فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۷۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از دشواری هایی که در کار پژوهش در آثار غزالی وجود دارد برخی ناسازگاریها است که میان سخنان او به چشم می خورند. بیانات غزالی در باب عقل و چگونگی به کارگیری این مفهوم از سوی او نیز از جمله همین موارد است. نوشتار حاضر با قراردادن کاربردهایی که غزالی برای «عقل» بدانها تصریح کرده، در قالب طرح کلی کاربردهای وجودشناختی، روانشناختی، و معرفت شناختی آن، آنها را چارچوبی منطقی می بخشد. اما فهم مراد اصلی غزالی هنگام استفاده از این مفهوم، با تتبع در آثار وی و یافتن روح کلی حاکم بر آنها میسر می شود. اینجاست که می توان به کارگیری دو معنای عقل را از سوی غزالی که یکی معنای اخص آن، یعنی عقل استدلالی است و دیگری کل مرتبه انسانی در معرفت، مورد توجه قرار داد. عقل در این معنای دوم ظهورات مختلفی را، از مرتبه استدلالی تا مرتبه نبوی معرفت در بر می گیرد. توجه به این معنا به منزله یافتن یکی از اصول بنیادین نظام معرفتی غزالی است
توحید افعالی در عرفان مولوی و کلام اشعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توحید افعالی یکی از مراتب توحید (مهمترین اصل ادیان آسمانی) است. اشاعره با انکار نظام علی در عالم و ارجاع آن به عادت الاهی، تنها فاعل در عالم را خداوند می دانند. مولوی که در هستی جز وحدت و عشق نمیبیند و فعل و ذات عاشق را فانی در معشوق میداند، بیان می کند که تجلی کامل اسما و صفات حق، نظام سببیت در عالم را ضروری می کند. علیتی که مولوی در هستی مشاهده می کند، غیر از علیت مصطلح در فلسفه مشائی است و لذا منافاتی با فاعلیت مطلق خداوند ندارد. ملاصدرا با مبانی خاص فلسفه خویش، استدلالی قوی بر قول مولوی در این بحث اقامه کرده است.
بررسی تقریر اشاعره از نظریه خلق از عدم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آفرینش از مفاهیم اساسی در جهان بینی اسلامی است که نقشی برجسته در همة ابعاد اندیشه دینی ایفا می¬کند. در این میان متکلمان اشعری به منظور تعظیم خداوند، با وسعت بخشیدن به قلمرو قدرت و ارادة الهی، نظریة خلق از عدم را برگزیده¬اند. این دیدگاه مبتنی بر پیش¬فرضها و لوازم خاصی است و از برخی مشکلات عقلی رنج می¬برد. در این مقاله سعی شده است مبانی این نظریه بررسی و مشکلات و لوازم عقلی آن مطرح شود و سپس مورد نقد قرار گیرد. ترکیب نظریة اشاعره با وجود شناسی ملاصدرا پیشنهادی است که می¬تواند تصویری قابل دفاع از خالقیت الهی پدید آورد.
بازخوانی محل نزاع اشاعره و عدلیه درباره حسن و قبح عقلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث اختلافی مهم اشاعره با معتزله و امامیه مساله حسن و قبح عقلی است. در این مقاله، قبل از طرح و بررسی ادله طرفین، ضروری است محل نزاع به درستی تحریر شود و مشخص گردد آنچه را اشاعره انکار می کنند، چیست؟
این مقاله اولاً، بیان می دارد که حسن و قبح دارای هفت معناست و اینکه معمولاً در منابع برای آن سه معنا ذکر می نمایند، ناشی از عدم بررسی و استقصای کامل است و ثانیاً، کلمات اشاعره در اینکه مراد از حسن و قبح چیست، کاملاً مضطرب و متشتت است؛ لذا با توجه به این اضطراب کلمات، نسبت دادن یک معنا و مطلب مشخص به آنها بسیار مشکل است؛ ولی با توجه به مبنای جبرگرایانه اشاعره، شاید نسبت دادن انکار اصل درک عقلی حسن و قبح به آنها بی وجه نباشد.
