فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله به تجارب برنامه¬ ریزی شهری توکیو در کاهش آسیب پذیری ناشی از زلزله می پردازد. در شهر توکیو، زلزله همانند سایر پدیده¬های غیر مترقبه، مسأله¬ای تکراری یا متعارف نیست. در حقیقت این شهر از زمان زلزله بزرگ کانتو در سال 1923 با بهره گیری از ابزارهای برنامه¬ ریزی شهری از جمله توسعه فضاهای باز و سبز درصدد کاهش عوارض ناشی از زلزله بوده است. با این حال این ابزارها، در دهه¬های 70-1960 (از بالا به پایین در سطح کلان) و 90-1980 (گرایش به سوی اجتماعات کوچک و محلی) با راهکارهای برنامه ریزی حاکم بر جهان همسو شده و در طی سالیان اخیر با اثر بخشی زیاد به کاهش چشمگیر خسارات جانی و مالی منجر گشته است. این مقاله به منظور بهره گیری از تجارب ارزنده موجود به بررسی راهکارها، روندها، سیاست¬ها و کلاً اقدامات شهر توکیو پرداخته است.
روش نمایه گرما (HI) در ایستگاههای همدیدی سواحل جنوبی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور ارزیابی وضعیت تنش و آسایش گرمایی در هفت شهر ساحلی و جزیره ای جنوب کشور (آبادان، بوشهر، جزیره کیش، بندرلنگه، بندرعباس، جاسک و چابهار) در طول دوره سی ساله 2005 – 1976، روش نمایه گرما (HI) در مقیاس ساعات همدیدی، ماهانه و سالانه مورد بررسی قرار گرفت. در این میان فقط شهرهای آبادان و بوشهر در ماههای ژانویه، فوریه و دسامبر، و بندرعباس درماه ژانویه فاقد تنش گرمایی بودند. همچنین در دو ماه منتخب سال (فوریه و اوت)، آبادان دارای کمترین نمایه گرما و چابهار دارای بیشترین نمایه گرما در ماه فوریه و چابهار دارای کمترین نمایه گرما و بندر لنگه دارای بیشترین نمایه گرما در ماه اوت میباشند. در عین حال بررسی میانگین سالانه نمایه گرما در هفت شهر مورد مطالعه نشان می دهد که آبادان دارای کمترین نمایه گرمای سالانه و در محدوده حداکثر احتیاط و جاسک و بندر لنگه دارای بیشترین نمایه گرمای سالانه و در محدوده خطر قرار داشته اند.
نقش زمین و مسکن در توسعه فضایی - کالبدی شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یکی از نیازهای اساسی در تمام دوران حیات انسان، از مسایل مهم اقتصادی و اجتماعی جوامع مختلف بوده و می باشد. مشکل مسکن را در ایران می توان با بالا رفتن سریع قیمت واحدهای مسکونی و اجاره بها برای آنها، مخصوصا در سطح شهرها احساس نمود. شهر تبریز همانند سایر شهرهای بزرگ کشور از مسایل مختلفی همچون تمرکز بسیار بالای جمعیت، گرانی قیمت زمین و مسکن و افزایش اجاره بها رنج می برد که نه تنها شهر را برای تامین مسکن اقشار میانی و کم درآمد جامعه با مشکل مواجه نموده، بلکه ساخت و سازهای جدید در زمین های اطراف و مجموعه سازی های مختلف در داخل و خارج شهر در توسعه و رشد کالبدی ـ فضایی شهر به طور چشم گیر تاثیر گذار شده اند. بنابراین، بکارگیری سیاست های مناسب مسکن در شهر تبریز جهت رفع کمبودهای فعلی و برآورد نیازهای آینده امری ضروری بوده و از جایگاه بالایی برخوردار می باشد.توسعه فضایی و کالبدی کلانشهرها، تحت تاثیر بازار زمین و مسکن بوده است. طی پنجاه سال گذشته، رشد فزاینده جمعیت، بازار زمین، مسکن و ساختار فضایی شهر را به شدت تغییر داده است. تعداد ساختمان های مسکونی نوساز و یا در حال احداث تابع عواملی چون، قیمت زمین، زیربنا و اجاره بها می باشد. ساختمان های مسکونی سه طبقه یا بیشتر، عمدتا در فضاهایی از شهرها متراکم شده اند که قیمت زمین، مسکن و اجاره بها بیشتر بوده است. شاخص های فضایی ـ کالبدی شهرها به تبع تغییر در قیمت زمین، زیربنا و اجاره بهای واحدهای مسکونی تغییر کرده است.
بهینه سازی جهت گیری فضاهای آزاد در شهر سقز بر اساس شرایط اقلیمی
حوزههای تخصصی:
شهر سقز به دلیل واقع شدن در یک موقعیت خاص جغرافیایی، شرایط توپوگرافی و سامانه های جوی موثر بر منطقه شرایط زیست اقلیمی ویژه ای را به خود اختصاص داده است. به طوری که یخبندانهای طولانی مدت مشکلات عدیدهای را برای ساکنین این شهر ایجاد میکند، لذا لزوم بررسی شرایط اقلیمی در رابطه با طراحی فضاهای آزاد تلاشی است برای کاستن مشکلات مربوطه که در این رابطه با استفاده از داده های هواشناسی سینوپتیک وضعیت زیست اقلیمی شهر سقز مورد بررسی قرار گرفت و نتایج زیر حاصل شد:
بر اساس شاخص دمای موثر مشخص گردید 54.9 درصد از سال مواقع سال هوا کاملا سرد میباشد و تنها 15.6 درصد از سال در سایه آسایش نسبی حاصل میگردد. حدود 29.8 درصد از مواقع نیز با بهره گیری از تابش آفتاب می توان شرایط مناسبی را در سقز ایجاد کرد.
به منظور بهره گیری بهینه از شرایط اقلیمی در فضاهای باز و معابر موقعیت انواع مختلف حیاط و معابر بر روی دیاگرام مسیر حرکت خورشید عرض جغرافیایی سقزترسیم ومشخص گردید، در سقز جهت استقرار بهینه حیاط ساختمان جهت جنوب شرقی با کشدگی در راستای شرقی – غربی می باشد.
جهت استقرار معابر نیز به منظور جلوگیری از ماندگاری یخ و برف در سطح خیابانها و معابر جهات شمالی – جنوبی و15 تا 30درجه انحراف از جنوب به سمت غرب با توجه به تداخل دو عامل درجه حرارت و تابش آفتاب و جلوگیری از ورود بادهای سرد مناسب ترین جهت می باشد.
ارزیابی ژئومورفیک فعالیت های تکتونیکی در حوضه زهکشی سعید آباد چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله حاضر، تحول کواترنری فعالیت های تکتونیکی حوضه آبریز سعید آباد چای با رویکرد تحلیل شاخص های ژئومورفیک مورد ارزیابی قرار می گیرد. حوضه آبریز سعید آباد چای در دامنه شمالی کوه سهند قرار دارد. عبور گسل شمال تبریز از این حوضه و ایجاد تغییراتی در مورفولوژی جبهه کوهستانی دامنه شمالی سهند و دامنه جنوب غربی کوه تک آلتی، زمینه مناسبی برای ارزیابی فعالیت های تکتونیکی این حوضه فراهم ساخته است. بنابراین، برای دستیابی به این هدف از شاخص های ژئومورفیک شامل نسبت پهنای کف دره به ارتفاع آن (Vf)، نسبت شکل حوضه (Bs)، عامل تقارن توپوگرافی (T)، شاخص سینوسی جبهه کوهستان (Smf)، گرادیان طولی رودخانه (SL)، عامل عدم تقارن حوضه (AF)، و شاخص درصد جبهه های کوهستانی ممتد (Eu)، نقشه های توپوگرافی، مدل رقومی ارتفاع (DEM)، تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای Autocad map، Arc/view استفاده شد. نتایج این پژوهش که با شاخص Iat برآورد شده اند نشان می دهند که در این منطقه، زیرحوضه سعید آبادچای دارای فعالیت تکتونیکی متوسط (2=Iat) است و در زیرحوضه کندول چای با 43/1=Iat فعالیت های تکتونیکی زیاد است. ارزیابی نسبی فعالیت های تکتونیکی به وسیله شاخص Iat برای کل حوضه، نشان از آن دارد که در زمان حاضر این منطقه فعالیت های تکتونیکی فراوانی را در خود جای داده است.
تحلیل تغییرپذیری عملکرد محصول گندم دیم با رویکرد تغییرات اقلیمی (منطقه مورد مطالعه استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر اقلیم تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر میزان رشد محصولات کشاورزی دارد، گندم یکی از محصولات استراتژیک جهان میباشد که تحت تأثیر پدیده تغییر اقلیم قرار دارد. تحقیق حاضر در استان خراسان رضوی به منظور مطالعه تغییرپذیری میزان عملکرد گندم دیم با توجه به میزان تغییر پارامترهای اقلیمی از جمله دما و بارش صورت گرفته است که برای همین منظور از دادههای یازده ایستگاه هواشناسی استفاده شد. پارامترهای اقلیمی مذکور برای دوره رویش گندم از اکتبر تا ژوئن، برای دوره آماری از سال 1984 تا 2003 بر مبنای دسترسی به داده¬های میزان عملکرد گندم در نظر گرفته شد. برای هر ایستگاه، میزان ضریب همبستگی بین عملکرد گندم و پارامترهای اقلیمی محاسبه شد و نهایتاً مدل رگرسیونی برای ایستگاهها به منظور شناسایی پارامترهای اقلیمی مؤثر در برآورد میزان عملکرد گندم محاسبه شد. شش ایستگاه منطقه دارای مدل رگرسیونی معنیدار بوده و سایر ایستگاههای منطقه در دوره آماری فاقد مدل میباشند. پیرو انجام مدل نقطهای، مدل منطقه¬ای عملکرد نیز برای استان محاسبه شد و با مدلهای ایستگاهی مقایسه شد. در مدل منطقه¬ای پارامترهای مجموع بارش ماه ژانویه، فوریه، میانگین دمای ماه ژانویه، میانگین حداکثر دمای ژانویه و حداقل دمای ماه مارس در میزان عملکرد گندم دیم بیشترین تأثیر را دارند. نتایج اخذ شده نشان میدهد که پارامترهای مقدار بارش و میزان دمای دوره سرد سال در تعیین میزان عملکرد گندم دیم در منطقه خیلی مؤثر است. در نهایت سناریوهای پیشبینی برای مدل منطقه¬ای و ایستگاههایی که دارای مدل بودند، محاسبه شده و میزان تغییرپذیری عملکرد گندم با توجه به تغییر پارامترهای اقلیمی از میانگین نرمال محاسبه شد. نتیجه نشان میدهد که عملکرد محصول گندم در شهرستانهای استان خراسان رضوی براساس تغییرات دادههای بارش و دما بین 200 تا 534 کیلوگرم در هکتار در مدل منطقهای قابل تغییر است.
تحلیل عوامل تاثیرگذار بر مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی بخش جرقویه شهرستان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این تحقیق تحلیل عوامل تاثیرگذار بر مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی بخش جرقویه شهرستان اصفهان بود. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع توصیفی ـ همبستگی بود. جامعه آماری این تحقیق را کشاورزان عضو تشکل آببران جرقویه (1810 نفر) تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 126 نفر برآورد شد که با در نظر گرفتن شرایط تحقیق این تعداد به 150 نفر افزایش پیدا کرد. در این تحقیق از روش نمونهگیری طبقهای با انتساب متناسب استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه استفاده شد و روایی محتوای پرسشنامه با کسب نظرات متخصصان و اساتید توسعه روستایی دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفت. ضریب اعتبار پرسشنامه با استفاده از نرمافزار SPSS برای بخشهای مختلف بیش از 75/0 به دست آمد. نتایج اولویتبندی زمینههای مشارکت کشاورزان در مدیریت شبکه آبرسانی نشان داد مشارکت در ایجاد کانالهای جدید و ایجاد دریچههای جدید دو فعالیتی بودهاند که کشاورزان در انجام آنها بیشترین میزان مشارکت را داشتهاند. نتایج تحلیل عاملی این تحقیق نشان داد عواملی چون مشارکت در حفاظت و توسعه فنی شبکه، مشارکت در افزایش بهرهوری آبیاری، مشارکت در توزیع بهینه آب، مشارکت در فعالیتهای گروهی و همکاری با ادارات دولتی آب حدود 72 درصد کل زمینههای مشارکت کشاورزان عضو تشکل آببران را در مدیریت شبکه آبرسانی مشخص میکند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که متغیرهای میزان اراضی کشت شده، مدت عضویت در تشکل آببران، سابقه کشاورزی و سطح تحصیلات حدود 54 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین میکند.
ویژگی های زیست محیطی جزایر
حوزههای تخصصی:
بررسی تنوع کروموزومی برخی از گونههای گیاه دارویی آویشن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روند تغییرات بارش در زابل
حوزههای تخصصی:
شکل گیری یک سکونتگاه بیش از هر چیز وابسته به وضعیت اقلیمی آن مکان است و اگر سکونتگاهی شکل گرفته است به این دلیل بوده که مردم توانسته اند خود و فعالیت هایشان را با وضعیت اقلیم آن مکان سازش دهند. بارش مهمترین پارامتر اقلیمی در تعیین نوع اقلیم یک منطقه است. به طور معمول برای بیان وضیعت بارش در یک منطقه از میانگین بلندمدت بارش های سالانه و ماهانه استفاده می شود. اگر بارش در یک منطقه کم باشد، ساکنین به نحوی خود را با این کمبود سازش داده اند. اما اگر تغییرپذیری بارش در یک منطقه زیاد باشد و به واقع پراکندگی وقوع بارش زیاد و غیرقابل پیش بینی باشد، آنگاه زندگی بشر به مخاطره می افتد. تغییر در میزان بارندگی در طول زمان از اهمیت زیادی برخوردار است اما آن چیزی که از تغییر در میزان بارش مهمتر است، تغییر در ضریب تغییرپذیری (پراکندگی زمانی) بارش است.
بررسی آمار بارندگی ایستگاه زابل نشان می دهد که طی چهل سال اخیر میانگین بارش سالانه در زابل حدود 61 میلیمتر بوده است، کمترین بارش سالانه مربوط به سال 2001 میلادی با مجموع 2/7 میلیمتر و بیشترین مقدار آن مربوط به سال 2005 با مجموع 5/129 میلیمتر بوده است. در طول این دوره مقدار بارش دارای نوسان بوده و روند صعودی یا نزولی مشخصی نداشته است، اما ضریب تغییرپذیری بارش طی سال های اخیر نسبت به دهه های قبل افزایش یافته است و ادامه این روند می تواند مشکلات فراوانی را برای ساکنین این منطقه ایجاد نماید.
پیش بینی بارش فصلی بر اساس الگوهای همدید با استفاده از تئوری مجموعه های فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این تحقیق روشی برای پیش بینی سال های آبی کم بارش و پربارش در منطقه خراسان بزرگ شامل سه استان خراسان رضوی، خراسان شمالی و خراسان جنوبی ارایه شده است. این روش شامل سه گام می باشد. در گام اول، ارتباط بین تغییرات الگوهای سینوپتیکی شامل فشار سطح دریا، اختلاف فشار سطح دریا، دمای سطح دریا، اختلاف دمای سطح دریا و سطح 1000 میلی باری، دمای سطح 850 هکتوپاسکال، ارتفاع معادل سطح 500 هکتوپاسکال و رطوبت نسبی سطح 300 هکتوپاسکال با بارش متوسط منطقه ای مورد بررسی قرار گرفته است.
در گام دوم محدوده های فازی و توابع عضویت برای الگوهای سینوپتیکی فوق و بارش متوسط منطقه ای در مناطق منتخب توسعه داده شده است. در انتخاب این مناطق که مجموعه ای از نقاط در خلیج فارس و دریای عمان، دریای سیاه، دریای خزر، دریای مدیترانه، دریای شمال، دریای آدریاتیک، دریای سرخ، خلیج عدن، اقیانوس اطلس، اقیانوس هند و سیبری را شامل می شوند، تاثیرپذیری بارندگی منطقه شمال شرق ایران از الگوهای سینوپتیکی در مناطق فوق مورد توجه قرار گرفته است. در گام نهایی قوانین فازی برای پیش بینی بارش بر اساس تغییرات الگوهای سینوپتیکی فوق توسعه داده شده است. از تحلیل حساسیت برای به دست آوردن بهترین ساختار قوانین فازی و توابع عضویت استفاده شد. این قوانین برای پیش بینی مجموع بارش دسامبر تا می (آذر تا اردیبهشت) در فاصله بین سال های 1993-2002 مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد مدل پیشنهادی در 70 درصد از سال ها می تواند بارش را با دقت قابل قبولی پیش بینی کند."
شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان
حوزههای تخصصی:
کوهپایه ها و دامنه شرقی سبلان به عنوان بخشی از کوهستان سبلان در غرب استان اردبیل (شهرستان اردبیل) قرار گرفته است. ناحیه مورد بررسی بخشی از واحد بزرگ ژئومورفولوژی، یعنی کوه سبلان با آب و هوای سرد کوهستانی است. این ناحیه از زمان پیدایش تاکنون تحت تاثیر تحولات متنوعی قرار گرفته است.
روند تغییرات که از اوایل کواترنر شروع شده و تاکنون نقش خود را ایفا نموده، به صور مختلف آثاری را بر جای نهاده است. بنابراین مورفولوژی کنونی زمین ساخته و پرداخته شرایط آب و هوایی کواترنر است. در این منطقه نیز سیستمهای فرسایشی تابعی از داده های اقلیمی بوده و از آن به شدت تاثیر می پذیرند. بدین ترتیب که در هر دوره بر اساس شرایط خاص اقلیمی آن، گروهی از عوامل فرسایش حاکمیت داشته و در تغییر شکل چهره زمین موثر افتاده اند. در واقع سطح اینترفاس در این واحد صحنه تکوین بعضی از پدیده های ژئومورفولوژیکی است که از فرسایش کنونی نتیجه نشده اند بلکه آثاری از اشکال قدیمی دارند، اشکالی که تحت تاثیر شرایط مرفوکلیماتیک متفاوت با شرایط کنونی بوجود آمده اند. مطالعه این پدیده ها راهنمای خوبی در بازشناسی حدوث وقایع دوران چهارم خواهد بود. در واقع باستناد به اشکال موجود و نهشته های متناسب در منطقه، می توان به عواملی که در طی زمان در محیط فعال بوده و مکانیسمهای تولید و به جاگذاری مواد را به عهده دارند،پی برد.
در حال حاضر شواهد ژئومورفولوژیکی تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی سبلان عبارتند از: سیرکهای یخچالی، مواریث تراکمی یخچالها مانند مورنها، سنگهای صیقلی و روانه های لاهار را میتوان نام برد. این اشکال در واقع اثرات مورفولوژیک تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی در دامنه شرقی هستند. این اشکال در طول فصول سرد سال تحت تاثیر فرآیند برفساب (نیواسیون) و در طول فصول گرم نیز تحت تاثیر فرسایش آبهای جاری (حاصل از بارندگی یا ذوب برف) و فرآیند باد در حال تکامل و تکوین هستند.
این تحقیق بر اساس مشاهدات میدانی، مطالعات عکسهای هوایی و ماهواره ای و نقشه های توپوگرافی و زمین شناسی انجام گرفته و در نهایت بر اساس مواریث ژئومورفولوژیک و مدلهای جهانی، تغییرات آب و هوایی پلیوستسن فوقانی مورد شناسایی و بازسازی قرار گرفته است
ارزیابی تغییرات پوشش گیاهی دشت سراب و تحلیل دو دوره خشکسالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، استفاده از تصاویر ماهواره ای مربوط به زمان خشکسالی و ترسالی در دوسال متفاوت و حتی الامکان نزدیک به هم می باشد تا با استفاده از شاخص های مربوط به خشکسالی کشاورزی بتوان وضعیت پوشش گیاهی را در برابر نوسان بارندگی مشخص کرد. بدین منظور ابتدا با بررسی داده های باران سنجی و سینوپتیک ایستگاه های موجود در دشت سراب و با استفاده از مدل شاخص SPI خشک ترین سال و نیز یک سال مرطوب به عنوان نمونه انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از تصاویر ماهواره ای ETM+ (خشکسالی-1380) و SPOT (ترسالی-1383) شاخص خشکسالی کشاورزی برای منطقه محاسبه شد. در این تحقیق از شاخص سلامت پوشش گیاهی (VHI)استفاده شد. ابتدا NDVI هرکدام ازتصاویر به دست آمد، سپس با محاسبه VCI وTCI اقدام به تعیین وضعیت سلامت پوشش گیاهی در دو سال متفاوت شد. با استفاده از مدل آشکارسازی تغییرات (آشکارسازی تغییرات طیفی) با استفاده از نرم افزار ERDAS نتایج حاصله در دو دوره متفاوت مقایسه شد. نتایج نشانگر بالابودن تغییرات وضعیت سلامت پوشش گیاهی به ویژه در مناطق تحت کشت دیم می باشند.همچنین خطر آسیب پذیری در برابر خشکسالی های احتمالی در منطقه غرب دشت سراب بسیار زیاد می باشد به طوریکه تفاوت دو دوره خشکسالی و ترسالی در قسمت های غربی بالای 60 درصد تغییر تاج پوشش گیاهی می باشد.
بازسازی 6S برای تصحیح تصاویر ماهواره ای در جو ایران (مطالعه موردی: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند سنجش از دور تحت تاثیر چندین نوع خطا، از جمله اعوجاجات هندسی، عدم تعادل رادیومتریک و تاثیرات جوی قرار دارد، که در میان آنها تاثیرات جوی نقش بسیار مهمی ایفا می کند. در پژوهش حاضر با استفاده از داده های پنج سال رادیوساوند در ماه ژوئن (11 خرداد تا 9 تیر)، مدل جوی مناسبی برای منطقه مورد مطالعه تعریف گردید. آنگاه با استفاده از مدل جوی استخراج شده و کد 6S، اصلاح جوی برای تصاویر MODIS منطقه مورد مطالعه صورت گرفت و نتایج با مدل های پیش فرض کد 6S همچون مدل های میان تابستانی، میان زمستانی و بر حاره ای مقایسه گردید. نتایج نشان می دهد که اصلاح جوی تصاویر با استفاده از مدل جوی استخراج شده برای منطقه مورد مطالعه در باندهای جذب بخار آب کاملاً با تصاویر اصلاح شده با مدل های پیش فرض تفاوت دارد. همچنین برای مقایسه بهتر از شاخص NDVI استفاده گردید. نتایج در این منطقه نشان می دهد که پس از اصلاح جوی NDVI های کمتر از 4/0 کاهش و NDVIهای بیشتر از 5/0 افزایش یافته اند که با نتایج دیگر پژوهشگران در این زمینه همخوانی دارد.
سامانة پشتوانة تصمیم گیری سریع برای ارزیابی پیامد فعالیت ها در تخریب سیمای سرزمین حوزة آبخیز شفارود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روش های ارزیابی پیامد فعالیت های سریع متعددی معرفی شده اند، ولی هیچکدام از این روش ها به طور تخصصی به ارزیابی تخریب ناشی از فعالیت های انسان در مقیاس سیمای سرزمین نمیپردازند. مطالعات در سطح بالا از تحلیل وضعیت تخریب محیط زیست در سطح سیمای سرزمین سبب نادیده گرفتن بسیاری از مشخصه های مطرح در ارزیابی محیط میشوند. هدف این مقاله ارائة روش تخصصی برای ارزیابی پیامد فعالیت های انسان در تخریب سیمای سرزمین جنگل های شفارود در استان گیلان است. به طوریکه در این مقاله 39000 هکتار از جنگل های این منطقه ارزیابی شدند. این مقاله به صورت مطالعة موردی در 28 واحد کاری در حوزة آبخیز شفارود در استان گیلان انجام شد. الگوی تخریب سیمای سرزمین به صورت زیر معرفی شد: LD= ?kI/Vi که در آن LD ضریب فروافت واحدهای کاری سیمای سرزمین، و ?kI نمایة شدت فعالیت های انسان در تخریب سیمای سرزمین در هر واحد کاری (I متریک و k شدت آن)، و V آسیب پذیری اکولوژیک است. میزان سالخوردگی جنگل ها بر اساس تیره تر بودن رنگ قرمز بر روی تصویرهای ماهواره ای قابل اندازه گیری است. برای اعتبارسنجی نتایج الگوی تخریب سیمای سرزمین، بین عددهای تخریب با داده های استخراج شده از تصویر ماهواره ای در واحدهای کاری رگرسیون گرفته شد. بنابراین، به دست آوردن R2 معادل 0.61 میتواند علامت وجود رابطة قابل قبول بین میزان تیرگی رنگ قرمز و مدل تخریب سیمای سرزمین در واحدهای کاری باشد. با الگوسازی تخریب، با استفاده از متریکهای سیمای سرزمین، میتوان از وضعیت و میزان شدت تخریب در سیمای سرزمین جنگل در کمترین زمان ممکن و با کمک حداقل داده رقومی و هزینه به وضعیت تخریب، یا طبیعی بودن اکوسیستم های جنگلی پی برد.
تحلیل رابطه کاربری و پوشش اراضی و جزایر حرارتی شهر تهران با استفاده از داده های + ETM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توسعه شهرنشینی، مقادیر زیادی از مساحت مناطق کشاورزی و جنگلی جای خود را به خانه ها، مناطق صنعتی و دیگر زیرساخت ها داده اند. محدوده های شهری دارای بیلان انرژی و آبی متفاوتی در قیاس با نواحی غیرشهری اند. این تفاوت و تغییر در این دو مفهوم باعث از بین رفتن توازن انرژی و رواناب در محیط های شهری می گردد که خود مشکلات زیست محیطی جدی را (مانند سیل و آلودگی های حرارتی) برای ساکنان شهر به دنبال می آورد. علاوه بر این، در برخی از نواحی شهری تغییرات کاربری ها و افزایش جمعیت و در پی آن افزایش تردد خودروها و همچنین وجود صنایع، موجب افزایش دمای برخی مناطق شهری نسبت به دیگر مناطق می شوند. بنابراین در مناطق شهری، بسته به پوشش زمین، مناطقی با درجه حرارت بیشتر از سایر نواحی به وجود می آید، که این پدیده را جزیره حرارتی شهرها می نامند. در این تحقیق، جزایر حرارتی شهر تهران ـ که مهم ترین مرکز جمعیتی و یکی از مهم ترین مراکز صنعتی ایران به شمار می آید و در طول چند دهه اخیر رشد شهری سریعی داشته است ـ مورد مطالعه قرار گرفته است.
هدف اصلی از انجام این تحقیق، استخراج جزایر حرارتی در مناطق شهری با استفاده از داده های ماهواره ای و تعیین اثر نوع پوشش و کاربری زمین بر دمای سطح زمین است. برای رسیدن به این هدف، طبقه بندی پوشش اراضی شهری شهر تهران بر اساس تغییر در خصوصیات بیوفیزیکی (ویژگی های بیولوژیکی و خواص فیزیکی) آن، در سطح طبقه بندی زیرپیکسل و استخراج کسر خاک، پوشش گیاهی و سطوح نفوذناپذیر با استفاده از تصاویر ETM+ انجام شد. برای محاسبه درصد هر یک از این سطوح از روش جداسازی طیفی (LSU) استفاده شد. در پایان، با تحلیل آماری هر یک از جزایر حرارتی شهر تهران به تفکیک، نقش هر یک از پوشش ها و کاربری های اراضی در ایجاد آنها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان دادند که سطوح نفوذناپذیر از طریق جذب و ذخیره انرژی خورشیدی اثر گرمایشی دارند، در حالی که پوشش گیاهی از طریق ایجاد توازن گرمایی به وسیله تبخیر و تعرق و تولید سایه، دارای اثر خنک کننده اند.
