مطالب
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۱۹۴ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
221 - 237
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش دلزدگی زناشویی و نارضایت جنسی در شکست عشقی در زوجین با طلاق عاطفی انجام شد. روش پژوهش: جامعه پژوهش حاضر کلیه زنان مراجعه کننده به کلینیک روانشناختی منطقه 2 تهران (شامل 410 نفر)بود، که از این میان 280 زن (25 تا 45 ساله) که ملاک های ورود به پژوهش را داشتند انتخاب شدند. شرکت کنندگان با استفاده از ابزار پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1988)، پرسشنامه ضربه عشقی راس (1999) و مقیاس دلزدگی زناشویی پاینز (1996) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد دلزدگی زناشویی و نارضایتی جنسی می توانند 3/25 درصد از واریانس شکست عشقی را تبیین کنند. همچنین نارضایتی جنسی سهم بیشتری در پیش بینی شکست عشقی زوجین دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده، با کمک دلزدگی زناشویی و نارضایت جنسی می توان شکست عشقی را در زوجین با طلاق عاطفی پیش بینی کرد.
بررسی مشکلات و نارضایتی جنسی زوجین و تأثیر آن بر اختلافات زناشویی در حقوق موضوعه ایران و رویه قضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
171 - 190
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی مشکلات و نارضایتی جنسی زوجین و تأثیر آن بر اختلافات زناشویی در حقوق موضوعه ایران و رویه قضایی است. روش پژوهش: پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای - تحلیلی در حقوق موضوعه و رویه قضایی ایران به بررسی مشکلات و نارضایتی جنسی زوجین و تأثیر آن در اختلافات زناشویی پرداخته است. یافته ها: به نظر می رسد اگر مبنای حق فسخ نکاح را در عیوب جنسی مندرج در مواد قانونی مذکور، جلوگیری از ورود ضرر و عسروحرج بدانیم، این عیوب قابل تعمیم به هر مشکل جنسی که باعث ایجاد ضرر و حرج برای زوجین شود، نیز می گردد؛ ولی اعمال حق فسخ عیوب جنسی غیرمصرح در قانون، منوط به درج شرط وصف سلامت جنسی زوجین در ضمن عقد نکاح است. لذا، لزوم درج وصف سلامت جنسی زوجین در ضمن عقد نکاح ضرورت دارد. نتیجه گیری: اگر زوجین ضمن عقد نکاح شرط وصف سلامت جنسی زوجین را درج نمایند و بعد از عقد نکاح معلوم گردد که هر یک از زوجین دچار بیماری جنسی یا ضعف و ناتوانی جنسی باشد و طرف مقابل در هنگام عقد جاهل به آن باشد برای مشروط له ایجاد حق فسخ می کند. طبق رویه قضایی، تخلف از شرط باعث ایجاد حق فسخ نمی شود، مگر این که ضمن عقد نکاح به صورت شرط صفت درج گردد.
مقایسه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : مطالعه حاضر باهدف مقایسه تأثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی انجام شد. روش : پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه زنان دیالیزی متأهل مراجعه کننده به انجمن حمایت از بیماران دیالیزی شهر مشهد در بازه زمانی دی ماه سال 1400 تا خردادماه سال 1401 بود که 45 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه شامل دو گروه آزمایش (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد) و یک گروه کنترل جایگزین شدند. داده ها از طریق پرسش نامه های نگرانی از تصویر بدن لیتلتون، آکسوم و پوری (Littleton et al., 2005) و عزت نفس جنسی زنان – فرم کوتاه دویل زینا و شوارز (Doyle Zeanah & Schwarz, 1996) به دست آمد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار 25Spss- استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در مقایسه با گروه کنترل بر تصویر بدن و عزت نفس جنسی زنان دیالیزی مؤثر هستند (05/0 P<). بعلاوه، طرح واره درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت معنی داری مؤثرتر از درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بود (05/0 P<)؛ بنابراین، کار هم زمان بر روی طرح واره ها و استفاده از فنون پذیرش و تعهد می تواند منجر به خودانگاره بدنی بهتر و عزت نفس جنسی بالاتر و درنتیجه بهبود اعتمادبه نفس و ارتباط زناشویی در زنان دیالیزی گردد.
تحلیل و بررسی جایگاه ایده برابری جنسی در نظریه مجازات افلاطون (با تأکید بر نظریه نفس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فلسفه دین سال بیستم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۵۵)
145 - 156
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم مطرح شده در نظام فکری افلاطون و بویژه در مباحث نفس شناسانه، چرایی و چگونگی بهره مندی زنان از آموزش برابر با مردان، ضرورت ورود آنان در عرصه های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، نظریه مجازات، و ایده برابری جنسی است. در پژوهش حاضر که موضوع محوری آن ایده برابری جنسی در نظریه مجازات افلاطون است، چند نکته اساسی و بنیادین به عنوان نتایج حاصل از این پژوهش مورد تأکید قرار خواهد گرفت: الف) از میان سه دوره حیات کلی نفس (حیات پیشین نفس، حیات همراه با بدن، و حیات پس از مفارقت از بدن)، افلاطون «مجازات» را مربوط به دوره میانی حیات نفس میداند. ب) مؤلفه های تعیّن بخش نظریه مجازات در نگاه افلاطونی، بیش از آنکه وابسته به عنصر جنسیّت بوده و معطوف به جسم و تن آدمی باشد، ناظر بر عنصر «نفس» است. ج) از نظر افلاطون، غایتِ مجازات حتی در مواقعی که ممکن است به تنبیه بدنی فرد بیانجامد؛ اولاً و بالذات، تربیت نفس است نه تنبیه بدنی. د) و نکته پایانی و مهم اینکه نیل به ثبات، امنیت و عدالت در جامعه که اساساً ایده آل افلاطونی است، تنها در سایه نظریه مجازاتِ فارغ از جنسیت امکان پذیر خواهد بود. از این رو، وی در نظام فکری خویش و بویژه در رساله جمهوری، به دفاع از ایده برابری جنسی در باب مجازات میپردازد.
تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی براساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: اضطراب ارتباط جنسی که به میزان ترس از بحث درباره روابط جنسی فرد با دیگری اشاره دارد، مسئله ای است که به اندازه دیگر جزئیات مطالعه نشده است؛ لذا تبیین مدل ساختاری پیش بینی اضطراب جنسی بر اساس طرحواره های خودجنسی با بررسی نقش میانجی تنظیم هیجانی در مردان مبتلا به نارسایی قلبی بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف بنیادی-کاربردی و از نظر گرد آوری داده ها و ماهیت عنوان یک پژوهش کمی از نوع توصیفی و همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش مردان مبتلا به نارسایی قلبی مراجعه کننده به بیمارستان شهید دکتر لواسانی شهر تهران در سال 1402 بود. روش نمونه گیری در این پژوهش به صورت غیرتصادفی و در دسترس بود که 300 مرد انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب ارتباط جنسی دیویس (2006)، مقیاس طرحواره جنسی اندرسن و سیرانوسکی (1994) و تنظیم هیجانی گرتز و همکاران (2006) استفاده شد؛ جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزارهای اس.پی.اس.اس . اموس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که قوی ترین تأثیر مستقیم بر اضطراب رابطه جنسی مربوط به تنظیم هیجانی با ضریب تأثیر 50/0- و بعد از آن طرحواره خود جنسی با ضریب تأثیر 47/0 بود. نتیجه آزمون اثرات مستقیم نشان داد این اثرات در سطح اطمینان حداقل 95 درصد معنی دار است (05/0>p). نتیجه گیری: تایید نقش واسطه گری متغیرها، نشان میدهد که در آسیب - شناسی و درمان کژکاری جنسی مردان، توجه به ابعاد روان شناختی به ویژه جنبه های شناختی و هیجانی به اندازه توجه به ابعاد فیزیولوژیکی آن اهمیت دارد می توان نتیجه گرفت که ارزیابی نقش واسطه ای متغیرهای هیجانی و شناختی در مدل کنترل دوگانه نیاز به توجه بیشتری دارد.
تاملی جامعه شناختی در باب سنخ شناسی، رفتارها و نگرش های جنسی جوانان (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه های تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف این پژوهش تبیین جامعه شناختی باورها رفتارها و درک جنسی جوانان هست. این پژوهش با رویکردی ترکیبی طرح متوالی اکتشافی روش پدیدارشناسی را در جهت کشف مسئله و روش پیمایش را برای گستره شناسی گرایش های جنسی بکارگرفت. عوامل و مفاهیم حاصل از مصاحبه های عمیق در قالب یک مدل طراحی و در پیمایش مورد آزمون قرارگرفتند. بخش پدیدارشناسی شامل 19 نفر از جوانان بود که به روش نمونه گیری زنجیره ای انتخاب شدند. برای تحلیل داده ها از روش کلایزی و اعتبار و پایایی مطالعه به روش لینکلین و گوبا بررسی شد. در پیمایش، جامعه آماری دانشجویان دانشگاه های تهران و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 400نفر انتخاب شد. در تجزیه وتحلیل داده ها، از تحلیل واریانس یک طرفه، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شد. مفاهیم در قالب تیپولوژی، در یافته های پدیدارشناسانه استخراج شد که عبارتنداز روابط جنسی خارج ازدواج، هم خانگی، مصاحفه کردن، تنوع طلبی جنسی، روابط همزمان باچند نفر، تعاملات جنسی به مثابه رفتار فراغتی، دختران به عنوان محرک و پیشقدم، بازنمایی بدن به مثابه سرمایه جسمانی-اجتماعی و سیالیت روابط جوانان. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر حاصل نشان داد افول ارزش های دینی مستقیم و از طریق تأثیر بر فردگرایی برگرایش های جنسی مؤثر است. رسانه ها مستقیم و از طریق تأثیر بر فردگرایی و مصرف گرایی گرایش های جنسی را متاثرمی سازد. گروه مرجع مستقیم و از طریق تأثیر بر مصرف گرایی برگرایش های جنسی جوانان تأثیر دارد. فرزند سالاری در ساختار قدرت خانواده و اعتماد اجتماعی بر گرایش های جنسی تأثیرگذار است.
مدل ساختاری پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس جهت گیری مذهبی بیرونی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تعهد زناشویی به عنوان یک فرآیند شناختی تعریف می شود که منعکس کننده تصمیماتی است که افراد در مورد شریک زندگی خود می گیرند. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی تعهد زناشویی بر اساس جهت گیری مذهبی بیرونی با واسطه گری رضایت جنسی و خودکنترلی انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش همبستگی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری کلیه زنان مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خانه های سلامت شهر تهران در سال 1399-1400 می باشد و 380 نفر با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه تعهد زناشویی آدامز و جونز (1997)، پرسشنامه جهت گیری مذهبی آلپورت(1950)، پرسشنامه رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸) و پرسشنامه خودکنترلی تانجی و همکاران (2004) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از الگویابی معادلات ساختاری با کاربرد نرم افزار AMOS 24 و SPSS 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد اثر مستقیم جهت گیری مذهبی بیرونی بر رضایت جنسی (31/0=β)، خودکنترلی(40/0=β) و تعهد زناشویی (28/0=β) معنادار می باشد. اثر مستقیم رضایت جنسی بر تعهد زناشویی (17/0=β) و خودکنترلی بر تعهد زناشویی (64/0=β) نیز مثبت و معنادار است. در این میان خودکنترلی در ارتباط بین باورهای ارتباطی و تعهد زناشویی نقش میانجی را می تواند ایفای کند (001/0≥P). نتیجه گیری: ازدواج پایدار زمانی است که شریک زندگی از یک رابطه سالم برخوردار باشد. جایی که شریک زندگی منبع حمایت عاطفی، دوستی، رضایت جنسی و حمایت مالی برای یکدیگر است که می تواند تعهدات زوج ها را افزایش و حفظ کند.
نقش احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش در پیش بینی افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
134 - 156
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف نقش احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش در پیش بینی افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر انجام شد. روش پژوهش: این مطالعه از نوع کاربردی و توصیفی -همبستگی بود. ۲۵۰ نفر از زنان آسیب دیده از خیانت همسر در شهر تهران با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان پرسشنامه های احساس تنهایی راسل و پیلوا و کورتونا (1980)، رضایت جنسی لارسون و همکاران (۱۹۹۸)، بخشش ری و همکاران (2001) و افسردگی بک (1996) را تکمیل کردند. تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد بین احساس تنهایی و افسردگی رابطه مثبت معنی دار (۰01/0>P) و بین رضایت جنسی و بخشش با افسردگی رابطه منفی معنی داری وجود دارد (۰01/0>P). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد 44 درصد از واریانس افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر با احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش، پیش بینی می شود (001/0>P، ۶61/0=R، ۴۳۷/0=R2 و ۴۳۰/0=R2 تعدیل شده). همچنین سهم احساس تنهایی بزرگتر از سایر متغیرهای پیش بین بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج تحقیق می توان نتیجه گرفت که احساس تنهایی، رضایت جنسی و بخشش بر افسردگی در زنان آسیب دیده از خیانت همسر موثر است.
نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه میان ویژگی های شخصیتی و طلاق عاطفی در مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
191 - 202
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای رضایت جنسی در رابطه میان ویژگی های شخصیتی و طلاق عاطفی در مردان بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع همبستگی و توصیفی بود. جامعه آماری این پژوهش عبارت بود از مردان شهر تهران در سال 1402-1401. در این مطالعه 263 نفر از مردان متاهل شهر تهران به عنوان نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای اندازه گیری شامل پرسشنامه رضایت جنسی لارسون (1998)، پرسشنامه طلاق عاطفی گاتمن (1998) و فرم کوتاه پرسشنامه NEO بوده است. سرانجام، داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه با استفاده از مدل معادلات ساختاری و نرم افزار SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شد. یافته ها یافته های پژوهش نشان داد که مدل پژوهش برازش خوبی داشته و تمامی مسیرها در مدل پژوهش دارای ضرایب معنی دار بودند. نتایج تجزیه و تحلیل آماری داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه نشان داد نقش میانجی متغیر رضایت زناشویی در رابطه ویژگی های شخصیتی با طلاق عاطفی در سطح 01/0 معنادار است (01/0 > P). نتیجه گیری: به طور کلی بر اساس یافته های به دست آمده در زمینه طلاق عاطفی، ویژگی های شخصیتی و رضایت جنسی زوجین می توان گفت که این سه متغیر با یکدیگر در ارتباط بوده به طوری که بررسی رابطه این سه در قالب مدل معادلات ساختاری نشان داد، که علاوه بر این که ویژگی های شخصیتی می توانند به پیش بینی طلاق عاطفی و بررسی بهتر وضعیت رابطه زناشویی کمک کنند، با در نظر گرفتن رضایت زناشویی به عنوان متغیر میانجی از آن جا که با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش می تواند رابطه موجود میان ویژگی های شخصیتی با طلاق عاطفی را تقویت کند، می توانیم طلاق عاطفی را با دقت و اطمینان بیش تری پیش بینی کنیم. لذا نتیجه به دست آمده از این پژوهش می تواند در بررسی روابط زوجین مفید واقع شود.
رابطه رضایت جنسی و نگاه جنسیتی با گسست خانواده (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده پژوهی سال ۱۹ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۷۵
437 - 459
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی وجود دارند که کارکردهای خانواده را دچار اختلال می کنند و ممکن است به گسست خانواده منجر شوند. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه رضایت جنسی و نگاه جنسیتی با گسست خانواده است. روش تحقیق پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه است. جامعه آماری افرادِ ساکن در مناطق 5، 7 و 8 شهر تبریز هستند که بر اساس فرمول کوکران 384 نفر از آن ها به عنوان نمونه آماری بررسی شده اند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده برای انتخاب نمونه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که بین رضایت جنسی با گسست خانواده رابطه معکوس و معناداری وجود دارد، به طوری که هرچقدر رضایت جنسی زوجین در زندگی زناشویی بیشتر باشد، گسست خانواده کمتر اتفاق می افتد. همچنین یافته ها حاکی است، بین نگرش جنسیتی سنتی با گسست خانواده رابطه مستقیم وجود دارد. به عبارتی، هرچقدر نگرش جنسیتی سنتی افراد بیشتر باشد، احتمال گسست خانواده بیشتر می شود. نتایج نشان می دهد در صورت همسان بودن زوجین در زمینه تحصیلی و بالاتر بودن سطح تحصیلات، بنیان خانواده کمتر دچار اختلال می شود. بخش دیگری از نتایج گویای آن است که گسست خانواده در بین زوجینی که مشاغل مناسبی از نظر جایگاه اجتماعی دارند، کمتر رخ می دهد.
بررسی انتقادی خط مشی نظام آموزش و پرورش ایران در تربیت جنسی نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال هجدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۳
25 - 47
«تربیت جنسی» یکی از پیچیده ترین و مهم ترین ابعاد تعلیم و تربیت و از موضوعات مهم حوزه اجتماعی است که در چگونگی شکل گیری شخصیت انسان نقش بسزایی داشته و بر افکار، عواطف و رفتارهای وی تأثیرگذار است. نظر به اینکه تحلیل مباحث نظری و خط مشی های عملی حوزه تربیت جنسی می تواند زمینه ساز روشنگری و تنویر اذهان محققان و متولیان امر تربیت شود، در پژوهش حاضر که با هدف بررسی انتقادی خط مشی های نظام آموزش و پرورش ایران در تربیت جنسی نوجوانان با رویکرد اجتماعی انجام شد، پژوهشگر بر آن است ﺗﺎ ضمن بررسی تمامی اسناد و آئین نامه های بالادستی نظام آموزش و پرورش و با در نظرگرفتن نقاط مثبت، به نقد خط مشی ها و رویکردهای این سازمان در حوزه تربیت جنسی بپردازد. نتیجه اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﻧﺸﺎن می دﻫﺪ ﻛﻪ ﺑﺮاﺳﺎس بررسی های انتقادی، خط مشی و رویکرد حاکم بر نگاه به تربیت جنسی در ﻧﻈﺎم آﻣﻮزش وﭘﺮورش اﻳﺮان «ﻣﻬﺎر میل جنسی» اﺳﺖ، که می توان از آن به «خط مشی ﻣﻬﺎر» تعبیر ﻛﺮد. از ویژگی ﻫﺎى اﻳﻦ خط مشی ﺗﻮﺟﻪ بیشتر ﺑﻪ ﺟﻨﺒﻪ ﻫﺎى سلبی و تحریمی تربیت جنسی است. جلوه گری اﻳﻦ خط مشی از واقعیت میل جنسی ﺑﻪ ﮔﻮﻧﻪ اى اﺳﺖ ﻛﻪ بیش از آﻧﻜﻪ میل جنسی را فرصتی ﺑﺮاى زندگی فضیلت ﻣﻨﺪاﻧﻪ تلقی ﻧﻤﺎﻳﺪ، آن را ﺗﻬﺪﻳﺪى ﺑﺮاى زندگی ﺳﻌﺎدﺗﻤﻨﺪاﻧﻪ ﺗﺼﻮﻳﺮ می کند.
