فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۸۱۲ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
124 - 150
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر باهدف مقایسه تطبیقی نحوه گذران اوقات فراغت جوانان در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین شهر زاهدان انجام شده است. بررسی و اهمیت پرداختن به نحوه گذران اوقات فراغت در جوانان تا حدودی بیان کننده نگرش ها و ارزش های حاکم بر جامعه است در زمان گذشته، گذران اوقات فراغت منوط بر قشر اجتماعی افراد بوده است؛ اما در حال حاضر با تغییر سبک زندگی افراد اوقات فراغت بخشی از روند زندگی هر فرد محسوب می شود که می تواند نقش پررنگی در توانایی او ایفا نماید. نظریات غالب در این پژوهش نظریات بوردیو و دومازیه (1974) می باشند این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی تحلیلی است و به روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری کلیه جوانان 18-29 سال در شهر زاهدان، 1200 نفر بودند که از این تعداد 291 نفربر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه سبک زندگی و پرسشنامه محقق ساخته پایایی (85/0) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که: بین سبک زندگی، نوع گذران اوقات فراغت و همراهان گذران اوقات فراغت در مناطق حاشیه نشین و غیر حاشیه نشین تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی عوامل اجتماعی موثر بر توسعه شهر تبریز با رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
130 - 166
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش به سزای توسعه شهری در عصر حاضر دست یابی به آن جزو اهداف تمام کشورها است. با این حال بررسی ها نشان می دهد که شهر تبریز راه طولانی برای دست یابی به توسعه در پیش دارد. هدف مقاله حاضر شناسایی مفاهیم اجتماعی مرتبط با توسعه در شهر تبریز می باشد. روش مورد استفاده این پژوهش، کیفی و استراتژی داده بنیاد می باشد. داده ها با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شد. جامعه آماری پژوهش متخصصین شهر تبریز می باشند که دارای سمت اجرایی، تجربه یا سواد در حیطه توسعه شهر تبریز می باشند. نمونه این پژوهش شامل45 نفر از متخصصین توسعه و مسئولین شهری دارای سمت اجرایی (مدیران عالی رتبه شهرداری و استانداری، فرمانداری، اعضای شورای شهر، اساتید دانشگاه، موسسان و فعالان سازمان های مردم نهاد (سمن ها) و مسئولین ذیربط) می باشد. روش نمونه گیری بر اساس روش مورد استفاده و هدف پژوهش، هدف مند بود. یافته های پژوهش نشان داد؛ 5 مفهوم اجتماعی که تاثیر زیادی بر توسعه شهر تبریز دارند عبارتند از؛«اختلال در مجاری جامعه پذیری»، «فرسایش اعتماد اجتماعی»، «ضعف همگرایی اجتماعی و سیاسی»، «ضعف ارتباط متقابل احزاب و گروه های واسط با مردم» و «گسترش بی تفاوتی اجتماعی». از دیدگاه متخصصین رابطه این 5 مفهوم با توسعه شهری رابطه ای معکوس می باشد؛ به این معنی که با گسترش هر یک از این مفاهیم، روند دست یابی به توسعه شهری در تبریز کند تر می شود. نهایتا «ضعف حکمرانی اجتماعی(اختلال در کارکرد خرده نظام اجتماعی)» به عنوان هسته مرکزی پژوهش انتخاب شد. یافته های این پژوهش همسو با نظریات گیدنز، مک للند، لیپست، هیگن و نورث و یافته های پژوهش های تجربی می باشد.
بهسازی سرمایه اجتماعی و ارتقاء وفاق اجتماعی در شهرهای چند فرهنگی (مورد مطالعه: شاهین شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
151 - 175
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر بهسازی سرمایه اجتماعی و تأثیر آن بر ارتقاء وفاق اجتماعی در شهرهای چندفرهنگی است. روش پژوهش از نوع کیفی با رویکرد نظریه زمینه ای است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری نظری و از نوع هدفمند و برای گردآوری داده ها از مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده شده است و در نمونه ی پژوهش، تعداد 11 نفر از مسؤولان و مدیران اجرایی و علمی مرتبط با موضوع که در شهر شاهین شهر دارای اندیشه و تجارب اجرایی و مسؤولیت سیاسی بوده اند، مشارکت کرده اند. در این تحقیق، از میان شیوه های مختلف احراز پایایی، از روش استفاده از راهنما یا پروتکل مصاحبه یا همان پرسش های مولّد و هدایت جریان مصاحبه برای گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که مؤلفه های سرمایه اجتماعی تجربه شده در شهر شاهین شهر عبارتند از مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی، اعتماد اجتماعی و پیوند درون گروهی قوی. هر یک از این مؤلفه ها از نگاه مشارکت کنندگان به صورت مطلوبی در میان اقوام ساکن در شاهین شهر وجود دارد و همین امر دلیلی بر وضعیت مطلوب وفاق اجتماعی در میان شهروندان شاهین شهر به عنوان یکی از شهرهای چندفرهنگی است.
تحلیل داده بنیاد رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی(مطالعه شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شیوع بیماری کرونا اگرچه در ابتدا پیامدهای زیست محیطی مثبتی به همراه داشت، اما پس از مدتی، افزایش چشمگیر پسماندهای کرونایی، به تهدیدی جدی برای محیط زیست تبدیل گشت. بر همین اساس تحقیق حاضر به روش کیفی گرانددتئوری به تحلیل رفتار زیست محیطی در مواجهه با پسماندهای کرونایی در میان شهروندان بالای 18 سال شهر بروجرد پرداخته است. تعداد نمونه، 26 نفر بودند که به صورت هدفمند انتخاب شده اند. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق و روش تجزیه و تحلیل داده ها، نظریه مبنایی بوده است که در طی سه مرحله کدگذاری متن مصاحبه ها، در نهایت مدل پارادایم گرانددتئوری استخراج شده است. همچنین به منظور اعتباریابی تحقیق از روش «اعتبار اعضا» و برای سنجش پایایی از روش «توافق درون موضوعی» استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که دو عامل «مکانیزم های پیشگیری» و «مکانیزم های درمان» سبب بروز پدیده «پسماندزایی کرونایی» شده و کنشگران در اثر وقوع آن، «رفتار زیست محیطی» را در یکی از انواع: 1)محیط دوستانه (مسئولانه)، 2)محیط نبینانه (لاقیدانه) و 3)محیط ستیزانه (وندالیستی) به عنوان راهبرد اتخاذ نموده اند که تحت تأثیر بستر حاکم و شرایط مداخله گر صورت گرفته است. بستر حاکم عبارت بودند از: 1)ویژگی های جمعیت شناختی فرد، 2)زیرساخت های بهداشتی-مراقبتی-درمانی، 3)زیرساخت های آموزشی، 4)نرخ شیوع بیماری کرونا. شرایط مداخله گر نیز عبارت بودند از: 1)ویژگی های شخصیتی فرد(تعهد و حساسیت زیست محیطی)، 2)ویژگی های اجتماعی فرد(بینش و نگرش زیست محیطی)، 3)جامعه پذیری(دانش و آگاهی زیست محیطی)، 4)فرهنگ سازی (هنجار و ارزش زیست محیطی)، 5)سیاست های دولت(اعتماد و تعلق زیست محیطی). در نهایت رفتار زیست محیطی کنشگران دو گونه پیامد را به دنبال داشته است: 1)مثبت: پالایش محیط زیست و 2)منفی: آلایش محیط زیست.
عوامل اجتماعی مرتبط با آموزش شهروندی (مورد مطالعه: دبیران آموزش و پرورش ناحیه سه تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آموزش شهروندی با هدف بالا بردن توانایی ها و مهارت های شهروندان صورت می گیرد. در این پژوهش به عوامل اجتماعی مرتبط با آموزش شهروندی دبیران آموزش و پرورش ناحیه سه تبریز در سال 1399پرداخته شده است. جامعه آماری، دبیران زن و مرد شاغل در آموزش و پرورش ناحیه سه تبریز، نمونه آماری 286 نفر از دبیران زن و مرد ناحیه سه آموزش پرورش تبریز و ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود. یافته ها نشان داد میزان آموزش شهروندی دبیران زن و مرد تفاوت معناداری با هم ندارد(937/0Sig:). اما بین آموزش شهروندی و اعتماد اجتماعی و دینداری رابطه معناداری وجود داشت (037/0Sig:). آموزش شهروندی بر اساس رشته تحصیلی، پایگاه اجتماعی و اقتصادی تفاوت معناداری داشت ( 001/0 Sig: ). دبیران دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادی بالا، نسبت به دبیران دارای پایگاه اجتماعی و اقتصادنند متوسط و پایین، نمره بیشتری در آموزش شهروندی کسب کرده بودند. در بین رشته های تحصیلی، دبیران رشته روانشناسی دارای بیشترین نمره آموزش شهروندی و دبیران رشته معارف اسلامی دارای کمترین نمره بودند.( 000/0 Sig: ). اطلاع از دیدگاه دبیران نسبت به آموزش شهروندی، در برنامه ریزی آموزش بسیار مؤثر است.
دیالکتیک اجتماعی فضا و فرهنگ؛ بازشناسی و تبیین جامعه شناختی توزیعِ فضایی فرهنگ در شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
27 - 71
حوزههای تخصصی:
مقاله قصد دارد با استفاده از مفهوم عدالت فضایی، به فهمِ الگوی عینیت یافته فرهنگ در شهر اراک دست یابد تا ضمن فهم جایگاه فرهنگ در نظام برنامه ریزی شهری به تشخیص وضعیت تخصیص و نحوه توزیع انواع کاربری های فرهنگی؛ به عنوان بستر شکل گیری فعالیت های فرهنگی و میزان انطباق آن با نیازها و استحقاق فرهنگی شهروندان بپردازد. روش ترکیبی با رویکرد تبدیلی هم زماناست، داده ها در مراحل کمی و کیفی به طور هم زمان جمع آوری و تحلیل شده اند. در بخش کمی، جمع آوری داده ها شامل ِمیزان و نوع تقاضاهای فرهنگی و متغیرهای ملاک استحقاق با ابزار پرسشنامه و روش نمونه گیری متناسب با حجم انجام شد. جمع آوری اطلاعات مربوط به مطالعات کالبدی (میزان و نحوه توزیع کاربری های فرهنگی در مناطق شهر) با تحلیل ثانویه انجام و تمامی اطلاعات در نرم افزارGIS مکانی گردید. طبق نتایج الگوی توزیع فضایی فرهنگ در مناطق شهر اراک مسئله مند، ناکارا و ناعادلانه است. این توزیع در مناطق شهری محدود، ناکارا و نابرابر بوده و ارتباط معناداری بین ملاک منفعت عمومی با ملاک نیاز و استحقاق فرهنگی شهروندان در شهر اراک وجود ندارد.
تعیین کننده های اجتماعی تعامل افراد با غریبه های شهری در سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر شهری، ارتقاء مراقبت و احترام اجتماعی برای حمایت از آسیب پذیرترین افراد جامعه از اهمیت به سزایی برخوردار است. هدف مقاله حاضر، بررسی وضعیت تعامل اجتماعی شهروندان با غریبه های شهری و عوامل مؤثر بر آن در شهر سنندج است. روش این تحقیق پیمایش و از ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها در آن استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل افراد 15 سال به بالای ساکن شهر سنندج بود که حجم نمونه نیز بر اساس فرمول کوکران 350 نفر است که 360 نفر انتخاب و در نظر گرفته شدند. نمونه های مورد پژوهش از طریق خوشه بندی محلات شهر سنندج و انتخاب نمونه به شیوه تصادفی سیستماتیک از سه خوشه محل انتخاب گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته ها نشان داد که بین فعالیت انتخابی در فضاهای شهری و تعامل با غریبه ها رابطه معناداری مشاهده می شود. نتایج تحقیق نشان داد که بین میزان تعامل با غریبه های شهری در افراد مجرد و متأهل تفاوت وجود دارد. همچنین بین متغیرهای فعالیت انتخابی در فضاهای شهری، احساس احترام و اعتماد عمومی و تعامل با غریبه ها رابطه معناداری هست.
فراترکیب مقالات پژوهشی در مورد عوامل مؤثر بر شکل گیری حاشیه نشینی و پیامدهای آن در بازه زمانی( 1388-1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حاشیه نشینی عبارت است از فضایی منطقه ای کالبدی که از ابعاد چندگانه ای در سطح پایین تری از متوسط جامعه منطقه ای شهر قرار دارد. حاشیه نشینی به دلیل اینکه باعث عدم تعادل فضایی توزیع جمعیت می شود، مشکلات متعددی را برای کشور به وجود آورده است. با توجه به نقش و اهمیت حاشیه نشینی و تأثیر آن در سطوح مختلف جامعه، در پژوهش حاضر به دنبال شناسایی عوامل مؤثر بر حاشیه نشینی هستیم. لذا در تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به این سؤالات اساسی هستیم که، چه عوامل بر حاشیه نشینی اثر می گذارد؟ و پیامدهای حاصل از حاشیه نشینی چیست؟ به منظور پاسخگویی به سئوالات مطرح شده و همچنین به منظور طراحی الگوی عوامل مؤثر بر حاشیه نشینی در ایران طی سال های 1398-1388، از رویکرد فراترکیب استفاده شده که از انواع مختلف روش های کیفی تحقیق است و در آن از یکپارچه سازی مطالعات گوناگون برای ایجاد یافته های جامع استفاده شده است. در تحقیق حاضر به منظور طراحی الگو عوامل مؤثر برحاشیه نشینی در ایران از روش هفت مرحله ای باروسو و ساندلوسکی استفاده شده است و از 100مقاله ارزیابی شده تعداد 20 مقاله برای بررسی نهایی تایید شده است. نتایج این تحقیق نشان داده است که عوامل تأثیرگذار به صورت کلی به دو گروه عوامل ساختاری و عوامل غیرساختاری تقسیم می شوند، و از پیامدها و آسیب های آن نیز می توان به آسیب فرهنگی اجتماعی، آسیب فیزیکی و کالبدی، آسیب اقتصادی، آسیب بهداشنی و زیست محیطی، آسیب سیاسی و آسیب روانی اشاره کرد.
