فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۱۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل در تدوین استراتژی(راهبرد) ها، بررسی عوامل محیطی است که در تحولات ساختار آینده سازمان اثر بسزایی خواهد داشت. صنعت پتروشیمی، صنعتی با ارزش افزوده بالا محسوب می گردد و ایران با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز می تواند به قطب این صنعت تبدیل شود که شناخت محیط و جایگاه این صنعت می تواند کمک شایانی به این امر نماید. در این تحقیق، با بررسی مدل های عمده محیط شامل مدل های کلان نظیر PEST، PESTEL، PESTELI و مدل های خرد از جمله مدل پنج نیرو و الماس، مدلی بومی شده سه لایه ای، برای صنعت پتروشیمی ایران شامل مؤلفه های اصلی تاثیرگذار بر صنعت و سهم هر مؤلفه بیان شده است که به منظور کشف فرصت ها و تهدیدها و تغییرات محیطی حاصل، کمک نماید. در این تحقیق با استفاده از مدل سه لایه ای اقدام به جمع آوری داده ها شد. فرصت ها و تهدیدهای راهبردی از تحلیل داده ها، فرصت ها و تهدیدها و با نظر خبرگان، حاصل گردید. با استفاده از فرصت ها و تهدیدهای راهبردی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی تشکیل شد که عدد 4/2 به دست آمد، نشان می دهد میزان تهدیدها در صنعت پتروشیمی ایران بیشتر از فرصت های آن است.
تاثیر نفت بر نماگرهای اقتصاد کلان ایران: با تاکید بر مکانیزمهای انتقال و آثار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درآمدهای نفتی تاثیرات عمیق و گستردهای در اقتصاد کشورها دارد. با عنایت به اینکه طی دهههای اخیر بویژه از نیمه اول دهه1350، ایران با درآمدهای نفتی بالایی روبرو بوده و به اشکال مختلف برای مصرف و سرمایهگذاری اختصاص داده است، هدف این مقاله شناخت و تحلیل تاثیر نفت بر متغیرهای اقتصاد کلان است. نظر به اینکه رشد اقتصادی و توزیع درآمد از متغیرهای کلیدی اقتصاد تلقی میشوند، این مقاله به این دو متغیر متمرکز است. از دادههای دوره 1347 – 1385 استفاده و در چارچوب مبانی نظری تئوری رشد اقتصادی و تئوری توزیع درآمد، تاثیر نفت مورد سنجش و ارزیابی قرار میگیرد. با عنایت به حجم کم نمونه آماری، از روش ARDL برای تخمین مدلهای تصریح شده استفاده میشود. شواهد آماری نشان میدهد کشور طی دهههای گذشته رشد نازل درآمد سرانه همراه با رشد ناچیز بهرهوری کل عوامل تولید و توزیع درآمد نامتعادل را تجربه کرده است. با وجود این، نتایج مدلهای برآورد شده نشان میدهد درآمدهای نفتی بر GDP در بلندمدت تاثیر مثبت و معناداری دارد اما ضریب برآورد شده آن بسیار کوچک است. نتایج نشان می دهد سرمایه انسانی و سرمایه فیزیکی در بلندمدت تاثیر مثبت و معناداری بر GDP دارد. همچنین نتایج مدل توزیع درآمد تایید میکند که ضریب متغیر نفت بر توزیع درآمد منفی است و لذا نفت طی دوره مطالعه از تشدید توزیع نابرابر درآمدها جلوگیری کرده است. با وجود این، ضریب برآورد شده این متغیر همانند مدل رشد اقتصادی کوچک است. سطح درآمد و سرمایه انسانی بر ضریب جینی تاثیر مثبت دارد و بدین مفهوم است که افزایش درآمد و افزایش سطح تحصیلات، توزیع درآمد را نامتعادلتر میکند.
فرصت ها و تهدیدهای صنعت پتروشیمی ایران
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین عوامل در تدوین استراتژی(راهبرد) ها، بررسی عوامل محیطی است که در تحولات ساختار آینده سازمان اثر بسزایی خواهد داشت. صنعت پتروشیمی، صنعتی با ارزش افزوده بالا محسوب می گردد و ایران با داشتن ذخایر عظیم نفت و گاز می تواند به قطب این صنعت تبدیل شود که شناخت محیط و جایگاه این صنعت می تواند کمک شایانی به این امر نماید. در این تحقیق، با بررسی مدل های عمده محیط شامل مدل های کلان نظیر PEST، PESTEL، PESTELI و مدل های خرد از جمله مدل پنج نیرو و الماس، مدلی بومی شده سه لایه ای، برای صنعت پتروشیمی ایران شامل مؤلفه های اصلی تاثیرگذار بر صنعت و سهم هر مؤلفه بیان شده است که به منظور کشف فرصت ها و تهدیدها و تغییرات محیطی حاصل، کمک نماید. در این تحقیق با استفاده از مدل سه لایه ای اقدام به جمع آوری داده ها شد. فرصت ها و تهدیدهای راهبردی از تحلیل داده ها، فرصت ها و تهدیدها و با نظر خبرگان، حاصل گردید. با استفاده از فرصت ها و تهدیدهای راهبردی ماتریس ارزیابی عوامل خارجی تشکیل شد که عدد 4/2 به دست آمد، نشان می دهد میزان تهدیدها در صنعت پتروشیمی ایران بیشتر از فرصت های آن است.
به کارگیری تکنیک های تصمیم گیری در اولویت بندی مصرف و تخصیص بهینه گاز طبیعی با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اولین گام در راستای اصلاح الگوی مصرف گازطبیعی، اولویت بندی مصرف و تخصیص بهینه منابع محدود گاز طبیعی به بخش های مختلف مصرف است. از این رو در مقاله حاضر تلاش شده است ابتدا در حوزه علمی پژوهش عملیاتی بخش های مختلف مصرف و شاخص های مطرح برای اولویت بندی بخش های مذکور طی یک سری مطالعات کتابخانه ای و مصاحبه های منظم با خبرگان صنعت نفت و گاز شناسایی و سپس با رویکرد فازی، به مدد دو گروه پرسش نامه کیفی به روش میانگین گیری اهمیت شاخص های مطرح و ارزش کمی شاخص های مهم برای اولویت بندی بخش های مختلف مصرف گاز طبیعی از منظر خبرگان و کارشناسان مجرب صنعت نفت و گاز تعیین شوند، تا با به کارگیری روش انتروپی وزن شاخص های مهم به دست اید. ان گاه با استفاده از تکنیک تصمیم گیری چند شاخصه TOPSIS، بخش های مختلف مصرف اولویت بندی موزون می شوند تا سرآنجام به کمک تکنیک تصمیم گیری چند هدفهGP ، اطلاعات موجود در ترازنامه های انرژی و هیدورکربوری و سند چشم انداز صنعت گاز، سهم بهینه بخش های مذکور از منابع محدود دردسترس مشخص شود. مطابق نتایج به دست آمده، شاخص امنیت انرژی، مهم ترین شاخص و شاخص های کارایی مصرف انرژی، ارزش افزوده، امنیت ملی در سطح بین الملل و تاثیرات توسعه ای در سطح کشور، به ترتیب دومین تا پنجمین شاخص مهم برای اولویت بندی بخش های مختلف مصرف شناخته شدند. بخش تزریق در میادین نفتی اولویت اول مصرف و رتبه یکم تخصیص و به ترتیب بخش های حمل و نقل با صنایع گازبر به طور مشترک، نیروگاه های برق، خانگی/تجاری و عمومی، صادرات گازطبیعی مایع شده (LNG) به وسیله تانکر، صادرات گازطبیعی(NG) به وسیله خط لوله و صنایع پتروشیمی به ترتیب دومین تا هفتمین اولویت مصرف را به خود اختصاص دادند.
