فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۸۲۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
وقوع زمین لغزش و تحمیل خسارت جانی و مالی، لزوم شناسایی، اولویت بندی مناطق حساس و تدوین برنامه های خاص مکانی جهت کاهش خسارات آن در نواحی مستعد را می طلبد. تاقدیس سیاه کوه یکی از مناطقی است که آثار زمین لغزش های متعدد در قسمت های مختلف آن مشاهده شده است.. در این پژوهش پس از بررسی تصاویر ماهواره ای، نقشه زمین شناسی و مطالعات میدانی عوامل مؤثر با استفاده از مدل آنتروپی بررسی شدند و نسبت به تهیه ماتریس آنتروپی و نقشه پهنه بندی زمین لغزش در محیط ARC GIS 10 و ارائه راهکار جهت کاهش خسارات آن با توجه به شرایط منطقه اقدام شده است. نتایج نشان می دهند که فاصله از گسل 06/46 درصد، ارتفاع 26/28 درصد، شیب 54/17 درصد، لیتولوژی 14/7 درصد و جهت شیب 1 درصد در وقوع زمین لغزش های منطقه تأثیرگذار بوده اند. نقشه پهنه بندی نشان می دهد که پهنه های کم خطر تنها 76/21 درصد از منطقه را در بر می گیرند و 23/78 درصد از منطقه در پهنه ای با خطر متوسط و بالا قرار دارد که از پتانسیل بالای منطقه در زمینه رخ داد زمین لغزش حکایت دارد. ساخت و ساز با فاصله از گسل و سازند آسماری پرشیب، ایمنی سازی مسیرهای ارتباطی، کنترل اقدامات حفاری و خاک برداری در سازند آسماری، مهمترین اقدامات برای کاهش خسارات حرکات دامنه ای در تاقدیس سیاه کوه هستند.
سال جهانی کوه ها و وضعیت زیست بومهای کوهستانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
محیط شناسی ۱۳۸۱ شماره ۲۹
حوزههای تخصصی:
پدیده مورفوژنیک و عامل عدم تعادل در محیط انسانی دامنه غربی سهند
حوزههای تخصصی:
نقش تراکم زهکشی واختلاف ارتفاع بر وقوع لغزش های دره ای درکوهستان های نیمه خشک مطالعه موردی :دامنه های شمال غربی سبلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوهستان های نیمه خشک،به لحاظ حاکمیت شرایط اقلیمی خاص وویژگی های هیدرولوژیگی وتوپوگرافی ،ازمستعدترین مناطق برای وقوع لغزش ها ،بویژه لغزش های دره ای محسوب می شوند .دراین مناطق ،تشکیل آبراهه های عمیق وتغییرآرایش جریان آب ها درطول آنها،از عوامل تحریک کننده اصلی مواد دیواره دره ها،به وقوع لغزش به شمارمی آیند .در طول آبراهه های عمیق منطقه موردمطالعه ،به عنوان یک منطقه کوهستانی نیمه خشک ،لغزش های های متعددی بوقوع پیوسته است .با توجه به نقش این لغزش ها درتغییرویژگی های هیدرولوژیکی دره ها وهمچنین تغییردرمیزان بار رسوبی رودخانه ها وتهدید مساکن روستائی ،نقش عوامل مختلف دروقوع آنها، ازجمله تراکم زهکشی ،اختلاف ارتفاع و ویژگی های سازندهای سطحی ،با استفاده از نقشه های زمین شناسی ،توپوگرافی ،عکس های هوایی ونمونه برداریها وبازدید های میدانی ،مورد بررسی وتحلیل گرفته اند .نتایج این تحلیل های نشان می دهد که میزان گسیختگی ها ولغزش های دره ای ،تابع میزان تراکم زهکشی ،بویژه تراکم آبراهه های عمیق ،تابع تغییرات نسبت های Ds/Dd وهمچنین تابع تغییرات R می باشد .تا ارتفاع معینی از شیب های منطقه وبرروی سازندهای سست ومنفصل، هرچه برمیزان اختلاف ارتفاع افزوده می شود ،احتمال وقوع لغزش های دره ای نیز افزایش می یابد.