شهرنشینی و مصرف نوشیدنی های الکلی (مطالعه موردی، شهروندان پسر 24-19 ساله شهر بردسیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
62 - 94
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها با مشکلات و مسائل عدیده ای مواجه هستند. مصرف نوشیدنی های الکلی به عنوان یک مسئله اجتماعی در تمامی جوامع شهری و با توجه به ممنوعیت آن در کشور ایران می تواند این موضوع را به صورت یک مساله اجتماعی مطرح سازد. از سوی دیگر کاهش سن گرایش به مصرف، قشر جوان جامعه را به عنوان گروهی در معرض خطر معرفی می نماید. هدف پژوهش حاضر، مطالعه شهرنشینی و مصرف نوشیدنی های الکلی (مطالعه موردی، شهروندان پسر 24-19 ساله شهر بردسیر) می باشد. روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی، جامعه آماری شامل شهروندان پسر 14 تا 29 ساله ساکن شهر بردسیر، که تعداد آنان 4000 نفر بوده، طبق فرمول کوکران حجم نمونه 350 نفر تعیین گردید، شیوه نمونه گیری، نمونه گیری تصادفی ساده است. داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد گرایش به مصرف مشروبات الکلی فیش باین، آیزن و آلپورت و پرسشنامه محقق ساخته عوامل مؤثر بر گرایش شهروندان پسر به مصرف مشروبات الکلی، جمع آوری و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و استنباطی استفاده گردید، یافته ها با نرم افزارهای آماری SPSS ویراست 20 و AMOS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته، نتایج نشان داد که: بین عوامل فردی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، عوامل ساختاری مدیریتی، عوامل فرهنگی و گرایش جوانان پسر 14 تا 29 ساله به مصرف مشروبات الکلی در شهر بردسیر معنا دار و به صورت منفی است. یعنی با تقویت عوامل فردی، روانی، خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی، ساختاری مدیریتی و فرهنگی، گرایش جوانان شهر بردسیر به مصرف مشروبات الکلی کاهش می یابد.
تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجیگری سلامت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت بر توانمندسازی زنان شاغل با نقش میانجی سلامت اجتماعی بود. در این پژوهش توصیفی پیمایشی جامعه آماری 4000 نفر از زنان شاغل جمعیت هلال احمر استان تهران بودند که بر حسب فرمول کوکران به روش تصادفی ساده 384 نفربه عنوان نمونه انتخاب شدند و پرسشنامه های تحقیق سرمایه اجتماعی هوف وهایسمن (2009)، سلامت اجتماعی کینز(2004)، حمایت اجتماعی شربورن و استووارت(1991)، میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان را تکمیل نمودند. نتایج نشان داد که سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی، و میزان استفاده از اینترنت تأثیر مستقیم بر توانمندسازی زنان شاغل دارد. همچنین سلامت اجتماعی نقش میانجی در ارتباط بین سرمایه اجتماعی و توانمندسازی زنان شاغل و نقش میانجی در ارتباط بین میزان استفاده از اینترنت و توانمندسازی زنان شاغل دارد. با توجه به یافته ها به نظر می رسد توجه به مولفه های سرمایه اجتماعی، حمایت اجتماعی و بهره گیری از اینترنت و فضای مجازی زمینه ساز توانمندی زنان شاغل را فراهم آورده، ضمن اینکه در این فرایند نباید از نقش کلیدی سلامت اجتماعی زنان غافل شد. از این رو با توجه ویژه مدیران به تقویت اعتماد سازمانی و مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، مهیا کردن شرایطى برای ارتباطات مطلوب، آموزش و ارتقاء سواد رسانه ای زنان، سطح سلامت اجتماعی هم به نحو متناسبى افزایش خواهد یافت و این مهم می تواند بر بهبود توانمندسازی زنان بیفزاید.
ارزیابی سیر تحول ادراک زیبایی شناختی محیطی در گذار از جامعه سنتی به مدرن با تاکید بر مساله بحران هویت در سیمای شهر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
167 - 195
حوزههای تخصصی:
تغییر و تحولات ایجاد شده در حوزه هنرها و جابجایی مرزهای تعریف هنر از قرن بیستم به بعد متاثر از تحولات جامعه شناختی این عصر، در نگاه زیبایی شناختی بشر مدرن به محیط نیز تاثیر قابل توجهی داشته است. اما براستی این تغییر معیارها و مولفه های زیبایی شناسی در معماری، ریشه در کدام تحولات بنیادین در نگرش زیبایی شناسانه به هنر، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز دارد؟ در پژوهش حاضر تلاش بر آن است تا با روش تحلیلی-تطبیقی مبتنی بر اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای و با رویکردی جامعه شناسانه و با تحلیل فرآیند آفرینش و سیر هنر در گذار از جامعه سنتی پیشین به جامعه مدرن امروز، به شناسایی مهم ترین عوامل نزول ماهیت هنر و کاهش طول عمر تجربه زیبایی شناختی آثار هنری معاصر، به ویژه در عرصه معماری، دست یافت. یافته های پژوهش حاکی از آن است که زیبایی شناسی در هنر از جمله هنر معماری ایرانی، در گذار از جامعه سنتی دیروز به جامعه مدرن امروز، بتدریج از آنچه واجد کیفیات زیبایی شناسی نمادین و مفهومی با عمر بلندتر که روح جمعی جامعه در آن جاری است، دور شده و به سمت زیبایی شناسی فرمی، فردگرا و فاقد مفاهیم ارجاعی، که دارای عمق ادراک سطحی تر و در نتیجه عمر کوتاه تری است، گرایش پیدا کرده است.
نقش جهانی شدن در توسعه فرهنگی شهر صنعتی اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای متراکم و فشرده امروزی که هویت های دیجیتالی به یکدیگر واکنش آنی نشان می دهند؛ تفکر جهانی شدن و توسعه، می تواند ملاک های مهمی را برای بررسی میزان جهان بودگی و درک شهروندان از زیست بوم جهانیِ در حالِ تغییری باشد که به تبلور بازاندیشی و شکل گیری بازیگران جدید در ساختار فرهنگی و اجتماعی انجامیده است. از این رو، وفاق و همدلی و مِیلِ به تعامل و مشارکت در دنیای متکثر فرهنگی و نگاه چند جانبه گرایی به خوبی این امکان را فراهم می سازند تا فرد و جامعه از استبداد و حس رقابت جویی خصمانه و جَزم گرایی افراطی بپرهیزند. این پژوهش با هدف دستیابی به نقش جهانی شدن در توسعه فرهنگی شهر اراک با بهره گیری از تئوری های رونالد رابرتسون و مانوئل کاستلز و استفاده از روش های کیفی و تکنیک دلفی و نیز روش کمّیِ پیمایشی و تکنیک پرسشنامه حاوی 26 گویه با شیوه نمونه گیری خوشه ای استفاده و پردازش داده ها با نرم افزار تخصصی آماری انجام شده است. نتایج آزمون پیرسون با اطمینان 99 درصد و سطح خطای کمتر از 1 درصد نشان داد که پاسخگویان در مجموع 9 فرضیه آزمون شده، نقش جهانی شدن در توسعه فرهنگی جامعه خود را تأیید نمودند. این مقاله نشان می دهد در شهر صنعتی اراک شاخص هایی چون: تکثُر فرهنگی، بازاندیشی جهانی و جهان بودگی وضعیت مناسب تری به نسبت وفاق، برخورداری و ابداع فرهنگی و همچنین فضا و مکان در فرایند های پویای جامعه شهری دارند.
مطالعه جامعه شناختی نقش شبکه های اجتماعی بر بی تفاوتی اجتماعی مطالعه موردی: (شهروندان منطقه 1و 2 شهر تهران در سال 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تفاوتی اجتماعی وضعیتی است که طی آن، افراد با بی اعتنایی به واقعیت های پیرامون از انجام مشارکت اجتماعی- سیاسی، مسئولیت های اجتماعی، فعالیت های دگرخواهانه و درگیری فعال و مدنی در مسائل اجتماعی اجتناب می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین شبکه های اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی انجام شده است. متغیرهای تحقیق حاضر؛ شبکه های اجتماعی (میزان و تنوع استفاده)، نگرش و رفتار نوع دوستانه، نگرش و رفتار مدنی و بی تفاوتی اجتماعی بوده است. جامعه آماری تحقیق، شهروندان مناطق 1و 2 تهرانی بوده که به عنوان افراد نمونه با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در چارچوب نظری تحقیق جهت تبیین رابطه بین بی تفاوتی اجتماعی و شبکه های اجتماعی از نظریه های خوش بینانه، بدبینانه و میانه و نظریات نظریه پردازانی همچون: مارکس و وبر و مرتون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که میزان بی تفاوتی در حد متوسط رو به بالاست و بین متغیرهای نگرش نوع دوستانه، رفتار نوع دوستانه، نگرش مدنی، رفتار مدنی، تنوع استفاده از شبکه های اجتماعی، میزان استفاده از شبکه های اجتماعی، متغیرهای زمینه ای (سن، جنس، پایگاه اجتماعی- اقتصادی)، همبستگی اجتماعی و بی تفاوتی اجتماعی رابطه وجود دارد. در این میان، همبستگی اجتماعی به عنوان متغیر واسط، بیشترین اهمیت را در تبیین بی تفاوتی اجتماعی داشته است.
بررسی نگرش شهروندان میبدی نسبت به آلودگی هوا و عوامل اجتماعی موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر غفلت از محیط زیست و بی توجهی به آن، به شدت، در حال گسترش است. تلاش برای توسعه و شهرنشینی و تامین رفاه و آسایش بشر مضرات و مزایایی برای انسان و طبیعت به همراه داشته و یکی از این مضرات که جامعه و شهروندان عامل آن هستند، آلودگی هوا می باشد. در این پژوهش از رویکردهای نظری سبک زندگی و سرمایه فرهنگی بوردیو ، شبکه اجتماعی کاستلز و زیست جهان هابرماس و دیگران بهره برده شده است. از آنجا که شهروندان با نگرش و رفتارهای خود می توانند در کاهش و افزایش آلودگی هوا موثر واقع گردند، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی نگرش شهروندان میبدی نسبت به آلودگی هوا و عوامل اجتماعی موثر بر آن می باشد. این پژوهش از نوع توصیفی، تحلیلی و پیمایشی بوده و جامعه ی آماری شهروندان 16 سال و بالاتر شهر میبد بوده است بر طبق سرشماری 1395 حدود 97000 نفر بوده که از آن حجم نمونه 420 نفر به شیوه نمونه گیری کوکران و به صورت نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شده اند. یافته های نشان می دهد که بین متغیرهای سن، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، وضعیت سکونت، میزان درآمد و نگرش شهروندان به آلودگی هوا رابطه ی معناداری وجود دارد اما بین جنسیت و نگرش شهروندان به آلودگی هوا رابطه ای وجود ندارد. هم چنین بین سبک زندگی، سرمایه ی فرهنگی، شبکه اجتماعی رابطه ی مثبت و مستقیم و بین سودمحوری رابطه ی منفی معنادار با متغیر وابسته وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای باقی مانده در مدل رگرسیون 19 درصد از واریانس متغیر وابسته را تعیین و تبیین می کنند و متغیر های سبک زندگی، گرایش به سود محوری و سن به ترتیب بیشترین نقش را در مدل رگرسیون پژوهش ایفا می کنند. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که شهروندان میبدی بر اولویت حفظ محیط زیست حتی با وجود درآمد و سود حاصل از کار در کارخانجات تاکید داشته و همچنین مقوله سبک زندگی داری سهم و وزن سهم بیشتری در تبیین متغیر وابسته داشته است که تقویت و تغییر در آن و سرمایه ی فرهنگی باعث تغییر در نگرش شهروندان به آلودگی هوا و حفظ محیط زیست می گردد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر جهت گیری ارزشیِ مرتبط با کسب و کار در بین بازاریان شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر جهت گیری ارزشی مرتبط با کسب وکار در بین بازاریان شهر اصفهان پرداخته است. بر مبنای چارچوب نظری و پژوهش های تجربی انجام شده در این زمینه، 5 عامل اجتماعی به عنوان متغیرهای اصلی انتخاب شده و تأثیر آن ها بر جهت گیری ارزشیِ مرتبط با کسب وکار مورد بررسی قرار گرفته اند. این عوامل عبارتند از: تعهد حرفه ای، تعلق نسلی، فرهنگ کاری، مصرف رسانه ای و پایگاه اقتصادی، اجتماعی. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع «پیمایشی» بوده و جامعه آماری پژوهش حاضر،کلیه افرادی است که در سطح شهر اصفهان مشغول به فعالیت اقتصادی می باشند. حجم نمونه، 524 نفر از بازاریان شهر اصفهان بوده که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های پژوهش نشان داد که متغیرهای مستقل مورد بررسی در این پژوهش، در مجموع 32 درصد از واریانس متغیر ارزش های کسب وکار را تبیین می کنند. با توجه به مقادیر مربوط به حجم اثر، شاخص ضریب تعیین این مقدار، بزرگ برآورد می شود. به عبارت دیگر متغیرهای مستقل پژوهش در حد بالایی توان تبیین واریانس متغیر جهت گیری ارزشی مرتبط با کسب وکار را دارند. نتایج مربوط به متغیرهای مستقل به صورت جداگانه بیانگر این است که تنها اثر متغیر تعهد حرفه ای بر جهت گیری ارزشی مرتبط با کسب وکار معنادار است و اثر متغیرهای دیگر معنادار نیست.
مدیریت بدن و کسب هویت مدرن در شهروندان زن با رویکرد گراندد تئوری (مورد مطالعه؛ زنان شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش، شناسایی جایگاه رسانه ها و شبکه های اجتماعی در مدل مفهومی مدیریت بدن زنان و کسب هویت مدرن است. پژوهش با رویکرد کیفی، روش گراندد تئوری و استفاده از مدل پارادایمی انجام شده و تحلیل داده ها به روش مقایسه ای مداوم اشتراس و کوربین صورت پذیرفته است. تکنیک گردآوری داده ها، مصاحبه ی عمیق ساخت نیافته، مصاحبه ها به صورت فردی برگزار گردید و مدت جلسات هر مصاحبه نیز بین 1-2 ساعت بود، تعداد مصاحبه ها 15، تعداد مفاهیم شکل گرفته 67 و تعدا مقوله های ایجاد شده 21 مورد است. برای انتخاب افراد مصاحبه شونده از روش نمونه گیری هدفمند که این نمونه گیری نیازمند استفاده از نوع نمونه گیری متوالی به نام گلوله برفی می باشد. در این پژوهش از اعتبار زاویه بندی استفاده شده است. نتایج نشان داد کسب هویت مدرن در زمینه طرد وضعیت زن بزرگسال، دغدغه روحی و ذهنی و همنوایی با خواسته های اجتماعی پدید می آید. عوامل مؤثر بر کسب هویت مدرن بدریختی بدن، میل رسیدن به دوران زیبایی و رؤیا پردازی برای بدن ایده آل شناسایی شدند. پیشرفت تکنولوژی، تبلیغ و ترغیب افراد و پذیرش عمومی به عنوان شرایط مداخله گر و کسب هویت مدرن منجر به الگوپذیری از رسانه ها، گروه های مرجع و جستجوگری در کشف جراحان و آرایشگران می باشد. پیامدهای چنین کنش ها و واکنش هایی وابستگی و عادت کردن به آرایش، نمایش تحرک عمودی طبقات اجتماعی، نمایش خوش سلیقگی و خلاقیت به دیگران و رواج فرهنگ مصرف گرایی است.
تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان با تأکید بر باغ بانوان های شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
103-129
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور مطالعه تأثیر فضاهای شهری مدرن بر بازاندیشی هویت زنان طراحی شده است. ایده اصلی تحقیق از نظریه گیدنز استخراج شده که استفاده از مکان های جدید را بر گروه های مختلف جامعه مؤثر می داند. با توجه به این که باغ های زنان به تازگی در برخی از شهرهای ایران ازجمله اصفهان تأسیس شده اند به نظر می رسد که این فضاها می توانند بر بازاندیشی و هویت نوین زنان مؤثر باشند. در این پژوهش 330 نفر از زنان شهر اصفهان که طی یک دوره زمانی 120 روزه به باغ های این شهر مراجعه کرده اند به عنوان نمونه آماری از جامعه آماری شهر اصفهان انتخاب شده اند. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی چندمرحله ای بوده و از میان باغ های واقع در محله های مختلف، 6 باغ انتخاب شده و پاسخگویان سپس از میان این باغ ها برگزیده شده اند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه ای بوده که توسط محقق طراحی شده و به وسیله شیوه های علمی، ارزیابی شدند که داده های نهایی حاکی از معناداری گویه ها و صحیح بودن نهایی پرسشنامه بوده است. داده های به دست آمده سپس با استفاده از آزمون های آماری مختلف از جمله معادلات ساختاری تحلیل شدند. یافته ها نشان داده اند که فضاهای نوین شهری تأثیرات مؤثری بر تغییر دیدگاه و بازاندیشی هویتی زنان داشته اند اگرچه این تغییرات به دلیل تازگی تأسیس باغ ها غالباً در حوزه نظری صورت گرفته و هنوز تا بروز تغییرات عملی ناشی از فضاهای نوین، راه زیادی در پیش است.
فراغت زنان در کلان شهرها؛ تبیین مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
91-119
حوزههای تخصصی:
اوقات فراغت فرصتی برای انتقال فرهنگ، تقویت انسجام و نشاط اجتماعی است؛ با این حال، واقعیت مصرف اوقات فراغتِ زنان در شهرها و به ویژه کلان شهر تهران حاکی از سهم بسیار کمتر زنان در اوقات فراغت نسبت به مردان و محدودیت جدی امکانات تفریحی، ورزشی و فراغتی آنان است. در پژوهش حاضر به مسائل اوقات فراغت زنان متأهل ساکن شهر تهران پرداخته شده و این مهم از طریق گردآوری داده ها به روش کیفی و با اتخاذ تکنیک مصاحبه نیمه ساخت یافته، انجام پذیرفته است. یافته های پژوهش، از خلال مصاحبه با 23 متخصص شامل سیاستگذاران، مدیران اجرایی و اساتید دانشگاه بدست آمده است. برای تحلیل داده ها از تحلیل مضمون استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد، دو دسته مسائل درون حاکمیتی و برون حاکمیتی، مسائل فراغتی زنان متأهل شهر تهران را تشکیل می دهند. مسائل درون حاکمیتی شامل «حاشیه ای شدن»، «فقدان نگاه ویژه به زن»، «بی تفاوتی»، «سیاست های نمایشی» و «خلأ مدیریتی» است. «محدودیت»، «غلبه مصرف»، «انباشت فراغت» و «پروژه نمایشی بدن» مسائل برون حاکمیتی هستند. به علاوه، مسائل اوقات فراغت زنان متأهل شهر تهران دارای ریشه فرهنگی و ناشی از «کم توجهی و کژفهمی فرهنگی» نسبت به «زن» و «اوقات فراغت» است.
تبیین نقش خوداجتماعی شهروندان تهرانی بر توسعه پایدار شهری (مورد مطالعه: منطقه 2 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
162 - 191
حوزههای تخصصی:
یکی از ملزومات اجتناب ناپذیر در جهت توسعه پایدار شهری، بها دادن به خود اجتماعی شهروندان است. خود اجتماعی، میزان اعتماد به برنامه ها و ساختارهای دولتی و نهادهای تصمیم گیر حوزه شهری را مشخص کرده و احساس تعلق شهروندان را افزایش می دهد که این امر در نهایت به ایجاد توسعه پایدار شهری در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی، کمک شایانی خواهد نمود. از همین رو هدف اصلی مقاله، بررسی و تبیین نقش خود اجتماعی شهروندان تهرانی بر توسعه پایدار شهری است. پژوهش حاضر از لحاظ ماهیت در زمره تحقیقات توصیفی- تحلیلی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها از نوع روش پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. جامعه آماری این تحقیق، ساکنین منطقه 2 شهر تهران، و تعداد نمونه مورد مطالعه 600 نفر از شهروندان 18 سال و بالاتر این منطقه بوده است. یافته های بدست آمده نشان داد خوداجتماعی با توسعه پایدار شهری رابطه معناداری داشته است. همچنین دو بعد خوداجتماعی یعنی شایستگی اجتماعی و مسئولیت اجتماعی نیز تاثیر معناداری بر توسعه پایدار شهری داشته اند.
تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان (پژوهشی بر مبنای رویکرد حوزه عمومی هابرماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
159-185
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش تبیین رابطه بین شبکه های اجتماعی مجازی موبایل محور با سلامت اجتماعی شهروندان با توجه به رویکرد حوزه عمومی هابرماس می باشد. جامعه آماری تحقیق شهروندان ساکن در مناطق شمال و جنوب تهران بوده که تعداد 550 نفر از شهروندان به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است. جهت سنجش سلامت اجتماعی از مقیاس کییز و مقیاس الگوی ارتباطی گفت و شنود و همنوایی فیتنرپاتریک و ریچی برای بررسی الگوهای ارتباطی در خانواده مورد استفاده قرار گرفته است. بر اساس نتایج پژوهش، بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و میزان مشارکت اجتماعی و انطباق اجتماعی به ترتیب به مقدار 0.13 و 0.10=r رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. علاوه بر این، یافته ها بیانگر رابطه مثبت و معنادار بین میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی و سلامت اجتماعی شهروندان با ضریب همبستگی (0.14=r و 0.001=sig) می باشد. بر این اساس، تعاملات اجتماعی ناشی از حضور فعال در شبکه های اجتماعی مجازی باعث ایجاد حس مشارکت و انطباق با گروه های خودی می شود و بدین ترتیب موجبات تقویت و افزایش سلامت اجتماعی افراد را فراهم می آورد.