بررسی اثرات اجرای طرح هدفمند کردن یارانه ها بر مصرف بنزین در ایران
حوزه های تخصصی:
در این مقاله اثر تغییر قیمت بنزین بر مصرف آن طی دوره 1387-1350 در ایران با استفاده از روش خود رگرسیون برداری مورد بررسی قرار گرفته است. متغیرهای مورد استفاده در این مطالعه شامل قیمت واقعی بنزین، مصرف بنزین، تولید ناخالص داخلی بدون نفت و تعداد خودرو های سواری می باشد. نتایج بدست آمده از توابع کنش و واکنش نشان می دهد که مصرف بنزین براثر تغییر قیمت این فرآورده ابتدا بصورت بسیار ضعیفی کاهش یافته و در مدت زمان کوتاهی افزایش خواهد یافت. علاوه برآن، متغیر های تعداد خودرو و تولید ناخالص داخلی بدون نفت اثر مثبتی بر مصرف بنزین در ایران خواهند داشت.
بررسی آثار ساختار اقتصادی قراردادهای مشارکت در تولید بر تولید نفت، از دیدگاه شرکت های بین المللی نفتی، با استفاده از روش بهینه سازی پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر در سسیستم های قراردادی دستمزد شرکت های بین المللی نفتی به صورت نفت خام پرداخت شود، اصطلاحا نوع قرارداد را «مشارکت در تولید» می گویند. مهم ترین مولفه های اقتصادی قراردادهای مشارکت در تولید عبارت اند از نرخ بهره مالکانه، نفت هزینه ای، تسهیم نفت منفعتی و مالیات بر سود. در این مقاله، تاثیر این مولفه ها بر تولید بهینه نفت بررسی شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که مولفه اقتصادی نفت هزینه ای، بیش ترین تاثیر را بر تولید نفت دارد. تاثیر سایر مولفه های اقتصادی قراردادهای مشارکت در تولید بر تولید نفت، به میزان آن مولفه و مقدار سایر مؤلفه های اقتصادی قرارداد بستگی دارد. بر اساس این مطالعه، تنها راه تشویق شرکت های بین المللی نفتی به سرمایه گذاری در مرحله بازیافت ثانویه، افزایش سهم این شرکت ها از درآمد حاصل از میدان نفتی در این مرحله است.
مدل سازی و تحلیل قراردادهای بیع متقابل و ارایه مدل بهینه سازی قرارداد در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت نفت ایران برای توسعه بخش های پائین و بالادستی، نیاز به سرمایه گذاری (حدود 50 میلیارد دلار تا سال 1400 ) دارد. گرچه با قیمت های بالای نفت در شرایط کنونی بخشی از این منابع مالی از فروش نفت قابل تامین است، اما به هر حال استفاده از سرمایه گذاری خارجی به منظور جذب تکنولوژی و تسریع برنامه های سرمایه گذاری نیز ضروری به نظر می رسد. طی یک دهه اخیر، ایران تلاش کرده است که با معرفی قراردادهای بیع متقابل ، بخشی از سرمایه مورد نیاز و تکنولوژی مناسب را به خدمت صنعت نفت بگیرد. در این قراردادها، پرداخت های مربوط به سرمایه گذاری و سود سرمایه گذاری طی یک دوره کوتاه، از محل فروش تولیدات آن پروژه انجام می پذیرد. در این مقاله، جنبه های مختلف قرارداد بیع متقابل مورد تحلیل قرار می گیرد و مقایسه ای با شیوه مشارکت در تولید نیز انجام می شود. روش مدل سازی ریاضی شیوه قراردادهای بیع متقابل، شرایط بهتری را برای ارایه تحلیل های فنی و اقتصادی فراهم می کند. قرارداد بیع متقابل، به شیوه ریاضی فرمول بندی می شود، تا قابلیت مقایسه پذیری با دیگر شیوه های سرمایه گذاری را داشته باشد. هم چنین، از طریق مدل برنامه ریزی ریاضی، امکان بهینه سازی شرایط قراردادهای بیع متقابل، امکان پذیر می شود.
