بدون شک، هر کس کوچک ترین مطلبی درباره اصفهان شنیده باشد احتمالاً ضرب المثل معروف «اصفهان، نصف جهان» را نیز شنیده است. این نیست، مگر بر اساس کوشش های خستگی ناپذیر دانشمندان، مهندسان و کارگزاران عصر شاه عباس اول صفوی (و در راس آن ها شیخ بهاءالدین جبل عاملی) که شاید برای نخستین بار در طول تاریخ در کنار یک شهر بسیار قدیمی، شهر جدیدی را طراحی کرده باشند.
این نوشتار با هدف ارزیابی کیفی مجموعه پردیس مرکزی دانشگاه تهران و شناخت نقاط قوت و ضعف آن صورت گرفته است که می تواند در تعیین استراتژی مناسب برای طرح توسعه دانشگاه و همچنین در تعریف الگوی مناسب برای سایت های جدید دانشگاهی کشور موثر باشد. جهت استخراج معیارهای ارزیابی، با بررسی تئوری های مربوط به سایت های دانشگاهی و مقایسه تشابهات سایت های دانشگاهی، فضاهای شهری و شهر، از ایده "دانشگاه همچون یک شهر" استفاده شده است. علت این تشابهات نزدیکی ویژگی های عملکردی و در پی آن برخی خصوصیات شکلی بوده که در سیر تحول سایت های دانشگاهی قابل مشاهده است. همچنین توسعه ایده های دموکراتیک و توجه به مراودات اجتماعی که منجر به تئوری «دانشگاه باز» به معنای دانشگاه در دسترس تمام افراد جامعه و برنامه ریزی شده جهت ارائه خدمات همگانی شده اند، در شکل گیری این ایده تاثیر داشته اند. بر این اساس نه تنها از معیارهای یک محیط شهری خوب، بلکه از معیارهای یک شهر خوب با لحاظ نمودن مشخصات خاص فضاهای دانشگاهی، برای ارزیابی پروژه بهره گرفته شده است. نتیجه بحث ارزیابی ارجحیت نقاط قوت سایت بر نقاط ضعف با وجود تعدد آنها را روشن می سازد که نقاط ضعف موجود به وسیله دو گروه اقدامات اصلاحی، قابل رفع می باشند
مبحث رابطه زبان و ذهن از مدت ها قبل در جهان مطرح و نظریات متعدد و روبه تحولی در این حوزه مطرح بوده است؛ آنچه در این عرصه متاخر به حساب می آید نحوه ارتباط متقابل زبان و محیط زیست از طریق ارتباط بین زبان و ذهن و فرآیندهای تفکر است. در این میان، و در مورد خاص زبان فارسی و فرهنگ ایرانی، موضوع ما در این مقاله ارتباط مستقیم بین زبان و محیط زیست است. این ارتباط آن قدر مستحکم و عمیق است که هر فارسی زبانی برای درک، شناخت، ارزیابی و اظهار نظر در مورد محیط انسان ساخت یا طبیعی چاره ای ندارد جز یاری گرفتن از چارچوب و اجزای زبان فارسی. این بدین معنا است که زبان تنها یک وسیله ارتباطی نیست و نقش آن بسیار فراتر از این محدوده کوچک می رود. در این مقاله ضمن ارایه مستنداتی محکم در قالب روش تحلیل محتوا در مورد وجود غیر قابل انکار نقش زبان (در اینجا زبان فارسی) در فهم جهان اطراف، نشان داده شده است که وقتی ما در زبان فارسی به مفهومی اشاره می کنیم آن مفهوم ویژه این «جهان – زبان» خاص است و ویژگی های منحصربه فرد خود را دارد. به زبان دیگر فهم ما از محیط از زبانمان نشات می گیرد و در نتیجه زبان فارسی مرجع بسیار مهم و غیر قابل جانشینی برای دریافت و فهم ویژگی های خاص محیط زیست انسانی اصیل ایرانی است.