ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
۱۰۲۱.

بررسی تأثیر تغییر کاربری اراضی روی وضعیت ژئومورفولوژیکی رودخانه کر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی کاربری اراضی روزگن طبقه بندی رودخانه رود کر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۲ تعداد دانلود : ۴۷۰
مطالعه تغییرات زمانی و مکانی کاربری اراضی، اطلاعات مهمی در زمینه تغییرات ژئومورفولوژی مجرای رودخانه فراهم می کند؛ لذا در این تحقیق نقش مداخلات انسانی و بخصوص تغییرات کاربری اراضی در وضعیت ژئومورفولوژیکی رودخانه کر (بالادست سد درودزن- استان فارس) به عنوان یکی از مهمترین مناطق کشاورزی و گردشگری و مهمترین منبع آبی شمال استان فارس مورد بررسی قرار گرفته است. مراحل انجام تحقیق بر مبنای آنالیز سنجش از دور تغییرات کاربری اراضی و بررسی اثر تغییرات کاربری اراضی بر منابع زیست محیطی و تغییرات ژئومورفولوژی رودخانه با استفاده از روش روزگن است. نتایج روش ارزیابی وضعیت ژئومورفولوژیکی روزگن نشان داد که در طی دوره زمانی مورد مطالعه حداکثر تغییرات ژئومورفولوژیکی در سطح یک و دو روش روزگن مربوط به بازه های مکانی شماره یک و دو بوده است و پس از آن به ترتیب بازه های شماره 4، 5 و 3 در اولویت قرار می گیرند. در تمامی بازه های مکانی مورد مطالعه به علت فرسایش پذیری کرانه ها، تغییراتی عرضی و طولی چشم گیری رخ داده است و حداکثر تغییرات به ترتیب مربوط به بازه های مکانی 2، 1، 3، 4 و 5 است. تغییرات عرضی به ترتیب به علت تغییر شیب، رژیم هیدرولوژیکی، بار معلق و بار بستر، تعرض به زمین های محدوده حریم رودخانه و وجود سد بوده است.
۱۰۲۲.

تحلیل تأثیر دینامیک رودخانه های ساحلی بر ویژگی های رسوب شناسی و جهات نقل و انتقال آن ها در کرانه خط ساحلی (مطالعه موردی: ساحل غربی جلگه مکران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژئومورفولوژی ساحلی ساحل غربی مکران فرایندهای رسوب شناسی کرانه خط ساحلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۷ تعداد دانلود : ۴۹۷
توده های ماسه ای بر اثر عوامل مختلفی در مناطق ساحلی ایجاد می شوند. هدف اصلی از این مقاله مطالعه عملکرد جریان های رودخانه ای بر ویژگی های رسوب شناختی کرانه ساحلی جلگه غربی مکران است. از ویژگی های باد، رسوب شناسی، تصاویر ماهواره ای، و نرم افزارهای رایانه ای W.R.Plot view،Gradistat ، و ArcGIS به عنوان داده ها و ابزارهای تحقیق استفاده شد. ویژگی های رسوب شناختی کرانه با تکنیک بررسی میدانی و ترسیم مقاطع نمونه مطالعه شد. هشت نمونه رسوب از نهشته های سطحی برداشت شد و شاخص های مورفومتری و مورفوسکوپی آن ها در آزمایشگاه تعیین شد. برای مطالعه امواج از معادله های مولیتور و اندازه گیری طول بادگیر جهات مختلف در هشت ایستگاه فرضی استفاده شد. پراکنش این ایستگاه ها به نحوی انتخاب شد که معرّف تغییرات خط ساحلی باشد. بر طبق نتایج، مساحت زیادی از منطقه ساحلی تغییر شیب چندانی ندارد و دامنه جزر و مد در آن زیاد است. با وجود تأثیر زیاد فرایندهای رودخانه ای، حمل دریایی بخشی از مراحلِ پایانیِ حملِ ذراتِ نهشته بر کرانه خط ساحلی به شمار می آید. در نتیجه گیری کلی می توان گفت که منابعِ تأمینِ رسوب کرانه خط ساحلی دهانه رودخانه های همجوار است؛ به نحوی که مسافت طی شده رسوبات دریایی بسیار کم و نتوانسته است آثار حمل در نهشته های رودخانه ای بر ذرات رسوب را از بین ببرد.
۱۰۲۳.

واکاوی روند تغییرات و الگوی فضایی ابرناکی سالانه و فصلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابرناکی ایران زمین آمار روند تغییرات کریجینگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۴ تعداد دانلود : ۷۳۲
ابرها در چرخه آب و شکل گیری اقلیم های مختلف از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. توزیع مکانی روزهای ابرناکی و روند تغییرات آن در جهت اتخاذ تصمیمات و راهبردهای محیطی حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش بررسی روند تغییرات مکانی و زمانی سالانه تغییرات روزهای ابرناکی در ایران بر مبنای روش های زمین آمار می باشد. روش پژوهش براساس آمار و اطلاعات روزهای ابری 43 ایستگاه همدید از سال 1970 الی 2010  انجام شد. به منظور تعیین الگوی فضایی از روش های مختلف درون یابی زمین آمار استفاده شد. برای سنجش دقت این روش ها از معیارهای اعتبارسنجی MAE،MBE وRMSE و برای ارزیابی روند تغییرات از روش من – کندال و کمترین مربعات استفاده گردید. نتایج نشان داد از شمال به جنوب و از غرب به شرق ایران، تعداد روزهای ابری کاهش می یابد و تفاوت مکانی زیادی در تعداد روزهای ابرناکی در کشور وجود دارد.  توزیع زمانی – مکانی روزهای ابری در کشور نیز تابع مؤلفه های مکان می باشد و عامل عرض جغرافیایی بیشترین تأثیر را دارد. نتایج معیارهای اعتبارسنجی نشان داد که برای ابرناکی سالانه روش های GPI و C/K، در فصل زمستان روش درون یابی C/K، در فصل بهار روش IDW، در فصل تابستان LPI و در فصل پاییز روش های RBF وEBK از عملکرد بالاتری در توزیع مکانی ابرناکی برخوردار می باشند. روند تغییرات روزهای ابری در کشور بیشتر کاهشی بوده، در بیش از نیمی از ایستگاه های موردمطالعه این روند کاهشی معنی دار آشکار گردید. از آنجایی که مقدمه بارش ابرناکی است، نتایج تحقیق در پیش آگاهی مدیریت ریسک مخاطرات هیدروکلیمایی و مدیریت منابع آبی حائز اهمیت می باشد.
۱۰۲۴.

بهینه سازی روش SINTACSبا استفاده از مدل فازی جهت ارزیابی آسیب پذیری آبخوان دشت بیلوردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آسیب پذیری آبخوان دشت بیلوردی مدل فازی ممدانی (MFL) روش SINTACS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۸۴
ارزیابی آسیب پذیری آبخوان به منظور تعیین مناطق دارای پتانسیل آلودگی برای مدیریت منابع آب زیرزمینی از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش، از روش SINTACS برای ارزیابی آسیب پذیری آب خوان دشت بیلوردی اس تفاده شده است. در روش SINTACS پارامترهای مؤثر در ارزیابی آسیب پذیری سفره ی آب زیرزمینی، شامل عمق سطح ایستابی، تغذیه ی خالص، جنس سفره، نوع خاک، شیب توپوگرافی، مواد تشکیل دهنده ی منطقه ی غیراشباع و هدایت هیدرولیکی استفاده می شود که به صورت 7 لایه در محیط ArcGIS تهیه شدند که پس از اختصاص وزن و رتبه بندی و تلفیق 7 لایه یاد شده، نقشه ی نهایی آسیب پذیری آبخوان تهیه و شاخص SINTACS برای کل منطقه بین 79-169برآورد شد. برای صحت سنجی روش از داده های غلظت نیترات در منطقه استفاده شد. برای بهبود نتایج روش SINTACS، از مدل فازی ممدانی استفاده و به این منظور داده های ورودی (پارامترهای SINTACS) و خروجی (شاخص آسیب پذیری تصحیح شده) و مقادیر نیترات مربوطه به 2 دسته آموزش و آزمایش تقسیم شد و پس از آموزش مدل، با استفاده از مقادیر نیترات نتایج مدل در مرحله ی آزمایش مورد ارزیابی قرار گرفت. مدلMFL  با افزایش ضریب تعیین روش SINTACS از 61/0به 85/0 که حاصل حذف خطای نظر کارشناسی اعمال شده در روش کلاسیک می باشد، توانایی خود را در بهبود نتایج روش SINTACS  اولیه نشان داد.
۱۰۲۵.

تاثیرات مورفوژنتیکی تکتونیک فعال بر زمین لغزش در حوضه جاجرود(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین لغزش مورفوژنتیک تکتونیک فعال حوضه جاجرود

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۶۶۴
زمین لغزش به عنوان یک مخاطره طبیعی، همواره خسارات فراوانی ر ا به همراه داشته است. شناسایی عوامل موثر در وقوع این پدیده و پهنه بندی خطرآن ، یکی از روش های اساسی وکاربردی جهت دستیابی به راهکارهای کنترل و پایش آن می باشد. دراین پژوهش هدف بررسی ارتباط تکتونیک فعال و پتانسیل وقوع زمین لغزش درحوضه آبریزجاجرود به عنوان یکی از حوضه های کوهستانی کشور می باشد. ابزارهای اصلی پژوهش را شاخص های مورفوتکتونیکی تشکیل داده اند. این شاخص ها به تفکیک در 39 زیر حوضه جاجرود مورد بررسی قرارگرفته اند. نسبت تعداد زمین لغزش ها به تعداد زیرحوضه ها برای هرطبقه از IAT به دست آمد . پس از آن درجه سطح خطراحتمالی از کلاس های  IATشناسایی شد. در نهایت ، خطر زمین لغزش برای هر زیر حوضه بر اساس اثر ترکیبی از سطح خطر احتمالی و فرکانس وقوع زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت . نتایج نشان می دهد که تطابق خوبی بین کلاسIAT و نسبت تعداد زمین لغزش ها به تعداد زیرحوضه ها وجود دارد . حدود 85٪ از زیر حوضه ها که زمین لغزش در آنها رخداده در سطح زیاد و بسیار زیاد خطر قرار دارند ، در حالی که از 27 زیرحوضه بدون زمین لغزش ، حدود 33 درصد در سطوح بالا و بسیار بالای خطر قرار دارند . به منظور صحت سنجی و ارزیابی دقت مدل از دوشاخص به نام های مجموع کیفیت (QS) و دقت روش  (P)استفاده شد . مقدار مجموع کیفیت (QS) 97/0 و دقت روش (P) برای کلاس های خطر زیاد و خیلی زیاد 79/0 بدست آمد . مجموع کیفیت و دقت روش نشان دهنده صحت یا مطلوبیت عملکرد روش در پیش بینی خطر زمین لغزش است . یافته ها نشان دادند که حوضه جاجرود از نظرتکتونیکی بسیار فعال بوده و این موضوع استعداد روانگرایی دامنه ای و زمین لغزش را به نسبت افزایش داده است.
۱۰۲۶.

بازسازی الگوهای فضایی- زمانی از فعالیت جریان مواد با استفاده از روش دندروژئومورفولوژی در حوضه آبریز تنگراه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حوضه آبریز تنگراه جریان مواد بارشهای ناگهانی دندروژئومورفولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۴۲۰
حوضه آبریز تنگراه واقع در استان گلستان، یکی از زیر حوضه های رودخانه دوغ، به عنوان یکی از نواحی تحت خطر جریان مواد شناخته شده است. در سال های 1380 و 1381 طی یک بارش ناگهانی ، منطقه مورد نظر جریان مواد جبران ناپذیری را تجربه کرده است و خسارات جانی و مالی زیادی را محتمل شده است جهت بازسازی جریانات مواد قدیمی و اثبات وقوع این جریانات در حوضه  از روش دندروژئومورفولوژی استفاده گردید، دندروژئومورفولوژی از تغییرات بوجود آمده در ساختار و حلقه های رشد درختان برای بازسازی زمان و نحوه عملکرد فرایند های ژئومورفیک استفاده می کند.  بعد از عملیات میدانی و تعیین محدوده مطالعاتی نمونه برداری های لازم انجام شد. پس از آماده سازی نمونه ها، سطح نمونه ها با سمباده نرم صیقل داده شد و شمارش حلقه ها با میکروسکوپ اندازه گیری و ضخامت آنها پس از ترسیم روی کاغذ میلیمتری تغییر یافته، با دقت 1/0 میلی متر  اندازه گیری شد و سال وقوع جریان مواد براساس تغییرات در حلقه ها و همچنین تعداد حلقه های رشد یافته در بافت پینه ای باسازی شد. همچنین مقاطع عرضی از محدوده نمونه برداری شده گرفته شده است که نتایج حاصل از آن حاکی از آن است که بیشترین زخم های ایجاد شده ناشی از جریان مواد سال 1380 با دبی پیک 64/850 حاصل شده است. با جمع آوری پانزده نمونه برداشتی و تجزیه و تحلیل حاصل از آن مشخص گردید که آنها مربوط به جریانات مواد سال 1380 و 1381 می باشند. با توجه به بررسی های انجام گرفته روی نمونه های گردآوری شده در حوضه آبریز تنگراه و تهیه پرسشنامه جهت تعیین اطلاع از وقوع جریانات مواد رخ داده در دهه های  قبل به این نتیجه رسیدیم که در طی هفتاد سال اخیر جریانات مواد سال های نامبرده تنها سیلاب های رخ داده  از نوع جریان مواد در این منطقه هستند.
۱۰۲۷.

تحلیل واکنش هیدرولوژی حوضه کارون شمالی به افزایش دمای کمینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آبدهی حوضه کارون شمالی دمای کمینه روند سطح پوشش برف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۲ تعداد دانلود : ۴۹۳
تنش های آبی ناشی از تغییرات اقلیمی ،افزایش دما و کاهش سطح پوشش برف از چالش های امروزه جهان است. با توجه به اینکه آبدهی رودخانه کارون به شدت تحت تأثیر ذخایر برف در بخش های شمالی آن است، پیامدهای هیدرولوژیک افزایش دمای کمینه در چهار ایستگاه بروجن، لردگان، یاسوج، و کوهرنگ با کمک داده های هیدرومتری ( 2014-1978) و تصاویر ماهواره ای 2014-2000 بررسی شد. نخست با آزمون من- کندال روند داده ها تعیین شد و سپس دمای کمینه دوره 2040-2011 منطقه در  مدل CMPI5 با سناریوهای RCP4.5 و RCP8.5 برآورد شد. نتایج نشان داد  دمای کمینه در ماه های سرد دارای روند افزایشی و تعداد روزهایی با دمای صفر و کمتر، سطح پوشش برف و میزان آبدهی حوضه دارای روند کاهشی است. یافته های مدل CMPI5 نیز نشان داد دمای کمینه در ایستگاه های مطالعاتی بین 8/0 تا 4/4 درجه سلسیوس به ویژه در فصل سرد افزایش می یابد که در تداوم روند فعلی است. همچنین، مشخص شد در آینده، با توجه به روند دمای کمینه، سطح پوشش برف و آبدهی رودخانه در فصل بهار بین 35 تا 60درصد کاهش و فقط بین 7 تا 15درصد در ماه های نوامبر و دسامبر افزایش خواهد داشت.
۱۰۲۸.

سهم مدیریت وارونگی اقلیمی در کنترل آستانه شاخص کیفیت هوای شهری (مطالعه موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آستانه اصفهان اینورژن شاخص کیفیت هوا (AQI)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۰ تعداد دانلود : ۵۱۶
وارونگی هوا پدیده اقلیمی است که سبب افزایش تراکم آلایندگی در شهرهای پُرجمعیت و صنعتی می شود؛ به طوری که عبور از آستانه کیفیت هوا مشکلات عدیده ای برای شهروندان به دنبال دارد. توجه مدیران برای مقابله با این مشکل بیشتر معطوف به عوامل آلاینده چون ترافیک است. اما باید دید اگر این پدیده در فصول مختلف وجود دارد و عوامل آلاینده نیز تغییر چندانی در طول سال ندارد، چه عاملی سبب عبور مقدار شاخص کیفیت هوا از آستانه می شود و اگر استمرار اینورژن موجب چنین وضعیتی است، می توان راهکارهای اقلیمی برای کاهش استمرار این وضعیت پیشنهاد کرد. این پژوهشِ کاربردی با روش تحلیلِ فضاییِ مؤلفه های اقلیمی (فشار و دما) و آلاینده های هوا (O3, PM, Co, SO2, NO2) و با بهره گیری از روش همبستگی و تکنیک کریجینگ و با استفاده از تحلیلگر Surfer انجام گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که: * در حاکمیت اینورژن از طریق هسته های سلولی فشار و دما امکان تحریک سلول ها برای ایجاد آشفتگی وجود دارد. * در ماه آبان و آذر با کنترل ترافیک و در دی ماه با کنترل آلوده کننده های صنعتی می توان از عبور شاخص کیفیت از حد مجاز جلوگیری کرد.
۱۰۲۹.

بررسی تأثیر تغییرکاربری اراضی و اقلیم بر رواناب حوضه ی آبخیز با استفاده از مدل SWAT (مطالعه ی موردی :حوضه ی گرین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تغییر اقلیم حوضه ی گرین رواناب کاربری اراضی مدل SWAT

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۷۷
تغییر کاربری اراضی و تأثیر پدیده ی تغییر اقلیم بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و رواناب سطحی حوضه ی آبخیز می تواند به مدیریت چالش های منابع آب و برنامه ریزی صحیح و مدیریت حوضه های آبخیز کمک نماید. در این تحقیق به منظور بررسی اثر تغییر کاربری اراضی و تغییر اقلیم بر رواناب، مدل SWAT مورد استفاده قرار گرفت. برای پیش بینی کاربری اراضی حوضه ی گرین از تصاویر ماهواره لندست سال های 1986، 2000، 2014، مدل مارکوف وCA  مارکوف استفاده و نقشه ی کاربری اراضی سال 2042 پیش بینی شد. ریز مقیاس نمایی داده های بارش و دما نیز توسط مدل SDSM انجام شد و خروجی های مدل HADCM3 جهت پیش بینی اقلیم آتی حوضه ی گرین استفاده گردید. با توجه به ضریب نش ساتکلیف و ضریب تعیین به  دست آمده در مرحله واسنجی (به ترتیب برابر با 59/0 و60/0) و مرحله ی اعتبارسنجی (به ترتیب برابر با 66/0 و 67/0) این مدل دارای کارایی قابل قبولی در پیش بینی متغیرهای مورد بررسی در حوضه ی آبخیز مورد  مطالعه است. نتایج به دست آمده نشان می دهد  با ثابت ماندن روند تغییرات دوره ی پایه در سال های 1986 تا 2014 این منطقه شاهد افزایش 28/2 درصدی مساحت جنگل و کاهش 07/2 درصدی مساحت مرتع تا سال 2042 نسبت به سال 2014 خواهد بود و همچنین مشاهده می شود که در اکثر ماه های سال در دوره ی آتی میانگین بارش ماهانه دارای روند کاهشی و میانگین دما دارای روند افزایشی خواهد بود. نتایج بیانگر این موضوع است که تغییر کاربری اراضی در دوره ی آتی با کاهش مساحت مرتع و اراضی بدون پوشش و افزایش مساحت اراضی جنگلی و همچنین تغییر اقلیم تحت سناریوهایA2  و B2 موجب کاهش میزان رواناب می گردد. در نهایت نتایج نشان داد کاهش میزان رواناب در دوره 2042 تا 2050 نسبت به دوره ی 2000 تا 2010 در اثر تغییر اقلیم (بارش و دما) بیشتر از میزان کاهشی است که در اثر تغییر کاربری اراضی ایجاد می شود.
۱۰۳۰.

تحلیل اکتشافی رابطه فضایی سرعت باد سطحی (SWS) و دمای سطح دریا (SST) در دریای عمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودهمبستکی فضایی دریای عمان دمای سطح دریا (SST) سرعت باد سطحی (SWS)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱۱ تعداد دانلود : ۵۶۶
سرعت باد سطحی (SWS) و دمای سطح دریا (SST) پارامترهایی مهم در مطالعات برهمکنش های جو- اقیانوس به شمار می روند. در این پژوهش، با استفاده از تحلیل خودهمبستگی فضایی موران جهانی دومتغیره و تحلیل خودهمبستگی موران محلی، ارتباط بین داده های SWS و SST بین سال های 2003 تا 2015 در دریای عمان بررسی شد. نتایج حاصل از موران جهانی دومتغیره نشان داد که در ماه های سرد رابطه دو پارامتر مثبت و مستقیم بوده و قوی ترین رابطه در ماه ژانویه رخ داده است. همچنین، ماه های گرم رابطه منفی و معکوس را نشان دادند؛ معکوس ترین رابطه در ماه ژولای شکل گرفته است. نتایج حاصل از این تحلیل برای مقیاس سالانه بیانگر رابطه عکس SWS و SST در همه سال های مورد مطالعه بود که این رابطه به مرور زمان افزایش یافته است. تحلیل موران محلی حاکی از وجود رابطه مثبت پارامترها در ماه های سرد به دلیل تعداد بیشتر خوشه های فضایی نسبت به ناخوشه های فضایی و رابطه منفی در ماه های گرم است. نتایج این تحلیل برای مقیاس سالانه نشان دهنده کاهش تعداد ناخوشه های بالا- پایین (سرعت باد زیاد و دمای سطحی کم) و افزایش ناخوشه های پایین - بالا (سرعت باد کم و دمای سطحی زیاد) در منطقه بود.
۱۰۳۱.

کاربرد منطق فازی در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز نازلوچای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سامانه اطلاعات جغرافیایی منطق فازی پهنه بندی زمین لغزش نازلوچای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۶۳۶
زمین لغزش فرایندی است دامنه ای که تأثیر مخربی بر محیط زیست و زندگی انسانی داشته و نیازمند بررسی و اقدامات پیشگیرانه میباشد. شناسایی عوامل مؤثر در وقوع زمین لغزش و پهنه بندی خطر آن جهت انجام اقدامات کنترلی از اهداف تحقیق حاضر میباشد. بنابراین برای مدیریت خطر در حوضه نازلوچای در شمالغرب ایران، کارایی روش منطق فازی مورد ارزیابی قرار گرفته است. لذا از طریق بازدیدهای میدانی و استفاده از اطلاعات محلی و همچنین اداره آبخیزداری، عکسهای هوایی، تصاویر ماهواره ای Google Earth، نقشه پراکنش زمین لغزشها تهیه گردید. در ادامه عوامل مؤثر در زمین لغزش شامل شیب، جهت شیب، ارتفاع، بارش، پوشش گیاهی، زمین شناسی، کاربری اراضی، فاصله از گسل، فاصله ار رودخانه و فاصله ار جاده با استفاده از نقشه توپوگرافی، عکس هوایی و تصاویر ماهواره ای تهیه و وارد مدل گردیدند. بعد از مرحله فازی سازی، نقشه های پهنه بندی زمین لغزش با استفاده از عملگرهای جمع، ضرب و گامای فازی با مقادیر 0.7، 0.8 و 0.9  تهیه شد. نتایج حاصل از معادله Qs(شاخص جمع کیفیت برای مقایسه کارایی مدلها) نشان می دهد که عملگر گامای 0.7 در مقایسه با دیگر عملگرها ی فازی مناسبتر است ولی با توجه به انطباق توده های لغزشی با نقشه های گامای 0.8 و 0.9 می توان از نتایج آنها برای برنامه ریزیهای توسعه ای استفاده کرد. بیشتر عوامل نقش مهمی در ایجاد حساسیت به لغزش داشته و نقشه های خروجی با 5 کلاس(خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد)، 5.4 درصد حوضه را (با گامای 0.7) در کلاس با حساسیت بالا و خیلی بالا و 62.5 درصد آن را در کلاس با حساسیت خیلی کم قرار داد. رطوبت زیاد دامنه های غربی، حساسیت بالای سازندهای زمین شناسی وتأثیر فعالیتهای تکتونیکی از عوامل مهم ایجاد زمین لغزش در این قسمت از حوضه می باشند.
۱۰۳۲.

مقایسه دو روش NDSI و LSU در برآورد سطح برف به وسیله سنجنده MODIS (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سقز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سطح پوشش برف تصویر مادیس حوضه سقز (کردستان) LSU NDSI

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
تعداد بازدید : ۱۰۸۱ تعداد دانلود : ۷۰۰
آبِ حاصل از ذوب برف نقش عمده ای در تأمین آب مورد نیاز برای فعالیت های کشاورزی، منابع طبیعی، صنعتی، و نیازهای انسانی، به ویژه در مناطق کوهستانی، دارد. در مقایسه با روش های سنتی، کاربرد داده های سنجش از دور برای برآورد سطح پوشش برف قابلیت های بیشتری دارد. در این مطالعه، با استفاده از تصاویر ماهواره ای MODIS و با به کارگیری دو الگوریتم NDSI و LSU، سطح پوشش برف حوضة سقز در استان کردستان محاسبه شده است. برای مقایسة دقت این روش ها، از تصاویر IRS، که دارای قدرت تفکیک مکانی بالایی هستند (24 متر)، استفاده شد. بدین منظور، سطح برف در تصاویر هم زمان MODIS و IRS برآورد شد. سپس، در مناطق مختلف و یکسان در دو تصویر، پیکسل های انتخاب شده، سطح برف، و رابطة خطی رگرسیونی بین نتایج حاصل از IRS و دو روش به کاررفته برای تصاویر  MODISجداگانه محاسبه شد. برای بررسی معنی داربودن رابطه از آزمون آماری t (احتمال 95 درصد) و رابطة رگرسیونی استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده از رگرسیون، روش LSU همبستگی بیشتری (98 درصد) دارد و در آزمون t نیز اختلاف معنی داری بین تصاویر IRS و روش LSU وجود ندارد. بنابراین، روش LSU، در مقایسه با روش NDSI، از دقت بیشتری در برآورد سطح برف برخوردار است.
۱۰۳۳.

ارزیابی پایداری حوضه با استفاده از روش شاخص پایداری آبخیز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آبخیز سالم آمایش سرزمین پایداری زیدشت WSI

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۸ تعداد دانلود : ۸۸
آبخیزهای سالم، خدمات اکوسیستمی بسیاری در زمینه های مختلف چون اجتماعی و رفاه اقتصادی ارائه می دهند، لذا می بایست روش هایی توسعه یابند که بتوان بر اساس آن ها درجه ی سلامت و سطح پایداری آبخیزها را تعیین نمود. یکی از شاخص های مورد استفاده برای تعیین پایداری، شاخص پایداری آبخیز (WSI) می باشد. این شاخص از تلفیق چهار زیرشاخص هیدرولوژی، محیط زیست، حیات و سیاست گذاری شکل گرفته است. این شاخص حوضه ی آبخیز را در سه سطح پایین، متوسط و بالا ارزیابی می کند. حوضه ی آبخیز زیدشت به دلیل تغییرات عمده ی دوره ی ده ساله (1380-1390) به عنوان یک حوضه ی مطالعاتی انتخاب شد. مقدار شاخص پایداری برای آبخیز زیدشت در طول دوره ی 1380 تا 1390، 65/0 محاسبه گردید. این مقدار نشان می دهد که این آبخیز در سطح پایداری متوسط رو به پایین قرار گرفته است. با توجه به تحلیل های صورت گرفته مشخص شد که برای رسیدن به توسعه ی پایدار در آبخیز زیدشت لازم است، ابتدا در زمینه ی مسائل کیفی هیدرولوژی (کیفیت آب رودخانه ی زیدشت مد نظر است)، مطالعات و طرح های جامع در راستای مدیریت و حفاظت از منابع آبی موجود در حوضه انجام گیرد و پس از بهبود این مسئله به ترتیب به مسائل پیرامون حیات آبخیزنشینان، محیط زیست، هیدرولوژی (بخش کمیت آب) و در آخر سیاست گذاری پرداخته شود. به این ترتیب این ارزیابی به مدیران و تصمیم گیران در زمینه برنامه ریزی آینده و آمایش سرزمین کمک خواهد کرد.  
۱۰۳۴.

بررسی الگوی نواحی هم شیب تغییرات میانگین دمای سالانه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایران میانگین دما هم شیب تغییرات تحلیل مؤلفه ها اصلی مدل سازی آریما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۷ تعداد دانلود : ۶۳۲
دما یکی از عناصر مهم آب و هوایی است که از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد. بررسی آن می تواند نقش عوامل مذکور را منعکس کند. هدف از این مطالعه، بررسی الگوی نواحی هم شیب تغییرات میانگین دمای سالانه ایران می باشد. بدین منظور میانگین دمای سالانه ی ایران طیّ دوره ی آماری 50 ساله بررسی گردیده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که شیب تغییرات دمای ایران به پنج ناحیه ی تغییرات افزایشی شدید (ناحیه 1) ، تغییرات افزایشی متوسط (ناحیه 2)، تغییرات کاهشی (ناحیه 3)، تغییرات افزایشی کم (ناحیه 4) و تغییرات افزایشی بسیار شدید (ناحیه 5) قابل تقسیم است. نواحی هم شیب تغییرات دمای ایران به جز در ناحیه ی سوم ( تغییرات کاهشی ) در سایر نواحی از روند افزایشی برخوردار بوده است. تنوع و پراکندگی نواحی هم شیب تغییرات نشان داد که توزیع و پراکندگی نواحی هم شیب تغییرات به شدت تحت تأثیر عواملی محلی به ویژه ارتفاعات می باشند. به کمک روش تحلیل مؤلفه های اصلی، سلول نماینده برای هر ناحیه استخراج گردید. الگوسازی   برای نماینده ی هر ناحیه از هم شیب تغییرات انجام شد. نتایج بیانگر این بود که الگوی حاکم بر دمای سلول هر ناحیه بسیار ساده بوده است؛ بطوری که در هر پنج ناحیه با تقریب قابل قبولی دما تابعی از مؤلفه های تصادفی یک تا دوسال گذشته ی خود بوده است. برای مثال دو الگوی   و   بهترین الگوی برازش یافته بر میانگین دمای سالانه ی نواحی با شیب تغییرات افزایشی کم بوده است.
۱۰۳۵.

ناحیه بندی و تحلیل بارش های نواحی مرکزی ایران با استفاده از روش های زمین آمار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زمین آمار بارش ناحیه بندی تحلیل تشخیص

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۶۹ تعداد دانلود : ۷۶۲
هدف از این مطالعه، ناحیه بندی و تحلیل چرخه های بارش نواحی مرکزی کشور است. بدین منظور از 29 متغیّر اقلیمی برای72 ایستگاه سینوپتیکی و کلیماتولوژی، طی دورة آماری از سال های 1359 تا 1390 استفاده شده است. برای دست یابی به این هدف، ابتدا با استفاده از روش های زمین آمار، پایگاه داده ای به ابعاد 29× 3673 کیلومتر تشکیل شده است. سپس به منظور ناحیه بندی اقلیمی از روش های تحلیل خوشه ای و تحلیل ممیّزی بهره گرفته شده است. به منظور آشکارسازی چرخه های نهان و آشکار بارش هریک از نواحی، از تحلیل طیفی (تحلیل همسازه ها) استفاده شده است. داده های حاصل از متغیرهای اقلیمی انتخاب شده به روش تجزیة خوشه ای ادغام وارد6، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت که پس از ترسیم دندروگرام چهار پهنة اقلیمی (1- ناحیه ای بارش زیاد، دمای بسیار کم و رطوبت زیاد؛ 2- بارش متوسط، دمای کم و رطوبت متوسط؛ 3- بارش بسیار کم، دمای بسیار زیاد و رطوبت بسیار کم؛ 4- بارش کم، دمای زیاد و رطوبت کم) شناسایی شد. به منظور ارزیابی نتایج حاصل از تجزیة خوشه ای، از روش تحلیل ممیّزی و آزمون تفاضل میانگین استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل ممیّزی نشان داد که 87/98 درصد از ایستگاه ها به طور صحیح در گروه مربوط به خود قرار گرفته اند. نتایج حاصل از اعمال تحلیل چرخه های بارش هر یک از این نواحی نشان داد که در هر چهار گروه، بیشتر چرخه های کوتاه مدت 2 تا 4 ساله حاکم بوده است؛ با وجود این، متنوع ترین چرخه ها در ناحیة یک، به دلیل عواملی مانند مجاورت با آب های خلیج فارس و قرارگیری در سایة ناهمواری های زاگرس، رخ داده است.
۱۰۳۶.

تأثیر عوامل ژئومورفولوژی بر تغذیه ی منابع آب زیرزمینی دشت میاندره کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هیدروژئومورفولوژی آب زیرزمینی دشت میاندره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶ تعداد دانلود : ۸۵
بررسی وضعیت منابع آب زیرزمینی و تعیین عوامل اثرگذار بر روی آن ها از اهمیت شایانی برخوردار است. فرم ها و فرآیندهای ژئومورفولوژیک از جمله عواملی هستند که می توانند بر میزان ذخیره، جهت جریان و کمیت آب زیرزمینی اثر بگذارند. در این پژوهش به منظور استفاده ی صحیح از منابع زیرزمینی اقدام به مطالعه ی پدیده های ژئومورفولوژیکی موجود در دشت و تاثیر این پدیده ها بر روی منابع آب زیرزمینی دشت میاندره از جمله دشت های ناودیسی در بخش شمالی استان کرمانشاه شده است. در این پژوهش از روش استنباطی و ت حلیلی وزنی- تجربی استفاده شده است. در روش است نباطی، با است فاده از داده های چاه های پیزومتری، تغییرات سطح آب زیرزمینی دشت میاندره با عناصر ژئومورفولوژیکی دشت، ارزیابی مقایسه ای شده است. در روش دوم با تلفیق نه متغیر: شیب، زمین شناسی، گسل، ژئومورفولوژی، هیپسومتری، کاربری اراضی، فاصله از آبراهه،تراکم زهکشی و خاک در محیطGIS  به پهنه بندی حوضه به واحد های هیدروژئومورفولوژی مبادرت گردید. نتایج حاصل از هر دو روش، بیانگر رابطه ی معنادار بین عناصر ژئومورفولوژی و منابع آب زیرزمینی در دشت میاندره بوده در واقع دشت سیلابی و مخروطه افکنه ها بیشترین نقش را در تغذیه ی منابع آب زیرزمینی دشت دارد. در مرحله ی دوم، رسوبات دامنه ای و مرحله ی سوم ارتفاعات در ذخیره ی منابع آب زیرزمینی نقش دارد و کمترین اهمیت مربوط به اراضی بدلندی می باشد؛ زیرا این اراضی منابع آب را در سطح جاری می سازد و از نفوذ به درون زمین جلوگیری می کند.
۱۰۳۷.

بررسی رابطه سختی سنگ و تولید واریزه به روش سلبی اصلاح شده (مطالعه موردی: ماسه سنگ آغاجاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: واریزه چکش اشمیت روش سلبی سختی سنگ ماسه سنگ آغاجاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵۷ تعداد دانلود : ۹۹۷
در این پژوهش، با توجه به اهمیت لندفرم های واریزه ای، به وسیلة روش سلبی، به برآورد مقدار سختی سنگ ها در سازند آغاجاری و رابطة آن با تولید واریزه پرداخته شد. در روش سلبی شش پارامتر سختی چکش اشمیت، جهت درزه نسبت به شیب دامنه، درجة هوازدگی، عرض، فاصله، و پیوستگی درزه در مقاومت سنگ دخیل است و هر پارامتر به پنج دسته تقسیم می شود: بسیار نامقاوم، نامقاوم، مقاومت میانه، مقاوم، و بسیار مقاوم. در روش بومی سازی شده، فاکتور تخلخل نیز اضافه شد. نمونه ها از چهار خط نمونه برداری (هر خط شامل هشت نمونة A تا H است) شد؛ در مجموع، ۳۲ نمونه برداشت شد. در این پژوهش، از چکش اشمیت مدل N و استاندارد ISRM استفاده شد. برای ترسیم لندفرم های واریزه ای از نقشة ۲۵۰۰۰/۱ و نرم افزار Arc GIS و Surfer استفاده شد. نتایج این پژوهش حاکی است از رابطة قوی و مستقیم بین واریزه های سنگی با پارامترهای سختی چکش اشمیت، هوازدگی، و پیوستگی درزه و رابطة متوسط با پیوستگی درزه و تخلخل و رابطة ضعیف با فاصلة درزه ها و فقدان رابطه با پهنای درزه ها. لایة A (قدیمی ترین لایه) دارای کمترین مقاومت و سختی در سازند آغاجاری است.
۱۰۳۸.

تحلیل روند خشک شدن دریاچه ارومیه و مهم ترین تأثیرات آن بر سکونتگاه های پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دریاچه ارومیه روند خشک شدن دریاچه مهم ترین پیامدها روش DANP

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳۶ تعداد دانلود : ۶۴۷
روند خشک شدن دریاچه ارومیه، زﻣﯿﻨﻪ ﺑﺮوز بحران های زیست محیطی، اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ و اﻗﺘﺼﺎدی را در ﻣﻨﻄﻘﻪ ﺷﻤﺎل ﻏﺮب ﮐﺸﻮر ﻓﺮاهم کرده اﺳﺖ. هدف این پژوهش، بررسی تفصیلی روند خشک شدن دریاچه ارومیه و مهم ترین پیامدهای ناشی از آن است. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی است. داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری شده است. به این منظور با استفاده از تصاویر ماهواره لندست، روند خشک شدن دریاچه ارومیه طی سال های 2000 تا 2015 بررسی شد. در مرحله بعد مهم ترین تأثیرات خشک شدن دریاچه ارومیه بر سکونتگاه های پیرامونی با استفاده از مدل ترکیبی دیمتل و فرآیند تحلیل شبکه بررسی شد. نتایج پژوهش بیانگر کاهش شدید آب دریاچه طی سال های 2000 تا 2015 است. بر اساس یافته ها، معیار زیست محیطی با ضریب اهمیت نسبی 49/0، زیرمعیارهای طوفان ها و ریزگردهای نمکی با ضریب اهمیت نسبی 1782/0، بیابان زایی و توسعه آن به نواحی پیرامون با ضریب اهمیت نسبی 1236/0، قوم گرایی و درگیری های قومی با ضریب اهمیت نسبی 0884/0، تشدید نوسانات اقلیمی و تغییر در زمان بندی فصول با ضریب اهمیت نسبی 0767/0 و از بین رفتن اراضی کشاورزی و حاصلخیزی خاک با ضریب اهمیت نسبی 0720/0، مهم ترین پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه هستند.
۱۰۳۹.

نقش گسل فعال در سطح تراز آب زیرزمینی حوضه شهرچای ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آب های زیرزمینی سطح ایستابی گسل فعال لرزه زمین ساخت مدیریت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹۵ تعداد دانلود : ۹۷۶
در این مقاله مطالعه ای در حوضه آّبریز رودخانه شهرچای در باختر دریاچه ارومیه و شمال زون ساختاری، رسوبی سنندج سیرجان انجام شد. هدف این پژوهش شناخت مناطقی است که سطح ایستابی آب های زیرزمینی آن بالاتر است. برای نیل به این هدف، اقدام به درونیابی سطح تراز آب زیرزمینی حوضه با استفاده از داده های چاه های پیزومتریک شد، سپس نتایح با موقعیت گسل ها و داده های لرزه زمین ساختی موجود تطبیق داده شد. علاوه بر شکستگی ها، نقش ویژگی های طبیعی حوضه مانند شیب دامنه، لیتولوژی، جنس خاک، زمین شناسی، بارش و نوع کاربری زمین در افت وخیز سطح تراز آب های زیرزمینی بررسی شد. بررسی های انجام شده حداقل 4 الگوی متفاوت حرکت آب های زیرزمینی را در گستره حوضه نشان داد. به جزعامل گسل،سایر معیارها به تنهایی نقش چندانی در سطح تراز آب زیرزمینی ندارند. بخش باختری سطح ایستابی در پهنه ی بسیار کم پهنه بندی قرار دارد که دارای کوهستان های مرتفع با شیب بسیار زیاد، بارش زیاد، فاقد شکستگی های کواترنری و با کاربری مرتع است. بخش خاوری در پهنه ی متوسط و زیاد سطح ایستابی قرار دارد، فقط بخشی از سواحل دریاچه ارومیه در این پهنه بندی دارای سطح ایستابی بسیار زیاد، با شیب بسیار کم، بارش های محلی متوسط، نفوذپذیری زیاد،گسل های پراکنده کواترنری و با کاربری باغ وشهر است. اما مرکز حوضه جزو پهنه بندی بسیار زیاد قرارگرفته که دارای نفوذپذیری بسیار کم، شیب زیاد، بارش متوسط و مخلوطی از کاربری باغ، جنگل و مرتع است. مرکز حوضه بر روی پهنه ای با شدت لرزه خیزی و تراکم گسل های کواترنری بالا قراردارد. تنها دلیل بالا بودن سطح ایستابی در مرکز حوضه در منطقه سیلوانه وجود گسل های فعال و شدت لرزه خیزی بالا است.
۱۰۴۰.

مخاطرات ناشی از تمرکزگرایی بارش در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مخاطرات بارش تغییرات بارش بارش روزانه توالی بارش رگبار

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای طبیعی آب و هواشناسی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا رشته های جغرافیای عمومی ارزیابی مخاطرات طبیعی
تعداد بازدید : ۸۶۰ تعداد دانلود : ۵۴۰
پایین بودن میزان ریزش های جوی، تغییرپذیری بالا، نوسان بارش، از ویژگی بارز آب وهوای ایران به شمار می رود. هدف این پژوهش مطالعه و بررسی تغییرات تعداد روزهای بارشی، مقدار بارش و تغییرات شدت بارش در بلند مدت در نواحی مختلف ایران است. داده های بارش روزانه در طی دوره آماری ۳۰ سال از سازمان هواشناسی کشور برای ۵۳ ایستگاه همدید در نقاط مختلف ایران گرد آوری شد. جهت طبقه بندی از نظر دوره تداوم بارش، روزهای بارشی در ۷ طبقه، بارش ۱ روزه، بارش با توالی دو روز، بارش با توالی سه روز الی بارش با توالی ۷ روز بررسی و استخراج گردید. برای تحقق اهداف از روش تحلیل خوشه ای (فاصله اقلیدسی و روش ادغام وارد) برای ناحیه بندی اقلیمی استفاده شد و درنهایت ایران به هفت ناحیه از نظر متغیرهای تعداد روز بارشی تقسیم گردید. سپس دوره مطالعاتی به دو دوره ۱۵ ساله جهت مقایسه تقسیم شد. برای شناسایی شدت بارش روزانه از نسبت بارش حداکثر روزانه به سالانه استفاده شد. نتایج نشان داد که در اغلب نواحی ایران فراوانی روزهای بارشی کوتاه مدت در ۱۵ سال دوم مطالعاتی (۲۰۱۳-۱۹۹۹) نسبت به ۱۵ سال اول (۱۹۸۴-۱۹۹۸) روند افزایشی دارد. این امر نشان می دهد که بارندگی های شدید و رگباری در گستره ایران در حال افزایش است که می تواند ناشی از کاهش تعداد روزهای بارشی به ویژه بارش های میان مدت و بلند مدت (۴-۵ و بیشتر از شش روز) باشد و بیشینه بارش در کوتاه مدت (بارش ۱- ۳ روز) اتفاق می افتد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان