فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۶۷ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
134 - 105
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های حوزه آموزش زبان دوم دستور زبان است. آموزش دستور زبان فارسی به غیرفارسی زبانان نیز با چالش های فراوانی روبه رو است. افزون براین، یکی از مسائل مهم در حوزه یادگیری و آموزش زبان دوم این است که زبان دوم آموزان در طول یادگیری زبان دوم چه مراحلی را پشت سر می گذارند و علت آن چیست. یکی از نظریه های مطرح در این حوزه نظریه پردازش پذیری است که براساس آن، فراگیری زبان دوم از یک سلسله مراتب تکوینی به نام سلسله مراتب پردازش پذیری تبعیت می کند. با توجه به سلسله مراتب پردازش پذیری زبان دوم آموزان به ترتیب، واژه های محتوایی، واژه های نقشی، گروه ها، جمله ها و بندهای پیرو را یاد می گیرند. به دلیل اهمیت جایگاه دستور و چالش برانگیزبودن یادگیری و آموزش برخی از ساخت های دستوری زبان فارسی بر آن شدیم تا ابتدا، براساس نظریه پردازش پذیری مرحله بندی یادگیری ساخت شرطی زبان فارسی توسط غیرفارسی زبانان را بررسی کرده و سپس، الگویی برای آموزش این ساخت به فارسی آموزان غیرایرانی ارائه دهیم. برای انجام این کار نخست، برمبنای ویژگی های نحوی ساخت شرطی در زبان فارسی جایگاه این ساخت را در سلسله مراتب پردازش پذیری مشخص نمودیم. سپس، با استفاده از تکنیک مصاحبه به گردآوری داده ها پرداختیم. شرکت کنندگان این پژوهش 120 فارسی آموز غیرایرانی که در مرکز آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان دانشگاه علامه طباطبائی مشغول به یادگیری زبان فارسی بودند و براساس استاندارد مرجع آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بنیاد سعدی در 5 سطح مقدماتی، پیش میانی، میانی، فوق میانی و پیشرفته قرار داشتند انتخاب شدند. مصاحبه ها هم زمان ضبط و بعد، به متن نوشتاری تبدیل شدند. سپس، براساس اصول سه گانه روش شناختی در نظریه پردازش پذیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. پس از تجزیه وتحلیل داده ها مشخص شد فارسی آموزان خارجی به ترتیب، اگر+ حال التزامی + حال ساده؛ اگر+ حال ساده+ حال ساده؛ اگر+ گذشته استمراری+ گذشته استمراری؛ اگر+ گذشته استمراری/ دور + گذشته استمراری/ دور؛ اگر+ گذشته التزامی+ حال ساده؛ اگر+ گذشته ساده+ حال ساده و سایر ساخت های شرطی را یاد می گیرند. درنهایت، براساس یافته ها الگویی برای آموزش ساخت شرطی زبان فارسی به غیرفارسی زبانان ارائه شد.
واکاوی بازخوردهای معنایی و خوانشی فارسی نویسی جای نام های کردی: مطالعه موردی برخی جای نام های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیشِ رو مطالعه ای موردی است که به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است. در این پژوهش تلاش شده است با مطالعه برخی جای نام های کردی در استان کرمانشاه -باتوجه به معنا و خوانش آن ها درمیانِ گویشوران کُرد- بازخوردهای معنایی و خوانشی فارسی نویسی در این جای نام ها و احتمال آسیب رساندن فارسی نویسی به آن ها بررسی شود. یافته های این پژوهش نشان داد که فارسی نویسیِ جای نام های کردی استان کرمانشاه چهار بازخورد معنایی و خوانشی دارد: الف) دگرگونی معنایی و خوانشی جای نام ها؛ ب) بی معناشدن و ازبین رفتن خوانش کردی جای نام ها؛ ج) ثبات معنایی جای نام ها با معادل نویسی فارسی و ازمیان رفتن خوانش کردی آن ها؛ د) حفظ تقریبی خوانش کردی جای نام ها و انتقال نیافتن معنای آن ها به غیرکردزبانان. بیشتر این بازخوردها که بازخوردهای یک تا سه را شامل می شوند، حاصل فارسی نویسی واژه ها برپایه ریشه شناسی عامیانه یا همان ریشه شناسی برپایه حدس و گمان است. باتوجه به یافته های یادشده، در این پژوهش مشخص شد که فارسی نویسی جای نام های کردی در استان کرمانشاه، به اصالت خوانش و معنای آن ها آسیبی جدی رسانده است.
بررسی پس اضافه «دَری» /dæri/ در گونه غربی زبان مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر نقش معنایی و کارکرد دستوری پس اضافه /dæri/ در گونه غربیِ زبانِ مازندرانی مطالعه شده است. داده های پژوهش، برپایه شمِ زبانی یکی از نگارندگان و همچنین گفتار طبیعی گویشوران انتخاب گردیده است. تعداد گویشورانِ آزمودنی ۱۵ نفر (مرد و زن) است. آزمودنی ها از ۴۰ تا ۷0 سال و بر زبان فارسی معیار، به عنوان زبان دوم تسلط دارند. داده های تاریخیِ لازم، به روش کتابخانه ای و از طریق جست وجو در فرهنگ نامه ها گردآوری شده و نقش معنایی و کارکرد دستوری حرف اضافه مذکور، براساس زیرنظریه های «حالت» و «تتایی» از نظریه «اصول و پارامتر های چامسکی»، در جملات طبیعی بررسی گردیده است. نتایج بررسی نشان می دهد که پس اضافه /dæri/، تنها در گونه غربی زبان مازندرانی وجود دارد و تنها بر نقش معنایی «خاستگاه» یا «منشأ» دلالت دارد. پس اضافه /dæri/ هسته گروه حرف اضافه ای قرار می گیرد و قابل حذف نیست. این گروه حرف اضافه ای می تواند نقش مکمل (متمم) فعل را در جمله برعهده داشته باشد. گروه اسمی که مکمل (متمم) این حرف اضافه است باید به لحاظ معنایی بی جان باشد؛ مگر اینکه این پس اضافه (dæri) در یک ترکیب شرکت نماید.
ضمیر مشترک «خود»، کاربردها و معانی متنوع آن (مطالعه موردی: دیوان شرف الدین شفروة اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی از انواعِ کلمه در زبان فارسی، مانندِ ضمایر مشترک گاه کاربردها و معانی متنوعی دارند که اغلب چندان توجهی به آنها نشده است. ازجمله این ضمایر در دیوان شرف الدین شفروه اصفهانی، شاعر زیسته در قرن ششم هجری، ضمیر مشترک «خود» است. این ضمیر ظاهرا از تکیه کلام های گفتاری این شاعر است که به زبان شعر وی نیز راه یافته است. معانی متنوع «خود»، کاربردهای آن و نقشی که در تصحیح متن دیوان دارد، قابل توجه است. در این مقاله، به معانی متنوع این ضمیر و نقش های آن می پردازیم و سپس نقش ضمیر «خود» را در تصحیح متن، به عنوانِ عنصری درون متنی، با ذکر نمونه هایی بررسی می کنیم.
همبسته های نوایی پرسش واژه ها در پرسش های استفهامی زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پرسش های استفهامی دو دسته اند: مبتداسازی شده و پایه. در دسته اول پرسش واژه از جایگاه اصلی خود به ابتدای جمله منتقل می شود و در دسته دوم کلمه پرسشی در جایگاه همتای خبری خود باقی می ماند. در این پژوهش، همبسته های نوایی پرسش واژه ها را در پرسش های استفهامی پایه در زبان فارسی در چارچوب یک مطالعه آزمایشگاهی بررسی کردیم تا عوامل نوایی تأثیرگذار بر تمایز آوایی پرسش واژه ها از همتاهای غیراستفهامی آن ها را به دست آوریم. نتایج نشان داد دیرش هجای تکیه بر فاصله زمانی بین دو نواخت L و H (وقفه زمانی L-H) در سطح هجای تکیه بر برای تمام پرسش واژه ها در تمامی جایگاه ها از همتاهای غیراستفهامی آن ها به طور معناداری کمتر است. بررسی همبستگی دو پارامتر دیرش هجای تکیه بر و وقفه زمانی L-H نشان داد فاصله زمانی نواخت های L و H تکیه زیروبمی پرسش واژه ها به طور نظام مند وابسته به دیرش هجای تکیه بر است. این نتایج همچنین نشان داد مقدار بیشینه F0 در مرز پایانی هجای تکیه بر و متوسط فرکانس پایه و دامنه زیروبمی در طول هجای تکیه بر با تغییر خوانش دستوری یک سازه از غیرپرسشی به پرسشی به طور معناداری افزایش می یابد. به این ترتیب شکل کلی منحنی زیروبمی در محل وقوع پرسش واژه به طور معناداری با همتای خبری آن متفاوت است و فارسی زبانان هنگام تولید پرسش های استفهامی پایه از تمامی عوامل نوایی وابسته به زمان و فرکانس پایه برای تمایز پرسش واژه ها از سازه های غیرپرسشی استفاده می کنند.
حروف اضافه در زبان شهمیرزادی: ابزاری برای حالت دهی به گروه های اسمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر شیوه حالت نمایی و نقش حروف اضافه در نشانه گذاری حالت در زبان شهمیرزادی بررسی شده است. برای تحلیل داده های زبانی براساس چارچوب نظری پژوهش، از داده های پرسشنامه تهیه شده برای این کار و همچنین داده های شهمیرزادی در پایگاه داده های اطلس زبانی ایران بهره گرفته شده است. علاوه براین برای تدقیق و محک داده ها، از منابع مکتوبِ مرتبط که دارای اطلاعات واژگانی و نحوی هستند، استفاده گردیده است. تحلیل داده ها نشان می دهد که در هر دو نوع حالتِ دستوری و معنایی در این زبان نشانه گذاری حالت با حروف اضافه صورت می گیرد. حروف اضافه در شهمیرزادی از نوع پس اضافه هستند و نشانه گذاری حالت در این زبان از نوع تحلیلی است و از وندهای تصریفی استفاده نمی شود. به عبارت دیگر در این گونه زبانی حالت های مکانی، همراهی، ابزاری و ازی با حروف اضافه وابسته یا مستقل و از سوی دیگر حالت های اضافی، به/ برایی، مفعولی و ازی (در صورتی که از صورت قدیمیِ /ǰǝn-/ استفاده شود) با حروف اضافه وابسته (پی بست) نشان داده می شوند.
روابط نحوی و نحوه بازنمایی آن در زبان لری، گونه استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه میان فعل و موضوع های آن از روابط بنیادی در زبان های بشری محسوب می شود. این رابطه در زبان های مختلف به شیوه های متفاوتی شکل می گیرد و نقش های دستوری متفاوتی ایجاد می کند. هدف مقاله حاضر، تعیین روابط نحوی و نظام حالت زبان لری، گونه استان کهگیلویه و بویراحمد است. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی است و داده ها از طریق ایجاد پیکره صوتی به دست آمده است؛ به دفعات، گفت وگوی افراد با گوشی تلفن همراه ضبط و پیکره صوتی ایجاد و اطلاعات لازم از آن استخراج گردید. نتایج مطالعه نشان داد که روابط نحوی و معنایی این گونه، شامل رابطه های فاعلی، مفعولی، اضافی، ندایی، انواع مفعول حرف اضافه ای و رابطه مکانی می شود. نظام حالت از نظر نحوی، چه موضوع های واژگانی یا ضمیری، چه زمان و نمود فعل، گذشته و کامل یا غیرگذشته و ناقص، در رده نظام های فاعلی- مفعولی یا کامل مفعولی جای می گیرد؛ با این حال از لحاظ معنایی و در صرف اشتقاقی، ردی از نظام کُنایی- مطلق نشان می دهد.