مطالب مرتبط با کلیدواژه

شوشی


۱.

تحلیل نظام شَوِشی در غزل کمال خجندی: رویکرد نشانه- معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کمال خجندی نشانه - معناشناسی گفتمانی شوشی ادراکی - حسی سرایتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۱ تعداد دانلود : ۳۷۵
کمال خجندی، غزل سرای نام آشنا و لطیف جان قرن هشتم و آغاز قرن نهم است. غزل های کمال، در مایه های عاشقانه، رندانه و ملامتی سروده شده است. ستایش عشق و رندی، تبیین فضاهای مربوط به عشق، عشق بازی و عشق باری با حسی ترین وجه و تحقق نوعی فضای همدلی و هم حسی، از بارزترین ویژگی های این گونه غزل هاست. این ویژگی ها، غزل کمال را در ارتباط با گفتمان های مختلف شَوِشی، عاطفی، حسی و جسمانه ای قرار می دهد. مسأله ای که اینجا طرح می شود این است که راز معناپردازی و معناآفرینی غزل کمال چیست و کدام ساختار و محتوای شعرش، کمال را به کامیاب ترین فرهیخته مدرسه غزلسرایی سعدی تبدیل کرده است. بر اساس این، در پژوهش حاضر با رویکرد نشانه- معناشناسی گفتمانی، نظام شوشی حاکم بر یکی از غزل های کمال مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که نظام گفتمانی شوشی بر اساس کدام ترفندها در غزل کمال ایفای نقش می کند و چگونه در فرایند معناپردازی و معنادهی اشعارش تأثیر می گذارد. در واقع این مقاله با اتخاذ روش توصیفی- تحلیلی، سعی دارد نظام شوشی را در غزل شماره نوزده از دیوان کمال بررسی کند تا از این رهگذر بتواند نظام گفتمانی شعر او را معرفی کند. این پژوهش، نشان می-دهد که جریان های مختلف شوشی، سرایتی و ادراکی- حسی در شعر کمال ایفای نقش می کنند. این وضعیت از وجود نوعی نظام احساسی و عاطفی در زیرساخت غزل کمال، حکایت دارد.
۲.

تحلیل فرایند گفتمانی گسست و پیوست در غزل های کمال خجندی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کمال خجندی گفتمان شناختی شوشی گسست و پیوست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۷ تعداد دانلود : ۳۲۱
کمال خجندی، شاعر شیرین سخن سبک عراقی و یکی از درخشان ترین چهره های غزلی شعر فارسی است. یکی از گونه های گفتمانی که در غزل های کمال کاربرد گسترده ای دارد، گفتمان شناختی است. در گفتمان شناختی، فرایند کنشی در تعامل با فرایند شَوِشی ایفای نقش می کند و به همین دلیل، شناخت به گونه ای باز، متکثر و پویا تبدیل می شود. یکی از مباحثی که در گفتمان شناختی مطرح می شود، گسست و پیوست گفتمانی است. در فرایند گسست و پیوست، منِ شناختی کنشگر با منِ پدیداری و استعلایی او مرتبط می شود؛ حالِ زمانی در ارتباط با نه حال زمانی و مکان گفته پردازی در ارتباط با نه مکان گفته ای قرار می گیرد. در مقاله حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی، گفتمان شناختی و فرایند گسست و پیوست گفتمانی در غزل های کمال خجندی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. پرسش اصلی پژوهش این است که فرایند گسست و پیوست گفتمانی چگونه در غزل کمال تحقق پیدا می کند و از این طریق چه معنایی تولید می شود. در فرایند گسست و پیوست در غزل کمال، شاهد تعامل دوسویه فضای گفته پردازی و فضای گفته ای، یا دنیای گفته پرداز و گفته خوان هستیم. با وجود این، ساختار غالب گفتمان از آنِ گسست است و پیوست های گفتمانی نیز در خدمت گسست گفتمانی قرار می گیرند.
۳.

