فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۳۲۶ مورد.
طراحی الگوی تصمیم گیری اسلامی بر اساس نقش عقل، وحی و شهود بر مبنای نظام ارزشی اسلام(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نقش عقل، شهود و وحی در نظام تصمیم گیری با توجه به تفاوت منابع شناخت در نظام ارزشی غرب و اسلام و همچنین طراحی الگوی تصمیم گیری با توجه به نظام ارزشی اسلامی است. بدین منظور، پس از ارائة تعریفی از «تصمیم گیری»، نظام ارزشی غرب و اسلام و ابزارهای (منابع) شناخت آنها بررسی شده است. سپس با توجه به بررسی مبانی نظام ارزشی اسلام و ابزاهای (منابع) شناخت شامل عقل، وحی، حس و شهود، الگوی تصمیم گیری اسلامی طراحی شد. الگوی پژوهش پس از اخذ نظرات خبرگان و انجام اصلاحات، به تأیید 20 تن از خبرگان رسید. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که در نظام ارزشی اسلام، اولین و مهم ترین منبع شناخت، «وحی » است. پس از آن «شهود» و «عقل» و در پایان نیز «تجربه». در نظام ارزشی اسلام، همه این منابع شناخت به رسمیت شناخته می شوند و محققان و علمای اسلامی از مشاهده محسوسات و تجربه و استدلال و برهان و سرانجام، تعقل و ذوق و شهود عرفانی استفاده کرده و از هر طریقی به صورتی، پیوستگی مراتب وجود را به یکدیگر نمایان ساخته اند.
معیار صدق و کذب در ارتباط پزشک و بیمار
حوزههای تخصصی:
در اهمیت راستگویی همین بس که حضرت امام جعفر صادق فرموده اند: راستگو در محل نجات و کرامت است و دروغگو درتباهی و هلاکت. از سویی معیار صدق و کذب فارغ از آنکه اخلاقی باشد یا منطقی ، نزد دانشمندان یکی از این چهار گزینه است: 1) خبر غیر مطابق با واقع 2) خبر غیر مطابق با واقع همراه با علم و آگاهی به آن و نه سهوا 3) خبر غیر مطابق با باور گوینده 4) خبر غیر مطابق با باور گوینده که موجب فریب شود. اما اینکه پزشکان در هنگام بیان خبر بد به بیماران ، موازین صدق و کذب را چگونه رعایت کنند جای بحث فراوان دارد بخصوص آنکه احادیث بسیاری مبنی بر رفق و مدارای پزشک با بیمار در دست است و در مقاله اشاره خواهد شد. پس معیار صدق و کذب در ارتباط پزشک و بیمار چیست؟ از امیرالمومنین (ع) روایت شده است که: «الصدق مطابقة المنطق للوضع الالهى و الکذب زوال المنطق عن الوضع الالهى»؛ یعنی آنچه خداوند قرار دهد و بپسندد معیار راستی و درستی است و نه مطابقت با واقع یا مطابقت قول یا فعل با اعتقاد گوینده یا فاعل. حال اگر فعل و یا قولی بر مبنای قرارداد الهی انجام شد و مطابق با واقع بود و یا مبتنی بر باور گوینده بود که به طریق اولی صادق است، اما اگر هم که نبود گوینده کاذب نیست و فعل یا قول شخص دروغ نخواهد بود. در این مقاله با بحث روایی و همچنین منطقی ، معیاری نظری و متفاوت از چهار معیار فوق در صدق و کذب ارائه می کنیم و بیان میداریم که رعایت حقیقت گویی در رابطه پزشک و بیمار، معیار عملی همه جایی نداشته و معتقدیم که این معیار نظری ارائه شده در این مقاله در این ارتباط خاص رهگشاست.
فرمان امام (ع) به مالک اشتر (2): طبقات اجتماع در عصر امام
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی حکومت وسیاست در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی احکام فقهی و حقوقی در روایات
راهکارهای برون رفت از پدیده قاچاق انسان با رویکرد اخلاق اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های اساسی بنگاه های بزرگ کار و اشتغال فاصله گرفتن از اصول و ضوابط اخلاقی و درآمد مشروع است. بررسی و تحلیل مقوله قاچاق انسان با رهیافت اخلاقی از پیچیدگی و عمق این مقوله پرده برمی دارد. موضوعی نظیر «قاچاق انسان» از موارد خاص و ویرانگر در حوزه تجارت جهانی است. تلقی ناصواب از رابطه تجارت با اخلاق و اصول اخلاقی یک نابسامانی مهم و پردامنه است؛ که اشکارا کرامت و ارزش های انسانی را مورد هتک قرار می دهد. طبیعی است ارائه هرگونه راهکار به منظور مبارزه، کنترل و مهار مسئله فاجعه آمیز قاچاق انسان در تجارت جهانی، فرع بر تحلیل و بررسی اخلاقی این گونه معاملات است. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی و رهیافت اخلاقی انجام یافته، با بیان شرایط موجود و ارائه برخی آمارها و تبیین زمینه های فراگیری پدیده مجرمانه قاچاق انسان، اقدامات و تصمیمات مجامع بین المللی را در مواجهه با موضوع، ناکارآمد دانسته و راهبرد برون رفت از این بحران را توجه به اصول و تعالیم اخلاق اسلامی در سه بعد بینشی، گرایشی و رفتاری می داند.
