مساله شیوه حکومت و قانونگذارى، امرى نیست که در قرون اخیر مطرح شده باشد . در طول تاریخ، بحثحکومت و حاکمیت، زمینهساز مباحثات و گاهى مشاجرات و بالاخره منازعات بىشمارى شده است . در جوامع دینى، این امر به مراتب از همیتبیشترى برخوردار است . چگونگى جمع بین حق مردم و حق خدا، مهمترین بحث در حکومتهاى دین مدار است . نویسنده در این نوشتار، به تبیین هماهنگى بین این دو حق در نظام فعلى ایران پرداخته است .
بر اساس اصل اول قانون اساسى ایران، حکومت ایران، «جمهورى اسلامى» است . مقام معظم رهبرى در تعبیرات مکرر خود واژه «مردم سالارى دینى» را معادل «جمهورى اسلامى» دانستهاند . این واژه از دو کلمه «دینى» و «مردم سالارى» تشکیل شده است . در این پژوهش در پى آن هستیم تا تعریف روشنى از «دینى» و «مردم سالار» بودن نظام جمهورى اسلامى ارائه دهیم .
مفاهیم سیاسى در ایران معاصر چنان به هم آمیختهاند، که سبب به وجود آمدن نوعى آشفتگى و بحران مفاهیم در این زمینه شدهاند. منشأ این بحران به چند امر باز مىگردد: ویژگىهاى خاص رشته علوم سیاسى، خصوصیات مفاهیم سیاسى در ایران، رویارویى سنت (و دین) با تجدد و بالاخره کژتابى مفاهیم. قسمت دوم مقاله از آشفتگى مفاهیم سیاسى زیر در ایران معاصر بحث مىکند: سیاست و علوم سیاسى، دولت، مشروعیت نظام سیاسى، ایدئولوژى، چپ و راست، حزب، جامعه مدنى و مردم سالارى.
در مقام تحلیل انقلاب اسلامى ایران، یک رویکرد، آن را ملهم از نهضتحسینى و مکتب عاشورایى مىداند و در همین بستر با بررسى عوامل اصلى محدثه انقلاب، آنها را عوامل مبقیه انقلاب نیز دانسته، بر حفظ و استمرار آنها پاى مىفشارد .
نویسنده در این مقاله با مفروض گرفتن تاثیر پذیرى انقلاب اسلامى ایران از نهضت امام حسین (ع) به دنبال نشان دادن نوع تاثیرگذارى عاشورا بر انقلاب اسلامى و تداوم آن است و در این راستا عناصر رهبرى، مکتب و ملت را در هر دو حرکتبا معرفى شخصیت رهبران جبهههاى حق و باطل به بحث مىگذارد .
مقاله حاضر مىکوشد، به این سؤالات پاسخ دهد:
1 . آیا عاشورا بر انقلاب اسلامى تاثیر گذاشته است؟
2 . اگر عاشورا بر انقلاب اسلامى تاثیر داشته در چه زمینهها و به چه صورتى بوده است؟
3 . آیا عاشورا، همانگونه که در پیدایش و پیروزى انقلاب اسلامى تاثیر گذاشت، قادر استبر تداوم آن نیز تاثیر بگذارد؟ نیل به این مقصود و هدف، چگونه و از طریق پیمودن چه راههایى امکان مىیابد؟