در آستانه انقلاب مشروطه و در نتیجه روند فروش اراضی خالصه دولت، به طور چشمگیری املاک خصوصی گسترش یافت. این در حالی بود که ادغام اقتصاد ایران در اقتصاد جهانی نیز، به ظهور سرمایه دارانی انجامید که سرمایه کلانی را صرف خرید املاک مزروعی می کردند و گروه های مختلفی از ماموران، عمال، دیوانسالاران و تجار نیز به جرگه طبقه زمین دار درآمدند. در این پژوهش با روش تاریخی، به دنبال تشریح و پاسخ به این مسئله هستیم که با وقوع انقلاب مشروطه، نظام زمین داری چه تحولی پیدا کرد؟ به ویژه عملکرد مجلس اول در ارتباط با مسئله زمین داری چگونه بود؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که اقدامات صورت گرفته از سوی مجلس اول شورای ملی، محافظه کارانه و غیرانقلابی بود؛ چرا که رعایا و دهقانان اقدامات و تحولات آنچنان انقلابی مبنی بر تقسیم اراضی از سوی مجلس اول علیه ملاکان ندیدند و انقلاب مشروطه در عمل، به رشد نظام بزرگ مالکی کمک کرده بود.
ترجمه از جمله راه های انعکاس تحولات فکری- فرهنگی اروپا در گروه های فعال اجتماعی ایران دورة قاجار محسوب می شود و می توان برای ترجمه ها، به مثابه متون نوشتاری جدید، نقش اجتماعی در روند انتقال فرهنگی قائل شد. جریان نوگرایی متأثر از ترجمه آثار و متون اروپایی در ایران در مقایسه با کشورهایی همچون عثمانی و مصر به سادگی شکل نگرفت و با دو مسئله عمده مواجه بود: اول، بدفهمی محتوا در نتیجة تلفیق محتوای متون تخصصی جدید با دانش و روش های ترجمه در ایران و دوم، ایفای نقش کانون های فرهنگی واسطه در روند آشنایی ایران با میراث علمی، فکری و فرهنگی دنیای جدید در نتیجة فاصله جغرافیایی ایران از اروپا. به گونه ای که برخی از محققان نقش کشورهای واسطه در تأخیر ارتباط مستقیم ایران با وضع جدید به«بیراهه عثمانی» توصیف کرده اند، زیرا ترجمه از طریق زبان های واسطه، وضعی را رقم زد که ترجمه از متون اصلی کمتر مورد توجه مخاطب ایرانی قرار گرفت. در این مقاله، با روش تحلیل گفتمان، نحوه انعکاس متون جدید در جامعه ایران و روند تقابل و تلفیق صورت گرفته بین ذهنیت ایرانی با ذهنیت جدید، در فرایند ترجمه ها بررسی می شود تا ضمن برجسته سازی اصلی ترین دال های انتقال دهندة مفاهیم و معانی جدید در محتوای متون ترجمه شده، صورت بندی جدیدی از فرایند اقتباس و تولید متن، مراحل، آثار و موانع تأثیر بیشتر آن پرداخته شود.