از قلعه تا شهر: بررسی پیوند شهرنشینی و حیات قبایلی در جنوب قفقاز با تمرکز بر شوشی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شوشی قراباغ جوانشیر پناه خان جوانشیر تاریخ اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۸ تعداد دانلود : ۲۶۲
در پژوهش حاضر، ضمن تمرکز بر روند ظهور و توسعه شوشی، ابعاد معینی از حیات شهری جنوب قفقاز سده دوازدهم/هجدهم بررسی می شود. هدف، نمایاندن سهم عوامل محیطی و نیروهای قبایلی در تکوین و تحول حیات شهری جنوب قفقاز در آستانه تسلط روسیه تزاری بر این حوزه است. به این منظور، نخست، چشم اندازی تاریخی از حیات شهری جنوب قفقاز در این مقطع ترسیم و سپس، با تمرکز بر روند شکل گیری و توسعه شهر شوشی و سهم طایفه جوانشیر در آن، دلایل انتخاب این شهر به مرکزیت حکومت محلی این خوانین و سیر توسعه کالبدی و اجتماعی آن تحلیل و تبیین شده است. این پژوهش با رویکرد تاریخ اجتماعی و در جهت نمایاندن برخی زوایای مغفول از حیات اجتماعی جنوب قفقاز پیش از تسلط روسیه تزاری انجام شده است. دستاورد تحقیق نشان می دهد که الگوی عمومی حاکم بر حیات شهری جنوب قفقاز در دوره یادشده تا حد زیادی تحت تأثیر یک عامل اجتماعی بومی یعنی نیروهای قبایلی تحول یافته است. جلوه معینی از این تأثیرپذیری را می توان در شکل گیری و توسعه شوشی مشاهده کرد که هم در الگوی توسعه کالبدی و هم در تکوین بافت اجتماعی آن، به شکل مستقیم با اراده و تدبیر سیاسی یک فرمانروای قبایلی پیوند داشت.
۴.

مقایسۀ دو آیین موسیقایی مشابه شوشی و عروس گولی در تناظر با آیین کوسه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شوشی عروس گولی پیربابو کوسه آیین های باروری نوروز باران خواهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵ تعداد دانلود : ۱۴۸
سه آیین شوشی در هرمزگان، عروس گولی در گیلان و آیین کوسه در شمال، غرب و جنوب ایران از منطق، ساختار و صورت نسبتاً مشابهی برخوردار هستند. این سه آیین در مراسم عروسی و استقبال از فصل بهار (نوروز) اجرا می شوند. در هر سه مورد، و در طی یک اجرای نمایش گونه و اپیزودیک، داستانی ساده روایت می شود. شخصیت اصلی این روایات، به شکلی نمادین زشتی، پیری، ناباروری و سرما و ناخوشایندی را مجسم می کند که به واسطه رقص و شادی اهالی و حاضرین از آن منطقه یا روستا رانده می شوند. در این پژوهش، پس از معرفی چگونگی اجرای هر سه آیین، نشان داده شده که بر اساس الگوی تحلیل گرمس و پراب، روایت هرسه نمونه از ساختار مشابهی پیروی می کند. تحلیل شخصیت های اسطوره ای هر سه آیین نشان از پیشینه تاریخی آن دارد که در این مقاله مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش گویای آن است که هر سه آیین با صورتی متفاوت با جدالِ میان ثنویتِ خیر و شر و یا نازایی و زایش – که در ارتباط مستقیم با ایزدان پیشااسلامی هستند- تعریف می شوند. شباهت و پیوستگی میان هر سه آیین، صحه ای است بر پویایی آیین های باستانی، پیوند میان اقوام ایرانی، حرکت سیال فرهنگ در دلِ تاریخ، و تغییراتِ ناشی از نیاز به تطبیق با شرایط متفاوتِ دوره های مختلف. ویژگی مهم دیگر این پژوهش معرفی یک نمونه از دگرگونی معنایی آیین های اسطوره ای – در اینجا ستایش ایزدبانوی آناهیتا- در قالب آیین های نمایشی باران خواهی و در نهایت نمایش های موقعیتی و مطابق با روزگار معاصر خویش است.