فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۶ مورد از کل ۳۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
داستان سیاوش از جمله داستان های تراژیک شاهنامه است که افزون بر قابلیت ها و ظرفیت های گوناگونی که برای نقد و بررسی دارد، برخی از پیام های اصلی حماسة ملی و اسطوره های ایرانی مانند: نبرد میان خیر و شر، ایران و انیران، مبارزه با پلیدی ها و پلشتی های روح انسانی و... در آن جریان دارد. یکی از نظریه هایی که با نگاه روانکاوانه به تحلیل آثار ادبی می پردازد و برای تحلیل این داستان مناسب به نظر می رسد، نظریة آلوده انگاری ژولیا کریستوا از منتقدان پساساختارگراست که بر اساس آن شاعر یا نویسنده، پلید ی ها و پلشتی های روح انسانی را از طریق متن برون فکنی می کند. ماجرای عشق آلودة سودابه، گذر سیاوش ازآتش برای اثبات بی گناهی و مرگ اندوهبار او در توران زمین، از نمودهای آشکار و آلوده انگارانه این داستان است که زمینه را برای استفاده از این رویکرد فراهم می سازد. از این رو، این مقاله در صدد است با توجه به وجود رانه ها و افزونه های آلوده در این داستان که در جریان عشق سودابه، در نهایت با همراهی عواملی دیگر مرگ اندوهبار او را رقم می زند، آن را تحلیل کند و به این پرسش پاسخ دهد که کاربرد این نظریه تا چه اندازه در این داستان مؤثر و کارآمد است؟ و با کاربست این نظریه، آیا به تحلیلی تازه می توان دست یافت یا خیر؟ برآیند مطالعه نشان می دهد: این بررسی با تبیین نظریة آلوده انگاری کریستوا و تحلیل داستان سیاوش از این منظر، سازگاری دارد و امکان خوانشی نوین از آن و به تبع آن قضاوتی دیگرگون از فردوسی، سراینده داستان را، برای خوانندگان فراهم می سازد.
از اسطوره تا ادبیات: منطق داستان در گذار از باورهای شفاهی به متون ادبی مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسطوره یکی از مباحث مطرح در ادبیات تطبیقی است. پیوند اسطوره و ادبیات، با توجه به اینکه اولی شفاهی و در گسترهٔ باورهای انسانی و دومی نوشتاری و در قلمرو زیباشناسی است، اندکی گنگ می نماید. اما با بررسی بیشتر آشکار می شود که همانندی های بسیاری میان آن دو وجود دارد و هر دوِ این مقولات از منطق یکسانی پیروی می کنند که همان منطق داستان است. از سوی دیگر، منطق داستان خود دارای ساختاری است که ریشه در قواعد خیال دارد. گذار از اسطورهٔ شفاهی به متن ادبی روندی کند و بلندمدت داشته است که طی آن سراینده، شنونده، بیننده و مضمون جای خود را به شاعر (یا نویسنده)، خوانندهٔ منفرد و داستان ادبی داده اند. جهان اسطوره و جهان ادبیات در دنیای بزرگ تری به نام دنیای داستان جای می گیرند.
وقتی نویسنده، متن می شود: متنی شدن سوژه در داستان «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توجه به ابعاد هستی شناسانه ی متون ادبیات داستانی، تحلیلی است هم برای تبیین ویژگی های ادبی متن، و هم راهی برای شناخت بهتر انسان در جامعه ای که داستان در زمینه ی ان جامعه روی میدهد. در پژوهش های هستی شناختی انچه بررسی می شود، نوع تعامل انسان، به عنوان سوژه، با متن و با دیگران است. درحقیقت سوژه شدن، گذار از سوژه شدگی، نتایج این گذار و چگونگی انجام گرفتن چنین فرایندهایی، مبنای تحلیل هستی شناسانه از انسان، در فلسفه ی معاصر است. چنین تحلیلی بر یکی از متون ادبیات داستانی ایران از نویسنده ای که به عنوان یک داستان نویس پسامدرن شناخته می شود، می تواند موارد پیش گفته را در ادبیات و جامعه ی امروز ایران بررسی و مشخص کند. آنچه در این مقاله به ان پرداخته شده، چگونگی متنی شدن، ویژگی های این فرایند و نتایج حاصل از آن، برمبنای متن «داستان ویران»، نوشته ی ابوتراب خسروی است. بر این اساس سوژه در ادبیات پسامدرن (ایران)، سوژه ای متنی است. سوژه ی متنی، ماهیتی پیشینی ندارد، بلکه تابع موقعیت سوژه در متن است. پی آیند این وضعیت، کاسته شدن از ویژگی های ذهنیِ سوژه و افزایش خصیصه های عینی آن است.
حقیقت و خیال : وجوه پست مدرنی و اسطوره ای رمان دلقک و هیولا
حوزه های تخصصی:
پسامدرنیسم چه بود؟
حوزه های تخصصی:
پسامدرنیسم مولوی
کلان فضا و آخرین پست مدرن
حوزه های تخصصی:
صداهای سکوت بررسی تحلیلی تک صدایی، چندصدایی، و سکوت در متون ادبی با تکیه بر رویکردهای مهمِ ادبیِ مدرن و پسا مدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همان طور که «کلام» یا آن چه گفته می شود اهمیت دارد، توجه به «سکوت» یا «ناگفته های متن» نیز حائز اهمیت است؛ به ویژه با توجه به این نکته که ممکن است مقصود اصلی در همین «سکوت ها» نهفته باشد. بنابراین، در این مقاله موضوع «سکوت» در متون ادبی و به ویژه ادبیات داستانی و چگونگی ایجاد آن در متن بررسی شده است. از طرفی، اهمیت توجه به این «سکوت ها» نیز تبیین و تشریح شده است؛ اما چون «سکوت» ابعاد و اشکال متنوع و گوناگونی به خود می گیرد، این موضوع از ابعاد متفاوت و با توجه به دیدگاه های نظریه پردازان صاحب نام در حوزه های گوناگون تحلیل شده است. بنابراین، ابتدا با استفاده از نظریات پیر ماشری و لویی آلتوسر، ارتباط بین ناگفته های متن و ایدئولوژی بحث و بررسی شده است. سپس، ارتباط میان گفتار و نوشتار با غیاب و سکوت مطرح شده و ضمن آن به موضوع «ناخودآگاه» متن و استقلال آن اشاره شده است. در ادامه، به احتمال وجود متن یا متون دیگری غیر از متن اصلی پرداخته شده و پس از آن نابسندگی و نارسایی زبان برای بیان افکار و احساسات افراد و گروه های خاص تحلیل شده است. در انتها نیز موضوع «سکوت» در ادبیات اقلیت و پسااستعماری تشریح شده است.
«شوهرآهوخانم» در بوتة نقد پساساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: