فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
طی دوره های باستانی، شرایط جغرافیایی هر منطقه، از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در تعیین الگوی استقرار سکونتگاه ها بوده و تغییرات محیطی، منجر به تغییر الگوهای استقراری نیز می گردیده است. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تغییرات دیرینه تراز دریای خزر و همچنین نقش عوامل ژئومورفیک در الگوی استقرار محوطه های باستانی شرق استان مازندران می باشد. در ابتدا، نقشه ارتفاع، شیب و ژئومورفولوژی محدوده مورد مطالعه تهیه گردید و موقعیت نقاط باستانی (از دوره پارینه سنگی تا دوره اسلامی) فراوانی و تراکم آنها در هر یک از طبقات ارتفاعی، شیب و لندفرم های ژئومورفولوژیکی، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. نتایج ضمن تایید تاثیر پذیری الگوی استقرار از عوامل ژئومورفیک محدوده ی مورد مطالعه نشان داد که در دوره های متفاوت، تاثیر عوامل فوق مورد مطالعه، بر مکان گرینی استقرارگاه ها، متفاوت بوده است. هچنین مطالعه لندفرم ها و پراکندگی نقاط باستانی مشخص نمود که مخروط افکنه ها، متراکم ترین لندفرم محسوب می شوند و متراکم ترین بازه ارتفاعی در محدوده مورد مطالعه، بازه ارتفاعی 0 تا 15 متر بوده که این بازه ارتفاعی دقیقا منطبق بر قاعده مخروط افکنه های موجود در منطقه می باشد. در مرحله بعد، با مطالعه پژوهش های انجام شده بر روی تغییرات سطح اساس دریای خزر طی هزاره های گذشته، ایجاد بانک اطلاعات از داده ها و سپس تطبیق زمان این نوسان ها با دوره های باستانی، تاثیر تغییرات خط ساحلی بر مکان گزینی سکونتگاه-های باستانی حوضه جنوب شرق دریای خزر مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که در برخی از دوره های باستانی الگوی استقرار به شدت تحت تاثیر پیش روی ها و پس روی های دریای خزر می باشد.
مقایسه تاثیر پذیری از تغییرات اقلیمی بر الگوی مصرف انرژی خانگی برای دو تیپ اقلیمی مختلف در خاورمیانه و اوراسیا: مطالعه موردی تهران و مسکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه حاضر به منظور پایش و پیش یابی اثر گرمایش جهانی بر الگوی مصرف انرژی خانگی یک مطالعه مقایسه ای بین دو تیپ اقلیمی مختلف از دو ناحیه خاورمیانه و اوراسیا انجام شده است. در این مطالعه تهران بعنوان نمونه ای از یک تیپ اقلیمی آب و هوای سرد نیمه خشک و مسکو با یک تیپ اقلیمی آب و هوای مرطوب قاره ای مورد ارزیابی قرار گرفته اند. در این پژوهش به منظور مدلسازی نیاز انرژی سکونتگاهها از دو سری زمانی داده های اقلیمی استفاده شده است. داده های پایه در این مقاله مربوط به دوره 1990 تا 2010 بوده و به منظور پیش یابی داده های اقلیمی تابش، دما، سرعت باد و رطوبت نسبی از خروجی های مدلCanEMS2 از مجموعه مدل های اقلیمی CMIP5 استفاده گردیده که مقادیر آن برای دوره ی مطالعاتی 2020 تا 2049 با استفاده از مدل RegCM4.6 ریزگردانی دینامیکی شده اند. لازم به توضیح می باشد که سناریوی مورد استفاده در این تحقیق، سناریوی RCP4.5 است. یافته های این تحقیق نشان دادند که میانگین دمای سالانه برای دوره 2020 تا 2049 نسبت به دهه ی حاضر، بترتیب برای تهران به میزان 3.27 درجه سانتی گراد و برای مسکو 4.71 درجه سانتی گراد افزایش خواهد داشت و از طرف دیگر تغییرات رطوبت نسبی آینده در قیاس با دوره پایه بترتیب با 4 و 10.5 درصد برای تهران کاهشی و مسکو افزایشی می باشد. در مجموع برآیند تغییرات اقلیمی دهه های آینده منجر به تغییر در الگوی تقاضای انرژی در این دو شهر خواهد شد. اگرچه در هر دو منطقه کاهش انرژی تقاضای انرژی گرمایشی ملاحظه می گردد اما این کاهش برای تهران 12.75 درصد و برای مسکو یک درصد در قیاس با دوره ی پایه بوده و از طرف دیگر افزایش انرژی خنک کنندگی برای تهران 12.74درصد و برای مسکو یک درصد نسبت به دوره پایه خواهد بود. در مجموع نسبت افزایش تقاضا برای انرژی سرمایشی در قیاس با کاهش انرژی گرمایشی در هر دو ایستگاه بالا بوده که برآیند آن منجر به استحصال بیشتر دی اکسید کربن منتشر شده از این ساختمانها خواهد شد.
