های مرتبط همچون سازگاری اراضی، نزدیکی به مرکز مناطق، جمعیت، دسترسی به شبکه های ارتباطی درجه یک، ضوابط طراحی، سرانه و استانداردها، شعاع دسترسی تهیه شد و در هر لایه حریم کاربری ها مشخص گردید و با روی هم گذاری لایه های مذکور بر اساس الگوها و ضوابط مشخص، به تحلیل و بررسی آن پرداخته شد. سپس بر اساس مطالعات و نظرات متخصصان مرتبط فاکتور های مؤثر در تعیین مراکز بهداشتی – درمانی انتخاب و با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی به صورت زوجی با هم مقایسه و وزن هر یک محاسبه گردید. نهایتاً در محیط GIS تحلیل شده اند. در عین حال یافته های حاصل از این تحلیل نشان می دهد که نیاز کنونی شهر سمنان به مراکز بهداشتی با توجه به سرانه های شهری، حداقل 3 بیمارستان است که برای رفع این کمبوداز GIS استفاده گردید.
تحلیل رابطه باورهای اخلاقی با کیفیت زندگی کارکنان با نقش میانجی سبک زندگی اخلاق مدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نظارت و بازرسی سال ۱۴ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۵۳
101 - 128
حوزههای تخصصی:
پژوهش با هدف تحلیل رابطه باورهای اخلاقی با کیفیت زندگی کارکنان زندان کرمانشاه با نقش میانجی سبک زندگی اخلاق مدار انجام گرفت. روش تحقیق از لحاظ هدف، کاربردی، و از لحاظ شیوه اجرا توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری تمام کارکنان زندان کرمانشاه هستند. بر اساس فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای متناسب حجم نمونه 244 کارمند برآورد گردید. ابزارهای پژوهش شامل سه پرسشنامه باورهای اخلاقی، سبک زندگی اخلاق مدار نعمتی و همکاران (1399) و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری والتون (1973) است. روایی صوری پرسشنامه ها از طریق اظهار نظر استاد راهنما تأیید شد. ضریب پایایی محاسبه شده از طریق روش آلفای کرونباخ برای سنجش میزان پایایی به ترتیب برای باورهای اخلاقی 80/0، سبک زندگی اخلاق مدار 66/0، کیفیت زندگی کاری 82/0 و پایایی کل پرسشنامه ها 83/0 محاسبه شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از دو سطح آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد بین باورهای اخلاقی و سبک زندگی اخلاقی مدار (84/0) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. هم چنین بین باورهای اخلاقی و کیفیت زندگی کاری (71/0) رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 هست. بین متغیرهای سبک زندگی اخلاق مدار و کیفیت زندگی کاری(72/0) نیز رابطه مثبت و معناداری در سطح 01/0 وجود دارد. هم چنین نتایج نشان داد باورهای اخلاقی به شکل مستقیم و غیر مستقیم از طریق نقش میانجی سبک زندگی اخلاق مدار بر کیفیت زندگی کارکنان اثر دارد.
بررسی رابطه و مقایسه ابعاد میزان گرایش به علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی با میزان مهارت های لازم برای قرن 21(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزش مهندسی ایران سال ۲۲ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۶
85 - 98
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه و مقایسه ابعاد میزان گرایش به علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی با میزان مهارت های قرن21 بود. جامعه آماری پژوهش دانشجویان پردیس تربیت معلم علامه طباطبایی ارومیه بودند. نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه میزان گرایش به علوم، فناوری، مهندسی و ریاضی و پرسشنامه میزان مهارت های لازم برای قرن 21 بود و روایی آن را متخصصان تأیید کردند. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 762/0 و 710/0 به دست آمد. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آزمون های آماری t تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس چندگانه در قالب نرم افزار SPSS26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که میزان گرایش به ریاضی و علوم دانشجومعلمان در سطح متوسط قرار دارد، اما گرایش آنها به طراحی و فناوری بالاتر از متوسط است. همچنین میزان مهارت های رهبری و مشارکت آنها در سطح متوسط و مهارت خودمدیریتی در سطح بالاتر از متوسط است. علاوه بر این، نتایج حاکی از وجود رابطه مثبت و معنادار بین برخی مؤلفه های میزان گرایش به STEM و میزان مهارت های قرن 21 در میان دانشجومعلمان است. مطابق نتایج آزمون تحلیل واریانس چندگانه، بین دانشجویان رشته های مختلف تربیت معلم در برخی مؤلفه های گرایش به STEM تفاوت معنادار وجود دارد.
شناسایی شاخص های استراتژی توسعه شهری در جهت تاب آوری و توانمندسازی جزیره کیش در افق 1417(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی ایران دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
189 - 217
حوزههای تخصصی:
هدف:هدف این پژوهش، شناسایی شاخص های تاثیرگذار حکمرانی خوب شهری، قابل زندگی بودن، بانکی بودن و رقابتی بودن در استراتژی توسعه شهری و افزایش تاب آوری جزیره کیش با رویکرد توانمندسازی است، که بر این اساس کدام یک از زیرساخت های اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و کالبدی احتیاج به افزایش تاب آوری و دستیابی به توانمندسازی مدیران و شهروندان در مواجهه با بحران های اقتصادی، اجتماعی و محیطی را دارد.
روش:روش پژوهش بر مبنای روش های توصیفی - تحلیلی و از نظر نوع هدف کاربردی است و نتایج به دست آمده از پرسش نامه ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون کای اسکوئر و T تک نمونه ای محاسبه شده است. به منظور بررسی و مقایسه تاب آوری شاخص های استراتژی توسعه شهری در ابعاد حکمرانی خوب شهری، بانکی بودن، قابل زندگی بودن و رقابتی بودن از آزمون ANOVA و مدل سازی معادلات ساختاری از نرم افزار PLS و Micmac استفاده شده است. ازمدل استراتژیک SOAR برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمان ها و نتایج در توانمندسازی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج نشان می دهد شاخص های استراتژی توسعه شهری جزیره کیش در ابعاد قابل زندگی بودن دارای وضعیت مناسب تری نسبت به سایر شاخص ها است و شاخص های حکمرانی خوب شهری، بانکی بودن و رقابتی بودن در وضعیت مطلوبی قرار ندارند.
نتیجه گیری: می توان گفت به اعتقاد پاسخگویان کلیه شاخص های استراتژی توسعه شهری جزیره کیش در سطح مطلوبی نیستند، به عبارتی کیش هنوز قابل زندگی است ولی از لحاظ مدیریتی و اقتصادی وضعیت مناسبی ندارد.
اثر تغییر اقلیم بر تقویم زراعی کشت برنج در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق ضمن بررسی شرائط اقلیمی در دوره حاضر و تحلیل شرائط حرارتی و بارش و میزان تابش دریافتی از خورشید ،بر اساس داده های روزانه ایستگاههای سینوپتیکی که در منطقه ، قدمت ثبت داده های هواشناسی حداقل 30 ساله را داشتند. شرائط حاضر تحلیل گردید . با توجه به شرائط محیطی لازم برای رشد گیاه برنج و در دست داشتن اطلاعات فنولوژیکی گیاه برنج و آستانه های حرارتی پائین و بالا دمائی آن ، و همچنین مقادیر درجه – روز مورد نیاز این گیاه برای تکمیل چرخه حیاتی خود و انجام فرایند فنولوژیکی آن به منظور تولید اقتصادی ،تقویم مناسب زراعی در شرائط فعلی تعیین گردید. این تقویم در فاصله بین ماههای فروردین تا تیرماه بین استانها متغیر بوده است .بر اساس شرائط حرارتی فعلی و احتمال گرم شدگی کره زمین در دهه های آینده ، خروجی های مدل 3 MCdaH تحت سناریو ، به کمک مدل LARS-WG5 ریزمقیاس گردید . در این مطالعه سالهای 1990-1969را به عنوان دوره پایه و سالهای 2065-2046 را به عنوان دوره آینده مورد بررسی و شرایط حرارتی و بارشی برای دوره آتی شبیه سازی گردید. خروجی به دست آمده با شرائط دمائی مناسب رشد گیاه در منطقه مورد مطالعه مورد بررسی و مقایسه قرار داده شد . نتایج نشان داد که تقویم زراعی برنج در استانهای گیلان و مازندران با تفاوتهائی به سمت زمستان شیفت خواهند یافت . با توجه به شرائط دمائی متفاوت استان گلستان تقویم زراعی آن به سمت بهار حرکت خواهد نمود.
مهاجرت های اقلیمی در حقوق بین الملل: راه دشوار دولت های آسیب پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات حقوق عمومی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
859 - 880
حوزههای تخصصی:
جابه جایی های انسانی در اثر وقوع رخدادهای اقلیمی موجب چالش های اساسی در حقوق بین الملل شده است. از یک سو، قواعد سنتی موجود امکان چاره جویی همه جانبه در این زمینه را ندارند و از سوی دیگر، چگونگی چاره اندیشی در خصوص این پدیده و حمایت از افراد آسیب پذیر بیش از پیش بر شکاف بین دیدگاه های کشورهای در حال توسعه و برخی کشورهای پیشرفته صنعتی افزوده است. مقاله حاضر مهم ترین تحولات در خصوص جابه جایی های اقلیمی در نظام بین المللی تغییر اقلیم از جمله دو رویکرد زیان و خسارت و مسئولیت بین المللی را بررسی و ارزیابی می کند که کشورهای در حال توسعه تا چه حد در برآورده کردن خواسته اصلی خود یعنی ایده جبران خسارت در چارچوب کنوانسیون تغییر اقلیم موفق عمل کرده اند. واقعیت آن است که پیچیدگی پدیده تغییر اقلیم سبب شده است که هر یک از سازوکارهای زیان و خسارت و رهیافت مسئولیت بین المللی با دشواری های فراوان روبه رو باشند. در عین حال تحولات ایجادشده با آنکه در مرحله آغازین قرار دارد، می توان آن را گامی به سوی حمایت مؤثر از مهاجران اقلیمی شمرد.
ارائه نگرشی نوین بربازخوانی مفهوم خاطره و جایگاه آن در ارزیابی کیفی عملکرد فضاهای جمعی (مورد مطالعه: دانشکده هنر و معماری یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله معرفی عوامل خاطره ساز نهفته و آشکار در بستر و زمینه معماری از منظر "نظریه داده بنیاد" مدنظر قرار گرفت؛ در واقع روش تحقیق این پژوهش از نوع تحلیلی- توصیفی در نظر گرفته شد و به منظور نمایش کارایی این روش با اتکاء به نظریه داده بنیاد، دانشکده معماری یزد به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد تا شرح گام به گام مراحل اجرای این پژوهش را تبیین نماید. شرکت کنندگان در این پژوهش با استناد به روش "گلوله برفی" و نمونه گیری نظری انتخاب شدند وتجزیه تحلیل اطلاعات براساس سه روش کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی (گزینشی) انجام شد. یافته های حاصل از این پژوهش در مرحله نهایی به 28 کد باز، 16 کد محوری و 6 کدانتخابی رسید و الگوی پارادایمی به شرح زیر سازماندهی شد: 1. متغیرهای علی 2. متغیرهای زمینه ای 3. متغیرهای مداخله گر 4.پدیده یا مقوله محوری 5. راهبردها 6. پیامدها و نتایج . نتایج این پژوهش نشان داد که ارتباطات درون مجموعه ای و وجود نظام و الگوی پیوسته از شاخص ترین متغیرهای زمینه ای یا نهفته در بستر حاکم قلمداد می شوند.
بازسازی معناهای عاطفی در فرایند ارزشی گفتمانی داستان ابراهیم؛ بارویکرد نشانه معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در معناشناسی گفتمانیِ شوش، فرایند تولید معنا با زیبا شناختی یا حضور پدیدار شناختی پیوند می خورد. حضرت ابراهیم(ع) در شوشی ممتاز طی فرایندهای حسی ادراکی به همراه ابعاد دیگر گفتمان در برخورد با ابژه های ارزشی دچار وضعیتی جدید می شود که آن را می توان در جریان شهود ملکوت، حرکت به سوی وصال و معرفت معشوق نامید. هدف اصلی مقاله این است که با استفاده از روش تحلیل نشانه معناشناختیِ گفتمان، تبیین کند که چگونه «گفتمان دیداری» در داستان ابراهیم(ع)، بُعد پدیدارشناختی یا حضور می گیرد و با ایجاد تکانه ای در شخصیت اصلی داستان بعد زیبا شناسی عاطفی آن شکل می گیرد و در نهایت، شوش به تولید معنا و به کنش منجر می شود. در ابتدای داستان نظام شوشی جریان دارد و در ادامه، نظام های گفتمانی کنشی و تجویزی در نظام ارزشی شکل می گیرد الگوی کنشی داستان حول کنش های ابراهیم(ع) و نمرود و همچنین، قوم او شکل می گیرد. نتیجه مقاله این است که در داستان ابراهیم(ع) نه تنها معنا در رابطه با نظام گفتمانی شوش و کنش بازتولید می شود؛ بلکه تداوم نیز دارد. ابراهیم(ع) به منزله شوشگر در جریان معنا سازی سیال و پویا به کنشگری فعال تبدیل می شود و حقیقت معبود را در نظام گفتمانی کنشی، ارزش سازی و معناسازی می کند.
سنجش عوامل بهبود پایداری اجتماعی در بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مطالعه تطبیقی بافت تاریخی و حاشیه نشین شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نقش جهان سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
33-42
حوزههای تخصصی:
اهداف: هدف از پژوهش حاضر، سنجش میزان پایداری اجتماعی در بافت های ناکارآمد شهری و تبیین مولفه های آن در بافت تاریخی و حاشیه نشین شهر اردبیل به مثابه دو نمونه از بافت های ناکارآمد شهری است. روش ها: داده های پژوهش در سال ۱۳۹۷ با روش کتابخانه ای و پرسش نامه گردآوری شد و با روش T تک نمونه، تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نمونه مورد بررسی شامل ۲۰۰ نفر از ساکنان بافت تاریخی و ۲۰۰ نفر از ساکنان بافت حاشیه نشین شهر اردبیل بود که به روش خوشه ای نمونه گیری شدند. یافته ها: مولفه های پایداری اجتماعی در هر دو بافتِ مورد مطالعه، وضعیت نامناسبی دارد. با این حال، بافت حاشیه نشین نسبت به بافت تاریخی دارای وضعیت نامناسب تری بود. براساس نتایج تحلیل عاملی، عوامل بهبود پایداری اجتماعی در زیرمجموعه چهار عامل اصلی قرار می گیرند که این چهار عامل در مجموع ۶۳ تا ۶۸% واریانس متغیر وابسته یعنی پایداری اجتماعی را تبیین می کنند. همچنین اثرگذاری عوامل در هر یک از پهنه ها به طور معنی داری متفاوت بود. به طوری که مهم ترین عامل موثر بر پایداری اجتماعی در بافت تاریخی، عامل سرمایه اجتماعی است که توسط متغیرهایی مانند مشارکت اجتماعی، تعاملات اجتماعی، اعتماد اجتماعی و هویت جمعی توضیح داده می شود. در مقابل، مهم ترین عامل موثر بر پایداری اجتماعی در بافت حاشیه نشین، برخورداری از امکانات رفاهی- زیرساختی است که توسط متغیرهایی مانند کیفیت مسکن، امنیت و دسترسی به خدمات عمومی تبیین می شود. نتیجه گیری: نتیجه نهایی این بود که وجود تفاوت های ذاتی بین بافت های تاریخی و حاشیه نشین، لزوم تدوین طرح های بازآفرینی جداگانه را برای هر یک، متناسب با ویژگی های آنها می طلبد.
تحلیل محتوای اسناد سیاست گذاری در حوزه کتابخانه های عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف از این پژوهش تعیین مقوله ها و موضوعاتی است که در حوزه کتابخانه های عمومی جمهوری اسلامی ایران، موردتوجه سیاست گذاران ملی بود. این پژوهش در نظر دارد با تحلیل محتوای اسناد خط مشی گذاری، مسائلی را شناسایی کند که سیاست گذاران درصدد یافتن راه حل برای آن ها بوده اند. روش : این پژوهش از نوع پژوهش های کیفی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. جامعه و نمونه پژوهش شامل متن سیاست ها ، قوانین و مقرراتی است که در حوزه کتابخانه های عمومی به تصویب نهادهای سیاست گذار در جمهوری اسلامی ایران رسیده اند. در این خصوص، نُه مصوبه مهم که به طور خاص کتابخانه های عمومی را مدنظر قرار داده اند، مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. برای کدگذاری نیز از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA استفاده شده است. به منظور تضمین صحت و قابلیت اعتماد این پژوهش از ملاک های اعتبار پذیری، قابلیت اطمینان، قابلیت انتقال و تأیید پذیری استفاده شد. یافته ها : یافته های پژوهش نشان داد که در اسناد مصوب برای پنج مسئله «سیاست های ترویج خواندن»، «مدیریت امور اداری و مالی کتابخانه های عمومی کشور»، «ساخت و توسعه کتابخانه های عمومی کشور»، «مدیریت ارائه خدمات کتابخانه ای در کتابخانه های عمومی کشور» و «تعیین بازیگران اداره کتابخانه های عمومی در کشور» مورد توجه قرار گرفته است. بررسی اسناد نشان داد که موضوع سیاست های ترویج خواندن در سند نهضت مطالعه مفید و مصوبه شورای فرهنگ عمومی درباره ترویج فرهنگ کتاب و کتاب خوانی مورد توجه بوده و بازیگران و ذی نفعان متعددی در این دو سند مورد توجه سیاست گذاران بوده است. سایر مصوبات، سه موضوع دیگر را تحت پوشش قرار داده اند. همچنین، نقش بازیگران و ذی نفعان مختلف در ارتباط با کتابخانه های عمومی، طبق مفاد مصوبات، بررسی و طبقه بندی شد.
بررسی جایگاه سفال نوع گودین VI در مطالعات پیش ازتاریخ شرق زاگرس مرکزی
حوزههای تخصصی:
گودین تپه کنگاور، یکی از شاخص ترین محوطه های هزاره چهارم قبل ازمیلاد غرب ایران به حساب می آید. در اواسط این هزاره، سفال های خوش ساخت و منقوشی تحت عنوان «سفال منقوش گونه گودین VI» در توالی تپه ظاهر می گردد که هیچ گونه قرابتی را با سفال های زمخت و بدون نقش دوره VIIا(VII/VI3) ندارند و نوعی نوآوری سفالی در توالی شرق زاگرس مرکزی به حساب می آید. نمونه های کاملاً مشابه این گونه سفالی در مناطق وسیعی از فلات مرکزی ایران در هزاره چهارم قبل ازمیلاد گزارش گردیده است. برخلاف کنگاور، در فلات مرکزی ایران این گونه سفالی از عمومیت و فراوانی ویژه ای برخوردار بوده و تداوم بی وقفه آن در سراسر دوران مس وسنگ برخلاف مناطق شرق زاگرس مرکزی، نشان دهنده خاستگاه اصلی آن در فلات مرکزی ایران است. هدف اصلی از نگارش این مقاله، تبیین جایگاه این گونه سفالی در توالی شرق زاگرس مرکزی و چگونگی نفوذ آن از مناطق فلات مرکزی ایران به مناطق شرق زاگرس مرکزی در غرب ایران است. بدین منظور، ابتدا اشاراتی به مطالعات هزاره چهارم قبل ازمیلاد شرق زاگرس مرکزی و معرفی این گونه سفالی خواهد شد؛ در ادامه با استفاده از منابع و داده های منتشر شده در ارتباط با محوطه های دارای سفال نوع گودین VI در مناطق شرق زاگرس مرکزی و مقایسه آن با نمونه های مشابه محوطه های فلات مرکزی ایران به دنبال پاسخ گویی به پرسش اصلی مقاله که، در چگونگی نفوذ این گونه سفالی در شرق زاگرس مرکزی است، خواهد بود. در پایان، نتیجه مطالعات نشان می دهد که مناطق شرق زاگرس مرکزی در هزاره چهارم قبل ازمیلاد به سطح کاملی از پیچیدگی های اجتماعی رسیده و با نواحی اطراف خود و به ویژه فلات مرکزی دارای بیشترین ارتباطات و برهم کنش های فرهنگی است. سفال موسوم به نوع «گودین VI» نیز نتیجه این برهم کنش ها و ارتباطات فرهنگی شرق زاگرس مرکزی با فلات مرکزی در هزاره 4 ق.م. است.
نقد کتاب درآمدی بر پژوهش روش های آمیخته و تحلیل وجوه خطابی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه انتقادی متون و برنامه های علوم انسانی سال بیستم مرداد ۱۳۹۹ شماره ۵ (پیاپی ۸۱)
221-239
در مقاله حاضر هدف آن است که به بهانه نقد کتاب «درآمدی بر پژوهش روش های آمیخته» به نقد روش شناختی چارچوب پژوهش آمیخته ای که در این کتاب توسط جان کرسول معرفی شده است اهتمام شود. پس از مقدمه و بحثی روش شناختی، به معرفی کوتاه کتاب پرداخته و ضمن معرفی آثار مشابه در حوزه موضوعی کتاب، جایگاه آن در میان سایر آثار ترسیم شده است. سپس توصیف و نقد مشخصات ظاهری کتاب در پیش گرفته شده بخش های مختلف کتاب تشریح، و مهمترین محورهای ضعف ترجمه از جمله اغلاط املایی، ترجمه ماشینی، تلفظ ناصحیح اَعلام، معادل گذاری نادرست، اِشکالات نگارشی، ناسلیس بودن، نایکدستی در به کارگیری واژگان و موارد دیگر بررسی شده است. پس از آن، با استعانت از چارچوب تحلیل رتوریک اسپر (1993)، تلاش شده تا با استخراج گزاره هایی از متن کتاب که آشکارا جنبه رتوریک دارند تا علمی، به تحلیل وجوه خطابی روش آمیخته پرداخته و رتوریک های به کار رفته در آن، دسته بندی شود و با تکیه بر آراء برخی اندیشمندان دیگر، اصالت آن به عنوان یک روش مستقل مورد نقد و نظر قرار گیرد.
الگوی شایستگی های مدیران منابع انسانی سازمان های دولتی در شرایط جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت بهبود و تحول تابستان ۱۳۹۹ شماره ۹۶
9 - 44
حوزههای تخصصی:
فرایند جهانی شدن، چالش هایی را فراروی مدیران سازمان ها قرار داده است. متولیان منابع انسانی برای بهره مندی مناسب از نیروی انسانی باید از شایستگی های ویژه ای برخوردار باشند. طراحی الگوی شایستگی های مدیران منابع انسانی سازمان های دولتی در شرایط جهانی شدن، هدف این پژوهش است. جهت طراحی الگو، شاخص ها از طریق روش دلفی و پرسشنامه خبرگی از 21 استاد مدیریت کسب شد. مفاهیم مرتبط با شایستگی های مدیران منابع انسانی و شرایط جهانی شدن می تواند در 7 بعد طبقه بندی شوند: شایستگی هوشی، شایستگی مدیریتی، شایستگی متخصص منابع انسانی، شایستگی ارزش آفرینی منایع انسانی، شایستگی فرهنگی، بعد اجتماعی جهانی شدن، بعد فرهنگی جهانی شدن. آنچه موجب تمایز این پژوهش از سایر پژوهش های انجام گرفته پیرامون شایستگی می شود؛ طراحی یک چارچوب اقتضایی است که آن از طریق پیوند انواع شایستگی های مدیران با شرایط جهانی شدن حاصل می شود. در این پژوهش، 39 مولفه و 115 شاخص مرتبط با این ابعاد شناسایی و طبقه بندی شدند. بر مبنای نتایج تحقیق درباره شایستگی های مدیران منابع انسانی در شرایط جهانی شدن، شایستگی هوشی مهمترین عامل بوده و شایستگی فرهنگی در آخرین اولویت قرار گرفته است.
تمایز معرفه النفس از علم النفس در انسان شناسیِ محمدحسین طباطبایی و پیامد آن در نگاهی دیگر به سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انسان پژوهی دینی سال هفدهم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
69 - 83
حوزههای تخصصی:
طباطبایی تمایل داشت مسائل نفس شناسی را از طریق معرفهالنفس دنبال کند نه آنچنان که فیلسوفان مشایی و صدرایی، با تمام اختلافاتشان، در علم النفس دنبال می کردند. توجه به نفس و روان بشری و قوای آن در درمان بیماری ها، گرچه در ساختارِ ریاضی مکانیکی پزشکی مدرن، مهمل تلقی می شود اما در پزشکی غیرمدرن، با تمام وسعتِ شاخه ها و گرایش هایش، متعارف بلکه ناگزیر است. دغدغه این نوشتار معرفهالنفس و چشم انداز تأثیر آن در طب (با تأکید بر سلامت) است. تحقیق پیش رو از سنخ تحقیقات بنیادی نظری و از لحاظ روش، توصیفی تحلیلی است. محقق با توصیف و تحلیل کیفی محتوایِ اندیشه طباطبایی و توجه به نظام اندیشه وی، با گردآوری داده ها به روش کتاب خانه ای، به دنبال توصیف، تجزیه و تحلیل مسئله است. طباطبایی بر اساس تعقل و نیز تعمق در آیات و روایات از تمایز معرفهالنفس/علم النفس به تمایز معرفت أنفسی/ معرفت آفاقی کشیده می شود؛ تمایزی که می تواند در طبابت استلزاماتی داشته باشد و طب را متحول و زمینه را برای نگاهی دیگر به سلامت و بیماری فراهم کند. توجه به معرفهالنفس در طب به معنای معرفت به نفس و خصوصیات و نوع تأثیر آن در بدن نیست، بلکه به معنای معرفت أنفسی در طبابت است، که به تعبیری می توان آن را طبابت أنفسی نامید که طبیبش به گونه ای دیگر زیست می کند و به گونه ای دیگر بیمار، بیماری و سلامت را می فهمد و نهایتاً درمان می کند.
موطن اخذ میثاق در آیات 172 و 173 سوره اعراف از منظر علامه طباطبایی و آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۱۰۱-۱۲۰
حوزههای تخصصی:
آیات 172 و 173 اعراف مشهور به آیات میثاق از پیچیده ترین آیاتِ قرآنی به لحاظ تفسیری است. یکی از مباحث اصلی در تفسیر این آیات بحث موطن أخذ میثاق است؛ به این معنا که، این میثاق الهی که مفاد آن ربوبیّت الهی و عبودیّت انسان است در کجا بسته شده و صحنه ای که پرسش «أ لَسْتُ بِرَ بِّکُمْ» و پاسخ «بَلی» در آن رخ نموده در کجاست؟ مفسران از دیرباز نظرهای متفاوتی درباره موطن أخذ میثاق در این آیات ابراز داشته اند؛ از جمله علامه طباطبایی عالم ملکوت را موطن أخذ میثاق می داند اما آیت الله جوادی آملی این نظر را نقد و ردّ نموده و موطن فطرت را موطن أخذ میثاق دانسته است. این مقاله در پی آن است که، پس از تقریر نظر این دو مفسر، نشان دهد: قول ملکوتی بودن أخذ میثاق با مبانی قرآنی و برهانی سازگارترست و دیگر آنکه تمام مواطنی که برای أخذ میثاق از سوی مفسّران صورت بندی شده است به دو موطن ملک و ملکوت قابل ارجاع است.