مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
الهیات لیبرال
حوزه های تخصصی:
کارل بارت (1968-1886) متفکر و متاله سویسی، مؤسس نهضت نو ارتدوکس (راست دینی جدید) در مسیحیت پروتستان است. وی در شرایطی که دین در معرض شدیدترین حملات نقادانه مخالفین قرار داشت و جنگ های جهانی یأسی دهشت بار بر دل و جان مردم مستولی گردانده و رابطه معنوی آن ها را با خ داوند سست نموده بود
و در شرایط ی که سلطه تفکرات لیبرالی حاکم بر الهیات، دین را تا حد یک
پدیده ی تاریخی و ضامنی برای ارزش های اخلاقی تنزل داده بود، به نجات
ایمان برخاست و این مهم را با درانداختن طرحی نو و ارائه روشی بدیع و از طریق نگاهی به سنت، به انجام رساند که در این راستا یکی از مهم ترین آموزه های وی، ‹‹الهیات دیالکتیکی››بود.این مقاله بر آن است که ضمن نگاهی مختصر به مدعیات الهیات لیبرال آئین پروتستان و نقدهای بارت بر آن، الهیات دیا لکتیکی را به عنوان جایگزینی برای الهیات لیبرال معرفی کرده و اختلاف های اساسی آن را با الهیات لیبرال روشن سازد و ازاین طریق نقش کارل بارت را در تاریخ تفکر معاصر معلوم نماید.
مفهوم انسان از دیدگاه کارل بارث و الهیات لیبرال قرن نوزدهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار، به مفهوم انسان از دیدگاه کارل بارث، الهی دان برجسته قرن نوزده و همچنین دغدغه های وی درباره الهیات لیبرال معاصرش پرداخته شده است. شاید مهم ترین دغدغه الهیات بارث در این پرسش خلاصه می شود که انسان کیست و چگونه می تواند با خداوند ارتباط داشته باشد؛ ازاین رو، برای درک کامل الهیات بارث، پاسخ به این پرسش که مفهوم انسان در نگرش وی چیست، مهم به نظر می رسد؛ زیراکه الهیات وی مسیح محور بوده است و از ارتباط انسان با خداوند یا به گفته وی، ارتباط خدا با انسان، حکایت دارد. بنابراین، در این نوشتار، سعی شده است نگرش وی به انسان و خدا و تفاوت آن با الهیات لیبرال بررسی شود.
سیر تحول رویکردهای الهیاتی جدید و شاخصه های آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سیر تحولات الهیات معاصر از زمان شلایرماخر (به عنوان پایه گذار الهیات جدید) و تعریفی که متألهان از دین ارائه داده اند، بررسی خواهد شد. از نظر شلایرماخر دین صرفاً امری اخلاقی نیست، بلکه تجربه ای اسرارآمیز و ابطال ناپذیر است و عقل از ایمان جداست. کارل بارت تأکید کرده است که سخن از خدا از جنس و سنخ گزاره نیست، بلکه یک واقعه و رخداد است. راینهولد نایبور در سنت نوارتدوکسی نشان داد که عقل و ایمان دو بستر متمایز و منفک از هم هستند. برخی اگزیستانسیالیست ها مثل رودلف بولتمان و پل تیلیخ کوشیدند از کتاب مقدس اسطوره زدایی کنند و نشان دهند که گزاره های مربوط به خدا همه نمادین و هستند. در الهیات معاصر نگاه نقادانه، هرمنوتیکی، تکثرگرا، متن محور، تاریخی و غیرجزمی، به همراه نفی اقتدارگرایی غلبه دارد.
جریان های سنتی، اصلاح طلبی و روشنفکری دینی در میان مسلمانان اندونزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین جریان های فکری اسلامی در اندونزی، جریان اسلام سنتی، اصلاح طلبی دینی و جریان روشنفکری یا الهیات لیبرال است. جریان اسلام سنتی میراث دار فرهنگ اسلامی، جریان اصلاح طلبی دینی تحت تأثیر مراکز اسلامی در خاورمیانه مانند مکه، مدینه و قاهره و جریان روشنفکری دینی یا الهیات لیبرال تحت تأثیر اندیشمندان نواندیش مسلمان مانند فضل الرحمان است. پرسش اصلی پژوهش حاضر بررسی جریانهای فکری اسلامگرایی در جهان مالایی خصوصا در مجمع الجزایر اندونزی است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از منابع اصلی، ضمن بررسی مهم ترین ویژگی جریانهای اسلام سنتی، اصلاح طلبی و روشنفکری دینی در جهان مالایی خصوصا در مجمع الجزایر اندونزی، نشان داده است که جریان اصلاح طلبی دینی پیش از دوران مدرن، چگونه شکل گرفت و جریان سنتی چه واکنشی در برابر آن داشت. در نهایت دورنمایی از وضع این سه جریان در اندونزی ارائه شده است.
بررسی انتقادی مفهوم ایمان در الهیات مسیحی لیبرال از منطر علامه طباطبایی
منبع:
فرهنگ پژوهش تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰ ویژه فلسفه و کلام
31 - 56
حوزه های تخصصی:
در یک مقایسه و بررسی اجمالی میان متون و منابع الاهی دانان مسلمان و مسیحی روشن می شود که مفهوم ایمان در نظر مسلمانان، تحول چشمگیری به خود ندیده است. در مقابل، مفهوم ایمان میان اندیشه های الاهی دانان مسیحی به ویژه در دوره معاصر، دستخوش تغییر و تحولاتی بسته به امواج مختلف فکری و فلسفی ایشان بوده است. از سوی دیگر، یکی از عوامل مهم شکل گیری الاهیات لیبرال را می توان در تجربه دینی جستجو کرد. ایمان در الهیات لیبرال مسیحی با تغییرات مفهومی و ماهوی مواجه است. معنای دلبستگی واپسین، تجربه دینی، مشارکت در ملکوت خداوند از این دسته اند. از کلمات علامه طباطبایی به خوبی می توان به یک اسلوب در مورد تعریف ایمان و لوازم آن رسید. از منظر ایشان، آنچه در ایمان به طور خلاصه عنصر محوری محسوب می شود، التزام به داشته های قلبی است. از این رو تفاوت محوری این نگرش با لیبرال ها را در همین التزام می توان یافت.
فردریش شلایرماخر و کارل بارت: بررسی دو مواجهه با فسردگیِ الهیاتِ طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ادیان و عرفان سال ۵۶ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱
55 - 73
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با روشی توصیفی، تحلیلی و مقایسه ای به دو متأله بزرگِ مسیحی در دوره مدرن، فریدریش شلایرماخر و کارل بارت، و خصوصاً تحولی که آن دو در الهیات مسیحی پدید آوردند، پرداخته شده است. مقایسه این دو اندیشمند، نشان دهنده ربط و نسبتی بین دیدگاه های نسبتاً معارض آنهاست. آن ها کوشیدند، نوعی از شورمندی در دیدگاه های الهیاتیِ زمانه شان پدید آورند، لیکن با توجه به مشکلی که در آن الهیات می دیدند، این شورمندی را با تکیه بر مبانیِ مختلفی وارد کردند. شلایرماخر بر احساسِ بشری و شهود و پارسامنشی تأکید داشت و بارت بر امری آن سویی و کاملاً متفاوت از تجربه بشری. به همین ترتیب، اکثرِ دیدگاه های آن ها خصوصاً درباره کتابِ مقدس و کلامِ خدا و مسیح، تفاوت هایی دارد. به رغم این تفاوت ها، بارت معتقد بود، با تفسیری مبتنی بر روح القدس یا مبتنی بر مسیح شناسیِ بارتی از شلایرماخر می توان به تأسیس پلی بین دیدگاه های شلایرماخر و او امیدوار بود.