آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶۰

چکیده

متن

در خدمت آقاى اعرافى ریاست محترم پژوهشکدهه حوزه و دانشگاه هستیم که اخیرا به مؤسسه پژوهشى با دو پژوهشکده تبدیل شده است . ضمن تشکر از فرصتى که در اختیار ماگذاشتید . موضوع بحث پژوهش‏هاى حوزوى و عرصه بین الملل است . مقدمتا لازم است که طرح بحث‏به این صورت بشود که اصولا جایگاه مراکز پژوهشى و نظام پژوهشى در نظام حوزه و نظام آموزشى حوزه را به چه شکلى ارزیابى مى‏کنید؟ و با توجه به نیازهاى جهانى در حوزه‏هاى فکرى و اندیشه‏اى آیا کاستى‏ها و نارسایى‏هایى ملاحظه مى‏فرمایید؟ و یک تحلیل کلى در مورد نظام پژوهشى حوزه ارائه دهید .

بنده هم از همه دوستانى که در صدد برگزارى این نشست‏بر آمدند و کوشش مى‏کنند که نگاه بین المللى مناسب و فراخور حوزه پدید آید، تشکر و سپاسگذارى دارم . امیدوارم که در جهت‏بسط پیام حوزه در عرصه بین المللى و تعامل قوى‏تر میان حوزه و جهان بیرون گامهاى استوار برداشته شود . در جهت تبیین محورى که شما مطرح کردید چهار نکته را عرض مى‏کنم:
نکته اول، این که حوزه‏هاى دینى با توجه به سابقه ممتدى که دارند، اصولا در ذات خود شاخص جهانى بودن و فراملیتى را دارا بوده‏اند و دلیل این امر این است که حوزه‏هاى دینى در طول تاریخ حامل پیام اسلام و پیام مکتب اهل بیت هستند و از آن جا که این پیام ذاتا جهان شمول و فراگیر است، طبیعتا حاملان آن پیام بایستى جهان شمول بیندیشند، جهان شمول حرکت‏بکنند، و فراملیتى و بین المللى اقدام و عمل کنند . و در مقام عمل هم همین‏طور بوده است، اگر کسى به تحول حوزه‏هاى شیعه نگاه کلانى بیندازد حوزه‏هاى متنوع شیعه را در گذر تاریخ ارزیابى نماید، این حقیقت را لمس خواهد کرد، حوزه‏هاى علمیه هم در مناطق گوناگون جهان شکل گرفته‏اند و هم هر جا حوزه‏اى بوده است، على الاصول پذیراى افراد از سایر کشورها و ملیت‏ها بوده است . البته به دلایل مختلف تاریخى شکل‏گیرى حوزه‏هاى دینى طبیعتا در مناطق اسلامى است و حوزه‏هاى شیعه در مناطق شیعه نشین است، دارد . اما در ذات آنها جهان شمولى وجود داشته است، اگر حوزه بغداد، جبل عامل، حوزه نجف، حوزه رى و سایر حوزه‏ها را نگاه کنید، ویژگى فراملیتى و بین ا لمللى را در خیلى از آن‏ها مى‏شود د ید . البته غیر از حوزه‏هاى دینى تجار و پاره‏اى از اصحاب حرفه‏هاى دیگر وجود داشتند که حامل پیام اسلام در سایر کشورها بودند .
نکته دوم، این که حوزه‏ها براى این که در شرایط جدید جهانى شدن در عرصه بین المللى حضور داشته باشند و پیام اسلام را در عرصه جهانى انتقال دهند، طبعا نیازمند این هستند که در درونمایه و تار و پود خود نگاه بین المللى قوى‏تر تولید کنند . آموزش و پژوهش به عنوان دو عنصر اصلى در حوزه‏ها نیازمند این است که در کالبد آن‏ها روح نگاه بین المللى و اندیشه جهانى دمیده شود .
نکته سوم، اینکه حوزه قم به عنوان برآیند تاریخى حوزه‏هاى شیعه بیشترین ویژگى بین المللى و جهانى بودن را دارا است و از مرحله پایه گذارى آن توسط آیت الله حائرى نطفه اولیه این ویژگى بسته شده و همین طور رو به تکامل بوده و پس از پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى دور جدیدى را در حوزه احساس مى‏کنیم این دوره جدید شاخص‏ها و امتیازاتى دارد که به بعضى از آن‏ها اشاره مى‏کنم:
در این مرحله جدید حوزه علمیه قم به لحاظ کمیت افزایش فراوانى پیدا کرده است ; به لحاظ گسترش از برادران به خواهران تعمیم پیدا کرده است ; به لحاظ تنوع ملیتى جهش یافته است، به لحاظ گسترش مراکز آموزشى و مراکز پژوهشى و نو شدن شیوه‏هاى پژوهشى و نگاه‏هاى جدید به پژوهش و همین طور در بعد ارتباط با جهان بیرون حوزه قم پس از انقلاب شکوهمند اسلامى در همه این عرصه‏ها تحولات مثبت و کلانى را تجربه کرده است . هر کدام از این ممیزات و شاخص‏ها البته جاى حث‏بیشترى دارد، از جمله این ممیزات پیدایش مراکز پژوهشى به شیوه‏هاى نوین است و در درون این تحول جدید پژوهشى طبعا در زمینه توجه به عنصر جهانى و مخاطبان جهانى با کاستى‏هایى مواجه هستیم .
نکته چهارم، این که بین المللى شدن نظام پژوهش حوزه شرایط و اقتضائات و لوازم و مقدماتى دارد که به برخى از آن‏ها اشاره مى‏کنم:
اولا آشنایى با فرهنگ کشورها و مراکز علمى منطقه‏اى و بین المللى شرط اول تحول مورد نظر است و براى این امر باید ساز و کارهاى مناسبى اندیشیده شود .
ثانیا، بینش بین المللى و باور به ضرورت حضور در عرصه جهانى و بین المللى امرى ضرورى است و این بینش و باور بایستى با اصول تربیتى مناسب پرورانده شود .
ثالثا، آشنایى با رشته‏هاى علوم انسانى و اجتماعى و فلسفه‏هاى جدید بصورت عمیق لازم است ; دنیاى جدید و جهان غرب لایه‏هاى مختلفى دارد و یکى از لایه‏هاى مهمش که با ما بیشتر تماس پیدا مى‏کند فلسفه‏ها و علوم انسانى و اجتماعى است و تولیداتى که در قلمروى علوم انسانى و اجتماعى و فلسفه دارند با این مجموعه باید آشنا شد .
رابعا، ضرورت آشنایى با ادبیات جدید جهانى و زبان تعامل فکرى با همه معنا و مفهومى که دارد زبان‏هایى مثل عربى، انگلیسى، اردو، فرانسه و بعضى از زبان‏هاى دیگر از اهمیت‏بیشترى برخوردار است .
خامسا، نکته بسیار مهم این است که نیازشناسى بین المللى، منطقه‏اى و کشور امر مهمى است که لازم است مراکزى در این زمینه‏ها تحقیق کنند .
قطعا این موضوع یک بررسى آسیب شناسانه‏اى را مى‏طلبد . چرا حوزه از کارکرد بین‏المللى مناسب برخوردار نیست و تولیدات متناسب با آن وجود ندارد و در این زمینه چه کاستى‏هایى موجود است؟
پاسخ این سؤال را به دو بخش تقسیم بکنم: اول این که بر اساس شاخص‏هایى که براى ارزیابى توفیق یا عدم توفیق چه اندازه توفیق کسب وجود دارد و دوم این که نتیجه را تحلیل و علت‏یابى نماییم .
اما در مورد اول مى‏توان گفت ضمن پذیرش برخى از توفیقات، و بر اساس شاخصهاى ذیل، خیلى هم نمى‏توان خوشبین بود:
1) اصولا میزان تولید کتاب‏هاى دینى و حوزوى به زبان‏هاى دیگر ; چه تدوین و چه ترجمه، چندان بالا و متناسب با نیازها و زبانهاى گوناگون نیست این امر گرچه نیازمند یک تحقیق آمارى و میدانى است اما بر اساس تخمینهاى اولیه اطمینان وجود دارد که به زبان‏هاى مختلف واقعا کتاب در اندازه لازم نداریم . مثلا چقدر منابع اصلى اسلامى و شیعى ترجمه شده است؟ قرآن، اصول کافى، نهج البلاغه و خیلى از منابع و متون اصلى ترجمه نشده است . چه برسد به کتاب‏ها و منابع تحقیقى و تحلیلى که بایستى اندیشه دینى را باز کند و ارایه دهد .
2) شاخص دیگر آشنایى با زبانهاى زنده دنیا و تسلط بر آنها در میان فضلاء و طلاب است; سؤال این است که چقدر آشنایى با زبان‏ها در حوزه وجود دارد البته آمار و ارقام روشنى در دست نیست، گرچه در این قلمرو پیشرفتهایى به دست آمده است اما متناسب با نیازها و زبانها این امر اندک تخمین زده مى‏شود حتى در زمینه زبان عربى که زبان بین‏الملل اسلامى است‏خیلى کاستى داریم .
3) شاخص سوم اعزامهاى تبلیغى و سفرهاى علمى است، در این زمینه نیز فکر مى‏کنم بیشتر در لاک خود هستیم و اعزام‏هاى تبلیغى و علمى از میزان درخورى برخوردار نیست .
4) شاخص دیگر حضور در کنفرانس‏ها و نشست‏هاى علمى و بین المللى است در این زمینه هم به نظر من آمار و ارقام خیلى محدود است .
5) همین طور حضور در مجلات بین المللى اندک است و تولید مجلات بین المللى به زبان‏هاى دیگر خیلى کم است .
6) همین طور سایت‏هاى بین المللى است که البته گام‏هایى برداشته شده است ولى معمولا سایت‏هاى ما سایت‏هاى سطحى و اولیه است . به شاخص‏هاى دیگرى هم مى‏توان اشاره کرد .
این شاخص‏ها نشان مى‏دهد که مجموعه حوزه با چهل هزار طلبه و دویست مرکز آموزشى و پژوهشى و نهادهاى مختلفى که وجود دارد چه اندازه براى جهان بیرون شناخته شده است و چه اندازه سهم، کارآیى و حضور دارد و نشان مى‏دهد که خیلى آمار بالایى نداریم اما در عین حال در همه این موارد قدم‏هایى برداشته شده است . و البته لازم است در این زمینه یک کار تحقیقى میدانى بعمل آید . تا آمار و ارقام دقیق بدست آید ضمن آنکه طرح‏هاى جدید و برنامه‏هاى نوین حوزه، مرکز جهانى، سازمان مدارس و مراکز دیگر نشانه‏هاى رشد و بالندگى و بین المللى شدن حوزه است .
اما بخش دوم بحث این است ک چرا این کاستى‏ها را داریم؟ به نظر من هم نظام آموزشى حوزه کاستى‏هایى دارد، نظام آموزشى باید به تنوع و تکثر رشته‏ها و تولید پایان نامه‏هاى متناسب با نیازها و شرایط جهانى بپردازد، به تربیت‏بین المللى و تقویت زبان‏هاى دیگر در متن نظام آموزشى اهتمام ورزد و در همه این زمینه‏ها باید تمهیداتى در نظام آموزشى اندیشیده شود و در واقع علاوه بر روى کرد درونى، یک رویکرد بیرونى هم در متن نظام آموزشى لازم است و نظام پژوهش هم همین طور است; قطعا باید نظام آموزشى، نظام پژوهشى و نظام تربیتى بر اساس نیاز جهانى بازنگرى شده و روح بین المللى در آنها دمیده شود .
بنابراین در نظام آموزشى، پژوهشى، فرهنگى و پشتیبانى، ارتباطى و اطلاعاتى حوزه، با این نگاه کاستى‏هایى دیده مى‏شود و براى ترمیم و جبران آن چاره اندیشى و برنامه ریزى بعمل آید .
به نظر شما نقش علوم انسانى و اجتماعى در این زمینه چیست؟
همان طور که اشاره کردم، آشنایى با علوم انسانى و اجتماعى به شکل جدید آن که در غرب منفذ ورود در دنیاى فرهنگى و کانال ارتباطى است و هنوز جایگاه آن به درستى در حوزه شناخته شده نیست و البته منظور از علوم انسانى معناى عام آن است که فلسفه‏هاى جدید را هم شامل مى‏شود . من فکر مى‏کنم که بدون آشنایى با علوم انسانى و اجتماعى ارتباط با جهان میسر نیست . و دین‏شناسى، غرب‏شناسى، شیعه‏شناسى و علوم انسانى و اجتماعى . به خصوص کارشناسى کشورها و بین الملل، مسایلى است که کمتر به آن‏ها پرداختیم و در مؤسسات پژوهشى کمتر به این موضوع‏ها پرداخته مى‏شود در حالى که این‏ها علومى است که براى ارتباط با جهان امروز و دنیاى بیرون لازم است .
با توجه به فعالیت‏هاى مؤسسه پژوهشى حوزه و دانشگاه، آیا رویکرد بین المللى، با توجه به نیازهاى فکرى دنیاى معاصر، مطرح نظر نبوده است؟
مؤسسه حوزه و دانشگاه بر اساس یک برنامه چهار ساله مصوب و وظایف و ماموریت‏هاى مشخصى حرکت مى‏کند، یکى از مسایلى که در فاز اول مورد توجه قرار گرفته است آغاز رویکرد بین المللى است و برخى از اقدامها برنامه ریزى و آغاز شده است; بعنوان نمونه با پاره‏اى از مراکز علمى پژوهى بین المللى توافق نامه امضاء کرده‏ایم و نشست‏هایى برگزار کردیم، براى محققان سفرهاى مطالعاتى طراحى شده است، سایت فارسى و عربى و انگلیسى راه اندازى شده است، البته ماموریت اصلى این مؤسسه در داخل کشور است اما در عین حال از عرصه بین المللى جدا نیست، این‏ها بعضى از نمادها و نمودهاى این رویکرد است .
امیدواریم که در این جهت‏بتوانیم در سال‏هاى آینده کارهاى بیشترى انجام دهیم، در مورد کتاب تا به حال به زبان فارسى و عربى منتشر کردیم و به زبان انگلیسى یک کتاب اقتصادى منتشر کردیم و ان‏شاءالله در این زمینه باید قدم‏هاى بیشترى برداریم .
یکى از ویژگى‏هاى جهانى شدن طرح موضوعات جدیدى است که برخى از آنها متوجه اسلام مى‏شود، بحث‏هایى مثل حقوق بشر، حقوق زن، بحث‏هایى که امروز در محافل غرب مطرح هست، با توجه به این فضاى فکرى دنیا چه نظرى دارید؟
مهم‏ترین امر این است که نظام پژوهشى مستقیم با سؤال‏ها و زمینه‏هاى بین المللى مواجه شود، و در واقع تمامى بحث‏ها و تحقیقات در این جغرافیا قرار گیرد، بسیارى از بحث‏ها باید در آن جغرافیاى بزرگ دیده شود . این اساس کار است و در این زمینه البته حقوق بشر، حقوق بین الملل، مباحث جدید کلامى، دین‏شناسى، قرآن پژوهشى و شاخه‏هاى مرتبط با آن، فلسفه سیاسى اسلام، بحث دمکراسى و مردم سالارى و بحث‏هاى چالش برانگیز دیگر مهم است و در اولویت قرار دارد .
چه راه کار عملى را براى بهینه سازى و یا رفع کاستى‏ها در این زمینه پیشنهاد مى‏فرمایید؟
براى این که بین المللى شویم پژوهش مهم ا ست و براى این که در پژوهش‏ها رویکرد بین المللى ایجاد بشود در واقع حداقل در سه محور اصلى به بازسازى نیاز است . نخست: در محور نظام آموزشى این رویکرد باید تزریق شود و به امورى مانند: زبان‏هاى خارجى، رشته‏هاى علوم انسانى و اجتماعى و دین‏شناسى و رشته‏هایى که قبلا نامبرده شد، اهتمام ورزید و همینطور اهتمام به تحقیق در طول دوره آموزشى دوم: در نظام تربیتى و فرهنگى ضمن این که به تربیت دینى و حوزوى باید توجه شود اما باور به ضرورت ارتباط با جهان و آشنایى با عرصه‏هاى جهانى و باور این که از لاک خود واقعا باید بیرون آییم و به بیرون نگاه کنیم، از مسایلى است که با ساز و کارهاى تربیتى در نظام تربیتى باید بدان پرداخته شود . سوم: در نظام پژوهش فکر مى‏کنم که توجه به آن رویکرد بین المللى کم و بیش وجود دارد لکن باید تقویت‏شود .
گفتگو از: دبیر کمیسیون پژوهش همایش - نوربخش

تبلیغات