
مقالات
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: مدیریت اسلامی رویکردی خاص برای مدیریت سازمان هاست که براساس اصول و ارزش های اسلامی استوار است. رابطه مدیریت اسلامی و سرمایه روان شناختی حوزه ای قابل توجه در زمینه رفتار و مدیریت سازمانی است. در چارچوب مدیریت اسلامی، مدارای اجتماعی را می توان به عنوان یک عنصر کلیدی برای ارتقای مدیریت اخلاقی در نظر گرفت که به تفاوت ها احترام می گذارد. مدارا و تعامل بین کارکنان یک سازمان به ویژه دانشگاه از لازمه های رشد و شکوفایی آن است. مدارای اجتماعی در محیط دانشگاه یک جنبه حیاتی برای ایجاد محیطی هماهنگ برای کارکنان است که شامل توانایی پذیرش و احترام به تفاوت در ایده ها، باورها و سبک زندگی در میان افراد با پیشینه های مختلف است. اصول مدیریت اسلامی بر اهمیت ارزش هایی مانند شفقت، همدلی و انصاف در محیط کار تأکید دارد. این ارزش ها ارتباط نزدیکی با مفهوم سرمایه روان شناختی دارند که به حالات روان شناختی مثبتی اشاره دارد که به توانایی فرد برای عملکرد مؤثر در محیط کار کمک می کند. هدف از این پژوهش به کارگیری اصول مدیریت اسلامی و تأثیر آن بر مدارای اجتماعی با نقش واسطه ای سرمایه روان شناختی در بین کارکنان دانشگاه محقق اردبیلی است.
روش: در این تحقیق کارکنان اداری و آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی به تعداد 400 نفر بررسی شدند که با استفاده از جدول مورگان نمونه ای به اندازه 118 نفر انتخاب شدند و برای تعیین ارتباط علّی بین متغیرها، تحلیل های آماری با استفاده از روش معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS23 و SMART– PLS انجام شده است. در این زمینه سؤالات پرسش نامه، از چارچوب کلی سؤالات پرسش نامه عسگری و همکاران (1393) شامل معیار ارزشی، معیار تخصصی، معیار مکتبی و پرسش نامه مدارای اجتماعی پیترکینگ (1976) شامل ابعاد مدارای سیاسی، عقیدتی، رفتاری و هویتی و پرسش نامه سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) شامل ابعاد خودکارآمدی، امیدواری، تاب آوری و خوش بینی جمع آوری شدند که در سابقه تحقیقات قبلی روایی و پایایی این پرسش نامه ها تأیید شده بودند.
نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد مدیریت اسلامی بر مدارای اجتماعی و سرمایه روان شناختی به ترتیب 775/0 = β و 826/0 = β تأثیر مستقیم و مثبتی دارد. همچنین، رابطه معناداری بین مدیریت اسلامی و مدارای اجتماعی وجود دارد و سرمایه روان شناختی واسطه این رابطه است.
بحث و نتیجه گیری: مطابق نتایج این پژوهش مدیریت اسلامی بر مدارای اجتماعی تأثیر دارد. تلاقی مدارای اجتماعی و مدیریت اسلامی یک تعامل پیچیده بین ابعاد فرهنگی، روان شناختی مذهبی و اخلاقی را در شکل دادن به هنجارهای اجتماعی، شیوه های تجاری و رفتارهای فردی آشکار می کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد مدیریت اسلامی سرمایه روان شناختی را در بین کارکنان افزایش می دهد. اصول مدیریت اسلامی می تواند سرمایه روان شناختی را با پرورش فرهنگ اعتماد تحت تأثیر قرار دهد و باعث افزایش احترام و ارتباطات باز در درون سازمان شود.
همچنین، نتایج این پژوهش نشان می دهد کارکنان با سطوح بالاتر سرمایه روان شناختی تمایل به مدارای اجتماعی بیشتری دارند. وقتی کارکنان دارای حس قوی خودکارآمدی، امید، خوش بینی و انعطاف پذیری هستند، به احتمال زیاد نسبت به دیدگاه ها و فرهنگ های مختلف باز هستند و آنها را می پذیرند. به طورکلی، یافته ها نشان می دهند رابطه معناداری بین مدیریت اسلامی و مدارای اجتماعی وجود دارد و سرمایه روان شناختی واسطه این رابطه است. سرمایه روان شناختی را می توان در مدیریت اسلامی برای بهبود عملکرد و رفاه کارکنان، با تشویق اعمالی مانند مراقبه، دعا و تأمل معنوی و همچنین مدیریت منابع انسانی، معنویت در کار، مدیریت احساسات و رهبری استفاده کرد. پیشنهاد می شود در انتخاب مدیران دانشگاه معیارهای تخصصی مانند دانش، مهارت و شایستگی، معیارهای ارزشی مانند مدارا، عدالت و انصاف و معیارهای مکتبی، که ریشه در مکتب اسلام دارد، مانند خیرخواهی، تقوای فردی و سیاسی مدنظر قرار گیرد.
تقدیر و تشکر: بدین وسیله از کارکنان اداری و آموزشی دانشگاه محقق اردبیلی که در طول انجام پژوهش ما را یاری رساندند و در تکمیل پرسش نامه همکاری نمودند، تشکر و قدردانی می شود.
تعارض منافع: بین نویسندگان هیچ گونه تعارضی در منافع وجود ندارد.
