فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۲۱ تا ۳٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۸۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
منطقه کلاته تیمور در 20 کیلومتری شمال غرب کاشمر و 4 کیلومتری روستای کلاته تیمور در استان خراسان رضوی قرار دارد. این منطقه جزیی از کمربند آتشفشانی- درونی شمال گسل درونه است و از نظر ساختاری در جنوب زون سبزوار، حد فاصل گسلهای درونه و تکنار واقع شده است. سنگهای منطقه شامل دو واحد اصلی مجموعه سنگهای آذرآواری- آتشفشانی با سن ائوسن زیرین تا میانی و سنگهای نیمه عمیق می باشد. سنگهای آتشفشانی با طیف ترکیبی آندزیت بازالت، آندزیت، لاتیت، تراکیت، داسیت و ریوداسیت به صورت گدازه، توف، لاپیلی توف و آگلومرا دیده می شود. بر اساس پیمایشهای صحرایی و مطالعات آزمایشگاهی، چندین توده نفوذی در منطقه برای اولین بار شناسایی شد. توده های نفوذی با رخنمون کوچکی به شکل استوک دیده می شوند. نفوذیها شامل کوارتز هورنبلند بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز بیوتیت مونزودیوریت پورفیری، کوارتز دیوریت پورفیری و میکرودیوریت می-شود. بارزسازی هاله های دگرسانی در محدوده مورد نظر با استفاده از طول موجهای VNIR و SWIR مربوط به تصاویر سنجنده های ETM+7 و استر انجام گرفت. آلتراسیون در منطقه، گستردگی خطی دارد و شامل انواع پروپیلیتیک، سرسیتیک، آرژیلیک و سیلیسی است. با وجود وسعت زیاد آلتراسیون در منطقه، وسعت کانی سازی در سطح محدود است. فراوانی کانی سازی سولفیدی کمتر از 3% و بیشتر به شکلهای افشان، استوک ورک و پرکننده فضای خالی دیده می شود. در منطقه چشمه نقره، آثار فعالیتهای معدن کاری قدیمی مشاهده می شود که بیانگر اهمیت معدنی این منطقه در زمانهای گذشته است. اکتشافات ژئوشیمیایی باعث کشف نا هنجاریهایی از عناصر طلا، مس، سرب، روی، نقره، ارسنیک، آنتیمون، جیوه و بیسموت گردیده است. بررسیهای ژئوشیمی سنگی در نواحی آلتراسیون، نشان دهنده همبستگی طلا با عناصر مس، سرب، روی و نقره می باشد. با توجه به الگوی آلتراسیون، توزیع غیریکنواخت کانی سازی و درصد پایین کانی زایی سولفیدی، مطالعات بیشتر می تواند بر روی سیستم منطقه در تیپ کانسار طلا- مس گرمابی از نوع کم سولفید صورت گیرد.
بررسی امکان استفاده گیاه از تلفات عمقی و برآورد واقعی راندمان کاربرد آب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه لایسیمتری بر اساس این فرضیه که عمق خاک قابل استفاده جهت جذب رطوبت محدود به عمق ریشه گیاه نمی شود، در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تیمار آبیاری و در سه تکرار بر روی گیاه سویا انجام شد. درتیمار شاهد55%MAD= و مقدار آبیاری در حد جبران کمبود رطوبتی خاک، درتیمار تنش مقدار آبیاری برابر تیمار شاهد ولی 65%MAD= و در تیمارآبیاری مازاد با وجود 65%MAD= مقدار آبیاری 30% مازاد برمقدار لازم جهت جبران کمبود رطویتی خاک تعیین شد. تیمار تنش به دلیل درصد تخلیه بیشتر رطوبتی دچار تنش کم آبی شده و عملکرد آن کمتر از تیمار شاهد، اما تیمار آبیاری مازاد، با وجود به تعویق افتادن دورآبیاری، اثر تنش کم آبی در گیاه مشاهده نشده و عملکردمشابه با تیمار شاهد داشت ولی راندمان آبیاری 2/11% بیشترمی باشد. این مساله تاثیر وجود ذخیره رطوبتی در زیر منطقه ریشه را در تامین نیاز آبی گیاه نشان می دهد.
مقایسه روش های نروفازی، شبکه عصبی و رگرسیون چند متغیره در پیش بینی برخی خصوصیات خاک (مطالعه موردی: استان گلستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به مشکلات اندازه گیری مستقیم برخی از ویژگیهای خاک، در سال های اخیر از روش های غیر مستقیم برای برآورد این خصوصیات استفاده میشود. بدین منظور، در این پژوهش140 نمونه جمع آوری شده از منطقه گرگان مورد آزمایش قرار گرفته و فراوانی نسبی ذرات، کربن آلی، درصد رطوبت اشباع و آهک به عنوان ویژگیهای زودیافت و نقطه پژمردگی، ظرفیت زراعی، ظرفیت تبادل کاتیونی و وزن مخصوص ظاهری به عنوان ویژگیهای دیریافت اندازه گیری شدند. سپس کل داده ها به دو سری داده، شامل سری آموزش (80% داده ها) و سری ارزیابی (20% داده ها) تقسیم گردید. به منظور پیش بینی خصوصیات مذکور، از مدل های نروفازی، شبکه عصبی مصنوعی و رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. نتایج ارزیابی مدل ها بر اساس شاخص های ریشه مربعات خطا، میانگین خطا، خطای استاندارد نسبی و ضریب تبیین نشان داد که مدل نروفازی دارای بالاترین دقت در پیش بینی ویژگیهای خاک را دارا میباشد بطوریکه این مدل به میزان 34، 10، 78 و 5 درصد دقت پیش بینی ویژگیهای FC، PWP، CEC و Bd را به ترتیب، نسبت به روش رگرسیون خطی چندگانه افزایش داده است. بعد از این مدل، شبکه های عصبی مصنوعی نسبت به معادلات رگرسیونی کارائی بهتر داشته است.
ارتباط پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر جمعیت شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقلیم یکی از عوامل مؤثر بر مرگ و میر انسان است. تغییرات فصلی و روزانه مرگ و میر ارتباط مستقیمی با پارامترهای اقلیمی دارند. این ارتباط برای قرن هاست که شناخته شده است. هدف این مقاله،تحلیل تأثیر پارامترهای اقلیمی بر مرگ و میر جمعیت شهر تهران طی دوره آماری 2002-2005 میباشد.
در این تحقیق با استفاده از روش های آماری رگرسیون و همبستگی پیرسون، مدل ANOVA و تأخیر زمانی روزانه(Lag) به بررسی و تجزیه و تحلیل ارتباط پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر ناشی از بیماریهای قلبی– عروقی، تنفسی و سکته مغزی و مرگ و میر به صورت کلی پرداخته شده است.
نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد که بین پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر ناشی از بیماریهای مورد مطالعه و مرگ و میر به صورت کلی ارتباط معناداری وجود دارد. هم چنین بین مرگ و میر روزانه ناشی از بیماریهای مورد مطالعه در فصول مختلف تفاوت آشکاری مشاهده میشود. ارتباط بین دما با مرگ و میر به صورت مستقیم است، در حالیکه عامل بارش تأثیر معکوسی بر میزان مرگ و میر دارد. از این رو میتوان گفت که دما نسبت به بارش تأثیر بیش تری بر مرگ و میر دارد. ارتباط پارامترهای اقلیمی با مرگ و میر در فصل زمستان نسبت به دیگر فصول سال بیش تر است و مرگ و میر ناشی از بیماری قلبی- عروقی حساسیت بیش تری را نسبت به دیگر بیماریهای مورد مطالعه نشان میدهد.
توزیع زمانی ـ مکانی بارش در استان ایلام
حوزههای تخصصی:
آثار و پیامدهای خشکسالی بر منابع آب حوضه مرکزی گناباد طی دوره 1385-1365
حوزههای تخصصی:
خشکسالی از جمله مخاطرات طبیعی موقتی است، که در بیشتر نواحی جهان ظهور می کند و به سرعت به شکل تهدید منابع آب خودنمایی می کند. این پدبده در نواحی خشک و نیمه خشک شدت بیشتری دارد. کاهش غیر منتظره در میزان بارش نرمال، هر منطقه سبب بروز خشکسالی می شود. تداوم خشکسالی بر منابع آبی، کشاورزی و اقتصاد منطقه اثر منفی می گذارد. اگر خشکسالی باعث کاهش رواناب، افت سطح آب سفره های زیر زمینی و کاهش دبی این منابع شود، خشکسالی هیدرولوژیکی بروز خواهد کرد. از آن جا که رودهای دایمی در حوضه مورد مطالعه وجود ندارد. منابع آب آن وابسته به قنات ها، چشمه ها و چاه های حوضه بوده که به شدت از تغییرات بارش اثر پذیرند. هدف این تحقیق بررسی خشکسالی در حوضه مرکزی گناباد (از زیر حوضه های دشت لوت) و آثار آن بر منابع آب این حوضه می باشد. برای تعیین خشکسالی و شدت آن شاخص های زیادی در نظر گرفته می شود، ولی در این تحقیق با استفاده از دو شاخص درصد از نرمال و انحراف از استاندارد بارندگی، بروز خشکسالی و تداوم آن مورد بررسی قرار گرفته، همچنین نقش باران های 48 ساعته در تشدید اثر خشکسالی بررسی شده است. سپس با استفاده از چهار شاخص افت سطح آب سفره های زیر زمینی در طول دوره 20 ساله، کاهش دبی، تعداد کف شکنی در چاه های حوضه و کاهش تعداد منابع آب، اثرات خشکی بر منابع آبی حوضه بررسی گردیده است. تداوم خشکسالی در این حوضه که از سال 1378 تا سال 1381 شدت بیشتری داشته و بر منابع آبی آن اثر گذاشته و باعث ایجاد خشکسالی هیدرو لوژیکی در حوضه مورد مطالعه شده است. نتایج آشکار ساخت طی این دوره خشکسالی منجر به کاهش آب دهی در قنات ها، به مقدار 48 درصد در چاه ها، به مقدار 40 درصد و در چشمه ها به مقدار31 درصد شده است.
بررسی هیدروپلیتیکی حوضه های غرب کشور (نمونه: زاب، سیروان و الوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سایه افزایش رشد مصرف آب، سوء مدیریت، رشد جمعیت دنیا و افزایش شهرنشینی و همچنین پایین رفتن سطح آب های زیرزمینی در بیشتر نقاط جهان، کارشناسان معتقدند که منابع آب در قرن بیست و یکم، یکی از چالش برانگیزترین صحنه های حیات بشریت را رقم خواهد زد. کشور ایران با آن که بنا به موقعیت جغرافیایی خود در کمربند خشک کره زمین قرار گرفته است، ولی با توجه به ویژگی های توپوگرافیک خود سالانه حدود هشت میلیارد مترمکعب آب را به خاطر جریان رودهای مرزی خود به سوی عراق از دست می دهد. بنابراین لازم است که از این منبع عظیم طبیعی که همه ساله از کشور خارج می شود، استفاده مطلوب به عمل آید. اما استفاده از این منابع آب پیامدهایی را از نظر هیدروپلیتیک، چه در بعد داخلی و چه در بعد خارجی، در پی خواهد داشت که اولین نمونه آن تاثیرگذاری بر نحوه روابط ایران با عراق است. روابط دو کشور ایران و عراق که طی چندین دهه بر اثر عوامل ژئوپلیتیک بحرانی بوده است، به نظر می رسد این بار تحت تاثیر مساله آب قرار گیرد، زیرا عراق که به دلیل اقدامات ترکیه در حوضه رودهای دجله و فرات با مشکل آب رو به رو شده است، گمان می رود در برابر پروژه های انتقال آب موردنظر ایران در حوضه رودهای زاب کوچک، الوند و سیروان واکنش نشان داده و دست به اقدامات بازدارنده بزند. از سوی دیگر موقعیت جغرافیایی این حوضه ها در غرب کشور که بیشتر منطبق بر مناطق کرد سنی مذهب هستند، می تواند بر تحریک کردهای منطقه دامن بزند. پژوهش حاضر با روش توصیفی - تحلیلی در پی بررسی هیدروپلیتیک این حوضه ها و پیامدهای آن و ارایه راهکارهایی درباره نحوه اجرای پروژه های کنترل آب و کاهش هزینه های سیاسی و اجتماعی آنهاست.
ارزیابی معرف بودن شبکة مناطق حفاظت شده با تأکید بر تنوع زیستی گیاهی (مطالعة موردی: استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به ارزیابی شبکة مناطق حفاظت شده استان چهارمحال و بختیاری از نظر معرفی انواع تیپ ها و گونه های گیاهی خاص آن استان به عنوان جانشین تنوع زیستی کل پرداخته است. مطابق روش ""برنامه ریزی سیستماتیک حفاظت"" که در این تحقیق استفاده شده، در هر ارزیابی و برنامه ریزی حفاظت تنوع زیستی، دو نوع هدف تعریف میشود: درصدی از سطح کل منطقة مورد مطالعه که میتواند به حفاظت اختصاص یابد و درصدی از هر عنصر تنوع زیستی، یا جانشین آن که مورد نظر حفاظت است. در این تحقیق هدف نوع دوم مد نظر بوده و بر اساس ارزشهای بوم شناختی و تهدیدهای موجود برای هر تیپ گیاهی محاسبه شده است. همچنین یک بار حضور در مناطق حفاظت شده به عنوان هدف حفاظتی هر یک از گونه های گیاهی نادر تعیین شد. از 36 تیپ و 52 گونه نادر گیاهی موجود در استان،19 تیپ و 33 گونه به طور کلی در مناطق حفاظت شده موجود معرفی نشده اند، 14 گونه فقط یک بار و 12 تیپ کمتر از حد اهداف تعیین شده در مناطق حفاظت شده، یا شکار ممنوع وجود دارند. مساحت کل مورد نیاز برای بر آورده شدن اهداف تعیین شده برای تمام تیپ های گیاهی 61/15 درصد از استان است که تقریبا دو برابر سطح مناطق حفاظت شده موجود (43/7 درصد) و کمی بیش از سطح حفاظتی موجود با احتساب مناطق شکار ممنوع (76/14 درصد) است. برای بر آورده شدن اهداف تعیین شده برای تیپ ها و گونه های گیاهی به جای بخش وسیعی از مناطق شکار ممنوع موجود که کارایی کمی در حفاظت تنوع زیستی گیاهی دارند اختصاص 18/8 درصد از سطح استان ترجیحاً از بخش جنگلی به منظور پوشش دادن تیپ های گیاهی جنگلی و بخش هایی از کوه کلار و دره بازفت برای پوشش دادن گونه های گیاهی نادر پیشنهاد می شود.
برآورد تابش کلی خورشید در سطح افقی زمین در اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق به کمک داده های تابش ایستگاه ازن سنجی اصفهان در دوره آماری بیست ساله (1365-1384) نسبت به یافتن مدل مناسب برآورد شدت تابش خورشیدی رسیده به سطح از روی آمار ساعات آفتابی اقدام شده است. برای کنترل نتایج و بررسی دقت مدل از آمار 1385 تا 1387 این ایستگاه استفاده شد. همچنین نتایج به دست آمده با مدل های رایج دیگر به کمک شاخص هایMBE و RMSE مقایسه شده است. نتایج نشان داد در حالی که مقدار ضریب رگرسیون مدل ساخته شده ما معادل 91/0 است، ضرایب رگرسیون برای مدل های، فرر و ام سی کلوچ 6/0 و 7/0 است. مدل تهیه شده به ویژه برای ماه های می و آگوست دقت بسیار بالایی دارد؛ به گونه ای که مقدار خطای آن کمتر از % 2- است
تعیین شدت ناپایداری زیست محیطی سکونتگاه های روستایی سیستان با استفاده از مدل ارزیابی چند معیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط زیست تنها قلمرو و عرصه موجود برای تحقق هدف های توسعه است. در واقع بدون وجود چنین بستری، بحث توسعه، بحثی بی مورد و بیهوده خواهد بود. اگر توسعه پایدار هدف نهایی ما به شمار رود و پایداری زیست محیطی شرط لازم برای تحقق توسعه پایدار باشد، در این صورت ما نیازمند ابزار و روشی هایی هستیم تا به کمک آنها بتوانیم حرکت به سوی پایداری زیست محیطی را اندازه بگیریم. سیستان ایران به دلیل موقعیت جغرافیایی ویژه اش، تحت تاثیر عوامل متنوع در بروز و تشدید ناپایداری زیست محیطی روستاهاست. این پژوهش به روش پیمایشی (از پاییز 1386 تا تابستان 1387)، در 101 روستا از 808 روستای منطقه انجام گرفته است که در آن کوشش شده است تا ضمن ارایه شاخص های زیست محیطی متناسب با شرایط ناپایداری زیست محیطی روستاهای سیستان، با استفاده از مدل ارزیابی چندمعیاری در سامانه اطلاعات جغرافیایی، شدت ناپایداری زیست محیطی روستاهای مورد بررسی به تصویر کشیده شود. نتایج تحقیق موید آن است که در حال حاضر ناپایداری زیست محیطی در 18.8 درصد از روستاها، کم یا متوسط و در 81.2 درصد از روستاها، شدید یا بسیار شدید می باشد
میکرومورفولوژی روانه های گلی گل فشان ناپگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گل فشان ناپگ که یکی از معروف ترین و دیدنی ترین گل فشان های ایران است در غرب بندر چابهار و 17 کیلومتری جنوب غربی روستای کهیر قرار دارد. اگرچه مشخصات کلی این گل فشان توسط پژوهش گران متعدد مورد بررسی قرار گرفته است ولی تاکنون یکی از پدیده های جالب آن که عبارت است از تنوع شدید در میکرومورفولوژی روانه های سطح آن مطالعه نشده است. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی گل فشان، ابتدا گل خروجی از نظر ترکیب هیدروشیمیایی و کانی شناختی مطالعه گردیده و سپس هفت نوع سطح دارای میکروفولوژی مختلف شناسایی و با ارایه تصویر تشریح گردیده اند. نحوه تشکیل و موقعیت مکانی و سنی آن ها نیز مورد بررسی قرار گرفته و در پایان به ارتباط تشکیل و تکامل آن ها با اصول زیر بنایی ژئومورفولوژی پرداخته خواهد شد.
ماه بدر و آسمان صاف ؟
حوزههای تخصصی:
فرم و فرایندهای رودخانه ای دشت خوزستان در کواترنر
حوزههای تخصصی:
عوامل ژئومرفولوژیکی باز دارنده در آمایش فضایی شهر لار
حوزههای تخصصی:
شهرستان لارستان یادگاری از ایران باستان است که تاریخ شهرنشینی آن بالغ بر سه هزار سال می باشد و روند رشد شهری آن در طی این مدت طولانی از سیری صعودی و نزولی برخوردار بوده است و موقعیت استرانژویی این شهرستان به علت همجواری با محل احداث پروژه های عظیم نفتی در بنادر عسلویه– پارسیان و دالان از یکسو و نزدیکی به مبادی ورود و خروج کالا ازسوی دیگر موجب رشد شهرنشینی لارستان به صورت چشمگیر شده است و بی شک همراه با رشد شهرنشینی نیاز به واگذاری زمین و تغییر کاربری آن ها کاملا احساس می شود. البته هر چند که این تغییرات توام با پیامدهای خاص است که متاسفانه اکثر آن ها جنبه و ماهیتی منفی دارند، اما با شناخت و آگاهی از نواحی و بررسی پارامترهای مسلط به ناحیه و منطقه و به کارگیری و استفاده بهینه از علوم و فن آوری های جدید می توان به سمت توسعه پایدار حرکت کرد و پرواضح است که جغرافیا و شاخه های بسیار مهم آن به ویژه ژئومورفولوژی به عنوان علم تخصصی و کاربردی می تواند در این فرآیند نقش بسیار مهمی را ایفا کند چرا که شهرها همواره متاثر از پدیده های ژئومورفولوژی می باشند و عمدتا موقعیت شکل گیری آن ها در محیطی رخ می دهد که عرصه عملکرد پدیده های ژئومرفولوژی است. همچنین شهرها در راستای توسعه روز افزون خود، واحدهای مختلف ژئومرفولوژیکی و اراضی متفاوت توپوگرافی را به خود اختصاص می دهند. لذا امکان متاثر شدن از پدیده های ژئومرفولوژی و مسایل ناشی از آن، بیشتر از قبل برای شهرها مهیا می شود. در این برخورد، اگر برخی از اصول و نکات ضروری رعایت نشود، تعادل مورفودینامیک به هم خواهد خورد و خطرات بزرگی، شهرها را تهدید می کند و امکان دارد گاهی شدت این خطرات و بلایا و حوادث به حدی برسد که نتوان خسارت وارده را جبران کرد (رجایی، 1373). پدیده هایی هم چون سیلاب ها و طغیان های رودخانه ای، انواع حرکات دامنه ای، پیامدهای زمین لرزه ها و غیره که شهرها را همواره مورد تهدید قرار می دهند، از عواملی هستند که مستقیما و یا به طور غیر مستقیم به ژئومرفولوژی وابسته اند. در این مجال سعی شده تا عوامل ژئومرفولوژیکی باز دارنده توسعه و عمران شهر لار، به عنوان مرکز مهم تجاری، فرهنگی جنوب کشور که متاسفانه در حال حاضر مورد بی مهری سیاسی قرار گرفته است، تا حد امکان شناسایی، و مطرح شود تا شاید به عنوان مطالعات مقدماتی، جهت برنامه ریزی های عمرانی شهر، برای مسوولین محترم ذیربط مورد استفاده قرار گیرد
ارزیابی ضرایب زیست اقلیمی موثر در آسایش انسان مطالعه موردی: شهر یزد
حوزههای تخصصی:
ارزیابی شرایط زیست – اقلیمی امروزه به عنوان ابزاری کار آمد در دست برنامه ریزان منطقه ای به حساب می آید تا با شناسایی نقاط بحرانی ضمن هدایت فعالیت های توسعه ای به مناطق کم خطر، ارزش افزوده سرمایه گذاری ها را در مناسب ترین حالت ممکن در حوزه شهری، عمرانی، سکونتگاهی، معماری و جهانگردی تضمین سازند. بنابراین در این مقاله سعی شد شرایط زیست اقلیمی شهر یزد، بر اساس شاخص های بیکر، ترجونگ، ترموهیگرومتریک و اولگی با استفاده از آمارهای سینوپتیک ایستگاه یزد طی سال های 1995 الی 2007 مورد ارزیابی قرار گیرد.
نتایج حاصله نشان داد که در طول سال طیف وسیعی از شرایط زیست- اقلیمی از فوق العاده داغ تا بسیار خنک در منطقه حاکم است. همچنین در این میان شاخص اولگی که در آن قابلیت تطبیق برای عرض های جغرافیایی زیر 40 درجه پیش بینی شده نسبت به سایر شاخص ها برای تعیین محدوده آسایش مناسب تر ارزیابی شد.
