فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۲۳۸ مورد.
منبع:
نامه فرهنگ ۱۳۷۶ شماره ۲۶
حوزههای تخصصی:
نگاهی معرفت شناختی به گزاره های متواتر در اندیشة اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متواترات که گونه ای از دلیل های نقلی اند، در دانش هایی همچون کلام، فقه، تاریخ و دیگر دانش های همگن که ادله نقلی در آنها کارآمدند هستند، نقشی بسیار دارند. در نوشتار حاضر، دربارة گزاره های متواتر با نگاهی معرفت شناختی و از این جهت که مفید یقین اند و می توانند مبدأ برهان قرار گیرند، بحث می کنیم. پیش از آن، از باب مقدمه، لازم است دربارة تعریف خبر یا گزارة متواتر بحث، و تعریف های ارائه شده را ارزیابی کنیم و دربارة نیز شرایط اعتبار خبر متواتر بحث کنیم و، سپس ببینیم متواترات چه معرفتی به ما می دهند: معرفت ظنی یا یقینی؟ و اگر یقینی، آیا نوعی معتبر است یا شخصی؟ سرانجام به مسئلة اصلی، یعنی بدیهی و مبدأ برهان بودن آنها می رسیم. در این باره، نقدهایی را که متوجه بداهت و بلکه یقینی بودنشان شده است طرح و ارزیابی می کنیم و بدین نتیجه رهنمون می شویم که درجة معرفتی آنها فروتر از یقین بالمعنی الاخص است.
پیشروان فلسفه جدید-2
معرفی یک کتاب: دائرةالمعارف یهود
منبع:
هفت آسمان ۱۳۷۸ شماره ۲
حوزههای تخصصی:
نقش فلسفه در تفکر اسلامی
حوزههای تخصصی:
نقد روش پنهان نگاری در کاربست آن برای فلسفه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
هرگونه بررسی و پژوهش نیازمند روش است. این ایده اگرچه، ایده ای جدید است، اما گویی در گذشته نیز کاربرد داشته است. پژوهشگران معاصر در بررسی و فهم فلسفه اسلامی کلاسیک تلاش کرده اند روش فلاسفه مسلمان در تألیف آثارشان را نیز به بحث بگذارند. در این مقاله تلاش شده است تا یکی از آرای لئو اشتراوس در باب روش فارابی در نگارش آثارش به نقد کشیده شود. اشتراوس در پی بررسی های خود در باب فلسفه سیاسی اسلامی به این نتیجه رسیده بود که فیلسوفان مسلمان، و به طور خاص فارابی، به چند دلیل ، نوشته های خود را به صورت رمزی و محفلی تألیف کرده اند، روشی که از افلاطون به ارث برده اند و پس از فارابی به ابن میمون نیز سرایت کرده است و بدون دریافت و فهم این روش، نمی توان فهم درستی از فلسفة کلاسیک داشت. این درحالی است که این ادعا هم به لحاظ منطق درونی و هم با توجه به شرایط تاریخی عصر فارابی و قصد وی از تألیف اثر، ادعایی مخدوش است
الفلسفة فی ایران
فلسفه اسلامی داریم، اما
حوزههای تخصصی:
مواجهه فلاسفه و عرفای مسلمان با اشکال جبر برخاسته از علم پیشین الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات تاریخ فلسفه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی صفات و اسماء خدا
از منظر فلاسفه و عرفای مسلمان، علم جزئی و تفصیلی، یک صفت حقیقیة ذات اضافه محسوب می شود؛ لذا برای تحقّق علم، گریزی از لحاظ کردن نحوه ای ثبوت برای معلومات نیست. چون این دیدگاه، ذات اضافه بودن را در گوهر و حقیقت علم، مندرج می داند، طبیعتاً حکم می کند که علم خداوند متعال نیز ذات اضافه بوده، اثبات علم الهی بدون لحاظ نحوه ای تحقّق برای معلوم، مردود است. امّا قائل شدن به هر نوع ثبوت برای فعل اختیاریْ پیش از انجام، به معنای نقض سلطة فاعل بر فعل خویش و در حقیقت، نفی اختیار واقعی است. این جاست که اشکال «جبر برخاسته از علم الهی»، در دیدگاه فلسفی- عرفانی بروز و ظهور ویژه ای می یابد. مقالة حاضر بر آن است تا با دقّت در «ذات اضافه دانستن علم» و سپس نقد و بررسی راه حلّ های فلسفی- عرفانیِ بیان شده برای سازگار نمودن علم پیشین الهی و اختیار، ناکارآمدی این راه کارها را نشان دهد، و تأکید نماید که تنها راه برون رفت از این اشکال، نفی عنصر اضافه و نسبتِ علمی، از علم خداوند متعال است.
سیر تحول قیاس خلف از ارسطو تا قطب رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، تلاش های منطق دانان دوره اسلامی در تبیین رابطه میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسی ِ قیاس خلف، مورد بررسی قرار می گیرند و با نگاه به آثار شارحان یونانی ارسطو مانند اسکندر افرودیسی و فیلوپونوس و اشاره به ناتوانی آنها در تبیین سخنان ارسطو در تحلیل اوّل، دو رویکرد کلی در این زمینه معرفی می شود. در رویکرد نخست که از سوی افضل الدین مرقی ارائه گردیده، رابطه میان دو بخش قیاسی و غیرقیاسیِ قیاس خلف در چارچوب منطق ارسطویی و بر اساس صورت بندی وی از قیاس حملی در قالب قیاس استثنائی توجیه می گردد. در حالی که در رویکرد دوم که از سوی ابن سینا ارائه شده و مورد قبول اکثر منطق دانان پس از وی قرار گرفته است، رابطه بخش قیاسی و غیرقیاسی ِ قیاس خلف بر اساس نوآوری وی در زمینه قیاس های اقترانی شرطی و خارج از چهارچوب منطق ارسطویی تبیین می گردد.