جایگاه و گونه های روش عقلی در علم کلام(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
معارف عقلی ۱۳۸۵ شماره ۳
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مفهوم شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی معتزله
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلیات مکاتب کلامی اشاعره
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام فرق و مذاهب تشیع
نوشتار حاضر بر آن است تا گوشههایی از کاربرد روش عقلی را در حوزة کلام اسلامی بیان کند، و اینکه پیش از
به کارگیری تفکر عقلی در این حوزه باید به پیشفرضهای آن ملتزم بود؛ یعنی اولاً، متکلم عقل را به منزلة ابزاری مستقل برای کسب معرفت بپذیرد؛ و ثانیاً، به حجیت آن معتقد باشد. از این روی، تمام فرق شیعه وسنی، جز
شمار معدودی همچون اهلحدیث و اخباریها، روش تفکر عقلی را به رسمیت شناختهاند، ولی دیدگاههای یکسانی در باب قلمرو عقل نداشتهاند. به همین جهت، در این نوشتار ملاکهای افراط وتفریط در به کارگیری عقل تبیین شده است.
از میان فرق اسلامی، شیعیان با بهرهگیری از معارف ناب اهلبیت? از عقل به منزلة حجت باطنی، بنیان حیات معقول، راه خداشناسی و ابزار شناختِ خوبیها و بدیها بهره بردهاند.
متکلمان در به کارگیری تفکر عقلی در حوزة کلام به دو گروه طرفدار تفکر عقلی فلسفی و طرفدار تفکر عقلی غیرفلسفی تقسیم شدهاند، که تفکر عقلی فلسفی نیز خود به دو قسم تفکر عقلی فلسفی خاص و تفکر عقلی فلسفی عام تقسیم گشته است. مؤلف معیار این تقسیمبندی را تشریح کرده است.
هدایت و ضلالت انسان در حکمت متعالیه صدرایی
حوزه های تخصصی:
آشنایی اجمالی با اندیشه های کلامی فخر رازی
حوزه های تخصصی:
پاسخ به سه پرسش جبرگرایان(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
باورهای کلامی قاضی ابوبکر باقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاضی ابوبکرباقلانی ( د 403 ق در بغداد) سهم بسزایی در شکل گیری کلام اشاعره داشت. او نه تنها در علم کلام، بلکه در اصول فقه و علوم قرآن نیز صاحب تألیف و نظر بود. در این مقاله ما فقط از زاویة علم کلام به او نگریسته و اندیشه های کلامی وی را بررسی کرده ایم. دستگاه کلامی باقلانی به طور کلی همچون یک سازة هندسی طراحی شده است. به عبارت دیگر مسائلی را که او طرح می کند دارای ترتیب منطقی و استنتاجی است و قضایای قبلی پایه و مایة قضایای بعدی و قضایای بعدی نتیجه و زاییدة قضایای قبلی است. بدین سان می بینیم که باقلانی بحثهای کلامی خود را با تعریف مسأله علم و تقسیم آن به علوم بدیهی و نظری آغاز می کند و با نشان دادن انواع دانشهای بدیهی و نظری راه را برای طرح مسائل بعدی همواره می سازد. بدین سان وقتی شناسایی عقلانی معتبر دانسته شد، باقلانی با این ابزار به مطالعة طبیعت می پردازد و اجسام را ساختمانهایی می بیند که اتمهای متناهی، مصالح این ساختمانند. افزون بر اتمها (= جوهرها) و اجسام، باقلانی پدیده های دیگری را نیز در این عالم مشاهده می کند که عمرشان تنها یک لحظه است و عرض نام گرفته اند. اگر ما این عرضها را پایدار می بینیم، از آن جهت است که خداوند لحظه به لحظه آنها را می آفریند. از اینجاست که وی قاعدة علیت را مردود می انگارد. به هر حال باقلانی پس از اثبات حادث بودن اجسام و اعراض، به اثبات صانع برای عالم می پردازد و از این رهگذر، عقاید همة گروههایی را که پدیده های عالم را به کس یا کسانی جز خدا نسبت می دهند، رد می کند. او پس از اثبات یکتایی صانع، به بحث صفات خدا می رسد. عقیدة او دربارة نحوة اتصاف صفات به ذات این است که خدا از رهگذر معانی قدیم و ثابت به این صفات متصف شده و این معانی زاید بر ذات است، گرچه غیر از ذات هم نیست