فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۱٬۲۶۶ مورد.
فلسفه و سبک
نشانه از نگاه دریدا
حوزههای تخصصی:
ماهیت دیالکتیک آثار هنری در آراء سنت آگوستین
منبع:
باغ نظر ۱۳۸۵ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
اینکه هنر واجد حقیقت است یا نه، موضوعی است که پیشینه آن به دوران کهن رسیده، و امروزه نیز مناقشات متعددی پیرامون آن وجود دارد. در این میان، دیدگاه آگوستین، فیلسوف اواخر دوران باستان و اوایل قرون وسطی، در این باره هم پذیرش انسانی نسبت به هنرهای بازنمایانه و تجسمی را مدنظر قرار می دهد، و هم، راه را برای نقد و تفسیر آثار هنری بازمی کند. آگوستین هنرهای تجسمی را در پائین ترین درجه قرار داده، و آنها را واجد کذب می داند. او با برگذشتن از افلاطون، بر این باور است که هنرهای بازنمودی درگیر نوعی "کذب اجتناب ناپذیر" هستند؛ آنها به میل خود کذب نیستند، بلکه بنا بر ماهیت خود، نمی توانند صادق باشند؛ در واقع، وجود یک اثر هنری در همین نیمه غیرحقیقی آن است، و اگر نتوانیم خود را با این کذب آشتی دهیم، به سلب تمامی هنر اقدام کرد ه ایم. در این مقاله از این خصیصه به عنوان "ماهیت دیالکتیک آثار هنری" یاد شده است. به زعم نگارنده نظریه آگوستین نه تنها گامی در خور تامل در تاریخ نظریه مدرن "خودپایندگی هنر" به شمار می رود، بلکه از آن مهم تر، وجه کاذب اثر هنری راه را برای تفسیر و دیالوگ با آن گشوده، و از آن جا که نمود اثر هنری را مد نظر قرار می دهد، گویی بر شرط وجودی اثر هنری، یعنی نمود آن، تاکید می کند.
در دفاع از مؤلف
ژیژک: رودررو با امر واقعی
منبع:
فارابی ۱۳۸۵ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-نقش و تأثیر کئو (پرندهی هنر و باستانشناسی آینده)
حوزههای تخصصی:
معرفی اثر-تحولات ذوق هنری در غرب
حوزههای تخصصی:
فلسفه هنر قرون وسطا و شرق
منبع:
خیال ۱۳۸۵ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
هدف کوماراسوامی در این مقاله تبیین اصول هنر قرون وسطا و شرق و نیز اثبات این نکته بوده که اصول این دو هنر یکی است؛ و در این کار، با استناد به منابع اصلی قرون وسطا و شرق سخن گفته است. اهم موضوعات مطرح شده در این مقاله عبارت است از: وجود مقیاس نخستین و مطلق برای داوری درباره کارها و ساخته ها یا مصنوعات آدمی و ربط این مقیاس به عالم بالا؛ نسبت کمال و زیبایی و لذت؛ دانش و علم بودن هنر؛ نسبت ابداع یا شهود با اصول نخستین؛ عقلانی، و نه احساسی، بودن هنر؛ تقلید هنر از طبیعت در طرز کارش؛ مفهوم صورت در هنر سنتی؛ نسبت هنرورز یا صنعتگر با صانع لاهوتی؛ تعریف علل چهارگانه در هنر؛ رابطه کارفرما و صنعتگر یا هنرورز در هنر سنتی؛ تعریف زیبایی و انواع آن و نسبتش با لذت؛ شناخت و فهم اثر هنری و لذت بردن از آن؛ ربط زیبایی و زشتی با کمال و نقصان؛ نسبت هنر و لذت و حیات حقیقی؛ کارکرد و لذت در هنر سنتی.
قوه خیال و عالم مثال در آراء و اندیشه امام محمد غزالی : تاملی در مبانی نظری هنر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر اسلامی ظرف دویست سال گذشته مورد توجه و تامل جدی محققان و مستشرقان بوده است.گروهی این هنر را هنری مقدس با بنیان های نیرومند حکمی و عرفانی می دانند، گروهی حضور عنصر اسلامیت در هنر اسلامی را کاملا نفی می کنند و گروهی آرای دسته اول را غیر مستند بر ادله و شواهد تاریخی می دانند.این تشتت آراء محصول برخی عوامل است: عواملی چون فقدان منابع کافی و لازم در اثبات بنیان های حکمی و عرفانی هنر اسلامی، فقدان مطالعات متدیک و علمی توسط محققان و هنرشناسان بومی و نیز قرار گرفتن برخی از بنیان های نظری هنر در اثبات مفاهیم کلامی و تئولوژیک. این مقاله با تعمق در متون حکمی جهان اسلام سعی کرده است مفاهیمی چون قوه خیال، عالم مثال و نیز ذوق را در آراء امام محمد غزالی مورد توجه و تامل قرار دهد. تعمقی که به نظر نگارنده نتایج مهمی نیز داشته است .
انفطار صورت: زیبایی شناسی کانت
حوزههای تخصصی:
حقیقت و دروغ در هنر
حوزههای تخصصی:
تعبیری زبان شناسانه از هنر جهانی
منبع:
خیال ۱۳۸۵ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، از رابطه هنر و جهانی شدن تعبیری زبان شناختی شده است. مؤلف در ابتدا به مسئله جهانی شدن و نیز جهانی شدن هنر پرداخته و سپس دو ابزار زبان شناختی، یعنی تحلیل مؤلفه ای و پدیده نشان داری، را بر طبق نظریات زبان شناسان تبیین و تشریح کرده است. در قسمت سوم مقاله جهانی شدن بر اساس ملاکهای نشان داری تحلیل و نتایج آن صورت بندی شده است. مقاله با پیش بینی روند جهانی شدن پایان می یابد.
مواجهه هنر قدسی با تکنولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تناقض یا هماهنگی هنر قدسی با وجوه مختلفی از تکنولوژی، موضوع بحث این مقاله است. دغدغ? خدشه دار شدن ابعاد قدسی زندگی توسط این پدیده، موجب می شود تا جایگاه تکنولوژی در عرصه های گوناگون مورد بررسی قرار گیرد. مباحث هنر و تکنولوژی در جهان هستی و نیز قداست و فضای قدسی، مداخلی برای ورود به مقول? فوق قرار داده شده اند که درک منشأ اصلی هنر مقدّس و نوع بیان آن را سهل می کنند. طرح متغیرهایی از قبیل انسان مقدّس، کتاب مقدّس، فضا و مکان های مقدّس، اثبات می کند که قداست واقعی نمی تواند از آنِ هر آن چه ماورای طبیعت است باشد؛ بلکه سایه و روح الهی است که از تقدّس وجود خود، در فضا، مکان، انسان و هنر قرار می دهد. از این روی، این که اثر هنری با ابزار بدوی و یا تکنیک های نوین به ثمر رسیده باشد، در بیان قدسی آن تأثیری ندارد.