همبستگی الهی با محرومان؛ دلالت های اجتماعی الهیات آزادی بخش در سنت مسیحی − اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: قرن بیست ویکم، عصر جهانی شدن علم و فناوری است؛ اما بسیاری از جوامع بشری درگیر بحران های متعددی هستند. میلیون ها انسان از بی عدالتی، ظلم و خشونت رنج می برند. انسان ها در جهان پسامدرن هنوز تحت فشار بیکاری، فقر، گرسنگی، سوء تغذیه و بی خانمانی هستند. پناهندگان و مردم به حاشیه رانده شده، قربانی جنگ و خشونت هستند و عذاب نژادپرستی و تبعیض را تحمل می کنند. در حال حاضر، مبارزات آزادی خواهانه این ستم دیدگان به امید رهایی از رنج و ستم در سطح گسترده ای شروع شده و همچنان نیز ادامه دارد. پشتوانه ایدئولوژیک چنین نهضت های آزادی بخش و ضد استعماری در جوامع مسلمان، آموزه های نوع دوستانه اسلام است. اسلام دین مهربانی نسبت به دیگران، برقراری عدالت بین آنها، اعطای حقوق آنها و دفاع از مظلومان و آزاردیدگان است. الهیات سیاسی اسلام به عنوان یک الهیات آزادی بخش مذهبی و ضد استعماری در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، مداخلات استعمارگران (امپریالیسم)، فساد، عقب ماندگی و فقر کشورهای جهان سوم (به ویژه خاورمیانه و برخی کشورهای آمریکای لاتین) شکل گرفت. اسلام از تمام آزادی خواهان جهان می خواهد که در برابر فقر و ستم سکوت نکنند و برای آزادی محرومان و ستم دیدگان و علیه ظلم و خشونت ساختاری قیام کنند. وظیفه شرعی مؤمن واقعی، مبارزه با شرایط موجود و تحقق عدالت اجتماعی و رفاه عمومی است. بنابراین، متکلمان آزادی خواه، الهیات را فقط «شناخت خداوند به نحو تئوریک» نمی شمارند، بلکه عملی کردن آن ازطریق مبارزه با فقر، ستم، تبعیض و شکاف طبقاتی می دانند. هدف این مقاله، تحلیل ریشه های این رویکرد انسان دوستانه در متون دینی مسیحیت و اسلام و شناسایی ویژگی های مشترک آن در این دو سنت است.روش: این پژوهش با استفاده از روش اسنادی و تحلیل محتوا انجام شده است. در این روش، ابتدا متون دینی و تاریخی مرتبط با موضوع الهیات آزادی بخش در اسلام و مسیحیت جمع آوری و سپس با استفاده از تکنیک های تحلیل محتوا، مفاهیم و آموزه های مرتبط با این موضوع استخراج و تحلیل شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای مانند کتب، مقالات و اسناد مرتبط با الهیات آزادی بخش، جامعه شناسی سیاسی و مطالعات دینی استفاده شده است. همچنین، از متون مقدس و روایی اسلام و مسیحیت برای استخراج آموزه های مرتبط با عدالت اجتماعی، مبارزه با ظلم و حمایت از محرومان بهره گرفته شده است. در مرحله تحلیل محتوا، مفاهیم کلیدی مانند عدالت، آزادی، ظلم، ستم، فقر، محرومیت و همبستگی با محرومان شناسایی و سپس روابط بین این مفاهیم با استفاده از رویکرد تطبیقی بین دو سنت دینی بررسی شده است. درنهایت، با استفاده از یافته های حاصل از تحلیل متون، الگویی برای الهیات آزادی بخش اسلامی با تأکید بر همبستگی با محرومان ارائه شده است.نتایج: یافته های پژوهش نشان می دهد که الهیات آزادی بخش اسلامی، ریشه در آموزه های عدالت خواهانه و ضد ظلم اسلام دارد. اسلام با تأکید بر مفاهیمی مانند عدالت، مساوات، برادری و همبستگی اجتماعی، به مبارزه با هرگونه ظلم، ستم و نابرابری دعوت می کند. حمایت اسلام از جنبش های آزادی بخش بر اصولی چون سازش ناپذیری با ستمگران، پیوند معنوی، حبّ و بغض مقدس و عشق به مردم استوار است. الهیات آزادی بخش اسلامی، با تأکید بر نقش اجتماعی - سیاسی اسلام در مقابله با فقر، ستم و نابرابری نشان می دهد که اسلام نه تنها یک دین فردی، بلکه دینی اجتماعی و سیاسی است که به بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم دیدگان توجهی ویژه دارد. همچنین، پژوهش نشان می دهد که بین الهیات آزادی بخش اسلامی و الهیات آزادی بخش مسیحی، نقاط مشترک بسیاری وجود دارد. هر دو رویکرد، بر عدالت، آزادی، همبستگی با محرومان و مبارزه با ظلم و ستم تأکید دارند. این نقاط مشترک، می تواند زمینه را برای گفت وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند.بحث و نتیجه گیری: الهیات آزادی بخش اسلامی، به عنوان یک حوزه مطالعاتی نوظهور، نیازمند توجه و بررسی بیشتر است. این رویکرد، با تأکید بر آموزه های عدالت خواهانه اسلام و نقش اجتماعی−سیاسی این دین در مبارزه با ظلم و ستم، می تواند نقش مهمی در بهبود شرایط زندگی محرومان و ستم دیدگان ایفا کند. الهیات آزادی بخش اسلامی، با الهام از آموزه های مشترک بین اسلام و مسیحیت، می تواند زمینه ای برای گفت وگو و همکاری بین پیروان این دو دین در جهت تحقق عدالت اجتماعی و رفع محرومیت فراهم کند. این مقاله با به چالش کشیدن الهیات سنتی در پاسخگویی به نیازهای انسان مدرن، به تحلیل مختصات مشترک الهیات آزادی بخش اسلامی−مسیحی می پردازد. توضیح بیشتر اینکه الهیات سنتی، چه در اسلام و چه در مسیحیت، خدایی را محور مطالعه خود قرار می دهد که با صفات مطلقه، حاکم مطلق جهان، متعالی و منزه از جهان، بیرون از تاریخ و زمان، ازلی و ابدی، ثابت و ایستا، بدون تغییر و تحول و تأثیر و تأثر و غیر رابطه مند و غیر واکنشی تصویر می شود. این تصویر کلاسیک از خدا، نه تنها در دنیای مدرن کارایی خود را از دست داده، بلکه به ضرر انسان نیز تمام شده است. تخریب محیط زیست، نادیده گرفتن تنوع انسان ها و دامن زدن به تبعیض ها و بی عدالتی های اجتماعی ازجمله پیامدهای این تصویر است.در پاسخ به نیاز انسان مدرن، متکلمان به ارائه خوانشی کارآمد از الهیات روی آوردند. الهیات رهایی بخش، شاخه ای از الهیات مدرن است که ابتدا توسط متکلمان مسیحی پدید آمد. ریشه اصلی آن را باید در رویکرد افراطی متکلمان مسیحی به ایمان و معنویت فردی و غفلت از مسائل عینی و اجتماعی مردم دانست. بی اعتنایی کلیسا به این مشکلات، زمینه ظهور این مدل الهیاتی را در پاسخ به معضلات اجتماعی مانند فقر، بی عدالتی و سایر تبعیض ها فراهم کرد.این مقاله با الهام از مسیحیت، ریشه الهیات رهایی بخش را در رسالت ضد استبدادی اسلام جستجو کرد. اسلامی که با هدف رهایی کسانی نازل شد که زیر بار ظلم و ستم و تبعیض، کرامت انسانی خود را از دست داده بودند. این دین، حافظ ارزش های انسانی عدالت و برابری است و نمونه کامل آن، حضرت محمدn بود. اسلام، مکتب مبارزه با ظالمان و هر نوع ساختار تبعیض آمیز و خشونت آمیز است. الهیات سیاسی اسلام به عنوان یک الهیات آزادی بخش، در واکنش به ظلم، استبداد، استثمار، استعمار و فقر کشورهای جهان سوم شکل گرفت. با وجوداین، «الهیات آزادی بخش اسلامی»، موضوعی نسبتاً ناشناخته در دانش الهیات سیاسی است. این مقاله با ارائه یک مدل اسلامی برای الهیات سیاسی به عنوان الهیات آزادی بخش، ضمن تحلیل هندسه معرفتی و کاربردی این مدل، جایگاه واقعی آن را نشان می دهد.یافته ها نشان می دهد اصلی ترین مشخصه الهیات رهایی بخش مسیحی − اسلامی، وارد کردن ایمان به عرصه عمومی و صحنه عمل است. ایمانی که به اقدام رهایی بخش منجر نشود، فرد و جامعه را به رستگاری نخواهد رساند. اگر ایمان شخص به تغییر در شرایط نابسامان اجتماعی منجر نشود، فاقد ارزش است. بنابراین، ایمان و معنویت از منظر الهیات رهایی بخش، یک حقیقت زنده، پویا و متجلی در عمل است. مؤمن در قبال همنوع خود بی تفاوت نیست، به خلق خدا عشق می ورزد، در برابر ستمگران می ایستد و در کنار مظلومان می ماند.تقدیر و تشکر: نویسنده مقاله از تلاش های بی دریغ سردبیر محترم فصلنامه و داوران ارجمند که با پیشنهادات ارزشمندشان نگارنده را در انجام این پژوهش یاری رساندند، صمیمانه سپاسگزار است.تعارض منافع: نویسنده مقاله هیچگونه تعارض منافعی در انجام این پژوهش نداشته است.
مدل یابی معادلات ساختاری تأثیر دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان بر رفتارهای پرخطر دانش آموزان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: در نوجوانی تغییرات بزرگ، سریع، احساسی، فیزیکی و اجتماعی اتفاق می افتد (آخنباخ و گیتلمن،[1] 2011، ص366). این دوره زمانی است که نوجوانان نقش ها و مسئولیت های جدید را پذیرا شده و مهارت های اجتماعی را برای برعهده گرفتن نقش ها یاد می گیرند؛ ولی ازآنجاکه مدل و الگویی دقیق، روشن و همه جانبه در زمینه رفتار مناسب برای آنان مشخص نشده است، آنان به سبک و سنگین کردن رفتارها، آزمایش نقش ها، اعلام تمایز از بزرگسالان و گاه به نادیده گرفتن قواعد دست می زنند (شفرز،[2] 1392، ص147). عوامل مختلفی بر رفتارهای پرخطر تأثیرگذارند. باورهای دینی یکی از عوامل مهم و تأثیرگذار بر رفتار و عمل افراد است. اندیشمندان معتقدند: دین همواره انسان را به سوی عمل نیک و پاداش در ازای آن دعوت کرده و نقش کنترلی بر رفتار انحرافی انسان ها داشته است. دسته دیگر از عوامل مؤثر بر رفتارهای پرخطر، گروه همسالان هستند. هنگامی که کودکان وارد دوره نوجوانی می شوند، نقش همسالان در زندگی آنان افزایش پیدا می کند (ستنبرگ و موناهان،[3] 2010، ص153). حمایت اجتماعی از متغیرهای دیگری است که می تواند در کاهش رفتارهای پرخطر نقش داشته باشد (شولتز و شوارتزبرگ،[4] 2015). حمایت اجتماعی میزان برخورداری از محبت، همراهی، مراقبت، احترام، توجه و کمک دریافت شده توسط فرد از سوی افراد یا گروه های دیگر مانند اعضای خانواده، دوستان و دیگران است (سارافینو،[5]1398، ص53). این مقاله با هدف تبیین نقش مدل معادلات ساختاری با متغیرهای دین داری، حمایت اجتماعی و طرد همسالان، در تأیید و برازش معنا دار آن نگاشته شده است.روش: روش پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی است. از نظر روش، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش عبارت است از تمامی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز به تعداد 600 نفر، نمونه پژوهش براساس جدول مورگان 234 نفر بود که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از چهار پرسش نامه استفاده شده است:الف) پرسش نامه دین داری، توسط گلاک و استارک (1965) دارای 26 گویه است با یک مقیاس لیکرت پنج درجه ای (کاملاً موافق تا کاملاً مخالف) که هر ماده دارای ارزشی بین 1 تا 5 است؛ب) مقیاس خطرپذیری نوجوانان ایرانی توسط زاده محمدی و احمدآبادی (۱۳۸۸) ساخته شده این مقیاس شامل ۳۴ گویه برای سنجش آسیب پذیری نوجوانان در مقابل شش دسته رفتارهای پرخطرِ رانندگی خطرناک، خشونت، سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر، مصرف الکل و دوستی با جنس مخالف است که پاسخگویان موافقت یا مخالفت خود را با این گویه ها در یک مقیاس 5 گزینه ای از کاملاً موافق (5) تا کاملاً مخالف (1) بیان می کنند.ج) پرسش نامه طرد همسالان این آزمون توسط طهماسیان (1384) و در قالب 15 سؤال طراحی شده است که احساس نوجوان از مطرود یا محبوب بودن را در گروه همسالان می سنجد. این پرسش نامه دارای دو خرده مقیاس پذیرش همسالان و طرد همسالان می باشد.د) پرسش نامه حمایت اجتماعی فلمینگ[1] و همکاران در سال 1982 تهیه شده است و دارای 25 سوال و 5 خرده مقیاسِ حمایت ادراک شده از خانواده، حمایت ادراک شده از دوستان، عقیده و نظر درباره اهمیت حمایت اجتماعی و حمایت ادراک شده عمومی است.نتایج: تأثیر دین داری بر مؤلفه اعمال ریسک پذیر در رانندگی نشان می دهد که مقدار تی برابر با 48/8- شده و این مقدار بزرگتر از 96/1 می باشد؛ ازاین رو اثرگذاری متغیر دین داری در رانندگی مورد تأیید می باشد. همچنین، میزان شدت این تأثیر منفی، غیرمستقیم و ضعیف بوده و برابر با 40/0- می باشد. تأثیر دین داری بر مؤلفه خشونت نشان می دهد که مقدار تی برابر با 05/20- شده و این مقدار بزرگتر از 96/1 می باشد؛ ازاین رو، اثرگذاری متغیر دین داری در میزان خشونت مورد تأیید می باشد. همچنین، میزان شدت این تأثیرمنفی، غیرمستقیم و قوی بوده و برابر با 80/0- می باشد. در دیگر متغیرها دیده می شود که تأثیر دین داری بر روی مصرف سیگار (مقدار تی برابر 95/19- و ضریب همبستگی 79/0-)، مصرف مواد مخدر (مقدار تی برابر 56/22- و ضریب همبستگی 83/0-) و مصرف الکل (مقدار تی برابر 41/20- و ضریب همبستگی 80/0-) نسبت عکس داشته که شدت آن در سه تا حالت قوی بوده است.همچنین، تأثیر متغیر دین داری در گرایش به دوستی با جنس مخالف منفی و غیرمستقیم بوده است؛ اما شدت آن ضعیف دیده شده است (مقدار تی برابر 63/8- و ضریب همبستگی 30/0). متغیر طرد همسالان در معنای کلی، بروز رفتارهای پرخطر را در پاسخ گویان افزایش داده است؛ به طوری که این تغییر در مؤلفه های رانندگی خطرناک (مقدار تی برابر 15/9 و ضریب همبستگی 51/0)، رفتارهای خشونت آمیز (مقدار تی برابر 80/9 و ضریب همبستگی 54/0)، مصرف سیگار (مقدار تی برابر 57/9 و ضریب همبستگی 53/0)، مصرف مواد مخدر (مقدار تی برابر 28/10 و ضریب همبستگی 56/0)، مصرف الکل (مقدار تی برابر 11/10 و ضریب همبستگی 55/0) و دوستی با جنس مخالف (مقدار تی برابر 08/10 و ضریب همبستگی 55/0) نشان داده شده است.بحث و نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان می دهد که دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر دانش آموزان دختر متوسطه دوم منطقه درودزن شهر شیراز است. مدل برازش خوبی از داده های دنیای واقعی داشته است؛ یعنی اینکه در کلیت مدل معادله ساختاری، تأثیر متغیرهای دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی در مؤلفه های متغیر رفتار پرخطر تأیید شده و برازش معنا دار دارد. با توجه به بررسی های انجام شده پژوهش یا پژوهش هایی که صرفاً نقش دین داری، طرد همسالان و حمایت اجتماعی را به عنوان پیش بینی کننده رفتارهای پرخطر نشان دهد، یافت نشد؛ اما ازجمله پژوهش های همسو با فرضیه یادشده، پژوهش جزایری و همکاران (1398)، کلاته ساداتی و همکاران (1397)، کوهی و وفایی اقدم (1396)، افشانی و همکاران (1394)، بخشش بروجنی و همکاران (1399)، رزاقی و همکاران (1399)، احمدی و همکاران (1396)، محمدی و همکاران (1401)، عشایری و همکاران (1401)، زاددهش و باباخانی (1399)، الکساندر[2] و همکاران (2019)، کاپتانوویچ[3] و همکاران (2019) و کول و همکاران[4] (2020) می باشد. نوجوانان به عنوان گروه اصلی در معرض رفتارهای پرخطر محسوب می شوند. در این مرحله از رشد، نوجوان به دلیل خودمحور بودن ممکن است شناخت و برداشت کاملی از پیامدهای مخاطره آمیز رفتار خود نداشته باشد و بیشتر به کشف و تجربه موقعیت های پرخطر گرایش پیدا کند (کلوئپ[5] و همکاران، 2011). عوامل مختلفی در بروز رفتارهای پرخطر دوران نوجوانی دخالت دارند که نظارت والدین، پذیرش نوجوان از طرف همسالان مناسب، نگرش والدین و همسالان به رفتارهای پرخطر، الگوبرداری از همسالان و عدم مبادرت به رفتارهای پرخطر توسط خود والدین ازجمله عوامل مهم در عدم بروز رفتارهای پرخطر است (نارجیسو[1] و همکاران، 2013).تقدیر و تشکر: از همه کسانی که در این پژوهش به ما یاری رساندند، کمال تشکر و قدردانی را داریم.تعارض منافع: در این مقاله هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.
تأثیر نگرش دینی بر ارزیابی مدارک بازیابی شده (مطالعه موردی پژوهشگران عرصه فیلمنامه نویسی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: هدف اصلی پژوهش حاضر، کشف تأثیر نگرش دینی پژوهشگران عرصه فیلمنامه نویسی بر ارزیابی مدارک بازیابی شده هنگام جستجو است. فیلمنامه نویسان به عنوان ستون اصلی اثر تلویزیونی و سینمایی می توانند بر ذائقه مخاطب و تفکرات دینی آنها اثر بگذارند و نیز نوع نگرش دینی آنها و پژوهشگرانی که در تبیین فیلمنامه کمک می کنند، بر رفتار آنها می توانند مؤثر باشند. ازاین رو، این پژوهش درصدد است نشان دهد نگرش دینی این افراد چه تأثیری بر جستجوی آنها در پایگاه های اطلاعاتی و ارزیابی آنها از مدارک بازیابی شده خواهد داشت؛ زیرا سرانجام این ارزیابی توسط آنها، مستقیماً بر نوع متن فیلمنامه و دیالوگ هایی اثر خواهد داشت که قرار است نوشته شود. ازسوی دیگر با توجه به اینکه ارزیابی مدارک بازیابی شده توسط کاربر نهایی انجام می شود، ازاین رو، شرایطی که کاربر در آن قرار دارد بر ارزیابی او اثر می گذارد. پژوهشگر درصدد است بررسی کند که آیا پیوندی بین اعتقادات، باورها، اعمال دینی، و رویکردهای دینی پژوهشگران عرصه فیلمنامه نویسی و عملکرد جستجوی اطلاعات آنها وجود دارد یا خیر. انواع تحقیقات در زمینه شاخص های دین داری انجام شده اما در عرصه تولید محتوا در رسانه ها که بخش عظیم خوراک فکری جامعه از این طریق تأمین می شود هیچ پژوهشی انجام نشده و تأثیر دین داری بر رفتار تولیدکنندگان محتوا بررسی نشده است. سؤالی که قرار است به آن پاسخ داده شود این است که ابعاد نگرش دینی (اعتقادی، مناسکی، عاطفی و پیامدی) پژوهشگران فیلمنامه نویسی بر ارزیابی آنان از مدارک بازیابی شده چه اثری دارد.
روش: این تحقیق از نظر هدف، کاربردی است و از رویکرد کمی (روش پیمایشی توصیفی) جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری، شامل 43 نفر از پژوهشگران عرصه فیلمنامه نویسی تلویزیون و سینما هستند (روش سر شماری). جهت سنجش ابعاد نگرش دینی (باورها و اعتقادات دینی، اعمال دینی، عواطف دینی و آثار دینی) از پرسش نامه دین داری گلاک و استارک استفاده شد که این پرسش نامه شامل 26 گویه است که در چهار بعد اعتقادی (7 گویه)، بعد عاطفی (6 گویه)، بعد پیامدی (6 گویه) و بعد مناسکی (7 گویه) تدوین شده است. در تحقیق حاضر جهت آماده کردن محیط آزمایشی و شبیه سازی محیط و نیاز اطلاعاتی واقعی برای پژوهشگران، وظایف کاری طراحی شد. برای هر کاربر یک سناریو تعریف شد و براساس آن به جستجوی منابع اطلاعاتی مورد نیاز پرداخت. مهم ترین مقیاس ها و خرده مقیاس های سنجه ارزیابی مدارک بازیابی شده در تحقیق حاضر «عملکرد جستجوی اطلاعات» و «عملکرد تعاملی» در نظرگرفته شد. هر وظیفه کاری شامل یک سناریو و درخواست است که مشخص می کند هر کاربر چه کاری باید انجام دهد. پژوهشگران پس از مطالعه دقیق سناریو و درخواست، ابتدا جستجوهایی را در موضوع سناریو و درخواست خود انجام دادند و سپس مقالات مرتبط با سناریو را براساس معیارهای پرسش نامه سنجش ربط مدارک بازیابی شده، ارزیابی کردند. مهم ترین شاخص های ارزیابی مدارک، عملکرد جستجوی اطلاعات (استفاده از موتورهای کاوش، تعداد منابع اطلاعاتی گزینش شده و تعداد صفحات مشاهده شده در هر پایگاه اطلاعاتی) و عملکرد تعاملی (تشخیص شهرت تولیدکننده محتوا، تشخیص قابل درک بودن و جدید بودن محتوا و میزان رضایت کاربر و زمان صرف شده جهت جستجو) بود.
نتایج: این پژوهش به تأثیر نگرش های دینی (بعد مناسکی، بعد تجربی، بعد پیامدی و بعد عاطفی) بر ارزیابی مدارک بازیابی شده توسط پژوهشگران عرصه فیلمنامه نویسی می پردازد. ارزیابی مدارک به معنای قضاوت کاربران درباره مدارک بازیابی شده حاصل از جستجویشان است که آن مدارک بازیابی شده تا چه حد با نیاز اطلاعاتی آنها مرتبط است. نتایج نشان می دهد بافت دینی جامعه می تواند تأثیر قابل توجهی بر ارزیابی ربط مدارک بازیابی شده داشته باشد. یافته ها نشان می دهد عملکرد جستجوی اطلاعات، میانگین بالاتری دارد. بعد مناسکی (B=0.400) و اعتقادی (B=0.262) می توانند به عنوان پیش بین های معنادار برای ارزیابی مدارک بازیابی شده عمل کنند. ضریب بتا در بعد مناسکی (0.400) نشان می دهد هر واحد افزایش در نمره بعد مناسکی (مانند نماز، روزه، شرکت در مراسم مذهبی)، احتمال ارزیابی مثبت مدارک بازیابی شده را 40 درصد فزایش می دهد. این یافته تأیید می کند که انجام مناسک دینی، به طور مستقیم بر قضاوت پژوهشگران درباره محتوای بازیابی شده تأثیر می گذارد. ضریب بتا در بعد اعتقادی (0.262) حاکی از این است که باورهای دینی (مانند اعتقاد به خدا، معاد، یا شریعت) نیز تأثیر مثبت اما ضعیف تری دارد. این مطلب نشان می دهد پژوهشگرانی که باورهای دینی قوی تری دارند، ممکن است ناخودآگاه معیارهای دینی را در ارزیابی مدارک بازیابی شده دخالت دهند. اما بعد پیامدی (B=-0.057) و عاطفی (B=-0.021) تأثیر معناداری بر ارزیابی مدارک بازیابی شده ندارند. بدین معنا که عواطف، تصورات و احساسات مربوط به رابطه معنوی با خدا، و آگاهی دینی پژوهشگران نمی تواند ارزیابی مدارک بازیابی شده را پیشگویی کند.
بحث و نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد شاخص های مناسکی و اعتقادی می توانند ارزیابی مدارک بازیابی شده توسط پژوهشگران را پیش بینی کنند؛ زیرا سطح معناداری در آنها به ترتیب 02/0 و 03/0 است و با توجه به ضرایب بتا، تأثیر بعد مناسکی بیش از بعد اعتقادی است؛ اما دو بعد پیامدی و عاطفی بر ارزیابی مدارک بازیابی شده اثر ندارند. بنابراین در ارزیابی مدارک بازیابی شده، صرفاً نباید به الگوریتم های بازیابی اطلاعات پایگاه های اطلاعاتی اکتفا کرد. بلکه باید در نظر داشت که کاربر، در تصمیم گیری و سنجش میزان مرتبط بودن مدارک بازیابی شده، نقش مستقیم ایفا می کند.
بردبار و کشاورز (1402) به این نتیجه رسیدند که رابطه معناداری بین بعد اعتقادی با مثبت اندیشی پرستاران و اتخاذ تصمیمات مناسب در زمینه بهبود وضعیت بیماران وجود دارد که با نتایج تحقیق حاضر هم راستاست؛ اما نتیجه پژوهش جعفری کادیجانی و معدنی (1402) با نتایج پژوهش حاضر همخوانی ندارد؛ زیرا آنها به این نتیجه رسیدند که مؤلفه پیامدی، بیشترین نقش را در اعتیاد اینترنتی و انتخاب صفحات نامرتبط با نیاز اطلاعاتی توسط دانش آموزان داشته است.
لوئیس[1] و همکاران (2011) به این نتیجه رسیدند که مؤلفه های اصلی دین داری مانند احساس هویت دینی و مناسک مذهبی بیشترین میزان ارتباط را با میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی دارد. یافته های تحقیق کینلی[2] (2012) که حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین سبک های شناختی کاربران و رفتار اطلاع یابی آنان است، با نتایج تحقیق حاضر همسو است. به طراحان نظام های بازیابی اطلاعات پیشنهاد می شود تا بافت دینی جامعه ای را در نظر بگیرند که قرار است از آن سیستم استفاده کنند.
تعارض منافع: این مقاله تعارض منافع ندارد.
تأملاتی جامعه شناختی بر تشییع شهید ابراهیم رئیسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و اهداف: ارزش های تولیده شده در تشیع بی نظیر شهدای خدمت دارای عناصر مثبت و سازنده ای هستند که حفاظت و پاسداری از آن و انتقال صحیح آن تامین کننده سعادت و تکامل جامعه است. بی شک واکنش بی نظیر و تاریخی مردم به شهادت مظلومانه شهید رئیسی و همراهانش منعکس کننده ارزشهای والای وحدت بخش باطن جامعه بود و باعث تعمیق بخشیدن به هویت اسلامی- ایرانی و انسجام و همبستگی بیشتر اقشار و جناح های مختلف در کشور گردید. از این رو ضرورت دارد پژوهشگران و محققان مراکز علمی همت گمارند پیش از آنکه حافظه تاریخی مردم، این فرهنگ عظیم را به فراموشی بسپارد و رنگ قدمت و کهنه گی بگیرد، برای احیای آن تلاش نمایند. عدم توجه و فقدان این فرهنگ غنی می تواند تبعات و خسارات جبران ناپذیری را متوجه جامعه سازد.باتوجه به مطالب مطروحه و نظر به اینکه آئین تشیع و بدرقه میلیونی شهید رئیسی و همراهان یکی از رخدادهای کم نظیر اجتماعی است در زمانی که مشکلات سخت اقتصادی گریبانگیر ملت بوده و به همین دلیل برخی روایت ها از دولت مشحون از تحلیل ها و تفسیرهای نادرست از احتضار اجتماعی دولت تا تعابیری چون فرسایش یا فروپاشی دولت شهید رئیسی بود اما حضور میلیونی مردم در آئین بدرقه نشان از بی تفاوتی آنها به مسائل اقتصادی جاری و ابراز عشق و علاقه به خادمان ملت داشت که این امر منجر به همبستگی بیشتر ملی گردید. بزرگداشت باشکوه یاد و نام شهدای خدمت یک موضوع مهم جامعه شناختی است. سوال اصلی تحقیق حاضر این است که چه دلائل اجتماعی به شکل گیری کنش گری این چنین گسترده و عظیمی انجامید؟ ناظر به سوال، هدف پژوهش حاضر مطالعه و واکاوی مشارکت گسترده طبقات مختلف مردم از منظر جامعه شناختی است.روش: روش پژوهش حاضر کیفی است که در خردادماه 1403 انجام شد. قلمرو تحقیق مشارکت کنندگان در تشییع رئیس جمهور شهید است که به عنوان معیار اصلی ورود به مطالعه بود. ناظر به معیار اشباع نظری در پژوهش های کیفی با 21 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت. دو سوال اصلی تحقیق عبارت بودن از:تجربه زیسته و دلائل شرکت خود در این مراسم را بیان نمائید؟دلائل مشارکت باشکوه مردم در تشیع شهید رئیسی چیست؟داده های مکتوب بدست آمده در این تحقیق، به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استخراج داده ها، مضامین پایه ای، سازمان دهنده و فراگیر بدست آمد.