اخلاق پزشک در مواجهه با بیمار از منظر آموزه های دینی(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
اخلاق تحصیل زنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحصیلات تکمیلی یکی از مهم ترین فعالیت های اجتماعی زنان است که با استقبال روزافزونی روبه روست. ازآنجاکه این دوران، بیشتر با زندگی مشترک و آغاز مسئولیت های همسری و مادری زنان هم زمان است، اگر میان نقش های خانوادگی و تحصیلی آنان هماهنگی نباشد، زندگی خانواده ها با مشکلات فراوانی روبه رو خواهد شد. به دلیل جایگاه ارزشمند اخلاق و اثر مستقیم آن بر شئون گوناگون زندگی، با تبیین بایدها و نبایدهای اخلاقی تحصیل زنان، می توان از بسیاری مشکلات پیشگیری کرد.
این پژوهش در نظر دارد به بررسی تحصیل زنان از دیدگاه اخلاقی پرداخته، با بیان اصول و ارزش های آن، راهکارهایی برای جلوگیری از تعارض میان نقش های خانوادگی و تحصیلی بانوان ارائه کند. بدین منظور، این نوشتار با رویکردی کاربردی، به تحلیل نظری داده ها پرداخته، سرانجام با اشاره به دو اصل نخستین زندگی زنان، یعنی همسری و مادری، شش راهکار عملی در قالب ارزش های اخلاقی تحصیل پیشنهاد می دهد.
اصول اخلاقی حاکم بر مهندسی نظام مالی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام مالی اسلامی بر خلاف نظام مالی متعارف، اخلاق محور است. از این رو، مهندسی نظام مالی اسلامی می باید بر پایه اصول و هنجارهای اخلاقی سامان یابد. این اصول و هنجارها که در منابع اصیل اسلامی مانند قرآن و سنت ذکر شده، حقوق و تکالیف شرکت کنندگان در یک نظام مالی اسلامی را مشخص می سازد و چهارچوب حقوق واحدهای دارای مازاد منابع (پس اندازکنندگان) و واحدهای دارای کمبود منابع (سرمایه گذاران) را روشن می کند. به هر صورت، از طریق مراجعه به قرآن و سنت، برخی اصول حاکم و هنجارهای اخلاقی از قبیل ربوی نبودن؛ غرری نبودن (بی اطمینانی مفرط)؛ عدم وجود قمار و میسر (درآمد بادآورده)؛ فقدان کنترل قیمت، دستکاری و دخالت در بازار؛ حق معامله در قیمت های عادلانه؛ حق دسترسی به اطلاعات دقیق، کافی و مساوی؛ عدم وجود ضرر، غبن، جهالت، احتکار؛ و ... قابل شناسایی است.
«قاعده مدیریتی رعایت تناسب مشاغل با توانمندی ها در رهنمودهای امام علی علیه السلام»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رهنمودهای علوی ذخیره ارزشمندی در عرصه مدیریت نوین است که در این عصر با رویکرد مطالعات میان رشته ای مورد بررسی قرار می گیرد. البته این رهنمودها گاه در قالب یک سلسله قضایا یا قواعد کلی ارائه شده است که با توجه به آن، این پرسش مطرح است که روش شناسی یا شیوه کشف این قواعد چگونه است و با اصول موجود در مدیریت چگونه پیوند می خورد. بدین منظور باید به سراغ دلالت های روشنِ متن رفت که مبتنی بر اصول لفظی و اصول عقلایی است و از دانش مدیریت فقط برای تأیید بیشتر و ایضاح فزون تر قاعده یاری جست. با این روش، به عباراتی دست یافت که به عنوان قاعدة مدیریتی نمایان شوند. قاعده ارائه شده در این مقاله برگرفته از این رهنمود امیر مؤمنان علیه السلام به مالک اشتر است: «وَ اجْعَلْ لِرَأْسِ کُلِّ أَمْرٍ مِنْ أُمُورِکَ رَأْساً مِنْهُمْ لَا یَقْهَرُهُ کَبِیرُهَا وَ لَا یَتَشَتَّتُ عَلَیْهِ کَثِیرُهَا »؛ یعنی بر سر هریک از کارهایت مهترى از آنان بگمار که نه بزرگى کار او را ناتوان سازد و نه بسیارىِ آن وى را پریشان. این قاعده ناظر به مسئلة «ضرورت رعایت تناسب مشاغل با توانمندی ها» در دانش مدیریت است.