فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۵۰۵ مورد.
ساختار سنتی اداری و مدیریتی ایل بختیاری و کارکردهای آن
حوزههای تخصصی:
" از دورههـای گذشته تا اوایل حکـومت پهلـوی دوم، نـوعی از حکومتهای محلی وجود داشت که با تکیه بر توانهای محیطی و ساختار فرهنگی جامعه مبتنی بر اقتصاد شبانی و کوچ نشینی، به نام جامعه عشایری امور خود را با شیوهای سنتی اداره میکرد. در این شیوه زندگی اجتماعی، محیط طبیعی محافظت میشد و در عین حال نظم و ترتیبی بر جامعه حاکم بود که در آن یک ساختار سلسله مراتبی از قدرت سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بر زندگی مردم و جامعه نظارت میکرد و انتظام امـور را بر عهـده داشت. این نوع از حکومت محلی دارای قلمروی فـرهنگی بود که با قلمرو طایفهای و قلمـرو اقتصادی منطبق بوده و حراست و نگهداری از این قلمرو در طول قرنها بر عهده داشت، و در قالب یک ساختار منسجم، نیازهای جامعه را پاسخ میداد، اگرچه استثناهایی نیز وجود داشت؛ ولی در کلیت نظام، همه اعضای جامعه، خود را در برابر این قلمرو مسوول میدانستند و هر خانواری که نمیتوانست در این محدوده سازگار و فرمانبردار باشد، جامعه را ترک میکرد و به جامعهی دیگری پناه میبرد.
ایل بختیاری یکی از این ساختارهای سنتی است که در این مقاله، ضمن معـرفی قلمـرو و نظام سلسله مراتبی و ساختار قـدرت در آن، چگونگی انتظام امـور کـوچ و ارتباطات که نقش مهمی در این زنـدگی داشته و از جنبههای مدیـریتی سنتی شمرده میشود، شرح داده شده است. یافتههای این بررسـی مبتنی بـر مشاهدات میـدانی در سالهـای دهه 60 میباشد. "
کردستان و واقعه دوم خرداد
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی سیاسی
- حوزههای تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی انقلاب اسلامی اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران اقوام
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی تاریخ تحولات سیاسی اجتماعی ایران تاریخ جمهوری اسلامی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
زوال کوچ نشینی در ایران: یکجانشینی ایلات و عشایر
حوزههای تخصصی:
" ایران سرزمینی است که در آن زندگی کوچنشینی و دامداری سنتی قدمت دیرینه دارد. در این مقاله ابتدا مراحل تکامل فرهنگ بشری و جایگاه زندگی کوچنشینی در این روند تکاملی بررسی شده، آنگاه نقش کوچنشینان در ایران در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
در ادامه مقاله تلاش شده است علل زوال کوچنشینی در ایران در قالب بحران زندگی کوچنشینی و علل و عوامل آن بررسی شود. انقلاب صنعتی و اثرات آن، نفوذ فرهنگی غرب در ایران، اسکان اجباری، خلع سلاح و فروپاشی ساختار قدرت سیاسی در ایلات، انتقال قدرت ایلات به نمادهای دولتی ازجمله علل عمده این فروپاشی دانسته شده است. در پایان مقاله، به بررسی تاثیر انقلاب اسلامی بر زندگی کوچنشینی در ایران پرداخته شده و تحولات به وجود آمده در این دوره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. "
قبله ی عشایر ، کعبه ی کشور
حوزههای تخصصی:
این نوشته در پی آن است که به نقش عشایر در حفظ وحدت ملی و تمامیت ارضی ایران بپردازد. بدین منظور دو فرضیه را مورد برسی قرار داده است: فرضیهای که در این باره برای عشایر نقش منفی قایل شده و دیگری فرضیهای که نقش مثبت عشایر را در این خصوص تاییـد میکنـد؛ آنگاه با اشـاره به بحث اقـوام در جوامع غربی و تفاوت بنیادین آنها با مقوله عشایر در ایران و ذکر نمونههایی از عملکرد ایلات مختلف عشایـر ایـران، فرضیه دوم را پاسخ مناسبی بـرای پرسش اصلی مقاله معرفی میکند.
تاملی در یک نگاه دکتر جواد طباطبایی به هویت ایرانی در تعامل با هویت اسلامی و غربی
حوزههای تخصصی:
"نوشتار حاضر، نگاه دکتر سید جواد طباطبایی درباره هویت ایرانی را به تامل گذاشته است. در مدخل بحث، پس از طرح مساله هویت ایران شهری ما در تعامل با اسلام مورد بررسی قرار گرفته است. از نگاه او، هم ورود اعراب به ایران باعث دو قرن سکوت تفکر ایرانی شده و هم در ادامه اندیشه ایران شهری با زبان فارسی و عربی، از سوی عرفا، فلاسفه متکلمین و سیاست نامه نویس های ایرانی تداوم یافته، و بر تفکر اسلامی تاثیر جدی گذاشته است.
در قسمت های بعد، تعامل هویت ایرانی با هویت اسلامی و تعامل هویت ایرانی با غرب، مورد بررسی قرار گرفته است. دکتر طباطبایی، ریشه آسیب پذیری هویت موجود ما را در مقایسه با فرهنگ و تمدن غرب در دورن می جوید و معتقد است که برای نقد سنت خودی می توان – و باید - از مفاهیم، مقولات و نظریه های متفکران غربی بهره گرفت، زیرا به جهت متصلب شدن سنت و هویت خودی، امکان طرح پرسش از آن، با مفاهیم و مقولات خودی امکان پذیر نیست."
نگرشى انسان شناختى بر پنداشت روستاییان از مشارکت سیاسى و چند عامل موثر بر آن در دو روستاى نمونه گرمسار
حوزههای تخصصی:
" ثبات و پایدارى حکومت هاى سیاسى در آغاز قرن بیست و یکم بر میزان پاگرفتن و درونى شدن پنداشت ها و رفتارهاى دموکراتیک در انسان هایى استوار است که واحدهاى سیاسى جدید یعنى دولت هاى ملى را مى سازند. رابطه مستقیم کاهش تنش هاى اجتماعى درونى و تنش هاى سیاسى بین المللى و هزینه هاى ناشى از آن ها با این ثبات، امروزه کاملا روشن است. از این رو، تلاش در جهت توسعه پایدار نمى تواند بدون حرکت در جهت توسعه سیاسى، به مثابه یکى از محورهاى اصلى آن، معنایى داشته باشد. توسعه سیاسى نیز مهم ترین مؤلفه خود را مشارکت سیاسى اعلام مى دارد که هر چند در شرایط غیردموکراتیک، یک آرمان و آرزوى مورد مطالبه است، ولى در شرایط دموکراتیک لزومآ از سوى بازیگران اجتماعى به اجرا در نمى آید.
مطالعه در مورد مشارکت سیاسى مى تواند از دو ورودى انجام گیرد: پنداشت و رفتار. در پژوهش حاضر، بخش اول یعنى پنداشت مورد نظر بوده است. جامعه مورد مطالعه، جامعه اى روستایى انتخاب شده است که به دلایل متعدد، موانع بیش ترى در آن براى گسترش مشارکت سیاسى وجود دارد. افزون بر این، براى آن که بتوان در کنار روش هاى متعارف از روش هاى ژرفانگر نیز استفاده کرد، حوزه مطالعه به دو روستا در منطقه گرمسار محدود شده است که انتخاب آن ها بر اساس گروهى از پارامترهاى معنادار در زمینه پرسش هاى تحقیق انجام گرفته است. در این تحقیق که با استفاده از یک پرسشنامه و مصاحبه ها ومشاهدات میدانى طولانى مدت به انجام رسیده است، تاکید اساسى بر پنج حوزه جنسیت، خویشاوندى، رسانه ها، شهر و رابطه ملى-محلى بوده است و در هر یک از آن ها پس از ارائه یک تحلیل، راهکارهایى عملى در کوتاه و درازمدت ارائه شده است.
"
کاربرد یک الگوی نظری برای تبیین دلایل پایداری نظام های آبیاری مبتنی بر زمان سنج آبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، با استفاده از الگوی نظری استرم در باره دارایی مشترک مشاع، نظام آبیاری مبتنی بر زمان آبی "تشته" تحلیل شده است و با نشان دادن ارتباط سه سطح قواعد گزینش اساسی، جمعی و عملی در آن کارایی الگوی مذکور در شناخت انواع دارایی های مشترک مشاع نشان داده شده است. علاوه بر آن، به طور مشخص در باره روستای داوران، دلایل انعطاف پذیری و کارایی نظام آبیاری مذکور- در مقابل روند رو به افزایش کوچک شدن و پراکنده شدن اراضی کشاورزی- بر اساس قوانین تقسیمات ارثی اسلامی تحلیل شده است.