پهنه بندی اقلیم کشاورزی جنوب و جنوب غرب ایران با استفاده ازروش تجزیه خوشه ای
حوزههای تخصصی:
در این مقاله جهت پهنه بندی اقلیمی مناطق جنوب و جنوب غرب ایران، برای مطالعات کشاورزی، 44 ایستگاه سینوپتیک واقع در استانهای خوزستان، چهار محال بختیاری، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد، هرمزگان، فارس و بوشهر انتخاب گردید. داده های حاصل از 15 پارامتر اقلیمی موثر بر محصولات کشاورزی برای یک دوره 20 ساله جمع آوری شد و جهت تعیین موثرترین پارامترهای اقلیمی - کشاورزی، روش تجزیه به مولفه های اصلی(PCA) مورد استفاده قرار گرفت. 3 مولفه اول که توجیه کننده 85 درصد واریانس متغیرها بود، انتخاب و از این 3 مولفه 11 متغیر به عنوان موثرترین پارامترهای اقلیمی- کشاورزی شناخته شد. این متغیرها عبارت بودند از: میانگین حداقل درجه حرارت، میانگین درجه حرارت روزانه، تعداد روزهای با ماکزیمم درجه حرارت 30 و بالاتر، تعداد روزهای بارانی، تعداد روزهای طوفانی (باد شدید و باران)، تعداد روزهای ابری کامل، میانگین رطوبت نسبی، کل بارش ماهانه، تعداد روزهای برفی، تعداد روزهای آفتابی و تعداد روزهای نیمه آفتابی. داده های حاصل از متغیرهای اقلیمی انتخاب شده، سپس توسط روش تجزیه خوشه ای همبستگی متوسط (Average linkage) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. پس از دستیابی به دندروگرام حاصل، برش دندروگرام از ناحیه ای زده شد که 9 پهنه اقلیمی برای 44 ایستگاه سینوپتیک انتخاب شده بدست آید. افزون بر این به منظور ارزیابی نتایج حاصل از تجزیه خوشه ای، از روش تجزیه تابع تشخیص، در طبقه بندی اقلیمی کشور استفاده گردید. نتایج بدست آمده نشان داد که 97.7 درصد ایستگاه ها بطور صحیح در گروه های مربوط به خود جای گرفته بودند. مشابهت نسبی نوع پوشش گیاهی مناطقی که در یک دسته قرار دارند و ارقام زراعی مورد کشت و کار در هر دسته نشان دهنده این مساله است که پهنه بندی اقلیمی مذکور به واقعیت امر بسیار نزدیک بوده و می تواند جهت مطالعات کشاورزی مورد استفاده قرار گیرد.
تجارت آلودگی به روش مجوزهای تخلیة قابل مبادله در رودخانه و ارزیابی آن از نظر کارآیی هزینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة تجارت آلودگی رویکرد جدیدی در کنترل منابع آلاینده با حفظ سطح استانداردهای کیفی آب و استفاده از راهکارهای کم هزینه است. تجارت آلودگی به روش انتشار مجوزهای تخلیه قابل خرید و فروش مبتنی بر ضریب انتقال آلودگی در رودخانه در پنج مرحله شامل ناحیه بندی محدودة مورد مطالعه، تعیین کل بار مجاز خروجی هر ناحیه بر اساس مدل خودپالایی رودخانه، تعیین ضرایب انتقال آلودگی بین منابع آلاینده و بین ناحیه ها با استفاده از مدل، تعیین مقادیر مجاز تخلیة قابل مبادله برای هر ناحیه و هر منبع آلاینده اجرا میشود. در این تحقیق کاربرد روش تجارت آلودگی برای حوزة آبریز رودخانة دز مورد بررسی قرار گرفته و برای هر منبع آلاینده هزینه های کنترل آلودگی به روش تکنولوژیک (احداث تصفیه خانه) و غیر تکنولوژیک (روش مبادله) محاسبه شده و نسبت هزینة کنترل تکنولوژیک به کنترل غیر تکنولوژیک به عنوان معیار کارایی هزینة روش مبادله آلودگی بررسی شده است. با توجه به این معیار، برای برخی منابع آلاینده که کارایی هزینه برایشان بالاست روش کنترل تکنولوژیک و احداث تصفیة خانه فاضلاب به صرفه بوده و دیگر منابع آلاینده که احداث تصفیه خانة فاضلاب به دلیل کارایی کم برایشان اقتصادی نیست، مجبور به خرید مجوزهای تخلیه از منابع آلاینده ای که آلودگی خود را به کمتر از حد تعیین شده رسانده اند، خواهند بود .