شناسایی چشمه های بحرانی گرد و خاک داخلی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
403 - 427
حوزههای تخصصی:
در این مقاله چشمه های بحرانی گردوخاک در استان ایلام شناسایی و عوامل محیطی مؤثر بر فعال سازی هر یک از آن ها تعیین شده است. با بررسی الگوی تغییرات مکانی و زمانی وقوع گردوخاک در این استان مناطق تحت تأثیر آن ها مشخص شده است. داده های مورد استفاده شامل داده های دیدبانی ایستگاه های همدیدی استان ایلام، ضخامت نوری هواویزها که محصول سنجنده MODIS، تصویر RGB ماهواره MSG، داده های بازتحلیل شده Era5 هستند. برای انجام این مطالعه شاخص توفان گردوخاک، شاخص بادناکی و شاخص خشکسالی در بازه زمانی 1396-1381محاسبه شده است. همچنین مدل GOCART به منظور تعیین میزان شار گردوخاک و مدل لاگرانژی HYSPLIT برای تعیین مسیر انتقال ذرات گردوخاک به کار گرفته شده اند. نتایج حاکی از آن است که چشمه گردوخاک واقع در جنوب استان ایلام در همه فصول با شدت زیاد فعال بوده و دو استان ایلام و خوزستان را تحت تأثیر قرار می دهد. چشمه گردوخاک واقع در جنوب غربی استان ایلام در فصول بهار، تابستان و پاییز فعال است و گردوخاک را به استان های ایلام و خوزستان و در بهار و تابستان علاوه بر این دو استان، به غرب استان لرستان نیز وارد می کند. همچنین بررسی سالانه فعالیت چشمه های گردوخاک نشان داد که در سال 1392 با شدت بیشتری نسبت به سال های دیگر فعال بوده اند.
ارزیابی تغییرات رخساره های فرسایش شیاری در سطح دامنه با استفاده از تصاویر صحرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و اندازه گیری مقدار فرسایش شیاری در سطح زمین یکی از کارهای حساس و زمان بر در مدیریت فرسایش می باشد. دامنه فرسایشی در زیرحوضه سیه خور در جنوب غرب شهر کرمانشاه، با جهت شرقی و مقدار متوسط شیب طولی22 درصد، برای مطالعه انتخاب شد. هدف از این کار اندازه گیری فرسایش و حجم شیارها با استفاده از تحلیل تصویر بود. تصویر های فول فریم با دوربین کانن مارک Ш از 12 رویداد فرسایشی تهیه شدند. عکس ها در چهار ایستگاه در گام های ده متری تهیه و بزرگ نمایی و تست مقیاس از طریق نرم افزارImagJ انجام شد. اندازه گیری پهنا و عمق شیارها با کولیس روی زمین و روی تصویر با کمک نرم افزار انجام شد. در این پژوهش، روشی نو برای محاسبه عمق فرسایش معرفی شد. علاوه بر داده های دو بعدی، از سایه دیواره شیارها برای اندازه گیری عمق فرسایش بهره گرفته شد. با اندازه گیری مستقیم روی خاک و غیر مستقیم در نرم افزار ابعاد شیارها محاسبه شد، داده های بدست آمده تحلیل آماری شدند. با کمک وزن مخصوص ظاهری خاک، حجم خاک به وزن بر حسب کیلوگرم تبدیل شد. نتایج نشان داد خطای بین مقدار مستقیم و غیرمستقیم ابعاد شیارها در محدوده 5 درصد می باشد. داده های حاصل از تصویرهای فرسایشی نشان می دهد، که این روش در تعیین مورفومتری دقت خوبی دارد، و محدودیت های اندازه گیری مستقیم فرسایش شیاری نه تنها برطرف؛ بلکه با دقت و سرعت ابعاد شیارها اندازه گیری می شوند، و مبنایی برای محاسبه تلفات خاک در سطح پلات های تصویری می گردند. میانگین و میانه داده های تلفات خاک در سطح پلات های تصویری به ترتیب 3/2 و kg/m2 8/1 برای دوازده رویداد فرسایشی بدست آمد.
تبیینِ جامعه شناختی ِرفتارهای مدیریت پسماند جامد (کاهش، بازاستفاده و بازیافت) و عوامل مؤثر بر آن در بین شهروندان شهر آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه پیمایشی حاضر به بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر رفتارهای مدیریت پسماند جامد (کاهش، بازاستفاده و بازیافت) در شهرآبادان، پرداخته است. در این پژوهش 395 نفر از شهروندان به روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب و داده های موردنیاز از آنان جمع آوری شده است. بر اساس یافته های توصیفی تحقیق، میانگین سن پاسخگویان 5/32 سال بوده است. 7/53% کل پاسخگویان را مردان و 3/46% را زنان تشکیل داده اند. بر مبنای یافته های تحلیلی تحقیق، رابطه ی بین نگرش های زیست محیطی با بازاستفاده و بازیافت زباله مثبت و معنا دار است. هنجارهای ذهنی در هر دو بعد «هنجارهای توصیفی» و «هنجارهای تأکیدی» و فرهنگ شهروندی در هر دو بعد «تعهدات شهروندی» و «مشارکت شهروندی» رابطه ی مثبت و معنا داری با رفتارهای مدیریت پسماند دارند. به علاوه، سن رابطه منفی و معنا داری با کاهش زباله نشان می دهد. میانگین رفتارهای مدیریت پسماند جامد در میان گروه های مختلف تحصیلی دارای تفاوت معنا داری است. میانگین بازاستفاده از زباله در میان زنان بالاتر از مردان است و میانگین کاهش و بازاستفاده از زباله در دو گروه مجردین و متأهلین دارای تفاوت معنا داری است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد متغیرهای مستقل 38/0 از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند که در این میان کنترل رفتار ادراک شده در بعد بیرونی بیشترین سهم را در تبیین واریانس متغیر وابسته دارا است.
مدل سازی مکانی سازند زمین شناسی بر اساس پارامتر های کیفی آب در حوضه آبریز پریشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
86 - 65
حوزههای تخصصی:
حفاظت کیفی آب های سطحی و زیرزمینی به عنوان یکی از با ارزش ترین منابع ملی امری حیاتی می باشد. بدین منظور در این پژوهش حوضه ُی پریشان به عنوان نمونه ای از حوضه های نیمه بسته داخلی زاگرس انتخاب شد و با استفاده از تعداد 25 حلقه چاه مشاهداتی ارتباط بین پارامترهای کیفی آب با سازند های زمین شناسی، مدل سازی رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) انجام گرفت. در این مدل پارامترهای کیفیت آب مانند (EC،TDS ،SAR ،CL ، Na ،K ، 4SO) به عنوان متغیرهای وابسته و از سازندهای زمین شناسی به عنوان متغیر مستقل استفاده شده است. نتایج مدل سازی نشان داد که بیشترین میزان همبستگی بر اساس پارامترهای کیفی مانند پتاسیم، کلر و هدایت الکتریکی مربوط به مرکز و شرق حوضه پریشان است که گستره ی سازند های گچساران و رسوبات تبخیری (گچ و نمک) سطح وسیعی از تالاب پریشان را تشکیل می دهد و در تغییر کیفیت آب نیز مؤثر هستند. در ادامه با تشکیل ماتریس خود همبستگی شاخص موران ارتباط بین پارامتر های کیفی آب با سازند های زمین شناسی مورد ارزیابی قرار گرفت که مدل با دقت تغییرپذیری بالا ارتباط مستقیمی بین این دو پارامتر برقرار کرد و با انجام این مرحله ی صحت سنجی مدل مورد تأیید قرار گرفت. در نهایت با استناد به نقشه های تهیه شده و قدرت بالای مدلGWR ، مدیران و برنامه ریزان می توانند برای شناسایی نقاط حساس تغییر منابع آبی جهت مدل سازی مکانی از آن استفاده کنند.
ارزیابی تغییرات مورفولوژیکی و خطر سیلاب رودخانه گیوی چای با استفاده از شاخص های ژئومورفومتری و مدل HEC-RAS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به ارزیابی مورفولوژیکی و شبیه سازی سیلاب های رودخانه گیوی چای، واقع در استان اردبیل، پرداخته می شود. بدین منظور از شاخص های ضریب خمیدگی، زاویه مرکزی و ترانسکت استفاده به عمل آمد. برای شبیه سازی سیلاب رودخانه نیز مدل HEC-RAS در بستر GIS به کار گرفته شد. نتایج نشان می دهند که الگوی رودخانه گیوی چای از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد اما بسته به شرایط زمین شناختی، ژئومورفولوژیکی و آنتروپوژنیک از تغییرپذیری مکانی زیادی برخوردار است. الگوی رودخانه در بازه اول (بازه خلخال) در کنترل عوامل انسانی می باشد. در این بازه میانگین تغییرات عرضی درحدود 406/0 هکتار بوده است. الگوی رودخانه در بازه دوم (بازه گیوی) نیز از نوع مئاندری توسعه یافته می باشد. در طی 18 سال گذشته مقادیر ضریب خمیدگی و زاویه مرکزی در محدوده این بازه افزایش یافته است. در این بازه میانگین تغییرات عرضی در طی سال های 2002 تا 2020 میلادی درحدود 406/0 هکتار بوده است. در بازه سوم (بازه فیروزآباد) مجرای رودخانه از پتانسیل بالایی برای تغییرات جانبی برخوردار است. میانگین تغییرات جانبی در محدوده این بازه به 319/1 هکتار افزایش پیدا می کند. مجرای رودخانه در بازه چهارم به دلیل عرض محدود دره و مقاوم بودن مواد کناره از کمترین میزان تحرک جانبی برخوردار می باشد. شبیه سازی سیلاب با استفاده از مدل HEC-RAS نشان دهنده تغییرپذیری مکانی بالای خطر سیلاب در امتداد رودخانه است. این تغییرپذیری از شرایط ژئومورفولوژیکی متغیر در امتداد رودخانه نشات می گیرد. نتایج نشان می-دهد که سیلاب های با دوره بازگشت کمتر از 10 سال مخاطره ای جدی را متوجه جوامع انسانی ساکن در مجاورت رودخانه گیوی چای نمی سازند.
ارزیابی روش های هموارسازی برای بازسازی سری زمانی نمایه گیاهی Greenness و برآورد فنولوژی کلزا از داده های ماهواره لندست8 مطالعه موردی: منطقه فرخشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سری های زمانی شاخص های گیاهی سنجش از دور امکان بازیابی فنولوژی گیاهان را در سطح زمین فراهم کرده است. ابرها، رطوبت، و هواویزها باعث ایجاد نوفه در سیگنال های دریافتی سنجنده های ماهواره ای می شوند و در نتیجه کیفیت سری های زمانی کاهش می یابد. برای رفع این مشکل و بازسازی سری های زمانی، چندین تابع هموارسازی داده ها برای حذف نوفه استفاده می شود که، به دلیل اختلاف نظر درمورد عملکرد آن ها، مقایسه بین آن ها لازم است. اهداف این تحقیق ارزیابی عملکرد توابع مختلف هموارسازی در نرم افزار TIMESAT و تأثیرات آن ها در بازسازی سری های زمانی و برآورد پارامترهای فنولوژیکی آغاز فصل رشد (SOS) و پایان فصل رشد (EOS) با استفاده از داده های نمایه Greenness (سبزینگی) ماهواره لندست 8 است. پالایشگر ساویتزکی- گولی (S-G)، تابع نامتقارن گوسی (AG)، و لجستیک دوگانه (DL) برای برازش داده های Greenness استفاده شد و عملکرد آن ها با استفاده از اندازه گیری خطای مجذور میانگین مربع (RMSE) و ضریب همبستگی پیرسون (r) ارزیابی شد. نتایج نشان داد که روش هموارسازی S-G در بازسازی سری های زمانی از دقت بیشتری (935/0 = r) برخوردار است. در برآورد پارامترهای فنولوژی، تابع هموارساز DL در برآورد آغاز فصل و تابع هموارساز AG در برآورد پایان فصل به ترتیب با 8 و 14 روز اختلاف با داده های مشاهداتی بهترین عملکرد را داشتند. این مطالعه نشان داد که روش های هموارسازی نرم افزار TIMESAT عملکرد مناسبی دارند
کارآمدترین روش ترویج فرهنگ استفاده از منابع طبیعی بر اساس روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه شناسایی و رتبه بندی روش های ترویج فرهنگ صحیح استفاده از منابع طبیعی است. بدین منظور بر اساس نظر خبرگان در حوزه منابع طبیعی 8 معیار اصلی و 12 شاخص فرعی برای طراحی پرسشنامه انتخاب گردید. سپس بر اساس اطلاعات حاصل از پرسشنامه که توسط متخصصین حوزه منابع طبیعی تکمیل گردید، وزن دهی و رتبه بندی شاخص ها با استفاده از نرم افزار اکسپرت چویز و روش تحلیل سلسه مراتبی که یکی از تکنیک های معتبر در حوزه تصمیم گیری چند معیاره است انجام گردید. یافته های تحقیق حاضر حاکی از آن است که از بین 8 معیار، معیارهای «تسهیل یادگیری مشارکتی»، «رشد تفکر انتقادی» و «وجود تعامل» به ترتیب از اهمیت بیشتری برخوردارند. تجزیه وتحلیل نهایی نشان داد سه معیار اشاره شده در بستر روش های مشارکتی، کارآمدترین شیوه جهت ترویج فرهنگ استفاده از منابع و محیط زیست می باشد.
ارتباط شاخص های پوشش گیاهی و ژئومورفیک با مقادیر فرسایش و رسوب در حوضه آبریز کوزه توپراقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۲
128 - 105
حوزههای تخصصی:
فرسایش خاک یک فرایند ژئومورفیک غالب است که امنیت غذایی را در بخش های وسیعی از کره زمین را تهدید می کند. ویژگی های ژئومورفیک حوضه در هیدرولوژی، فرسایش خاک و تولید رسوب نقش مهمی دارد و می تواند شاخصی از وضعیت فرسایش و رسوبگذاری حوضه باشد. بنابراین هدف از این پژوهش ارتباط شاخص های پوشش گیاهی و ژئومورفیک با مقادیر فرسایش و رسوب در حوضه آبریز کوزه توپراقی است که با بهره گیری از قابلیت های سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت استخراج خصوصیات ژئومورفیک حوضه انجام شد. بدین منظور مقادیر فرسایش و رسوب با استفاده از مدل پسیاک اصلاح شده (MPSIAC)، محاسبه شد. هم چنین به منظور استخراج خصوصیات فیزیوگرافی و ژئومورفیک (شامل: رطوبت توپوگرافی TWI، قدرت جریان SPI، شیب SLOPE، انحناء دامنه، انحناء پروفیل و انحناء پلان) زیرحوضه ها، از مدل رقومی ارتفاع با دقت مکانی 30 متر و نیز سایر لایه های مورد استفاده در مدل MPSIAC شامل نقشه های توپوگرافی 1:25000، زمین شناسی 1:100000 و نیز نقشه های موضوعی: خاکشناسی، پوشش گیاهی و تصاویر ماهواره ای، آمار ایستگاه های هواشناسی، باران سنجی مناطق مجاور حوضه آبریز استفاده شد. نتایج نشان داد که که ارتباط میان مقادیر فرسایش و رسوب در زیرحوضه های مورد مطالعه معنی دار است. علاوه براین، مقدار فرسایس و رسوب با مقادیر شیب نیز دارای رابطه ی معکوس و معنی دار هستند. هم چنین میان شیب و نیز شاخص قدرت آبراهه رابطه ی مثبت و معنی دار از نظر آماری وجود دارد. شاخص های مرتبط با انحناء دارای تغییرات اندکی در منطقه مورد مطالعه هستند. اما به دلیل توپوگرافی متنوع منطقه، مقادیر شیب دارای تغییرات قابل توجهی در میان زیرحوزه ها است.
ارزیابی کارایی سه پایگاه داده در برآورد سری زمانی بارش های حدی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم مطالعاتی که تاکنون در زمینه ارزیابی پایگاه های داده بارش در ایران انجام شده است، همچنان یک خلأ پژوهشی در زمینه بررسی کارایی داده های شبکه ای در برآورد بارش های حدی بر اساس نواحی اقلیمی مختلف در کشور احساس می شود. در این مطالعه کارایی چهار پایگاه داده Global Precipitation Measurement (GPM) ، ECMWF Reanalysis version-5 (ERA5)، Tropical Rainfall Measuring Mission (TRMM) و PERSIANN-Dynamic Infrared-Rain rate (PDIR) در برآورد نمایه های حدی بارش بارش (Rx1day، Rx5day، CDD، CWD، R10mm، R20mm و R95p.) در 145 ایستگاه در دوره آماری 2000-2017 در کستره کشور بررسی شد. جهت ناحیه بندی مناطق همگن بارشی از روش تحلیل مؤلفه های اصلی (PCA) استفاده شد و بر این اساس ایران به 6 ناحیه بارشی شامل (1) سواحل دریای خزر، (2) شمال غرب، (3) غرب، (4) جنوب غرب و سواحل خلیج فارس، (5) شمال شرق و دامنه های بادپناهی (6) جنوب شرق و مرکز تقسیم شد. در ادامه، کارایی پایگاه های داده در برآورد بارش های روزانه براساس سنجه های درصد خطا و ضریب همبستگی بررسی شد که نتایج این بخش نشان داد که ERA5 دارای بهترین عملکرد، دو پایگاه داده GPM و TRMM دارای کارایی قابل قبولی در برآورد بارش های روزانه هستند و می توان از آن ها برای برآورد نمایه های حدی بارش استفاده کرد و PDIR نیز فاقد کارایی در برآورد بارش روزانه در کشور است. در ادامه کارایی سه پایگاه داده در 6 ناحیه بارشی بررسی شد و نتایج این بخش نشان می دهد که بطورکلی داده هایGPM دارای بیشترین و TRMM کمترین کارایی در برآورد نمایه های حدی بارش در ایران است. در دو ناحیه بارشی غرب و همچنین جنوب شرق و مرکز این پایگاه های داده دارای کارایی بیشتری نسبت به دیگر نواحی در برآورد نمایه های حدی بارش در ایران هستند.
بررسی فضایی و زمانی مناطق آسیب پذیر در اثر بارش تگرگ بر محصولات کشاورزی استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۹)
135 - 150
حوزههای تخصصی:
پدیده تگرگ یکی از مهم ترین مخاطرات جوی است که هر ساله با صدمات به محصولات کشاورزی باعث ناپایداری فعالیت های کشت و کار می شود. در تحقیق حاضر جهت بررسی تعداد روزهای همراه با تگرگ خسارت زا از آمار تگرگ ایستگاههای هواشناسی و داده های خسارت تگرگ بر محصولات زراعی و باغی صندوق بیمه محصولات کشاورزی استان استفاده گردید و جهت شناسایی مناطق آسیب پذیر از تحلیل آمار فضایی لکه داغ از آماره گتیس- ارد جی ای بهره گرفته شد. نتایج نشان داد که بیشترین فراوانی بارش تگرگ خسارت زا در ماه اردیبهشت و کمترین فراوانی بارش در مرداد ماه اتفاق افتاده است. همچنین حدود 71 درصد از بارش های تگرگ خسارت زا در منطقه مورد مطالعه در فصول گرم سال که منطبق با فصل رشد گیاهی در این منطقه می باشد، رخ داده است. در بررسی لکه های داغ براساس شاخص *Gi مشخص گردید که در بخش زراعت آسیب پذیرترین منطقه در سطح منطقه مورد مطالعه بخش هایی از جنوب استان و در بخش باغی آسیب پذیرترین منطقه در شمال غرب استان متمرکز شده است. همچنین بررسی مجموع خسارات بخش زراعت و باغی استان نشان داد که مناطق آسیب پذیر در بخش هایی از جنوب استان متمرکز شده است.
حساسیت سنجی مدل WRF در شبیه سازی باد سطحی شهر تهران نسبت به طرح واره فیزیکی و شرایط مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
293 - 312
حوزههای تخصصی:
سنجش نقش باد در کیفیت اقلیم و تهویه طبیعی هوای فضاهای شهری با روش های مختلفی مورد توجه پژوهشگران است. اما شبیه سازی باد با مدل های عددی آب وهوا مانند مدل تحقیقات و پیش بینی وضع هوا (WRF) همواره با عدم قطعیت هایی همراه است. در این پژوهش نقش داده های شرایط مرزی (اولیه)ECMWF-ERA5 و NCEP-FNL همراه با هفت پیکربندی فیزیکی متفاوت بر الگوی وزش باد مورد سنجش قرار گرفته است. هدف از تحقیق ارزیابی برونداد مدل WRF در شبیه سازی جهت و سرعت باد سطحی و همچنین تعیین اثر انواع طرحواره های فیزیکی بر بهبود نتایج ارزیابی است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که جهت باد شبیه سازی شده با مدل WRF با اختلاف قابل توجهی از داده های مشاهداتی همراه است، اما این اختلاف برای سرعت باد انحراف کمتری دارد. بر همین اساس برای متغیر سرعت باد به ترتیب پیکربندی های Exp(2,6,1) و برای متغیر جهت باد پیکربندی های Exp(3,7)، دارای نزدیک ترین شبیه سازی به مشاهدات هستند و به عنوان پیکربندی های برتر انتخاب گردیدند. خروجی های مدل نشان داد که داده های اولیه شرایط مرزی همانند طرحواره های فیزیکی اثر قابل توجهی در شبیه سازی جهت و سرعت باد دارند؛ به طوریکه در شهر تهران، عموماً شرایط مرزی ERA5 برای شبیه سازی جهت باد به استثنای ماه ژانویه و شرایط مرزی FNL برای سرعت باد به غیر از جولای، گویای عملکرد بهتری هستند.
مدل سازی اثرات اقدامات مدیریتی به منظور بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوزه آبخیز تویسرکان در محیط نرم افزار mDSS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۰
159 - 139
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به مدل سازی اثرات اقدامات مدیریتی به منظور بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوضه آبریز تویسرکان در محیط نرم افزار mDSS پرداخته شده است. حوضه آبریز تویسرکان به وسعت حدود 80420 هکتار در استان همدان واقع شده است. برای انجام این تحقیق ابتدا، از طریق رویکرد DPSIR به تحلیل وضعیت سیستم حوضه آبریز پرداخته شد. سپس با توجه به نتایج رویکرد DPSIR، هفت فعالیت مدیریتی برای بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوضه و کاهش فشارها با توجه به نظرات خبرگان تهیه شد. در ادامه به پیش بینی اثرات اجرای هر یک از فعالیت های مدیریتی با استفاده از شاخص های ارزیابی فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و اکولوژی کی پرداخته شد. در نهایت با استفاده از ت کنیک های TOPSIS و SAW در محیط نرم افزار mDSS به اولویت بندی فعالیت های مدیریتی پیشنهادی پرداخته شد. نتایج حاصل از رویکرد DPSIR نشان داد، مهم ترین فشارهای موثر بر حوضه تصرف و تغییر کاربری و از بین رفتن پوشش گیاهی است. هم چنین از مهم ترین اثرات ایجاد شده بر وضعیت سیستم حوضه آبریز، معیارهای از بین رفتن پوشش گیاهی، کاهش تغذیه ی آب زیرزمینی و افزایش خطر و خسارت سیل معرفی شده است. در نهایت با توجه به نتایج رویکرد DPSIR، مجموعه راهکارهای اصلاح بیولوژیکی مرتع و عملیات بیومکانیکی جهت ذخیره ی نزولات، برای بهبود وضعیت منابع آب و خاک حوضه پیشنهاد شد. با توجه به نظرات خبرگان و شرایط محیطی منطقه هفت فعالیت مدیریتی (قرق، درختکاری، احداث باغ، علوفه کاری، کنتورفار، کپه کاری و بذرپاشی) از مجموعه راهکارهای اصلاح بیولوژیکی مرتع و عملیات بیومکانیکی جهت ذخیره ی نزولات انتخاب شد. با توجه به نتایج بدست آمده از اولویت بندی فعالیت های مدیریتی در کلیه روش های پیشنهادی، فعالیت درختکاری بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و در اولویت ابتدایی قرار گرفته است و فعالیت کنتورفارو کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است و در اولویت انتهایی قرار دارد. لذا با توجه به این نتایج، درختکاری در این حوضه یک فعالیت مهم تلقی می شود که باید توجه ویژه ای به آن شود. همچنین کاشت درختان بومی و سازگار با منطقه از جمله بادام کوهی، سماق و سنجد پیشنهاد می شود.
بازسازی دیرینه دمای سالیانه شمال استان کرمان با استفاده از اقلیم شناسی درختی گونه ارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۱۲۲)
445 - 465
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از حلقه های رشد سالیانه درختان ارس (Juniperus polycopos) در رویشگاه تنگل راور در شمال استان کرمان، پارامتر دما بازسازی شده است. ازاین رو نمونه هایی از 95 درخت به وسیله مته رویش سنج برداشت شد. شمارش تعداد، اندازه گیری پهنای حلقه ها و تطابق زمانی بین منحنی های رویشی درختان به وسیله میز کار LINTAB و نرم افزار TSAPWin با دقت 01/0 میلی متر صورت پذیرفت. گاه شناسی منطقه در نرم افزار ARSTAN به طول 517 سال (1500-2017 م) ساخته، روند زدایی و استانداردسازی شد و کیفیت آن با آماره سیگنال تجمعی (EPS) بررسی و درنهایت گاه شناسی Residunal برای بازسازی انتخاب شد. ارتباط آب وهوا و پهنای حلقه ها با استفاده از داده های ایستگاه های کرمان و زرند و داده های CRU TS4.01 برای 116 سال گذشته ایران، سنجیده شد. نتایج نشان داد که دمای ماه های پیش از فصل رویش و ماه مارس در ابتدای فصل رویش بر روی پهنای حلقه ها اثر مثبت و دمای ماه های آپریل، می و ژوئن دارای اثر منفی هستند. همچنین بررسی ها، وقوع مسئله واگرایی بین دما و حلقه های رشد در 25 سال اخیر و متأثر شدن منطقه از گرمایش جهانی در دو دهه اخیر را نشان داد. دمای بازسازی شده به صورت کلی کاهش 5/0 تا 5/1 درجه ای در دو دوره 1750-1800 و 1700-1500 میلادی هم زمان با رویداد عصر یخبندان کوچک در اروپا را برای منطقه موردمطالعه نشان داد.
تشخیص خودکار فروچاله های کارستی با استفاده از داده های TanDEM-X، سنجش از دور شی گرا و داده کاوی (مطالعه موردی توده پراو-بیستون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه های کارستی در بخش های وسیعی از کره زمین گسترده شده اند و آب های زیرزمینی کارست بخش بسیار مهمی از نیاز آبی جوامع بشری را تامین می نماید. بطوری که 25 درصد از جمعیت جهان، آب مصرفی خود را از منابع آب کارست تأمین می کنند. از این رو با توجه به اهمیت شناسایی سینکهول ها و تهیه پایگاه داده جغرافیایی آنها برای مدیریت منابع آبی هدف این مطالعه شناسایی سینکهول های موجود در توده پراو-بیستون با استفاده از روش های داده کاوی مبتنی بر خوشه بندی (الگوریتم J48) به همراه سنجش از دور شی گرا است. داده های مورد استفاده در این روش ها لایه های اطلاعاتی ناهمواری ها، شیب، جهت شیب، جهت جریان، جریان تجمعی، انحنا سطح، انحنا سطح در بیشترین شیب، انحنا سطح عمود بر بیشترین شیب بودند که از داده های مدل رقومی ارتفاع TanDEM-X با قدرت تفکیک 12 متر مشتق شدند. نتایج داده کاوی نشان داد ویژگی های جریان تجمعی با 6/45 درصد، Max-diff با 2/30 درصد، شیب با 8/14درصد و جهت شیب با 9 درصد به ترتیب اهمیت در تشخیص سینکهول ها دخالت داشته اند. استفاده از رویکرد ترکیبی داده کاوی و GEOBIA به همراه داده های TanDEM-X می تواند نتایج قابل قبولی با دقت تشخیص سینکهول که برابر با 3/71% بوده را ارائه دهد. این روش برای تشخیص سینکهول ها و از طرفی تشخیص مناطق نزدیک به سفره های زیر زمینی در توده های عظیم کارست مناسب است. چنین مطالعاتی می تواند به تهیه پایگاه داده جغرافیایی سینکهول ها
ارزیابی فعالیت های نئوتکتونیکی در تحولات حوضه های آبریز، مطالعه موردی: حوضه های آبریز جنوب کوهستان کرکس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطالعه و بررسی ساختمان زمین شناسی، لندفرم ها ی توپوگرافی، الگوی سیستم های شبکه زهکشی، شاخص ها و شواهد ژئومورفولوژیک هر منطقه می توان عملکرد زمین ساخت فعال را ارزیابی کرد. کوهستان کرکس در شرق اصفهان و کمان ماگمایی ارومیه- دختر حد فاصل پهنه سنندج- سیرجان قرار دارد. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی میزان فعالیت های زمین ساختی با استفاده از شاخص های ژئومورفیک در حوضه های آبریز جنوب کوهستان کرکس است. برای ارزیابی میزان فعالیت های نوزمین ساخت شاخص های ژئومورفولوژیک از جمله نسبت کشیدگی (Re)، نسبت انشعابات (Rb)، فرم حوضه (FF)، انتگرال فرازنما (Hi)، حجم به سطح حوضه (V/A)، تقارن توپوگرافی عرضی (T)، گرادیان پیچ رودخانه (SL)، پیچ وخم رودخانه (S)، سینوزیته جبهه کوهستان (Smf)، نسبت شکل حوضه (BS)، وسعت مخروط افکنه (Af)، شیب مخروط افکنه (Sf) محاسبه شد و سپس با استفاده از شاخص نسبی زمین ساخت فعال (Iat) به عنوان تکنیک مدلی و مفهومی میزان فعالیت های تکتونیکی در حوضه های آبریز برآورد شد. درنهایت، شواهد مورفولوژیکی زمین ساخت فعال در منطقه مطالعاتی بررسی شد. نتایج حاصل از شاخص های ژئومورفولوژیک و وجود شواهد ژئومورفولوژیکی موجود در منطقه بیانگر وجود فعالیت های زمین ساختی زیاد در حوضه های آبریز جنوب ارتفاعات کرکس است. شدت فعالیت های تکتونیکی از جنوب شرق به سمت شمال غرب شدت می یابد. این تحرکات باعث تعمیق برخی دره ها، افزایش شیب و انحراف و تغییر مسیر برخی از رودخانه ها و تقطیع مخروط افکنه ها شده است.
تحلیل پایداری آبراهه رود گادر از طریق مورفومتری و مقایسه مکانی بازه های رودخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مدل رودخانه های آنابرنچ را بر اساس پارامترهای توان جریان، میزان و اندازه بار بستر، اندازه ذرات کرانه ها، میزان جا به جایی جانبی، نسبت طول جزایر به پهنای مجرا در شش طبقه تقسیم بندی می کند که نتایج نشان داد رودخانه گادر در محدوده نوع شماره پنج و شاخص میزان به هم پیوستگی و افزایش عمودی جزایر و سینوسیتی مجرا در محدوده نوع یک قرار دارد. جزایر در بازه های شریانی و مستقیم به دلیل پهنای بیش تر از بازه های دیگر رشد بیش تری داشته اند و در بازه مئاندری واقع در بین ارتفاعات کیله شین تا روستای بیمضرته رشد کمتری است. در بازه سوم که جنس رسوبات بستر و کناره رودخانه و دره ای که رودخانه در آن جریان دارد از نوع فرسایش پذیری است و عرض بستر رودخانه زیاد بوده ولی در بازه اول که جنس رسوبات بستر و کناره رودخانه از نوع سازندهای مقاوم به فرسایش می-باشد تغییرات رودخانه ای کم تر یا تغییرات بسیار کم بوده است. رودخانه گادر با هر شش نوع رودخانه شاخه شاخه از منظرهایی دارای شباهت است و در حالت کلی این مجرا با طرح نانسون و نایتون انسجام و مطابقت کامل را ندارند.
ارزیابی حساسیت خاک های دوره کوارترنری با شاخص های NDVI و رطوبت خاک در ارتباط با تغییرات آب و هوایی به روش ناپارامتریک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از تأثیر خاک ها بر پویایی منابع آبی، جهت ارتقاء مدیریت در مقابل تنش ها اهمیت فوق العاده ای دارد؛ در سال های اخیر نگرانی ها از تغییر اقلیم توجه به حفظ بستر خاکی و تنظیم شیوه فعالیت های که کمترین آسیب را داشته باشند موردتوجه قرار گرفته است؛ لذا در تحقیق اخیر باهدف کمی سازی حساسیت مکانی-زمانی خاک در دوران کوارترنری بر اثر نوسانات شاخص پوشش گیاهی و منابع آبی به اهمیت موضوع خاک ها و پهنه بندی پاسخ اکولوژیک در مقابل تغییرات پرداخت، در این رابطه با استفاده از روش سری های زمانی من کندال (ناپارامتریک) به مطالعه تغییرات پوشش گیاهی و آبی روی خاک های کوارترنی در مقایسه با سایر خاک ها در کشور ایران پرداخته شد. در مطالعه از داده های مودیس و مدل MERA ورژن2 در دوره 2018 تا 2021 به مدت 36 ماه استفاده گردید. نتایج مطالعه نشان داد؛ متوسط حجم آب ذخیره شده در خاک های ایران 345 میلی لیتر در مترمربع است. بر طبق نتایج ذخایر آب در مناطق کوارترنری با اقلیم فوق العاده مرطوب 20% و مناطق نیمه مرطوب 18% و همچنین مناطق مدیترانه ای 8%- مناطق شبه خشک 12%+ ، مناطق خشک 21%+ و مناطق بیابانی با 25%+ نسبت به اقلیم مشابه خود تغییر در حجم دارند. همچنین سواحل دریاچه ارومیه و استان خوزستان اثر نوع خاک بر پوشش و منابع آبی دارای حساسیت بالا و مساحت 650 هزار هکتار را در بر دارد. در دشت گلستان 22 هزار هکتار در تهدید وجود دارد و حساسیت بالا از خود نشان می دهد. نتایج اخیر نشان دهنده حساسیت و شکنندگی بالای مناطق خاک کوارترنی در مقابل تغییرات اقلیمی است، لذا برنامه ریزی و مطالعه آمایش کشور با توجه به پتانسیل های خاک اهمیت فوق العاده دارد.
مدلسازی رفتار هیدرولوژیکی حوضه آبخیز متأثر از تغییر رژیم بارش در آینده (مطالعه موردی حوضه های آبخیزحسین آباد راین و تلنگو بم، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر تغییر اقلیم بر هیدرولوژی و چرخه ی آب در اکوسیستم های طبیعی بسیار جدی است و شناخت کمی این اثرها آمادگی بیشتری برای مقابله با تبعات آن ایجاد می کند. هدف از این پژوهش ارزیابی اثر تغییر رژیم بارش به عنوان بخشی از تغییر اقلیم بر رواناب با استفاده از مدل SWAT می باشد. بدین منظور جهت مدل سازی دو حوضه آبخیز تلنگو و حسین آباد در استان کرمان از داده های روزانه بارش، دمای حداقل، حداکثر و متوسط روزانه سه ایستگاه هواشناسی بافت، بم و لاله زار در بازه زمانی 30 سال استفاده گردید. همچنین با استفاده از مدل LARS-WG به پیش بینی متغیرها برای دوره 2021 تا 2060 تحت سناریو RCP 4.5 پرداخته شد. در ادامه جهت مدل سازی رواناب در حوضه های مورد مطالعه از مدل مفهومی SWAT استفاده گردید. پس از واسنجی و اعتبارسنجی مدل طبق الگوریتم SUFI2 نتایج حاصله مورد آزمون قرار گرفت و در نهایت با استفاده از نتایج مدل سازی اقلیم و مدل مفهومی واسنجی شده، رواناب برای دوره آینده شبیه سازی گردید. نتایج ارزیابی حساسیت پارامترهای مدلSWAT نشان داد که پارامترهای ضریب آبی که از سفره های کم عمق به پروفیل خاک و ضریب نفوذ آبخوان مشترک در هر دو حوضه دارای حساسیت بالایی هستند. همچنین در هر دو حوضه برای هر دو مرحله واسنجی و اعتبارسنجی کارآیی نش۔ ساتکلیف از 65/0 بیشتر می باشد. نتایج ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر آبدهی حوضه نشان می دهد که آبدهی حوضه آبخیز حسین آباد در آینده نسبت به دوره حال تغییر خواهد داشت. بیشترین کاهش آبدهی مربوط به ماه اسفند با تغییر 13/3 لیتر بر ثانیه و بیشترین افزایش مربوط به ماه بهمن با تغییر 2/18 لیتر بر ثانیه می باشد. همچنین در آینده نزدیک آبدهی حوضه آبخیز تلنگو افزایشی نسبت به دوره حال خواهد داشت. دبی ماه های دی، اردیبهشت و تیر افزایش و در بقیه ماه ها به جز ماه شهریورکه بدون تغییرات است، کاهش یافته است. نتایج کلی تحقیق حاضر حاکی از آنست که در آینده نزدیک در اکوسیتم های خشک مشابه منطقه مورد مطالعه به دنبال تغییر رژیم بارش های حاصل از گرمایش زمین، رفتار هیدرولوژیکی حوضه ها بویژه در فصل های زمستان و بهار تغییر خواهد نمود و وقوع رخدادهای حدی بارش و سیل در این فصل ها بیش از پیش محتمل می باشد.