ارزیابی ارزش علمی و ارزش افزوده مکان ژئومورفیک تالاب های پل دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ﻳﻜﻲ از مهم ترﻳﻦ ﻇﺮﻓﻴﺖﻫﺎﻳﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮاره ﻧﻘﺶ ﺗﻌﻴﻴﻦﻛﻨﻨﺪه ای را در ﺗﻮﺳﻌﻪ و ارﺗﻘﺎی ﺳﻄﺢ رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی اﻳﻔﺎ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺻﻨﻌﺖ ﺗﻮرﻳﺴﻢ اﺳﺖ. ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﺟﺎذﺑﻪ ﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪد ﮔﺮدﺷﮕﺮی اﻳﺮان، محرومیت های آن به ویژه در ﻣﻮرد تالاب ها در زﻣﻴﻨﻪ ﮔﺮدﺷﮕﺮی ﻧﮕﺮان ﻛﻨﻨﺪه اﺳﺖ ﭘ ﺲ ﺑ ﺎ ﺗﻮﺟ ﻪ ﺑ ﻪ ﺗ ﻮان ﺑﺎﻻی ﻛﺸﻮر، ﺟﻬﺖ ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﮔﺴﺘﺮش اﻣﺮ ﮔﺮدﺷﮕﺮی و ﻛﻤﻚ ﺑﻪ رﺷﺪ و ﺗﻮﺳﻌﻪ اﻗﺘﺼﺎدی، اﻓﺰاﻳﺶ درآﻣﺪ و ﺑﺎﻻﺑﺮدن ﺳﻄﺢ اﺷﺘﻐﺎل در ﻛﺸﻮر، ﺗﻮﺳﻌﻪ و ﮔﺴﺘﺮش ﺗﻮرﻳﺴﻢ، اﻣﺮی اﺳﺖ ﻻزم و ﻛﻮﺗﺎﻫﻲ در اﻳﻦ زﻣﻴﻨﻪ، ﺑﺎﻋﺚ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﻧﺪن ﻳﻜﻲ از زﻣﻴﻨﻪ ﻫﺎی ﻣﻬﻢ اﻗﺘﺼﺎدی و ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺧﻮاﻫﺪ ﺷﺪ.یکی از جاذبه های طبیعی استان لرستان تالاب های زیبای پل دختر است که به عنوان مکان های توریستی ژئومورفولوژیک تعریف می شوند. این منطقه از نظر جغرافیایی در47 درجه و43 دقیقه طول شرقی و 33 درجه و 47 ثانیه عرض شمالی و در ارتفاع 680 متری از سطح دریا واقع شده است. به منظور ارزیابی و رتبه بندی عیار های موجود در ژئومورفوسایت تالاب های پل دخ تر از روش ارزیابی ارزش علمی و ارزش افزوده اس تفاده شد در این پ ژوهش، ضمن آنالیز کامل این م کان از لحاظ ارزش های علمی، اق تصادی، اکولوژیکی، زیبایی شناختی و تاریخی بین ژئومورفولوژی و دیگر پدیده های طبیعی و فرهنگی رابطه ایجاد گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که ارزش علمی این مکان نسبت به ارزش افزوده امتیاز بالاتری کسب نتموده است. همچنین زیرم عیارهای ارزش افزوده که شامل ارزش اق تصادی و ارزش زیبایی می باشند به ترتیب کمترین و بیشترین امتیاز را کسب نموده اند.
بررسی نقش مناظر ژئومورفولوژیکی و پتانسیل های ژئوتوریستی استان مرزی ایلام با استفاده از داده های مکانی، در راستای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کشور پهناور ایران شرایط جغرافیایی متنوعی دارد به طوری که از 13 اقلیم شناخته شده در جهان، 11 نوع آن را دارا می باشد. این امر باعث شده تا از لحاظ زیست محیطی، طبیعت گردی، تفریحی و اقتصادی توانایی های زیادی داشته باشد.زیر بنای توریستی هر منطقه طبیعت آن است و ژئوتوریسم به عنوان کیی از بخش های آن در سال های اخیر در جهان رشد چشمگیر و قابل توجهی داشته و در توسعه منطقه ای تأثیر زیادی گذاشته است. بازدید از مناظر ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی یکی از جنبه های اصلی ژئوتوریسم را تشکیل می دهد. استان ایلام با مساحت 19086 کیلومتر مربع در بین 31 درجه و 58 دقیقه تا 34 درجه و 15 دقیقه پهنای شمالی از خط استوا و 45 درجه و 24 دقیقه تا 48 درجه و 10 دقیقه درازای خاوری از نیمروز گرینویچ قرار گرفته است. این استان با دارا بودن جاذبه های ژئوتوریستی، ژئومورفولوژیکی و زمین شناسی مانند کو ه ها، غارها، رودخانه ها، آبشارها و چشمه ها، یکی از مناطق مستعد توسعه ژئوتوریسم محسوب می شود. در این راستا، توجه به ظرفیت های طبیعی، حفاظت، معرفی و بهره گیری از جاذبه های ژئوتوریسمی می تواند در توسعه پایدار استان نقش مهمی داشته باشد، ضمن این که می تواند در حل مشکلاتی مانند بی کاری و ایجاد اشتغال در سطح استان نیز مؤثر واقع گردد. این پژوهش به روش کتابخانه ای، میدانی، توصیفی- تحلیلی و با استفاده از نقشه ها و تصاویر ماهواره ای ویژگی های ژئوتوریستی استان ایلام را بررسی می نماید.