بررسی آسیب های روانی و اختلالات شخصیت در افراد با انحراف جنسی
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به «بررسی آسیب های روانی و اختلالات شخصیت در افراد با انحراف جنسی» پرداخته و سؤال اصلی تحقیق بدین ترتیب مطرح شده که آسیب های روانی و اختلالات شخصیت در افراد با انحراف جنسی به چه میزان است؟ روش تحقیق حاضر توصیفی از نوع زمینه یابی می باشد. افراد با انحراف جنسی که به مراکز مشاوره رجوع کرده اند، تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند در دسترس از بین تمامی افراد با انحراف جنسی که به مراکز مشاوره رجوع کرده اند، تعداد 120 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از فرم بازسازی شده پرسشنامه شخصیتی چندوجهی مینه سوتا-2 (MMPI-2RF) و نسخه چهارم سیاهه چندوجهی بالینی میلون (MCMI-4) استفاده شده است که دارای روایی و اعتبار مطلوبی می باشند. مدل آماری مورد استفاده t تک گروهی بوده است و یافته ها نشان داد که «نارسایی تفکر» و «نارسایی رفتاری»،«شکایات جسمانی»، «رفتار ضداجتماعی»، «عقاید گزند و آزار» و «تجارب عجیب و غریب»، «شکایات گوارشی»، «شکایات عصب شناختی»،«شکایات شناختی»، «عقاید مرگ و خودکشی»، «فشار روانی- نگرانی»، «اضطراب»، «ترس های محدودکننده رفتار» و «ترس های چندگانه مشخص»، «پرخاشگری»، «هیجان پذیری» و «عدم پیوندگرایی»، «روان پریشی»، «هیسترونیک»، «آشفتگی»، «خودشیفته»، «اجبارگری»، «پارانوئید»، بالاتر از حد متوسط و مقیاس های «اضطراب فراگیر»، «استرس پس از سانحه»، طیف اسکیزوفرنیک»، «افسردگی عمده» و «اختلال هذیانی» در افراد با انحراف جنسی پایین تر از حد متوسط می باشند.
میزان شیوع و عوامل مرتبط با آزار جنسی در کودکی در میان بیماران سرپایی روان پزشکی در کشور تونس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف این مطالعه با هدف برآورد شیوع سابقه آزار جنسی در کودکی در بیماران سرپایی روان پزشکی و بررسی عوامل مرتبط با آن انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه مقطعی بر روی 133 بیمار (80 مرد و 53 زن با میانگین سنی 11/8±45/02 سال) مراجعه کننده به بخش روان پزشکی بیمارستان دانشگاه قابس (جنوب تونس) انجام شد. داده ها با استفاده از فرم کوتاه پرسش نامه ترومای دوران کودکی و پرسش نامه اصلاح شده رفتارهای خودکشی جمع آوری شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل تست همبستگی استفاده شد. مقدار معناداری در سطح 0/50 تعیین شد.
یافته ها شیوع کلی آزار جنسی در کودکی در بین بیماران 8/9 درصد بود. شرکت کنندگانی که سابقه آزار جنسی در کودکی را گزارش کردند، سن کمتری هنگام شروع علائم روان پزشکی داشتند و مدت زمان بستری در بیمارستان روان پزشکی به طور قابل توجهی در آن ها طولانی تر بود. نتایج تحلیل چندمتغیره نشان داد که آزار جنسی در کودکی خطر داشتن بیماری های روان پزشکی را تا (AOR=5/9، 95% CI: 28/8-1/3) و خطر داشتن افکار خودکشی را تا 5/1 (AOR=5/1، 95% CI: 26/9-1/03) افزایش می دهد.
نتیجه گیری داشتن سابقه آزار جنسی در کودکی تأثیر منفی در بیماران روان پزشکی در دوران بزرگسالی دارد. این رابطه چندعاملی هستند و پیشنهاد می شود در آینده مطالعات طولی برای بررسی عمیق تر و مفصل تر انجام شوند.
تأثیر مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی در همسران ناایمن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ پاییز (آبان) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۸
۱۵۶۴-۱۵۴۵
حوزههای تخصصی:
زمینه: توانایی ایجاد و حفظ روابط صمیمانه ایمن و پایدار در شروع زندگی مشترک به زوج ها کمک می کند تا سبک دلبستگی ایمن را در ارتباط عاطفی تجربه کنند. سبک دلبستگی ناایمن از مهم ترین عوامل بروز مشکلات بین فردی در روابط زوج های جوان است. مطالعات نشان داده است، ایمن سازی زوج ها در بهبود رفتارهای دلبستگی و افزایش رضایت جنسی آنان مؤثر است. جستجوی پژوهشگران نشان داد تاکنون هیچ گونه مداخله مبتنی بر ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر روی رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی همسران ناایمن در سال های ابتدایی زندگی زناشویی انجام نشده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی در همسران با سبک دلبستگی ناایمن انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوج های مراجعه کننده به مراکز خدمات مشاوره و روانشناختی شمال شهر تهران در سال 1401 بود که در پنج سال اول زندگی مشترک خود بسر می بردند. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند، 24 زوج دارای سبک دلبستگی ناایمن به عنوان نمونه آماری مطالعه حاضر شناسایی شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (در هر گروه 12 زوج) جایگزین شدند. مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار به مدت 12 هفته آموزش هفتگی 120 دقیقه ای برای گروه آزمایش اجرا شد ولی زوج های گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردتد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مقیاس های رابطه (بارتولومیو و هوروتیز، 1991)، رضایت جنسی (لارسون و همکاران، 1998) و رفتارهای دلبستگی (سندبرگ و همکاران، 2012) استفاده شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بنفرونی و نرم افزار SPSS25 تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد مداخله تلفیقی ذهنی سازی و بسته آموزشی ساخت یک پیوند پایدار بر رفتارهای دلبستگی و رضایت جنسی زوج ها تأثیر مثبت و معناداری دارد (01/0 p<) و نتایج بعد از دو ماه پیگیری، تداوم داشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می رسد زوج درمانگران می توانند از مداخله تلفیقی ذهنی سازی و ساخت یک پیوند پایدار برای افزایش پایدار رضایت جنسی و بهینه سازی رفتارهای دلبستگی در زوج های دارای سبک دلبستگی ناایمن که در سال های آغازین زندگی مشترک هستند، استفاده کنند.
افزایش رضایت و تعهد زناشویی همسران با مداخله وفاداری جنسی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اسلام و روانشناسی سال ۱۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
151 - 193
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کارآمدی مداخله وفاداری جنسی همسران در افزایش رضایت و تعهد زناشوئی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی انجام شده است. بدین منظور، از یک طرح آزمایشی تک آزمودنی با خط پایه چندگانه و نمونه ای شامل سه زوج استفاده شد. یافته ها نشان داد هر سه زوج با شروع مداخله، روند افزایشی و روبه بهبودی را در مقیاس رضایت زناشویی (71 درصد) و در مقیاس تعهد زناشویی (5/61) نشان دادند. میزان 100٪ درصد داده غیرهمپوش (PND) برای زوج دوم (خانم و آقا) در مقیاس رضایت زناشویی، نشان از اثربخشی بالای مداخله در این متغیر داشت و این شاخص برای زوج اول و سوم 80٪ بود که درباره آنها نشان از اعتبار نسبی مداخله دارد. همچنین، (میزان 100٪ داده غیرهمپوش (PND) در مقیاس تعهد زناشویی برای خانم در زوج سوم نشان از اثربخشی بالای مداخله در این متغیر دارد و این شاخص برای زوج اول، دوم و آقا در زوج سوم، 80٪ بود که نشان از اعتبار نسبی مداخله در این متغیر دارد. این یافته ها نشان می دهد مداخله وفاداری جنسی مبتنی بر الگوی اسلامی تنظیم رفتار جنسی در افزایش رضایت و تعهد زناشوئی کارآمداست.