نتایج: پژوهش با بهره گیری از راهبرد تحلیل مضمون به 115 مضمون پایه، 20 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر دست یافت. مضامین پایه نظیر مدیریت جهادی، پناه عاطفی محرومین، بیان شوق انگیز معنوی، اخلاق مدار، جذب حداکثری و وحدت محور، مسئولیت پذیری، عمل درمانی، منادی حق طلبی، علم باوری و مضامین سازمان دهنده همچون ولایت محور، اخلاق محور، مردم محور، مسئولیت گرا، عمل گرا، مقاومت محور، منطقه محور، استقلال گرا، علم گرا، جوان باور و مضامین فراگیر مانند سیره فردی، سیره مدیریتی، سپاسگزاری اجتماعی، بازاندیشی هویت انقلابی و جهادی، رخدادی ناب. بطور کلی یافته های تحقیق نشان داد که تشییع شهدای خدمت در بستری از برهم کنش های اجتماعی و سیاسی کشور شکل گرفت که به ارتقای سرمایه اجتماعی، بازتولید همبستگی اجتماعی و استمرار مدیریت انقلابی و جهادی می انجامد.بحث و نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که شهادت رئیسی و همراهانش به شکل گیری نوعی همبستگی اجتماعی و سیاسی در جامعه انجامید. این انسجام و همبستگی اجتماعی مبتنی بر حضور فراگیر و گسترده قشرهای مختلف مردم از گروه های اجتماعی و سیاسی مختلف بود و به نوعی بازتجدید حیات انقلاب اسلامی بود. در واقع آیت الله رئیسی و همراهانشان با شهادت خود تاثیرات شگرف، نیرومند و پایداری در آفرینش همبستگی و انسجام اجتماعی در کشور برجای گذاشت و سبب بازسازی و ترمیم اجتماعی و نیز تقویت سرمایه اجتماعی در ابعاد درون گروهی و برون گروهی شد.برای واکاوی تشییع شهید رئیسی، سه رئیسی را باید مورد بررسی قرار داد. یک رئیسی در شخصیت حقیقی به معنای یک شخصیت روحانی و دلسوز؛ رئیسی دوم در شخصیت حقوقی و کسی که قوه مجریه را در اختیار داشت و عمری مجاهدت و خدمت کرد و عاقبت تشییع شد و رئیسی سوم که هم تشییع، هم تفسیر و هم به یک قهرمان ملی تبدیل شد.جامعه ایران، برای پیشرفت و سازندگی کشور و توسعه در ابعاد سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی و تاثیرگذاری در سطح بین المللی، نیازمند سبک مدیریتی بومی و داخلی است. سبک مدیریت جهادی شهید رئیسی یک الگوی جدید برای دولتمردان آتی است که در صورت رنگ باختن و به حاشیه رفتن ؛ جامعه تسلیم و پذیرایی الگوهای خارجی خواهد شد که ممکن است پیامدهای پرهزینه و سختی را بر جامعه تحمیل نماید. این سبک در بردارنده مفاهیم والایی مانند اخلاص در عمل، توکل، درایت و تدبیر، دشمن شناسی، ترسیم افق های روشن، تلاش و پیگیری های مستمر، در کنار مردم، مشارکت طلبی مردم و غیره دارد که تفاوت های زیادی با مفاهیم مدیریتی موجود دارد.تقدیر و تشکر: بدین وسیله از تمامی کسانی که محقق را در انجام این پژوهش یاری رسانده اند، تشکر و قدردانی ویژه مینماییم.تعارض منافع: در این مقاله هیچ تعارض منافعی وجود ندارد.
نقش فیلم های هالیوودی در مشروعیت بخشی به تفکر منجی ستیزی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف: بحث مهدویت و منجی، از جمله مسئله هایی است که از سال 2000 میلادی به بعد در فیلم های هالیوودی شدت گرفت. بدین صورت که باور انتظار از طریق تخریب شخصیت منجی مورد هدف قرار گرفته است. اهمیّت فرهنگ انتظار ازآن جهت است که امید در آن محور اصلی بوده، که باعث زنده نگهداشتن روحیه ی نشاط و مسئولیت و تعهد می باشد. اعتقاد به منجی، روشن انگاشتن آینده ی جهان و آخر خطر ندانستن وضعیت کنونی جهان است. (پورسید آقایی، 1400، ص56) وقتی انسان امید به آینده روشن داشته باشد، در جهت خودسازی خود تلاش کرده و از هیچ تلاشی فرو نمی گذارد. این تلاش به نوبه خود در تعالی جامعه نیز تاثیر داشته و باعث ارتقا جامعه اسلامی می شود. بدیهی است که صهیونیست با رشد جامعه اسلامی مشکل داشته و تمام توان خود را برای عقب نگهداشتن آن به کار می برد. بنابراین یکی از آن راهکارهای دشمن برای مقابله با مسلمانان، استفاده از ابزار رسانه در جهت ترویج تفکر منجی ستیزی و از بین بردن امید می باشد. با توجه به لزوم دشمن شناسی، ضروری است از روش های دشمنان خود آگاه باشیم تا بتوانیم متناسب با آن اقداماتی را برای حفظ تفکرات اسلامی و مقابله با دشمنان انجام دهیم. بنابراین هدف از پژوهش موردنظر بررسی تکنیک های هالیوود علیه ترویج باور منجی ستیزی و چگونه معرفی شدن حضرت مهدیf به مردم جهان با توجّه به رسانه های هالیوودی است.روش تحقیق: از منظر روش شناختی، این مطالعه در زمره مطالعات کیفی از نوع توصیفی - تحلیلی با رویکرد تحلیل گفتمان قرار می گیرد. تحلیل گفتمان یک فن و روش جدید در مطالعه متون رسانه و فرهنگ هاست. در این روش محقّق بر آن است که رابطه بین بیننده و فیلم را نشان دهد و مشخص کند چه زمینه ها و عوامل اجتماعی فرهنگی سیاسی و... در تولید گفتمان تاثیر دارند. نتایجتأثیر رسانه بر مخاطب: رسانه تأثیر بسیاری بر شخصیت فردی و جامعه انسانی دارد. به طور مثال انسان به هنگام مشاهده فیلم های سینمایی تحت تأثیر شخصیت های فیلم قرار گرفته؛ تاحدی که با شخصیت بازیگران پیوند می خورد، به طوری که بسیاری از رفتارهای بینندگان به صورت ناخودآگاه، از روی رفتارها، تکیه کلام ها و حتی نوع رفتارهای شخصی بازیگران کپی می شود. این درحالی است که مخاطبین از تغییرات به وجودآمده در لایه های فکری و ذهنی خود کاملاً بی اطلاع هستند. در استعمار فرانو هدف تسخیر ذهن، افکار، علایق و درنهایت تغییر رفتار انسان است که با ابزار رسانه، به صورت ناخودآگاه این نفوذ انجام می شود. در نتیجه رسانه به صورت غیر مستقیم بر هویت و فرهنگ سازی در جامعه اثر دارد. بنابراین باور به منجی نیز که در برخی فیلم های هالیوودی نشانه گرفته شده می تواند مورد هجمه وافع شود.