مدل ژئومورفولوژیکی سیلاب در حوضه گاماسیاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب به عنوان مهمترین فرایند تغییر دهنده چهره زمین، از پدیده های مختلف ژئومورفولوژیک متاثر است. بررسی علل ژئومورفولوژیکی وقوع و تشدید سیل از دیدگاه کمی، نمونه ای از کارکردهای ژئومورفولوژی کاربردی است. در راستای شناسایی عوامل مختلف هیدروژئومورفولوژیکی موثر در بروز سیل در حوضه رودخانه گاماسیاب، 12 متغیر ژئومورفولوژیکی و فیزیوگرافی با استفاده از روش آماری رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. در نهایت، مدل پیش بینی سیلاب حوضه بر اساس 7 متغیر ضریب جریان، ضریب گراولیوس، ارتفاع متوسط حوضه، شیب ناخالص رودخانه، شیب حوضه، طول حوضه و مساحت حوضه ساخته شده است. واسنجی مدل نهایی نشان داد که حدود 99% با واقعیت (داده های مشاهده شده) هماهنگی دارد.
ساماندهی مسیل شهری فرحزاد در شمال کلان شهر تهران از دیدگاه ژئومورفولوژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه بی رویه شهر تهران، طی نیم قرن گذشته علاوه بر نابودی بخش هایی از بافت تاریخی و منسجم و نیز فرسوده کردن سرمایه های فرهنگی و میراث تاریخی بازمانده، باعث از بین رفتن بخش بزرگی از میراث طبیعی از جمله مسیل ها شده است . مسیل فرحزاد یکی از این مسیل ها در شمال کلان شهر تهران می باشد . با ساماندهی مسیل ها، منظر شهری، محدوده های گردش گاهی و تفریحی و نیز حفاظت از محیط زیست و چشم انداز توسعه پایدار شهری تحقق می یابد . در مناطق شهری، آحاد جامعه نقش مهمی را در ساماندهی مسیل ها ایفاء می کنند . این پژوهش با هدف ارزیابی تناسب ساماندهی مسیل شهری فرحزاد با فاکتورهای ژئومورفولوژیکی نظیر خاک، شیب، فاصله از رودخانه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، جهت شیب دامنه، فرازا، پوشش گیاهی و بارش انجام شده است . پژوهش بر پایه روش توصیفی - تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از نرم افزار GIS و نیز مدل تحلیل سلسله مراتبی در قالب نرم افزار Expert choice انجام گرفته و طی آن نقشه تناسب ساماندهی مسیل های شهری براساس فاکتورهای ژئومورفولوژیکی پیشنهاد شده است . یافته های این پژوهش نشان می دهند که بیشترین مساحت مسیل ساماندهی شده از لحاظ درنظر گرفتن فاکتورهای ژئومورفولوژیکی در وضعیت تناسب بسیار کم و کم (44 درصد ) قرار دارد . همچنین، درصد مساحت منطقه نیز دارای وضعیت تناسب بسیارزیاد و زیاد با فاکتورهای ژئومورفولوژیکی جهت ساماندهی بوده است . همچنین آنالیز تصاویر ماهواره ای لندست +ETM طی سال های 2005 و 2010 ( پیش و پس از ساماندهی ) و مقایسه آنها مشخص نمود که پوشش گیاهی مسیل فرحزاد پس از ساماندهی نسبت به سال های پیش از ساماندهی 26 درصد افزایش یافته است .
مهارت مشاهده در زمین شناسی
حوزههای تخصصی:
تحلیل ساختاری و زمین ساختی طاقدیس سبزپوشان براساس مطالعات مرفوتکتونیکی و تحلیل آماری درزه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوه سبزپوشان طاقدیسی، شکنجی است که در جنوبغربی شیراز و در منطقه ساختاری چین خورده زاگرس قرار دارد. روند محور طاقدیسی سبزپوشان برخلاف دو طاقدیس مجاور، از راستای عمومی رشته کوه های زاگرس پیروی نمی کند و در جهت ساعتگرد چرخیده است. یک گسل امتداد لغز عرضی نیز در جنوب طاقدیس آن را به دو بلوک شمالی و جنوبی تقسیم می نماید. روش های کمی و کیفی مرفوتکتونیکی، نرخ متفاوتی از بالاآمدگی در قسمت های مختلف این طاقدیس را روشن می سازد. نقشه کانتوری اندیس SL منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که میزان بالا آمادگی در قسمت پهن شده مرکزی کوه نسبت به محور طاقدیس متقارن است؛ ولی در مجاورت گسل امتداد لغز عرضی (سبزپوشان) بالا آمدگی بیشتر می باشد. الگوی آبراهه های این طاقدیس روند جابجا شده محور آن را در قسمت مرکزی به اثبات می رساند و تحلیل آماری درزه ها در نقاط مختلف منطقه مورد مطالعه یک تنش فشارشی محلی با راستای N66E را نشان می دهد که باعث چرخش ساعتگرد روند محور طاقدیس، حرکت راستگرد گسل عرضی سبزپوشان و بسیاری تغییرات ساختاری و مرفوتکتونیکی گردیده است.
بررسی پدیده زمین لغزه نامانلو در منطقه شیروان، شمال خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده زمین لغزش از جمله حوادث طبیعی مهمی است که در شمال خراسان و به خصوص ناحیه شیروان – بجنورد معمولا باخسارات و ضایعات فراوان همراه است. این پدیده تهدیدی جدی از نظر فرسایش خاک و تخریب دامنه ها، جنگل ها، اراضی کشاورزی، جاده ها و مناطق مسکونی و نیز پرشدن مخازن سدها محسوب می شود.مقاله حاضر، ضمن معرفی زمین لغزش نامانلو، علل اصلی ناپایداری دامنه ها را مورد بحث قرار می دهد. نامانلو در شمال شرق شهر شیروان در دره ای به همین نام در بخش مرکزی رشته کوه های کپه داغ قرار دارد. سنگ بستر روستای نامانلو و حوالی آن را سازند سرچشمه تشکیل می دهد که عمدتا از تناوب شیل و مارن با تداخل های آهکی تشکیل یافته است.علاوه بر مسائل زمین شناسی، توپوگرافی، آب و هوا، وجود نیروهای دینامیکی حاصل از فعالیت گسل ها و همچنین کم شدن مقاومت برشی خاک در اثر جذب آب، از عوامل مهم وقوع زمین لغزش در این منطقه می باشند.
ژئومورفولوژی اقلیمی ایران شواهد ژئومورفولوژیک دگرگونیهای اقلیمی در ایران طی بیست هزار سال گذشته
حوزههای تخصصی:
تحلیل هیدروژئومورفولوژیک آبخوان کارستی چشمه ساسان-دشت ارژن فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دو دهه اخیر حفاظت و مدیریت صحیح منابع آب موجود در آبخوان های کارستی، به دلیل اهمیت ویژه آن ها در تامین آب شرب، مورد توجه بسیار بوده است. چشمه ساسان در جنوب غرب استان فارس، در سمت راست رودخانه شاپور و در قاعده سازند آسماری-جهرم ظاهر شده است. آب این چشمه در شهرستان کازرون در زمینه اقتصاد کشاورزی و تامین آب منطقه بخصوص شهر بوشهر از اهمیت زیادی برخوردار است. در این تحقیق به منظور طبقه بندی آبخوان کارستی و شبیه سازی منحنی فروکش آبدهی و تخمین حجم آب ذخیره شده در بخش اشباع و غیر اشباع آبخوان کارستی از روش مانجین استفاده شد. نتایج نشان دهنده شیب ملایم منحنی فروکش و ذخیره دینامیکی زیاد که کمتر تحت تاثیر بارش قرار می گیرد است. از نظر طبقه بندی مانجین، سیستم آبخوان کارستی منطقه نشتی، دارای عمق زیاد و درز و شکاف فراوان بصورت جزء یا تماما در زیر رسوبات با نفوذپذیری کم محصور شده است. روش مانجین هماهنگی نسبتاً خوبی در شبیه سازی مقادیر دبی های دوره فروکش طی سالهای مختلف دارد و حداکثر درصد خطای روش مانجین در برآورد حجم آب ذخیره شده در آبخوان کارستی برابر با 51/5 درصد می باشد. بطور متوسط حدود 75 درصد از کل حجم آب ذخیره شده سالانه در آبخوان مربوط به بخش ذخیره اشباع (جریان پایه) و بقیه مربوط به غیراشباع (جریان سریع) است. در این آبخوان کارستی، شبکه کارستی بخوبی توسعه نیافته است و سیستم از نوع افشان است. با توجه به اینکه عمدتا منطقه از آهک تشکیل شده است اشکال کارستیک در منطقه توسعه یافته اند که نقش مهمی در جذب نزولات جوی و نفوذ آب دارند و در نهایت با توجه به قرار گیری چشمه ساسان در سازند آسماری-جهرم و حجم آب، کارست زایی در قسمت های پایین دست، به صورت انواع لاپیه ها نمایان می شود.
ژئومرفولوژی و تغییرات آب و هوایی هولوسن در کوه گچی قلعهسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استوک گچی قلعهسی در دامنة شمالی رشتة کوهستانی میشوداغ در شمالغرب ایران و در '25?38 عرض شمالی و ''45'33?45 طول شرقی قرار گرفته است.در اواخر دورة پلیوستوسن و در طول دورة هولوسن، تغییرات آب و هوایی در منطقه حاکمیّت شرایط انباشتی (آب و هوای سرد و مرطوب) و کاوشی (آب و هوای گرم و خشک) درسطح دامنهها را بهدنبال داشته است. بررسی آثار بجای مانده از هر کدام از این شرایط میتواند راه را برای بررسی تغییرات آب و هوایی هولوسن هموار کند. در این مقاله سعی شده است تا با تحلیل وضعیّت لیتولوژیکی و اقلیمی منطقه و رابطة بین آنها، پدیدههای ژئومرفولوژیکی موجود شناسایی و با تغییرات آب و هوایی منطقه در گذشته در ارتباط گذاشته شوند. درّة طوق مانند پای کوه گچی قلعهسی، درّههای پرشده، تالوس و مخروطهای واریزهای، لغزشهای دیرینه، وجود اشکال پریگلاسیر از قبیل رودخانههای سنگی، مزارع بلوکی و جوشهای گلی از جمله پدیدههای ژئومرفولوژیکی قابل توجّه در منطقه میباشند که ایجاد آنها ارتباط مستقیم با شرایط آب و هوایی حاکم در گذشته دارد. بر این اساس، پدیدههای موروثی و فعلی سطح دامنهها با توجّه به سنّ نسبی آنها، در چهار دورة کاوشی و سه دور? انباشتی دستهبندی شدهاند.امروزه سطح دامنهها بیش از هر عامل دیگر تحت تأثیر دستکاریهای انسان قرار دارد و عدم برنامهریزی و مدیریّت مناسب موجبات ناپایداری بیش از پیش دامنهها را به همراه خواهد داشت.
بررسی میزان روان آب و رسوب در رخنمون های مارنی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واحدهای مارنی در قلمروی حوضههای آبخیز استان آذربایجانشرقی گسترش قابل ملاحظه داشته، و موجب انواع ناهنجاریهای طبیعی از جمله فرسایش خاک ، انواع رخساره های فرسایشی (سطحی، شیاری - گالی ) و رسوبزایی بالا در حوضهها هستند. در این پژوهش ابتدا نقشه زمینشناسی استان رقومی شـده و نقشه سنگشـناسی تـهیه گردید. پس از آن نواحی رخنمون مارنی با توجه به سازندهای زمینشناسی اسخراج شدند. بر این اساس سه واحد مارنی شامل مارن ائوسن، مارن کرتاسه و مارن میوسن تعیین گردید سپس نقشه اقلیم و نقشه شیب استان در سیستم GIS و نرمافزار ILwis قطع داده شدند و در نهایت نقشه نهایی مارنهای استان و واحدهای کاری تعیین گردیدند. میزان روانآب و رسوبزایی مارنها بر روی پهنه های مارنی با استفاده از بارانساز صحرایی اندازه گیری گردید. نتایج نشان داد که بیشترین رواناب و رسوب جمع آوری شده مربوط به مارن میوسن میباشد که حداکثر رسوب جمعآوری شده با مقدار 145 گرم بر لیتر در فرسایش خندقی و در شیب 10-30 درصد اتفاق افتاده است. حداقل رسوب و روانآب جمعآوری شده مربوط به مارن کرتاسه به خصوص در فرسایش سطحی بوده که مقدار آن 94/0 گرم بر لیتر میباشد. ضریب هبستگی شیب توپوگرافی با مقدار روانآب برابر با 479/. بوده و از نظر آماری ارتباط آنها با هم کاملاً معنیدارهستند. ضریب هبستگی ساده بین روانآب با مقدار رسوب برابر 452/. بوده و ارتباط آنها باهم خیلی معنیدار است. ضریب هبستگی بین مقدار رسوب ناشی از فرسایش خاک توسط بارانساز با کربن آلی و مواد خنثی شونده برابر با 374/.- و 382/.- بوده و ارتباط معنیدار دارند.
نقش مؤلفه های ژئومورفولوژی در تشکیل و تغذیه سفره آب زیرزمینی مطالعه موردی: دشت ذهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به دو روش استنباطی- تحلیلی و وزنی، رابطه بین مولفه های ژئومرفولوژی با منبع آب زیرزمینی دشت ذهاب واقع در مغرب استان کرمانشاه مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در روش اول، با استفاده از داده های چاه های اکتشافی و پیزومتری، تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت ذهاب با عناصر ژئومورفولوژی این دشت مورد ارزیابی مقایسه ای قرار گرفته است و در روش دوم نیز با استفاده از تلفیق 7 متغیر: شیب، زمین شناسی، ژئومورفولوژی، کاربری اراضی، هیپسومتری، بارش و تراکم زهکش در محیط GIS، مبادرت به پهنه بندی حوضه به واحد های هیدروژئومورفولوژی گردید. نتایج حاصل از هر دو روش بیانگر رابطه معنی دار بین عناصر ژئومورفولوژی و منبع آب زیر زمینی در دشت ذهاب می باشد. در واقع این بررسی نشان داده است که هرچند دشت ناودیسی انباشته از مواد رسوبی جوان زمینه تشکیل سفره آب زیرزمینی در دشت ذهاب را فراهم آورده است، اما نقش اصلی در تغذیه این منبع را مخروط افکنه های حاشیه شرقی دشت ذهاب و بستر سیلابی رود جگیران بعهده دارند. این عوارض علاوه بر نفوذ مستقیم 112/5 میلیون متر مکعب آب برگشتی کشاورزی و 147/4 میلیون متر مکعب آب باران (البته با مشارکت رسوبات سطح دشت)، موجب نفوذ 570/7 میلیون متر مکعب آب از جریان سطحی نیز می شوند. تقسیم بندی حوضه دشت ذهاب نیز نشان داده است که از نظر هیدرو-ژئومورفولوژی، دشت تراکمی با رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه ای بیشترین نقش در نفوذ آب به داخل زمین را دارند. دشت های فرسایشی(گلاسی) پوشیده از مواد دامنه ای از این لحاظ در درجه دوم و دامنه های نامنظم با مواد واریزه ای در درجه سوم اهمیت قراردارند. نقش اراضی بد لندی در تغذیه دشت نیز غیر مستقیم است. اراضی بد لندی آب حاصل از بارش را به جریان سطحی تبدیل می کنند و این آبها نیز توسط رودخانه جگیران به روی مخروط افکنه حاشیه شرق دشت ذهاب زهکشی شده و در آنجا نفوذ داده می شوند.
گزارش برگزاری اولین همایش جایگاه مطالعات ژئومورفولوژی در آمایش سرزمین و مدیریت محیط
حوزههای تخصصی: