فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۶۱ تا ۹۸۰ مورد از کل ۱٬۷۴۷ مورد.
رابطه بین سلامت روان و هوش هیجانی کارکنان بانک مسکن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی سلامت روان و هوش هیجانی کارکنان بانک مسکن شهر تهران و همچنین بررسی رابطه سلامت روان کارکنان با جنسیت و وضعیت تأهل و سنوات خدمت و میزان تحصیلات و نوع شغل افراد میباشد. بدین منظور 384 نفر از کارکنان بانک مسکن شهر تهران که در بخش های مختلف بانک مشغول خدمت بودند، براساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و بوسیله ابزارهای پرسشنامه که شامل پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) و پرسشنامه هوش هیجانی بار- اون (EQI) بود، مورد ارزیابی قرارگرفتند. پس از جمع آوری نتایج و نمره گذاری این پرسشنامه ها به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی مانند فراوانی و درصد جهت پاسخگویی به سؤالات پژوهش و یافتن نتایج استفاده گردید. یافته ها حاکی از آن بود که میزان شیوع مشکلات روانشناختی در میان کارکنان بانک مسکن 9/10 درصد است که این میزان در کارمندان زن بیشتر از کارمندان مرد بود. بیشترین میزان شیوع مربوط به کارمندان تحویلدار و کمترین آن مربوط به کارمندان با سمت های مدیریتی بود. همچنین مشخص شد که در کارمندان دارای تحصیلات پایین، میزان شیوع مشکلات روانشناختی بالاتر است. میزان شیوع در کارمندان متأهل و دارای سنوات خدمت بیشتر، بیش از کارمندان مجرد و دارای سنوات خدمت کمتر، بود. همچنین مشخص شد که 8/12 درصد کارکنان دارای هوش هیجانی خیلی پایین، 8/21 درصد دارای هوش هیجانی پایین، 5/38 درصد دارای هوش هیجانی متوسط، 6/17 درصد دارای هوش هیجانی بالا و 2/9 درصد دارای هوش هیجانی خیلی بالا میباشند. بطور کلی می توان نتایج این پژوهش را بصورت زیر خلاصه کرد: جنسیت و میزان تحصیلات و وضعیت تأهل و نوع کار و سنوات خدمات در کارکنان بانک مسکن متغیرهای مهم و اثرگذار بر سلامت روان آنان میباشد. همچنین تعداد کارکنان بانک مسکن که دارای هوش هیجانی متوسط میباشند بیش از سایرین میباشد؛ به عبارت دیگر اکثر کارکنان دارای هوش هیجانی متوسط می باشند.
معیارهای سلامت روان
حوزههای تخصصی:
اثزبخشی تعاملی هوش معنوی و آموزش مهارت های زندگی بر سلامت روانی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: درمرور دیدگاه های موجود سلامت روان نگاهی یکپارچه برای ارتباط دادن مفاهیم خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن به سلامت روان دیده نمی شود. هدف: این پژوهش به منظور تعیین روابط ساختاری خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان تحت یک مدل یکپارچه انجام شد. روش پژوهش: طرح پژوهش از نوع همبستگی بود و تحلیل داده ها با استفاده از روش رگرسیون چندمتغیره و لیزرل انجام گردید. نمونه شامل 120 دانشجوی دانشگاه های شهر تهران بود که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش: شامل آزمون خلاقیت تورنس، پرسشنامه سلامت روان گلدبرگ، مقیاس کنارآمدن لازاروس و مقیاس خودکارآمدی شرر بود که شاخص های روان سجی آن ها مورد تأیید قرارگرفت. یافته ها: بر پایه تحلیل های روش رگرسیون بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن ارتباط درونی مثبت و معنی داری وجود داشت. این روابط بین متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان منفی و معنی داری بود. مدل های برازنده شده لیزرل نیز نشان داد که بین خلاقیت و خودکارآمدی با سلامت روان از یک طرف و خودکارآمدی و روش کنارآمدن با سلامت روان از طرف دیگر روابط درونی منفی و معنی داری وجود دارد. نتیجه گیری : از مجموع تحلیل های روابط ساختاری می توان نتیجه گرفت که متغیرهای خلاقیت، خودکارآمدی و روش کنارآمدن از قدرت پیش بینی کنندگی قابل قبولی برای سلامت روان برخوردار هستند.
مقایسه سلامت عمومی سالمندان مقیم / غیر مقیم سرای سالمندان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
بررسی ارتباط شیوه های مقابله ای با سلامت روانی افراد مبتلا به دیابت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از بیماریهای مزمن شایع که باعث به خطر افتادن سلامت روانی افراد می شود دیابت است به طوری که بیش از 100 میلیون نفر در جهان مبتلا به دیابت هستند. هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی سلامت روانی با روشهای مقابلهای بیماران دیابتی میباشد.
روشکار: در این پژوهش علی مقایسه ای 193 بیمار (زن و مرد) مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. بیماران دیابتی مراجعهکننده به درمانگاه دیابت بیمارستان امام خمینی (ره) اردبیل در سال 86-1385 در کنار افراد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. داده های لازم با استفاده از پرسشنامه گردآوری و با استفاده از آزمون آماری تحلیل رگرسیون چند متغیره تحلیل گردیدند.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که در افراد مبتلا به دیابت، 54 درصد مشکوک به اختلال روانی هستند. همچنین نتایج مربوط به تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان میدهد که روشهای مقابله ای گریز- اجتناب (001/0P<)، حل مدبرانه مسئله (01/0P<)، و مقابله رویارویی (01/0P<) به ترتیب اولویت می توانند سلامت روانی را پیش بینی کنند.
نتیجهگیری: سهم روش مقابلهای گریز- اجتناب در پیشبینی سلامت روانی بیماران دیابتی بالاتر از سایر روشهای مقابله است. ناآگاهی در مورد روشهای مناسب برخورد با مشکلات باعث استفادهی بیماران دیابتی از روش هیجانمدار گریز- اجتناب، آرامش لحظه ای حاصل از آن و گرفتار شدن در چرخهی معیوب بیماری می شود.
تغییرات در کیفیت زندگی و خستگی بیماران زن مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس پس از 8 هفته ورزش در آب(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف از این تحقیق تاثیر 8 هفته ورزش در آب بر تغییرات کیفیت زندگی و خستگی بیماران زن مبتلا بهMS شهرستان اصفهان بود.
روش کار: در یک تحقیق نیمه تجربی، تعداد 21 نفر از بین زنان مبتلا به بیماری MS نوع RR با 5/3> EDSSمراجعه کننده به انجمن MS شهرستان اصفهان در سال 1388 بصورت هدفمند انتخاب و پس از ارزیابی اولیه توسط متخصص مغز و اعصاب، به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (10 نفر) و کنترل (11 نفر) قرار گرفتند. سپس گروه تجربی در یک برنامهی 8 هفته ای نظارت شده ی ورزش در آب (هر هفته 3 جلسهی یک ساعته با شدت 50 تا 85 درصد ضربان قلب ذخیره ی بیشینه) شرکت کردند، در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد که شیوه ی زندگی معمولی خود را پیگیری کنند. متغیرهای مورد اندازهگیری از قبیل؛ درجه ی ناتوانی جسمی بیماران با استفاده از مقیاس EDSS، کیفیت زندگی و مقیاس خستگی نیز به ترتیب با استفاده از پرسشنامه ی 54 سؤالی کیفیت زندگی نسخه ی ایرانی و مقیاس اصلاح شده ی خستگی در شرایط پایه، پایان هفته های چهارم و هشتم ارزیابی شدند.
یافتهها: بهبود های معناداری در کلیه ی مقیاس های کیفیت زندگی (بجز عملکرد ذهنی و جنسی) و بطور کلی رضایت از زندگی در گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه و گروه کنترل هنگام 8 هفته ورزش در آب پیدا شد (05/0P≤). بر خلاف گروه کنترل، کاهش معناداری در مقیاس خستگی هنگام 4 و 8 هفته ورزش در آب در گروه تجربی در مقایسه با سطح پایه مشاهده شد (001/0P≤).
نتیجه گیری: تمرین ورزشی منظم در آب هر دو مقیاس های کیفیت زندگی و خستگی در بیماران زن مبتلا به MS در آب بهبود می بخشد و باید بطور وسیعی مورد تشویق قرار گیرد
مقایسه بهداشت روانی و کارایی خانواده بین خانواده های معتادان شرکت کننده و غیر شرکت کننده در جلسات گروه های خودیاری
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش حاضر مقایسه ی بهداشت روانی و کارایی خانواده، بین خانواده های معتادان شرکت کننده و غیر شرکت کننده در جلسات گروه های خانواده ی معتادان گمنام (نارانان) شهر کرمانشاه بوده است. روش: در این طرح علی-مقایسه ای تعداد30 نفر از بین اعضای خانواده های معتادان شرکت کننده در جلسات خانواده ی نارانان که به مدت یکسال یا بیشتر در این جلسات شرکت داشتند به روش تصادفی ساده انتخاب شد و تعداد 30 نفر دیگر از میان خانواده های دارای معتاد، که در این جلسات شرکت نکرده بودند و با بیمارشان به مراکز ترک اعتیاد مراجعه می کردند انتخاب شدند. پرسشنامه های سلامت عمومی و سنجش خانواده در هر دو گروه اجرا شد. یافته ها: بین خانواده های دارای معتاد شرکت کننده و غیر شرکت کننده در جلسات نارانان تفاوت معناداری در هر دو متغیر مشاهده شد. نتیجه گیری: شرکت در جلسات گروه های خانواده ی نارانان می تواند به ارتقاء بهداشت روانی و کارایی خانواده، در خانواده های معتادان کمک کند.
مقایسه شیوع دست برتری در مقاطع تحصیلی دانشگاهی: تفاوت های جنسیتی و آثار علمی- پژوهشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور بررسی شیوع دست برتری در مقاطع تحصیلی دانشگاهی، نمونه ای 683 نفری (519 زن و 164 مرد) با میانگین سنی 7/26 و دامنه سنی 70-18 سال از دو دانشگاه دولتی و آزاد که هر سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری داشتند، با روش خوشه ای- تصادفی انتخاب شدند و با آزمون دست برتری ادینبورگ (علی پور و آگاه هریس، 1386) مورد سنجش قرار گرفتند. درصد شیوع چپ دستی در کارشناسی 6%، کارشناسی ارشد 05/7% و دکتری 9% بود که نشان می دهد در مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری شیوع چپ دست برتری افزایش می یابد. تحلیل نتایج نشان می دهد که اختلاف میزان شیوع چپ دست برتری در دوره کارشناسی با میزان شیوع چپ دست برتری در جامعه کلی (10 درصد) معنادار است (32/2=01/0α و30/4zp=)، ولی با دوره کارشناسی ارشد و دکتری تفاوت معنادار ندارد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد که میزان دوسوتوانی در دوره دکتری و کارشناسی تفاوتی ندارند، اما نسبت آن در دوره کارشناسی ارشد در زنان بیشتر از مردان است. مقایسه نسبت های راست برتری کامل در دو جنس صرف نظر از جهت برتری، نشان داد که درصد جانبی شدن در مردان بیشتر است، اما نسبت های چپ دست برتری کامل، چپ دست برتری و راست دست برتری نسبی در میان آنان تفاوت معنادار ندارند. نتایج نشان داد که بیشتر مشکلات زیستی- روانی مربوط به افراد دوسوتوان دوره کارشناسی ارشد است که به گونه معنادار بیشتر از سایر طبقات دست برتری در مقاطع مختلف است و این نیز مربوط به زنان است. سنجش آثار علمی- پژوهشی در طبقات دست برتری به تفکیک زنان و مردان دوره دکتری که هیأت علمی دانشگاه نیز بودند، نشان داد که آثار علمی- پژوهشی مردان راست دست برتر به گونه معنادار بیشتر از سایر طبقات دست برتری و زنان است. در یک جمع بندی نتایج پژوهش حاضر بیانگر آن است که شیوع چپ دستی در مقاطع بالاتر افزایش می یابد و آثار علمی- پژوهشی راست دست های مرد بیشتر است.
تاثیر 12 هفته تمرین عملکردی بر تعادل پویای زنان سالمند سالم(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
رابطه مهارت های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان منطقه 12 دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی «رابطه مهارت های مقابله با استرس و پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12» پرداخته است. جامعه آماری این پژوهش را همه اعضای باشگاه پژوهشگران جوان دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 12 که در نیم سال اول 89-88 مشغول به تحصیل می باشند شامل می شود. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده است که واحدهای رودهن، دماوند، کرج، پرند، قزوین، فیروزکوه، و ورامین براساس جدول مورگان 384 نفر انتخاب گردیده است.
برای سنجش شیوه های مقابله با استرس از پرسشنامه استاندارد کالات (2002) که شامل 32 سؤال است استفاده شده است و با استفاده از آلفای کرونباخ ضریب آن 87/0 محاسبه گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ابعاد اصلی مهارت های مقابله با استرس در 2 مقوله کلی (شیوه های رویارویی متمرکز بر مسئله و شیوه های رویارویی بر هیجان) طبقه بندی گردیده است. با توجه به مقدار ضریب همبستگی چندگانه و ضریب تعیین بدست آمده 019/0 = 2R مشاهده می شود متغیرهای مهارت های مقابله با استرس تنها 2/0 از پیشرفت تحصیلی اعضای باشگاه پژوهشگران جوان را تعیین می کند. با توجه به ضرایب استاندارد رگرسیونی، شیوه های متمرکز بر هیجان با میزان (164/0) بیش از شیوه های رویارویی متمرکز بر مسئله (123/0-) بر پیشرفت تحصیلی مؤثر خواهد بود.
بررسی ارتباط تناوب دعا با سلامت معنوی در بیماران تحت درمان با همودیالیز مراجعهکننده به مراکز همودیالیز وابسته به دانشگاه علوم پزشکی استان گلستان در سال 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقدان سلامت معنوی زمینهساز بسیاری از مشکلات روانی، عوارض جسمی و اجتماعی خصوصا در بیماریهای مزمن خواهد بود. معنویت به همراه نیروهای مذهبی مثل دعا، نقش مهمی را در قبول بیماریها ایفا میکنند. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط تناوب دعا با سلامت معنوی بیماران همودیالیزی انجام گرفت.
روشکار: در این پژوهش توصیفیتحلیلی 245 بیمار که جهت انجام همودیالیز در سال 1388 به بیمارستانهای استان گلستان مراجعه نموده بودند، مورد مطالعه قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسشنامهی تناوب دعای مراویگلیا و سلامت معنوی پولوتزین و الیسون جمعآوری شد. دادهها در نرمافزار آماری SPSS نسخهی 16 توسط آمار توصیفی و آمار استنباطی (کروسکال والیس، ضریب همبستگی اسپیرمن و آنالیز واریانس و آزمون تعقیبی توکی) تحلیل گردیدند.
یافتهها: میزان تناوب دعا در 98 درصد آزمودنیها در سطح بالا گزارش گردید. اکثر بیماران دعا را در ابعاد نگرش (78%)، تجربهی دعا (81 %) و آداب دعا (98%) در سطح بالایی بیان داشتند. سلامت معنوی 72 درصد بیماران در سطح بالا بود. همچنین بین تناوب دعا با سلامت معنوی، قومیت، سطح تحصیلات و شغل ارتباط معنیداری وجود داشت (05/0P<).
نتیجهگیری: بیماران همودیالیزی که تناوب دعای بیشتری داشتند از سلامت معنوی بالاتری برخوردار بودند. لذا با توجه به فرهنگ غالب مذهبی در جامعهی ایرانی، توجه به بعد معنوی و مذهبی بیماران ضروری به نظر میرسد.