تحلیل تطبیقی مؤلّفه های مشترک ادبیات سلحشوری و پایداری در کتب درسی دوره متوسطه دوم طی دهه های( 80 و 90)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادبیات پایداری سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
109 - 139
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تحلیل تطبیقی مؤلفه های مشترک ادبیات سلحشوری و پایداری در کتب فارسی متوسّطه دوم طی دهه های ۸۰ و ۹۰ انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل چهار عنوان کتاب فارسی دهم، یازدهم، دوازدهم و پیش دانشگاهی به همراه تغییرات و تحولات آن ها در طی بیست سال است. یافته ها نشان می دهد که این دو گونه ادبی، علی رغم تفاوت ها، دارای وجوه مشترکی هستند و نقش کلیدی در انتقال مفاهیم والای مقاومت، ایثار و دفاع از ارزش های ملّی و دینی ایفا می کنند. همچنین برای دفاع مشروع در برابر ظلم، بر رویکرد حقیقت جویانه تأکید دارند. دو عنصر ستیز یا تاب آوری در برابر هر نوع اعمال قدرت نامشروع، در ذات آن ها نهفته است و دو مقوله ستیهندگی و عشق و ستیهندگی و ایمان جزء فصل ذاتی آن ها به حساب می آیند. ادبیات سلحشوری در کتاب های درسی توانسته است دو عنصر ملّت ساز یعنی تاریخ و زبان را متّحد و یکپارچه نگه دارد؛ به طوری که روایت های شاهنامه در کتاب های درسی یکدیگر را نقض نکرده اند؛ بلکه مکمل هم بوده اند. ادبیّات پایداری نیز امروزه توانسته است در کتاب های درسی یکپارچگی سیاسی و جغرافیایی ایران و یکپارچگی اقوام ایرانی را با دستاوردهای خود حفظ نماید. بررسی ها نشان می دهد که سه اتّفاق مهم در کتاب های درسی رخ داده است. اتّفاق اوّل این است که با همسویی ادبیّات سلحشوری و پایداری از ملّی گرایی ادبیّات سلحشوری کاسته شده و بر ظلم و استبداد ستیزی آن تأکید بیشتری شده است. اتّفاق دوم این است که در تغییر و تحولات کتب درسی از حجم ادبیات سلحشوری کاسته شده و بر حجم ادبیّات پایداری افزوده شده است. اتّفاق سوم این است که با مطرح شدن موضوعات جدید، ادبیّات سلحشوری مانند بهشت گمشده، نمود و جلوه خود را از دست داده است. پیشنهاد می شود وزارت آموزش و پرورش با تشکیل کارگروهی از نخبگان حوزه های ادبیّات، علوم تربیتی و برنامه ریزی درسی، گام های مؤثرتری را در راستای غنی سازی و تعدیل محتوای کتب فارسی دوره متوسّطه دوم بردارد و با کاستن از یک سویی و یک جانبه گرایی در تقویت مؤلفه های مشترک ادبیّات سلحشوری و پایداری بکوشد.