فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۵۳۰ مورد.
اوصاف عقل در تقابل با عشق و جنون در دیوان صائب تبریزی و دیگر عرفا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
عقل و خردی که صائب تبریزی، با تاسی از مکتب عرفانی بزرگان عارفی نظیر: سنایی، عطار، مولانا، حافظ، شاه نعمت الله ولی و دیگران، با آن در افتاده است، عقل یونانی است که پیرو نفس بوده و به مانند حجاب و مانعی در راه رسیدن به سر منزل معرفت و حقیقت است و به تعبیر مولانا «عقل جزوی است که منکر عشق است» منظور ازآن عقل کلی نیست که در بینش عرفانی - اسلامی و نیز در آیات و روایات دینی به عنوان محبوبترین خلق خدا مورد تمجید و تکریم فراوان واقع گردیده است. صائب جهت تحقیر عقل جزوی یونانی (اندیشه استدلالی و فلسفی ارسطویی) در برابر عظمت بیکران عشق و جنون (بینش ذوقی و شهودی افلاطونی)، آن را با اوصاف و عناوین مختلف توصیف می کند. این نوشتاربه برشمردن اوصاف چنین عقلی در دیوان صائب تبریزی با ذکر شواهدی از دیگر متون منظوم و منثور عرفانی پرداخته است.
روابط سنایی با شاهان (از حدیقه و دیوان اشعار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دلیل آمیخته شدن مشاغل و کارهای اجتماعی سیاسی پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) به حرام و شبهه، صوفیه از مشارکتهای سیاسی اجتماعی، دوری نموده و ارتباط با پادشاهان را نکوهش کرده اند.
سوال این پژوهش این است که با وجود نکوهش ارتباط با پادشاهان، رابطه سنایی با این قشر چگونه بوده است.
با توجه به اهدای «حدیقه الحقیقه» به بهرامشاه و مدح او و اعوان و انصارش روشن است که سنایی با پادشاهان غزنوی معاصر خود، ارتباط خوبی داشته است. این امر پرسش دیگری را پیش می آورد: حکیمی که دنیاگریزی و اخلاص را آموزش می دهد و الگوی بسیاری از عارفان پس از خود بوده و همواره مردم را به توکل به خداوند متعال توصیه کردن، چگونه شاهان را مدح گفته است؟ پاسخ ساده برخی این است که این نوع شعرها به دوره جوانی سنایی مربوط است؛ اما با تامل در این بخش از شعرهای حکیم، در می یابیم که وی با نزدیک شدن به بهرامشاه و فرزندش مسعود، سیاست اصلاح و تربیت آنان را در پیش گرفته است. وی با نصحیتهای مستقیم و با تمثیلهای آموزنده، ظلم و بیداد را نکوهیده، و شاه را به عدل و عفو و احسان و بردباری در برابر رعیت، تواضع، دوراندیشی و رای خردمندانه و شجاعت و سلحشوری در حفظ دین و مملکت و به طور کلی مکارم اخلاق تشویق کرده است؛ یعنی از موقعیت خود برای اصلاح مملکت بهره برده است؛ گرچه فقر مالی و اوضاع نابسامان سیاسی و اتهاماتی به وی در درخواستها و مدحهای وی بی تاثیر نبوده است.
طبقه بندی و بررسی نثر متو ن عرفانی و فلسفی عصر قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعاتی که در عصر قاجار در حوزه فرهنگ ایرانی امتداد پیدا کرد، موضوعات فلسفی و عرفانی بود؛ در عصر قاجار با توجه به استقرار بیشتر عالمان در تهران، حلقه ای در عرصه اندیشه های فلسفی و عرفانی پدید آمد که آن را «مکتب تهران» نامیده اند؛ سرآمدان این مکتب فکری، آثار مختلفی را در موضوعات فلسفی و عرفانی پدید آورده اند که بیشتر آن ها به زبان فارسی است و با این کار نشان دادند که زبان فارسی همچنان توانایی بیان اندیشه های فلسفی و عرفانی را داراست و می تواند مفاهیم عمیق فکری را به خوبی برای مخاطب بازگو نماید. مقاله حاضر به بررسی ویژگی های نثر و طبقه بندی موضوعی متون برجسته این حوزه می پردازد و شاخص ترین کتاب هایی که در عصر قاجار، در این موضوعات نوشته شده است، را مورد بررسی قرار می دهد.
نقد و تحلیل تطبیقی دیدگاه های تفسیری سنایی در حدیقه الحقیقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنایی در آثار خویش به اقتضای سخن آیاتی از کلام اله مجید را تفسیر کرده است. در این تفاسیر او نیز مانند عارفان دیگر بیش پیش از اینکه در پی تفسیر آیه باشد در صدد بیان دیدگاه خویش است و در عین حال در برخی موارد تفسیر او با تفاسیر دیگران تفاوت دارد و از نکته سنجیهای دقیق و تصویرسازیهای بدیع برخوردار است که ارزش عرفانی و ادبی خاص به آن می بخشد.
در این مقاله ابتدا دیدگاه های تفسیری سنایی بر اساس نوع آنها طبقه بندی، و سپس به نقد و تحلیل آنها پرداخته شده است به گونه ای که نخست، نظر سنایی درباره آیات توحیدی و موارد مرتبط با آن بیان شده، و سپس تفسیر آیات مربوط به پیامبران و بویژه پیامبر اکرم (ص)، تحلیل گردیده است. بعد از آن تفسیر آیات مربوط به مسایل دیگری از قبیل آفرینش انسان، کرامت، امانت، توبه، قضا و قدر، بررسی گردیده و در همه موارد، نظر وی با نظر عارفان دیگر، مقایسه و تحلیل شده است.
تاثیرپذیریهای سهروردی از حدیقه سنایی در آفرینش داستانهای رمزی و تفاوت مصداق پیر در نظرگاه این دو در ماجرای «دیدار با پیر»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع این مقاله بررسی میزان تاثیر اشعار حدیقه سنایی بر داستانهای رمز سهروردی است. در این مطالعه و بررسی نشان داده می شود که چگونه اندیشه های فیلسوفانه و تصویرهای شاعرانه سنایی در این کتاب، موجب می شود سهروردی در نگارش رساله های رمزی خود چون آواز پرجبرئیل، عقل سرخ، رساله مونس العشاق از آنها سود ببرد و از ابیات حدیقه در میان داستانهایش استفاده کند.
بحث دیگر این مقاله در تفاوت دیدگاه این دو در مصداق پیر است. بخش مرکزی رساله های رمزی را ماجرای دیدار با پیر در بر می گیرد. در نظام فلسفی سهروردی، پیر، نمایش عقل فعال در حکمت مشا و جبرئیل در نظرگاه دینی است. در طبقه بندی سنایی از عالم، مطابق نظر نوافلاطونیان این نفس کلی است که با سالک دیدار می کند و راهنمای او می شود. در واقع، سنایی در حدیقه و سیرالعباد، نفس کلی را به عنوان واسطه فیض رسانی عقل کل به عالم ماده معرفی کرده است در حالی که سهروردی از نظر حکمای مشا در این مورد سود می جوید.
شیوه مطالعه در این تحقیق، مقایسه تطبیقی است که بین ابیات حدیقه سنایی با داستانهای رمزی سهروردی چون عقل سرخ، آواز پرجبرئیل، مونس العشاق صورت می گیرد.
از صفات تا نور ذات
مقایسه کاربرد نمادین آب در غزلیات عرفانی عطار و مولانا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
رمز یا نماد یکی از فنون بیان هنرمندانه است که در فرهنگ و تمدن انسانی جلوه های گسترده و متنوعی دارد و از دیرباز مورد توجه گویندگان و شاعران بزرگ زبان فارسی قرار گرفته است.با نماد، پرده خیال رنگین تر می شود، چرا که نماد یکی از برجسته ترین انواع صور خیال می باشد. ادبیات ایران سرشار از رمز است. رمز یا نماد در بین تمامی گونه های ادبی چون شعر غنایی حماسی، عرفانی و غیره ریشه دوانده است.در این مقاله ضمن تعریف نماد و بررسی انواع آن، ابتدا رابطه نماد با صور خیال مورد بحث قرار گرفته است سپس کاربردهای نمادین آب و ترکیبات گوناگون آن در غزلیات عرفانی مولوی و عطار همراه با شواهد شعری بررسی شده است.
سلوک در طریق «سلامت نفس» با گام های مولانا
حوزه های تخصصی:
پیمودن طریق «سلامت نفس» با گام های مولانا از آن روی لذت بخش است که او را راه دانی کارآزموده می یابیم. پیری که می داند چگونه مخاطب را با جهان درونش آشنا و به سوی کمال ترغیب و هدایت نماید.او ابتدا از مخاطب می خواهد که از آن چه کرده توبه نماید و ظاهر و باطن خویش را از آلایش ها بزداید تا مزاجش تبدیل یابد و از آن پس جهان را در آینه صاف درونش مشاهده نماید.بنابراین به نظر او انسان ِخواهان تحقق خویش باید دردمند، عاشق، جان گرای، معنی طلب و اندیشه ورز باشد و در عین حال فکرهای مزاحم را از خود براند.چنین انسانی دانشور و بصیر است و می کوشد علم خویش را در عمل بیازماید. برای ژرف نگری در خویش، خلوت می گزیند و سکوت را بر پرحرفی ترجیح می نهد. در عین پذیرش جبر و قضا، در تمام مسیرهای جبر برای خویش نقاط اختیار می شناسد. اهل مشورت و بلند همت است و تلاش می کند.لذات مادی را فدای لذات معنوی می کند و نهایتاً انسانی اخلاقی است و خود را به آهستگی ، صبر، تواضع، قناعت و رازداری می آراید.