فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۷٬۶۸۳ مورد.
روش شناسی علوم قیاسی
بررسی عوامل موثر بر ناهنجاری های رفتاری دانشس آموزان استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه عوامل موثر بر ناهنجاری رفتاری دانش آموزان استان لرستان، در سال 1380،در سه شهر خرم آباد، بروجرد و نورآباد آغاز شد.به این منظور، از بین دانش آموزان دختر و پسر رشته های مختلف تحصیلی، 975 نفر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. در این مطالعه، رابطه ناهنجاری های رفتاری دانش آموزان با برخی ویژگی های فردی آنان، نظیر وضعیت تحصیلی، جنسیت و برخی ویژگی های خانواده دانش آموزان و خود پنداره دانش آموز، میزان پیوستگی با والدین، تصویر از خود، آرمان شغلی، پنداشت از کفایت درآمد خانواده، پنداشت از نظم مدرسه، بررسی شده است. برای انتخاب متغیرها، بیشتر از نظریه های صاحب نظران نظارت اجتماعی، مانند گات فردسون و تراویس هیرشی، استفاده شده است. یافته ها حاکی از آن است که نابهنجاری دانش آموزان، در مدرسه و بیرون از مدرسه، ریشه های مشترکی دارند و نباید آن ها را دو پدیده جدا از هم دانست. با توجه به معنی دار بودن رابطه نابهنجاری های رفتاری با متغیرهای مذکور، یافته ها حاکی از آن است که داشتن روابط مطلوب در محیط خانواده و مدرسه، پنداشت از خود دانش آموز، پنداشت از درآمد خانواده، شغل پدر، پنداشت از نظم مدرسه، توفیق در کار مدرسه و جنسیت به عنوان عوامل تاثیرگذار در نابهنجاری رفتاری دانش آموزان در مدرسه و برخی متغیرها مانند توفیق تحصیلی، جنسیت و پیوند با مادر در نابهنجاری های رفتاری در بیرون مدرسه اهمیت بیشتری دارند.
ارزیابی جامعه به منظور شناسایی مشکلات موجود در منطقه 17 شهری
" ارزیابی منطقه ای فرایندی است که در طی آن، نیازهای ساکنان منطقه مورد نظر شناسایی، تعیین و اولویت بندی می شود تا به تهیه و تدوین برنامه ها و راهکارهایی مناسب به منظور رفع مشکلات اقدام گردد. در این پژوهش تلاش شده است تا ضمن شناسایی ویژگیهای منطقه 17 شهر تهران و نیازهای ساکنان آن، نظرهای آنان در خصوص مشکلات منطقه اخذ شود.
این پژوهش در سه مرحله انجام گرفته است. در مرحله اول، با مطالعه ای توصیفی، ویژگی های منطقه 17 شناسایی شد. در مرحله دوم، دیدگاههای گروههای هدف، به طرقه کیفی و با روشهای بحث گروهی متمرکز، مصاحبه عمیق و برگزاری پانل کارشناسی، به دست آمد که نتیجه آن دستیابی به فهرستی از مشکلات منطقه 17 بود. در مرحله سوم، در جریان مطالعه ای مقطعی، با توجه به نتایج مطالعه کیفی مرحله دوم، پرسشنامه بسته ای تدوین و نظرهای 525 نفر از ساکنان منطقه 17 به کمک آن اخذ شد.
این مطالعه نشان داد که منطقه 17، که کوچکترین منطقه شهری با بیشترین تراکم جمعیت در شهر تهران است، به دلایل متعددی، با مشکلات وسیع تری نسبت به دیگر مناطق شهر تهران مواجه است. شرایط ویژه این منطقه سبب شده است که ساکنان آن با مشکلات خاصی دست به گریبان باشند. نتایج نهایی این بررسی نشان داد که مشکلات این منطقه برحسب اولویت عبارت اند از: اعتیاد، تراکم جمعیت و شلوغی، درآمد پایین، مشکلات ترافیکی، بیکاری، وضعیت نامناسب بهداشت محیط (به ویژه فاضلاب)، بی بندوباری و مفاسد اخلاقی، نا امنی و زیاد بودن جرایم، ساختار قدیمی، عبور راه آهن از منطقه، آلودگی صوتی ناشی از صدای قطار و هواپیما.
در این پژوهش سعی شده است با کسب نظر از برنامه ریزان، سیاست گذاران و متولیان سازمانهای منطقه ای و فرامنطقه ای در مورد معضلات موجود و مقایسه فهرست به دست آمده با نظرها و نیازهای ساکنان منطقه، ضمن بازبینی برنامه های جاری و ارزیابی عملکرد سیستم های موجود، توجه مسئولان امور به بررسی ریشه های بروز این مسایل در منطقه 17 جلب گردد تا این توجه به کشف و به کارگیری راهکارهای مناسب و مداخلات موثر منتهی شود."
الزام ها و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظام آموزش عالی نهادی اجتماعی است که از دیرباز برای انجام سه رسالت آموزش، پژوهش و خدمات پدید آمده و در سال های اخیر رسالت های جدیدی از جمله کارآفرینی نیز به آن افزوده شده است. در بین تمامی عناصر و خرده نظام های آموزش عالی، از برنامه های درسی به عنوان مهم ترین عنصر و به منزله قلب این نظام یاد می شود زیرا بنیادی ترین ابزار فراهم آورنده دانش، تجربه و مهارت های دانشجویان برای عرضه خدمات به جامعه است. برنامه درسی که بتواند آرمان ها و رسالت های دانشگاه ها و سایر موسسات آموزش عالی را برای رفع نیازهای فردی( دانشجویان)، سازمانی( دانشگاه) و اجتماعی
( کارفرمایان و جامعه) تحقق بخشد برنامه درسی پاسخگو نامیده می شود. تبیین الزامات و پیامدهای اجتماعی برنامه درسی پاسخگو در آموزش عالی، هدف اصلی پژوهش حاضر بود که برای اجرای آن از روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی و از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شد. در پرسشنامه مذکور الزامات و پیامدهای برنامه درسی پاسخگو در حیطه خدمات اجتماعی از دیدگاه نمونه پژوهش یعنی استادان و دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه های اصفهان، صنعتی اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و نیز کارفرمایان و مدیران که به روش طبقه بندی متناسب با حجم از نوع تخصیص بهینه و به طور تصادفی انتخاب شده بودند مورد مطالعه قرار گرفت. داده های گردآوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی و با استفاده از spss تجزیه وتحلیل گردید. نتایج حاصل از آزمون t نشان داد میانگین نظرات نمونه پژوهش در مورد الزام ها و پیامدهای تبیین شده بیش از میانگین فرضی جامعه بود)001/0≥ P). هم چنین نتایج تحلیل واریانس چند متغیره( مانوا) بیانگر آن بود که نظر استادان، دانشجویان و کارفرمایان در خصوص الزام های برنامه های درسی پاسخگو در آموزش عالی یکسان بوده اما بین دیدگاه های آنان در مورد پیامدهای اجتماعی موردانتظار از برنامه های درسی تفاوت معنی دار وجود داشت)005/0≥ P).
ویژگی ها و پیامدهای اسکان غیر رسمی و حاشیه نشینی شهری نمونه موردی: کلان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی از نگارش این نوشتار پرداختن به مسئله حاشیه نشینی و اسکان غیر رسمی و پیامدهای آن در کلان شهر تهران است. کلانشهر تهران در عین اینکه نقش عمدهای در توسعه اقتصادی ملی بر عهده دارد، به دلیل گسترش فضایی نامنظم و بیرویه که در نتیجه جابهجایی و تغییر مکان فعالیتها و جمعیت از مرکز شهر به خارج از شهر و پراکنش در نواحی فراشهری بوده، آسیبهای اجتماعی مختلفی را بهوجود آورده است. از سوی دیگر، بی توجهی به معضلات پیرامون شهر موجب تهدید متن شهر شده و انواع آسیبهای اجتماعی، روانی، آسایشی و امنیتی را به وجود آورده و به تعبیری؛ حاشیه بر شهر حاکم شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر فرهنگ سیاسی افراد 20 سال به بالای شهر شیراز میباشد.در این پژوهش، نظریات پارسونز، آلموند و وربا بعنوان چارچوب نظری مورد استفاده قرار گرفت.دادهها بوسیله پرسشنامه از یک نمونه 525 نفری از افراد 20 سال به بالا، در خرداد ماه 1379، جمع آوری شدند.متغیرهای مستقل در این تحقیق عبارتند از: تحصیلات، محل سکونت، منزلت شغلی، میزان نفوذ بر تصمیمات خانوادگی، بحث اجتماعی در مدرسه، مشارکت در تصمیم گیری در محل کار، فراوانی صحبت کردن در مورد مسائل سیاسی، سن، جنس و وضعیت تأهل.متغیر وابسته نیز شامل فرهنگ سیاسی است که طبق نظریه آلموند و پارسونز به سه بخش تقسیم میشود:1-جهتگیری شناختی 2-جهتگیری احساسی 3-جهتگیری ارزشیابانه.متغیرهای مستقل بطور انتخابی بر روی جهت گیریهای سه گانه سنجیده شدند و نتایج نشان دادند که اغلب متغیرهای رابطه معناداری با متغیر وابسته دارند و فرهنگ سیاسی آنها یک فرهنگ سیاسی تابع میباشد.
کارآفرینی و محیط کسب و کار شرکت های کوچک و متوسط (SMEs) در ایران
حوزههای تخصصی:
بخش شرکت های کوچک و متوسط در ایران، نقش حیاتی در توسعه ی اقتصادی و رشد کارآفرینان ایفا می کند زیرا که بخش شرکت های کوچک و متوسط، کاملا خصوصی هستند. در این مقاله، به این نکته پی می بریم که دلایل اصلی ضعف و ناتوانی بخش شرکت های کوچک و متوسط به خاطر کمبود استعداد های کارآفرینی و آموزش می باشد. ما سعی می کنیم تا به نقش مؤسسات آموزش دولتی علاوه بر مؤسسات نیمه دولتی در توسعه ی کارآفرینی در شرکت های کوچک و متوسط در ایران، مخصوصا در سال های اخیر (1997تا 2001)، پی ببریم. توصیه می شود که همه ی فعالیت های آموزشی مؤسسات آموزش دولتی و نیمه دولتی در جهت نیازهای بازار شرکت های کوچک و متوسط، تغییر جهت داده و تمامی این امکانات آموزشی به بخش خصوصی واگذار شود.
بررسی نقّادانه نظریههای جامعه شناسی عواطف جاناتان ترنر، تئودور کمپر و ادوارد لاولر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های نوظهور جامعه شناسی که در سه دهه اخیر، از پیشینه پرباری برخوردار شده است، عواطف است. در دید اجتماعی، عاطفه فرایندی است که در آن کنشگران، موقعیت های واقعی یا تخیلی اجتماعی را ارزیابی نموده و به آنها واکنش نشان می دهند. در این حوزه، عاطفه به عنوان منبع سوگیری و در مقابل خرد، تلقی نمی شود؛ بلکه نیرویی است که جریان تعامل را پیش می برد. نظریه پردازان این حوزه، بر نحوه ورود عاطفه در روابط بین شخصی و ساختاربندی تعاملات اجتماعی تاکید دارند. گروهی نیز در تلاش برای پیوند این حوزه با سطح کلان هستند. جامعه شناسی عاطفه یکی از متنوع ترین حوزه های جامعه شناسی است؛ چرا که نظریه پردازان از حوزه های مختلف در آن حضور دارند. در این مقاله، نظریه ها ی جامعه شناسی عواطف از جمله نظریه روانکاوانه ترنر، نظریه قدرت ـ منزلت کمپر، و نظریه مبادله اجتماعی لاولر بررسی می شود. سپس نقاط قوت و ضعف آنها در رابطه با جامعه ایران مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
بازسازی محله های شهری در چارچوب برنامه ریزی توسعه اجتماعی محله ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"به دنبال تحول و تفکیک ساختار فضایی و اجتماعی شهرهای بزرگ کشور طی چند دهه اخیر، طرح های کلان توسعه شهری در جهت اصلاح ساختار شهرهای مذکور و افزایش کارآیی نهادهای فضایی و اجتماعی آن ها به اجرا گذاشته شده است. به نظر می رسد در بسیاری از موارد، کیفیت طرح های توسعه ای فوق به منظور بهبود ساختار شهر و اعمال روش هایی بوده است که فرآیند کلی حیات شهری را در نظر داشته است تا تمرکز بر مناطق کم توسعه یافته شهری. به همین دلیل، شبکه محله های شهری به ویژه در نواحی حاشیه ای و مرکزی، نتوانسته اند آن گونه که باید در تیررس اهداف اجرایی این برنامه ها قرار گیرند. افزایش جمعیت مهاجر از یک سو و رشد پرشتاب سایر بخش ها، از جمله خدمات و مسکن از سوی دیگر، نابرابری فضایی و اجتماعی را به زیان محله نشینان نواحی توسعه نیافته تشدید نموده است.
در ادبیات شهری دهه های اخیر، کاربرد مفهوم واحدهای شهری محله ای در قالب طرح های توسعه ای در کانون علاقه و توجه محققان و برنامه ریزان شهری قرار گرفته است. در این چارچوب، موضوع بازسازی نواحی محله ای توسعه نیافته در قالب برنامه عملی، به محور سیاست گذاری محله شهری تبدیل شده است. هدف از طرح های بازسازی محله های توسعه نیافته شهری، ارتقای کیفیت زندگی در محله ها، بهبود شرایط اسکان دائمی در آن ها و نیز افزایش برخورداری ساکنان از خدمات محیطی و در نهایت، توسعه همه جانبه شبکه عمومی آن ها است. به این منظور، هر نوع کالبدشکافی و نیز تجویز سیاست های شهری، مستلزم بازنگری در رویکردهای سنتی اداره شهر و به کار گیری شیوه هایی است که در آن برنامه ریزی محله محور و شهروند محور، در کانون طراحی و عملیات قرار گیرد. در بازتولید بافت های محیطی محله های توسعه نیافته شهری، مهم ترین مساله طراحی بازسازی محله ای بر اساس قواعد و چارچوب های سیاست گذاری مناسب است. مروری بر شرایط و لوازم نظام برنامه ریزی شهری در سطح محله ها، مبین ضرورت ها و قابلیت هایی است که امکان تحقق و اجرای برنامه ریزی توسعه محلی را نوید می دهد.
توسعه اجتماع محله ای، از جمله رویکردها و روش های نوین برای بهبود نظام عملکرد شهری است که می تواند در قالب بنیاد نظری و نیز ابزار عملیاتی موثر در طرح بازسازی محله های توسعه نیافته مورد استفاده قرار گیرد. این مقاله تلاش دارد ضمن واکاوی موضوع بازسازی محله های توسعه نیافته، چگونگی استفاده از رویکرد توسعه اجتماع محله ای و ابعاد اصلی آن را مورد بررسی قرار دهد.
"
واکاوی و تبیین تاثیر خشکسالی بر مناطق روستایی شهرستان زنجان(مطالعه موردی: روستای حاج آرش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی به عنوان بلای طبیعی و پدیده ای اجتناب ناپذیر از دیرباز در پهنه وسیع کشورهای مختلف ـ به ویژه مناطق واقع در اقلیم های گرم و خشک به دفعات به وقوع پیوسته و خسارات زیادی در زمینه های اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و مانند آن به همراه آورده است. بدون تردید، نخستین گام به منظور مقابله مناسب با خشکسالی و پیامدهای آن، شناخت و درکدقیق این پدیده و تاثیرات ناشی از آن در ابعاد مختلف است، تا بتوان براساس آن، راهبردها و راهکارهای اثربخشی را در این زمینه تدوین کرد و به کار گرفت. با توجه به اهمیت موضوع، تحقیق حاضر با هدف «واکاوی و تبیین تاثیر خشکسالی در مناطق روستایی شهرستان زنجان» صورت پذیرفت. این تحقیق از نظر ماهیت، از نوع پژوهش های کمی، از لحاظ میزان و درجه کنترل، غیرآزمایشی و از نظر نحوه گرد آوری داده ها، از نوع تحقیقات میدانی قلمداد می شود. جامعه آماریِ تحقیق را 683 نفر از کشاورزان روستای حاج آرش تشکیل داده اند که با توجه به جدول مورگان و کرجس، تعداد 250 نفر از آنان از طریق نمونه گیری تصادفی ساده برای انجام تحقیق انتخاب شدند. برای گرد آوری داده ها از پرسشنامه استفاده گردید. اعتبار (روایی) پرسشنامه با نظر پانل متخصصان و صاحبنظران در زمینه موضوع مورد پژوهش مورد تایید قرار گرفت. برای تعیین قابلیت اعتماد (پایایی) ابزار تحقیق پیش آزمون انجام گرفت که مقدار آلفای کرونباخ محاسبه شده برای هر یکاز مقیاس های اصلی پرسشنامه در حد مناسب (بالای 75/0) بود. داده های گرد آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (شامل فراوانی، درصد و میانگین) و آمار استنباطی (شامل تحلیل عاملی) و همچنین بررسی وضعیت منطقه از نظر شدت خشکسالی از شاخص استانداردشده بارش (SPI) استفاده شد. نتایج به دست آمده براساس شاخص SPI در خصوص وقوع خشکسالی در منطقه مورد مطالعه بین سال های 1384 تا 1387 حاکی از آن بود که طی سال های 1385 و 1386 منطقه مورد مطالعه در وضعیت خشکسالی ملایم و در سال 1387 در وضعیت خشکسالی متوسط بوده است. همچنین یافته های تحلیل عاملی نشان داد که تاثیر خشکسالی در روستای حاج آرش در سه عامل اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی ـ روانشناختی ظاهر می شود، که این سه عامل در مجموع در حدود 39/61 درصد واریانس را تبیین می کنند.
بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی مؤثر بر تمایل به خروج معلمان فوق لیسانس و بالاتر از آموزش و پرورش شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
" هدف این پژوهش، بررسی جامعه شناختیِ عوامل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و آموزشی موثر بر تمایل به خروج معلمان فوق لیسانس و بالاتر، از آموزش و پرورش شهر شیراز می باشد. در این راستا، پس از بررسی مطالعه های انجام شده داخلی و خارجی و همچنین نظریه های موجود در این زمینه، یک مدل نظری بر پایه ی نظریه های انگیزشی از جمله، نظریه های مازلو،هرزبرگ و آدامز و نظریه های جامعه شناسی از جمله نظریه مبادله تهیه شد. این تحقیق با روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسشنامه انجام گرفت. بنابراین، به روش نمونه گیری طبقه ای، متناسب با حجم هر ناحیه از آموزش و پرورش شهر شیراز، تعداد 264 نفر از معلمان فوق لیسانس و بالاتر به طور تصادفی انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها به وسیله نرم افزار آماری spss تجزیه و تحلیل شد. ابتدا جدول های مربوط به آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمون های T test، Oneway Anova و رگرسیون دو متغیره و چند متغیره محاسبه و سپس، معادله پیش بینی مربوط به رابطه متغیرهای مستقل تاثیرگذار بر تمایل به خروجِ معلمان محاسبه گردید. نتایج این تحقیق از این قرارند:
متغیرهای جنس، سن، تعداد فرزندان، احساس نابرابری و عدم رضایت از محیط کاربا تمایل به خروج معلمان، رابطه معنادار دارند که برخی از آن ها رابطه مستقیم و برخی؛ مانند سن، رابطه معکوس با این تمایل داشته اند. میان متغیرهای اعتقاد به آموزه های دینی، منزلت اجتماعی و نوع مسکن، با احساس نابرابری، به عنوان یکی از متغیرهای واسط، رابطه معنادار مشاهده شد. همچنین، میان متغیر نوع مدرسه و برخورد نامناسب مدیر با عدم رضایت از محیط کار به عنوان یکی دیگر از متغیرهای واسطِ تحقیق، رابطه معنادار مشاهده گردید. همچنین مشخص شد که میان وضعیت تاهل و تمایل به خروج افراد رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین میان میزان حقوق، مزایای اقتصادی، قومیت، میزان تحصیلات خود و همسر و رشته تحصیلی، با احساس نابرابری و همچنین سنوات خدمت با عدم رضایت از محیط کار، رابطه معناداری مشاهده نشد.در تحلیل رگرسیون گام به گام، پس از وارد شدن همه ی متغیرهای فاصله ای و متغیر ساختگی1 جنس، نهایتاً سه متغیر احساس نابرابری، عدم رضایت از محیط کار و جنس وارد معادله رگرسیون شد و با توجه به مقدار ضریب تعین (2R)،این متغیرها 29 درصد از تغییرها متغیر وابسته را تبیین نمودند."
الگوی استفاده از اینترنت: محیط یادگیری و بافت فرهنگی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"کاربرد اینترنت وشبکه وب در فرایند آموزش و یادگیری، علاوه بر اهداف و برنامه درسی به زمینه هایی مانند""فرهنگ کسب شده از زندگی و فضاهای واقعی"" ،""شیوه های تعامل وکسب تجربه در محیط های مجازی"" و به طور کلی با"" الگوی ارتباط واستفاده از اینترنت "" وابسته است. مقاله پیش رو الگوی استفاده از اینترنت را بر اساس داده های تحقیقی که در سال تحصیلی ( 87- 1386) برای مقایسه تاثیر دو روش آموزش از طریق شبکه وب و آموزش به روش سنتی بر یادگیری و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به اجرا درآمده را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش از نوع تجربی با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیری است و موضوعاتی مانند جامعه آماری، روش انتخاب و جایگزینی نمونه ها ونحوه گردآوری داده ها در جای خود توضیح داده شده اند . نتایج تحقیق نشان داد به طورکلی بین میانگین نمرات گروه آزمایش و کنترل در میزان استفاده از اینترنت، تفاوت معنادار است و این متغیر توانسته است تغییرات مربوط به یادگیری را تبیین و پیش بینی نماید. به این معنا که استفاده بیش از اندازه و غیر معمول از اینترنت با یادگیری و پیشرفت تحصیلی رابطه معکوس دارد. با ملاحظه داده های مربوط به نوع و ابعاد استفاده از اینترنت و مقایسه میانگین گروه ها می توان گفت دانش آموزان به موازات افزایش بهره مندی از اینترنت برای انجام فعالیت های علمی و درسی، به تدریج نحوه استفاده خود از رایانه و اینترنت را به نفع فعالیت های درسی بهبود می بخشند. به نظر می رسد کاهش زمان استفاده فراغتی و افزایش استفاده درسی و علمی از شبکه بیش از آنکه به علاقه یا بی علاقگی افراد مرتبط باشد با جو وزمینه های فرهنگی و اجتماعی زندگی، نحوه و میزان حضور یادگیرندگان در شبکه و محتوا وکیفیت محیط یادگیری الکترونیکی (فضای مجازی) ارتباط دارد.
"
انگیزه های زنان ایرانی از شرکت در فعالیت های اجتماعی پژوهش در شناسایی عامل های موثر بر مشارکت زنان (مطالعه ی موردی : زنان 20 تا 34 سال شهر سمنان )
حوزههای تخصصی:
این پژوهش برای دستیابی به هدف های چندی انجام شد که اصلی ترین آنها عبارت بودند از: شناخت انگیزه های زنان از مشارکت در فعالیت های شغلی- تحصیلی و مشخص کردن سهم هر یک از عامل های مؤثر بر تمایل زنان به مشارکت در فعالیت های شغلی و تحصیلی. پرسش اصلی این پژوهش عبارت بود از این که مهم ترین انگیزه های زنان ایرانی از حضور و مشارکت در فعالیت های اجتماعی (در قالب دو متغیر شغل و تحصیل دانشگاهی) چیست؟ پرسشنامه به گونه ی محقق ساخته تهیه و پس از بررسی روایی و اعتبار آن، با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای بر روی 360 نفر در شهر سمنان اجرا شد. یافته ها و نتایج بدست آمده از فرایند این پژوهش در تحلیل نهایی نشان داد که: بیش ترین انگیزه ی زنان مورد بررسی متمرکز بر عامل های اجتماعی و سپس فرهنگی است، به این معنا که زنان مورد مطالعه بیش از هر انگیزه دیگری در پی مزایای ناشی از این دو عامل در مشارکت و حضور در عرصه های اجتماعی هستند. هر چند انگیزه های اقتصادی و روان شناختی آن ها برای اشتغال و ادامه ی تحصیل دارای نقشی مهم و اثرگذار بوده است، چنان که اشتغال و تحصیل را به منزله ی پشتوانه ای برای تمکن یا استقلال مالی خود قلمداد کرده و در جستجوی تحرک اجتماعی و صعود به مراتب بالاتر سلسله مراتب و پایگاه اجتماعی و اقتصادی هستند، اما باید گفت زنان با تحصیلات دانشگاهی، در ورود به نظام آموزش عالی و اشتغال، برخورداری بیش تر از حقوق فردی، خانوادگی، اجتماعی و حرفه ای را متاثر از علل اجتماعی جستجو می کنند. همچنین با برقراری ارتباط اجتماعی با دنیای پیرامون، در پی امکان های بیش تر در این ارتباطات برای اموری همچون ازدواج یا گزینش همسری مطلوب و مناسب هستند