بررسی پتانسیل های اکوتوریسم مناطق کویری و بیابانی اطراف استان یزد، با استفاده از الگوی تحلیل SWOT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوتوریسم پدیده ای نسبتا تازه در صنعت گردشگری است که تنها بخشی از کل این صنعت را تشکیل می دهد و بسیاری از کشورهای جهان را بر آن داشته است که سرمایه گذاری های عمده ای را به این بخش، به لحاظ درآمدزایی فراوان آن، اختصاص دهند. این شکل از گردشگری فعالیت های فراغتی انسان را عمدتا در طبیعت امکان پذیر می سازد و موجب افزایش و قدردانی عمیق تر آنان از طبیعت می شود که در نهایت حس حفاظت و حراست از محیط های طبیعی را در آنان برمی انگیزد و تقویت می کند. آنچه که در این نوع گردشگری اهمیت فراوان دارد موضوع پایداری است، زیرا صنعت گردشگری بدون برنامه ریزی دقیق و توجه به قابلیت های بوم شناختی، محلی، فرهنگی و اجتماعی، مشکلاتی را برای هر منطقه در پی خواهد داشت. از جمله مهم ترین جاذبه های طبیعی، مناطق کویری و بیابانی هستند که حدود 90 درصد از مساحت کشور را به خود اختصاص داده اند. وجود چنین وسعتی از نواحی خشک، لزوم توجه به پتانسیل های مناطق مذکور را در زمینه صنعت اکوتورسیم و ژئوتوریسم، به ویژه در استان یزد که در مرکز ایران و در حاشیه دشت کویر و دشت و بیابان لوت قرار گرفته است، ضروری می سازد. بر این اساس در نوشتار حاضر سعی شده است تا به معرفی پتانسیل های اکوتوریستی کویرهای اطراف استان یزد و دشت و بیابان لوت پرداخته شود و جنبه های مدیریت پایدار گردشگری در این مناطق با رویکرد اکوتوریسم مورد دقت و توجه قرار گیرد. در این تحقیق، تجزیه و تحلیل برمبنای الگوی تحلیل SWOT استوار است و در نهایت با در نظر گرفتن عوامل تاثیرگذار در منطقه شامل چهار گروه ـ نقاط ضعف، قوت، فرصت ها و تهدید ها ـ راهبردهایی هم سو با توسعه پایدار گردشگری در این مناطق ارایه گردیده است.
زمین شناسی، کانی سازی، ژئوشیمی و مطالعات مغناطیس سنجی در کانی سازی آهن منطقه کلاته شاهین، استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کانی سازی آهن کلاته شاهین در 107 کیلومتری جاده قوچان- نیشابور (استان خراسان رضوی) قرار دارد. توده های نیمه عمیق با ترکیب مونزونیت تا هورنبلند دیوریت پورفیری در آهکهای کرتاسه نفوذ کرده اند. واحدهای رسوبی منطقه از قدیم به جدید شامل آهکهای مربوط به کرتاسه زیرین و میکروکنگلومرا تا ماسه سنگهای مربوط به ائوسن و پلیوسن- کواترنر می باشد. کانی سازی در این منطقه طی دو مرحله هیپوژن و سوپرژن شکل گرفته است. در مرحله هیپوژن، پیریت، مگنتیت و اسپکیولاریت و در مرحله سوپرژن، گوتیت، لیمونیت و هماتیت تشکیل شده اند. بررسی شرایط دمایی و فوگاسیته اکسیژن، دمای تشکیل کانی های هیدروترمالی شرق منطقه را در محدوده کمتر از ºC350 معرفی می نماید. در غرب منطقه، میزان هماتیت و گوتیت بسیار کمتر و اغلب به صورت رگه و رگچه ای همراه با دولومیت هیدروترمالی می باشند. محلولهای هیدروترمالی عامل کانی سازی در غرب منطقه نسبت به شرق با میزان سولفید کمتر، اکسیدان تر و دمای کمتر بوده اند. نتایج آنالیز ژئوشیمی به روش جذب اتمی برای عناصر Fe، Mn، Mg و Ca، نشان دهنده بیشترین میزان آهن (4/30 درصد) در محل ترانشه در شرق منطقه است. آهن و منگنز در محل ترانشه همبستگی مثبت نشان می دهند. همچنین رابطه ای بین میزان این عناصر و فاصله از توده ها وجود ندارد. بنابراین توده های نفوذی منطقه غیربارور بوده و نقشی در کانی سازی ندارند. شدت کل میدان مغناطیسی در 742 نقطه در دو شبکه 5×20 متر اندازه گیری شد. نقشه های شدت کل میدان مغناطیسی، انتقال به قطب و همچنین ادامه به سمت بالا با نرم افزار Mapper ER تهیه شد. بررسی نقشه های تهیه شده، وجود آنومالی های A، B، C، F، E، D1، D2 و D3 را در منطقه نشان می دهد. با توجه به این که در فاصله تقریباً 40 متری آنومالی های B وC ، توده هورنبلند دیوریت پورفیری رخنمون دارد، این احتمال وجود دارد که منبع آنومالی ها مربوط به توده نفوذی باشد. از طرفی به دلیل وجود کانی سازی هماتیت در آهک های منطبق بر آنومالی های B و C این احتمال نیز وجود دارد که منبع این آنومالی ها مربوط به کانی سازی مگنتیت در عمق باشد. بنابراین در محل این دو آنومالی، حفاری اکتشافی پیشنهاد می شود.
اثرات دوره های کم آبی و پرآبی بر کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان
حوزههای تخصصی:
وقوع متناوب دوره های کم آبی و پرآبی در حوضه های آبریز پدیده ایی بدیهی است. وقوع این دوره ها در حوضه آبریز کشکان علاوه بر تاثیر روی وضعیت کمی آب های سطحی، باعث تغییراتی در کیفیت آب این حوضه شده است. لذا،دراین تحقیق با استفاده ازتحلیل رگرسیونی در محیط نرم افزارهای SPSS و Excel دو هدف عمده دنبال شده است. اول بررسی ارتباط بین دوره های کم آبی و پرآبی با پارامترهای کیفیت آب های سطحی حوضه آبریزکشکان، دوم ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه ذکرشده برای استفاده در مصارف شرب و کشاورزی طی دوره های کم آبی و پرآبی.
به این منظور از آمارآنالیزشده 12 پارامتر کیفیت آب و آمار دبی روزانه هشت ایستگاه هیدرومتری واقع در رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی، چولهول، مادیان رود و کشکان پایینی در یک دوره آماری 30 ساله (1380-1351) استفاده شده است. منحنی های تداوم جریان برای هر یک از رودخانه های فوق الذکر ترسیم و شاخصQ95 ، به عنوان آستانه خشکسالی هیدرولوژیک از این منحنی ها استخراج گردید. نتایج حاصله نشان داد که در اکثر موارد رابطه لگاریتمی معنی داری بین دوره های کم آبی و پر آبی با پارامترهای کیفیت آب وجود دارد، به دنبال دوره های کم آبی و پر آبی مقادیر پارامترهای کیفیت آب مورد مطالعه در رودخانه های ذیربط نیز سیر صعودی یا نزولی پیدا کرده و منجر به تغییراتی در کیفیت آب های سطحی این حوضه شده است. همچنین با ارزیابی کیفیت آب های سطحی حوضه برای مصارف شرب و کشاورزی مشخص شد طی دوره های متناوب کم آبی و پر آبی آب رودخانه های دهنو، دوآب الشتر، کشکان بالایی، خرم آباد، کشکان میانی و کشکان پایینی جز آب های باکیفیت خوب و در رودخانه های چولهول و مادیان رود قابل قبول و متوسط بوده است.