تحریف منجی در سینمای هالیوود فردی که به عنوان منجی بوده، فردی با شاخص های نژاد انگلوساکسون است. این منجی در تمام فیلم های آخرالزمانی از کشورهای غربی به ویژه آمریکا برای نجات جهان ظهور می کند. مانند فیلم (I robat به بیان دیگر ریشه نجات جهان از مشکلات، به دست افراد غربی است. منجی به تصویر کشیده شده در سینمای آخرالزمانی اغلب از دستاوردهای دانش بشری استفاده اغراق آمیز می کند. در این نگاه اگر معجزه ای توسط منجی حادث شود، تحت تأثیر دانش و فناوری صورت گرفته است. مرد آهنی نمونه ای از منجی با رویکرد افراطی به دانش انسانی است که نجات نهایی توسط فردی دانشمند با سلطه صرف بر ابزار پیشرفته و به دور از بحث های متافیزیکی صورت می گیرد. در فیلم من افسانه هستم نیز دانش پزشکی و تلاش های مداوم انسانی خردورز است که سبب چشم انداز نجات مردم خواهد گردید. (ستاری، 1395، ص27) بدین معنا که در این عصر مفاهیمی مانند معجزه، امور مقدّس، پیامبر و منجی از اعتبار افتاده اند و به جای آنها علم، تکنولوژی، دانش ابزاری و تجربی و دانشمندان هستند که می توانند نقش منجی مردم جهان را ایفا کنند. در سه فیلم نامبرده در بالا از منجی جهان تقدّس زدایی شده و نماد یک انسان سکولار می باشد.در تحریف دیگر، بعد شخصیت و هویت انسانی منجی مورد تردید قرار گرفت و به صورت یک حیوان در آخرالزمان نشان داده شد. یعنی حتماً نباید منجی انسان باشد، یک حیوان هم می تواند از عهده ی نجات جهان بربیاید. مانند فیلم افسانه نارنیا که در سال 2005 اکران شد. که در آن شیری به نام «اسلان» نقش منجی را برعهده داشت. در فیلم «سیاره میمون ها» نیز میمونی به نام «سایموس» با تیپ آمریکایی و چشمانی آبی که کراوات دارد، منجی می شود.در مرحله آخر که تمرکز اصلی رسانه های هالیوودی بر این مرحله است، ایجاد تفکّر منجی ستیزی می باشد و ایجاد وحشت نسبت به منجی می باشد. که در ادامه به آن اشاره می گردد.فیلم کنستاتتین: حضرت مهدیf به عنوان دجّال آخرالزّمان است.فیلم تلماسه: منجی حاصل روابط نامشروع بوده و در آخر دجّال معرفی می شود.فیلم لژیون: مادر مسیح بدکاره بوده و مسیح دقیقاً در این فیلم سالروز ولادت حضرت عیسی به دنیا می آید. اما زنازاده بوده و حتی مادرش هم نمی خواهد او را نگه دارد.تبدیل شوندگان: رباتی که انسان ها یازده برادرش را کشته اند و برای انتقام به زمین پس از غیبت طولانی می آید.مردان ایکس: منجی از زیر آوار بعد مدت ها بیرون آمده و نامیرا بوده درحالی که عبا و شال سبز به گردن دارد.لیگ عدالت: مرد شرور(منجی) از کنار مکعب کعبه شکل برخواسته و سپس به آن سجده کرده و در آخر توسط تک چشم از بین می رود.جاودانگان: نام مهدی به عنوان مرض و جنون است و ظهور مساوی نابودی و کشتار می باشد.نتیجه گیری: در جهان امروز، رسانه با رسالت انتقال اطلاعات و مبادله افکار و عقاید عمومی، نقش بزرگی را برعهده دارد. و این درحالی است که صهیونیسم جهانی، همگام با پیشرفت رسانه، از آن به نفع خود استفاده کرده و در خدمت اهداف خود درآورده است. یکی از موضوعات مهمی که یهودیان هزینه های بسیاری برای آن کرده اند، بحث منجی ستیزی است. صهیونیست ها از ابزار رسانه و صنعت هالیوود برای ترویج این تفکر بهره گرفته، و برای آن مبالغ هنگفتی را صرف کرده اند. بنابراین ما نیز باید تلاش کنیم که با استفاده از صنعت رسانه، فیلم و آموزش و پرورش فعّالیّت هایی برای افزایش آگاهی نسل جوان نسبت به موضوع مهدویت انجام دهیم. برخی از راهکارها و پیشنهادات به شرح زیر است:جشنواره ساخت فیلم با موضوع مهدویت ساخته شود و از کارشناسان خارجی نیز برای حضور در آن دعوت به عمل آید.نشان دادن تحلیل های فیلم هالیوودی ضدمسیح در مدارس برای آگاهی دادن به نوجوانان.توجه به استفاده از نمادهای اسلامی و مهدوی که به صورت غیرمستقیم مفاهیم و معارف اسلامی را منتقل می کنند.ساخت فیلم های مهدوی متناسب با سنین مختلف مانند کودک، نوجوان، جوان.ساخت بازی های رایانه ای با هدف ترویج مهدویت.برگزاری مسابقات سالیانه تولید محتوای الکترونیک با موضوع مهدویت.اختصاص یافتن مقداری از بودجه سالیانه مجلس برای کار فرهنگی در حوزه مهدویت.اختصاص دادن یک روز در هفته در مدارس به مهدویت مثلاً سه شنبه های مهدوی.