فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۲۱ تا ۱٬۲۴۰ مورد از کل ۴٬۴۳۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
چکیده
کتاب «تاریخ قرآن» مهم ترین نگاشته خاورشناسان درباره قرآن و تاریخ پیامبر اسلام| است. نولدکه، مؤلف این کتاب، از خاورشناسان برجسته ای است که در حوزه های مختلف خاورشناسی دارای تألیفات است. کتاب پیش گفته که مهم ترین اثر او در این زمینه است، مشتمل بر مباحث وحی شناسی، جمع و تدوین قرآن و تاریخ نزول آیات و سور قرآن است که تحقیق پیش رو به مباحث نوع اول می پردازد. از دیدگاه نولدکه، ماهیت نبوت متکی بر چهار اصل: ارتباط با اندیشه پیامبران قبلی، تبعیت از غریزه احساسی، به کارگیری قوه خیال در دریافت وحی و ایجاد تحول اجتماعی است. این نوع نگاه به ماهیت نبوت، که با نظریه تجربه دینی درباب وحی در ارتباط است، علاوه بر خروج از روح تعالیم ادیان الهی، با اندیشه دینی اسلامی در تضاد می باشد که در هر یک از این اصول، با اشکالاتی مواجه است.
یک نظریه درباره اسامی خاص ، توصیفات معرفه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث جدال برانگیز و در عین حال اساسی، در قلمرو فلسفة زبان و منطق فلسفی، از هنگام آغاز قرن بیستم، در مورد اسامی خاص و توصیفات معرفه بوده است. فیلسوفانی که به اسامی خاص و توصیفات معرفه بوده است. فیلسوفانی که به اسامی خاص و توصیفات معرفه پرداخته اند، هم زمان با مشکلات بسیاری نیز روبرو بوده اند. در این میان یکی از جدی ترین مشکلات، مشکل اسامی – توصیفات تهی است. این مقاله نخست به معرفی و ارائة برخی از نظریات برجسته و مؤثر، از جمله نظریات ماینونگ، راسل، فرگه، استراسون و دنلان، پرداخته است. و در نهایت هم، بر پایة متون گرایش قضیه ای de dicto/ de re و تمایز قضیة شخصیه/کلیه، نظریه ای جدید دربارة اسامی خاص- توصیفات ارائه داده است؛ نظریه ای که می توان زمینه های آن را در نظریات فوق ردیابی کرد.
نقش زبان و ادبیات در پیشرفت هاى علمى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جامع وکامل هیچ علمى حاصل نمى شود مگر آنگاه که شخصى به دستگاه اصطلاح شناختى آن علم احاطه پیدا کند ازگزاره ها و احکام آن علم درکى عمیق و همه جانبه به دست آورد و ساختار متنى آثار مکتوب آن علم را بدرستى دریابد و این همه بدان معنى است که شناخت هر علمى چیزى جز احاطه به زبان خاص آن علم نیست زبانى که به عنوان پدید ه اى فرهنگى، با زبان طبیعى و خود روى گفتار عامیانه فرق اساسى دارد. از این گذشته، نیل به پیشرفت در هر علمى درگرو پرورش روحیه آفرینشگرى و ابداع در میان اصحاب آن علم است و این نیز هنگامى به بهترین وجه حاصل مى شودکه شخص در عرصه ادبیات به تمرین خلقت گرى پرداخته باشد.
فلسفه هنر سید حسین نصر
ایدئولوژی، سوژه، هژمونی، و امر سیاسی در بستر نظریة گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة گفتمان تلخیص سایر رویکرد های تحلیل گفتمان و یکی از روش های کیفی در حوزة مباحث سیاسی و اجتماعی است. در قلب نظریة گفتمان لاکلاو و موفه این اصل محوری وجود دارد که یک امر اجتماعی یا یک هویت اجتماعی هیچ گاه پایان یافته و تمام شده نیست. لاکلاو و موفه بستر اندیشه ورزی خود را بر قلمروهای نظری گوناگون از سوسور تا دریدا، از آلتوسر و فوکو تا لکان قرار داده اند. در این راستا آن ها با تمرکز ویژه بر واسازی دریدا و نظریة لکانی سوژة فقدان، با مرکزیت بخشیدن در وقتة «مفصل بندیِ سیاسی» به هژمونی، در توسعة نظریة نوگرامشی گفتمان، ترجیح امر سیاسی بر امر اجتماعی و بازگرداندن جامعه به وقتة سیاسی تأسیس آن، سنت نظری نوینی را بر ویرانه های مارکسیسم کلاسیک استوار ساخته اند. این نوشتار مفروضات بنیادی نظریة گفتمان لاکلاو و موفه در مورد ایدئولوژی، سوژه، هژمونی، و امر سیاسی را تحلیل و تبیین می کند
نظریه ی تصویری زبان ؛ با تاکید بر لوازم معرفت شناختی آن
حوزههای تخصصی:
ویتگنشتاین، در طول فعالیت فلسفی خود، دو نظریه ی کاملاً متفاوت درباره ی زبان و ماهیت و ساختار آن ابراز داشت. یکی از نقاط اصلی اختلاف در فلسفه ی او، همان اختلافی است که در دو نوشته ی مهم او رساله ی منطقی ـ فلسفی، مشهور به تراکتاتوس و پژوهش های فلسفی، در مورد تحلیل زبان، به چشم می خورد که می توان آن را تقابل میان «نظریه ی تصویری زبان» و «نظریه ی کاربردی زبان» دانست.
ویتگنشتاین، در دوره ی اول فلسفی خود، با پذیرش اتمیسم منطقی و رویکرد زبان صوری (متاثر از نظریات راسل) و تقسیم گزاره ها به تحلیلی و ترکیبی (متاثر از هیوم) و بی معنا تلقی کردن قضایای تحلیلی و نیز پذیرش گزاره های بسیط و گزاره های مرکب در عالَم زبان و واقعیات بسیط و واقعیات مرکب در عالَم خارج، نظریه ی تصویری زبان را در تراکتاتوس، بیان کرد. مساله ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، ماهیت زبان، ماهیت اندیشه و واقعیت است. اندیشه ی اصلی ویتگنشتاین در تراکتاتوس، این است که زبان، تصویری منطقی از جهان ارائه می کند. زبان، یک ماهیت مشترک دارد و وظیفه ی آن، تنها تصویر واقع است و نمی تواند به فراسویِ واقعیت برسد. متافیزیک، مساله ی حیات، اخلاق، زیبایی شناسی و دین، همگی فراتر از زبان هستند؛ این امور، رازورزانه هستند و برای گام نهادن در این امور، باید با آن ها ارتباط وجودی برقرار کرد.
وحی در خانة عنکبوت (تحلیل ذاتی و عرضی دیدگاه دکتر سروش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۷ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
مفهوم وحی، از مفاهیم بنیادی اسلام است و آن گونه که در قرآن مطرح شده در کتابهای مقدّس ادیان دیگر نیامده است. این پرسش در مورد وحی مطرح است که چگونه باید آن را تحلیل کرد؟ آیا وحی گونهای تجربه دینی است؟ یا اینکه گونهای ارتباط زبانی خدا با بشر است؟ این مقاله، به بررسی و نقد سخنان دکتر سروش در این زمینه پرداخته است. به نظر نگارنده، الگوی قابل قبول در زمینة وحی، باید دو ویژگی داشته باشد: اوّلاً باید از مبانی فلسفی دقیقی برخوردار باشد؛ ثانیاً، با دادههای قرآنی همخوان باشد. دیدگاه دکتر سروش در این زمینه، هیچ یک از این دو ویژگی را ندارد.
انسان شناسی پست مدرن و نقد آن از منظر آموزه های دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین جایگاه انسان به عنوان عنصر اندیشه ورز، یکی از دغدغههای اصلی تمامی مکاتب بشری و الهی بوده است. در این مسیر برخی مکاتب ضمن افاضه جایگاه مستعلی به انسان، وی را فربه ساختهاند و برخی به معارضه با این جایگاه استعلایی پرداخته و به صورتبندی انسانی نحیف پرداختهاند که هر دوی این تفاسیر، پیامدهایی منفی را به همراه داشته است. در فلسفه غرب، «مدرنیسم» به عنوان نماینده جریان اول و «پست مدرنیسم» به عنوان نماینده جریان دوم معرفی شده است. تحقیق پیش رو در صدد است تا با عنایت به این مسئله، ضمن بررسی مؤلفههای انسان پست مدرن، با نقد آن از منظر آموزه های اسلامی، نقاط ضعف آن را آشکار ساخته و به ارائه سوژه ای متعادل مبادرت ورزد.
بررسی انتقادی نظریه علی ارجاع اونز در باب نام های خاص
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ابتدا خلاصه ای از نظریه های مربوط به دلالت نام های خاص در زبان را بررسی می کنیم و سپس نظریه علی نام های خاص اونز را مطرح خواهیم کرد. از آنجا که نظریه اونز، از نظریه های علی و نظریه های وصفی نام های خاص، به یکسان نسب برده است، آشنایی اجمالی با این نظریه ها برای فهم نظریه اونز سودمند خواهد بود. در بخش مربوط به نظریه های وصفی، نظریه های فرگه و راسل؛ و در بخش مربوط به نظریه های علی، نظریه های میل و کریپکی، به طور مختصر بحث خواهند شد. پس از شرح نظریه علی اونز و بیان امتیاز آن بر نظریه کریپکی، انتقادات وارد بر نظر اونز را بررسی خواهیم کرد .
میزگرد: سیاست و گفت وگوی تمدن ها
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۸۴ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
برهان نظم از منظر فلسفه نقادی کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ساده ترین، عمومی ترین و در عین حال کهن ترین براهینی که برای اثبات وجود خدا اقامه شده، برهان نظم یا برهان غایت شناختی است. اندیشمندان بسیاری در تأیید یا رد این برهان قلم فرسایی کرده اند که در این میان، نقدهای کانت شهرت فراوان دارد. موضع کانت در برابر این برهان، هم جانبدارانه است و هم منتقدانه. او برهان نظم را همواره شایسته احترام می داند، زیرا تنها برهانی است که راه فهم را برای اعتقاد به وجود خداوند هموار می سازد و به آن جهت طبیعی می بخشد. این برهان مدعی است که از طریق شناخت طبیعت و بدون استناد به هیچ برهان استعلایی می تواند وجود خدا را مبرهن سازد؛ لیکن در عمل از عهده این کار برنمی آید و به ناچار در مراحلی از برهان از تجربه دست می کشد و به دو برهان دیگر یعنی برهان جهان شناختی و برهان وجودی پناه می برد. در نتیجه، برهان نظم علاوه بر نقایص خاص خود، مغالطه های دو برهان دیگر را نیز مرتکب می شود. کانت با انحصار براهین اثبات وجود خدا در سه برهان و رد هر سه، راه عقل نظری را در اثبات هستی خدا بسته می بیند و در نهایت مدعی است که اعتقاد به خدا را فقط بر بنیادهای اخلاقی می توان استوار ساخت.
مبانی تربیت
درآمدی بر فلسفه تلویزیون
حوزههای تخصصی:
فلسفه تلویزیون را می توان در بستر فلسفه رسانه فهم کرد و برداشت از فلسفه تلویزیون در ساحت ها و ابعاد گوناگونی که فلسفه رسانه بدان تقسیم بندی می گردد و متفکران بدان پرداخته اند، قابل بررسی است. از دیگر سوی، فلسفه تلویزیون هم از منظر فنی و هم از منظر قالب های آن قابل بررسی است و لذا می توان در سه بخش تصویر، واقعه و سریال ابعاد آن را مورد مطالعه قرار داد. تلویزیون با توجه به سازمان بندی و شیوه عمل مختص به خود، تفکر و تجربه ای را تولید می کند، تلویزیون در اصل شکلی مختص به خود از تفکر و تجربه است که با عنایت به آن نه تنها جنبه فنی تلویزیون فراموش نمی شود، بلکه بر آن تأکید و تمرکز نیز می شود. تلویزیون عضو ماشینی زندگی انسان است که به فنی شدن و تکنیکی شدن تفکر می انجامد. تلویزیون رسانه ای است که ادراکی جهانی را برای انسان میسر می سازد. در این نوشتار فلسفه تلویزیون در سه بخش و با در نظر گرفتن سه برداشت از فلسفه رسانه بررسی می شود.
مرگ هنر و نسبت آن با مسیحیت در نگاه هگل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۴۷
حوزههای تخصصی:
در نوشتار حاضر ابتدا از آرای اسلاف هگل در باب هنر و زیباشناسی و تاثیر آن در ایده آلیسم آلمانی و به ویژه هگل سخن رفته است. در ادامه گفتار، مساله مرگ هنر و تفسیر مفسران هگل و نسبت آن با مسیحیت با نظر به مبانی دوره مدرن و پیدایش تلقی تازه ای از هنر و استقلال(autonomous) آن از مسیحیت در دوره مذکور بررسی شده است.
هنر ارزشی و غیرارزشی از دیدگاه افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که افلاطون اولین فیلسوفِ آغازگر تألیف در حوزه زیبایی و بر زیبایی شناسی هنری بعد از خود بسیار تأثیر گذار بوده است، بررسی دیدگاه وی در خصوص زیبایی های هنری اهمیت بسیاری دارد. البته هرچند هنرهای زیبا، به نحوی که در عصر حاضر مصطلح است، در دوران افلاطون مطرح نبوده، اما می توان از مطالب و آرایی که افلاطون به طور پراکنده در باب هنرهای زیبا بیان کرده است، نظر وی را کشف کرد. راجع به دیدگاه افلاطون پیرامون هنرهای زیبا دو نظر وجود دارد. برخی او را موافق هنر دانسته اند و در صدد توجیه مخالفت های صریح وی برآمده اند و برخی نیز او را ضدّ و مخالف هنر دانسته اند. در این پژوهش فارغ از نظر موافقان و مخالفان به بررسی هنر از دیدگاه افلاطون پرداخته می شود و نتیجه آنکه وی را نه می توان مخالف و نه موافق مطلق هنرهای زیبا دانست. بلکه افلاطون به دو نوع هنر معتقد است؛ هنر ارزشی و غیرارزشی و برای هر یک از این انواع ویژگی هایی ذکر می کند؛ که اساسی ترین وجه ممیزه این دو هنر، بهره مندی از زیبایی مطلق؛ یعنی منشأ الهی داشتن است.
نسبت اخلاق لویناس با اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی شده که نسبت بین اخلاق لویناس و اخلاق کانت در قالب تفاوت ها و تشابه های موجود بین اخلاق این دو متفکر مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله دو بخش دارد. در بخش اول به وجوه اشتراک اندیشة اخلاقی لویناس و کانت تحت عنوان «تقدم عقل عملی» و «احترام به شأن انسانی» مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده شده که فلسفة لویناس و کانت حامل روح اخلاقی مشترکی اند. این روح در نظام فلسفی هردو حضور دارد. در بخش دوم به وجوه افتراق اشاره شده که از جمله آنها می توان به خودآیینی اخلاق کانت در مقابل دیگرآیینی اخلاق لویناس اشاره نمود. علاوه بر این در اخلاق لویناس احساس و عاطفه جایگزین عقل کانتی می شود. همچنین سوژة اخلاقی کانت ماهیتاً غیر از سوژة اخلاقی لویناس است. سوژه کانتی سوژة خودآیین و مختار و عقلانی است و سوژه لویناس در وهله اول در برابر دیگری و چهره او مسئول است. بنابراین می توان گفت که هم لویناس و هم کانت در نظام فلسفی خود یک رسالت بزرگ را برعهده دارند و آن رسالت اخلاقی است.