مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
هزینه منابع داخلی
حوزههای تخصصی:
طی دهه اخیر، استان آذربایجان شرقی،در مقایسه با دیگر استان ها، همواره رتبه اول را در صادرات غیر نفتی به خود اختصاص داده است. در این میان، این استان از پتانسیل های بالایی در تولید و امکان صدور مناسب محصولات کشاورزی برخوردار است و اما برای موفقیت در عرصه بین المللی لازم است که اولویت بندی محصولات رقابت پذیرتر تعیین و تولیدات کشاورزی به صورت کارآمدتری در نظام تخصیص منابع در استان صورت گیرد. بدین منظور در این مقاله تلاش شده است میزان رقابت پذیری و مزیت نسبی در تولید 14 محصول زراعی عمده منتخب استان در شرایط رقابتی و با در نظر گرفتن هزینه های فرصت تولید مشخص گردد. از اینرو در ابتدا شاخص هزینه منابع داخلی ارایه و سپس اولویت بندی و قدرت رقابت محصولات مورد نظر تعیین شده است. نتایج حاصل از محاسبه شاخص کاربردی هزینه منابع داخلی حاکی است از میان چهارده محصول زراعی منتخب مورد مطالعه، هشت محصول زراعی گندم آبی، جو آبی، نخود آبی، آفتابگردان آبی، هندوانه دیم، خیار آبی، سیب زمینی آبی و گوجه فرنگی آبی هزینه منابع داخلی کمتر از یک داشته اند و چهار محصول زراعی گندم دیم، نخود دیم، عدس دیم و لوبیا چیتی آبی نیز از هزینه منابع داخلی بیشتر از واحد برخوردار بوده اند و با عدم مزیت نسبی در تولید مواجه بوده اند. دو محصول جو دیم و پیاز آبی با هزینه منابع داخلی نزدیک به واحد (محصولات گروه 3) در نقطه سربسری هزینه و منافع قرار دارند.
بررسی سیاست های حمایتی در بخش کشاورزی با استفاده از ماتریس تحلیل سیاستی: مطالعه موردی کیوی در شمال ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با استفاده از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) آثار سیاست های اعمالی دولت در بخش کشاورزی بر فرآیند تولید میوه کیوی طی دوره 81-1378 مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که در مجموع اثرات مداخله دولت در فرآیند تولید محصول به نفع تولیدکنندگان در بازار داخلی بوده است. اما طی دوره مورد نظر از سودآوری این محصول در بازارهای بین المللی کاسته شده است و بررسی بازارهای عمده صادراتی میوه کیوی شامل بازار اروپا، حوزه خلیج فارس و آسیای میانه حاکی از کاهش مزیت نسبی و سود خالص اجتماعی کیوی بوده است. بنابراین مجموع سیاست های اعمالی دولت به ویژه در زمینه بازار فروش محصول در راستای توسعه صادرات و ارزآوری کیوی نبوده است.
بررسی ساختار هزینه و مزیت نسبی در تولید قطعات و مجموعههای منفصله خودرو (با تکیه بر شرکت ایرانخودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت جایگاه صنعت قطعه سازی بواسطه نقش روزافزون آن در زنجیره ارزش خودرو و بررسی مزیت های نسبی در آن جهت قرارگرفتن و ایفای نقش سودمند در فرآیند بین المللی تخصصی شدن تولید، ضرورت اساسی و نیاز امروزه صنعت خودرو و قطعه سازی کشور است.بر این اساس تحقیق حاضر قصد دارد تا پس از بررسی ساختار هزینه سازندگان طرف قرارداد شرکت ساپکو(تأمین کننده ایران خودرو)، وجود یا عدم وجود مزیت نسبی در تولید قطعات و مجموعه های منفصله خودروی پژو 405 را به عنوان بخشی از صنعت قطعه سازی تحت آزمون قرار داده و به سئوالات موجود در این زمینه پاسخ مناسب دهد. در بررسی ساختار هزینه مشخص گردید که سهم هزینه قطعات نیمه ساخته طی دوره81-1376 به میزان قابل توجهی افزایش یافته که این امر سیر نزولی سهم ارزش افزوده درصنعت قطعه سازی کشور را به دنبال داشته است. تحقیقات نشان داد که روند حرکتی قطعه سازان به سمت مدول سازی و زیر مجموعه سازی عامل اصلی نوسانات مذکور بوده است.در بررسی مزیت های نسبی قطعات نیز معلوم شد که کشور در سال1380 در تولید سیستم های انتقال قدرت، فرمان و زیرمجموعه فنرلول ها مربوط به سیستم تعلیق خودرو از مزیت نسبی برخوردار بوده، ودر سیستم ترمز دارای مزیت نسبی بالقوه می باشد و می تواند در صورت تداوم، تفکر و تمرکز اقتصادی خود را در صنعت قطعه سازی، روی تولیدات مربوط به گروه های فوق قرار دهد
بررسی مزیت نسبی سیمان: مطالعه موردی سیمان بهبهان
حوزههای تخصصی:
در این مقاله مزیت نسبی تولید سیمان با استفاده از سه شاخص هزینه منابع داخلی، منفعت خالص اجتماعی و نسبت هزینه به منفعت اجتماعی طی سالهای 1385-1381 بررسی شده است. علاوه بر این حساسیت شاخص هزینه منابع داخلی نسبت به قیمت جهانی نیز ارزیابی شده است. نتایج نشان می دهد که این کارخانه طبق نتایج هر سه شاخص مذکور، واجد مزیت نسبی بوده و هزینه منابع داخلی نسبت به کاهش قیمت جهانی سیمان با کشش و نسبت به افزایش قیمت جهانی سیمان بی کشش است
مزیت نسبی و سیاست های حمایتی بر تولید کشمش استان قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مزیت نسبی اصطلاحی است که پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور را برای تولید محصولات مختلف در مقایسه با بازارهای جهانی نشان می دهد. بنابراین تحقیقات در این زمینه می تواند رویکردی دوگانه داشته باشد. این تحقیقات هم می تواند پتانسیل کشور را در تولید محصولاتی که هنوز تولید نشده است نشان دهد و هم می تواند توان بالفعل محصولاتی را که در کشور تولید می شوند را مورد ارزیابی قرار دهد. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) و شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) برای محاسبه مزیت نسبی استفاده شده است. برای بررسی سیاستهای حمایتی از این محصول نیز از شاخصهای محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. محدوده زمانی تحقیق سال زراعی 86-1385 و محدوده مکانی آن شهرستان های عمده تولید کننده کشمش در استان قزوین بود و در این تحقیق از روش خوشه ای دو مرحله ای برای مطالعه میدانی و پرسشگری استفاده شد. شاخص DRC مقدار 78/0 را برای کشمش نشان می دهد که حاکی از مزیت نسبی این محصول است. شاخص های حمایتی محاسبه شده نیز نشان می دهد برآیند سیاست های داخلی در جهت حمایت از این محصول نبوده است.
تحلیل روند تغییرات مزیت نسبی تولید نباتات صنعتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحلیل فرآیند صنعتی شدن کشورهای در حال توسعه، بیش از هر چیز بر کارایی تولید از نظر هزینه و به عبارتی مزیت نسبی تاکید می شود. کشت نباتات صنعتی علاوه بر اینکه گذر از کشاورزی سنتی به سمت کشاورزی صنعتی را شتاب می بخشد، باعث رونق صنایعی می شود که ماده اولیه آن همین محصولات است. از طرفی تمرکز بر مزیت نسبی به عنوان پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور جهت تولید محصولات مختلف در مقایسه با بازارهای جهانی امری ضروری است. لذا هدف اصلی این مطالعه تحلیل روند تغییرات مزیت نسبی تولید نباتات صنعتی ایران است. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (PAM) جهت محاسبه مزیت نسبی در محدوده زمانی 1390-1381 استفاده شد. نتایج حاصله از روند تغییرات مزیت نسبی حاکی از حرکت به سمت مزیت دار شدن تولید نباتات صنعتی در دوره مذکور است. با توجه به نتایج حاصله توجه وحمایت دولت جهت فراهم سازی تکنولوژی مناسب تولید و همچنین شناسایی مناطقی که پتانسیل تولید نباتات صنعتی را دارند، توصیه می گردد.
اثر درونی سازی هزینه آلودگی بر رقابت پذیری صنعت فولاد (مطالعه موردی: شرکت فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصلی ترین دغدغه ها طی سال های اخیر، گسترش تجارت و حضور مؤثر در اقتصاد جهانی بوده است؛ اما در این میان، ایجاد موازنه بین فعالیت های اقتصادی و اثرات زیست محیطی آن اصولاً نادیده گرفته می شود. برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار، شناسایی پیامدهای گوناگون فعالیت های صنعتی، نظیر آلودگی هوا از اهمیت برخوردار بوده و یکی از صنایع مهم و استراتژیک اما آلاینده در جهان، صنعت فولاد است. بنابراین، ضرورت دارد نقاط قوت و ضعف آن مانند قدرت رقابت پذیری این صنعت در سطح جهانی، میزان و نوع آلودگی خروجی و هزینه های تحمیلی ناشی از آن به مردم و جامعه، مورد ارزیابی قرار گیرد. نمونه مورد بررسی در این پژوهش، شرکت فولاد مبارکه است. برای پاسخگویی به سؤالات پژوهش، از روش ارزش گذاری مشروط و شاخص هزینه منابع داخلی استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات مورد نیاز مربوط به ارزش گذاری مشروط، از پرسشنامه و برای محاسبه رقابت پذیری (شاخص هزینه منابع داخلی) از اطلاعات جمع آوری شده از سایت جهانی فولاد، صندوق بین المللی پول، بانک مرکزی ایران و کدال شرکت فولاد مبارکه استفاده گردید. نتایج به دست آمده از پژوهش طی سال های 1392 و 1393 نشان می دهد که هر سه گروه محصولِ منتخب (گرم و اسیدشویی، سرد و محصولات پوشش دار و سایر) دارای مزیت نسبی هستند، اما با افزودن جزئی به نام هزینه آلودگی به بخش هزینه هایِ شاخص هزینه منابع داخلی، محصولات گرم و اسیدشویی، مزیت نسبی خود را از دست می دهند.
نقش هزینه های مبادله در رقابت پذیری صنعت فولاد (مطالعه موردی شرکت فولاد مبارکه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات اقتصادی کاربردی ایران سال ۳ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۲
203 - 220
حوزههای تخصصی:
یکی از دغدغه های مهم اقتصادی کشور که در برنامه های چهارم و پنجم توسعه اقتصادی- اجتماعی نیز تبلور یافته گسترش تجارت و حضور مؤثر و پایاپای در اقتصاد جهانی است. اما همواره این نکته مطرح بوده که چگونه می توان قدرت رقابت با رقبای خارجی را کسب یا ارتقا بخشید. چنان چه بتوان ریشه های عدم رقابت پذیری و عوامل تشکیل دهنده و موثر بر رقابت پذیری را شناسایی نمود، می توان راهکارهایی در جهت افزایش قدرت رقابت پذیری در شرکت های فعال در فضای کسب وکار کشور پیشنهاد نمود. صنعت فولاد، به عنوان یک صنعت مادر، در توسعه اقتصادی و پویایی هر کشور نقش موثر ایفا می کند. از این رو، بررسی وجود یا عدم وجود مزیت نسبی در این صنعت امری لازم است. یکی از عواملی که به واسطه افزایش قیمت های تمام شده بر رقابت پذیری تأثیر گذار است هزینه های مبادله است، لذا یکی از اهداف سیاست های رقابتی بنگاه ها کاهش هزینه های مبادله است که اثر خود را در کاهش قیمت ها نشان می دهد. نمونه مورد بررسی در این تحقیق شرکت فولاد مبارکه است و برای پاسخگویی به سوالات تحقیق از شاخص هزینه منابع داخلی (DRC) استفاده شده است. نتایج بدست آمده از این تحقیق برای سال 1390 نشان می دهد که این شرکت در حال حاضر در هر سه گروه محصول منتخب (گرم و اسیدشویی، سرد و پوشش دار و سایر) دارای مزیت نسبی است ولی کاهش هزینه مبادله بطور متوسط بیشترین تاثیر را در تغییرات شاخص هزینه منابع داخلی، در محصولات سرد و کمترین میزان تغییرات را در محصولات گرم واسیدشویی دارا می باشد.