فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۹۷۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
«مدارا» یکی از فضیلت های محوری در اغلب ادیان و فرهنگ هاست که در چند صد سال اخیر بیش از پیش کانون بررسی شده است. با وجود تلاش های بسیاری که در ایضاح مفهومی آن صورت گرفته، به نظر می رسد تاکنون به سرانجام مطلوبی رهنمون نشده است. به کارگیری این اصطلاح در سخن از روش ها، اندیشه ها،مکاتب فکری، رویکردها و اشخاص و کاربست آن در قلمروهای علمی گوناگون از جمله فلسفه، اخلاق، ادیان ،علوم اجتماعی سیاست، روانشناسی و تاریخ از یک سو و به کارگیری بی ضابطه و غیردقیق آن در زبان فارسی در قالب های مشترک لفظی و معنوی از سوی دیگر، سبب ایهام در معنا شده و کار مفاهمه را دشوارتر کرده است، به گونه ای که برخی ازمتناقض نما بودن آن سخن گفته اند. این در حالی است که مفهوم «مدارا» به عنوان یک کلان مفهوم بیانگر طیفی از شیوه های رفتار در برابر اندیشه مخالف است که از تحمل آغاز و به رواداری در حوزه معرفت ختم می شود و در تعبیر دقیق تر می توان به لحاظ منطقی در رابطه اش با مفهوم «رواداری» از نسبت عام و خاص سخن گفت، نه تساوی و تباین.
این پژوهش که به روش تحلیلی ارائه می شود، بعد ازگذر کوتاهی به معنای لغوی، با ایضاح مفهومی و اصطلاحی آن به بررسی آسیب موجود در این پدیده می پردازد و ریشه آن را در بیرون از مرزهای زبان فارسی جست وجو می کند و در ادامه با بیان تفاوت گفتمان «مدارا» و «رواداری» به نتایج این دو گفتمان در قلمرو معنا اشاره می کند.
رهاورد دین پژوهانه این پژوهش، ایضاح مفهومی این دو اصطلاح و آشنایی با شرایط و آسیب های موجود در این دو گفتمان در دو پارادایم ""سنتی"" و"" مدرن"" است. چنانکه بسترسازی برای طبقه و تقسیم بندی میان آموزه های «مدارامحور» و «روادارمحور» در عرفان اسلامی به عنوان تنها زبان مشترک این دو گفتمان، از دیگر نتایج خواهد بود.
اخلاق معاشرت در حکومت مهدوی با محوریت دو مؤلفه تربیت اخلاقی و عدالت ورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان معاصر که در عرصه های معرفتی به دلیل گسست ها و خلأهای پیش آمده دچار سرگردانی اخلاقی گردیده، به دنبال یافتن معنای زندگی در معاشرت های اجتماعی است.
اخلاق معاشرت یکی از ساحت های اخلاق کاربردی است که در گستره مسئولیت در مقابل دیگران معنا می یابد؛ ساحتی که بیانگر وظایف اجتماعی انسان در قبال همنوعان خویش است.
دولت مهدوی بنابر نص صریح احادیث عهده دار اکمال اخلاق است که نمود اصلی آن با توجه به این دست احادیث، با فضای عمومی جامعه مرتبط است.
در این پژوهش تربیت اخلاقی و عدالت ورزی ـ به عنوان دو متغیر اساسی حکومت دینی ـ ازجمله مباحث مربوط به اخلاق معاشرت مهدوی است که در سخنان معصومین مورد توجه قرار گرفته است.
در پژوهش پیش رو پس از تحلیلی درباره مکتب جامعه گرایی غرب، اخلاق معاشرت و انواع مسئولیت، به صورت مورد پژوهی دو مسئله تربیت اخلاقی و عدالت ورزی بررسی خواهد شد.
