مقالات
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل زمینه های مرتبط با تعادل بین کار و زندگی زنان شاغل متأهل شهر سنندج و با روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان پژوهش شامل 20 نفر از زنان شاغل متأهل شهر سنندج هستند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده با حداکثر تنوع از مصاحبه نیمه ساختاریافته و عمیق استفاده شد و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش براون و کلارک صورت گرفت و زمینه های مرتبط با تعادل بین کار و زندگی در قالب 4 مضمون اصلی (بهره مندی از آرامش فکری، برخورداری از پایگاه اجتماعی، دریافت حمایت اجتماعی، رضایت مندی شغلی) و 16 مضمون فرعی (رابطه عاطفی با همسر، احساس امنیت، رفاه مالی، منزلت اجتماعی، شغل مناسب، تحصیلات، حمایت همسر، حمایت فرزندان، حمایت اطرافیان، انگیزه شغلی، دستمزد مناسب، امنیت شغلی، حمایت سازمانی، انعطاف پذیری کاری، فرصت به کارگیری توانمندی ها، رضایتمندی از مجموعه) دسته بندی گردید. نتایج نشان داد که زنان جوامع محلی در کنار موقعیت انتسابی و جنسیتی، هم زمان با تغییرات اجتماعی و فرهنگی دهه های اخیر، با تلاش خود و حمایت خانواده و دستیابی به تحصیلات دانشگاهی قدم در مسیر پیشرفت نهاده و با ورود به صحنه اشتغال و فعالیت های اقتصادی مدرن کوشش مضاعفی برای افزایش رفاه مادی و گردش چرخه تولید از خود نشان داده که منجر به ارتقای منزلت و پایگاه اجتماعی آنان شده است.
مطالعه ی تجربه ی زیسته ی مادران دانش آموخته دانشگاه شریف در ارتباط با ناکنشگری اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از چالش هایی که بانوان تحصیل کرده پس از ازدواج و مادر شدن با آن درگیر هستند، چگونگی جمع بین کنشگری اجتماعی و نقش های خانوادگی آنان است. امروزه این دغدغه در میان دین داران که ازیک طرف کنشگری اجتماعی را تکلیف دینی خود می دانند و از طرف دیگر برای نقش خود در خانواده اولویت قائل اند، اهمیت ویژه یافته است. از این رو پژوهش حاضر با هدف شناخت پدیده ناکنشگری اجتماعی مادران تحصیل کرده مذهبی و ابعاد مختلف آن، با روش کیفی انجام شده است. مشارکت کنندگان این پژوهش را 10 نفر از مادران دانش آموخته زن دانشگاه شریف که در دوره حوزه دانشجویی دانشگاه شریف شرکت کرده و در زمان گردآوری و تحلیل داده های پژوهش دارای فرزند بودند، تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری هدفمند از نوع متجانس انتخاب شدند. گردآوری داده ها در این پژوهش با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته و تا زمان رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد. یافته های پژوهش در راستای اکتشاف و درک عمیق وجوه مختلف مسئله ناکنشگری اجتماعی مادران، به مجموعه ای از پیامدها و عوامل مرتبط دست یافت. نتایج نشان داد که مسئله ناکنشگری اجتماعی مادران می تواند با استفاده از چارچوب نظری ارائه شده در این پژوهش در ارتباط با تعارض کنشگری-خانواده به صورت عمیق تری درک شود. اصلاح ساختارهای مردانه اشتغال و تحصیل در کنار توسعه بسترهای جدید و نوآورانه کنشگری برای مادران را می توان یکی از دلالت های سیاستی مهم این پژوهش برشمرد.
بررسی به زیستن اجتماعی زنان مراقب والدین سالمند شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضربه بررسی وضعیت به زیستن اجتماعی زنان شهر ایلام و اثر پذیری این وضعیت از فشارهای ناشی از مراقبت خانگی از والدین سالمند را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش به شیوه پیمایشی، بر اساس طرح مقطعی انجام و اطلاعات مورد نیاز به وسیله ی توزیع پرسشنامه به شیوه خوشه ای در بین 593 نفر از زنان 49-30 ساله شهر ایلام گردآوری شده است. نتایج حاکی از به زیستن اجتماعی متوسط و فشار مراقبتی پایین در بین افراد مورد بررسی است. همچنین میانگین نمره به زیستن اجتماعی پاسخگویان بر حسب متغیرهای سن، شغل، سطح تحصیلات و تعلق ذهنی طبقاتی از تفاوت معنی دار برخوردار است و فرضیه های مربوط به تفاوت میانگین به زیستن اجتماعی بر حسب این متغیرها تایید شد. بررسی رابطه متغیر فشار های مراقبتی با به زیستن اجتماعی بیانگر وجود همبستگی معکوس و تایید فرضیه ی مربوطه است. نتایج این پژوهش نشان می دهد هرچه فشار مراقبتی ناشی از مراقبت خانگی از والدین سالمند بیشتر باشد، به زیستن اجتماعی زنان بزرگسال کمتر است که می تواند حساسیت و نگرانی مسئولان را در مورد به زیستن اجتماعی زنان و نیز مراقبت خانگی از سالمندان بیشتر کند. سازمان ها و ارگان های ذیربط می توانند در راستای حفظ و ارتقای سلامت فردی و به زیستن اجتماعی که در نهایت، منجر به عملکرد بهتر زنان در جامعه می شود گام های موثری بردارند و به مداخلات فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی مناسب دست بزنند تا در سایه سلامت جامعه، مشکلات اجتماعی کاهش یافته و روابط در لوای تصحیح شیوه های رفتاری بهبود یابد.
فراتحلیل تاثیر مصرف رسانه ای بر گرایش به زندگی مجردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، نگرش به ازدواج و همسرگزینی در میان جوانان ایران متاثر از تغییرات در سبک زندگی دچار تحول شده است. در میان عوامل متعدد برای توضیح این تغییر نمی توان نقش رسانه های جمعی و جهت دهی به علائق و گرایش های جوانان را نادیده گرفت. هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر مصرف رسانه ای بر گرایش به زندگی مجردی جوانان است. به این منظور با استفاده از روش فراتحلیل، مقاله های علمی-پژوهشی که در دهه 1390 -1400 با موضوع رابطه بین مصرف رسانه ای بر نگرش جوانان نسبت به ازدواج و زندگی مجردی در نشریات معتبر کشور ایران منتشر شده بودند، گردآوری شدند. برای این کار، از کلیدواژه های مرتبط استفاده شد و جستجو در سایت ها و پایان نامه های تحصیلات تکمیلی دانشگاه ها صورت پذیرفت و مطالعاتی که با معیارهای ورود به فراتحلیل همخوانی داشتند گزینش شدند و اطلاعات مورد نظر برای آزمون فرضیه ها استخراج شد. از 30 مطالعه مورد نظر به 11 مطالعه رسیدیم، آماره های مناسب برای محاسبه اندازه اثر و اطلاعات مورد نیاز دیگر ثبت شده و با نرم افزار CMA2 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع مقدار اندازه اثرمصرف رسانه ای بر گرایش به زندگی مجردی498/. بوده و تاثیر بسزایی در تبیین تغییرات متغیر وابسته دارد.
مطالعه کیفی عوامل زمینه ساز طلاق از دیدگاه نخبگان و افراد در آستانه طلاق و ارائه راهکار (مورد مطالعه شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اهواز به دلیل پویایی فرهنگی و اجتماعی منحصربه فرد آن که ممکن است دلایل متفاوتی برای طلاق نسبت به سایر مناطق ایران داشته باشد، به عنوان محور این پژوهش انتخاب شد. با بررسی دیدگاه افراد در آستانه طلاق، مشاوران خانواده و قضات می توان به درک جامعی از عوامل موثر بر طلاق در این زمینه خاص دست پیدا کرد. داده ها از طریق مصاحبه عمیق با 13 فرد در آستانه طلاق، 5 قاضی و 2 مشاور خانواده جمع آوری و با استفاده از تحلیل موضوعی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پایایی پژوهش از طریق معیارهای ارزیابی داده های کیفی تأیید شد. مضامین و مضامین فرعی متفاوت در زمینه بافت های ساختاری تاریخی زیستگاه زنان از جمله ازدواج خویشاوندی، تفاوت سنی و تاکید زیاد بر ازدواج و همچنین فرهنگ مردسالاری، خشونت و کمبود منابع برای زندگی مستقل و عوامل فردی از مصاحبه ها بیرون آمد. همچنین نتایج این مطالعه موارد جدیدی از طلاق را به دلیل مرزی بودن استان خوزستان و طلاق مصلحت اندیشانه را برجسته می کند که به دلیل موقعیت جغرافیایی استان خوزستان و تورم اقتصادی، نوعی منحصر به فرد است. سخت گیری در ازدواج به جای طلاق، اعمال مجازات برای اتباع خارجی که به طور غیرقانونی با زنان ازدواج می کنند، آموزش مهارت های زندگی زناشویی، ترویج برابری در ازدواج، افزایش نظارت بر مشاوره ها، و تشکیل جلسات مشترک بین افراد متاهل داوطلب و کسانی که در شرف ازدواج هستند را برای کسب تجربه در قالب انجمن های مردم نهاد به عنوان راهکارهای کاهش طلاق پیشنهاد می شوند.
مطالعه ی عوامل مداخله گر در آسیب پذیری زنان پس از طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل مداخله گر می توانند منجر به کاهش یا افزایش آسیب پذیری زنان پس از طلاق شوند. این پژوهش با هدف واکاوی عوامل مداخله گر در آسیب پذیری زنان پس از طلاق، در قالب طرح کیفی، مبتنی بر تحلیل محتوای کیفی، رهیافت تحلیل محتوای قراردادی، از طریق نمونه گیری هدفمند با حداکثر تنوع، با استفاده از مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 35 زن انجام شد. مثلث سازی داده ها به سه روش مختلف مشاهده، مصاحبه و مطالعه ادبیات طلاق انجام شد. طبق یافته ها 2 تم اصلی، 5 مقوله و 25 زیر مقوله شناسایی شد. نتایج نشان داد که به طور کلی عوامل مداخله گر فردی و فرا فردی در آسیب پذیری زنان پس از طلاق اثر گذارند. اگرچه امکان مداخله در همه عوامل شناخته شده وجود ندارد، یکی از عوامل شناخته شده امکان پذیر جهت مداخله روانشناختی، افزون بر خود فرد، خانواده زنان است که می توان با آگاهی بخشی در مورد شرایط استرس زا طلاق و ایجاد فرهنگ سازی مراجعه والدین به مشاور جهت یادگیری نحوه برخورد مناسب با دخترشان پس از طلاق، شدت آسیب پذیری زنان را کاهش داد.
مطالعه ی جامعه شناختی تعیین کننده های اقتصادی – اجتماعی رفتار باروری زنان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رفتار باروری در جامعه به عنوان یکی از عوامل اصلی جمعیّتی، تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است به گونه ای که تحوّل و دگرگونی در هر کدام از این عوامل، بر تغییرات باروری تأثیر مستقیم و غیر مستقیمی خواهد گذاشت. در این پژوهش رفتار باروری در ارتباط با متغیرهای فردگرایی، استقلال زنان، میزان ارزش فرزندان، اشتغال زنان و میزان درآمد خانواده به روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر زنان متأهل 15-49 ساله شهر تبریز هستند که بر اساس سرشماری سال 1395، تعداد آنها حدود 338220 نفر اعلام شده و 498 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران برآورد شده است. شیوه نمونه گیری به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای بوده است. برای سنجش متغیر ها، جمع آوری داده ها و بررسی فرضیه ها، از پرسش نامه استفاده شده و گویه های آن بر اساس بنیان های نظری و تعاریف مفهومی، تدوین شده است. نتایج یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد بین متغیرهای اشتغال زنان، میزان فردگرایی زنان و نگرش به ارزش فرزند با رفتار باروری زنان رابطه معناداری وجود دارد. در حالیکه بین متغیرهای استقلال زنان و میزان درآمد با رفتار باروری زنان رابطه معنارداری مشاهده نگردید.