در این مقاله داده های مربوط به عنصر اقلیمی بارش در فصول مختلف یک دوره آماری 41 ساله برای ایستگاه هایی از استان آذربایجان شرقی جهت تحلیل آماری داده های خام بارش و مدل سازی، محاسبه وپیش بینی فصول مرطوب و خشک زمستانه مورد استفاده قرار گرفته است. روش اصلی مورد استفاده دراین پژوهش عبارت از روش تجزیه و تحلیل سریهای زمانی است و برای تبیین نوسانات بارش، ازمدلهای نوسانی و میانگین متحرک و برای پیش بینی فصول آتی مرطوب و خشک از مدل پیش بینی سری زمانی تجزیه استفاده شده است. به منظور تعیین کمی و تفکیک فصل مرطوب و فصل خشک، روش بارش استاندارد شده (SPI) به کار رفته است.نتایج حاصل از این مطالعه حاکی از نوسانهای شدید بارش در همه ایستگاه ها است که با شدت و ضعف هایی، توام است. این امر بیانگر علل آب و هوایی نوسانات بارش ایستگاههای آذربایجان شرقی است. از نظر طبقه بندی شدت فصول مرطوب و خشک زمستانه غالبا در ایستگاه های مورد مطالعه حالت بارش نرمال، فصول خشک و نیز دوره مرطوب قابل مشاهده می باشد که فصول خشک از توالی وتداوم بیشتری نسبت به فصول مرطوب برخوردارند. این امر در پیدایش پدیده خشکسالی بی تاثیر نمی باشد.
"ایران در کمربند خشک عرض میانه قرار گرفته است. میانگین دمای ایران حدود 18 درجه سلسیوس است. دمای ایران در نیم سده گذشته روندهای مثبت و منفی داشته است. برای ارزیابی این روندها داده های دمای ماهانه ایران (دمای شبانه، روزانه و شبانروزی) از ژانویه 1951 تا دسامبر 2000 بررسی شد. به کمک این پایگاه داده نقشه های همدمای ماهانه کشور با اندازه یاخته 15×15 کیلومتر و روش کریگینگ محاسبه شد. به این ترتیب هر نقشه شامل 7238 یاخته بر روی ایران است. برای تعیین روند دمای شبانه، روزانه و شبانروزی روی تک تک یاخته های نقشه های همدما برای هر ماه به طور جداگانه یک مدل رگرسیون به روش حداقل مربعات پیاده شد.
تحلیل روند دما نشان داد که در نیم سده گذشته دمای شبانه، روزانه و شبانروزی ایران به ترتیب با آهنگ حدود سه، یک و دو درجه در هر صد سال افزایش داشته است. روندهای افزایش دما عمدتا در سرزمین های گرم و کم ارتفاع و روندهای کاهشی عمدتا در رشته کوه ها دیده می شوند."
نظر به این که تولید موادّ غذایی بهتر و بیشتر یکی از مسائل مهمّ دنیای کنونی بشمار میآید و از آنجا که تولید محصول و قابلیّتهای کشاورزی هر منطقه به هوا و مشخّصات اقلیمی آن بستگی دارد، مطالعة سازههای جوّی مؤثّر بر کشاورزی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است. درخت خرما گیاهی است تک لپّهای از خانوادة پالماسه، در این خانواده قریب دویست جنس و چهار هزار گونه وجود دارد که در اغلب مناطق (به جز مناطق سرد) میرویند. موطن اصلی خرما را معدودی از محقّقین، شمال آفریقا و هندوستان دانسته، ولی اکثر دانشمندان و پژوهندگان برآنند که موطن اصلی نخل، بینالنّهرین بوده و از چهار الی پنج هزار سال قبل از میلاد مسیح مردمان این سرزمینها به کاشت و پرورش درختان خرما اشتغال داشتهاند. عدّهای از باستانشناسان پس از تحقیق مفصّل پیرامون این موضوع، اظهار داشتهاند که کشت خرما در ایران از آغاز سلسلة هخامنشی معمول بوده است. استان گلستان با وسعت 20437 کیلومتر مربّع، در منتهی الیه جنوبشرقی دریای خزر قرار دارد. از کلّ مساحت استان حدود را مناطق بیابانی و نیمه بیابانی تشکیل میدهد. مطالعة عوامل اقلیمی استان گلستان نشان میدهد که مناطق شمالی استان که جزء مناطق خشک و نیمه خشک استان محسوب میشوند، دارای شرایط نسبتاً مساعدی برای کشت نخل خرما (به ویژه گونههای زودرس) میباشد؛ به این دلیل که مهمترین عامل رشد نخل یعنی درجه - روز (حدّاقل 1000 درجه – روز بر مبنای 18 درجة سانتیگراد) مهیّا است. در این مقاله علاوه بر محاسبة واحدهای حرارتی (درجه – روز)، سایر عوامل اقلیمی مؤثّر بر کشت نخل نیز مورد بررسی قرار گرفت و از دیدگاه اقلیمی، مناطق شمالی استان گلستان جهت کشت نخل مناسب تشخیص داده شد.
اجرای روش های مناسب در طراحی ساختمان که با اقلیم محل هماهنگی داشته باشد همواره مورد نظر معماری ساختمان بوده است. طراحان ساختمانی با کمک اقلیم شناسان، از حداکثر امکانات بالقوه آب و هوایی هر منطقه استفاده می نمایند. استفاده از انرژی های طبیعی در ساختمان به صرفه جویی در مصرف سوخت و مهمتر از آن به افزایش کیفیت آسایش و بهداشت محیط مسکونی و سالم سازی محیط زیست منتهی می شود. طراحی مسکن بر اساس شرایط آب و هوایی یک منطقه، اولین خط دفاعی در مقابل عوامل خارج بنا است. در این تحقیق ارایه مدل هایی از مسکن که بتواند از شرایط اقلیمی منطقه حداکثر استفاده را از جهت تابش، دما، بارش و رطوبت نسبی، به عمل آورد مورد نظر بوده است. منطقه مورد مطالعه در سواحل جنوبی کشور، از شرایط ویژه آب و هوایی نظیر ساعات آفتابی بالا، وزش بادهای نسیم دریا به خشکی و بادهای محلی برخوردار می باشد. توجه به نیروهای زوال ناپذیر چون آفتاب و باد و استفاده از آنها در بهبود شرایط حرارتی و بالا رفتن شاخص های آسایشی مسکن در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته است.
در این پژوهش دادههای بارش روزانه ۴۶ ایستگاه هواشناسی برای یک دوره آماری ۳۰ساله از سال ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۵ از سازمان هواشناسی کشور دریافت شد و برای بررسی دورههای بارش در ایران مورد استفاده قرارگرفت. نتایج نشان داد که بیشترین دوره بارشی در همه ایستگاهها دوره بارش یک روزه است. بررسی تغییرات احتمالی دورههای بارش که با استفاه از آزمونهای ناپارامتری فریدمن و ویلکاکسون برای تکتک ایستگاهها و سپس برای کل ایران (مجموع ایستگاه ها) انجام شد، معلوم شد که در بین ۴۶ ایستگاه، ۱۴ ایستگاه هرکدام در یک یا دو دوره بارش و در کل ایران، هرچهار دوره بارشی دارای تغییراتی در طول دوره آماری هستند. بررسی تاثیر عوامل مستقل عرض جغرافیایی و ارتفاع بر روی نسبت دورههای بارش نشان داد که عرض جغرافیایی بر روی نسبت دوره بارش یک روزه موثر است به نحوی که با کاهش عرض جغرافیایی نسبت بارش یک روزه کاهش می یابد اما عامل ارتفاع نقشی ندارد. کلید واژگان: ایران، دوره بارش، آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون ناپارامتری فریدمن و ویلکاکسون، رگرسیون چندگانه
کمبود بارش و محدودیت منابع آب یکی از موانع عمده9 توسعه ÷ایدار بشمار می رود که برای مقابله با آن باروری ابرها به عنوان یکی از راهکارهای جدید تامین منابع آب مطرح شده است یکی از عوامل بسیار 1روری در انتخاب مکان مناسب باروری ابرها اقلیم شناسی بارش در منطقه می باشد تحقیق حاضر در منطقه کرمان با استفاده از دادههای بارش روزانه ایستگاه های منطقه در یک دوره آماری بیست ساله انجام شده است . نتایج مطالعه نشان می دهد که بیش از 80 در صد از بارش سالانه منطقه مورد مطالعه در فصل های زمستان و اوایل بهار ریزش می کند (آذر تا فروردین ) که بیش از60 در صد از آن متعلق به زمستان است توزیع مکانی بارش در منطقه یکنواخت نیست و منحنی های همبارش بیش از 300 میلی متر وح داکثر بارش سالانه بر ارتفاعات بلند مرکزی منطقه از جمله هزار لاله زار و جبال بارز منطبق می باشد حدود 35 در صد از بارش اکثر ایستگاه های منطقه را دوره های بارش سنگین (30-10 میلی متر) و استثنایی |(بیش از 30 میلی متر) به خود اختصاص می دهد بیش از 60 در صد از دوره های مرطوب را بارش های یک روزه 30 در صد بارش های متوالی دو روزه وکمتر از 10 در صد بارش ها را دوره های متوالی سه روزه و بیشتر تشکیل می دهد دوره های بارشی سنگین و استثنائی و بارش های متوالی دو روزه و بیشتر نیز منطبق بر ارتفاعات مرکزی منطقه است . بنابراین ماههای آذر تا فروردین فاصله زمانی مناسب تر و شیب های جنوبی ارتفاعات مرکزی محدوده مکانی بهتری را برای اجرای ÷روپه های باروری ابرها در منطقه فراهم می نماید.
در این پژوهش داده ها برای ۴۴ ایستگاه سینوپتیک در گستره ایران طی دوره ۴۰ ساله از سال ۱۹۶۴ الی ۲۰۰۳ از سایت اینترنتی www. irimet.net استخراج شد. اهداف تحقیق عبارتند از : تعیین روندهای افزایشی و کاهشی دماهای شبانه ی ایستگاههای ایران، وضعیت پهنه بندی با استفاده از آنالیز خوشه ای، بررسی رژیمها و نوسانات دماهای شبانه ایران طی دوره آماری و در سریهای زمانی متفاوت (سالانه، فصلی، ماهانه، دهه ای) نتایج اینکه دماهای میانگین حداقل در اغلب ایستگاهها روند افزایشی داشته است. دماهای شبانه ایران در حال حاضر ۲ درجه سانتیگراد به طور متوسط گرمتر از ۴۰ سال قبل می باشد. مناطق پست ایران در دوره گرم سال شبهای گرمتری را تجربه می کنند. فصول پاییز و زمستان بیشترین روند افزایشی دمای حداقل داشته اند. کوهستان روندهای سرمایشی قوی تر بوده است مناطق بدون روند مشخص در دوره زمانی مختلف بیشتر در شمال غرب کشور است. استقرار پهنه ها ارتفاع نقش بیشتری را نسبت به عرض جغرافیایی دارد. رابطه قوی بین عرض جغرافیایی و ارتفاع از یک سو و دماهای میانگین حداقل از سوی دیگر است.
روشهای آماری چند متغیره، کاربردهای بی شماری در مطالعات جغرافیایی و به خصوص اقلیم شناسی دارند. طبقه بندی اقلیمی که در سال 1380 توسط مولفان این مقاله به استفاده از روش تحلیل خوشه ای انجام گردید، یکی از این کاربردها می باشد. از طرفی با توجه به تنوع زیاد متغیرهای مورد استفاده برای طبقه بندی مذکور، انجام مطالعه حاضرجهت معرفی متغیرهای اصلی که در مرزبندی نواحی اقلیمی نقش داشته اند، و تعیین میزان تاثیرهرکدام از آنها در این طبقه بندی ضرورت پیدا کرد. برای این منظور داده های ماهانه 41 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک (1995-1993) مورد استفاده قرارگرفت. روش تحلیل عاملی و تجزیه مولفه های اصلی که از کاربردی ترین روشهای چند متغیره آماری می باشند برای تجزیه و تحلیل داده ها انتخاب شد.نتایج نشان می دهند که مهمترین مولفه نم نسبی می باشد که بیش از 40% از کل واریانس را به خود اختصاص داده است .(Pct of Var = %40/90)دومین مولفه اصلی مربوط به دماهای حداقل و حداکثر است (Pct of Var = %23/37) که بیش از 23% از کل تغییرات را تبیین نموده اند. سایر متغیرها در مابقی مولفه ها قرار دارند. یافته ها گویای آن است که طبقه بندی ایجام شده دارای مبنای اصولی بوده و براساس قوانین علمی استوار گردیده است به نحوی که مرزهای نواحی اقلیمی به طور متعادل از کلیه متغیرها تاثیر پذیرفته اند. این مطالعه همچنین کاربرد روش تحلیل عاملی را به عنوان روشی کارآمد، برای انجام مطالعات تحلیلی و مفصلی که نیاز به کنکاش در خصوص روابط بین متغیرها دارند، دراین مطالعه همچنین سعی شده است تا چگونگی بارگذاری متغیرها در مولفه های اصلی و نحوه محاسبه مقداری های ویژه و بردارهای ویژه بصورت ساده شرح داده شود.