پایان فضیلت
منبع:
معرفت ۱۳۷۶ شماره ۲۰
حوزههای تخصصی:
روش اعتبارسنجی صدور روایات عرفانی و اخلاقی (مطالعه موردی و تحلیل گفتمان روش کتاب سر الاسراء)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
کتاب سر الاسراء فی شرح حدیث المعراج تألیف آیت الله سعادت پرور است که این نوشتار با تحلیل گفتمان بخشی از مقدمه آن، روش سندشناختی وی درباره این حدیث را تحلیل کرده است. هدف از این تحقیق، بررسی الگوی گفتمانی خاص مؤلف در بررسی سند روایت معراج، برای دستیابی به بُعد پنهان این گفتمان است و با رویکردی فراروشی به ارزیابی ابعاد روش شناسانه این کتاب پرداخته می شود. در نهایت، با استفاده از این مورد خاص، الزامات خاص سندکاوی در روایات عرفانی و اخلاقی به عنوان «الگویی عام» به گونه روشمند تبیین می شود. چارچوب نظری این تحقیق، نظریات سه علوم: «اصول استنباط»، «رجال» و «درایةالحدیث» و روش تحقیق آن، تلفیقی از تحلیل گفتمان و روش کتابخانه ای و نوع تحقیق نیز توصیفی تحلیلی براساس موردپژوهی است. نتایج تحلیل گفتمان این متن عبارتند از: کشف زیرساخت های علمی و فنی این کتاب و نیز استفاده مؤلف از گستره ای وسیع تر از شیوه های متعارف در سندکاوی ها، یعنی بررسی های اصولی، درایه ای و رجالی سند حدیث؛ استفاده از سه روش دیگر بر مبنای روش شناسی عقل، کتاب و سنت که عبارتند از: عرضه حدیث بر قرآن کریم، عرضه حدیث بر دیگر روایات و کسب اعتبار حدیث به کمک نظر کارشناسان (حدیث شناسانِ عرفان پژوه و اخلاق پژوه).
تحلیل معناشناختی «تقوا» با تأکید بر حوزه همنشینی«ذکر» و «خوف» در دستگاه معنایی قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن بهار ۱۳۹۴ شماره ۶۱
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن علوم قرآنی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
بررسی نقش استفاده از فناوریهای نوین (ماهواره و اینترنت) بر هویت دینی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیرات استفاده از فناوریهای نوین (ماهواره و اینترنت) بر هویت دینی دانش آموزان دبیرستانی شهر فریدونکنار است. روش این پژوهش به صورت پیمایشی و با بهره گیری از پرسشنامه خوداجرای محقق ساخته با تکیه بر نظریه های کاشت و ساخت یابی گیدنز صورت گرفته است. جامعه آماری این تحقیق همه 1271 دانش آموزان دبیرستانهای شهر فریدونکنار هستند که در این تحقیق 300 نفر نمونه بر اساس فرمول کوکران و به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. نتایج تحقیق بیانگر رابطه معکوس و معنادار بین میزان استفاده از ماهواره، نوع استفاده از ماهواره و اینترنت با هویت دینی است؛ یعنی با افزایش میزان استفاده از ماهواره و نوع استفاده از ماهواره و اینترنت، هویت دینی افراد کاهش می یابد. ضرایب استاندارد در معادلات ساختاری نشان می دهد که به ترتیب متغیرهای نوع استفاده از ماهواره 44/0-، میزان استفاده از ماهواره 26/0- و میزان استفاده از اینترنت 22/0- بیشترین تأثیر را بر متغیر هویت دینی دارد.
معنا و هدف زندگی از دیدگاه صدرالدین شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
این پژوهش، که جنبه نظری دارد با هدف بررسی غایت شناسی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دید آیت الله جوادی آملی انجام شده است. در این تحقیق به روش تحلیلی استنباطی به این سؤال پاسخ داده می شود که: ""الگوی تربیت عقلانی در ساحت فردی از دیدگاه استاد جوادی آملی چگونه است؟"" در پاسخ به این پرسش، نویسنده ضمن بررسی و اشاره به معنا، مفهوم، منزلت، قلمرو و شناخت عقل و تحلیلی از مفهوم تربیت عقلانی از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و این نکته که عقل انسانی تربیت پذیر، و دارای ابعاد و اقسام نظری و عملی است، سعی کرده است با توجه به آثار ایشان اهداف و غایات تربیتی در ساحت فردی تربیت عقلانی را استخراج کند. آیت الله جوادی آملی از عالمانی است که با عنایت به این موضوع و ضرورت، اهتمامی بلیغ به طرح این مسئله ورزیده و تأملاتش را در این باب عرضه نموده است و تأکید فراوان بر منزلت عقل در هندسه معرفت دینی و تربیت عقلانی از جنبه فردی دارد. از دیدگاه ایشان، عقل بار ارزشی دارد و جزئی از دین است، نه در مقابل آن. در پایان پس از گردآوری اطّلاعات به روش کتابخانه ای و تجزیه و تحلیل آنها به روش تحلیل محتوا این نتایج به دست آمد که عبارت است از: تهذیب و تزکیه نفس، محبت راستین، حیات حقیقی (شخصیت درونی) و دوری از غفلت.
پایان فضیلتیا نقد تفکر اخلاقى جوامع نوین
منبع:
معرفت ۱۳۷۵ شماره ۱۷
حوزههای تخصصی:
اخلاق کاربردی
شأن اخلاقی در آثار آیت الله جوادی آملی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
شأن اخلاقی موجودات، بحثی مهم در فلسفهٴ اخلاق است که امروزه از جنبه های مختلفی بدان توجه می شود. شأن اخلاقی در اصطلاح، همان جایگاه مسؤولیت آفرین موجودات است که در حدود، ثغور و معیار آن، نظریه های متعددی عرضه شده است. اهم نظریات مرتبط با این بحث، عبارت است از:
نظریهٴ انسانیت ژنتیکی، با معیار «وجود انسانی»؛ نظریهٴ فاعلیت اخلاقی، با معیار «فاعل اخلاقی»؛ نظریهٴ احساس محور، با معیار «موجود مدرک»؛ نظریهٴ حیات ارگانیک، با معیار «موجود زنده»؛ نظریهٴ بوم شناسی عمیق، با معیار «موجودات زیست کره»؛ و نظریهٴ رابطه بنیاد، با معیار«موجود دارای روابط اجتماعی یا اکوسیستمی».
این نوشتار با توجه به نظریه های موجود، می کوشد بر اساس آثار و آرای استاد جوادی آملی، معیار «وجود» را حد نصاب شأن اخلاقی موجودات معرفی کند و بر اساس تشکیک در وجود، از تشکیکی بودن شأن اخلاقی موجودات بحث و نتیجه گیری نماید. به نظر می رسد محدودهٴ شأن اخلاقی در این نگاه، بسیار گسترده است؛ از یک سو انسان، و در جانب برتر خدا و ملکوتیان را در بر می گیرد و از سوی دیگر در جانب فروتر حیوانات و حتی گیاهان و در تفسیر عرفانی، همهٴ موجودات را شامل می شود.
نقش قصه در آموزش مفاهیم دینى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بشر امروزى که گرفتار تجدد و نوگرایى شده است، رویکرد نوینى به معنویت، اخلاق، دین و ارزش هاى دینى پیدا کرده و دریافته است که هدایت انسان به سوى تعالى تنها در پرتو آموزه ها و مفاهیم دینى امکان پذیر خواهد بود. در نگاهى کلان، دین معیار هدایت، عامل معنادهى و هویت بخشى به انسان و نسخه رستگارى بشر است که باید براى آموزش مفاهیم پویا و ماندگار آن و تربیت دینى و التزام درونى افراد، روش ها و سازوکارهاى مناسب فراهم آید. یکى از بهترین و زیباترین و اثربخش ترین سازوکارها براى آموزش مفاهیم دینى زبان قصه است. این مقاله به روش توصیفى تحلیلى و با هدف بررسى نقش و اهمیت قصه در آموزش مفاهیم دینى، میزان هماهنگى اصول آموزشى حاکم بر قصه و مفاهیم دینى و شناسایى مفاهیم که از طریق زبان قصه قابل آموزش است انجام شد. همچنین اصول حاکم بر قصه و مطابقت آنها با اصول حاکم بر آموزش مفاهیم دینى مورد بررسى قرار گرفت. در نهایت، آموزه ها و مفاهیمى که با زبان قصه مى توان به بهترین وجه آموزش داد با ذکر نمونه هاى قرآنى و به مدد آیات و روایات، واکاوى و مشخص گردید. با اطمینان مى توان گفت که قصه گویاترین زبان آموزشى مفاهیم و آموزه هاى دینى و قرآنى است که باید در امر تعلیم و تربیت دینى بیش از پیش مورد توجه اولیا، مربیان، معلمان، استادان و صاحب نظران قرار گیرد.
بررسی نظریه شناخت فارابی و دلالت های آن در تعلیم و تربیت (با تاکید بر برنامه درسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
هدف اساسی تحقیق حاضر آن است که با واکاوی نظریة شناخت فارابی، بتوان دلالت هایی برای تعلیم و تربیت، با تأکید بر برنامه درسی استخراج کرد. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و روش تجزیه و تحلیل آن نیز تفسیری - استنباطی است. بر این اساس، ابتدا روش شناسی فارابی و آنگاه نظریة شناخت وی معرفی شده، سپس بر اساس دو مؤلفه پیش گفته، نظام برنامه درسی فارابی احصاء و بیان شده است. نتایج نشان می دهد که می توان برای فارابی نظامی از برنامه درسی را متصور شد . این برنامه درسی در سه بخش محتوا ( علوم ) ، روش های تدریس و یادگیری ، و معلم و شاگرد، قابل صورت بندی است . در بخش پایانی تحقیق، پیشنهادهایی برای استفاده از اندیشه های تربیتی فارابی (برنامه درسی وی) در نظام برنامه ریزی درسی کشور ارائه شده است.
دیدگاه علامه طباطبایی درباره عینیّت ارزش ها و حریّت در انگیزش اخلاقی براساس توحید اطلاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
عینی یا ذهنی بودن ارزش های اخلاقی و درونی یا بیرونی بودن منبع انگیزش اخلاقی، از مباحث مسئله ساز فلسفه اخلاق معاصرند؛ زیرا ذهنی بودن ارزش ها، به نسبی بودن اخلاق، و بیرونی بودن منبع انگیزش، به ضعف در عمل منجر می شود. هدف این مقاله، حل این مسائل براساس توحید اطلاقی از نگاه علامه طباطبایی است. روش ما در گام اول، تبیین و تحلیل نظریه توحید اطلاقی و در گام دوم، استنتاج لوازم این نظریه در پاسخ به آن مسائل است. توحید اطلاقی می تواند هم مبنای عینیت ارزش های اخلاقی و هم معیاری درونی برای انگیزش اخلاقی آزاد و متعالی باشد؛ زیرا انسان موحد براساس اسماء حق تعالی، که عینی اند، عمل کرده و فقط یک ذات را در تمام هستی می بیند و تمام صفات و افعال متکثر در آینه های آفاقی و انفسی را تصاویری از صفات و افعال حق تعالی می داند. تبیین وحدت اطلاقی و تمایز آن با سایر مراتب توحید، اثبات عینیت ارزش های اخلاقی و سازگار بودن آن با انگیزش اخلاقی درونی و آزادانه و نیز تمایز آن با سایر انگیزش های اخلاقی در نظام های مبتنی بر وظیفه گرایی و سودگروی فردی یا جمعی دنیوی یا اخروی، از دستاوردهای این مقاله است.
چگونگی ارتباط میان بایدهای اخلاقی واست های علمی و فلسفی از دیدگاه اندیشمندان معاصر و علامه طباطبـایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در اروپا، پیرامون گونه ارتباط میان علم و دین و به تبع آن چگونگی ارتباط علم با اخلاق و خاستگاه باید و نبایدهای اخلاقی گرایشی به وجود آمد که از هیوم فیلسوف اسکاتلندی آغاز شد. جدا انگاری حوزه های علم و اخلاق بسامد داعیه هایی بازنگرانه نسبت به رابطه خداوند با جهان است که گزاره های دینی و اخلاقی را برخاسته از احساسات درونی انسان به شمار می آورد و جدا افکنی آن از واقعیات عینی و خارجی را پی گیری می کند . از این نظرگاه عقل در کشف گزاره های اخلاقی ورود ندارد. زیرا منطقی نبوده و مسئول صحیح و غلط نیستند . هر چند این گرایش مورد پذیرش اندکی از اندیشمندان مسلمان نیز واقع شده است، اغلب نزدیک به اتفاق اندیشمندان مسلمان با این تفکر مخالفت ورزیده اند و در نادرستی آن به استدلال پرداخته اند . این گروه بر این باورند که هر چند اخلاق از علم و فلسفه زایش منطقی نمی یابد . اما اصولا ارائه یک گزاره اخلاقی بدون پشتوانه حقیقت عینی امکان پذیر نیست . از نظر اندیشمندان مسلمان میان بایدهای اخلاقی و هست های علمی و فلسفی ارتباط تقدمی و تاخری وجود دارد ؛ به این معنا که انسان پس از آگاهی نسبت به حقیقت علمی و نفس الامری به کمک عقل نظری، راه رسیدن به آن حقیقت عینی را در عالم واقع با استمداد از عقل عملی کشف می کند . آن گاه در قالب گزاره های توصیه ای و بایدهای اخلاقی بیان می کند .این گروه در حقیقت تولید ارزش از دانش را نه به معنای تولید منطقی که مبتنی بر دو گزاره ی یکی علمی و دیگری اخلاقی دانسته اند . از منظر آنها عقل عملی به عنوان یک ابزار پسینی از نیروی عقل نظری به عنوان ابزار پیشینی استمداد می جوید و به توصیه های اخلاقی دست می یابد و در قالب بایدها و نبایدها ارائه می دهد و این همان ارتباطی است که میان علم و فلسفه با اخلاق وجود دارد. چرا که عقل عملی بدون علم و اندیشه نمی تواند حکمی را اعتبار و صادرنماید. .