انقلاب جنسی؛ آسیب ها و راهبردهای مقابله با آن (با رویکرد بیانیه گام دوم انقلاب)
حوزههای تخصصی:
انقلاب جنسی به نوعی جنبش اجتماعی می باشد که نظام سنتی غربی را به چالش کشیده و در اروپا و کشورهای آمریکایی جریان داشته است که به لحاظ عملی دارای پشتوانه های متفاوتی بوده است. متأسفانه در دهه های اخیر این موضوع با افت وخیز ادامه یافته و بسیاری از تغییرات حاصله در آن دوره، جریانات امروزه را در کل جهان غالب شده است. این نوشته با استفاده از شیوه پژوهشی توصیفی، تحلیلی و جمع آوری اطلاعات با استفاده از کتب، مقاله ها و پایگاه های اینترنتی، انجام گرفته و سعی بر آن دارد تا با بررسی و تبیین انقلاب جنسی، به ارائه راهبردهایی مبنی بر کنترل و پیشگیری از این انقلاب با استفاده از مبانی بیانیه گام دوم انقلاب بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از این مطلب است که انقلاب جنسی به عنوان مخرب ترین جنبش اجتماعی تاریخ بشریت بوده که از آن به عنوان آزادی جنسی تعبیر شده است. این انقلاب آسیب هایی نظیر، وصلت آزاد، هم باشی و دگرباشی را سبب خواهد شد. با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب، مهم ترین راهبرد مقابله با انقلاب جنسی را می توان برپایی تمدن نوین اسلامی، شبکه سازی، ایجاد گفتمان، جهاد تبیین و تعمیق معنویت دانست.
تأثیر آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایت جنسی زوجین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
رضایت جنسی از جمله بااهمیت ترین مسائل زندگی زناشویی زوجین بوده و زمینه ساز آرامش و محبت بیشتر زوجین و استحکام خانواده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی بر رضایت جنسی زوجین انجام شده است. طرح پژوهش از نوع «نیمه تجربی» و به شیوه پیش آزمون پس آزمون و پیگیری با گروه گواه است. جامعه این پژوهش را تمام زوجین مراجعه کننده به مرکز مشاوره «مأوا» شهر قم تشکیل می دادند که خواستار شرکت در جلسات آموزشی، به منظور بهبود رضایت جنسی خود بودند. نمونه پژوهش شامل 14 زوج واجد شرایط بودند که به شیوه «نمونه گیری در دسترس» انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه مداخله و گواه قرار داده شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه «رضایت جنسی» لارسون (1998) بود که توسط شرکت کنندگان در مراحل پیش آزمون و پس آزمون با پیگیری (دو ماه) تکمیل شد. 10 جلسه آموزش جنسی یک ساعته با توالی هر هفته دو جلسه برای گروه مداخله اجرا شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS.19 و با روش تحلیل کواریانس تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی، رضایت جنسی مردان (557/86 F= و 001/0 P=) و رضایت جنسی زنان (475/18 F= و 001/0P=) گروه مداخله را به طور معناداری افزایش داده است. همچنین آموزش جنسی مبتنی بر آموزه های اسلامی در ارتقای رضایت جنسی مؤثر است.
آزار جنسی دختران زیر ۱۰ سال و آسیب پذیری آنان در دوره همه گیری کووید ۱۹ یک مطالعه مروری روایتی
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی آزار جنسی دختران و آسیب های واردشده بر آنان در دوره ی قرنطینه ی بیماری کرونا ویروس انجام شد. مطالعه ی مروری و روایتی حاضر، با جستجوی جامع در بانک های اطلاعاتی: PubMed ,Science Direct ,Civilica ,Noormags ,SID ,Springer Google Scholar,، مروری بر مقالات منتشرشده در مورد آسیب های جنسی دختران در مدت زمان شیوع کووید ۱۹ ، در سال های اخیر داشته است. مقالات حاوی نتایج متناقض و دوگانه ای بودند. در مراحل اولیه کووید ۱۹ نشانه هایی از انعطاف پذیری در جمعیت عمومی با توانایی شگفت انگیزی برای بازگشت به عقب و سازگاری نشان داده است. در زمان همه گیری بیماری کرونا ویروس و شرایط قرنطینه، بستر وقوع خشونت و بدرفتاری در خانه و آزار جنسی و آسیب جنسی علیه دختران فراهم شده است. لذا آموزش و آگاهی دادن به والدین و همچنین آموزش و آگاهی دادن به دختران، در این زمینه می تواند بسیار مؤثر واقع شود. به همین دلیل، یکی از راهکارهای بهبود این وضعیت، افزایش آگاهی و دانش والدین و دختران، از راه های گوناگون، در طول همه گیری کرونا است.
اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کنش وری جنسی، خودپنداشت بدنی و علائم وازوموتور در زنان یائسه
حوزههای تخصصی:
مقدمه: از پیامدهای افزایش سن در زنان، یائسگی است که باعث تغییرات جسمانی و روانی فراوانی می گردد. هدف: هدف پژوهش بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کنش وری جنسی، خودپنداشت بدنی و علائم وازوموتور زنان یائسه بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی زنان ۶۰-۵۰ سال با یائسگی طبیعی شهر گرگان در سال ۱۴۰۱ بودند، نمونه شامل ۳۰ زن بود که با نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در ۲ گروه ۱۵ نفری آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی ۸ جلسه هفتگی و هر جلسه ۱ ساعت تحت درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفت. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه های خودپنداره بدنی لیلتون (۲۰۰۵)، کنش وری جنسی زنان روزن (۲۰۰۰) و شدت علائم یائسگی هاینمن (۲۰۰۳) بود. جهت تحلیل داده ها از آزمون کوواریانس چند متغیره و نسخه ۲۲ نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون دو گروه آزمایش و گواه در کنش وری جنسی، خودپنداشت بدنی و علائم وازوموتور در زنان یائسه تفاوت معنی داری وجود دارد (۰/۰۵>P). به طور کلی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش نمره کلی کنش وری جنسی (۰/۰۳>P)، کاهش خودپنداشت بدنی منفی (۰/۰۲>P) و علائم وازوموتور (۰/۰۱>P) شد. نتیجه گیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره گیری از مهارت های شناختی و کنترل فکر، به بهبود کنش وری جنسی، خودپنداشت بدنی و کاهش علائم وازوموتور در زنان یائسه می انجامد؛ لذا می توان این برنامه را به عنوان مداخله ای مناسب جهت افزایش سلامت روان زنان یائسه پیشنهاد نمود.
تأثیر نگرش به آسیب جنسی بر آسیب جنسی در محیط کار: نقش میانجی گری قصد آسیب جنسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روان شناسی اجتماعی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۹
29 - 44
حوزههای تخصصی:
مقدمه: این پژوهش با هدف بررسی تأثیر ابعاد نگرش به آسیب جنسی (منفی آشکار، منفی پنهان و مثبت) بر آسیب جنسی در محیط کار با در نظر گرفتن نقش میانجی گری قصد آسیب جنسی انجام گرفت. روش: روش پژوهش همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش را مردان شاغل سازمان های بانکی، بورس و بیمه در شهر تهران تشکیل داده اند که از میان آنها تعداد 273 نفر به شیوه در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه آسیب جنسی (فیتزجرالد، سوان و مگلی، 1995)، پرسشنامه های محقق ساخته نگرش به آسیب جنسی (حسینی، مهداد و صفاری نیا، 1400) و قصد آسیب جنسی (حسینی، مهداد و صفاری نیا، 1400) بود. داده ها از طریق روش های ضریب همبستگی پیرسون و الگوسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نگرش مثبت به آسیب جنسی با قصد آسیب جنسی رابطه مثبت و معنادار و بین نگرش منفی پنهان و آشکار به آسیب جنسی با قصد آسیب جنسی رابطه منفی و معنادار وجود دارد (05/0≥p). همچنین، بین نگرش منفی پنهان و مثبت به آسیب جنسی با آسیب جنسی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد و رابطه بین قصد به آسیب جنسی با آسیب جنسی مثبت و معنادار است (05/0≥p). علاوه بر این، نتایج الگوی معادلات ساختاری نشان داد که تأثیر مستقیم نگرش مثبت به آسیب جنسی بر قصد آسیب جنسیو قصد آسیب جنسی بر آسیب جنسی معنادار است و نتایج اثرات غیرمستقیم نیز نشان داد که تنها تأثیر غیرمستقیم نگرش مثبت آسیب جنسی بر آسیب جنسی با میانجی گری قصد آسیب جنسی معنا دار است (05/0≥p). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد که با افزایش نگرش مثبت به آسیب جنسی، قصد به آسیب جنسی افزایش یافته و منجر به آسیب جنسی می شود. بنابراین، برای پیشگیری از آسیب جنسی در محیط کار، نیاز به تغییر نگرش به آسیب جنسی و همچنین اقدامات مداخله ای سازمانی در جهت مقابله با تبدیل قصد به رفتار وجود دارد.