ساختار اجتماعی عشایر ایران
حوزههای تخصصی:
" عشایر، یکی از جوامع سهگانه ایران میباشند که برای هویت ملی ایران افتخار آفرین بودهاند. سر سلسلههای بسیاری از حکومتهای ایران، ازجمله قاجاریه، زندیه، افشاریه و ... از ایلات بودند، که قرنها بر ایران حکومت کردند. در اینجا ضمن تفکیک دو جامعهی روستایی و عشایری، به بررسی ساخت اجتماعی ـ سنتی و ردههای قدرت در آنها پرداخته و با تعریف ردهبندی سنتی آنها، شیوه انطباق ردههای قدرت براین ردههای ساختی را مورد بحث قرار میدهیم.
از درون این ردهها، جنگجویان ویژهای گزینش میشدند که وظایف نبرد مسلحانه را عهدهدار بودند. شیوهی ساخت اجتماعی آنها و انطباق با ردههای قدرت بهگونهای بوده است که در مدت سه روز میتوانستند تمامی نیروهای جنگی خود را وارد کارزار نمایند. در روش سنتی، مالکیت شخصی بر مرتع عشایری حاکم نبوده، بلکه مرتع متعلق به کلیه اعضای دامدار طایفه بود. در سال 1342 که نظام اصلاحات ارضی بدون مطالعه و آگاهی از نظام سنتی ـ عشایری، به ملی کردن منابع طبیعی پرداخت، عشایر که دام خود را در معرض نابودی میدیدند به مخالفت با آن برخاستند و جنگ تمام عیاری بین حکومت مرکزی و بسیاری از ایلها درگرفت که به شکست عشایر انجامید. سرپرستان و فرماندهان عشایری، یا کشته شدند یا از قدرت خلع گردیدند و سرانجام به فروپاشی نظام سنتی منجر شد، که به اختصار در این مقاله آمده است. "
گرایش های بین فرهنگی الگوهای زیستی شهری - عشایری در یک نمونه ایرانی
حوزههای تخصصی:
" یکی از مهمترین ویژگیهای جهان امروز، افزایش دایم سطح وابستگی و هویتی است، که باید آن را حاصل یک فرایند دو سویه دانست: از یک سو جهانی شدن، که به خصوص در بعد فرهنگی برای از میان بردن فرهنگهای کوچک و پیرامونی تلاش زیادی میکند و از سوی دیگر، مقاومتهای محلی که به صورتهای مختلف در برابر حرکت نخستین مشاهده میشود. در این حال، گونههای زیستی شهرنشینی، روستانشینی و کوچنشینی با قرار گرفتن در این فرایند دو سویه، رابطه انسان را با محیط زندگیاش به سرعت دگرگون میکنند و این رابطه را بیش ازپیش در چارچوبهای سیاسی(به مفهوم روابطی از قدرت) در میآورند.
در مقالهی حاضر، با تکیه بر یک نمونه ایرانی، رابطه دو الگوی معیشتی شهری و عشایری مورد بررسی قرار گرفته، و ضمن روشن کردن بحث در چارچوبی نظری، به پیآمدهای حاصل از این رابطه در سطح محلی پرداخته است. در این خصوص به مشکلاتی توجه شده است که در تبیین هویت ملی و کاربردی شدن برنامههای مرکزی در سطح محلی مربوط میشود. استان لرستان و شهر خرمآباد از این لحاظ موقعیتی آرمانی دارند که با تکیه بر دادههای به دست آمده در آنها، موضوع به بحث گذاشته شده است."
جامعه شناسی جمعیت عشایر کوچنده ایران
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله سعی شده است با نگاهی جامعهشناختی و با اتکا به نتایج سرشماری مرکز آمار ایران در سال 1377 ساختار و ترکیب جمعیت عشایر کوچرو ایران براساس شاخصهایی شامل: سن، جنسیت، وضع سواد و سطح تحصیلات، فعالیت و اشتغال، نظام خانواده و زناشویی (ازدواج) توصیف و مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد.
برای درک بهتر وضع موجود عشایر و تحولات آن سعی شده است بررسی و تحلیل وضعیت عشایر کوچرو براساس دو پارامتر عمده یعنی طول مسیر کوچ و استقرار در قشلاق در زمان سرشماری انجام گیرد.
نتایج به دست آمده بیانگر آنست که جمعیت عشایر کوچنده ایران جوانتر از جمعیت کل کشور است، در میان خردسالان نسبت جنسی غلبه با پسران و در جمعیت فعال نسبت جنسی کاهش مییابد. سطح سواد پایین و در میان زنان میزان سواد به مراتب کاهش مییابد، متوسط بعد خانواده 5/6 نفر و اکثر ازدواجها خویش همسری (درونگروهی) است. "