فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱٬۸۹۹ مورد.
منبع:
بینات ۱۳۷۴ شماره ۵
حوزههای تخصصی:
سیر تفسیرنگاری قرآن کریم در قرن اخیر
حوزههای تخصصی:
ابن دامغانی
تحقیق نسخه خطی پایان نامه های ایضاع مخالفة السنة لنص الکتاب والسنة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این رساله ، تصحیح و تحقیق متنی کلامی است در تفسیر قرآن از تألیفات علامه حلی ( 648-726 ق )که در آن به بیان تناقص کلام اهل سنت ، و به ویژه مکتب کلامی اشعری ، با قرآن پرداخته است . این متن از آیه 212 سوره مبارکه بقره تا پایان سوره مبارکه آل عمران را در بر می گیرد. مقدمه و متن اصلی کتاب ارکان اصلی این رساله را تشکیل می دهد؛ و مصصح در مقدمه ای تحقیقی که در بر این متن افزوده به بیان دیدگاههای علامه حلی ، معرفی متن کتاب و بحث در مکتب کلامی اشاعره پراخته است.
تأثیر مبانی معرفت شناختی ویتگنشتاین بر ایزوتسو در تحلیل معنایی مفاهیم اخلاقی- دینی قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایزوتسو متأثر از مبانی معرفت شناختی ویتگنشتاین، بر آن شد تا با استفاده از معناشناسی به زبان قرآن و تحلیل معنایی مفاهیم اخلاقی- دینی بر اساس جهان بینی قرآن بپردازد. از نظر او، تفاوت معنایی واژگان، به سبب گوناگونی کاربرد آن ها در حوزه معنایی است. اگرچه یک واژه از معنای اساسی و اولیه واحدی برخوردار است، با ورود به یک نظام خاص، مثلاً جهان بینی قرآنی، عناصر تازه معنا شناختی پیدا می کند. بر اساس روش معناشناسی ایزوتسو، هر واژه ای در بافت و زمینه ای خاص، مثلاً قرآن، با اخذ ویژگی های آن واژه و مشتقاتش و در نهایت ارائه انگاره معنایی، معنا می یابد. البته، مجموعه باورها، پیش فرض ها و پیش فهم های فرد بر انگاره ای که به دست می دهد، تأثیر می گذارد. در این نوشتار، با اشاره به روش معنا شناسی ایزوتسو در مفاهیم اخلاقی- دینی قرآن، به تحلیل مبانی معرفت شناختی ای که وی متأثّر از ویتگنشتاین بوده است، از جمله «دیدن به عنوانِ»، «اصل زمینه معنایی» و «نظریه کاربردی معنا»، می پردازیم.
شناسائى برخى از تفاسیر عامه قسمت دوم
منبع:
حوزه سال ۱۳۶۷ شماره ۲۵
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم (26)
منبع:
بینات ۱۳۷۹ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
توسیط و عدم توسیط قرآنی در نگره معناشناختی و زیباشناختی علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
بلاغیان سنتی ما همواره تأکید کرده اند که ترکیب ها و ساختارهای کلام بلیغ ارزش زیباشناختی و معناشناختی دارد. در متن قرآن کریم آرایش اجزای جمله با مهندسی خاصی صورت پذیرفته و ترکیب های زیبا و معناداری پدید آمده است. یکی از این آرایش های زیبا و معنادار آن است که جزئی از جمله در میان دو جزء دیگر قرار گرفته است. یکی دیگر از این آرایش ها نیز آن است که در جایی که انتظار ذکر جزئی در بین دو جزء دیگر داریم، این جزء ذکر نشود. مفسران و معربان، این اسلوب ها را با «حذف» و «تقدیر» معنا کرده اند، اما علامه طباطبایی بر آن است که تقدیرگرایی، افزون بر آنکه بخشی از معنای آیه را پنهان می کند، زیبایی شگفت آور آیه را نیز از بین می برد. وی با نگاه ویژه ای که به این اسلوب دارد، آن را معنادار و پدیدآورندة زیبایی منحصربه فردی یافته است. قاعده انگاری این نگاه ویژه با مشکلاتی روبه رو است که در این مقاله آن اشکال ها بررسی و جایگاه تفسیری و ارزش زیبایی شناختی این نگاه به مثابة قاعده ای فراگیر اثبات شده است.
تحلیل تطبیقی رویکرد فریقین در مسئله رجعت بر اساس آیه 83 نمل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیعه در اعتقادهای خود، به مسئله رجعت باور دارد، اما اهل سنت نسبت به آن بی اعتقاد است. متفکران شیعه برای اثبات این عقیده به ادله متعددی تمسک کرده اند، از جمله به متون دینی اعم از آیات قرآن و روایات معصومان ^ ، عقل و اجماع. این امور به انضمام واقعیت های تاریخی در اقوام گذشته ، امکان رجعت را اثبات می کند. در میان ادله نقلی، برخی آیات اثبات کننده این باور در آخرالزمان است. به نظر مفسران شیعه در رأس این آیات، آیه 83 سوره نمل قرار دارد که در عرف قرآن پژوهان شیعه به آیه اثبات کننده رجعت در زمان ظهور حضرت مهدی # مشهور است، اما در برابر، مفسران عامه به نقد دیدگاه عالمان شیعی پرداخته اند. در این تحقیق با رویکردی تحلیلی به بررسی موشکافانه دیدگاه مفسران فریقین در مدلول آیه فوق پرداخته و در ادامه نظر مفسران اهل سنت را به نقد کشیده است.
اعجاز قرآن به مثابه یکی از مبانی تفسیر قرآن؛ تحلیل و داوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در نگاهی تجویزی، اعجاز قرآن به مثابه مبنایِ تفسیر، بدین معناست که باور به اعجاز قرآن در فرایند و سمت وسوی تفسیر، اثری تعیین کننده دارد و چنین باوری، لازمه هر تفسیر معتبری است. این مدعا در میان قرآن پژوهان موافقان و مخالفانی دارد. نوشتار حاضر بر این باور مبتنی است که این مدعا از دو حیث دارای ابهام و اشکال اساسی است: «اعجاز قرآن» در مقام تحلیل، چیزی نیست جز نظریه های اعجازکه با هم یکسان نیستند. مبانی تفسیر نیز نمی تواند برگرفته از تفسیر یا به تعبیر دیگر، ماهیتِ تفسیری داشته باشد. مقاله حاضر با در میان آوردن دو نکته فوق، «نظریه های اعجاز» را به تیغ ملاک های بازنگری شده مبانی تفسیر می سپارد و نشان می دهد که پاره ای از این نظریه ها نسبتی با مقوله تفسیر پیدا نمی کنند و پاره ای دیگر، خود مسبوق و مبتنی بر تفسیر هستند. از دیگر سو، تفسیر گونه های مختلفی دارد و برخی از نظریه های اعجاز مبنای برخی از گونه های تفسیری خواهد بود.
پژوهشی جدید در تفسیر آیه ای از قرآن
منبع:
بینات ۱۳۷۳ شماره ۳
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم (27)
منبع:
بینات ۱۳۷۹ شماره ۲۷
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرآن کریم (33)
منبع:
بینات ۱۳۸۱ شماره ۳۳
حوزههای تخصصی:
تلاشی نو در تدوین مبانی، قواعد، منابع و روشهای تفسیر قرآن (5)
منبع:
مبلغان ۱۳۸۲ شماره ۴۸
حوزههای تخصصی: