فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۳٬۲۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های اقتصاد ایران وجود بی ثباتی توام با انحراف نرخ واقعی ارز می باشد. هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیر انحراف و بی ثباتی نرخ واقعی ارز بر صادرات محصولات کشاورزی در ایران طی دوره زمانی 1360-1391 می باشد. برای این منظور ابتدا متغیر انحراف نرخ ارز با استفاده از روش خود بازگشت با وقفه های توزیعی (ARDL)محاسبه گردید. سپس شاخص بی ثباتی نرخ واقعی ارز با استفاده از مدل GARCH برآورد شده و در پایان مدل عرضه صادرات محصولات کشاورزی ایران، با (ARDL) تخمین زده شد. نتایج حاصل از تخمین نشان می دهد که همه متغیرهای توضیحی در بلندمدت تاثیر معنی داری بر صادرات محصولات کشاورزی دارند. به طوری که ضریب انحراف و بی ثباتی نرخ واقعی ارز به ترتیب برابر با 588/1- و 530/0- است. افزون بر این نتایج نشان داد که متغیرهای الگوی ارائه شده 22% انحرافات صادرات محصولات کشاورزی از مسیر تعادلی آن را تصحیح می کنند.
بهینه سازی الگوی کشت با استفاده از برنامه ریزی آرمانی فازی با روی کرد حد تغییرات مجاز: مطالعه ی موردی شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه، کاربرد مدل برنامه ریزی آرمانی فازی با روی کرد حد تغییرات مجاز در تعیین الگوی بهینه ی کشت کشاورزان شهرستان نیشابور است. برای این منظور، 6 آرمان فازی شامل کمینه کردن مصرف آب، کود شیمیایی، ماشین آلات، بیشینه کردن بازده برنامه ای، اشتغال نیروی کار و تولید در قالب شش سناریوی وزنی با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که در بیش تر سناریوها، 3 آرمان اول به طور کامل برآورده می شود و نیازی به اختصاص مقادیر حد تغییرات مجاز به آن ها وجود ندارد. مقایسه ی الگوی کشت موجود با الگوهای کشت به دست آمده از سناریوهای مختلف بیانگر آن است که برای دست یابی به آرمان های بالا، سطح زیرکشت محصولات ذرت دانه ای و سیب زمینی نسبت به وضعیت موجود بایستی افزایش و گندم و جو کاهش یابد. افزون بر آن، استفاده از تابع فاصله ی اقلیدسی نشان داد که سناریوهای 3 و 6 که هر دو به الگوی کشت مشابهی منجر می شوند دارای کم ترین فاصله نسبت به نقطه ی ایده آل هستند و بیش تر از سناریوهای دیگر به تامین هدف ها فوق نزدیک هستند. در پایان، با توجه به نتایج به دست آمده، پیش نهادهایی ارایه شده است.
بررسی تقاضای گروه های اصلی کالاهای خوراکی در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه، تقاضای گروه های اصلی خوراکی در مناطق شهری ایران برای دوره زمانی1361 تا 1386 بررسی شده است. بدین منظور از سیستم تقاضای تقریباً ایده آل خطی (LA/AIDS)، شاخص تقریب خطی لاسپیرس و روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط (SUR) استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که متغیر متوسط جمعیت خانوار در بیشتر معادلات تاثیر معناداری بر تقاضای خانوار داشته است. قیود همگنی و تقارن نیز مورد آزمون قرار گرفت. یافته های مطالعه نشان داد که تمامی گروه های خوراکی مورد بحث دارای کشش های خودقیمتی منفی می باشند و به استثنای انواع گوشت، خشکبار، روغن ها و چربی ها و قند و شکر و شیرینی ها سایر گروه های کالایی بی کشش هستند و از میان آن ها حبوبات بی-کشش ترین و خشکبار باکشش ترین گروه می باشد. لذا، دولت می تواند از سیاست های قیمت گذاری در اعمال مدیریت بهینه تقاضا و اصلاح الگوی مصرف برای گروه های مذکور که مصرف آن ها نسبت به تغییرات قیمتشان حساسیت بالایی دارد، در درازمدت استفاده کند. همچنین، غلات و فرآورده های آن، انواع نان وتخم مرغ در سبد خوراکی خانوارهای شهری، جزو گروه های ضروری هستند و حذف ناگهانی یارانه از گروه های یارانه دار مطلوب نبوده و کاهش تدریجی آن توصیه می شود. انواع گوشت، میوه های تازه و سبزی های تازه لوکس و حبوبات نیز جزو گروه های پست به حساب آمده است.
تاثیر هدفمندی یارانه ها بر الگوی انتقال قیمت بازار گوشت گوسفند در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با اجرای طرح هدفمند شدن یارانه ها به نظر می رسد که به دلیل نبودن بازار رقابتی، ایجاد تمرکز توسط واحدهای تولیدی و بالا بودن قیمت در بازارهای داخلی کشور نسبت به قیمت جهانی، نوسانات و انحرافات قیمتی منجر به انتقال قیمت نامتقارن می شود. بنابراین هدف از این مطالعه بررسی اثر هدفمند کردن یارانه ها بر انتقال قیمت بازار گوشت گوسفند ایران بین عمده فروشی و خرده فروشی با استفاده از داده های هفتگی از هفته اول تیرماه 1388 تا هفته آخر آبان ماه 1390 است. با توجه به اجرای این طرح در هفته آخر آذر ماه 1389، الگوهای انتقال قیمت مربوط به قبل و بعد از طرح هدفمندی یارانه ها برآورد شده و با هم مقایسه شدند. نتایج نشان داد که مقادیر عددی کشش های کوتاه مدت مربوط به الگوی انتقال قیمت بعد از هدفمندی یارانه ها بزرگ تر از کشش های مربوط به الگوی انتقال قیمت قبل از هدفمندی یارانه ها است. به عبارت دیگر، بعد از هدفمندی یارانه ها شدت اثر افزایش ها و کاهش های قیمت عمده فروشی روی تغییرات قیمت خرده فروشی بیشتر است. مقایسه کشش های بلندمدت نیز این گفته را تایید می کند. مقایسه آزمون های تقارن انتقال قیمت نشان داد که هدفمندی یارانه ها موجب نامتقارنی کوتاه مدت در انتقال قیمت هفتگی بازار گوشت گوسفند ایران شده است. در مجموع هدفمندی یارانه ها نامتقارنی انتقال قیمت را به همراه داشته است، بنابراین اقداماتی نظیر برنامه ریزی و سیاست گذاری برای افزایش تولید و تاسیس زیرساخت های لازم برای فرآوری، نگهداری و عرضه این محصولات و افزایش نظارت دولت بر کیفیت و استانداردهای مربوط به تولید، فرآوری و توزیع می تواند از انتقال نامتقارن قیمت در بازار گوشت گوسفند ایران جلوگیری نماید.
مزیت نسبی و سیاست های حمایتی بر تولید کشمش استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزیت نسبی اصطلاحی است که پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور را برای تولید محصولات مختلف در مقایسه با بازارهای جهانی نشان می دهد. بنابراین تحقیقات در این زمینه می تواند رویکردی دوگانه داشته باشد. این تحقیقات هم می تواند پتانسیل کشور را در تولید محصولاتی که هنوز تولید نشده است نشان دهد و هم می تواند توان بالفعل محصولاتی را که در کشور تولید می شوند را مورد ارزیابی قرار دهد. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) و شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) برای محاسبه مزیت نسبی استفاده شده است. برای بررسی سیاستهای حمایتی از این محصول نیز از شاخصهای محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. محدوده زمانی تحقیق سال زراعی 86-1385 و محدوده مکانی آن شهرستان های عمده تولید کننده کشمش در استان قزوین بود و در این تحقیق از روش خوشه ای دو مرحله ای برای مطالعه میدانی و پرسشگری استفاده شد. شاخص DRC مقدار 78/0 را برای کشمش نشان می دهد که حاکی از مزیت نسبی این محصول است. شاخص های حمایتی محاسبه شده نیز نشان می دهد برآیند سیاست های داخلی در جهت حمایت از این محصول نبوده است.
بررسی ویژگی های کار آفرینانه مالکان واحدهای تولیدی در صنعت گاو شیری استان خراسان رضوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی قدمتی بسیار طولانی در حیات انسانی دارد و مطالعات مربوط به آن ابتدا از سوی محافل علمی کشورهای صنعتی صورت گرفته است. با این حال، این مبحث در کشور ما به تازگی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این مطالعه سنجش ویژگی های رفتاری و شخصیتی کارآفرینی به منظور شناسایی کارآفرینان صنعت گاو شیری استان خراسان رضوی و نیز بررسی عوامل متمایزکننده دو گروه کارآفرین و غیرکارآفرین این صنعت می باشد. به همین منظور از داده های مقطع زمانی مربوط به 85 نفر از مالکان گاوداریهای شیری صنعتی، 30 مالک مرکز جمع آوری شیر و 10 نفر کارخانه دار خوراک دام استان خراسان رضوی (جامعه آماری مورد مطالعه 125 عضو) استفاده شد. با بهره گیری از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی، ضمن شناسایی شاخصهای رفتاری فعالان صنعت گاو شیری، درجه اهمیت هر یک از این شاخصها مشخص گردید. سپس با استفاده از روش آنالیز خوشه ای و شاخصهای فوق و با بهره گیری از تکنیک تحلیل تمایزی، عوامل متمایزکننده دو گروه کارآفرین و غیرکارآفرین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که از مجموع جامعه آماری مطالعه، 19 گاو دار، 5 مالک مرکز جمع آوری شیر و 2 کارخانه دار خوراک دام کار آفرین بودند. مهمترین شاخصهای رفتاری موثر بر کارآفرین شدن این مالکان، به ترتیب میزان ریسک پذیری در فعالیت، رشد فعالیت و انتخاب واحد آنها به عنوان نمونه بودند. همچنین نتایج تکنیک تحلیل تمایزی حاکی از آن بوده که از میان مجموع متغیرهای شخصیتی طراحی شده در مطالعه، متغیرهای روحیه ریسک پذیری (حالت بالقوه متغیر رفتاری میزان ریسک پذیری)، نوآوری، تلاش و پیگیری، توسعه طلبی، مرکز کنترل درونی و فرصت گرایی به ترتیب مهمترین عوامل موثر بر تمایز دو گروه کارافرین از غیر کارافرین بودند. با استفاده از یافته های این مطالعه پیشنهاداتی در راستای بهبود روند کارآفرینی در صنعت گاو شیری استان ارائه شده است.
تبیین الگوی مخاطرات در واحدهای پرورش دهنده زنبورعسل در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره وری واحدهای زنبورداری در ایران نسبت به میانگین جهانی این صنعت پایین تر است. این وضعیت درنتیجه تأثیر عامل های پرشماری به وجود آمده است که سبب بروز خسارت های بسیاری در این واحدهای تولیدی می شوند. بنابراین شناسایی این عامل ها و نقش و سهم هرکدام در بروز خسارت و تفکیک عامل های مدیریتی از غیر مدیریتی بسیار اهمیت دارد. بر همین اساس، در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از یک سیستم لوجیت برگشتی (متسلسل) عامل های موثر براحتمال گرفتار شدن واحدهای زنبورداری به بیماری ها و آفات مختلف و عامل های تاثیرگذار بر بروز خسارت در آنها شناسایی و نقش هرکدام تعیین شود. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش، مربوط به نمونه ای726 عددی از واحدهای پرورش دهنده ی زنبورعسل در استان های، آذربایجان شرقی، مازندران، اصفهان، تهران، لرستان، خراسان رضوی، خوزستان و بوشهر برای سال 90-1389می باشد. نتایج برآورد این سیستم معادله ها نشان می دهد که ازگروه آفات، کنه واروآ، پروانه موم خوار وکنه آکاراپیس و از گروه بیماری ها، لوک آمریکایی و اروپایی و از رخدادهای پیش بینی نشده، خشکسالی، غارت و سرمای ناگهانی بر احتمال بروز خسارت در واحدهای زنبورداری اثر مثبت و معنی داری دارند. تقسیم بندی مجموعه عامل های اثرگذار بر بروز خسارت به دوگروه متغیرهای مدیریتی و متغیرهای مربوط به شرایط اقلیمی گویای آن است که 97/41 درصد از احتمال بروز خسارت مربوط به گروه اول از متغیرها و 64/38 درصد مربوط به گروه دوم از متغیرها می باشد. بنابراین، نقش عامل های مدیریتی در بروز خسارت در واحدهای زنبورداری بسیار با اهمیت است. بررسی تاثیر مکان زنبورداری ها (استان ها) بر بروز خسارت نشان می دهدکه استان تهران بدترین وضعیت را دارد و احتمال بروز خسارت در واحدهای زنبورداری واقع در این استان بیشتر از دیگر استان های کشور می باشد. بر این اساس، پتانسیل قابل توجهی برای افزایش عملکرد واحدهای زنبورداری از راه افزایش دانش زنبورداران و توسعه واحدها توسط افرادی با دانش لازم و در مکان های مناسب تر وجود دارد.
شبیه سازی واکنش کشاورزان به سیاست های قیمت گذاری و سهمیه بندی آب آبیاری (مطالعه موردی: شهرستان زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه بخش کشاورزی بزرگ ترین مصرف کننده آب می باشد، ارائه شیوه های جامع مدیریت منابع آب و تدوین سیاست های صحیح در جهت افزایش بهره وری آب در این بخش لازم و ضروری به نظر می رسد. به همین منظور، در مطالعه حاضر از یک مدل سازی اقتصادی برای شبیه-سازی پاسخ کشاورزان شهرستان زابل نسبت به سیاست های قیمت گذاری و سهمیه بندی آب آبیاری استفاده شد. این کار با بهره گیری از مدل تولید محصولات کشاورزی منطقه ای (SWAP) و برنامه ریزی ریاضی مثبت (PMP) صورت گرفت. داده های موردنیاز مربوط به سال 91-1390 بود که با مراجعه مستقیم به ادارات ذی ربط در شهرستان زابل جمع آوری شد. نتایج نشان داد که اعمال سیاست های قیمت گذاری و سهمیه بندی آب آبیاری در شهرستان زابل منجر به کاهش مجموع سطح زیرکشت محصولات زراعی به میزان 54/9 و 14/5 درصد و کاهش میزان آب مصرفی به میزان 23/6 و 01/7 درصد نسبت به سال پایه می شود. در پایان نیز، سیاست سهمیه بندی آب آبیاری با توجه به صرفه جویی 9/18 میلیون مترمکعب آب، به عنوان راهکاری مناسب برای پایداری منابع آب شهرستان زابل پیشنهاد شد.
مدیریت زنجیره ی عرضه ی فرآوری شده محصولات غذایی مطالعه موردی: صنعت تولید رب گوجه فرنگی در استان خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گسترش روز افزون شبکه های تولید محصولات صنایع غذایی و همچنین تنوع تولیدکنندگان و شیوه های متنوع تامین محصولات صنایع غذایی و از سوی دیگر وجود عدم حتمیت های مختلف نظیر عدم حتمیت در عرضه ی نهاده های اصلی تولید، تقاضای بازار و قیمت ها موجب پیچیدگی در مدیریت زنجیره ی تامین صنایع تولید محصولات غذایی گشته است. در مطالعه ی حاضر با استفاده از برنامه ریزی خطی تصادفی چند مرحله ای به بررسی مساله یبرنامه ریزی تولید در صنعت تولید رب گوجه فرنگی پرداخته شد. صنعت تولید محصولات غذایی با عدم حتمیت در عرضه ی نهاده ی اصلی تولید مواجه بوده که به علت عوامل متعددی نظیر عوامل طبیعی، نوسانات قیمت نهاده های تولید می باشد. بدین منظور این عدم حتمیت در عرضه ی نهاده(گوجه فرنگی) در برنامه ریزی فروش یک صنعت تولید رب گوجه فرنگی در استان خراسان شمالی مورد توجه قرار گرفت. برای توصیف زنجیره عرضه واحد تولیدی و ارائه ی الگویی برای عرضه ی نامعین گوجه فرنگی از مدل برنامه ریزی خطی تصادفیچند مرحله ای و یک الگوریتم تجزیه جهت محاسبه ی سیاست های بهینه ی فروش استفاده شد. بدین منظور میزان بهینه ی تولید، فروش و میزان موجودی انبار در دوره ها ی مختلف تولید تعیین شد. بنابراین توصیه می شود که مدیران واحد های تولیدی با در نظر گرفتن عدم حتمیت عرضه ی نهاده های اصلی در برنامه ریزی تولید با کاهش فروش و در نتیجه هزینه ی ناشی از دست دادن جایگاه خود در بازار مواجه نشود.
ارزیابی اقتصادی و مالی یکپارچه سازی اراضی روستایی دشت هراز در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
تعیین وضعیت قابلیت های چابکی سازمانی در صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع تولید کننده محصولات کشاورزی که بخش قابل توجهی از اقتصادهای کشورهای مختلف را تشکیل می دهند با افزایش رقابت در سطح بین المللی به دنبال فرصت های جدید سودآوری می باشند. چابکی سازمانی روش و فلسفه جدید تولیدی است که به دنبال واکنش اثر بخش به محیط متغیر و غیر قابل پیش بینی و استفاده از آن تغییرات به عنوان فرصتهایی برای پیشرفت سازمانی و سودآوری است. بر همین اساس نیز هدف این تحقیق بررسی وضعیت قابلیت های چابکی سازمانی در صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی است. بدین منظور در این تحقیق بر اساس ادبیات چابکی سازمانی، چهار متغیر پاسخ گویی، شایستگی، انعطاف پذیری و سرعت به عنوان قابلیت های چابکی مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق توصیفی بوده و جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران 142 شرکت در صنایع کشاورزی استان آذربایجان شرقی در سال 1391 می باشد. نمونه آماری با استفاده از رابطه تعیین حجم نمونه در جامعه های محدود 117 مدیر محاسبه شده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده این 117 نفر انتخاب گردیده است. به منظور جمع آوری داده ها در این تحقیق از پرسشنامه طراحی شده توسط محققان استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آمار توصیفی، استنباطی و تئوری مجموعه های فازی انجام گردیده است. نتایج بررسی ها نشان می دهد که صنایع تبدیلی و تکمیلی کشاورزی استان در سه قابلیت پاسخ گویی، انعطاف پذیری و سرعت نمره بالاتر از متوسط و در قابلیت شایستگی نمره پایین تر از متوسط کسب نموده اند. بر همین اساس نیز با توجه به اینکه تدوین چشم انداز راهبردی، توانایی فناوری، معرفی محصولات جدید از مولفه های اصلی دستیابی به شایستگی محسوب می شود بنابراین پیشنهاد می گردد تا به منظور تقویت شایستگی در صنایع کشاورزی تدوین چشم انداز راهبردی، استفاده از توانایی های فناوری اطلاعات و استفاده از فرصت های نوظهور بازار در معرفی محصولات جدید مورد توجه جدی مدیران این بخش قرار گیرد.
کشاورزی در قرن 21
تحولات ساختار بازار جهانی خرما و بازارهای هدف خرمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تعیین نوع ساختار تولید و تجارت جهانی و ساختار صادرات خرمای ایران و شناسایی بازارهای هدف خرمای صادراتی ایران طی دوره 2010-1989 تدوین یافته است. نتایج حاصل از مقاله نشان می دهد که ساختار تولید جهانی خرما با انحصار چندجانبه با نوساناتی در طی دوره 2010-1989 مواجه بوده و سهم ایران از تولید جهانی تا سال 2000 رو به افزایش بوده و در مقابل سهم تولید عراق کاهش یافته است. اما در سال های 2010-2000 عربستان با پیشی گرفتن از ایران، بعد از مصر بزرگترین رقیب ایران در تولید جهانی خرما است. ساختار تجارت جهانی خرما گویای آن است که ساختار صادرات جهانی خرما از انحصار چندجانبه بسته به انحصار چندجانبه باز تغییر یافته و از قدرت انحصاری صادرکنندگان اصلی جهانی کاسته شده و در مقابل ساختار واردات جهانی خرما از انحصار چندجانبه پیروی کرده و بر قدرت انحصاری واردکنندگان جهانی خرما افزوده شده است. مقایسه ساختار صادرات و واردات جهانی خرما نشان می دهد که انحصار از آنِ خریداران (واردکنندگان) خرما است تا صادرکنندگان آن. مطالعه ساختار صادرات خرمای ایران گویای آن است که واردکنندگان خرما از ایران از ثبات نسبی برخوردار نبوده اند و طی سال های 68-1358 پیوسته از قدرت چانه زنی ایران در بازار صادرات خرما کاسته شده، اما در سال های 90-1368با ورود تعداد زیادی کشور به جمع واردکنندگان از قدرت انحصاری واردکنندگان خرما از ایران کاسته شده است لکن همچنان از وضعیت مطلوب فاصله است و غالباً عمده واردکنندگان خرما از ایران، کشورهایی هستندکه به صادرات مجدد آن اقدام می کنند. مضافاً، 20 کشوری که ویژگی های بازار هدف خرمای ایران را دارند، به عنوان بازارهای هدف خرمای صادراتی ایران معرفی شده است.