بررسی اثرات حذف یارانهی آشکار و پنهان انرژی در ایران: مدل سازی تعادل عمومی محاسبه پذیر بر مبنای ماتریس داده های خرد تعدیل شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قیمت گذاری حامل های انرژی در سطحی پایین تر از قیمت جهانی، مستلزم پرداخت یارانه بر واردات انرژی به صورت آشکار و صرف نظر کردن از درآمد فروش در قیمت جهانی است که به عنوان یارانهی پنهان قلمداد می شود. این مقاله بر آن است تا با استفاده از یک مدل تعادل عمومی محاسبه پذیر (CGE)، پیامدهای اقتصادی سیاست حذف یارانهی پنهان و آشکار انرژی، یا به عبارت دیگر اثرات افزایش قیمت حامل های انرژی را مورد ارزیابی قرار دهد. این مدل برمبنای شکل تعدیل شدهی ماتریس داده های خرد (MCM) وزارت نیرو که دربردارندهی یارانهی پنهان انرژی است، طراحی شده است. مدل تحقیق حاضر تمامی کالاهای اقتصاد را در 36 طبقه کالایی و همهی بخش های اقتصاد را در 18 فعالیت اقتصادی با توجه به ارتباط با انرژی (بخش بالادستی انرژی، بخش های پایین دستی انرژی، بخش های انرژی بر و سایر بخش ها)، در بر دارد.
مدل این تحقیق پیش بینی می کند در اثر اجرای این سیاست، رفاه خانوارها و سطح تولیدات داخل کاهش خواهد یافت. به جز بخش بالادستی انرژی، سایر بخش ها با کاهش سطح فعالیت مواجه می شوند. صادرات انرژی افزایش یافته و صادرات سایر کالاها کاهش می یابد. در مقابل واردات انرژی کاهش و واردات سایر کالاها افزایش خواهد داشت. هم چنین تقاضای فعالیت های تولیدی و مصرف خانوارها از انرژی کاهش می یابد.
طراحی یک مدل دینامیک برای تدوین سیاست های صنعت گاز ایران با استفاده از رهیافت پویایی شناسی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی مقاله حاضر ارزیابی وضعیت فعلی صنعت گاز ایران و تدوین سیاست های مناسب برای رسیدن به اهداف سند چشم انداز(ایران 1404) بوده است. برای رسیدن به این هدف یک مدل دینامیکی(شامل سه زیر سیستم اکتشاف، تولید و مصرف و تقاضا) براساس رهیافت پویایی شناسی سیستم طراحی و برای دوره ی 1389-1404 شبیه سازی صورت گرفته است. در این مدل عوامل موثر بر اکتشاف گاز طبیعی، میزان تقاضا و مصرف گاز و همچنین عوامل موثر بر تولید، صادرات، واردات، سهم سایر سوختها در عرضه انرژی شناسایی و روابط متقابل دینامیکی بین آنها بررسی شد. نتایج حاصل از حل مدل پایه نشان داد که با ادامه سیاست های فعلی، به هیچکدام از اهداف سند چشم انداز( به جز هدف 75 درصدی سهم مصرف گاز) نخواهیم رسید. بر این اساس، سیاست های جدیدی طراحی و در قالب پیش نوشته هایی در مدل لحاظ شد. نتایج حاصل از شبیه سازی پیش نوشته ها نشان می دهد که جهت رسیدن به اهداف در نظر گرفته شده در صنعت گاز بایستی علاوه بر هماهنگی در زیر بخش های صنعت گاز، نرخ تولید و اکتشاف افزایش یافته و پیشرفت های تکنولوژیکی چشم گیری در زمینه ی اکتشاف و تولید صورت پذیرد. هم چنین بایستی استفاده از منابع انرژی های پاک مانند منابع آبی و بادی و خورشیدی جهت تامین بخشی از مصرف داخلی افزایش یابد. نتایج حاصل از آزمون های اعتبار سنجی مدل نیز بیانگر این مطلب بوده که مدل از اعتبار قابل قبولی برخوردار است.
ارزیابی استراتژی ملی و منطقه ای توسعه صنعت پتروشیمی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از دهه 50 میلادی، تفکر توسعه اقتصادی سه دوره را پشت سر گذاشته است. تفکر استخدام (هدف گذاری) صنعتی و رقابت هزینه ای تا آغاز دهه 1990 در جهان حاکم بودند. در دهه 1990، با شتاب گرفتن جهانی شدن بازارها، مناطق مجبور شدند تا از صنایع کهنه خارج شده و از فرصت های بازاری جدید استفاده کنند. بنابراین، دوره فعلی مبتنی بر رقابت پذیری منطقه ای شکل گرفته است، که در آن ابداع و کارآفرینی، موتورهای اصلی توسعه به شمار می آیند. نگاهی به الگوی توسعه اقتصادی و صنعتی در ایران به ما نشان می دهد که توسعه صنعتی کشور هنوز هم بر مبنای الگوی استخدام و هدف گذاری صنعتی و در چارچوب استراتژی جایگزینی واردات انجام می گیرد. این الگو یک بازی با جمع صفر است، که نتیجه آن برد مناطق مرکزی و باخت مناطق مرزی کشور بوده است. آن چه یک منطقه را در این بازی به عنوان برنده و یا بازنده می شناساند، قدرت چانه زنی مدیران، نمایندگان و یا حتی مردم منطقه در جذب اعتبارات به سوی منطقه خویش است. این امر در نهایت منجر به شکاف شدید توسعه ای میان مناطق مختلف کشور شده است. صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از صنایع مورد توجه مدیران و برنامه ریزان ملی و منطقه ای نیز براساس الگوی استخدام صنعتی و با الگوی مکان یابی مبتنی بر فرآیند چانه زنی توسعه یافته است. در این مقاله، با استفاده از الگوهای تحلیلی متعدد نشان داده شده که استراتژی موجود، یک استراتژی ناکارآمد است که هیچ یک از آثار توسعه ای دلخواه برنامه ریزان اقتصادی را در پی ندارد. به نظر می رسد بهترین رهیافت در شرایط موجود، تغییر استراتژی توسعه صنعت پتروشیمی از توسعه صنایع پتروشیمی بالادستی به سوی توسعه صنایع پایین دستی پتروشیمی و با هدف تکمیل زنجیره تولید و ارزش در کشور باشد. این استراتژی در قالب رهیافت افزایش رقابت پذیری منطقه ای، ما را قادر می کند تا با توجه به مزیت های نسبی هر منطقه، قدرت تولید مناطق را برای حضور در بازارهای داخلی و یا خارجی بهبود بخشیم.
برآورد آثار تورمی اصلاح قیمت حامل های انرژی در دو حالت فشار هزینه و فشار تقاضا با دو گزینهی یکباره و پلکانی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سهم یارانهی انرژی از تولید ناخالص داخلی در ایران برابر 9/25 درصد (سال 1385) میباشد، که حذف آن و بررسی آثار تورمی اش بر اقتصاد میتواند راهنمایی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان، در اتخاذ تصمیم های صحیح در این زمینه باشد. بر این اساس در این مقاله با بهکارگیری مدل داده – ستانده، آثار تورمی اصلاح قیمت حامل های انرژی در دو حالت فشار هزینه و فشار تقاضا و در دو گزینه یکباره و پلکانی بررسی شده است. نتیجهی بررسی نشان میدهد که اگر افزایش قیمت همهی حامل های انرژی به صورت هم زمان و دفعی باشد، تورم ناشی از فشار هزینه، بیانگر افزایش شاخص قیمت مصرف کننده به میزان 6/48 درصد و درصد افزایش در شاخص قیمت تولید کننده برابر با 6/63 درصد خواهد بود. چنان چه افزایش قیمت حامل های انرژی به صورت پلکانی در طی 4 سال باشد، رشد متوسط سالیانهی تورم 5/10 درصد برآورد میشود. هم چنین نتایج نشان میدهد که تورم ناشی از فشار تقاضا احتمالا 7/2 درصد خواهد بود که با تاثیر ضریب فزایندهی پولی (5/1) به 4 درصد میرسد.
تعیین و رتبه بندی معیارهای خط مشی گذاری مصرف انرژی در ایران برای تحقق عدالت بین نسلی بر مبنای ملاحظات اخلاقی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین و رتبه بندی معیارهای خط مشی گذاری مصرف انرژی در ایران برای تحقق عدالت بین نسلی انجام پذیرفته است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین و اساتید حوزه خط مشی گذاری و برنامه ریزی انرژی هستند که در وزارت نیرو، موسسه مطالعات بین المللی انرژی و دانشگاه شریف فعالیت می کنند. نمونه تحقیق از روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند انتخاب شد. بعد از بررسی ادبیات موضوع و مطالعات مشابه، معیارهای خط مشی گذاری انرژی با توجه به ملاحظات اخلاقی و عدالت بین نسلی تعیین گردید. نوع تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و روش آن بر اساس نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی است. برای اولویت بندی کردن کلیه معیارها و زیرمعیارها از تکنیک AHP و نرم افزار اکسپرت چویس استفاده شده است. در این اولویت بندی، معیار پایداری با ارزش نسبی 0.488 بیشترین و به ترتیب کفایت 0.240، مشارکت 0.139 و در آخر انسجام با مقدار 0.132 قرار گرفتند. بعد از تلفیق و مقایسه گزینه ها، در نهایت انرژی های تجدیدپذیر با ارزش نسبی 0.491 بهترین گزینه و بعد از آن سوخت های فسیلی با 0.28 و انرژی هسته ای با 0.229 قرار دارند.
رابطهی میان درآمدهای نفتی و ارزش افزوده بخشهای مختلف اقتصادی در کشورهای صادر کنندهی نفت: ایران، مکزیک و ونزوئلا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تاثیر درآمدهای نفتی بر بخشهای مختلف اقتصادی سه کشور صادرکنندهی نفت شامل ایران، مکزیک و ونزوئلا را مور بررسی قرار میدهیم. برای این منظور از تحلیلهای همانباشتگی و آزمونهای علیت گرنجری کوتاه مدت و بلندمدت استفاده شده است. نتایج تحقیقی نشان میدهد که رونق درآمدهای نفتی در بلندمدت منجر به انبساط بخش خدمات در کشورهای مذکور میگردد. اثر درآمدهای نفتی بر ارزش افزوده بلندمدت بخش خدمات معنیدار نبوده و در مورد مکزیک این اثر به لحاظ اندازه ناچیز میباشد. به علاوه رونق درآمدهای نفتی منجر به انقباض بخش صنعت در بلندمدت شده و در مورد ونزوئلا اندازه این اثر قابل ملاحظه نیست. لذا نشانههای بارزی از بیماری هلندی در این کشورها مشاهده میشود.
ارزیابی عملکرد برنامه های توسعه در برنامه ریزی سوخت و شاخص های متاثر از آن با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی های توسعه نیز مانند تمامی برنامه ریزی های دیگر از دو عامل جدایی ناپذیر چشم انداز و اهداف مشتق از آنها تبعیت می نمایند.
در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها، به محاسبه رفتارهای متضاد و یکسان در گروهی از شاخص های مربوط به بحث بنزین در طول سال های 1368 الی 1384 پرداخته شد. نتایج این تحقیق نشانگر این موضوع هستند که رفتار شاخص های هدف در هر برنامه ریزی کاملا متفاوت از هم بوده اند. از نتایجی که از محاسبات فوق استنباط می شود، کمینه تعداد شاخص هایی است که می توان با هدف گذاری بر کنترل آنها تمامی اهداف مورد نظر را پوشش داد. در این مقاله، از میان 12 شاخص معرفی شده، گروه های 5 و 6 تایی بهترین معیار شناسایی موفقیت برنامه ها بوده اند.
افزایش قیمت بنزین و چالشهای پیش روی دولت (مطالعه موردی تورم)
حوزه های تخصصی:
نحوه افزایش قیمت حامل های انرژی و به خصوص بنزین در سال گذشته و سال جاری از مهمترین بحث های اساسی در محافل اقتصادی و سیاسی کشور بوده است و در این راستا دولت و مجلس شورای اسلامی اختلاف نظرهایی داشته و دارند . در این مقاله با توجه به اهمیت موضوع و با استفاده از متدهای اقتصاد سنجی ( VAR ، ARDL ) سعی شده است تبعات حاصل از افزایش قیمت بنزین ( در سنایورهای مختلف ) بر تورم و افزایش سطح عمومی قیمت ها بررسی شود . نتایج این مطالعه نشان میدهد رشد 10 درصدی قیمت اسمی بنزین سبب افزایش 7/3 درصدی سطح عمومی قیمتها خواهد شد ...