تلاقی های منطق و اخلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی منطق کلیات فلسفه منطق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
در این جستار با اشاره به برخی قلمروهای تلاقی منطق و اخلاق، به مشکلات و راه حل ها و عرصه های جدید و بدیع پژوهش که ثمره این تلاقی ها بوده، پرداخته می شود. از میان مباحث و مسائل بسیار، در این مجال، این چند مناقشه منطقی فلسفی را گزارش و بررسی می کنیم: شکاف «است باید» (مسأله هیوم) و طرح برخی راه حل های طرح شده در مقابل آن و پارادکس های منطقِ تکلیف، اصل منطقی اخلاقی «بایستن مستلزم توانستن است» و تحلیل منطقی آن، مغالطه طببیعی انگارانه (و در ذیل آن استدلال از راه پرسش گشوده)، مسائل و مناقشات ناظر به استدلال و قیاس عملی و اخلاقی (در قالب نقش اصول در استدلال اخلاقی و مسأله ضعف اراده). این مسائل و مناقشات در طی تاریخ فلسفه جدید، باعث ایجاد ادبیات و آثار و موضوعات جدید بسیاری در هر دو قلمرو منطق و اخلاق شده است؛ سیری که همچنان ادامه دارد. این ها مباحثی است که خود طرح کنندگان اولیه به آن ها التفات و توجه نداشته اند.
ادیان بزرگ، قاعده زرّین و «دیگری»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، تحلیلی محتوایی از نگاه هفت دین زنده جهان (یهودیت، مسیحیت، اسلام، بودا، هندو، کنفسیوس و زرتشت) به قاعده زرّین است. این قاعده در نگاه ادیان، شامل مؤلفه هایی چون «خود»، «دیگری» و «پسندیدن» است که با نگاه به روابط بین شخصی، از متدینان به هر یک از ادیان، عمل به آن مطالبه شده است. نگرش مطلوب ادیان، خود را در وضعیت وجودیِ دیگری دیدن یا از منظر دیگری به رفتار خود نگریستن بوده است. توجه به مؤلفه های مختلف این قاعده در گزارش ادیان، به ویژه مؤلفه «دیگری»، نشان می دهد که از منظر ادیان، مراعات قاعده زرّین صرفاً در برابر هم کیشان نیست و این قاعده در تراز یک قاعده همگانی و جهان شمول و صرف نظر از کیش و آئین خاصی، از سوی ادیان توصیه شده است.
تفسیر آیه کرامت و رفع تعارض نمایی آن با اوصاف نکوهیده انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم در آیه کرامت تمامی انسان ها را دارای وصف کرامتِ ویژه دانسته است. این آیه در نگاه ظاهری با برخی از آیات دیگر قرآن مانند: ابراهیم / ۳۴، معارج / ۲۱ ۱۹، علق / ۷ ۶، احزاب / ۷۲، قیامت / ۵، عصر / ۲ ۱ و اعراف / ۱۷۹ در تعارض است. دیدگاه های مختلفی از سوی مفسران جهت رفع این تعارض مطرح شده است. در این دیدگاه ها ایمان، تربیت یافتگی انسان، پاکی فطرت، به کارگیری درست غرایز، عدم قناعت به زمینه خلقت، تمایز قائل شدن بین کرامت آغازین و رذالت فرجامین و به فعلیت رساندن جنبه های مثبت وجود انسان، به عنوان ملاک کرامت مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله بر این نکته تاکید می ورزد که تکریم انسان به نوع آفرینش او باز می گردد که به انسان ظرفیت ها، استعدادها و توان مندی هایی خاصی عطا کرده است و تکریم انسان بر مبنای این ویژگی های منحصر به فرد آفرینش انسان در میان مخلوقات الهی است و نکوهش از انسان در برخی از آیات به جهت استفاده نادرست او از این نعمت ها است.